مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سرمایه فرهنگی
حوزه های تخصصی:
شادی علت بسیاری از تفکرات و رفتارهای تکامل زاست و شاد بودن هنری است که از عوارض موجود عصر صنعتی می کاهد، اما از دیدگاه علمی و آکادمیک کمتر بدان توجه شده است. این که شادی چیست، چه مفهومی دارد، کدام شخص را شاد بنامیم و چه شخصی را غمگین و افسرده (ناشاد)، آیا شادی متغیری است تک بعدی یا چند بعدی، همگی، نیازمند مطالعة دقیق و علمی اند. شناخت شادی، به گونه ای علمی، آکادمیک، و عمیق، به دلیل تأثیرات فراوان آن در زندگی بشر، ضرورتی انکارناپذیر و مسلم در جهان امروز است و زمینه های مطالعاتی و پژوهشی فراوانی را می طلبد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر میزان سرمایة فرهنگی در میزان احساس شادی زنان جوان (15 - 24ساله) شهر اصفهان است.روش کار در این پژوهش پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق کل زنان 15 - 24 سالة شهر اصفهان است که، به گزارش مرکز آمار این استان، 239072 نفر هستند. با توجه به پراکندگی جامعة آماری در مناطق شهر اصفهان، حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران، با خطای 5 درصد، 200 نفر برآورد شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری متناسب در منطقه استفاده شده است؛ به طوری که نمونه ها از هر منطقه و متناسب با جمعیت آن منطقه انتخاب شدند.
یافته های تحقیق نشان می دهد ارتباط سرمایة فرهنگی و شادی مستقیم است و این ارتباط در بعد شناختی، سپس در بعد احساسی، و در نهایت در بعد اجتماعی شادی قوی تر است. در حیطة ابعاد سرمایة فرهنگی، بیشترین تأثیر در بعد وسایل فرهنگی، سپس مهارت های فرهنگی، و در نهایت مدارک فرهنگی است. میانگین احساس شادی در بین زنان جوان (15 - 24 ساله) شهر اصفهان 53/54 بوده که به ترتیب بعد احساسی، بعد اجتماعی، و سپس بعد شناختی بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند. میانگین سرمایة فرهنگی57/27 است که براساس نتایج به دست آمده، مهارت فرهنگی دارای بیشترین فراوانی و مدارک فرهنگی دارای کمترین فراوانی است. از سوی دیگر، وسایل فرهنگی دارای بیشترین نابرابری و مهارت فرهنگی دارای کمترین نابرابری در بین زنان جوان است.
طراحی و ارائه مدل سنجش توسعه فرهنگی شهری بر اساس رویکردهای تفکر هوشمند و ظرفیت سازی فرهنگی (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة فرهنگی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه محسوب می شود به گونه ای که زمینه و بستر مناسب را برای توسعه فراهم می سازد. توسعة فرهنگی هم علت توسعه و هم معلول آن بوده و محوری ترین هدف در توسعة فرهنگی، کمال انسانیت است.
امروزه یکی از بحث انگیزترین مباحث بویژه در جوامع در حال توسعه، موضوع فرهنگ و توسعة شهری بوده و در چنین فضایی، توسعه به عنوان فرایندی چند بعدی، تلاش برای بهبود زندگی مادی و معنوی انسانی تلقی شده و فرهنگ به منزلة بنیان زندگی فکری و معرفتی جامعه محسوب می شود. ارتباط متقابل این دو، امکان رشد توانایی های انسان را فراهم می آورد. در این مقاله ضمن تبیین نظریه ها و رویکردهای مختلف توسعة فرهنگی، توسعة فرهنگی شهری به تفصیل بررسی شده و نهایتاً مدل بومی بر اساس آمیختة دو رویکرد تفکر هوشمند و ظرفیت سازی فرهنگی برای توسعة فرهنگی شهری ارائه می گردد.
