مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
برنامه ریزی
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحول در سیستم پویای دانشگاه و توسعه متعادل و نظام مند آن، نیازمند تفکر و عمل برنامه ریزی و مدیریت و سازگاری با محیط درون سازمانی و محیط بیرونی دانشگاه به منظور پاسخ گویی به نیازهای جامعه در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. از دیدگاه های مختلفی می توان به بحث در مورد «توسعه دانشگاهی» وآموزش عالی پرداخت. بدین جهت، بررسی و شناخت عوامل تأثیر گذار در فرآیند توسعه دانشگاهی می تواند نمایی از این تبیین ها را ترسیم نماید. با این هدف، این تحقیق با روش کیفی از نوع اکتشافی و گروه کانونی صورت گرفته است. نمونه تحقیق را 16 نفر از خبرگان کلیدی(7 نفر) و رؤسای دانشگاهی(9 نفر)تشکیل می دهندکه دارای تجربه مدیریتی و مطالعاتی در این حوزه داشته اند. داده های کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و اکتشافی و یک گروه کانونی بدست آمد و با بهره گیری از کد گذاری باز و محوری براساس رویکرد نظریه داده بنیاد و روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل گردید. طبق یافته های بدست آمده از این مطالعه، مقوله ها و عوامل اصلی و فرعی مؤثر در توسعه دانشگاه های دولتی در کشور از نگاه مشارکت کنندگان در مصاحبه ها تشخیص و طبقه بندی گردیدکه شامل؛ 7عامل درون دانشگاهی، 3 عامل محیط محلی و منطقه ای، 4 عامل محیط سطح ملی و کلان، 2عامل محیط بین المللی و همچنین 4 عامل زمینه ای و زیر ساختی(تسهیل گر) می باشد. از نظر میزان اهمیت از نگاه مشارکت کنندگان عامل های؛ ملاحظات سیاسی محیط محلی و منطقه، پاسخ گویی به نیازها وتقاضای جامعه، ملاحظات دولت، فرآیند تصمیم گیری در توسعه دانشگاه، تعامل برنامه های کلان آموزش عالی و سیستم های اقتصادی- اجتماعی، مدیریت و رهبری، اعتبارات و منابع مالی دولتی و استقلال دانشگاهی از جمله عامل هایی هستند که دارای بیشترین بسامد بوده و از اهمیت بیشتری نسبت به سایر عوامل در توسعه دانشگاهی برخوردارند.
سنجش میزان توسعه یافتگی استان های کشور از نظر شاخص آموزشی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان برخورداری از عوامل گوناگون، متشکل از عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نابرابری های منطقه ای را ایجاد یا آن را تشدید می کنند .توجه به توسعه موزون منطقه ای، مستلزم مطالعه و شناخت خصوصیات هر منطقه با توجه به جایگاه آن در کل سیستم منطقه ای است. هدف این پژوهش تحلیل و طبقه بندی استان های کشور از لحاظ برخورداری از شاخص های بخش آموزشی است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از سالنامه آماری و نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 استان های کشور انتخاب شده اند. این داده ها که بر اساس 19 شاخص در بخش آموزشی است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند فرایند تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش، براساس مدل، ساو ، تاپسیس ، ویکور و همچنین برای بدست آوردن وزن شاخص ها از روش آنتروپی شانون و با استفاده از روش کپ لند نتایج سه مدل با هم ترکیب شده است و همچنین با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS 10.1 به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته شد نتایج نشان می دهد که اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی استان های کشور وجود دارد؛ استان های کشور در سه سطح توسعه یافته، میان توسعه، کمتر توسعه یافته، قابل دسته بندی هستند و رتبه بندی استان ها نشان می دهد که استان تهران در رتبه اول و رتبه آخر هم متعلق به استان سیستان و بلوچستان می باشد
برنامه ریزی فرایند آموزش گامی به سوی یکسان سازی کیفیت دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
326 - 351
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین شاخص های مربوط به مرحله فرایند آموزش دانشگاه هاو برنامه ریزی جهت آن به منظور کاهش نابرابری های کیفی آنان و ارائه الگوی مفهومی جامع با استفاده از رویکرد کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی می باشد. در این پژوهش، دانشگاه ها با نگاه سیستمی یعنی ورودی، فرایند و خروجی مورد بررسی قرار گرفت که مرحله فرایند آن به عنوان موضوع اصلی یکسان سازی کیفیت دانشگاه ها مورد توجه واقع گردید . جامعه آماری این پژوهش، اعضای هیات علمی دانشگاه ها و صاحب نظران مراکز تحقیقاتی آموزش عالی بودند؛ که در ارتباط با کیفیت دانشگاه ها و نابرابری آن دارای سوابق اجرایی و علمی بوده اند. تعداد نمونه ها از طریق نمونه گیری هدفمندو با توجه به اشباع نظری به 21 نفررسید. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. روش تحلیل داده ها روش محتوای استقرایی بود. که به منظور تجزیه و تحلیل آن از سه مرحله کدگذاری استفاده گردید. نتایج تحلیل داده ها، در فرایند کدگذاری به شناسایی 26 کد باز منجر شد که در نهایت در قالب 22 مقوله محوری و 5 کدانتخابی دسته بندی شد . یافته های پژوهش نشان داد که در مرحله فرایند آموزش دانشگاه ها، پنج شاخص فرایند یاددهی _ یادگیری، منابع انسانی، منابع مالی، ساختار سازمانی و مدیریتی و امکانات وتجهیزات با 22 زمینه جزئی نیازمند برنامه ریزی و توجه به منظور یکسان نمودن کیفیت دانشگاه ها می باشد.
