مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکمت متعالیه


۲۰۱.

مولفه های «حیات طیّبه» در اندیشه سیاسی نوصدرائیان با تاکید بر آراء علّامه طباطبایی و شهید مطهّری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه نوصدرایان سعادت حیات طیبه علامه طباطبایی استاد مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۴۶۳
پرسش از این که سعادت در چه جامعه ای سیاسی تحقق پیدا می کند با پاسخ های متفاوتی در تاریخ اندیشه سیاسی رو برو بوده است.در فلسفه سیاسی اسلامی نیز این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است به طوری که نوصدرائیان که یک جریان فکری فلسفی معاصر در ایران هستند خواهان پاسخ به این به این پرسش و ارائه الگوی مناسبی برای جامعه سیاسی مطلوب پیش از ظهور حضرت مهدی(عج)بوده اند.ایشان که احیاء کننده حکمت متعالیه و پیرو فلسفه صدرالمتالهین شیرازی هستند،با مبانی انسان شناسی خود درصدد کشف ابعاد انسان و جنبه های گوناگونی همچون مفهوم انسان، آفرینش انسان، استعدادها و توانایی های انسان، جایگاه انسان در نظام هستی و رابطه او با خود، اجتماع و پرودگار می باشند و در این راه نیز توانسته اند با ارائه ایده جامعه مطلوب بر اساس الگوی «حیات طیّبه» سعادتمندی و کمال خواهی جامعه اسلامی را معرفی کنند.این جریان فکری فلسفی که به نمایندگی امام خمینی(ره)علّامه طباطبایی استاد مطهرّی و جوادی آملی در واکنش به رسوخ جریان های ضد دینی در ایران و در جهت احیاء تفکر صدرایی آغاز گردید،با بهره گیری از حکمت متعالیه و در سه زاویه، محتوایی_روشی و صوری، شکلی خواهان پاسخگویی به مسائل و شرایط پیش آمده برای جامعه ایران میباشد. یافته های این مقاله حکایت از آن دارد که حیات مطلوب در اندیشه نوصدرائیان همان «حیات طیّبه» است که در آن انسان کامل تحقق پیدا می کند و ارزش هایی مانند عدالت، آزادی،خدمت به خلق،تشکیل حکومتی سعادتگرا از ملزومات این ایده بشمار می آید.روش پژوهش در این تحقیق از نوع کیفی، توصیفی و تحلیلی بوده و با توجه به بررسی متون از روش هرمنوتیک متن محور و همچنین از تحلیل محتوا نیز استفاده شده است. کلید واژه ها: حکمت متعالیه؛نوصدرایان؛سعادت؛حیات طیّبه؛علّامه طباطبایی؛استاد مطهّری
۲۰۲.

نقش مربی در تربیت بر اساس مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه تربیت مربی محوری عرفان وحدت شخصیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۹ تعداد دانلود : ۴۹۱
یکی از فراتحلیل هایی که درخصوص نظامات مختلف تعلیم وتربیتی مطرح می شود، مربی محور یا متربی محوربودن آنهاست. لذا پرسش اصلی ما در این پژوهش، بررسی امکان یا عدم امکان تربیت انسان بدون لحاظ مربی و یا میزان تأثیر و نقش مربی در تربیت انسان بوده است. اهمیت این موضوع از آنجاست که مسئله مربی محوری در بسیاری از الگوهای تربیتی انقلاب اسلامی از چالش های جدی محسوب می شود. در این پژوهش برآن بوده ایم تا با استفاده از دیدگاه های ملاصدرا در حکمت متعالیه تربیت انسان و الزامات این دیدگاه، نظر خود را درخصوص متربی یا مربی محوربودن تربیت اسلامی ارائه دهیم. درپایان، پس از گردآوری اطّلاعات و با بررسی آثار صدرالمتألهین و شارحان معاصر به روش کتابخانه ای و تحلیل آن براساس روش استنتاجی که ازطریق سه روش برهانی بدان دست یافتیم، این است که براساس مبانی حکمت متعالیه، نظام تربیتی انسان گرایش به متربی محوری داشته و مربی، شرط لازم تربیت نمی باشد، گرچه نقش تسهیل گری و بسترسازی وی نفی نمی شود. این رهیافت ما را بر آن می دارد تا انحصار الگوهای تربیتی در سبک های مربی محور را ازبین برده و در کنار آن به سراغ سایر الگوهای تربیتی برویم.
۲۰۳.