اجتماع علمی در دانشگاه ها ی ایران: مطالعه موردی دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه ها ی علامه طباطبائی و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کم رشدی علوم اجتماعی در ایران عمدتاً با رویکرد های کلان، به ویژه کارکردگرایی ساختاری و کمتر با رویکردهای خرد مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با الهام از الگوی نظری کالینز، حلقه های فکری اعضا هیأت علمی دانشکده ها ی علوم اجتماعی دانشگاه ها ی علامه طباطبائی و تهران را مورد شناسایی قرار می دهد. از نظر کالینز رشد علم در گرو ظهور و تداوم حلقه های فکری به مثابه «اجتماع های علمی» است. هسته محوری حلقه های فکری، «زنجیره مناسک تعامل» است. فعالان فضای علم در درون حلقه های فکری، با «انرژی عاطفی» بالا درگیر مباحث نظری می شوند که نتیجه آن رشد و پویایی علم در درون حلقه های فکری به مثابه اجتماعات علمی است. نتایج این مطالعه که با رویکردی کیفی و از طریق مصاحبه های غیر ساختمند با اعضاء هیأت علمی گروه علوم اجتماعی صورت گرفته، نشان می دهد با وجود مقولات و موضوعات مشترک در بین اساتید هر دانشکده، آن ها فاقد «فضای توجه نمادین مشترک»، «تمرکز موضوعی مشترک» و «مناسک تعامل» به عنوان شاخصه های انجمن علمی به مفهوم کالینزی هستند. «فضای گفت وگویی» اساتید به جای تعامل مولد و پویا با همکاران، محدود به تعامل موقت با دانشجویان است. اساتید بدون وجود حلقه فکری در داخل دانشکده ها، از انرژی عاطفی و سرمایه ها ی فرهنگی بالا برخوردار هستند.
مناسبات سرمایه فرهنگی و سبک زندگی: پیمایشی در میان شهروندان طبقه متوسطِ شهر سنندج، کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی است از آراء پیر بوردیو، دیوید چینی، میشل سوبل و آنتونی گیدنز. جامعه آماری مورد مطالعه طبقه متوسط شهر سنندج است که نمونه ای بر اساس قشرهای درونی آن مانند فرهنگیان، کارمندان، پزشکان، مغازهداران و گروههایی جز آن ها انتخاب شدهاند. فن گردآوری دادهها پرسش نامه بود که با استفاده از نمونه گیری خوشهای تصادفی در میان 320 نفر از پاسخ گویان سنندجی توزیع گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین سرمایه فرهنگی و اَشکال آن با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در بین اَشکال مختلف سرمایه فرهنگی نوع «سرمایه فرهنگی تجسمیافته» دارای بیشترین رابطه با سبک زندگی است. یعنی، با افزایش سرمایه فرهنگی، سبک زندگی افراد پیچیدهتر میگردد. از دیگر نتایج تحقیق نقش سرمایه فرهنگیِ نهادی است که در پیوندی دیالکتیکی با سرمایه اقتصادی سایر سرمایههای فرهنگی و در نتیجه سبک زندگی را تعیین میکند. در رابطه با متغیرهای زمینهای نتایج تحقیق نشان میدهد در خصوص سبک زندگی و سرمایه فرهنگیِ طبقه متوسطِ نوظهور سنندج، در میان متغیرهای زمینهای، متغیر تحصیلات نقشی اساسی در فراهم ساختن زمینه برخورداری از سرمایهها و نوع و میزان مصرف فرهنگی دارد. طبقه متوسطِ نوظهور شهر سنندج ماهیّتی دولتی خدماتی دارد که متغیر سن نوظهور بودن آن را تبیین میکند.