آمایش آموزش عالی در ایران: ملاحظات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
185 - 194
حوزه های تخصصی:
آمایش آموزش عالی به عنوان یکی از زیرمجموعه های آمایش سرزمین، می تواند نقش مهمی را در فرایند توسعه و پیشرفت کشور بازی کند. اما این سیاست گذاری نیز همانند سایر فعالیت های توسعه ای نیازمند یکسری ملاحظات است که با رویکرد تحلیلی این مقاله به آن پرداخته شد. تجربیات آمایش سرزمین به ما نشان داده است اول ازهمه نگاه کل گرایانه و سیستمی بیشترین تأثیر را در بهره مندی از این نوع برنامه ریزی مبتنی بر مزیت های منطقه به دنبال خواهد داشت. ملاحظاتی همچون توجه به اصلاح ساختار اقتصادی، اجتماعی وسیاسی خارج از نظام آموزش عالی به افزایش پیامدهای مختلف آمایش آموزش عالی منجر خواهد شد. البته اصلاحات درون سیستم های آموزشی مانند نظام هدایت تحصیلی نیز منجر به اصلاح نظام پذیرش دانشجو می شود. علاوه بر آن تقویت زیر نظام آموزش عالی مهارتی نیز پیوند مناسبی برای آموزش و اقتصاد و علی الخصوص کم کردن چالش اشتغال دانش آموختگان خواهد بود. علاوه بر آن نتیجه گرفته شد آمایش آموزش عالی صرفاً به ساماندهی ساختاری و مدیریتی نظام آموزش عالی محدود نگردد و آمایش آموزش عالی فقط تصمیم گیری درباره ابعاد کمی آموزش عالی نباشد و همه بحث ها معطوف به تجمیع، ادغام و حذف دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نباشد! در آمایش آموزش عالی لازم است سیاست های کلان و خرد در این رابطه مورد بازنگری قرارگرفته و اصلاحات لازم در راستای "کیفی سازی آموزش عالی" در دو رویکرد کمی و کیفی در آمایش مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل الگوی فضایی تاب آوری منطقه ای در سیستم اطلاعات جغرافیایی با رویکرد برنامه ریزی در منطقه ی حاشیه ی شرقی دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد تاب آوری، برآیند توجه به پارادایم پایداری در حوزه ی برنامه ریزی در ابعاد و بخش های متفاوت به عنوان رهیافتی نوین، سایه در قامت سیاست های محلی با رویکردی جهانی در توسعه ی منطقه ای دارد. بااین حال، مفهوم تاب آوری طی سال های گذشته به عنوان رویکردی نوظهور در ادبیات برنامه ریزی و مدیریت مخاطرات محیطی پدیدار گشته است. در این پژوهش با محوریت بعد برنامه ریزی در تبیین تاب آوری هدف اصلی آن، تشریح الگوی فضایی حاکم بر یک منطقه است؛ ازاین رو منطقه ی کرانه ی شرقی دریاچه ی ارومیه (در قالب محدوده های سیاسی 8 شهرستان) به عنوان منطقه ی موردمطالعه انتخاب گردید. روش تحقیق مقاله ی حاضر، تحلیلی و بهره گیری از روش های کمی GIS-مبنا و ابزارهای تحلیل فضایی و همچنین زمین آماری در سیستم اطلاعات جغرافیایی است. پس از ارائه ی وضعیت تاب آوری منطقه ای در سه معیار تاب آوری اجتماعی، زیرساخت ها و استحکام بنای ساختمانی در مناطق روستایی، درنهایت شاخص کلی تاب آوری منطقه ای (با استفاده از 19 معیار) ارائه شده است. در مرحله ی بعد، با استفاده از شاخص موران و تحلیل لکه های داغ الگوی فضایی وضعیت تاب آوری مشخص شده است. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی توزیع طبقات شاخص تاب آوری کلی با استفاده از آماره ی موران از نوع الگوی خوشه ای است. مقدار شاخص موران در این تحلیل 282/0 است و ازآنجایی که مقدار آن مثبت و نزدیک به یک است، لذا می توان نتیجه گرفت که داده ها دارای خودهمبستگی فضایی هستند. همچنین با استناد به بالا بودن امتیاز استاندارد Z و بسیار پایین بودن مقدار P-value می توان فرضیه ی عدم وجود خودهمبستگی فضایی بین توزیع تاب آوری در پهنه ی موردمطالعه را رد نمود.
