مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
همبستگی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیرات شهرنشینی بر تغییرات زمانی و مکانی فراسنج های اقلیمی و ارتباط با آن است. بنابراین تأثیر شهرنشینی بر دمای حداقل و حداکثر در نقاط شهری شمال غرب ایران بررسی گردید. از داده های هواشناسی (1987-2017) و داده های شهرنشینی حاصل از سرشماری عمومی و نفوس مسکن (1365-1395) استفاده شد و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون من-کندال به کار برده شد. براساس این آزمون روند مثبت و معناداری در دمای حداقل و حداکثر در میان ایستگاه های شهری مشاهده گردید. نوآوری مقاله حاضر در تأثیر افزایش جمعیت و توسعه فیزیکی شهرها بر پارامترهای اقلیمی شهرها می باشد. تغییرات ده ه ای نشان از تأثیر شهرنشینی بر آب وهوا است. نتایج ارتباط دمای حداقل و حداکثر با تعداد جمعیت در نقاط شهری مثبت می باشد. میزان همبستگی دمای حداقل در خلخال و خرم دره (شهرهای کوچک) 8/0، در شهرهای مراغه و خوی (شهرهای متوسط) 7/0 و دمای حداکثر در شهر مهاباد 61/0 به دست آمد و در شهرهای بزرگ اردبیل و زنجان ارتباط بسیار زیادی به میزان 7/0، 75/0 اما در ارومیه و تبریز (شهر خیلی بزرگ و کلان شهر) جمعیت با دمای حداقل ارتباط کمی داشت ولی دمای حداکثر در هر دو شهر با ضریب بالای 68/0، 61/0 مشاهده شد که نشان دهنده نقش قابل توجه شهرنشینی در آب وهوای شهری است. در شهرهای کوچک و متوسط و بزرگ تغییرات در دمای حداقل قابل توجه بود. در تمامی ایستگاه ها بررسی تغییرات ده ه ای جمعیت و دمای حداقل و حداکثر روند افزایشی نشان داد و تغییرات زیاد در دهه های 1375-1385 و 1385-1395 می باشد.
تأثیر الگوهای پیوند از دور بر سری های دمایی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
835 - 848
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیوند از دور یکی از ویژگی های آب و هوایی در مقیاس جهانی می باشد. الگوهای پیوند از دور معرف تغییرات کلانی است که در الگوی امواج جوی و رودبادها رخ می دهد و بر الگوی دما، بارش، مسیر رگبارها و موقعیت و شدت رودبادها در قلمروهای وسیع اثر می گذارند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر این الگوها بر سری های دمایی شهرستان زاهدان صورت پذیرفته است.
روش شناسی : در این راستا آمار دمای حداقل، دمای حداکثر و متوسط دمای ایستگاه زاهدان طی مقطع زمانی 2019-1987 در مقیاس ماهانه و همچنین داده های استاندارد شده الگوهای پیوند از دور طی دوره مذکور مورد استفاده قرار گرفت. در این راستا از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش شهر زاهدان می باشد.
یافته ها و بحث: نتایج به دست آمده حاکی از ان است که ارتباط معناداری بین الگوهای پیوند از دور با متوسط دمای زاهدان وجود دارد. در این میان الگوهایNTA ، AMO و TNA بیشترین تأثیر را بر متوسط دمای زاهدان داشته است. همبستگی های رخ داده همه از نوع مستقیم بوده و تنها الگوی NAO همبستگی معکوس داشته است. دمای حداکثر و حداقل زاهدان نیز بیشترین همبستگی را با الگوهای واقع در اطلس شمالی نشان دادند. دمای حداکثر در ماه های مارس و اکتبر و دمای حداقل در ماه های مارس و آگوست بیشترین همبستگی را با الگوهای اطلس شمالی داشته اند.
نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان نمود که الگوهای واقع در اطلس شمالی بیش از سایر الگوها بر سری های دمایی زاهدان و به خصوص متوسط دمای آن تأثیرگذار بوده اند.
