بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی است از آراء پیر بوردیو، دیوید چینی، میشل سوبل و آنتونی گیدنز. جامعه آماری مورد مطالعه طبقه متوسط شهر سنندج است که نمونه ای بر اساس قشرهای درونی آن مانند فرهنگیان، کارمندان، پزشکان، مغازهداران و گروههایی جز آن ها انتخاب شدهاند. فن گردآوری دادهها پرسش نامه بود که با استفاده از نمونه گیری خوشهای تصادفی در میان 320 نفر از پاسخ گویان سنندجی توزیع گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین سرمایه فرهنگی و اَشکال آن با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در بین اَشکال مختلف سرمایه فرهنگی نوع «سرمایه فرهنگی تجسمیافته» دارای بیشترین رابطه با سبک زندگی است. یعنی، با افزایش سرمایه فرهنگی، سبک زندگی افراد پیچیدهتر میگردد. از دیگر نتایج تحقیق نقش سرمایه فرهنگیِ نهادی است که در پیوندی دیالکتیکی با سرمایه اقتصادی سایر سرمایههای فرهنگی و در نتیجه سبک زندگی را تعیین میکند. در رابطه با متغیرهای زمینهای نتایج تحقیق نشان میدهد در خصوص سبک زندگی و سرمایه فرهنگیِ طبقه متوسطِ نوظهور سنندج، در میان متغیرهای زمینهای، متغیر تحصیلات نقشی اساسی در فراهم ساختن زمینه برخورداری از سرمایهها و نوع و میزان مصرف فرهنگی دارد. طبقه متوسطِ نوظهور شهر سنندج ماهیّتی دولتی خدماتی دارد که متغیر سن نوظهور بودن آن را تبیین میکند.