تغییر سایت بیمارستان تکاب: نقدی بر برنامه ریزی شهری غیرارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
150 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه مطالعات زیادی با محور مشارکت شهروندان در برنامه ریزی شهری و حق به شهر آن ها صورت گرفته که خود به سان نقدی بر برنامه ریزی شهری غیرمشارکتی و غیرارتباطی مطرح شده است. در این تحقیق تلاش شده است تا فرآیند تغییر سایت بیمارستان تکاب، با کاربست تئوری تولید فضا و تریالتیک لوفوری و به دور از نگرشی سطحی، تشریح شود تا بتوان به شناسایی ابعاد این تغییر سایت و پیامدهای آن اقدام کرد.
روش و داده: در این راستا با روش توصیفی - تحلیلی و رویکردی کاربردی و با کمک ابزار تحلیل گر شبکه در آرک مپ، به ارزیابی وضعیت دسترسی شهروندان شهر به بیمارستان جدید در مقابل بیمارستان قدیمی، در فاصله استاندارد، به عنوان یکی از مصادیق فضای زیسته آن ها با دستور ساخت ناحیه خدماتی جدید پرداخته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل شیکه در نرم افزار آرک مپ و همپوشانی نقشه های تولید شده با آمارهای جمعیتی بلوک آماری شهر تکاب نشان داد دسترسی شهروندان به بیمارستان جدید در شعاع دسترسی استاندارد ۱۵۰۰ متری حدود یک سوم دسترسی به بیمارستان قدیمی شهر تکاب بوده است.
نتیجه گیری: این مورد از یافته ها به عنوان نمونه ای از بی توجهی به فضای زیسته شهری در جریان تصمیم گیری ها و برنامه ریزی شهری و نمودی از فاصله برنامه ریز و شهروند استنباط می گردد که عدم درک صحیح شهروندان به عنوان مخاطب برنامه ها توسط برنامه ریز را نشان می دهد و در نتیجه، اقدام برنامه ریزان شهر برای تغییر سایت بیمارستان، اثر منفی خود را به صورت افزایش فاصله دسترسی شهروندان به بیمارستان آَشکار می سازد که این خود با توجه به اهمیت روزافزون دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی یک تصمیم گیری نسنجیده تلقی می گردد.
نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآورانه این مقاله تلفیق تئوری تولید فضای هانری لوفور با چرخش ارتباطی در برنامه ریزی و برنامه ریزی شهری است که در نتیجه این تلفیق، از صرف پرداختن و شرح و تحلیل ابعاد فضایی تغییر سایت بیمارستان اجتناب شده است. بلکه همزمان ابعاد اجتماعی و زبانی نیز در این تحلیل فضایی مداخله دارند.
بررسی اثرهای برخی از شاخص های اکولوژیکی لکه های جنگلی بر روی عرضه خدمات اکوسیستمی منتخب (منطقه مورد مطالعه: بخش شرقی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر خدمات اکوسیستمی و افزایش آن با رویدادهایی همچون تغییرات اقلیمی و حوادث طبیعی غیرمترقبه به موضوعی مهم تبدیل شده است؛ با این حال اطلاعات محدودی درباره خدمات اکوسیستمی درزمینه برنامه ریزی وجود دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا این شکاف با ارزیابی میزان تأثیر ساختار لکه ها بر روی عملکرد اکوسیستم بررسی شود. به همین دلیل، بخشی از استان گیلان به عنوان استانی که طی سال های اخیر به دلیل وجود جنگل های هیرکانی، دریای خزر و آب و هوای مطبوع دستخوش تغییرات زیادی شده است، به عنوان منطقه مطالعه شده انتخاب و سپس مدل سازی خدمات اکوسیستمی ترسیب کربن، نگهداشت خاک و جلوگیری از سیلاب با استفاده از نرم افزار InVEST انجام و درادامه، شاخص های اکولوژیکی مقدار زیست توده، از هم گسیختگی، مساحت هسته ها و نسبت محیط به مساحت هسته های جنگلی به عنوان چهار شاخص اکولوژیک مهم با استفاده از نرم افزارهای MSPA و Fragstate استخراج شده است. درنهایت، ارتباط بین شاخص های اکولوژیکی با خدمات اکوسیستمی منتخب بررسی شد. نتایج نشان داد که بین وجود منطقه ها جنگلی و سبزتر و هسته های بزرگ تر و یکپارچه تر در این منطقه ها با ارائه خدمات مد نظر ارتباط مثبت و قوی وجود دارد. همچنین، میزان ارائه خدمات اکوسیستمی لکه ها با افزایش نسبت محیط به مساحت هسته در لکه های جنگلی و نیز با افزایش ازهم گسیختگی به صورت محسوسی کاهش می یابد؛ درنتیجه برنامه ریزی برای استان های شمالی کشور در راستای افزایش بهره وری اکولوژیکی این مناطق نه تنها مستلزم حفظ بقایای جنگل های هیرکانی و افزایش مساحت آنهاست، نیازمند توجه به یکپارچگی و کاهش لکه های ایزوله است.
