۱.
بخش کشاورزی ایران علی رغم میل به تجاری شدن و افزایش مکانیزاسیون در قیاس با دیگر بخش های اقتصادی (صنعت،خدمات) از شیوه تولید سنتی رنج می برد. کوچک بودن و پراکندگی قطعات، تعدد کرت ها، نبود جاده های بین مزراع، نبود کانال های آبیاری و زهکشی مناسب و... موجب افزایش هزینه های تولید و در نتیجه رویگردانی قشر جوان برای فعالیت و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی شده است. سختی کار نیروی انسانی و استفاده نادرست از منابع از مشخصات اراضی سنتی شالیزاری است و دگرگونی و تغییر اساسی این عرصه در گرو اجرای طرحی تحت عنوان "تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری" است. روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی است و از روش میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه برای ارزیابی اثرات کالبدی، اثرات مکانیزاسیون و آزاد سازی نیروی انسانی و تنوع بخشی به فعالیت ها در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در بخش مرکزی شهرستان صومعه سرا استفاده شده است. با استفاده از جدول مورگان 376 پرسش نامه در بین کشاورزان تکمیل و جمع آوری شد. پرسش نامه ها بعد از کُدگذاری و وارد کردن در محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که مهمترین نتایج آن عبارتند از: اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای دارای طرح موجب تغییرات کالبدی،در تعداد قطعات اراضی، تعداد کرت ها، کاهش سطح کانال های آبیاری و زهکشی و کاهش سطح مرزها در هکتار و افزایش دسترسی زارعین به جاده های بین مزارع شده است. در نتیجه تغییرات کالبدی در اراضی دارای طرح، بستری مناسب برای مکانیزه کردن کشت فراهم شده است بطوری که کشاورزان در اراضی دارای طرح از ماشین آلات کشاورزی بیشتری نسبت به کشاورزان در اراضی فاقد طرح استفاده می کنند.
۲.
برنامه ریزی و طراحی شهرها براساس نیاز عابران پیاده از جمله رویکردهای جدیدی است که در فرایند برنامه ریزی شهرهای ایران کمتر بدان توجه شده است. در اغلب موارد، اولویت را به عبور وسایل نقیه داده می شود که امنیت شهروندان را با خطر مواجه می کند. لذا تحقیق حاضر به منظور بررسی وضعیت امنیت پیاده روهای مجاور مراکز خرید با تاکید برپیاده مداری صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه بهره برداران خیابان های قارن و فرهنگ ساری می باشد که با انتخاب تعداد نمونه، پرسشنامه تهیه و تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزارSPSS20 و آزمون های تحلیل عاملی، فریدمن و آزمون tتک نمونه ای استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که در مجموع دو عامل ایمنی– امنیت و تاثیر حذف سیستم سواره بر افزایش ایمنی ۹۲۷/53 درصد از کل تغییر پذیری متغیرها را شامل می شود. و در نهایت بر اساس آزمون رتبه بندی مولفه های ایمنی پیاده روهای مجاور مراکزخرید از طریق آزمون فریدمن مشخص شد مولفه های روشنایی کافی در شب و روز با رتبه میانگین38/7 از بیشترین اولویت برخوردار بوده، مولفه وجود گذرگاههای عابر پیاده با رتبه میانگین 97/5 دررتبه دوم قرار دارند. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که پیاده راه کردن مسیر درصورتی که عوامل ایمنی آن به درستی انجام شود می تواند در بالارفتن ایمنی تاثیربگذارد.
۳.
