مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
کارکنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت عمومی و نوع نوبتکاری در 80 نفر از کارکنان شرکت تولیدی تهران سفالین ورامین، انجام شده است. سلامت کارکنان در هنگام کار باعث افزایش کارایی کل سیستم می گردد، در حال حاضر بخش قابل توجهی از سیستم های تولیدی به نوبتکاری اختصاص داشته و به تبع آن توجه به وضعیت کارکنان نوبتکار، اهمیت زیادی دارد. تحقیق حاضر ضمن معرفی اجمالی شرایط نوبتکاری و کاهنده سلامت عمومی ناشی از چنین شرایطی، در بیان راهکارهای بهبود شرایط کاری برای کارکنان نوبتکار با توجه به تجربیات محققین در ایران و برخی از کشورهای جهان می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی ( GHQ- 28 سؤالی) با اعتبار 86/0 و روایی مورد تایید و هم چنین از فرم سوالیه اطلاعات فردی و شغلی–حرفه ای جهت جمع آوری داده های تحقیق استفاده شده است. علاوه بر این، آمار توصیفی و استنباطی ( tدو گروه مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری) به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری به کار گرفته شدند. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین سلامت عمومی نمونه های تحقیق که در نوبتکاری 12 ساعته اشتغال به کار دارند، در مقایسه با کارکنان در شرایط نوبتکاری 8 ساعته، مشاهده نمی شود. اما ارتباط معناداری بین سن، تحصیلات، سابقه کار، حقوق و نوع نوبتکاری با سلامت عمومی کارکنان (01/0=α)، مشاهده می شود. ارتباط معنی داری بین حقوق و نوبتکاری با سلامت عمومی کارکنان مشاهده می شود. ارتباط معناداری بین سن، تحصیلات، سابقه کار، حقوق و سلامت عمومی با نوع نوبتکاری کارکنان (01/0=α)، مشاهده می شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین دو متغیر سلامت عمومی و نوبتکاری، ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین، به علت اهمیت متغیرهای روان شناختی و تأثیر آن ها بر سلامت عمومی کارکنان، پیشنهاد می گردد انجام این گونه تحقیقات در واحدهای صنعتی افزایش یابد.
رابطه ی رهبری معنوی و کیفیت زندگی کاری کارکنان در مرکز آموزشی درمانی شهید هاشمی نژاد شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه نوع جدیدی از مفهوم رهبری مطرح است که بر ارایه ی خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به کار، توسعه ی فردی و تصمیم گیری مشترک تأکید دارد که تحت عنوان «رهبری معنوی» نامیده می شود. نهضت رهبری معنوی شامل مدل های خدمت گزاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمندسازی آنان می باشد که بر اساس فلسفه ی رهبری خدمت گزار بنا نهاده شده است. هدف این پژوهش، شناسایی رابطه ی رهبری معنوی و ابعاد آن با کیفیت زندگی کاری کارکنان در بیمارستان آموزشی- درمانی شهید هاشمی نژاد شهر تهران بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر نتایج کاربردی بود که به صورت مقطعی در سال 1388 انجام گرفت. نمونه ی پژوهش شامل 111 نفر از پرسنل شاغل در بیمارستان شهید هاشمی نژاد بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی رهبری معنوی Fry و نیز پرسش نامه ی کیفیت زندگی کاری Casio جمع آوری و به وسیله ی نرم افزار SPSS و آزمون Spearman تحلیل شد.
یافته ها: بین رهبری معنوی و هفت بعد آن (چشم انداز سازمانی، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معنی داری در کار، عضویت در سازمان، تعهد سازمانی و بازخورد عملکرد) با کیفیت زندگی کاری کارکنان در مرکز آموزشی درمانی هاشمی نژاد رابطه ی معنی دار و مثبت وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: رهبری معنوی با فراهم نمودن زمینه های مساعد و حمایت کننده برای کارکنان، شرایطی را فراهم می سازد تا با تلاش در جهت تحقق اهداف سازمان، نیازها و اهداف خود را برآورده کنند و توانایی های بالقوه ی خود را آشکار سازند.
