مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
برنامه ریزی
حوزه های تخصصی:
جاذبه ها و قابلیت های گردشگری، خصوصاً جاذبه های محیط طبیعی و اکوتوریستی از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه ای به شمار می روند که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی برای آن، جهت توسعه گردشگری و در نهایت توسعه منطقه دارای اهمیت بالایی می باشد. در این پژوهش با روشهای علمی و با استفاده از مدل های AHP, Swot و با کمک نرم افزار SPSS به شناسایی و اولویت بندی توان های محیطی شهر یاسوج در جهت برنامه ریزی توسعه گردشگری شهری پرداخته شده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد شهر یاسوج می تواند سالیانه پذیرای جمع کثیری از گردشگران داخلی و خارجی باشد که این امر باعث اشتغال زایی و افزایش درآمد مردم و در نهایت باعث توسعه گردشگری می شود. با توجه به نتایج، وجود چشم انداز های زیبا و منحصر به فرد از جمله پارک های طبیعی و جنگلی در نواحی روستایی اطراف و در کنار رودخانه ها مانند پارک جنگلی یاسوج، تنگ مهریان، تنگ گنجه ای و غیره به عنوان نقاط قوت جهت برنامه ریزی توسعه توریسم شهر یاسوج، رتبه اول را به خود اختصاص داده است. نامناسب بودن و عدم کفایت تسهیلات بهداشتی نیز به عنوان نقطه ضعف، مهم ترین عامل در نظر گرفته شد. هم چنین کارشناسان، تخریب محیط زیست را مهمترین عامل تهدید جهت برنامه ریزی توریسم در منطقه، به حساب آوردند. افزایش توجه دولت به سرمایه گذاری در بخش گردشگری یاسوج نیز به عنوان فرصت جهت برنامه ریزی توسعه توریسم شهر یاسوج، رتبه اول را به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از AHP نشان داد معیار فاصله از مسیر ارتباطی اولویت اول و معیار ارتفاع اولویت آخر را در برنامه ریزی توریسم به خود اختصاص می دهد.
مدیریت تاب آوری محله در مواجهه با زلزله در بافت های فرسوده شهری به روش FAHP (نمونه موردی: محله عبدل آباد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی زلزله ای روی می دهد، شهر به صورت یک سیستم از آن تأثیر می پذیرد. به عبارت دیگر عناصر شهری نتنها خود از زلزله و سایر آثار جانبی آن متأثر می شوند، بلکه در عمل متقابل سیستمی سایر عناصر شهری را تحت تأثیر قرار داده و یا از آن ها تأثیر می پذیرد. هرچه میزان و نحوه تأثیر گذاری یکی از عناصر شهری بیشتر باشد، تعداد و انواع بیشتری از عناصر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. این مقاله به بررسی میزان مؤلفه های تاثیرگذار در تاب آوری بافت فرسوده در مقابل زلزله در محله عبدل اباد منطقه 19 شهر تهران است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی می باشد و از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است و با مدل FAHP به تحلیل پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که روش فعلی مدیریت بافتهای فرسوده کارایی لازم برای مواجهه با زمین لرزه را ندارندو عوامل مدیریتی در سطح محلات تأثیر بیشتری نسبت به سایر عوامل تأثیر پذیرفته از کاربری زمین شهری در هنگام زلزله دارند. یافته های حاصل از مدل نشان می دهد که عامل مدیریتی، اقتصادی و مشارکت اهالی در فرایند بازآفرینی و احیا به ترتیب امتیاز (0.145)، (0.112) و (0.110) در جایگاه های اول تا سوم واقع شده اند و نشانگر اهمیت این مؤلفه ها در بین مؤلفه های مورد مطالعه می باشد. همچنین در این پژوهش با توجه به مؤلفه ها و زیر معیارها با استفاده از نرم افزار فوق، بین عبدل آباد شمالی و جنوبی، عبدل آباد شمالی در جایگاه نخست واقع گردید و براین اساس بهترین محدوده از لحاظ برنامه ریزی بعد از وقوع زلزله می تواند مدیریت و ساماندهی شود.