در این پژوهش به منظور ارائه راهبرد و راهکارهای مناسب جهت ارزیابی نقش عناصر محیطی در پایداری سکونتگاه های روستایی در بخش مرکزی شهرستان بردسکن، نقاط قوت ضعف، فرصت ها و تهدیدها به روش SWOT مورد بررسی قرار گرفت و راهبردهایی جهت بهبود و ارتقاء پایداری سکونتگاه های روستایی تدوین گردید. نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای جهت پیوستگی پایداری سکونتگاه های روستایی شامل بهره برداری بهینه از منابع آب به عنوان اصلی ترین عامل تهدید پایداری سکونتگاه ها، کاشت محصولات کشاورزی با نیاز آبی پایین، برگزاری کارگاه های آموزشی و توجیهی در جهت افزایش آگاهی-های عمومی روستاییان، جلوگیری از ورود پساب های صنعتی به سفره آب زیرزمینی، فرهنگ سازی از طریق گسترش ارتباطات و ایجاد تشکل های بهره برداران محلی، حفظ و حراست از منابع استحصال آب های زیرزمینی، توسعه پوشش نهرها در سطح تمامی روستاهای بخش، تهیه و اجرای طرح های مطالعاتی ایمن سازی کامل کاریزهای بخش)؛ همچنین بهره برداری بهینه از منابع خاک ، تقویت بنیان های اقتصاد روستایی (با رویکرد گردشگری به عنوان گزینه جایگزین در چارچوب استفاده مناسب و حداکثری از شرایط موجود جهت گسترش طرح های گردشگری طبیعی منطقه)؛ رخدادها و مخاطرات طبیعی مانند خشکسالی ها شدید و پیاپی، پدیده سیلاب و زلزله، ناپایداری دامنه ها از مهم ترین مخاطرات طبیعی که در بخش مرکزی احتمال رخداد دارد که پایداری سکونتگاه های روستایی را تهدید می نماید. ناپایداری سکونتگاه های روستایی موجب بروز پیامدهای ناگواری از جمله رشد فزاینده مهاجرت، پدیده حاشیه نشینی، اسکان غیر رسمی و گسترش بی رویه مناطق شهری می گردد.
۴.
فرهنگ پایه رفتارهای انسانی به شمار می رود و بخش قابل توجهی از رفتارهای اقتصادی نیز بر این بنیان است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، علاوه برنابرابری های ناحیه ای، نوعی هماهنگی اجتماعی نیز مشاهده می شود. این نابرابری ها با شدت و ضعف در نواحی مختلف این کشورها وجود دارد. در این مقاله کوشش شده است که با استفاده از 15 شاخص فرهنگی و مدل TOPSIS ، بیست و نه شهرستان استان فارس مورد ارزیابی قرار گیرند. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی با رویکرد توسعه ای است و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. از مهمترین نتایج این تحقیق به نابرابری و اختلاف بسیار زیاد شاخص های مورد نظر در سطح شهرستان های استان فارس می توان اشاره نمود، به طوری که شهرستان شیراز با امتیاز اولویت 9542/0 در سطح فرابرخوردار قرار دارد و بیست و هشت شهرستان دیگر استان فارس با فا صله بسیار زیاد نسبت به شهرستان مذکور قرار گرفته اند؛ لذا توجه به برنامه ریزی فضایی و ارایه راهبردهای صحیح و اجرایی در راستای نیل به توسعه و پیشرفت متعادل منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
۵.
در شهرستان رضوانشهر حدود 10هزار هکتار اراضی شالیزاری وجود دارد که اغلب به صورت قطعات پراکنده و در اندازه های مختلف مورد بهره برداری قرار می گیرند. این پراکندگی، استفاده از دستاوردهای علمی، فنی و تکنولوژی، سرمایه گذاری در بخش تحقیقات، ارتباطات و نهاده های کشاورزی را مشکل و گاهی غیرممکن می سازد. که در این بین یکپارچه سازی اراضی شالیزاری از جمله راهکارهایی است که می تواند تا حد زیادی این چالش را مرتفع سازد و نقش کلیدی در افزایش تولیدات کشاورزی و توسعه اقتصادی مناطق روستایی داشته باشد. هدف از این تحقیق، شناخت اثرات اقتصادی طرح های یکپارچه سازی اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رضوانشهر است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی(29روستا) در شهرستان رضوانشهر است. جهت تعیین تعداد خانوارهای نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر اساس آن، تعداد نمونه ها 225، تعیین شد و پس از سنجش روایی(نظرات خبرگانی از اعضای هیئت علمی ) و پایایی ( ضریب آلفای 0.862) پرسشنامه در میان خانوارهای روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، از آزمون های آماری نظیر آزمونt همبسته و خی دو استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که با اطمینان 95 درصد طرح یکپارچه سازی اراضی شالیزاری موجب بهبود اقتصاد روستایی شده است، همچنین انجام طرح یکپارچه سازی اراضی شالیزاری در سکونتگاه های روستایی موجب کاهش تعداد قطعات اراضی، افزایش راندمان تولید، افزایش استفاده از ماشین آلات، کاهش مصرف آب، افزایش ارزش زمین و کاهش هزینه و افزایش درآمد گردیده است.