اعتبارات ماهیت؛ ابداع سینوی و ابتکار مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت اعتبارات ماهیت کلی طبیعی حکمت متعالیه ابن سینا آقاعلی زنوزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۹۴
در فلسفه اسلامی ماهیت دارای احکام مختلفی است که مسئله اعتبارات ماهیت از آن جمله است. درپی طرح مسئله اعتبارات ماهیت، سه مفهوم کلیدی در حوزه مباحث ماهیت به وجود آمد که بین فیلسوفان اسلامی درباره ارتباط هریک از این مفاهیم نسبت به هم، اختلاف نظر زیادی وجود دارد.. این سه مفهوم عبارت اند از: مفهوم «کلی طبیعی»، مفهوم «ماهیت من حیث هی هی» و مفهوم «اعتبار لابشرط». در رابطه با ارتباط این مفاهیم دو دیدگاه مشهور بین فلاسفه وجود دارد: دیدگاه نخست، کلی طبیعی و ماهیت من حیث هی هی را منطبق بر اعتبار لابشرط مقسمی می داند. این گروه به اعتبار مقسم باور دارند؛ ازاین رو شمار اعتبارات را چهار اعتبار می دانند.مشهور حکما در این گروه جای می گیرند. دیدگاه دوم، مانند گروه نخست معتقدند کلی طبیعی همان ماهیت من حیث هی هی است اما برخلاف دیدگاه نخست معتقد است هر دو مفهوم یادشده منطبق بر اعتبار لابشرط قسمی است. بنابر نظر گروه دوم شمار اعتبارات منحصر در سه اعتبار است زیرا این گروه به دیدگاه مقسم باور ندارند. ابن سینا مبدع بحث اعتبارات و قائل به دیدگاه دوم است و آقاعلی نماینده دیدگاه سومی است که به صراحت آراء فیلسوفان دیگر را ناتمام دانسته و خود طرحی نو درانداخته که آخرین مرحله در تکامل فلسفی این ایده است. آقا علی شمار اعتبارات را به پنج اعتبار رسانیده است. با مبنا قرار دادن دیدگاه آقا علی در باب اعتبارات ماهیت می توان تحلیل بهتری از مسائل حمل اولی و شایع، اعتبار ذات حق و برخی دیگر از مسائل فلسفی ارائه داد.
۲۰۴.

همگرایی عقل و سیاست در حکمت متعالیه جوادی آملی بر اساس نظریه هرمنوتیک اندیشه شناسانه اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت حکمت متعالیه سیاست هرمنوتیک معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۴۵
این پژوهش با اعتقاد به ضرورت بومی سازی علوم سیاسی و با هدف غنای نظری این الگوی بومی و بر مبنای هرمنوتیک اندیشه شناسانه اسکینر رابطه عقل و سیاست در منظومه معرفتی جوادی آملی را می کاود و با فرض استواربودن سیاست در نظر وی بر بنیادهای عقلانی و فروریختن آن در صورت قطع ارتباط با عقل، این موضوع را تبیین می کند. در نظر جوادی آملی، عقل مفتاح و مصباح تمام مراتب سیاست است و گستره وسیعی از سیاست را در بر می گیرد. تمامی پرسش های اساسی سیاست، از جمله مشروعیت حکومت، کیستی حاکم، غایت حکومت و سیاست، وظایف حکومت، آرمان شهر ترسیم شده، ویژگی های کارگزاران سیاسی، پیوند دین و سیاست، تشخیص مصالح جامعه و نحوه مدیریت سیاسی، در اکثر وجوهش با عقل همگرا است و در صورتی که عقل گوشه نشین عرصه سیاست شود سیاست نیز کارایی اش را ازدست خواهد داد.
۲۰۵.