مطالعه جامعه شناختی گرایش به زیبایی با عمل جراحی پلاستیک و عوامل مرتبط با آن (مورد مطالعه: زنان و دختران 64-16 ساله شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر، توجه خاصی به موضوع های پزشکی در قالب جامعه شناسی پزشکی شده است، یکی از این موارد مهم، زیبایی با عمل جراحی پلاستیک است. از آنجا که در جامعه امروز به علل متعدد و تأکید بر بعضی استانداردهای زیبایی(خواه درست و خواه نادرست)، وضع ظاهر از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شده است، بسیاری از افراد هر رنج و سختی را به خاطر آن، به جان می خرند. لذا، مقاله حاضر در صدد است با بررسی جامعه شناختی گرایش به زیبایی ب ا عمل جراحی پلاستیک، عوامل مرتبط با آن را شناسایی نماید. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازه گیری، پرسشنامه بسته پاسخ است. جامعه آماری مورد مطالعه، دربرگیرنده زنان و دختران (64-16) ساله شهر تبریز به تعداد 457845 نفر (بر اساس سرشماری سال 1385) بوده که از این تعداد، 385 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه مورد مطالعه، انتخاب شده اند. داده های حاصله نیز، با استفاده از نرم افزار spss (آماده سازی داده ها، آزمون آماری r پیرسون) و lisrel (انجام تحلیل مسیر)، تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج یافته ها نشان می دهد که بین متغیرهای سن ، وضعیت تأهل، سرمایه فرهنگی ، باورهای دینی و گرایش به جراحی پلاستیک رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، در مجموع، متغیرهای مورد استفاده؛ یعنی سرمایه فرهنگی ، سرمایه اجتماعی و باور دینی توانسته اند 22 درصد تغییرات متغیر وابسته(جراحی پلاستیک) را تبیین نمایند.
بررسی میزان امید به آینده در بین دانشجویان و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امید به آینده، یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت زندگی و شادابی افراد جامعه و به ویژه نسل جوان است. وقتی امید به آینده در ارتباط با قشر دانشجو به عنوان آینده سازان جامعه مطرح می شود، اهمیت آن دوچندان می شود. هدف از پژوهش حاضر، سنجش میزان امید به آینده در بین دانشجویان دانشگاه تبریز و برخی از عوامل مؤثر بر آن است. نمونه آماری تحقیق حاضر 403 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بوده اند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب مطالعه شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که امید به آینده در بین دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف با هم متفاوت است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که با اینکه امید به آینده بر عملکرد تحصیلی دانشجویان مؤثر است، ولی از بین ویژگی های عمومی و فردی آنان فقط سن به صورت ضعیفی با امید به آینده ارتباط داشته است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که امید دانشجویان به آینده از میزان دینداری، انسجام و اعتماد اجتماعی (از ابعاد سرمایه اجتماعی) و سرمایه فرهنگی متأثر می گردد. این متغیرها بر روی هم، 28 درصد از تغییرات متغیر امید به آینده را تبیین می کنند. یافته های تحقیق نشان می دهد که امید به آینده در بین دانشجویان بیشتر از اینکه از ویژگی های فردی تأثیر بپذیرد، از عوامل ساختاری متأثر است.
بررسی الگوی خاموش فرهنگ فقر و عوامل مرتبط با آن «مطالعة موردی : شهرستان دلفان استان لرستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی جنبة فرهنگی فقر تحت عنوان «فرهنگ فقر» پرداخته است. این مفهوم را اولین بار اسکار لوئیس به صورت مبسوط و در نتیجة تحقیقات میدانی اش مطرح کرد. شاید کوتاه ترین تشریحی که از این مفهوم می توان کرد این است که «فقرا فقر خود را به صورت خودآگاهانه ستایش نمی-کنند، بلکه به صورت ناآگاهانه آن را حفظ می کنند».
این تحقیق با استخراج مهم ترین شاخص های فرهنگ فقر همچون تقدیرگرایی، مصرف گرایی و عدم تمایل به پس انداز، بیگانگی اجتماعی، عدم آینده نگری و عدم سرزنش فقر، به بررسی این پدیده در میان شهروندان شهرستان دلفان از حوزة استان لرستان و عوامل مرتبط با آن به روش پیمایشی پرداخته است.
نتایج نشان داد که حدود 80 درصد نمونة مورد مطالعه، به میزان متوسط و زیادی از فرهنگ فقر رنج می برند. براساس یافته های تبیینی این تحقیق همبستگی معناداری بین فرهنگ فقر با سرمایة فرهنگی، میزان دین داری و محل سکونت در سطح 99 درصد اطمینان وجود دارد. ضمن اینکه بین این متغیر و میزان استفاده از رسانه های جمعی همبستگی معناداری مشاهده نشد.
سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی: ارزیابی تجربی مدل های نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، مفهوم سرمایه فرهنگی در جامعه شناسی آموزش و پرورش منشاء مطالعات علمی فراوانی در سراسر جهان شده است. این مطالعات که عمدتاً براساس دو مدل بازتولید فرهنگی بوردیو و تحرک فرهنگی دیمجیو صورت گرفته است، به نتایج متفاوتی دست یافته اند. این پژوهش با هدف ارزیابی تجربی این مدل ها انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دوره های راهنمایی و متوسطه شهرستان جوین در سال تحصیلی 90-89 بوده است. نمونه نهایی این تحقیق که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند، 369 نفر بود. نتایج تحقیق نشانگر آن است که سرمایه فرهنگی خانواده سهم قابل ملاحظه ای در موفقیت تحصیلی فرزندان دارد، ولی یافته های این تحقیق از ادعاهای اساسی این دو مدل یعنی، ارتباط این سرمایه با متغیرهای طبقه ای و اقتصادی حمایت نمی نماید.
رابطه پایگاه اقتصادی – اجتماعی با سرمایه فرهنگی (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر حاصل تحقیقی است که در تابستان 1390 درباره رابطه بین سرمایه فرهنگی با پایگاه اقتصادی اجتماعی دربین افراد مختلف 18تا60سال ساکن شهر تهران صورت گرفته است.برای برسی سرمایه فرهنگی ازچارچوب نظری پی یر بوردیو استفاده شده است.دراین چارچوب سرمایه فرهنگی دارای سه بعد تجسد یافته،عینی و نهادی است.پایگاه اقتصادی اجتمایی نیز نمایانگر عوامل قشربندی اجتماعی از دیدگاه وبری هستند. برای بررسی این رابطه ازروش پیمایش وتکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است وبرای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های مرتبط با آن استفاده شده است. نتیجه نمایانگر وجودارتباط ما بین پایکاه اقتصادی اجتماعی افراد بامیزان سرمایه های فرهنگی آنهاست که با غالب بررسی های دیگری که در داخل و خارج در این زمینه صورت گرفته اند همخوانی دارد.
تحلیلی بر وضعیت هویت ملی و ابعاد ششگانه آن در بین شهروندان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین و تحلیل وضعیت هویت ملّی با تأکید بر ابعاد ششگانه آن، در بین ساکنان شهر اصفهان است. بدین منظور، پس از مطالعه متون نظری مرتبط با مباحث هویت، ابعاد آن بررسی و چارچوب نظری مناسب انتخاب شد و با توجه به تحقیقات انجام شده در گذشته، شش بعد فرهنگی، زبانی، اجتماعی، سیاسی، سرزمینی و دینی به عنوان مهمترین ابعاد هویت ملی استخراج شدند. روش مطالعه حاضر پیمایشی بوده و با استفاده از پرسشنامه، داده های مورد نظر جمع آوری شدند. جامعه مورد مطالعه نیز کلیه ساکنان بالای 18 سال شهر اصفهان بوده که 385 نفر از آنها به عنوان نمونه ارزیابی شدند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین هویت ملی پاسخگویان در حد متوسط و تعلق افراد به ابعاد فرهنگی، زبانی و سرزمینی هویت ملی از ابعاد سیاسی، اجتماعی و دینی، قویتر بوده است. همچنین، بین احساس نابرابری، فردگرایی، سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه ای با هویت ملی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای مستقل تحقیق 31 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
بررسی تأثیر سه نوع سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بر شادی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
به علت اهمیت شادی و نقش آن در زندگی جوانان، هدف تحقیق حاضر بررسی میزان احساس شادی جوانان شهر بابلسر و تأثیر سه نوع سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بر آن است. نوع روش تحقیق پیمایشی است. تعیین میزان تأثیر هر یک از این سه نوع سرمایه بر میزان احساس شادی، از مهمترین فرضیه های این تحقیق هستند. برای انجام این پژوهش، از یک نمونه 380 نفری از ساکنان 29- 15 سال بابلسر، استفاده شده است. یافته های تحقیق گویای آن است که میزان شادی پاسخگویان به طور کلی در حد متوسط است. از بین متغیرهای زمینه ای و جمعیت شناختی مورد مطالعه، هیچ کدام با شادی رابطه معناداری نداشتند. متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی به ترتیب اهمیت، تبیینکنندههای شادی در این تحقیق بودهاند. مدل به دست آمده از متغیرهای مؤثر بر اساس رگرسیون چند متغیره نیز، 5/22 درصد از واریانس احساس شادی در جامعه آماری را تبیین می کند. به طور کلی، تمام انواع ذکر شده سرمایه با همدیگر وابستگی متقابل دارند و در طول زمان با داشتن درجات معینی به یکدیگر تبدیل میگردند و هر شکلی از آن به گونه ای میتواند آفریننده شادی باشد.
