مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحلیل طبقاتی


۱.

رابطه پایگاه اقتصادی – اجتماعی با سرمایه فرهنگی (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بازتولید فرهنگی سرمایه فرهنگی پایگاه اقتصادی-اجتماعی خشونت نمادین تحلیل طبقاتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات قشربندی و نابرابری اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
تعداد بازدید : ۳۶۸۲ تعداد دانلود : ۲۰۱۳
مقاله حاضر حاصل تحقیقی است که در تابستان 1390 درباره رابطه بین سرمایه فرهنگی با پایگاه اقتصادی اجتماعی دربین افراد مختلف 18تا60سال ساکن شهر تهران صورت گرفته است.برای برسی سرمایه فرهنگی ازچارچوب نظری پی یر بوردیو استفاده شده است.دراین چارچوب سرمایه فرهنگی دارای سه بعد تجسد یافته،عینی و نهادی است.پایگاه اقتصادی اجتمایی نیز نمایانگر عوامل قشربندی اجتماعی از دیدگاه وبری هستند. برای بررسی این رابطه ازروش پیمایش وتکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است وبرای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های مرتبط با آن استفاده شده است. نتیجه نمایانگر وجودارتباط ما بین پایکاه اقتصادی اجتماعی افراد بامیزان سرمایه های فرهنگی آنهاست که با غالب بررسی های دیگری که در داخل و خارج در این زمینه صورت گرفته اند همخوانی دارد.
۲.

تطورات مفهوم طبقه در اندیشه های مارکسیستی با تاکید برآراء رایت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبقه مارکسیست تحلیل طبقاتی تئوری مارکس تئوری رایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۷ تعداد دانلود : ۸۹۱
مقاله حاضر قصد دارد پس از بررسی فشرده آراء مختلف در مود مفهوم طبقه به بررسی این مفهوم در مهمترین نحله متعلق به آن–نحله مارکسیستی– بپردازد. بنابراین این مقاله سه هدف اساسی را دنبال خواهد کرد: ابتدا یک نوع شناسی از مفاهیم کلی طبقه به تبعیت از اریک الین رایت ارائه می گردد، دوم به بررسی این مفهوم در اندیشه مارکس پرداخته می شود و در ادامه چهار نحله اساسی همرا با زیر مجموعه های هریک در نحله های گوناگون مارکسیستی مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت مدل رایت به عنوان یکی از متا خرین در این نحله مورد واکاوی قرار می گیرد و در پایان مدلی برای بررسی مفهوم طبقه ارائه می گردد.
۳.

واکاوی تحلیل طبقاتی از منظر نظریه های سیاست خیابان و خرده سیاست در بستر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل طبقاتی جهانی شدن سیاست گذاری حکومت ها سیاست خیابان خرده سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۴ تعداد دانلود : ۵۲۴
هدف اصلی از انجام این پژوهش، واکاوی اعاده اهمیت طبقه و تحلیل های طبقاتی–اقتصادی در ادبیات نظری علوم سیاسی و اجتماعی با تمرکز بر دو پدیده یا نظریه «سیاست خیابان» و «خرده سیاست» با استفاده از نظریه های جامعه شناسان برجسته ای همچون آصف بیات و آنتونی گیدنز است. در این پژوهش، نگارنده در صدد بوده که با روش پژوهش تحلیلی- نظری و استفاده از مصادیق عینی در عرصه جنبش های اجتماعی به این پرسش پاسخ دهد که مهمترین عوامل موثر بر اعاده اهمیت طبقه و تحلیل های طبقاتی در عرصه علوم اجتماعی و سیاسی در دو دهه اخیر چه بوده اند؟ یافته های تحقیق آن است که در چند دهه اخیر، آمیزه ای از عواملی همچون جهانی شدن و جهانی سازی اقتصادی و تجاری و سیاست گذاری های غلط حکومت ها در عرصه های اجتماعی و اقتصادی در جهان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه به تشدید نابرابری داخلی و بین المللی بین کشورهای شمال و جنوب، بیکاری، بی عدالتی و فقر فزاینده، کاهش شدید در استانداردهای رفاهی زندگی، افزایش بهای خدمات اجتماعی و مانند آن، انجامیده است. در بستر بی اعتمادی فزاینده به احزاب سیاسی، جنبش های اجتماعی با مشارکت و بسیج گروه های میانی و صنفی آسیب دیده اقتصادی و اجتماعی (خرده سیاست) در میادین عمومی و خیابان ها (سیاست خیابان) با محوریت اصول عدالت خواهانه اجتماعی و اخلاقی، سیاست های کلان در عرصه بین المللی و ملی را به چالش و نقد جدی گرفته اند. در این میان، حتی مطالبات کنشگران هویتی یا قومی و مذهبی نیز ابعاد اقتصادی و اجتماعی یافته اند. گرچه طبقه اهمیت خود را باز یافته اما هرگز در شکل تقلیل گرایانه و دترمنیستی عصر جنگ سرد نخواهد بود.
۴.