ایضاح مفهومی قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی ره(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: امام خمینی ره اندیشه سیاسی حکمت متعالیه سلطه اختیار قدرت متعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۴۰
از آنجاکه مفاهیم نقشی اساسی در تولید نظریه دارند، مسئله این پژوهش ایضاح مفهوم قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی ره با روش استنباطی و ذیل چهارچوب مفهومی مفاهیم اولیه و ثانویه است. امام خمینی ره در چهارچوب حکمت متعالیه تعریف مفهوم قدرت را ارائه کرده است؛ تعریفی که در مقابل تبیین مشهور قدرت که عنصر کلیدی آن تحمیل و سلطه است قرار دارد. بر این اساس، دو الگوی قدرت پدید می آید که از الگوی امام خمینی ره به قدرت متعالی، و از الگوی مقابل آن به قدرت متدانی تعبیر می کنیم. فهم دقیق معنای قدرت از منظر امام خمینی ره به ما کمک می کند تا بدانیم بنیان گذار و رهبر جمهوری اسلامی ایران، چه تصوری از قدرت داشته و خودش و دیگران را به کسب، حفظ و توسعه چه قدرتی دعوت و تشویق کرده است.
۲۰۶.

تبیین رابطه گنبد مسجد و مراتب هستی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسجد گنبد مراتب هستی حکمت متعالیه عوالم وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۴۳۰
گنبد مساجد چشم و دل را به بالا هدایت کرده و یادآور تعالی است. مرکز گنبد نماد وحدت و دیوارهای هشت وجهی که بر آن تکیه می زند، نماد نظمی آسمانی و پایه های چهار وجهی نماد جهان خاکی است. در این مقاله کوشش شده است تبیینی از گنبد بر اساس حکمت صدرایی ارائه گردد. در این حکمت عوالم به حس و خیال و عقل تقسیم می شود و گنبد مساجد تداعی کننده این عوالم است. مصالح فناپذیر گنبد که با چشم حس درک می شود یادآور عالم ماده است. دو شکل مکعب و کره در گنبد که از خیال هنرمند معمار پدید آمده شبیه عالم خیال است و حالتی است از جمع شدن که از پایه گنبد (کثرت) شروع می شود و به نوک گنبد (وحدت) می رسد که جمع و ثبات عالم عقل تداعی می شود. همچنان که ذات خداوند مبدأ عوالم هستی است، اگر کل فضای مسجد را همانند عالم در نظر بگیریم که هر جزء از مسجد را همانند مرتبه ای از مراتب در نظر بگیریم، به این نکته دست می یابیم که همانند این عالم، در مسجد نیز مبدایی وجود دارد، یعنی با عبور از در ورودی و حیاط به مبدا یعنی فضای گنبدخانه می رسیم که در گنبدخانه نیز، فضا به گنبد ختم می شود.
۲۰۷.

سیاست گذاری فرهنگی متعالی و پراگماتیستی؛ رویکردی انتقادی - تطبیقی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۴۵
میان مبانی نظری و بناهای عملی فاصله ای وجود دارد که مانع از تحقق همیشگی عمل مبتنی بر نظر و حتی تحقق کلیت عمل می شود. پراگماتیسم با اصالت بخشیدن به عمل مبتنی بر پیامدهای تجربی، فاصله مبانی نظری را با سیاست گذاری فرهنگی از بین برده و به کارایی و حل مسئله بسیار نزدیک شده است. این پژوهش با رویکردی فلسفی و تطبیقی، این پرسش را مطرح می کند که سیاست گذاری فرهنگی پراگماتیستی چه تمایزی با سیاست گذاری فرهنگی دینی دارد و چگونه سیاست گذاری دینی «مسئله « شکاف عمل و نظر را «حل» می نماید؟ بر این اساس الگوی سیاست گذاری «متعادل» از «متعالی» متمایز شده است و نشان داده شده که در نگاه پراگماتیستی، دوگانه عمل و نظر حل نشده، بلکه صورت مسئله به کلی کنار گذاشته شده است؛ اما در نگاه دینی، دوگانه عمل و نظر حقیقتاً به یگانگی می رسد.
۲۰۸.