کشاکش رشته ها در میدان دانشگاهی ( مقایسه سرمایه فرهنگی رشته های چهارگانه دانشگاه دولتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
میدان دانشگاهی در دهه اخیر، دچار تغییرات ساختاری و سلسله مراتبی شده است. یکی از این تغییرات، موجودیت، استقلال، کسب پرستیژ رشته ای و هویت یابی رشته هایی، مانند جامعه شناسی به واسطه تمرکز حول سرمایه های جدیدی، همچون سرمایه فرهنگی است. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نظریه فرهنگی پی یر بوردیو و بحث او در کتاب انسان دانشگاهی، میزان سرمایه فرهنگی دانشجویان چهار رشته جامعه شناسی، پزشکی، حقوق و طراحی صنعتی (هنر)- همگی از بین دانشجویان دانشگاه دولتی اصفهان- ارزیابی شود. شیوه گردآوری داده ها در چارچوبی پیمایشی، پرسشنامه ساختمند بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد: رشته جامعه شناسی و طراحی صنعتی دارای بالاترین میزان سرمایه فرهنگی اند و رشته های حقوق و پزشکی دارای سرمایه فرهنگی کمتری نسبت به دانشجویان جامعه شناسی و طراحی صنعتی هستند. همچنین، نتیجه دیگر پژوهش حاکی از آن است که رشته های جامعه شناسی، پزشکی، حقوق و طراحی صنعتی همگی دارای میانگین سرمایه فرهنگی کمتر از متوسط نظری تعریف شده هستند. بر اساس یافته های این مطالعه می توان گفت، با پدید آمدن سلسله مراتبی متمایز به نام سلسله مراتب فرهنگی در کنار سلسله مراتب اجتماعی ، میدان دانشگاهی واجد قطب های جدید و کشاکش های نمادینی میان رشته های دانشگاهی شده است. یافته های این مطالعه تأیید می کند که یکی از میادینی که بدین سلسله مراتب، رسمیت و هویت بخشیده، میدان علوم اجتماعی و دانشجویان جامعه شناسی است که با دارا بودن سرمایه متمایزی به نام سرمایه فرهنگی، در تکاپوی هویت بخشی، کسب قدرت و مرجعیت یابی برای خود در صورت بندی نوپدید میدان دانشگاهی ایران است.