بهینه سازی الگوی کشت محصولات زراعی شهرستان صحنه بر اساس محدودیت منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون تقاضا برای منابع محدود به ویژه منابع آب یکی از اساسی ترین مسائل بخش کشاورزی است به طوری که برداشت بی رویه از منابع آبی به ویژه منابع آب زیرزمینی سبب کاهش سطح منابع آب زیرزمینی شده است. در همین راستا، برنامه ریزی در راستای استفاده بهینه از این منابع محدود با در نظر گرفتن هدف های متضاد ضروری است؛ بنابراین باید توجه داشت که تصمیم گیری در چنین شرایطی با پیچیدگی های بسیاری همراه است. در پژوهش حاضر بهینه سازی تولید محصولات زراعی با در نظر گرفتن همزمان تولید آرمان های حداکثرسازی سود، افزایش عملکرد و کمینه سازی مصرف آب، کود و سموم شیمیایی با استفاده از روش برنامه ریزی آرمانی فازی در دشت صحنه برای 7 محصول گندم، چغندر قند، یونجه، گشنیز، آفتابگردان، ذرت دانه ای و برنج بررسی می شود. بهره برداران از چاه های عمیق و نیمه عمیق این دشت به عنوان جامعه آماری مطالعه شده انتخاب شد. مقایسه الگوی کشت موجود و سطح تولید بهینه شده، بهینه نبودن وضعیت موجود به ویژه در بُعد زیست محیطی را نشان می دهد؛ به گونه ای که میزان مصرف آب در بالاترین حد از وضعیت موجود در دشت صحنه قرار دارد. این موضوع اقتصادی بودن سیستم کشت موجود را تأیید می کند. نتایج نشان می دهد در مدل بهینه سناریوی نهایی بررسی شده علاوه بر آنکه سطح کشت در وضعیت مناسب و کمتر از وضعیت موجود قرار دارد، سود اقتصادی، هدف های زیست محیطی و افزایش عملکرد نیز تأمین شده است؛ در نتیجه پیشنهاد می شود که برای حصول نتایج بهتر در جامعه مطالعه شده به تدریج به اصلاح وضعیت موجود اقدام و سپس برای اطمینان از بروز نتایج مورد انتظار با توجه به شرایط موجود، مدل بهینه به روز رسانی شود.
ارزیابی طرح های توسعه شهری و تبیین عوامل ناکارآمدی محتوایی و رویه ای آن ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 21
حوزه های تخصصی:
سازمان دادن و نظم بخشیدن به شهر و چگونگی رشد و تحول آن و آگاهی کامل از ابعاد مختلف رشد و توسعه آن و کنترل روند آینده آن نیاز به برنامه ریزی های دقیق دارد. در همین راستا، طرح های توسعه شهری به منظور هدایت بهتر روند آن ها به گونه ای پایدار تهیه شده اند و بنیادی ترین ابزار شکل دهی شهرها بر اساس نظم و برنامه از پیش اندیشیده شده محسوب می شوند. انجام مطالعات و تهیه طرح های توسعه شهری آغازی بر بهبود وضعیت فضایی کالبدی شهرها هستند. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل طرح های توسعه شهری ایران با استفاده از مفاهیم دیدگاه های برنامه ریزی و تبیین عوامل ناکارآمدی این طرح ها می پردازد. این پژوهش در زمره تحقیقات بنیادی-توسعه ای و روش توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. روش تحقیق در این پژوهش شامل مطالعات کتابخانه ای است که در آن مفاهیم اساسی نظریه برنامه ریزی مرتبط با طرح های توسعه گرداوری شده و به صورت مرحله ای توسط کارشناسان ارزیابی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده معیار مشارکت و اجتماع محوری وضعیت نامناسبی را نسبت به سایر معیارها دارد. در ارزیابی مرحله ای از طرح های توسعه شهری، مراحل تدوین اهداف و سنجش وضع موجود، وضعیت بهتری را نسبت به مراحل تصمیم گیری و اجرا و ارزیابی پس از اجرا دارند. بر اساس این آسیب شناسی صورت گرفته، لزوم کاربست این معیارها در تمامی مراحل تهیه و اجرای طرح ها ضرورت دارد. تهیه طرح های کنونی نه تنها پاسخگوی بسیاری از ابعاد شهرها نیست، بلکه ادامه آن ها به این شکل و نادیده گرفتن مفاهیم اساسی، هیچ مشکلی را حل نکرده و چه بسا به دلیل همگام نبودن با تحولات زمانی، خود مشکلات عدیده ای را ایجاد کنند
برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری در کلانشهرها با رویکرد درآمدزایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1121 - 1132
حوزه های تخصصی:
در جوامع پیچیده امروزی گردشگری شهری، جهت نیل به تعادلی پایدار میان نیازهای جوامع محلی، حفظ محیط زیست و ارتقاء سطح کیفیت زندگی، نیازمند شکل گیری یک نظام مدیریتی قوی شهری با نگرش سیستمی و با تأکید بر توسعه پایدار شهری می باشد. اگر برنامه گردشگری به گونه ای مناسب بررسی، برنامه ریزی و مدیریت شود و در آن محیط طببیعی و فرهنگی در نظر گرفته شده باشد می تواند شرایط را برای توسعه اقتصاد محلی و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان هموار سازد. برنامه ریزی گردشگری برای پایداری، ضروری است و می بایست موجب حفاظت از منابعی که گردشگری به آن ها وابسته است گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری در کلانشهرها با رویکرد درآمدزایی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای رسیدن به این هدف با شناسایی نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصتها و تهدیدات مناطق مختلف گردشگری شهری به رتبه بندی و امتیاز بندی بر اساس مدل Swot پرداخته شد. و در انتها با توجه به مهم بودن به تدوین راهبردهای اساسی توسعه گردشگری شهری در راستای درآمدزایی برای کلانشهرها شناسایی و پرداخته شد. نتاج نشان می دهد گردشگری به عنوان متنوع ترین و بزرگترین فعالیت خدماتی درجهان، مهمترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است. از گردشگری به عنوان موتور توسعه نام برده می شود، و به علت اهمیتی که از نظر اقتصادی، اجتماعی دارد روز به روز بیشتر مورد توجه قرار گرفته و دولت ها به آن اهمیت می دهند و امروزه یکی از پایه های اصلی و استوار اقتصاد جهان است که با ایجاد بالاترین میزان ارزش افزوده به صورت مستقیم و غیرمستقیم می تواند سایر فعالیت های اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قراردهد.
تبیین وضعیت معیارهای شهر شاد در برنامه ریزی شهری، مطالعه موردی: شهر سلمانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
1 - 18
حوزه های تخصصی:
کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو می توان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. این پژوهش با هدف، تبیین معیارهای شهر شاد در برنامه ریزی شهری در شهر سلمانشهر صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و روش گردآوری داده ها میدانی می باشد. با استفاده از مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرسش نامه طراحی گردید و با استفاده از فرمول کوکران 400 عدد میان جامعه آماری توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در قالب تحلیل های توصیفی و استنباطی انجام شده است. با توجه به بررسی سابقه نظری پژوهش و همچنین مطالعه مبانی نظری، مهم ترین متغیرهای محیطی که می توانند بر شادی شهروندان تأثیرگذار باشند، شناسایی گردیدند. این متغیرها عبارتند از : زیباسازی بصری شهر، دسترسی و حمل ونقل، مسکن، حیات و سرزندگی، حس امنیت، تعاملات اجتماعی، قلمروگرایی و حس تعلق، فضای سبز و طبیعت، بهداشت محیط، فضاهای گردشگری، فضاهای بازی و ورزش، درآمد و اشتغال که در پنج بعد کلی، بصری کالبدی، اجتماعی - فرهنگی، زیست محیطی، خدمات و امکانات شهری و اقتصادی تقسیم بندی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد، میانگین احساس شادی بر مبنای روش وینهوون در بین شهروندان شهر سلمانشهر 5/65 از 10 بوده است. طبق نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپرمن، تمامی متغیرهای پژوهش با متغیر وابسته پژوهش (شادی) در ارتباط هستند و همینطور طبق نتایج آزمون کروسکال- والیس شاخص های مورد بررسی در بین مناطق پنج گانه شهر سلمانشهر دارای تفاوت معنادار است.