تمثیل تخت پروکروستس چارچوبی برای تحلیل چالش های رابطه نظریه و واقعیت در علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوسازی صلح دمکراتیک تحلیل طبقاتی برنامه پژوهشی پوپر لاکاتوش ابطال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۳۵۰
این مقالهبه جای بحث های رایج در خصوص تقدم و تاخر نظریه و واقعیت (Fact)، با استفاده از تمثیل تخت پروکروستسبر آسیب شناسی رابطه نظریه و واقعیت متمرکز می شود. در این جا تمثیل تخت پروکروستس وضعیتی را در علوم سیاسی بازتاب می بخشد که در آن محقین تنها آندسته از واقعیت ها یا فکت ها را برمی گزینند که با نظریه آنها سازگاری دارد، اما واقعیت ها ناسازگار را یا نادیده   می گیرند یا آن را به گونه ای جرح و تعدیل می کنند تا با نظریه آنها سازگار درآید. مقاله ضمن نقد این شیوه نگرش، ابطال بلافصل نظریه در صورت مواجهه با واقعیت ها متعارض به شیوه پوپری را نیز رادیکال می بیند و به نفع روش لاکاتوشی استدلال می کند. مقاله با بهره گیری از آموزه های لاکاتوش و بررسی تحول سه نظریه طبقاتی مارکس، صلح دمکراتیک کانت و نظریه نوسازی، معیاری را برای جرح و تعدیل یا ابطال نظریه در علوم سیاسی به دست می دهد. در این جا مقاله استدلال می کند جایی که واقعیت ها متعارض مانند دو نظریه اول، کمربند حفاظتی نظریه را به چالش کشند، محقق مجاز به جرح و تعدیل نظریه است. اما جایی که واقعیات مزبور مانند نظریه سوم، هسته سخت نظریه را مخدوش نمایند محقق ملزم به ابطال نظریه است. مقاله در این جا با توسل به روش چرخشی نشان می دهد چگونه می توان از مرگ یک نظریه تولد نظریه دیگری را رقم زد.
۵.

حکم روایی شهری و طبقه کارگر جهان سوم: برخی ملاحظات روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۳۵
برخی از پژوهش گران مانند پیتر لوید تلاش کرده اند که با ترکیب دیدگاه مارکس و وبر یک چهارچوب تحلیلی را برای تحلیل طبقاتی شهرهای جهان سوم ارائه کنند. باوجوداین، تحلیل ساختار اصلی کتاب نشان داد که ترکیب دیدگاه مارکس و وبر به مجموعه ای از تناقض های روش شناختی منجر شده است. نخست، درحالی که لوید وجود طبقه کارگری را در جهان اول بدیهی در نظر می گیرد، مفهوم طبقه در سنت وبر یک هویت ممکن است. دوم، درحالی که لوید با تبعیت از مارکس بیان می کند که لایه بندی طبقاتی تعیین کننده لایه بندی های قومی و نژادی است، سنت وبر بر تأثیر متقابل این میدان ها تأکید می کند. هم چنین، درحالی که او مناسبات میان طبقات اقتصادی و نظم سیاسی دولت را ازمنظر رویکرد مارکس تبیین می کند، اما از تبیین مناسبات میان قشربندی های اجتماعی با نظم سیاسی دولت که در نظریه وبر اهمیت دارد غفلت می ورزد. افزون براین، درحالی که لوید لایه بندی طبقاتی را یک امر شهری و قشربندی های نژادی و قومی را امری غیرشهری (روستایی) می داند، قشربندی های نژادی و قومی در سنت وبر از ارکان اصلی سازمان شهری به شمار می روند. درنهایت، او بدون آن که رویکرد نهایی خود را تبیین کند، فردگرایی روش شناختی وبر را به نحو ساده انگارانه ای با جمع گرایی هستی شناختی مارکس ترکیب می کند.