نسبت مفهومی فرهنگ و دین بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۳۵۲
در ادبیات علمی گاهی دین را یکی از ارکان هر فرهنگ می شمرند؛ و بعضی مواقع فرهنگ را یکی از بخش های دین معرفی می کنند. نسبت میان این دو مفهوم، مسئله ای است که این پژوهش در مقام پاسخگویی به آن است. برای این کار از روش تحلیل منطقی مفاهیم و قیاس برهانی فلسفی استفاده و تلاش شده است، مبتنی بر حکمت متعالیه، گامی برای پاسخگویی به این پرسش برداشته شود. از منظر حکمت متعالیه، فرهنگ همان معانی عقلانی و یا خیالی است که به وسیله اتحاد انسان ها با آنان، از مسیر اراده انسانی، در جامعه بشری، ظرفیت بروز و ظهور پیدا کرده است و در قالب الگوهای رفتاری، نمادها، ارزش ها و... خودنمایی می کند. دین نیز عبارت است از مسیری که هر انسان در طول حیات خود، با کسب علم و عمل طی می کند که از طریق متحد شدن با ایمان حاصل می شود. همان طور که باورها، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی ممکن است موصوف به حق یا باطل باشد، ایمان ها، اخلاقیات و احکام دینی نیز می توانند حق یا باطل باشند. در این میان دین حق، همان صراط مستقیمی است که حقیقتِ آن، مسیر زندگی انسان کامل است و باطن آن به صورت پلی بر فراز جهنم، در قیامت متمثل می شود؛ اما فرهنگ، همان حقایق ایمانی است که توسط اراده انسان، در محیط جامعه بروز و ظهور یافته است. درمجموع می توان گفت دین، همان فرهنگِ لابشرطِ از وجود اجتماعی و فرهنگ همان دین به شرط حضور در جامعه است.
۲۰۹.

بازخوانی انتقادی عمل گرایی اجتماعی جورج هربرت مید بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۳۶۷
جورج هربرت مید بنیان گذار پراگماتیسم و عمل گرایی اجتماعی است که بعدها توسط بلومر و دیگر شاگردان وی توسعه پیدا کرد. این رویکرد نوهگلی، به اعتراف مید، مبانی و پیش فرض هایی را به لحاظ هستی شناختی؛ یعنی درون ذات بودگی وجود، حرکت جوهری، «خود»، زبان و امثال آن ها دارد. هستی و نیز «خود» در فرآیند و پویا لحاظ می شود که در کنش اجتماعی، «خود» شکل می گیرد. در پژوهش حاضر این مبانی و نحوه ی ارتباط آن ها صورت بندی مفهومی شده و در گام بعد، بر مبنای حکمت متعالیه مورد نقد و ارزیابی انتقادی قرار گرفته است. حکمت متعالیه درون ذات بودگی وجود را برنتافته و در حرکت جوهری، محرّک و متحرک را قابل جمع نمی داند، لذا در مناسبات ماده و صورت، ماده را معدّ برای افاضه صورت می داند؛ نه اینکه علت و مقتضی آن باشد. «خود» نیز جوهری است که در نوع نسبت با وجود شکل می گیرد و کنش اجتماعی نیز اعدادی برای این نسبت ایجاد می کند؛ ولکن صورت از محرکِ غیرمتحرک افاضه می شود و عینیت خویش را از آن طلب می کند و نه از زبان. «خود» واقعی انسان دارای مراتب مختلفی است؛ یعنی «خود» نباتی، «خود» حیوانی و «خود» انسانی است که از زبان به عنوان وجود اعتباری برای مفاهمه و مقصود خویش سود می جوید. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی - انتقادی است.
۲۱۰.

شکل گیری ارتباطات انسانی در ساحتی فرامادی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۴۳۷
حکمت متعالیه این ظرفیت را دارد که علوم انسانی هر یک به نوعی از آن بهره گیرند. ارتباطات نیز به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی، می تواند برخی گزاره های خود را با استفاده از حکمت متعالیه غنا بخشد. پرسش اصلی تحقیق حاضر آن است که از منظر حکمت متعالیه، در ارتباطات میان انسان ها چه رخ می دهد؟ برای نیل به پاسخ از روش دلالت پژوهی نظام مند استفاده شده است؛ بدین نحو که ابتدا ارتباطات در قالب سه بخش «ادراک معنا»، «انتقال پیام» و «دریافت معنا» صورت بندی شده است و سپس دلالت های حکمت متعالیه در هر بخش مورد مطالعه قرار گرفته است. بنا بر یافته های تحقیق، غالب ارتباط گران برای ادراک یک معنای حقیقی جزئی یا کلی، نیازمند عقل فعال هستند و غالب مخاطبان نیز برای دریافت معنای حقیقی مقصود ارتباط گر، به عقل فعال وابسته هستند. عقل فعال به موجود مجردی اطلاق می شود که در طول اراده الهی، خلق و تدبیر جهان مادی (نقش هستی شناختی) و نیز افاضه علوم (نقش معرفت شناختی) را بر عهده دارد. هر چقدر طرفین ارتباط، ظرفیت دریافت فیض بیشتری از عقل فعال را داشته باشند، ارتباط کامل تری بین دو انسان شکل می گیرد. بنابراین، در صورت رخ دادن شکست در ارتباطات، در کنار بررسی عوامل مادی، باید احتمال عدم ارتباط مخاطب با عقل فعال را نیز در نظر داشت ...
۲۱۱.