تحلیلی بر عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
19 - 38
حوزه های تخصصی:
مکان های زیستی مختلف به اقتضای ماهیت و کارکردشان استراتژی های مختلفی را برای رسیدن به هدف در نظر می گیرند؛ هدف نهایی تمام این استراتژی ها رسیدن به توسعه پایدار می باشد. رسیدن به توسعه در ادوار مختلف همواره مدنظر دولت ها، حکومت ها و مردمانی که در قالب شهروند و شهرنشین به ایفای نقش می پرداخته اند؛ بوده است. هدف اصلی توسعه حذف نابرابری هاست، بهترین مفهوم توسعه، رشد همراه با عدالت اجتماعی است. مفهوم توسعه تداوم رشد اقتصادی، رشد سریع و ممتد سرانه واقعی، همگام با پیشرفت جامعه است. باتوجه به هدف پژوهش که براین اساس هدف پژوهش تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران است، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و بر اساس روش های علم آینده پژوهی با ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. در پژوهش حاضر برای شناسایی متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران پس از مطالعه اسناد بالادستی در حوزه های مختلف از روش دلفی دومرحله ای استفاده شده است. پژوهش با استفاده از 36 متغیر در قالب 8 حوزه به عنوان متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران انتخاب گردید. یافته ها نشان می دهد، باتوجه به وجود 36 متغیر اصلی تأثیرگذار بر توسعه یافتگی مکران، ابعاد ماتریس 36×36 می باشد. تعداد تکرار دو بار در نظر گرفته شده است و درجه پرشدگی 60.88% است که بیانگر پراکندگی متغیرهای مؤثر بر توسعه یافتگی مکران می باشد. نتایج بیانگر این است، وضعیت توسعه منطقه ای مکران تا حد بسیار زیادی ناشی از بخش های کلان مدیریتی، سیاست گذاری، اجتماعی و اقتصادی است. در واقع تا زمانی که تحولات اساسی در ساختار اقتصادی و مدیریتی منطقه مکران به وجود نیاید و قدرت اقتصادی لازم و تحولات مدیریتی مؤثر صورت نگیرد امکان بهبود در وضعیت توسعه منطقه ای مکران ناممکن می باشد.
تبیین و تأثیر فقر بر مورفولوژی شهری (موردمطالعه: کلان شهر اهواز)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
54 - 68
حوزه های تخصصی:
مسئله فقر، نه تنها یکی از مهم ترین مسائل جهان، بلکه یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات داخلی کلیه جوامع، چه ثروتمند و چه فقیر می باشد. در چنین شرایطی جهت یابی توسعه کالبدی شهر (شکل و ریخت آن) به نوعی متأثر از پدیده فقر شهری می باشد. در این میان داشتن مطالعه ای جامع در خصوص اثرات فقر بر مورفولوژی شهری لازم و ضروری به نظر می رسد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش تأثیرگذاری فقر بر مورفولوژی شهری در کلان شهر اهواز تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی - نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در پژوهش حاضر، با توجّه به ماهیت فرضیه ها و نوع متغیرها از روش های موجود در آمار توصیفی نظیر جداول توزیع فراوانی مطلق، میانگین جهت بررسی و مقایسه اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و در بخش آمار استنباطی نیز از روش معادلات ساختاری (SEM) استفاده شده است که در نهایت برای تجزیه وتحلیل و به کارگیری این آزمون ها از نرم افزار SPSS و EQS استفاده شد. یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری و معناداری در مورد شاخص های تحقیق مربوط به ابعاد مشکلات حقوقی – قانونی با میانگین (3.74)، انزوای جغرافیایی و تعدد نهادهای دخیل و تصمیم گیر با میانگین (3.62) هر کدام به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را بر مغیر موردمطالعه در تحقیق داشته است و در مراحل بعدی فعالیت های اقتصادی با (3.04) و اشتغال با (3.07)، کمترین تأثیرگذاری را بر متغیر موردمطالعه دارا بوده است. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشانگر این است که بین مؤلفه های فقر شهری با مؤلفه های ساختار کالبدی- فضایی مورفولوژی شهری رابطه معناداری وجود دارد؛ بنابراین جهت انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی و برنامه سریع و منطقی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
اصلاح الگوی کشت محصول های زراعی در راستای توسعه پایدار کشاورزی در شهرستان شیراز مبتنی بر همبست آب-غذا-محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
121 - 150
حوزه های تخصصی:
به دلیل اثرگذاری های سوء فعالیت های تولیدی بخش کشاورزی بر محیط زیست به ویژه آلودگی آب و خاک، یکی از مهم ترین تصمیم ها در بخش کشاورزی تخصیص بهینه منابع تولید است. در این بررسی تلاش شد تا با یک رویکرد چند هدفه مبتنی بر همبست آب-غذا و محیط زیست، الگوی کشت بهینه ای برای محصول های زراعی شهرستان شیراز پیشنهاد دهد. هدف های مورد نظر در این تحقیق شامل بیشینه کردن سودمندی اقتصادی، کمینه کردن مصرف آب، کمینه کردن مصرف کودها و سم های شیمیایی و بیشینه کردن امنیت غذایی می باشد. به منظور حل مدل برنامه ریزی چندهدفه از روش وزنی استفاده شد. اطلاعات موردنیاز در این مطالعه شامل اطلاعات الگوی تولید، مصرف نهاده ها، قیمت و عملکرد محصول های عمده زراعی شهرستان شیراز در سال زراعی 1400-1399 بود که از طریق اسناد کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی گرد آوری شد. نتایج مطالعه نشان داد سطح زیرکشت بیشتر محصول های زراعی این شهرستان در الگوی بهینه با ترکیب هدف ها با کاهش همراه است. محصول پیاز در اولویت کشت قرار نگرفت و سطح زیرکشت خیار، عدس، جو و لوبیا با افزایش همراه است. در مجموع این الگو قادر خواهد بود مصرف آب در بخش کشاورزی را معادل 75/10 درصد کاهش دهد. کاهش 26/10 درصدی سطح زیرکشت شهرستان شیراز با کاهش 60/10 درصدی مصرف کودهای شیمیایی و کاهش 37/10 درصدی سم های شیمیایی همراه است. با این حال هزینه مدیریت مصرف منابع تولید در این الگو کاهش 71/9 درصدی سود کشاورزان این شهرستان خواهد بود. بنابراین اگر سیاست گذار تمایل دارد به هدف های زیست محیطی دست یابد باید این نکته را در نظر گیرد که مشوق اصلی کشاورزان برای تولید انگیزه های اقتصادی تولید است. لذا سیاست گذاران باید راه حل های مناسبی برای متمایل کردن کشاورزان به الگوی پیشنهادی پیدا کنند.