بررسی الگوی فضایی - مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت مردم در نواحی روستایی بخش جعفر آباد، شهرستان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت به عنوان کنش و فعالیت اجتماعی هدفمند تحت تأثیر و برآیند عناصر فضایی است که به صورت منابع و سرمایه هایی(روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی) در جوامع ظاهر می شوند. مقاله حاضر در صدد است با رویکردی سیستمی و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، الگوی فضایی- مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت را در20 سکونتگاه روستایی بخش جعفر آباد شهرستان قم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 355 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه عناصرفضایی- مکانی تاثیرگذار برمشارکت که به صورت سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی ظهور می یابند به صورت خلاء ای جدی در سطح روستاها نمایان شده اند و اگر هم اثری از آنها وجود دارد مبتنی بر پتانسیل های درونی خود سکونتگاه ها می باشد که بدون دخالت رهنمودهای مدیریتی دولت ایجاد شده اند و تصویری ناقص و پراکنده از مشارکت را به نمایش می گذارند. در این ارتباط، بر اساس آزمون تی، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد مطالعه بویژه گویه هایی که بازگوکننده مشارکت رسمی با نهادهای سازمان یافته می باشد، پایین تر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عاملیت های فضایی-مکانی مؤثر در میزان مشارکت شاخص هایی مانند مانند ارتباطات اجتماعی در بین مردم، میزان اختلافات قومی و قبیله ای در روستا، جویای احوال بودن در بین مردم، احترام به یکدیگر در بین مردم، مشاجره بر سر مسائل کشاورزی در بین مردم، احترام به نصیحت دیگران، اعتماد به یکدیگر در بین مردم و... از نظر اندازه بیشترین سهم را در تبیین میزان مشارکت داشته اند که بیانگر غیر رسمی و عرفی بودن عناصر فضایی تاثیرگذار بر مشارکت روستایی است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بعد سرمایه اجتماعی با ضریب تعیین 743/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی داشته است.
سهم سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در میزان تمایل به گردشگری در دو سایت حافظیه و تخت جمشید شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل به گردشگری یکی از مهم ترین حوزه های مطالعاتی در گردشگری است. درک این که چرا مردم سفر می کنند و چه عواملی بر تمایلات رفتاری آن ها در انتخاب یک مقصد گردشگری اثر می گذارد، می تواند راه گشای بسیاری از مشکلات پیش روی صنعت گردشگری باشد. از جمله عواملی که در میزان تمایل به گردشگری و تقویت آن تأثیر بسزایی دارد، سرمایه اجتماعی است که به رغم اهمیت بسیارش کمتر مورد توجه جدی قرار گرفته است. در این مقاله سعی شده است که ابتدا سهم سرمایة اجتماعی و فرهنگی در میزان تمایل به گردشگری مورد توجه قرار گیرد و سپس مقایسه ای میان سهم این دو سرمایه ارائه شود. این پژوهش در سنت کمّی، با روش پیمایش ربطی و با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته با 400 نمونة آماری در دو سایت گردشگری حافظیه و تخت جمشید شیراز انجام شده است. یافته های این بررسی حکایت از این امر دارد که بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و میزان تمایل به گردشگری و ابعاد آن رابطه وجود دارد. مجموع تأثیر مستقیم و غیر مستقیم سرمایة اجتماعی برابر با 33 درصد است و در مقایسه با سهم 29 درصدی سرمایة فرهنگی می توان گفت که سرمایة اجتماعی سهم و تأثیر بیشتری را در میزان تمایل به گردشگری دارد