بررسی جاودانگی نفس و نسبت آن با سعادت از نظر اسپینوزا در مقایسه با دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسپینوزا نفس جاودانگی سعادت حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۳۳۰
مسئله «جاودانگی» را (به عنوان یک امر فطری) می توان از ابعاد مختلف وحیانی، عرفانی، عقلی و فلسفی مورد پژوهش قرارداد. در این مقاله، ازمنظر فلسفی به بررسی انتقادی نفس شناسی و جاودانگی در اندیشه باروخ اسپینوزا با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه پرداخته شده است. اسپینوزا همچون صدرالمتألهین معتقد به خلود و بقای نفس است؛ با این تفاوت که از یک سو منکر جوهریت نفس است و ازسوی دیگر قائل به شمول-ناپذیری و اکتسابی بودن جاودانگی است. بنابراین حصول جاودانگی نزد اسپینوزا، متوقف بر احراز شرایط و رفع موانع است. براین اساس، تنها نفوسی به تجربه ابدیت نائل می شوند که شرایط لازم جاودانگی را در خود ایجاد کنند. ملاصدرا اما طبق مبانی خود معتقد است که جاودانگی یک امر تکوینی و ذاتی برای نفس بوده و درنتیجه همه افراد را در برمی گیرد. استنباط و تبیین عوامل حصول جاودانگی و نسبت آن باسعادت انسان در اندیشه اسپینوزا، در مقایسه با دیدگاه صدرالمتألهین، از مباحث مهم این نوشتار است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با رویکرد انتقادی است.
۲۱۲.

فلسفه سیاسی متعالیه ملاصدرا بر اساس نظریه حرکت جوهری نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا حکمت متعالیه حرکت جوهری نفس نتایج فلسفی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۷۲۷
تغییر جهان یکی از عمده ترین خواسته های انسان معاصر است که بدون تفسیری از جهان و انسان و حقایق مرتبط با آن دو و نیز سامان حیات انسان بر پایه آن امکان نمی یابد. این بدان معنا است که هر تحولِ عینیِ مبتنی بر حکمت عملی اعم از اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن در پیوند با برداشت های نظری مرتبط با حکمت نظری است. طرح نظریه حرکت جوهری ملاصدرا در حکمت متعالیه ناظر به تفسیری خاص از تحول در عین ثبات جهان و انسان است که می توان نتایج تربیتی سیاسی متعددی را از آن استنباط کرد. این مقاله بر آن است تا با تبیین نتایج فوق، ظرفیت حرکت جوهری نفس در حکمت متعالیه را برای طراحی فلسفه سیاسی متعالیه واکاوی نماید.
۲۱۳.

بنیادهای هستی شناختی حکومت دینی (بر اساس نظام حکمت صدرایی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فلسفه سیاسی فلسفه سیاسی اسلامی حکمت متعالیه ملاصدرا هستی شناسی حکومت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
مسأله اصلی تحقیق حاضر این است که بنیادهای هستی شناختی صدرایی چه نقش و تأثیری در تحلیل حکومت دینی، به عنوان یکی از مباحث مهم فلسفه سیاسی اسلامی دارند؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا با استفاده از روش توصیفی به چهار مسأله مهم از مبانی هستی شناختی صدرایی پرداخته ایم و سپس از روش توصیفی تحلیلی، نقش آن مبانی در تبیین و تشریح حکومت دینی از نگاه صدرا را بررسی کرده ایم. یافته های این پژوهش نشان می دهد اصولی چون ذومراتب بودن هستی، غایت مندی نظام هستی، تضاد و تزاحم در عالم ماده و همچنین حرکت جوهری و تغییر تدریجی در عالم ماده، تأثیری مستقیم بر مباحث فلسفه سیاسی صدرایی از جمله مسأله حکومت دینی دارد. بر اساس این مبانی، می توان تصویری تشکیکی و ذومراتب از حکومت دینی ترسیم کرد که از حکومت انبیا تا حکومت عالمان و مجتهدان را شامل می شود.
۲۱۴.