ارزیابی الگوی فضایی دمای سطح زمین با تاکید بر تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: دمای سطح زمین، عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی و امروزه چالش اصلی بسیاری از محققین در سرتاسر دنیا است. با فناوری سنجش از دور می توان دمای سطح زمین و تغییرات کاربری را طی سال های مختلف با کمک تصاویر ماهواره ای، استفاده از تشعشع فروسرخ حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی مورد ارزیابی قرار داد. در مطالعات محیطی به علت موقعیت و مکان قرار گرفتن مشاهدات در فضای نمونه نمی توان از آمار سنتی به علت ساختار پیوسته در زمان و مکان استفاده کرد. بدین منظور آمار فضایی (خودهمبستگی فضایی) روشی مناسب و نوین در تحلیل این داده ها است. مواد و روش ها : این پژوهش داده های ماهواره ای مربوط به تصاویر لندست 5 و 8 برای سال های 1990 و 2020 از سایت زمین شناسی آمریکا تهیه شدند. پس از انجام تصحیحات تصاویر، نقشه های کاربری اراضی شهرستان جیرفت تهیه شدند و سپس با استفاده از ترکیب باندی مرئی و مادون قرمز نقشه های کاربری اراضی تهیه شد. تبدیل مختلف طبقات کاربری اراضی و تغییرات آن طی این سال ها در نرم افزار ایدریسی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای ارزیابی دقت نقشه های طبقه بندی شده از 150 نقطه کنترلی از گوگل ارث استفاده شد. برای بدست آوردن دمای سطح زمین نیز از باندهای حرارتی تصاویر لندست دریافتی استفاده شد و طی دو مرحله تبدیل رادیانس طیفی به دمای جسم سیاه و محاسبه گیسل مندی سطح دمای سطح زمین تعیین شد. در نهایت برای آشکارسازی الگوی فضایی تفاوت های محلی از آماره خودهمبستگی فضایی موران محلی استفاده شده است. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که طی سال های 1990 تا 2020 بخشی از اراضی بایر و مسیل به پهنه آبی تبدیل شده اند که این کاربری با احداث سد بعد از سال 1990 افزایش پیدا کرد. میانگین دمای سطح زمین طی 30 سال 1/11 درجه افزایش داشت که این افزایش دما در همه کاربری ها دیده می شود. علت این افزایش را می توان بالا رفتن دمای هوا دانست. از دلایل دیگر افزایش دمای سطح زمین را می توان افزایش ساخت وسازها در منطقه دانست. تقسیم بندی طبقات دمای سطح زمین نشان داد که طبقات خیلی گرم و گرم که در بخش های جنوبی در سال 2020 افزایش و طبقه متوسط (بیشترین تغییر) و سرد کاهش داشته است. نتایج آنالیز آماره همبستگی مکانی محلی نشان داد که خوشه های داغ به تدریج در مناطق جنوبی و خوشه های خنک در مناطق شمالی و شمال شرقی تمرکز بیشتری پیداکرده اند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد با وجود افزایش کاربری کشاورزی و باغ و کاهش مناطق بایر دمای سطح زمین در همه کاربری ها به مقدار زیادی افزایش خواهد یافت. هرچند که مناطق ساخت انسان نیز درحال افزایش است اما دلیل اصلی دمای سطح زمین را می توان بالا رفتن دمای هوا و تغییرات اقلیم برشمرد.
فراتحلیل مطالعات نظم و انسجام اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم، همبستگی و انسجام اجتماعی از مباحث مهم و پایه ای در جامعه و جامعه شناسی است. زندگی اجتماعی انسان در هر مرحله ای با نوعی همبستگی اجتماعی همراه بوده است. کثرت نظریه ها و پژوهش ها در این حوزه، نیاز به فراتحلیل را به منظور ترکیب و تجمیع یافته ها و ارزیابی نقاط قوت و ضعف افزون کرده است. این پژوهش به منظور مرور نظام مند مفاهیم موردنظر، از روش فراتحلیل کیفی، استفاده می کند. هدف اصلی، فراتحلیل کیفی مطالعات در حوزه انسجام اجتماعی و مطالعه تشخیصی از وضعیت تولید علمی مقالات درباره انسجام و همبستگی اجتماعی، جمع بندی تحلیلی و همچنین ارائه تحلیل جامعه شناسانه از اهمیت موضوع انسجام و همبستگی اجتماعی برای نهادهای برنامه ریز اجتماعی و سیاسی است. به این منظور 55 مقاله فارسی مرتبط با موضوع انسجام و همبستگی اجتماعی در بازه زمانی 1397-1380 شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد فقدان تعریف واحد و موردتوافق بین محققان منجر به تعاریف چندگانه براساس جهت گیری فرد محقق و ایدئولوژی وی شده است. از سوی دیگر، ماهیت چندبعدی و چند سطحی انسجام منجر به سطوح تحلیل متفاوت از موضوع و گاهی تقلیل گرایی از سوی پژوهشگران گردیده است.
نظریه کنترل اجتماعی با نگاه به آیات قرآن و روایات با تأکید بر تعاون و حمایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
93 - 116
حوزههای تخصصی:
اسلام دینی همه جانبه نگر است که تمام جنبه های فردی و اجتماعی زندگی انسان ها را در نظر دارد. قلمرو قواعد و آموزه های اسلامی متوقف بر امور فردی نیست. توجه به شؤون اجتماعی از اهمّ مسائل مورد توجه آیین اسلام است. برقراری وفاق و همبستگی در امت اسلامی و ایجاد پیوند میان افراد و جامعه از مهم ترین مسایل مورد توجه در آموزه های دین اسلام است. در این آموزه ها به منظور تقویت پیوند اجتماعی در جامعه و پایبندی افراد به قیود اجتماعی که به نظر هیرشی (از نظریه پردازان کنترل اجتماعی در حوزه جرم شناسی) علت همنوایی و عامل اصلی کنترل رفتارهای فرد است، راه کارهای متعددی پیش بینی شده است که یکی از مهم ترین آن ها تعاون و حمایت می باشد. در این نوشتار با بررسی موضوع تعاون و حمایت در قرآن، به بحث در مورد تأثیر آن در کنترل رفتارهای فرد در یک جامعه اسلامی خواهیم پرداخت. در خصوص کنترل اجتماعی در آموزه های اسلام بیش تر به موضوع امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده و نقش تعاون و حمایت در کنترل اجتماعی مطابق آیات قرآن و روایات مورد بررسی قرار نگرفته است.