تحصیلات و مصرف فرهنگی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های رایج برای هویت یابی و بازنمایی خویشتن، به ویژه در دوران معاصر، مصرف فرهنگی است. غالباً افراد در مصرف فرهنگی، انواع کالاها و نمادهای ارزشمند را، نه به خاطر ارزش مادی شان بلکه به دلیل ارزش فرهنگی آنها و به منظور ایجاد تصاویری مطلوب از خویش در ذهن دیگران مصرف می کنند. در این میان، انتخاب الگوی خاصی از مصرف فرهنگی یا شیوه ها یا ترجیحات فرهنگی نیاز به منابع فرهنگی یا سرمایه فرهنگی دارد یا به تعبیری مصرف فرهنگی نیاز به منابع و سرمایه فرهنگی دارد. یکی از راه های دستیابی به منابع و سرمایه فرهنگی نیز از طریق تحصیلات و آموزش و پرورش و انباشت دانش رسمی و مشروع است. بنابراین هدف این تحقیق بررسی تفاوت های مصرف فرهنگی و الگوهای مصرف فرهنگی برحسب سطوح مختلف تحصیلات در میان شهروندان تهرانی است. سطوح مختلف تحصیلات نیز تاحدی میزان منابع و سرمایه فرهنگی افراد را نشان می دهد. این تحقیق از نوع تحلیل ثانویه است که یافته های آن از داده های جمع آوری شده شورای فرهنگ عمومی گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که بین سطوح مختلف تحصیلات و میزان استفاده از محصولات فرهنگی تفاوت معناداری وجود دارد. به بیانی مصرف فرهنگی در سطوح مختلف تحصیلات از تفاوت معناداری برخوردار است. همچنین یافته ها نشان می دهد که با افزایش تحصیلات میزان استفاده از محصولات فرهنگی نیز افزایش می یابد، بهطوریکه با افزایش تحصیلات، میزان استفاده از امکانات بصری، میزان گوش دادن به موسیقی و رفتن به سینما و تئاتر افزایش پیدا کرده است. در نهایت اینکه مصرف فرهنگی هم در سطوح و میزان های مصرف و هم در الگو یا ترجیح مصرف، در میان افراد با تحصیلات مختلف متفاوت بوده است. بهطوریکه می توان گفت، تحصیلات با انباشت منابع و سرمایه های فرهنگی در فرد به شکل دهی شیوه های خاصی از مصرف دست زده است.
پراکنش مصرف فرهنگی بین سطوح تحصیلی مختلف در ایران
مقاله حاضر به مطالعه رابطه بین مصرف به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های دنیای مدرن و تحصیلات با اتکا بر آرای بوردیو پرداخته است. آنچه در این تحقیق با عنوان مصرف فرهنگی از آن یاد شده است شامل استفاده از تلویزیون، ماهواره، کتاب، نشریه، روزنامه، موسیقی، سینما، تئاتر، رادیو، اینترنت و مانند آن بوده است. یافته های این تحقیق، حاصل مطالعه یک پروژه ملی بوده که در سال 1388 در سطح استان های کشور اجرا گردید و با کمک روش تحلیل ثانویه به انجام رسیده است.
نتیجه نهایی این پژوهش تأییدکننده وجود رابطه و تأثیرگذاری سطح تحصیلات بر نوع و میزان مصرف فرهنگی بوده است. سطح تحصیلات افراد قوی ترین همبستگی را به ترتیب با استفاده از اینترنت، امکانات بصری و سینما نشان داد. از نظر میزان استفاده از کالاهای فرهنگی مشاهده گردید که افراد با قرار گرفتن در رده های تحصیلی مختلف به میزان های متفاوتی به مصارف فرهنگی روی می آورند و سطح تمایزات گوناگونی را تجربه می نمایند که رده تحصیلی بیسواد و کمتر از ابتدایی بیشترین تمایز و تفاوت را به لحاظ میزان مصرف کالاهای فرهنگی مختلف نسبت سایر رده ها دارد. همچنین درصد تمایزیافتگی برای کتاب چاپی و روزنامه نشان می دهد که این دو کالای فرهنگی بالاترین میزان تمایزیافتگی را در افراد ایجاد می کنند؛ به بیان دیگر افراد طبق رده بندی تحصیلی شان در استفاده از این دو کالا بیش از سایر کالاها از یکدیگر متمایز گشته اند. همچنین بیشترین تفاوت بین رده های تحصیلی از نظر میزان مصرف کالاهای فرهنگی، بعد از مطالعه کتاب و روزنامه در میزان استفاده از نشریه غیر روزانه و اینترنت بوده است
بررسی پدیده آنومی اجتماعی در بین شهروندان حاشیه نشین شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنومی اجتماعی، معضلی اجتماعی است که در بسیاری از جوامع دیده می شود. در یک تأمل آسیب شناختی علل و عوامل متعددی در بروز آن نقش دارند، که متناسب با ویژگی ها و اوضاع مختلف جوامع، عوامل گوناگون سهم متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آنومی اجتماعی شهروندان حاشیه نشین شهر تبریز و عوامل مؤثر بر آن، با روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شهروندان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز بوده، که از میان آنها، 384 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مطالعه شده اند. آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی، برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین متغیرهای دینداری، قانون گریزی اخلاقی، قانون گریزی ابزاری، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی به عنوان متغیرهای مستقل و آنومی اجتماعی وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحقیق نشان می دهد حدود 33 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل پژوهش تبیین می شود.