بررسی رابطه ی منابع قدرت مدیران با ویژگی های شخصیتی کارآفرینی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی منابع قدرت مدیران با کارآفرینی کارکنان می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان32 شعبه بانک ملی (حدوداً 250 نفر) شهر زاهدان است، که از بین آنان 155 نفر با روش خوشه ای- تصادفی انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ی سنجش منابع قدرت هینکین و شرایخیم (1989) و پرسشنامه ی ویژگی های شخصیتی کارآفرینی که اقتباس شده از پرسشنامه ی استاندارد شده ی بین المللی مرکز کارآفرینی دانشگاه «دارهام» می باشد استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 82/. و 74/. محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. بررسی توصیفی داده ها حاکی از این است که منبع قدرت غالب در بین مدیران بانک ملی از دیدگاه کارکنان، قدرت مرجعیت است. همچنین در بین ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه کارکنان نیز بالاترین میانگین مربوط به توفیق طلبی می باشد. تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که بین منبع قدرت پاداش مدیران با تحمل ابهام، ریسک پذیری، توفیق طلبی و مـرکز کنترل درونی کارکنان رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین بین منابع قدرت قانـون و تخصص مدیران با خلاقیت و تحمل ابهام کارکنان؛ منبع قدرت مرجعیت مدیران با خلاقیت و توفیق طلبی کارکنان؛ و قدرت اجبار مدیران با استقلال طلبی کارکنان رابطه ی مستقیم ومعناداری مشاهده شد. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که منبع قدرت پاداش مدیران بیشترین نقش را در پیش بینی ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه کارکنان دارد.
کاربرد QFD در تبدیل خواسته های مشتریان آموزش ضمن خدمت به الزامات آموزشی (مورد مطالعه: سازمان کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل گسترش عملکرد کیفیت رویکردی است که در قلمرو آموزش با بکارگیری روش سه مرحله ای سازگار شده با آموزش می تواند در شناسائی نیازهای مشتریان (فراگیران) و بهبود اثربخشی و رضایت آنان در نیل به اهداف آموزشی، برنامه ریزی درسی و سایر کاربردها با ارائه راحل های عملیاتی برای برنامه ها و خدمات با کیفیت، موثر باشد. در این مقاله نشان داده می شود که چگونه مرکز آموزش ضمن خدمت کارکنان آستان قدس رضوی می تواند از روش سه مرحله ای و خدماتی مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD)، برای ترجمه مرحله به مرحله نداهای مشتری ( VOC ) به الزامات عملیات، استفاده کند. در این مدل خواسته های کلیدی مشتریان آموزش (کارکنان) با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ، مصاحبه و روش های مشاهده مشارکتی شناسایی شدند. این خواسته ها رتبه بندی شدند و سپس با به کارگیری روش خانه کیفیت به الزامات آموزشی تبدیل و به کار گرفته شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین الزامات آموزش را می توان به ترتیب در محتوا، فضا و تجهیزات، اساتید، و ساختار دوره های آموزشی ضمن خدمت سازمان جستجو کرد.