تطبیق نظریه «اختلاف حقایق وجودی» در حکمت مشاء با نظریه «اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن» در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت مشاء اختلاف حقایق وجودی تمایز به تمام ذات حکمت متعالیه تشکیک خاصی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۴۳۴
ملاصدرا در برخی آثار خود مدعی شده است که میان قول به اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن در حکمت متعالیه با قول به اختلاف حقایق وجودی در حکمت مشاء، تخالفی نیست. نوشتار حاضر با هدف بررسی و تبیین این ادعا، به روش تحلیلی-انتقادی به تحقیق پرداخته است. مشائین سه قسم تمایز را بر شمرده اند؛ تمایز به تمام ذات، تمایز به جزء ذات و تمایز به عوارض ذات، که اختلاف حقایق وجوی را نمی توان در هیچ کدام از این سه دسته قرار داد. از این رو برای تبیین اختلاف حقایق وجودی به سراغ نوع چهارم تمایز، یعنی؛ تمایز تشکیکی رفته ایم. ابن سینا تشکیک در ماهیت را ابطال کرده است و به صورت صریح به تشکیک در وجود نپرداخته است. اما تصریحات وی به مباحثی هم چون شدت وضعف وجود، و رابطه علی ومعلولی وجودات، موید این مطلب است که برای تبیین اختلاف حقایق وجودی، می توان تشکیک خاصی وجود را به ابن سینا نسبت داد. پس می توان گفت ادعای ملاصدرا مبنی بر عدم تخالف میان نظریه اختلاف حقایق وجودی مشائین و نظریه خودش، یعنی؛ اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن (تشکیک خاصی وجود)، ادعای درستی است و بلکه می توان ادعا کرد که میان این دو نظریه عینیت برقرار است.
۲۱۵.

تحلیل وجودشناختی و معرفت شناختی بایستگی تزکیه نفس با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: وجودشناسی معرفت شناسی تزکیه نفس حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۳۲۰
در جستار حاضر تلاش شده است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد عقلی و فلسفی، مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی تزکیه نفس و ضرورت آن، براساس مبانی حکمت متعالیه صدرایی استخراج شده و مورد بازخوانی و تحلیل قرار گیرد. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که پس از تنزل وجودی انسان از عالم ماوراء طبیعت و آغاز پیدایش او در عالم طبیعت، گونه ای وابستگی وجودی به عالم ماده و مجرد برای انسان پیدا می شود؛ این وابستگی وجودی، به دلیل اینکه زمینه ساز رفع نیازمندی های انسان می شود، نوعی دلبستگی به دو عالم ماده و ماوراء ماده را در او پدید می آورد. اگر دلبستگی انسان، در مسیر تعدیل و تربیت قرار نگیرد، سبب توجه بیش از اندازه او به عالم ماده و طبیعت شده و به دنبال آن از جنبه ماورائی خود فاصله می گیرد؛ این فاصله سبب ازمیان رفتن تعادل در دو جنبه وجودی و دلبستگی افراطی به عالم طبیعت میشود. بر این اساس، تزکیه نفس، همان «بیرون آمدن انسان از دو لبه افراط و تفریط» و «جهت دهی دلبستگی او به دو عالم طبیعت و ماوراء» است. این پژوهش را می توان نمونه ای از کاربردی نمودن مبانی فلسفی حکمت متعالیه در حوزه اخلاق دانست.
۲۱۶.

بازنگری اصول و اهداف معماری معاصر ایرانی با استفاده از نظرگاه فکری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه وجود معماری ماهیت معماری وحدت وجود اصالت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۰۳
یکی از مشکلات معماری کنونی ایران، توجه اندک به هویت معماری ایرانی است که موجب عدم وجود تعریفی دقیق، از معیارهای هویتی معماری معاصر است. این، درحالی است که فقدان توجه کافی به ارزش های معماری سنتی ایران، بحران التقاط در معماری معاصر را به دنبال دارد. سوالات مطرح در این زمینه، این است که آیا می توان با بررسی افکار و نظریات فیلسوفان ایرانی چون ملاصدرا، تعریفی جدید از معماری ارایه داد و آیا با استناد به آن، می توان اصولی مشخص را برای معماری معاصر تدوین نمود؟ روش کلی تحقیق در این مقاله تفسیری-تاریخی و توصیفی است. داده های تحقیق، عمدتاً از طریق مشاهده و مطالعات اسنادی به دست آمده است. نتایج حاصله، نشان می دهد که با استفاده از تعاریف ملاصدرا از وجود و ماهیت، معماری دارای دو بعد وجودی و ماهیتی است. ماهیت آن، پاسخگوی نیازهای مادی است و وجود آن، حقیقتی است که در خود(اثر معماری) نگهداری می کند و آن را به حضور می آورد. با توجه به اصل اصالت وجودِ ملاصدرا، می توان نتیجه گرفت که در معماری نیز اصالت با بعدِ وجودی است. لذا با استفاده از اصول فکری ملاصدرا و روش هایی که برای رسیدن به مبانی حکمت خود به کار برده است، اصولی برای طراحی معماری می توان تدوین کرد.
۲۱۷.