نقش عوامل اجتماعی و روان شناختی در علاقه دانش آموزان به شرکت در المپیادهای علمی با تاکید بر سازه خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به دنبال بررسی عوامل اجتماعی و روان شناختی مؤثر بر علاقه مندی دانش آموزان به شرکت در المپیادهای علمی با تاکید بر سازه خودکارآمدی بوده است. به منظور بررسی این رابطه، از نظریات اکسل، باندرا، هیدی، رینینگر، چیو و یوربان استفاده شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از توزیع پرسشنامه در میان دانش آموزان شهرستان اسکو، در سال تحصیلی 90-1389 انجام شده است. نمونه گیری با روش طبقه بندی شده انجام گرفته و حجم نمونه 335 نفر بوده است. برای سنجش خودکارآمدی، علاقه مندی، و ویژگی های فردی و خانوادگی، پرسشنامه ای محقق ساخته به کار گرفته شد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری مختلف مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان نمره افراد در سازه خودکارآمدی، رشد علاقه را در دانش آموزان در سطح اطمینان 99/0 پیش بینی می کند (01/0p < ). متغیر ارزش گذاری، سرمایه فرهنگی، توجهات و حمایت های دریافتی و سوابق تحصیلی نیز پیش بینی کننده میزان خودکارآمدی هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا در فعالیت های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله میزان مشارکت دانشجویان دختر در فعالیت های ورزشی و عوامل مؤثر بر آن بررسی شد. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایشی بود. جامعه آماری شامل دختران دانشجو دانشگاه بوعلی سینا همدان (5096 نفر) بوده اند که از این تعداد 385 نفر از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و از طریق روش نمونه گیری خوشه ای، بین آن ها پرسشنامه توزیع شد.در چارچوب نظری از نظریاتی همچون نظریه فیش باین-آیزن، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه سرمایه فرهنگی، نظریات فمنیستی، نظریه چافتز،کلیشه های جنسیّتی سندرا بم و دیدگاه نظری چو بهره گرفته شد. نتایج نشان داد بین متغیر های حمایت اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سودمندی ادراک شده، تمایل فردی و موانع اجتماعی مشارکت با میزان مشارکت ورزشی رابطه معناداری دیده می شود، اما بین متغیرهای رشته تحصیلی، قومیت و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با میزان مشارکت ورزشی رابطه معناداری مشاهده نمی شود. همچنین بین باورهای قالبی و مشارکت ورزشی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد.
تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به علت روند سریع تحولات اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم و پس از آن در آغاز هزاره جدید، ماهیت موجودیت های اجتماعی به شدت سیال و متحول شده است. در نتیجه جامعه به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمند است و مفهوم ""سبک زندگی"" چنین خصایصی را داراست. مفهوم سبک زندگی را می توان در ارتباط با مدرنیته بررسی کرد. مدرنیته با امکانات خود از طریق خلق تنوع، فرد را با انتخاب های گوناگون و پیچیده مواجه می سازد و در این پژوهش سبک زندگی مدرن شامل: اعمال و کار ها، روش ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. هدف اصلی این مطالعه تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن است. در این رابطه، متغیر های سرمایه فرهنگی به عنوان فرضیه اصلی و متغیرهای زمینه ای به عنوان فرضیه های فرعی با گرایش به سبک زندگی مدرن بررسی شده است . در این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش و اجرای پرسشنامه در میان 451 نفر از جوانان که براساس روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی در شهر شیراز انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و برای آزمون مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس و نهایتاً رگرسیون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به ضریب تبیین (15/٠ R²= )، 15 درصد از تغییرات سبک زندگی مدرن جوانان توسط سرمایه فرهنگی تبیین می شود.