تاثیر الگو های فشار روزانه تراز دریا بر بارش سپتامبر گیلان (2005 – 1976)
در این پژوهش، سعی شده تا با استفاده از روش همبستگی لوند، رابطه الگوهای فشار روزانه تراز دریا با بارش استان گیلان، طی دوره 1976 تا 2005 در ماه سپتامبر مطالعه شود. در روش همبستگی لوند که روش ویژه ای برای شناسایی رابطه بین الگوهای گردشی و عناصر اقلیمی می باشد، رابطه بین الگوهای فشار تراز دریا و بارش های روزانه ماه سپتامبر در گیلان شناسایی و بررسی گردد. در این راستا فشار روزانه تراز دریا در محدوده ی طول جغرافیایی 0 تا 70 درجه ی شرقی و عرض جغرافیایی 10 تا 60 درجه ی شمالی با تفکیک مکانی 5/2 × 5/2 از پایگاه داده های جوی NCEP/NCAR استخراج شد. داده های بارش روزانه 23 ایستگاه از سازمان هواشناسی و وزارت نیرو تهیه شد. با اعمال روش لوند بر روی داده های فشار، 6 الگو برای سپتامبر استخراج گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که استقرار الگوی های فشار و تامین رطوبت آن ها از دریای خزر و دریای سیاه، تاثیر زیادی در تولید بارش دارد، به طوری که اگر هم فشار های گسیل شده به سمت گیلان از روی دریای خزر و یا دریای سیاه عبور کند، در سواحل گیلان بارش قابل ملاحظه ای ایجاد می کنند. بارش های حاصل از این الگوها، در امتداد ساحل خزر بیش تر از مناطق مرتفع استان می باشد. حضور پرفشار سیبری و کم فشار برروی اروپا و یا حضور پر فشار بروی اروپا موجب تولید بارش در استان گیلان می شود. اما با استقرار کم فشار روی سیبری و عبور زبانه های گرم این سامانه از روی دریای خزر، شرایط تولید بارش مهیا نمی شود و یا میزان بارش تولید شده ناچیز است.
ارزیابی کیفیت محیط شهری در شهرهای جدید با توجه به رضایتمندی مردم (مطالعه موردی: شهر الوند در استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
شهر بستر زیست بشر و در واقع شکل دهنده سبک زندگی انسان و تعیین کننده کیفیت زندگی و رضایتمندی اوست. بهبود کیفیت زندگی از آن نظر حائز اهمیت است که می تواند زمینه های دیگر توسعه، مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. چون بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه-ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر سنجش کیفیت محیط شهری با توجه به رضایتمندی مردم می باشد. روش کار در این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مبنای روش های آماری همبستگی رگرسیون چند متغیره قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه-ای (اسنادی) مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفت. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای 110 عدد از جامعه آماری 88000 نفری شهر الوند و به شیوه تصادفی انتخاب گردیده و سپس به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، که عبارت بودند از: عوامل واحدهای مسکونی، کالبدی، عملکردی، فرهنگی و اجتماعی، طبیعی، رفاهی و خدماتی، از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان دهنده این مطلب است که سطح رضایت از متغیر عوامل مسکونی بیشترین تأثیر را در رضایتمندی محیط شهر الوند (ضریب بتا 465/0) و متغیر عوامل طبیعی (ضریب بتا 143/0) کمترین رضایتمندی شهروندان شهر را به خود اختصاص داده است. با توجه به پایین بودن رضایتمندی از عوامل طبیعی، در امور ساخت و سازهای شهری و استفاده از مصالح و چگونگی مقاوم سازی و زاویه و جهت ساختمان با توجه به دما و نور خورشید، مشارکت بیشتر مهندسین را طلب می کند.
تحلیل میهن دوستی و آزادی خواهی در اشعار احمد محرم
حوزههای تخصصی:
عشق به وطن و میهن دوستی در دوره ی معاصر، حوزه ی گسترده ای از تأملات شاعرانه را برانگیخته و در سروده شاعران بروز خاصی داشته است. در دوره ی معاصر پیرامون وطن و مسائل وابسته به پیرامون آن دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است. مقاله ی حاضر به بررسی دیدگاه أحمد محرّم (1877- 1945) شاعر معاصر مصر در مورد وطن و آزادی خواهی در اشعار وی می پردازد. با توجه به شرایط و زمینه های سیاسی و اجتماعی ای که این شاعر در آن به سر می برده است، میهن دوستی و آزادیخواهی در اشعار وی تراوش جدیدی به خود گرفته است. این پژوهش براساس سبک و متد تحقیق وصفی - تحلیلی داده های مفهوم میهن دوستی و آزادی خواهی را در چند بخش مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا جلوه هایی چون عشق به میهن در قالب افتخار به تاریخ گذشته و اهتمام به فرهنگ و تمدن کشور و توجه به مفاخر قومی و ملّی، دعوت به اتّحاد و همبستگی، مخالفت با حاکمان مستبد، مقابله با استعمارگران و... در دیوان این شاعر مورد بررسی قرار گرفته است.