۶.
رشد سریع شهرنشینی و بیتوجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوبی بر سلامت فردی و اجتماعی جامعه و زندگی شهری گذاشته است. سنجش کیفیت زندگی در شهرها از دیدگاه مردان و زنان متاثر از عوامل بیرونی نظیر فناوری تولید، زیرساختها و روابط اجتماعی و ...، و عوامل درونی نظیر نهادهای اجتماعی، محیط زیست و ... است. امروزه ضرورت بازنگرى در رویکردها و سیاستهاى شهرى، با اهداف اصلاح بنیادى نابرابرى جنسیتى مورد توجه قرار گرفته است .هرچند برنامهریزی شهری تاکنون به این تفاوت ها بیتوجه بوده است. لذا، هدف این پژوهش، ارزیابی کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در فضاهای شهری با تاکید بر جنسیت در شهر سنندج میباشد، که ابعاد و مولفههای آنها از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد از دیدگاه زنان، ابعاد مشارکت، دسترسی، آگاهی و امکانات از کیفیت "ضعیف" ابعاد عملکرد، آسایش فیزیکی، زیبایی و ایمنی از کیفیت "متوسط"، و ابعاد آسایش روانی و هویت از کیفیت "بالا" برخوردارند. همچنین از دیدگاه مردان، ابعاد عملکرد، مشارکت، آسایش فیزیکی، دسترسی و امکانات از کیفیت "ضعیف"، ابعاد آسایش روانی، زیبایی و آگاهی از کیفیت "متوسط"، و ابعاد هویت و ایمنی از کیفیت "بالا" برخوردار بودند. همچنین با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن، به رتبه بندی مطلوبیت شاخص ها، پرداخته شد. نتایج نشان داد از دیدگاه زنان، شاخص های مربوط به هویت با (9.33) مطلوب ترین شاخص؛ و شاخص های مربوط با مشارکت (2.12) نامطلوب ترین شاخص هستند. همچنین از دیدگاه مردان، شاخص های مربوط به هویت با (9.74) مطلوب ترین شاخص و شاخص های مربوط به مشارکت با (2.04) نامطلوب ترین شاخص هستند.
۷.
دسترسی به فناوری های اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن می تواند اثرات چشمگیری بر کاهش فقر و کسب اهداف توسعه اقتصادی_ اجتماعی داشته باشد. این مقاله به بررسی میزان دسترسی و نهایتا استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه های اجتماعی- اقتصادی نواحی روستایی می پردازد که در آن فناوری اطلاعات و ارتباطات در بر گیرنده خدمات موبایل، تلفن ثابت، کامپیوتر، اینترنت، رادیو و تلویزیون می باشد. جامعه آماری این پژوهش سکونت گاههای روستایی دهستان قلعه قافه است، تعداد نمونه 303 نفر برآورد شده و افراد بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت از آمارهای توصیفی و تحلیلی نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در بین ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین میزان استفاده از ابزارهای تلفن ثابت، موبایل و تلویزیون صورت می گیرد. در زمینه نوع استفاده نیز بیشترین میزان استفاده در زمینه دسترسی بهتر به خدماتی از جمله تامین نهاده ها، ارتباط بهتر با خریداران(واسطه ها)، ارتباط بهتر و موثرتر با کارشناسان دام و زراعت و همچنین آموختن شیوه های نوین از طریق این ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی است که بیشتر توسط موبایل و تلفن ثابت به انجام می رسد. همچنین فناوری های نوین از جمله اینترنت و کامپیوتر به نسبت کمتری در جامعه روستایی مورد مطالعه استفاده می شوند. در ارتباط با زمان پخش برنامه های توسعه ای و آموزشی نیز نتایج نشان می دهد که با تقویم کشاورزی جامعه روستایی سازگاری خوبی ندارد. از نتایج قابل توجه دیگر، عدم اگاهی و آشنایی جوامع مورد مطالعه از پتانسیل های فناوری های جدید از جمله اینترنت و کامپیوتر است که نیازمند آموزش و اگاهی رسانی در این زمینه می باشد.
۸.