ارتباط توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین عوامل توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی بود. روش تحقیق، همبستگی بود و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (883/0 = a) و پرسشنامه یادگیری سازمانی (873/0 = a) محقق ساخته شفی استفاده شد و روایی آن را 9 تن از استادان دانشگاه تایید کردند و پایایی آن نیز از طریق نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه بررسی شد. جامعه آماری تحقیق، 722 نفر از کارمندان سازمان تربیت بدنی بودند که از این تعداد باتوجه به فرمول نمونه گیری کوکران، 250 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. روش آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون چندمتغیره) بود. نتایج نشان داد که بین عوامل توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان ارتباط بسیار قوی و مثبتی وجود دارد (001/0 = P) (830/0 = r). همچنین نتایج آماری این تحقیق نشان داد که ابتدا احساس تاثیر با بالاترین بتا (496/0) و پس از آن احساس شایستگی با بتای 241/0 و احساس معنی داری با بتای 186/0 وارد معادله رگرسیون شدند که در مجموع حدود 79 درصد از واریانس یادگیری سازمانی را تبیین کردند. جهت روابط نشان داد که با افزایش هریک از شاخصه های توانمندسازی، یادگیری سازمانی افزایش می یافت. براین اساس افزایش شایستگی های کارکنان، اعتقاد به توانایی و ظرفیت خود، توانایی نفوذ در پیامدهای راهبردی، احساس فردی در مورد حق انتخاب و احساس اعتماد، یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی را افزایش می دهد.
رابطه بین عوامل روانشناختی توانمندسازی و کارآفرینی سازمانی کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط بین عوامل روانشناختی توانمندسازی (احساس معنی دار بودن، شایستگی، خودتعیینی، تاثیر و اعتماد) و کارآفرینی سازمانی کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان خراسان رضوی است. به این منظور، 61 نفر از کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان خراسان رضوی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود که به منظور جمع آوری اطلاعات لازم در مورد عوامل روانشناختی توانمندسازی از پرسشنامه 18 سوالی سنجش توانمندی روانشناختی اسپریتزر و برای سنجش کارآفرینی سازمانی از پرسشنامه صمد آقایی استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط عوامل روانشناختی توانمندسازی و کارآفرینی سازمانی، از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. محاسبات آماری از طریق نرم افزار SPSS نسخه 5/1 انجام گرفت. نتایج نشان داد بین چهار عامل کلیدی روانشناختی توانمندسازی شامل: احساس معنی داری بودن، احساس خودتعیینی، احساس تاثیر و احساس اعتماد، با کارآفرینی سازمانی رابطه ستقیم و معنی داری وجود دارد (05/0 >P)، اما بین احساس شایستگی و کارآفرینی سازمانی رابطه معنی داری وجود ندارد (05/0>P).
مقایسه وضعیت موجود و مطلوب کتابخانه های دانشگاهی یزد در اجرای مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای نقش مدیریت کیفیت فراگیر به عنوان یک پدیده مترقی در سازمان ها و مراکز آموزشی و فرهنگی امری مهم محسوب می شود. به کارگیری شاخص ها و مدل های مدیریت کیفیت فراگیر در کتابخانه های این مراکز همراه با ایجاد تسهیلات و امکانات، میزان توفیق آنها را بیشتر و عملکرد آنها را افزایش خواهد داد. از سوی دیگر، نظام حمایتی مطمئن برای هر نوع اقدام اعم از تغییر بنیادی و محدود سازی، باعث توسعه و اصلاح و تحول فکری خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه وضعیت موجود و مطلوب کتابخانه های دانشگاه یزد در اجرای مدیریت کیفیت فراگیر از دیدگاه کارکنان و مدیران است. وضعیت موجود در این پژوهش به معنی چگونگی اجرای نقش های مدیریت کیفیت فراگیر در زمان حاضر است و منظور از وضعیت مطلوب، میزان انتظارات افراد از اجرای نقش های مدیریت کیفیت فراگیر است. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که مدیران وضعیت موجود را 3.33M= برآورد کرده اند. همچنین، نتایج آزمون تی مستقل برای بررسی تفاوت نگرش مدیران و کارکنان در وضعیت مطلوب حدود 33/4 و برای مدیران 22/4 به دست آمد که به نظر می رسد انتظار کارمندان از وضعیت مطلوب سطح بالاتری نسبت به انتظار مدیران دارد. نتایج آزمون تی وابسته برای بررسی تفاوت نگرش مدیران در وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معنی داری را در سطح (01/0 P <) نشان داد. نگرش کارمندان در مورد وضع مطلوب (39/0 S=، 15/4 = M) با نگرش آنها در وضع موجود (65/0 S=، 04/3 M=) تفاوت معنی داری داشت. با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندعاملی برای بررسی تفاوت نگرش کارکنان و مدیران زن و مرد در وضعیت کنونی، تفاوت نگرش زنان و مردان نسبت به وضع موجود کتابخانه ها معنی دار مشاهده نگردید و اثر تعاملی جنس با سمت در سطح 05/0 P< معنی دار به دست آمد. تفاوت نگرش افراد نسبت به وضعیت موجود و مطلوب در تمام اصول یازده گانه مدیریت کیفیت فراگیر از معنی داری بالا (01/0 P<) برخوردار بود. تحلیل واریانس چندمتغیری جهت بررسی اثر سمت و مدرک تحصیلی بر اصول یازده گانه وضعیت موجود در سطح (05/0 P<) تفاوت معنی دار مشاهده گردید. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری جهت بررسی اثر سمت و مدرک بر اصول یازده گانه وضعیت مطلوب نشان داد که اثر سمت بر مؤلفه های وضعیت مطلوب معنی دار نیست، ولی نتایج مربوط به اثر مدرک نشان داد که افراد با مدارک تحصیلی متفاوت نگرش های متفاوتی در مورد اصول مربوط به وضعیت مطلوب دارند.
نقش کیفیت زندگی کاری در تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کیفیت زندگی کاری، مجموعه ای از اقدامات و اصلاحات مستمر است که از طریق بهبود شرایط کار، غنی سازی شغل، تواناسازی کارکنان و افزایش دانش، بینش و مهارت های حرفه ای آنان، منافع بلندمدت فرد، سازمان و جامعه را محقق می سازد. این مقاله به بررسی رابطه بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی می پردازد.
روش: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آن را کارکنان دانشگاه علوم انتظامی به تعداد 700 تشکیل داده اند. از پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است و روش آماری مورد استفاده آزمون همبستگی گشتاوری پیرسون می باشد.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهند که بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر این امر هستند که بین ویژگی های خود شغل با تعهد سازمانی کارکنان و نیز بین ویژگی های محیط شغل با تعهد سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد و بین این دو در شدت رابطه تفاوتی وجود ندارد. همچنین از بین ویژگی های خود شغل، بازخورد و از بین ویژگی های محیط شغل، برخورداری از امنیت شغلی بیشترین رابطه را با تعهد سازمانی کارکنان دارند.
بررسی رابطه هوش هیجانی و مؤلفه های آن با فرسودگی شغلی کارکنان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی بیمه مرکزی ج.ا.ا با استفاده از مدل الماس تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بیمه مرکزی ج.ا.ا را با استفاده از مدل الماس تعالی آسیب شناسی کردیم. این آسیب شناسی نشان داد که معیارهای اولویت دار برای توجه به ترتیب اولویت عبار ت اند از: ساختار سازمانی، کیفیت خدمت، مدیریت اطلاعات، استراتژی خدمت، رهبری. همچنین در این پژوهش معیارهای اولویت دار برای اقدام به ترتیب عبارت اند از: رهبری، کیفیت خدمت، استراتژی خدمت، ساختار سازمانی. درنهایت 39 آسیب سازمانی در بیمه مرکزی با استفاده از مدل الماس تعالی شناسایی شد که برخی از مهم ترین آنها عبارت اند از: عدم تنظیم شرایط کار به گونه ای که بتواند جواب گوی نیازمندیهای کمالیافته افراد باشد، سازش ندادن منافع فرد و سازمان، عدم تعریف کیفیت خدمت از دیدگاه مشتریان، عدم ترویج عشق و علاقه به مشتری در سازمان، عدم برقراری ارتباط متقابل میان فرآیندها، عدم برقراری رابطه بلند مدت با مشتریان و... .