پایش دمای سطح زمین با تکیه بر محصولات سنجنده مودیس و تکنیک های سنجش از دوری (مطالعۀ موردی: دشت کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 178
حوزههای تخصصی:
برآورد دمای سطح زمین برای طیف وسیعی از مطالعات کاربرد دارد. لذا پژوهش حاضر در نظر دارد؛ دمای سطح زمین دشت کاشان را با تکیه بر تصاویر ماهواره ای مودیس و پارامترهای فیزیکی حاصل از آن ها طی سال های 2020-2000 مورد بررسی قرار دهد. بدین ترتیب فرآورده های دمای سطح زمین(LST) با شناسه MOD11A1، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) با شناسه MOD13Q1، تولید خالص اولیه (NPP)با شناسه MOD17A2H و آلبیدو (Albedo) با شناسه MOD43A1 با قدرت تفکیک مکانی 500 متر در بازه زمانی 8 روزه طی سال های 2020-2000 از پایگاه داده ناسا استخراج شد. در ادامه نیز همبستگی پارامترهای فیزیکی با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی گردید. نتایج نشان داد بین شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، تولید خالص اولیه و دمای سطح زمین و آلبیدو و دمای سطح زمین ارتباط معنادار در سطح یک درصد وجود دارد. به گونه ای که همبستگی میان پوشش گیاهی و دما، تولید خالص اولیه و دما و آلبیدو و دما معکوس و به ترتیب برابر با 80/0-، 84/0- و 85/0- است. به طور کلی تغییرات پوشش زمین بالاخص پوشش گیاهی تأثیر بسزایی بر دمای سطح زمین دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از افزایش دما در محدوده شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه در اراضی بایر و نیز دریاچه نمک رخنمون داشته است که با گذشت سالیان متمادی افزایش دما قایل تأمل است. نتایج این پژوهش می تواند جهت کاربرد در بخش کشاورزی، منابع طبیعی و نیز محیط زیست دشت کاشان به منظور شناخت جزایر حرارتی و تصمیم گیری درخصوص بهبود شرایط پوشش گیاهی مورد توجه قرار گیرد.
اندازه گیری اینرسی نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی مبتنی بر داده های وصفی هم بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
نمودارهای کنترل میانگین متحرک موزون نمایی، به دلیل ترکیب اطلاعات نمونه در طول زمان، توانایی مناسبی در تشخیص تغییرات کوچک در فرآیند یا میانگین محصول دارند. با این حال، در برخی از انواع تغییرات خاص در پارامترهای فرآیند، نمودارهای کنترل تمایل دارند در محدوده کنترل باقی بمانند که این خاصیت «اینرسی» نامیده می شود و برای اندازه گیری آن از شاخصی با عنوان شاخص پایداری در مقابل هشدار استفاده می شود؛ بنابراین شاخص اینرسی به عنوان اندازه مقاومت یا پایداری یک نمودار برای کشف عدم انطباق یا نشان دادن یک تغییر خاص در فرآیند، تعریف شده است. وجود خصوصیت های مناسب اینرسی برای نمودارها، به این معناست که نمودارها در مقابل تغییرات ناگهانی بتوانند از خود عملکرد مثبت نشان دهند، بررسی و تحلیل این خاصیت می تواند اثر مثبتی در افزایش بهره وری و عملکرد مناسب واحدهای تولیدی داشته باشد. در این مقاله تأثیر اینرسی بر عملکرد نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی، مبتنی بر توزیع پواسون و نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی اصلاح شده برای مشاهدات ناشی از فرآیندهای همبسته، بر پایه توزیع پواسون بررسی و نتایج در دو حالت فوق مقایسه شده اند. به منظور ارزیابی نمودارهای فوق، از نرم افزار متلب استفاده شده است. نتایج نشان می دهد نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی اصلاح شده مبتنی بر توزیع پواسون، نسبتاً عملکرد بهتری نسبت به نمودار کنترل میانگین متحرک موزون نمایی بر پایه توزیع پواسون در بدترین حالت پایداری در مقابل هشدار را دارد.