برنامه ریزی راهبردی کاربری فضای سبز با استفاده از تکنیک متاسوات ( مطالعه موردی: شهر فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
107 - 128
حوزه های تخصصی:
فضاهای سبز شهری می تواند بعنوان پشتیبان اساسی و مهمی از توسعه پایدار قلمداد گردد و توسعه فضاهای سبز برای ارتقاء کیفیت زندگی شهری، توسعه امکانات و خدمات و بهینه سازی سیاست های فضاهای سبز شهری، نیاز به رویکردهای میان رشته ای از جمله اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و برنامه ریزی دارد. مقاله پیش رو، با هدف برنامه ریزی راهبردی کاربری فضای سبز با استفاده از تکنیک متاسوات، به شناسایی منابع، توانایی ها و قابلیت های شهر فسا با استفاده از رویکرد مبتنی بر منبع می پردازد. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی و از حیث هدف، کاربردی است. جمع آوری اطلاعات به روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، 15 نفر از خبرگان و کارشناسان هستند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل متاسوات استفاده شد. نتایج به دست آمده از نقشه رقابتی حاکی است که شهر شیراز از نظر عوامل اقتصادی- فرهنگی و عوامل اجتماعی- کالبدی در وضعیت بسیار بالاتری نسبت به سایر شهرها قرار دارد و شهرهایی مانند جهرم، داراب و استهبان نیز از شهر فسا وضعیت مطلوب تری برخوردار هستند و تنها شهری که فسا نسبت به آن از وضعیت مطلوب تری برخوردار است، شهر حاجی آباد می باشد. همچنین، بر اساس نقشه راهبردی کاربری فضای سبز شهر فسا مشخص گردید که تغییر اقلیم و خشکسالی، سازه های زمین شناسی و خاک نامناسب، تغییر کاربری زمین به عنوان بزرگ ترین موانع کلان محیطی برای برنامه ریزی راهبردی کاربری فضای سبز شهر فسا محسوب می شود و با توجه به اندازه حباب آن نیازمند توجه است.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال ریاضی می تواند باعث افت سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شود. بنابراین، هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی بود. مواد و روش: این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزء پژوهش های نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه مطالعه پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شهر تهران بودند که تعداد 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای فراشناختی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون سرعت پردازش (Oswald and Roth, 1978) و آزمون برج لندن (Shallice, 1982) بودند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0P>). به عبارت دیگر، آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، می توان از روش آموزش راهبردهای فراشناختی برای بهبود سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در مبتلایان به اختلال ریاضی استفاده کرد.