افرادی که در دوره کودکی فرصت ایجاد رابطه دلبستگی با محله را پیدا نکرده باشند در بزرگسالی نیز شانس کمتری برای ایجاد پیوندهای احساسی با محیط زندگی خود خواهند داشت. با توجه به اهمیت دوره کودکی در دلبستگی مکانی، مقاله حاضر به دنبال ساخت و الویت بندی گزینه های راهبردی در جهت افزایش میزان دلبستگی کودکان به محله گلسار شهر رشت است. لحاظ نکردن خواسته های ذینفعان در فرایند ساخت و الویت بندی راهبردها منجر به اتلاف هزینه و عدم حصول نتیجه می گردد. ابزارهای نوین برنامه ریزی راهبردی مانند (QFD) بر الویت بندی راهبردها بر حسب نیازها ی ذینفعان تاکید دارند. در این راستا، در ابتدا با استفاده از روش عکاسی توسط کودکان و مصاحبه عمیق با 30 کودک نیازهای آنان شناسایی شده و در مرحله بعد از 400 نفر از کودکان و والدین آنها خواسته شده اهمیت هریک از نیازها را رتبه بندی نمایند. سپس راهبردها با تکنیک گروه اسمی توسط متخصصین و با استفاده از اطلاعات مرحله اول، راهبردهای موجود در طرح تفصیلی منطقه و مباحث تخصصی در جلسه گروه اسمی تدوین می گردند. در پایان با استفاده از ماتریس روابط راهبردها الویت بندی شده و برنامه های اجرایی مربوط به آنها بیان می گردند. نتایج نشان می دهد، راهبردهایی که باعث تسهیل بازی کودکان در محله شده، ارتباط آنان را با طبیعت شکل می دهد و آنها را در رویداد های فرهنگی و خلاقانه در سطح محله درگیر می کند، بیشترین کارایی را در تبدیل محله گلسار به محله دوست داشتنی از نظر کودکان خواهد داشت.
۹.
راهبرد ورود صنایع به نواحی روستایی در حکم راهکاری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور های در حال توسعه تلقی می شود. صنایع روستایی به عنوان یکی از راهکارهای ایجاد تحول در نظام فضایی روستا ها محسوب شده که در ایجاد اشتغال ،پیوند تنگاتنگ با بخش کشاورزی و خدمات دارد. دراین بین صنایع دستی به عنوان دومین عامل رشد و توسعه ی تولید ناخالص ملی به عنوان مهمترین منبع رشد و توسعه اقتصاد مناطق روستایی به حساب می آید. چنانچه این صنعت را در کنار گردشگری قرار دهیم جایگاه آن افزایش چشمگیری خواهد یافت.هدف این پژوهش اولویت بندی اثر بخشی صنایع دستی در توسعه اقتصادی مناطق روستایی با استفاده از مدلهای تصمیم گیری غیر جبرانی(لکسیکوگراف) است.محدوده ی مورد مطالعه 11روستا از دهستان عشرستاق شهرستان بهشهر و روش تحقیق بصورت پیمایشی ، توصیفی- تحلیلی است . روش گردآوری اطلاعات نیز بصورت اسنادی و میدانی از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت طراحی شده و سئوالات تحقیق از طریق نرم افزار(SPSS) مورد ارزیابی قرار گرفته شده است، نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به مقایسه حد متوسط گویه های مورد ارزیابی در هر یک از شاخص ها می توان استنباط کردکه کلیه شاخص ها بالاتر از حد متوسط بوده و این تغییرات به لحاظ آماری معنادار برآورد شده و همچنین با توجه به نتایج بدست آمده از روش لکسیکوگراف(ترتیبی) روستاهای،بخکش، جوربند و متکازین بیشترین تاثیر را از صنایع دستی و خرد برخوردارشده اند.
۱۰.