سطح بندی محلات براساس شاخص های کمی و کیفی مسکن (مورد مطالعه شهر بابلسر)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵
100 - 123
حوزههای تخصصی:
امروزه مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا ست. مسکن به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده سکونتگاه ها به وجود آورنده یکی از مهم ترین پدیده های جغرافیایی هر منطقه به شمار می رود. افزایش سریع جمعیت،گرایش به تملک مسکن مستقل، گرانی زمین شهری و کمبود خدمات، مسکن را به عنوان معضلی پیچیده مطرح می سازد. هدف اصلی این پژوهش، سطح بندی محلات شهر بابلسر بر اساس شاخص های مسکن است. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش از 46 شاخص استفاده شد. جامعه آماری، شامل 19 محله،420 بلوک و 15459 واحد مسکونی است که داده های آن از بلوک های آماری 1390 استخراج شده است. برای تحلیل و رتبه بندی محلات از مدل های تصمیم گیری شامل تاپسیس، ویکور و الکتره و تکنیک ادغام و برای تعیین تعادل فضایی شاخص ها از ضریب ویلیامسون استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که محلات پارکینگ ها و نخست وزیری تقریبا در تمامی مدل ها دارای بالاترین سطح برخورداری و محله بی بی سر روزه دارای پایین ترین سطح برخورداری می باشند. همچنین رابطه معناداری بین فاصله محلات از مرکز شهر و مطلوبیت مسکن دیده نمی شود، اما همبستگی بالایی بین فاصله محلات از خط ساحلی و مطلوبیت مسکن وجود دارد.
تأثیر رسانه های نوین بر انسجام اجتماعی در مناطق کمتر برخوردار شهر تهران (مورد مطالعه: واتساپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه رسانه های نوین به ویژه شبکه های اجتماعی تعاملی را می توان یکی از پدیده های ارتباطی دهه های اخیر در ایران و جهان دانست؛ رسانه هایی که با پررنگ نمودن نقش کاربران در روابط اجتماعی توانسته تغییرات محسوسی در حوزه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنان ایجاد نماید. اما اینکه در کنار پررنگ شدن نقش کاربران، این شبکه ها در مناطق کمتر برخوردار که با شکاف های اجتماعی زیادی مواجهند می توانند بر انسجام اجتماعی نیز تاثیرگذار باشند مسئله ای است که پژوهش حاضر با هدف پاسخ به آن انجام شده است. با گردآوری نظرات جوانان کاربر واتساپ در مناطق کمتر برخوردار شهر تهران به روش گلوله برفی و تحلیل آماری داده ها با آزمون آماری پیرسون این نتیجه حاصل شد که استفاده از واتساپ با هر دو مولفه انسجام اجتماعی (پایبندی اجتماعی و برابری اجتماعی) رابطه مثبت و معناداری دارد و می تواند بر آنها اثرگذار باشد. البته در این بین در مولفه احساس برابری بیشتری رابطه را با احساس مشارکت و در مولفه پایبندی اجتماعی بیشترین رابطه را با احساس پذیرش دارد و نتوانسته بر احساس هم سطحی در این مناطق نیز تاثیری بگذارد. بنابراین در کنار تقویت نقش آفرینی فردی لازم است آثار انسجام بخشی این شبکه نیز در سیاستگذاری های عمومی مورد توجه قرار گرفته و از این ظرفیت برای کاهش هزینه اجرای سیاست های فرهنگی- اجتماعی بهره لازم برده شود.
تحلیل ابعاد مختلف حقوق شهروندی از دیدگاه شهروندان بررسی میدانی: محدوده پیرامونی خیابان کارگر شمالی و مرکز قلب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
338-323
حوزههای تخصصی:
اساساًحقوقشهروندیبرسهاصلحقوقمدنی،حقوقسیاسیوحقوقاجتماعیبنیاننهادهشدهوازارکاناصلیحقوقبشرمحسوبمی-شود. موارد بسیاری در عدم رعایت حقوق شهروندی دخیل هستند اما به نظر می رسد یکی از اصلی ترین موارد، نارضایتی شهروندان از فضای جاری حاکم بر زندگی شخصی و تعمیم آن به فضای عمومی و شهری است. هدف از انجام این تحقیق، استخراج تعاریف "حقوق شهروندی" از دیدگاه خود شهروندان است.برای رسیدن به این هدف، در بخش اول از روش ضریب همبستگی پیرسون به منظور تبیین میزان همبستگی میان متغیر "عدم رعایت قوانین" با سایر متغیرهای تعریف شده و در بخش دوم از روش تحلیل محتوای کیفی، به منظور استخراج نکات اصلی پیرامون ابعاد حقوق مختلف شهروندیاستفاده شده است.مطالعات تحقیق نشان می دهد مهمترین عامل موثر در رفتار ناهنجار شهروندان و پیروی نکردن از قانون، نارضایتی از شرایط روحی – روانی حاکم بر فضای ذهنی شهروند است. شرایطی که مربوط به فضای خصوصی فرد است و می تواند به فضای عمومی منتقل شود و موجب بروز رفتار نامناسبی از شهروند شود و حق دیگر شهروندان را تضییع کند. از سوی دیگر، در بخش دوم تحقیق یافته ها نشان می دهد تعریف حق شهروندی در میان طیف های گوناگون، متفاوت است و در میان هر طیف، منعطف به نیازها و دغدغه های فکری شهروندان است. به نظر می رسد ورود فکری ترسیم کنندگان حقوق شهروندی به میان افکار عمومی جامعه و اصلاح یا وضع قوانین جدید مرتبط با حقوق شهروندی، می تواند کمک قابل توجهی به جریان آموزش همگانی و درونی سازی قوانین و حقوق شهروندی کند.