بررسی جوهر و عرض از دیدگاه ملاصدرا و عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جوهر عرض وجود منبسط ظهور تشکیک حکمت متعالیه عرفان نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۴ تعداد دانلود : ۴۰۳
از منظر عرفان نظری و حکمت متعالیه به ویژه بر مبنای وحدت شخصی وجود، ماهیت، احکام آن، نسبت ماهیت با وجود و مسائل مترتب، تصویر متفاوتی از مکاتب فلسفی پیشین به ویژه مشاء می یابد. بالتبع جوهر و عرض نیز که از مقولات ماهوی هستند تبیین متفاوتی می یابند. این پژوهش به ترسیم جوهر و عرض از دو منظر ملاصدرا و عرفان نظری می پردازد و سرانجام براین اساس، جوهر و عرض در حکمت متعالیه و عرفان نظری، با وجود حفظ صورت اصطلاحی سیری استکمالی در جهت عمومیت معنایی و نیز گستره سعه وجودی طی می کند. در منظر ملاصدرا، در جوهر، سه عنصرِ «بدون موضوع بودن»، «مقوم بنفسه بودن» و «تقویم غیر» حفظ می شود با این تفاوت که اولا تبیین جدیدی از موضوع، تقویم و علیت در مراتب گوناگون ارائه می شود و ثانیا، این سه در یک جهت یکسان، ترسیم می شوند. به تناسب تغییر تفسیری در معنای جوهر، عناصر مبین عرض شامل نیاز به موضوع و نیازمندی در تقویم به غیر در رابطه با جوهر دگرگون می شوند و عرض مراتب و تقسیمات متنوعی می یابد. در عرفان نظری نیز همگام با رویکرد نهایی ملاصدرا، رابطه جوهر و عرض، تقسیمات آنها و عناصر سازنده تبیین معنایی آن ها دارای تفاوت نگاه مرحله ای می گردد
۲۱۸.

بررسی تطبیقی نظریه دوگانه انگاری نوخاسته(هسکر) و حدوث جسمانی نفس(صدرالمتالهین) در نحوه تعلق یا تکون نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هسکر صدرالمتالهین دوگانگی نوخاسته حکمت متعالیه ذهن نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۷۳
دوگانه انگاری نوخاسته از جمله دیدگاه های معاصر در فلسفه ذهن است که طی عطف توجه دوباره به مبحث نوخاستگی در دهه های اخیر مطرح شده است. ویلیام هسکر، مبدع این نظریه درخصوص رابطه نفس و بدن، تا حدود زیادی از سایر دیدگاه های موجود در فلسفه ذهن معاصر که عموماً به تحویل امور ذهنی به امور فیزیکی و نهایتاً فیزیکالیسم منجر می شود، فاصله می گیرد و به نظریه حدوث جسمانی نفس در حکمت متعالیه نزدیک می گردد. یک نظریه کارآمد درباره نفس باید به دو مسئله پاسخ دهد: مسئله جفت شدن یا تعلق و مسئله تداوم نفس پس از مرگ بدن. دوگانگی نوخاسته به برآمدن امری نوخاسته از امری پایه با ویژگی های ذهنی و غیر قابل تحلیل به امر مادی معتقد است که هویت مستقل واقعی دارد. اگرچه در نحوه تعلق یا تکون نفس قرابت هایی میان نظر هسکر و صدرالمتالهین وجود دارد، اما نحوه بیان و بسترسازی در حکمت متعالیه با دوگانگی نوخاسته متفاوت است به طوری که موضع آن دو را در مسئله بقای نفس با یکدیگر متفاوت می سازد.
۲۱۹.