تعهد سازمانی کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازماندهی و نگهداری نظام سازمانی یکی از مهم ترین وظایف و مسؤولیت های مدیریت سازمان محسوب می شود. در واقع مدیران، مسؤول میزان و نوع تعهد کارکنان نسبت به ارزش های رسمی می باشند. چرا که نیروی انسانی متعهد و وفادار به سازمان می تواند تأثیر چشمگیری بر خدمت ارایه شده در سازمان های سلامت بگذارد. هدف از این پژوهش، شناسایی میانگین ابعاد سه گانه ی تعهد سازمانی (مشتمل بر عاطفی، مستمر و هنجاری) در کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: این مطالعه ی تحلیلی، به صورت مقطعی در سال 1390 صورت پذیرفت و جامعه ی آماری پژوهش، کارکنان حوزه ی مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان بود. تعداد نمونه 128 نفر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای با پایایی و روایی تأیید شده در مطالعات قبلی می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به کارگیری آزمون های آماری Spearman و آنالیز واریانس تحلیل گردیده اند.
یافته ها: امتیاز تعهد سازمانی، 79/59 به دست آمد. در میان ابعاد سه گانه ی تعهد سازمانی، بعد تعهد عاطفی با کسب 2/69 امتیاز در اولویت اول و تعهد تکلیفی با 4/56 امتیاز و تعهد مستمر با 6/50 امتیاز در رده های بعدی قرار گرفتند (حداکثر امتیاز 100 بود).
نتیجه گیری: ضروری است تا مدیران سازمان با توجه به نقش کارکنان شاغل در مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی در تضمین سلامت مردم و نجات جان آن ها در مواقع بروز حوادث و سوانح تمرکز بیشتری در زمینه ی ارزش های سازمانی و بعد تعهد مستمر کارکنان نموده و با اقداماتی نظیر بالا بردن امنیت شغلی، ایجاد تغییرات مثبت در فرهنگ سازمانی، ارایه ی آموزش های مناسب و توجیهی قبل از استخدام و اجرای برنامه های تشویقی در افزایش تعهد سازمانی کارکنان خود تلاش نمایند.
عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان بر اساس مدل Achieve(مطالعه موردی: کارکنان بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازدهی و ارتقای عملکرد نیروی انسانی در سازمان ها به عنوان مهم ترین و باارزش ترین سرمایه و منبع آن سازمان، اثری به مراتب بیش از سایر عوامل در موفقیت و بهره وری خواهد داشت. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای عملکرد کارکنان بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان با استفاده از مدل Achieve از نظر کارکنان بود که بر مبنای آن، میزان تأثیر عواملی مانند توانایی فرد، شناخت شغل، حمایت سازمان، انگیزش کارکنان، اعتبار تصمیمات مدیران، بازخور عملکرد و عوامل محیطی بر اثربخشی و ارتقای عملکرد کارکنان بررسی شد.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی از شاخه ی میدانی بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی کارکنان بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان (1201 نفر) تشکیل می دادند. نمونه ی آماری با استفاده از روش نسبت موافقین و مخالفین، 168 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت تصادفی طبقه بندی شده بر مبنای گروه شغلی و ابزار استفاده شده در این تحقیق، پرسش نامه از نوع محقق ساخته شامل 34 سؤال در مقیاس لیکرت بود. پایایی سؤالات تحقیق از طریق محاسبه ی ضریب Chronbach¢s alpha، 84/0 به دست آمد. روایی آزمون توسط صاحب نظران مورد تأیید قرار گرفت. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون های One sample t، Paired t و Hottelling T2 استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: از نظر کارکنان مورد تحقیق، عوامل هفت گانه مشخص شدند و بر اساس مدل Achieve با بهره وری و ارتقای عملکرد کارکنان نقش معنی داری داشتند و در بین این عوامل، انگیزش به عنوان مؤثرترین عامل بر ارتقای عملکرد کارکنان شناخته شد (28/4 = x) و عواملی مانند حمایت سازمان از کارکنان (26/4 = x) و توانایی و مهارت کارکنان (22/4 = x) در اولویت بعدی قرار گرفت.