شناسایی مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریتی برای دانشگاه های دولتی(دانشگاه های سطح یک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
87 - 107
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریتی برای دانشگاه های دولتی ایران (دانشگاه های سطح یک) در سال 1398 است.روش پژوهش: روش تحقیق، ترکیبی (کیفی- کمّی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، مدیران دانشگاهی و خبرگان آموزش عالی و در بخش کمّی، معاونان و روسای دانشگاه های سطح یک آموزش عالی ایران می باشند. در بخش کیفی، 39 نفر با روش گلوله برفی و در بخش کمّی 222 نفر با روش طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، بررسی مبانی نظری و مصاحبه با مدیران و خبرگان با استفاده از روش دلفی و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته با ضریب پایایی، 89/0 است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، الگوی مدیریتی با 38 شاخص در 7 دسته، دسته بندی شد که شامل ارزیابی کیفیت، سیاست گذاری، الگوهای مدیریت و رهبری، سازو کارهای مالی، خودمختاری، برنامه ریزی و نظارت دولتی بودند.کلید واژه ها: مدیریت، آموزش عالی، سیاست گذاری، برنامه ریزی
نقش تصمیم گیری عملیاتی در کسب و کارهای صنعتی و بهینه سازی آن با استفاده از مدل خطی اصلاح شده (مورد مطالعه: کارخانه تولیدکننده ورق های فلزی مورد استفاده در صنعت خودرو سازی)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲ (جلد ۲)
169 - 174
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو چگونگی کمک کردن یک مدل ریاضی بهینه سازی خطی به تصمیم گیری عملیاتی، هم چنین درک ان در نظریه نئوکلاسیک کسب و کار، نظریه های موجود در صنایع، دیدگاه مبتنی بر منابع یا سایر رویکردهای مدیریت عملیاتی را نشان می دهد. مدل ریاضی موجود بر فعالیت های مبتنی بر هزینه جهت محاسبه ی هزینه هر محصول و مبنای فعالیت پویا برای ارزیابی امکان سنجی برنامه های تولید آینده نگر متکی می باشد. مورد مطالعه یک شرکت تولیدکننده پروفیل و لوله فلزی با آلیاژهای مختلف (استیل،فولاد،آهن و) اجرا و در حال حاضر برای بهینه سازی برنامه ی کسب و کار خود مورد استفاده قرار داده است.
ارزیابی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت براساس نظر نخبگان با استفاده از تکنیک SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهم ترین حوزه های مطالعاتی در دانش سیاسی و انسانی حال حاضر کشور، مطالعه و پژوهش در چیستی، چگونگی و چرایی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت است. تأکیدات رهبری نیز مبنی بر ترسیم چشم انداز مطلوب انقلاب اسلامی و راه های تحقق آن در اولویت های طرح تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت نظام جمهوری اسلامی است که هدف از آن تمدن سازی و شکل گیری تمدن نوین اسلامی مطلوب در جهان اسلام در چند گام راهبردی است. درنتیجه باید گفت، الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، آینده ساز است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف کاربردی به ارزیابی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت براساس نظر نخبگان با استفاده از تکنیک سوات می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش پژوهش، تحلیل محتوا و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است. جهت تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها از طریق پرسشنامه و مصاحبه، از تکنیک SWOT و همچنین جهت تعیین سناریوها و سازوکارهای روزآمدسازی برنامه ریزی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از تکنیک سناریونگاری استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش در ارتباط با مدل سوات نشان دهنده انتخاب استراتژی تهاجمی در جهت اقدام می باشد. براین اساس جهت تدوین راهبردهای تهاجمی باید تمرکز بر نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی باشد و باید نقاط قوت در کنار عوامل فرصت ها قرار گیرند. همچنین در ارتباط با موضوع پژوهش چهار سناریو در ارتباط با روزآمدسازی و تطبیق الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت با توجه به شرایط روز کشور ارائه شده است.
شناسایی عوامل اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل (از دهه1960 تا 2021 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در افغانستان گذار از سنت به مدرنیته که از حدود یک قرن پیش همزمان با دیگر کشورها شروع شده، در بطن جامعه و متعاقب آن در معماری و کالبد شهری تأثیرات بسیاری به جا گذاشته است. تأثیرات و تحولات در الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل تحت تأثیر رویدادهای تاریخی سیاسی افغانستان و به تبع آن تغییرات ساختار اجتماعی آن بوده است. مطالعه تغییر و تحولات مسکن در بستر اجتماعی-سیاسی افغانستان و بطور خاص شهر کابل به عنوان نماینده و الگوی تأثیرگذار این تحولات، برای یافتن الگوهای مناسب پاسخگو به نیازهای آتی کشور ضروری است. برای دستیابی به این منظور و حرکت به سوی برنامه ریزی و طراحی مسکن مناسب و سازگار با نیاز کاربران، شناسایی عوامل مختلف تأثیرگذار بر تحول مسکن، نیازمند مطالعه و تحلیل است. هدف از این پژوهش شناخت رابطه تحول معماری مسکن و تغییرات ساختار اجتماعی- سیاسی جامعه و تحلیل عوامل مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در بازه زمانی دهه1960 تا 2021 میلادی است. پارادایم پژوهش کیفی است که در آن میزان تأثیر مؤلفه های اجتماعی- سیاسی بر الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت بررسی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شده است. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در شش دهه اخیر نشان می دهد که تعاملات اجتماعی، سیاست داخلی، آموزش و تحصیلات، برنامه ریزی مسکن، گرایش های اجتماعی، نظام اجتماعی، زن و خانواده، کاهش جمعیت، سیاست خارجی، جابجایی جمعیت مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات مسکن محسوب می شوند.