اثرات جهت جغرافیایی دامنه بر ابعاد مخروط افکنه (نمونه ی موردی: شیرکوه-یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
105 - 122
حوزههای تخصصی:
شکل گیری، توسعه و فرگشت مخروط افکنه ها تحت تأثیر پارامترهای متعددی است که بر حسب مطالعات قبلی عبارت اند از: عوامل هندسی حوضه ها، شرایط اقلیمی و تغییرات آن، تکتونیک، لیتولوژی، تغییرات سطح اساس و تغییرات کاربری زمین. در هر منطقه ای یکی از این عوامل کنترل کننده مورفولوژی، رسوب شناسی و ابعاد این عارضه ها هستند. هرچند نحوه ی قرارگیری دامنه ی حوضه ی آبریز در برابر توده های هوای مرطوب می تواند بر ابعاد مخروط افکنه اثرگذار باشد، اما تاکنون کم تر موردتوجه محققین قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال بررسی اثرات جهات جغرافیایی بر ابعاد مخروط افکنه های پایین دست در کوه شیرکوه در بخش مرکزی فلات ایران با آب وهوای خشک است. برای این منظور 24 مخروط افکنه در دامنه های شرقی با جهت شمالی و جنوبی، دامنه های غربی و دامنه های شمالی مشخص و در GIS ترسیم شدند. عوامل هندسی آن ها شامل مساحت، طول، عرض مرکز و عرض قاعده ی مخروط به همراه عوامل هندسی حوضه های بالادست شامل مساحت، محیط، ضریب گراویلیوس، ضریب شکل، طول حوضه، متوسط ارتفاع، متوسط شیب و تراکم زهکشی محاسبه و در نرم افزار SPSS همبستگی و سپس رگرسیون آن ها ارزیابی گردید. یافته ها نشان می دهد که در دامنه های شرقی با جهت شمالی و دامنه های شمالی همبستگی بین عوامل هندسی حوضه ها با ابعاد مخروط-افکنه ها بسیار پایین است، اما در دامنه های شرقی با جهت جنوبی و دامنه های غربی مقادیر همبستگی بالا و در بسیاری موارد به بیش از 0.99 درصد می رسد. محاسبات رگرسیون چندمتغیره نشان داد که در جهات جغرافیایی مختلف عوامل اثرگذار حوضه بر ابعاد مخروط افکنه ها یکسان نیست. برای نمونه ، دو عامل شیب و ارتفاع حوضه در جهات مختلف، اثرگذاری متفاوتی داشته اند؛ در دامنه های شرقی با جهت شمالی این دو عامل، بیش تر مساحت و طول مخروط را تحت تأثیر قرار داده اند، اما در همین دامنه ها با جهت جنوبی، شیب و ارتفاع، تأثیری در ابعاد مخروط افکنه ها نداشته اند.
تحلیل روند تغییرات شاخص گردوغبار (DSI) و ارزیابی ارتباط آن با خشک سالی در دامنه ی جنوبی البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
19 - 40
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر روند تغییرات پدیده ی گردوغبار، نوسانات پارامتر های اقلیمی و به تبع آن، خشک سالی است. تحقیق حاضر با هدف بررسی روند تغییرات شاخص تجربی طوفان گردوغبار (DSI) و رابطه ی آن با شاخص های خشک سالی بارندگی استانداردشده (SPI) و شاخص بارش-تبخیر و تعرق استانداردشده (SPEI) در دامنه ی جنوبی البرز صورت گرفت. پس از اخذ کدهای هواشناسی، شاخص تجربی طوفان گردوغبار (DSI) فصلی-سالیانه، ده ساله محاسبه و پهنه بندی گردید. سپس SPI و SPEI ماهانه ی ایستگاه های با دوره ی آماری سی ساله، محاسبه و استانداردسازی شد. روند تغییرات زمانی DSI را با استفاده از روش های آماری کندال و پیت بررسی کردیم و درنهایت همبستگی آن با شاخص های خشک سالی هواشناسی به روش پیرسون انجام گردید. نتایج نشان داد که از غرب به شرق، بر شدت گردوغبار افزوده شده و در فصل بهار با حداکثر شدت قابل مشاهده است. تغییرات سالیانه ی DSI (۲۰08-۲۰17) شکل نامنظمی از خود نشان داده و دارای روند نیست؛ به طوری که در سال ۲۰۰۸ شدت گردوغبار بالا بوده و در سال بعد کاهش محسوسی داشته و مشابه آن در ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ مشاهده گردید. همچنین روند تغییرات زمانی DSI نشان داد که ایستگاه های غربی و مرکزی دارای روند معنی دار بوده و هرچه به سمت شرق می رویم، تغییرات زمانی نامنظم تر و فاقد روند معنی دار است. از طرفی همبستگی معنی داری بین شاخص DSI و SPI وجود نداشته و بین شاخص های DSI و SPEI به جز قسمت غربی منطقه، یک رابطه ی منفی وجود داشته است که در برخی از ایستگاه ها با شدت بالا به صورت ارتباط معنی دار بوده و با استاندارسازی، این ارتباط نیز مشهودتر می گردد. به طورکلی، لحاظ نمودن بارندگی به همراه درجه حرارت و تبخیر-عرق، همبستگی بهتری با شاخص گردوغبار نشان داده که نتایج این تحقیق می تواند در بحث پایش و برنامه های بیابان زدایی و جلوگیری از گسترش بیابان و نیز آمادگی در برابر طوفان های گردوغبار مفید واقع شود.