نتیجه گیری: انگیزش به عنوان مؤثرترین عامل و عواملی مانند حمایت سازمان از کارکنان و توانایی و مهارت کارکنان در اولویت بعدی بر ارتقای عملکرد کارکنان بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان تأثیر دارند.
رابطه بین شفافیت نقش با سازگاری شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین شفافیت نقش و سازگاری شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. با توجه به تأثیری که آگاهی کارکنان از وظایف و نقش های سازمانی و شغلی می تواند بر سازگاری شغلی آن ها بگذارد، پژوهش حاضر به این موضوع پرداخته است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی، 242 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری دانشکده ها انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسش نامه سازگاری شغلی Davis و Lofqist و پرسش نامه شفافیت نقش Sawer بود. در تحلیل داده های حاصل از روش آماری ضریب رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: هر یک از متغیرهای محیط شغلی، شخصیت و ارزش ها و نیازها به تنهایی تحت تأثیر شفافیت هدف قرار داشت. همچنین متغیرهای محیط شغلی، شخصیت، ارزش ها و نیازها و رضایتمندی نیز به تنهایی تحت تأثیر شفافیت فرایند بود.
نتیجه گیری: بنابراین اگر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شفافیت لازم در روند منطقی تقسیم وقت کاری، برنامه ریزی کارها، برنامه ریزی در کارها، ارزشیابی عملکرد، کیفیت انجام وظایف، دسترسی به ابزار و وسایل انجام وظایف، دستیابی به اطلاعات جدید و مقررات مربوط به مسایل ایمنی، وجود داشته باشد، می توان انتظار داشت که افراد شغل خود را بهتر بپذیرند و سازگاری بالاتری را در محیط کار از خود نشان دهند.
مطالعه رضایت شغلی در ارتباط با مشارکت و بیگانگی در میان کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلی، عوامل و پیامدهای آن از موضوع های مورد توجه مطالعات سازمانی در روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی سازمان هاست. این مطالعه، با هدف بررسی ارتباط رضایت شغلی با دو متغیر مشارکت و بیگانگی انجام شده است. در این راستا، ابتدا مدل تحقیق و هشت فرضیه تدوین و به کمک آزمون های آماری بررسی شد. در مدل تحقیق براساس دیدگاه های نظری موجود و تحقیقات انجام شده، مشارکت سازمانی به عنوان متغیر اصلی تحقیق در نظر گرفته شده است که به شکل مستقیم و غیر مستقیم (از طریق بیگانگی) بر رضایت شغلی تأثیر می گذارد. نمونه مورد مطالعه، شامل 300 نفر از کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس است که پرسشنامه تحقیق را تکمیل نمودند. نتایج بررسی فرضیه ها نشان داد که بین میزان رضایت شغلی و مشارکت، امنیت شغلی، رضایت از زندگی، میزان دستمزد، سن و میزان تحصیلات، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین میزان رضایت شغلی و بیگانگی نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد. آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر نشان داد که، مشارکت مهمترین متغیر تبیین کننده میزان رضایت شغلی و احساس بیگانگی کارکنان است و به تنهایی توانسته است 70 درصد تغییرات رضایت شغلی را تبیین کند.