بررسی تطبیقی حقیقت نجات از منظر حکمت متعالیه، ودانته و ماهایانه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نجات حکمت متعالیه ودانته ماهایانه موکشه نیروانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۶
مسئله نجات و رستگاری، حکایتگر بزرگترین آرمان حیاط بشری است. اهمیت این مسئله سبب شده که ادیان و مکاتب فکری مختلف، هر یک نگاهی متفاوت و دیدگاهی خاص در این خصوص ارائه دهند. در این مقاله با نگاهی توصیفی-تحلیلی، مسئله نجات، از منظر سه مکتب فکری حکمت متعالیه در اسلام، ودانته در هندو و ماهایانه در بودا، بررسی میشود. نجات از منظر حکمت متعالیه، امری وجودی و تشکیکی است که به واسطه حرکت جوهری انسان آغاز شده و مساوق با ادراک است. بالاترین درجه آن یعنی تعقل، عبارت است از اتحاد نفس با حقایق وجودی. نجات از منظر مکتب ودانته، معرفت انسان به اتحاد نفس خویش با برهمن است؛ زیرا فنای محض در وجود مطلق است که مقصد و مقصود اصلی نجات و موکشه در این مکتب است. نجات از منظر مکتب ماهایانه، نائل شده به نیروانه است که از طریق فرونشاندن عطش تمایلات و خارجشدن از چرخه سمساره و رنج، و به واسطه طریق هشتگانه بودا تحقق مییابد.
۲۲۰.

حق تعالی تنها جوهر هستی سیر تحول جوهر و عرض بر مبنای سه مرتبه ی سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حق تعالی جوهرهستی عرض حرکت تجددامثال حکمت متعالیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۶۹
در فلسفه ی مشائی ماهیات به جوهر و عرض تقسیم می شوند و چون حق تعالی ماهیت نیست، بنابراین نه جوهر است و نه عرض. اما در حکمت خاص صدرایی، نه تنها حق تعالی جوهر خوانده می شود، بلکه فراتر از آن، حق تعالی تنها جوهر هستی است. اعراض از مراتب وجود جوهر به شمار مى روند. عرض وجودى مستقل در کنار وجود جوهر نیست. رابطه ی میان جوهر و عرض، عمیق تر از رابطه ی میان دو شیئى است که به هم ضمیمه شده اند. این دو، دو مرتبه از یک وجودند؛ یعنى یک وجود است که از مرتبه اى از آن، ماهیت جوهر و از مرتبه ی دیگر آن، ماهیت عرض انتزاع مى شود، نه آنکه جوهر یک وجود داشته باشد و عرض وجودی دیگر و آنگاه، آن دو وجود به یکدیگر ضمیمه شده باشند. سرّ این مطلب آن است که وجود فى نفسه عرض، عین وجود عرض براى موضوعش است؛ بنابراین وجود عرض عین تعلق و ارتباط و وابستگى به وجود جوهرى است که موضوع آن است و براى چنین چیزى نمى توان وجودى مستقل و مغایر با وجود موضوعش قائل شد، بلکه وجودش لاجرم از مراتب وجود موضوعش است و ماسوای او، هر آنچه می توان سراغ گرفت، عرض اند. حال سخن اصلی این است که ملاصدرا بر چه اساسی به چنین موضعی دست پیدا می کند و آیا می توان به حق تعالی عنوان جوهربودن را اطلاق کرد؟ پاسخ این است که به دلالت قرائن مختلف، ملاصدرا سه مرتبه ی سیر فلسفی را تجربه کرده و در سه مبنای متمایز سخن گفته است: ۱. اصالت ماهوی؛ ۲. اصالت وجودی وحدت تشکیکی؛ و ۳. اصالت وجودی وحدت شخصی. در هر سیر فلسفی صدرا، یک نحوه از تحول در بحث جوهر و عرض صورت می گیرد؛ یک بار با گذر از اصالت ماهیت به اصالت وجود تشکیکی، ملاصدرا انقلاب جوهری خود را عرضه می دارد، بار دیگر هم با گذر از اصالت وجود وحدت تشکیکی به اصالت وجود وحدت شخصی، در بحث جوهر و عرض تحولی ارائه می دهد و بر مبنای آن، حق تعالی را تنها جوهر هستی می خواند.