«توسعه» در میانه «قدرت» و «عدالت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
771 - 795
حوزههای تخصصی:
شکاف میان دولت های توسعه یافته و توسعه نیافته که در سده گذشته در اثر توزیع نابرابر ثروت ها پدیدار شد، مبین مختصات حقوق بین الملل توسعه است. حقوق توسعه وسیله ای است برای وضع مقررات تا هر دولت بتواند در محدوده حقوقی برابری تام و همچنین استقلال، سازمان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را برگزیند و از این طریق در راه توسعه گام بردارد. حقوق توسعه در شکل گیری و تقویت بسیاری از مفاهیمِ حقوق بین الملل سهمی اساسی داشته است. این مفاهیم که هریک به تنهایی با ارزش های عالی بشری سروکار دارند، قاعدتاً می بایست قدرت را در جامعه بین المللی به نفع عدالت به حرکت درآورند. در مواردی این حرکت راه را برای تحقق چنین آرمانی هموار ساخته و در موارد دیگر آن حرکت در میانه راه و آن هم به علت ساختار خاص جامعه بین المللی متوقف مانده، یا مجدداً مسیرش را به طرف قدرت تغییر داده و در رسیدن به همبستگی جهانی ناکام مانده است. این مقاله اهتمام خود را مصروف روشن سازی سیمایی از عدالت موضوعه ناکام در روابط بین الملل کرده و سپس با نظر به اعلامیه حق بر توسعه به این نتیجه منعطف شده که عزم جامعه بین المللی در جهت تمرکز توسعه بر انسان و نیز تحول محتوای حقوقی آن با توجه به وضع متغیر جامعه بین المللی به حرکت درآمده است.
رابطه آرزو با رضامندی بر اساس حدیث «مَن کَثُرَ مُناهُ قَلَّ رِضاهُ»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
134 - 113
حوزههای تخصصی:
در احادیث اسلامی به رابطه معکوس بین آرزو و رضامندی اشاره شده است. هدف این پژوهش بررسی تجربی و روان شناختی این رابطه است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان شهر قم بود که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های نمایه آرزو و رضایت از زندگی بود. یافته های پژوهش نشان داد همبستگی بین رضایت کلی با آرزوی بیرونی، منفی و معنادار و در مقابل، همبستگی رضایت کلی با آرزوی درونی، مثبت و معنادار است. در رگرسیون آرزوهای بیرونی، خرده مقیاس های ثروت و زیبایی، رضایت از زندگی را پیش بینی می کنند اما خرده مقیاس شهرت معنادار نبوده و رضایت از زندگی را پیش بینی نمی کند. در رگرسیون آرزوهای درونی، خرده مقیاس های رشد، ارتباط و همکاری، رضایت از زندگی را پیش بینی می کنند و خرده مقیاس سلامتی معنادار نبوده و رضایت از زندگی را پیش بینی نمی کند.
مقایسه و تحلیل گسترش نمکزارهای شمال غربی دریاچه ی ارومیه با استفاده از داده های میدانی، تصاویر ماهواره ای و رخساره های ژئومورفیک منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
185 - 203
حوزههای تخصصی:
دریاچه ی ارومیه در شمال غرب ایران طی دهه های اخیر با یک خشکی تدریجی مواجه شده است. این مسئله باعث افزایش سطح زمین های شوره زار و به تبع آن مشکلات اجتماعی-محیط زیستی فراوانی شده است. پایش مناطق ساحلی و استخراج تغییرات این مناطق در فاصله های زمانی مختلف دارای اهمیت زیادی است؛ زیرا ماهیت خطوط ساحلی دینامیکی است و مدیریت چنین محیط های بوم شناختی حساسی، به کسب اطلاعات دقیق در فاصله های زمانی مختلف نیاز دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی گسترش نمکزارهای شمال غربی دریاچه ی ارومیه با استفاده از داده های میدانی، تصاویر ماهواره ای لندست (MSS, TM, ETM+, OLI) و رخساره های ژئومورفیک منطقه است. برای انجام این تحقیق، نمونه هایی از رسوب دریاچه به صورت سطحی (عمق 0 تا 15 سانتی متر) در ترانسکت های مختلف از یک محدوده ی مشخص در شمال غربی دریاچه برداشت شد. در مرحله ی بعد با استفاده از تصاویر ماهواره ای و پیمایش میدانی، میزان شوری، گسترش نمکزارها و رخساره های ژئومورفیک استخراج گردید. در نهایت نتایج داده های میدانی و آزمایشگاهی، تصاویر ماهواره ای و همچنین رخساره های ژئومورفیک مقایسه و اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد مساحت سطح آب دریاچه بسیار کاهش یافته و در مقابل نمکزارها در سطح وسیعی گسترش یاف ته اند و مناطقی که دارای تراکم ن مک بالاتری می باشند با خطوط نمکزار به دست آمده از تصاویر ماهواره ای و رخساره های ژئومورفیک مطابقت می کنند. بر اساس نقشه ی رخساره ها، محدوده ی مورد مطالعه دارای ۱۲ رخساره است که زمین های شوره زار با مساحت 1724 هکتار، از نظر وسعت در بین رخساره های محدوده، سومین رخساره می باشند؛ منطقه برداشت با مساحت 2641 هکتار و پهنه های ماسه ای به مساحت ۱۴ هکتار، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین وسعت رخنمون رخساره در منطقه مورد بررسی می باشند.