رابطة فناوری اطلاعات و مدیریت دانش در فدراسیون های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطة فناوری اطلاعات و مدیریت دانش در فدراسیونهای ورزشی است. روش تحقیق پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری تحقیق کلیة فدراسیونهای ورزشی بودند که 12 فدراسیون (7 فدراسیون انفرادی و 5 فدراسیون تیمی) بهعنوان نمونه انتخاب شدند. تعداد کارکنان فدراسیونهای منتخب 378 نفر بود که براساس جدول مورگان و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 191 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامة فناوری اطلاعات فتحی (1389)، مدیریت دانش عسگری (1384) دو ضریب اعتبار آنها از طریق آلفای کرونباخ بهترتیب 85/0، 79/0 بهدست آمد. از روشهای آمار توصیفی بهمنظور طبقهبندی نمرههای خام و ترسیم جداول و نمودارها و از آمار استنباطی (آزمون کلوموگروف – اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه) بهمنظور بررسی فرضیة تحقیق استفاده شد. نتایج نشان میدهد که بین مؤلفههای فناوری اطلاعات و مدیریت دانش در فدراسیونهای ورزشی منتخب رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین ضرایب رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که مؤلفههای فناوری اطلاعات پیشبینیکنندة معناداری برای مدیریت دانش هستند. بهنظر میرسد تجهیز فدراسیونهای ورزشی به فناوریهای روز دنیا و ایجاد امکان آشنایی و کار با این فناوریها برای کارکنان این سازمانها میتواند چرخة گردش دانش در بخشهای مختلف سازمان را تسهیل کند.
رابطه مسئولیت اجتماعی با عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. مسئولیت اجتماعی شرکتها، از طریق پرسشنامه ای که حاوی 53 سؤال در زمینه مسئولیت اجتماعی آنها نسبت به مشتریان، کارکنان، محیط زیست و نهادهای موجود در جامعه (نهادهای آموزشی، نهادهای فرهنگی، نهادهای ورزشی، سازمانهای بهداشت، بیمارستانها، نهادهای خیریه، مراکز توانبخشی و غیره) است، اندازه گیری شد. از اطلاعات 59 شرکت در طول سالهای 1389- 1385 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز روش رگرسیون به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به مشتریان و نهادهای موجود در جامعه ارتباط دارد. ولی عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به کارکنان و محیط زیست رابطه معناداری ندارد. این پژوهش به مدیران کمک خواهد کرد تا سیاستهای مؤثر مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکتها که برای دستیابی به عملکرد مالی بهتر آنها در بلندمدت لازم استرا توسعه دهند. همچنین بینشی را برای شرکتها در زمینه نقش مسئولیت اجتماعی در کسب منافع آتی فراهم می نمایند.
ارزیابی تغییرپذیری کادر فنی سازمانی در منطقه گازی پارس جنوبی؛ مورد مطالعه شرکت توانمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی میزان تغییرپذیری مهندسان شرکت توانمند، نسبت به تغییر ابزاری صورت گرفته در شیوه نصب و کنترل تجهیزات از دستی به تکنولوژیکی می باشد. در این راه، ابتدا به بررسی ادبیات نظری مدیریت تغییر و مقاومت در برابر تغییر پرداخته شده، سپس بر مبنای روش شناسی کمی به جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها اقدام گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، نشان می دهد که مهندسان در زمینه آگاهی از نیاز به تغییر، تمایل به تغییر و مقاوم سازی (حمایت از تغییر) میانگین بالا و در زمینه دانش در مورد تغییر و مهارت مورد نیاز تغییر، میانگین پایینی را کسب نموده اند. در پایان با توجه به نتایج حاصل شده، پیشنهاداتی جهت بهتر شدن تغییرپذیری مهندسان ارایه شده است.