شهر بستر زیست بشر و در واقع شکل دهنده سبک زندگی انسان و تعیین کننده کیفیت زندگی و رضایتمندی اوست. بهبود کیفیت زندگی از آن نظر حائز اهمیت است که می تواند زمینه های دیگر توسعه، مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. چون بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه-ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر سنجش کیفیت محیط شهری با توجه به رضایتمندی مردم می باشد. روش کار در این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مبنای روش های آماری همبستگی رگرسیون چند متغیره قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه-ای (اسنادی) مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفت. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای 110 عدد از جامعه آماری 88000 نفری شهر الوند و به شیوه تصادفی انتخاب گردیده و سپس به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، که عبارت بودند از: عوامل واحدهای مسکونی، کالبدی، عملکردی، فرهنگی و اجتماعی، طبیعی، رفاهی و خدماتی، از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان دهنده این مطلب است که سطح رضایت از متغیر عوامل مسکونی بیشترین تأثیر را در رضایتمندی محیط شهر الوند (ضریب بتا 465/0) و متغیر عوامل طبیعی (ضریب بتا 143/0) کمترین رضایتمندی شهروندان شهر را به خود اختصاص داده است. با توجه به پایین بودن رضایتمندی از عوامل طبیعی، در امور ساخت و سازهای شهری و استفاده از مصالح و چگونگی مقاوم سازی و زاویه و جهت ساختمان با توجه به دما و نور خورشید، مشارکت بیشتر مهندسین را طلب می کند.
۱۱.
مهاجرت بازگشتی فرایند مهاجرت از روستا به شهر و اقامت نسبتاً طولانی در آنجا و سپس بازگشت به موطن روستایی می باشد. عوامل مختلفی در این فرایند تأثیر داشته و مهاجران بازگشته در تحولات روستا نقش ایفا کرده اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مهاجرت بازگشتی و پیامدهای آن بر نواحی روستایی انجام یافت. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی و شالوده مطالعات آن بر پیمایش میدانی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه است. قلمرو مکانی تحقیق، بخش باروق شهرستان میاندوآب واقع در جنوب شرقی آذربایجان غربی بود. جامعه آماری تحقیق خانوارهای مهاجران بازگشته به این بخش طی دهه اخیر (1383- 1392) می باشد که با سرشماری از 96 خانوار بازگشته به موطن روستایی به بررسی متغیرهای تحقیق پرداخته شد. روایی پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 83/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش کمّی (شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل عاملی به شیوه تحلیل مولفه ای، آزمون تی تک نمونه، کندال و تحلیل مسیر)) صورت پذیرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عوامل مختلفی در بازگشت مهاجران نقش داشته است که از بین آنها عامل های اقتصادی و عمرانی - اجتماعی به ترتیب با مقدار ویژه 49/2 و 31/2 بیشترین تأثیر را در بین عامل های بارگذاری شده به خود اختصاص داده اند و عامل فرهنگی- قومی کمترین تأثیر را در بین عامل ها داشته است. نتایج تحلیل مسیر اثرات بازگشت مهاجران در روستاها، نشان داد مهاجران بازگشته بیشترین تأثیر را در شاخص های عمرانی – کالبدی و کمترین پیامد را در شاخص اجتماعی داشته اند.
۱۲.
نواحی روستایی به عنوان مکان های جغرافیایی، تحت شرایط نظام طبیعی و انسانی خود از تغییرات درونی و بیرونی فراوانی در طول زمان متأثرند، که در نتیجه آن، فضاهای زندگی متنوعی با کیفیت های متفاوت زندگی و رفاه اجتماعی شکل یافته است. این مسأله تحت تأثیر عوامل متعددی در ابعاد مکانی- فضایی، اقتصادی، اجتماعی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت مکانی نواحی روستایی یکی از محروم ترین مناطق کشور (شهرستان نیکشهر)، انجام گرفته است. عوامل مورد بررسی عبارتند از: عوامل مکانی- فضایی (شکل استقرار، موقعیت ارتباطی، نوع راه ارتباطی، فاصله)، اقتصادی (نرخ اشتغال، متوسط مالکیت زمین کشاورزی و دام) و اجتماعی (میزان جمعیت، نرخ سواد، نسبت مهاجرت، کیفیت مسکن، نسبت امکانات عمومی). روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری کلیه روستاهای بخش مرکزی شهرستان نیکشهر هستند که مشتمل بر 143 سکونتگاه روستایی و 45228 تن جمعیت (10762 خانوار) است. در این میان 20 سکونتگاه و 305 سرپرست خانوار ساکن در آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. داده ها به کمک روش های آماری در محیط SPSS پردازش و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از سطح پایین کیفیت مکانی نواحی روستایی در سایر شاخص ها (به استثنای شاخص امنیت) و نیز وجود تفاوت معنادار بین سطح کیفیت مکانی با عوامل مکانی- فضایی، اقتصادی (به جز شاخص مالکیت دام)، اجتماعی (به استثنای شاخص نسبت مهاجرت) است.