اثر تغییر کاربری اراضی بر رواناب بخشی از حوضه ی آبخیز قره سو اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
203 - 225
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی، یکی از عواملی است که بر خصوصیات رواناب سطحی و سیلاب در سطوح مختلف حوضه ها، تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تغییرات بوجود آمده در کاربری و پوشش اراضی بخشی از حوضه ی آبخیز قره سو اردبیل در بازه ی زمانی 2012-1992 بر روی ارتفاع رواناب حوضه است. بدین منظور ابتدا با استفاده از نقشه ی گروه هیدرولوژیکی خاک و نقشه ی کاربری اراضی مربوط به سال های 1992، 2002 و 2012، شماره ی منحنی منطقه به دست آمد و سپس با استفاده از این نقشه ها، میزان نگهداشت ویژه ی خاک (S) محاسبه و میزان رواناب از طریق روش SCS برآورد شد. نتایج نشان داد که در طول دوره های مورد مطالعه، مساحت کاربری های اراضی جنگل، زراعت آبی و زمین بایر به ترتیب 54/2، 69/16 و 19/1 درصد کاهش پیدا کرده و مساحت کاربری های مرتع، زراعت دیم و مناطق مسکونی به ترتیب 74/5، 39/12 و 29/2 درصد افزایش یافته است. این تغییرات باعث افزایش شماره ی منحنی از 57/78 در سال 1992 تا مقدار 77/79 در سال 2012 شده و به دنبال آن نگهداشت ویژه از 28/69 در سال 1992 به مقدار 42/64 در سال 2012 کاهش پیدا کرده است. تغییرات این عوامل باعث افزایش رواناب از مقدار 4/263 میلی متر در سال 1992 تا 07/297 میلی متر در سال 2012 گردیده است که بیانگر افزایش 67/33 میلی متری (33/11 درصد) رواناب در طول دوره ی مورد مطالعه می باشد. محاسبه ی ضریب همبستگی بین کاربری های مختلف و شماره ی منحنی و ارتفاع رواناب نشان داد که این متغیرها با کاربری های مرتع، زراعت دیم و مناطق مسکونی رابطه ی مستقیم دارند، در حالی که با کاربری های جنگل، زراعت آبی و زمین بایر، دارای رابطه ی معکوس هستند.
تحلیل مورفومتری پارامترهای کنترل کننده سیرک های یخچالی در حوضه رودخانه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
37 - 19
حوزههای تخصصی:
سیرک های یخچالی نشان دهنده خصوصیات یخچالها و اقلیمهای گذشته می باشند. در این تحقیق به تحلیل 39 سیرک یخچالی در حوضه آبریز رودخانه جاجرود پرداخته شد. برای بررسی مورفومتری سیرکها از پارامترهای طول، عرض، ارتفاع راس سیرک، ارتفاع کف سیرک، مساحت، محیط، نسبت طول به عرض، نسبت طول به ارتفاع کف و نسبت پهنا به ارتفاع کف استفاده شد. برای هر یک از پارامترهای مورفومتریک، فاکتورهای آماری ضریب تغییرات، انحراف معیار، میانگین، ماکزیمم و مینیمم در Excel محاسبه و برآورد شد. سپس مقادیر ضریب تعیین برای هر یک از پارامترها برآورد شده و نمودار پراکنش ترسیم شد. در نهایت ماتریس همبستگی با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون برای تمامی فاکتورها برآورد شد. بیشترین میزان فراوانی سیرک در جهت جنوب غربی واقع شده است. حداکثر ارتفاع سیرک ها به میزان 3800 متر نیز متعلق به جهت جغرافیایی جنوب می باشد. بیشترین همبستگی ها بین پارامتر طول و عرض به میزان 9936/0 مشاهده شد. این امر نشان دهنده تغذیه بالای این سیرک ها و حجم قابل توجه آنها در دوره پلیستوسن می باشد. بررسی ها نشان داد که سیرک های تکامل یافته تر نسبت به سیرک های کمتر توسعه یافته از مساحت بیشتر، ارتفاع کمتر و نسبت طول به عرض کمتری برخوردار هستند.