بررسی تأثیر جامعه پذیری سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان (مورد مطالعه شرکت نفت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که امروزه تحقیق و پژوهش بر روی آن ضروری به نظر می رسد، مسؤولیت پذیری اجتماعی کارکنان است. فضای بوروکراتیک و سلسله مراتبی بسیاری از سازمان ها باعث شده تا احساس تعهد و مسؤولیت پذیری کارکنان در قبال سازمان کمتر شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر جامعه پذیری سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان بر شرکت نفت کرمانشاه انجام شده است. این مطالعه با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. جامعه آماری کارکنان شرکت توزیع و پخش فرآورده های نفتی، پالایشگاه و خط لوله کرمانشاه بوده است. تعداد نمونه مورد مطالعه 400 نفر بود که با استفاده از دو روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که میانگین مسؤولیت پذیری اجتماعی برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین مورد انتظار (105) در حد پایین تری قرار دارد و نشان می دهد کارکنان در سازمان مذکور از مسؤولیت پذیری کمتری برخوردارند. نتایج نشان می دهد که جامعه پذیری سازمانی با مسؤولیت اجتماعی در همه ابعاد دارای رابطه معنادار است. نتایج نشان می دهد کارکنان برای انجام مشاغلی که به آنان واگذار می شود، به مهارت های ویژه نیاز دارند، ولی آنان به آگاهی از هدف های بنیادی سازمان، وسیله های دستیابی به این هدف ها، مسؤولیت های کاری خود و الگوهای رفتاری مورد پذیرش برای نقش هایی که از آنان توقع می رود نیز نیاز دارند. بنابراین، کارکنان از راه پذیرفته شدن در اجتماع سازمان، به شکل رسمی یا غیررسمی، از راه تماس های پیوسته و تجربه کاری با دیگران، به این اطلاعات دست می یابند.
رابطه ی بین هوش هیجانی و نگرش های فرهنگی سازمانی در کارکنان دانشکده ها و حوزه ی ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت هوش هیجانی و تأثیر آن در حوزه های مختلف زندگی از جمله پیشرفت شغلی، رضایت شغلی، حیط کار و عملکرد سازمانی؛ این مقاله به تعیین رابطه ی بین هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش از نوع تحلیلی- مقطعی بود که بر روی 168 نفر از کارکنان دانشکده ها و حوزه ی ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با به کارگیری دو پرسش نامه ی هوش هیجانی (93/0 = α) و پرسش نامه ی فرهنگی- سازمانی Hofstede (73/0 = α) انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی (آزمون آماری ضریب همبستگی Pearson) گزارش گردیده است.
یافته ها: بین هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی، رابطه ی مستقیم و معنی دار وجود دارد (71/0 = r)؛ همچنین بین هوش هیجانی و فرهنگ مرد سالاری- زن سالاری، رابطه ی معکوس و معنی دار (24/0- = r) مشاهده شد؛ بین هوش هیجانی و سایر مقیاس های فرهنگ سازمانی از جمله فرهنگ فرد گرایی- جمع گرایی، فرهنگ اطمینان- ریسک؛ و فرهنگ توزیع قدرت عادلانه - ناعادلانه، رابطه ای مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه بین هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی در این مطالعه و نیز تأثیرگذاری و تأثیرپذیری برخی از مؤلفه های هوش هیجانی از فرهنگ سازمانی، آموزش همه ی شاخص های هوش هیجانی به منظور رشد و افزایش توانمندی های فردی و شغلی افراد توصیه می گردد.
نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع هبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل 150 نفر کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان بود که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 108 نفر محاسبه و انتخاب گردید. در این پژوهش، از روش های آماری شاپیروویلک، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین رهبری معنوی و تمامی ابعاد آن با توانمندسازی کارکنان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد عضویت در سازمان، معناداری در کار، چشم انداز سازمانی، ایمان به کار و بازخورد عملکرد، توان تبیین واریانس مربوط به توانمندسازی را دارند اما ابعاد عشق به نوع دوستی و تعهد سازمانی از این پیش بینی برخوردار نمی باشند. بنابراین می توان گفت که توانمندسازی کارکنان یک هدف استراتژیک برای رسیدن به چشم اندازها و ماموریت های سازمانی می باشد لذا نقش رهبری معنوی در تحقق این مهم از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.بنابراین به مدیران ورزشی توصیه می شود در کارکنان را درفرآیند های تصمیم سازی سازمان مشارکت دهند تا زمینه های توانمندی و اثربخش بودن در وجود آنها تقویت گردد.