برنامه ریزی توسعه گردشگری در ایران با تاکید بر توسعه جزایر خلیج فارس؛ جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش برنامه ریزی برای توسعه گردشگری در سطوح منطقه ای و ملی به صورت یک اصل در بسیاری از کشورها پذیرفته شده است. اگر چه هنوز اجرای طرح ها و سیاست ها در برخی از مناطق ضعیف است اما بسیاری از کشورها و مناطق برنامه گردشگری در دست تهیه دارند. کشورهایی که تاکنون چنین طرح هایی را اتخاذ نکرده اند می بایست در آینده ای نزدیک این مسئله را مد نظر خود قرار دهند. جزایر واقع در منطقه خلیج فارس و به ویژه جزیره قشم از جمله مناطقی در ایران هستند که نیازمند تهیه برنامه ریزی برای توسعه گردشگری هستند. سوال اصلی مقاله حاضر این است که خلیج فارس و جزایر آن به ویژه جزیره قشم چه جایگاهی در برنامه ریزی توسعه گردشگری در ایران بایستی داشته باشند؟ فرضیه مقاله این است که در برنامه ریزی توسعه گردشگری در ایران، گردشگری باید به عنوان یک نظام مرتبط با عوامل عرضه و تقاضا در نظر گرفته شود. عوامل تقاضا بازارهای گردشگری داخلی و بین المللی و ساکنین محلی هستند که از جاذبه های گردشگری، تسهیلات و خدمات استفاده می کنند. عوامل عرضه فعالیت ها و جاذبه های گردشگری محل اقامت و دیگر تسهیلات و خدمات هستند که از از این نظر خلیج فارس و جزایر آن به ویژه جزیره قشم اولویت ویژه ای دارند. نتایج این مقاله نشان می دهد که با توجه به پتانسیل های موجود در دو طرف عرضه و تقاضای گردشگری جزایر خلیج فارس به ویژه جزیره قشم این مناطق بایستی به صورت جدی در برنامه ریزی های گردشگری مورد توجه قرار گیرند و از حاشیه به متن برنامه ریزی ها انتقال داده شوند. تحقیق حاضر کیفی است که در آن سعی شده است با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات پژوهشی و نیز سایر منابع علمی جایگاه خلیج فارس و جزایر آن به ویژه جزیره قشم را در برنامه ریزی توسعه گردشگری ایران با توجه به پتانسیل های عرضه و تقاضای را تحلیل و تبیین نماید.
به سوی برنامه ریزی در عصر جدید؛ مطالعه تطبیقی برنامه ریزی شهری و منطقه ای با آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان معاصر در آستانه ی تحولات و دگرگونی های شگرف و بی بدیلی است. سونامی های تغییر، تمامی آموزه های کهن و نظریه پردازی های خردمندانه فلسفی را به چالش می خوانند. ظهور ناپیوستگی های شگفتی ساز در عصر اطلاعات و افزایش شدید عدم قطعیت ها در حوزه های مختلف، برنامه ریزی برای سامانه های پیچیده شهری را با دشواری های فراوانی همراه کرده است. به دیگر سو تحولات تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری به خصوص در نیم قرن گذشته نشان می دهد به رغم تهیه و اجرای هزاران طرح توسعه شهری، چه از منظر فرایند و چه از دریچه ی نتیجه، مداخلات ما در شهر و منطقه ایرانی اخیر فرجامی روشن نداشته است. از این رو تغییر نگرش در فرایند و تحول در ابزارهای برنامه ریزی، با استفاده از رویکردهای نوین امری ضروری است. بدین منظور تحقیق حاضر، به تطبیق و برهم نهاد پارادایم های برنامه ریزی شهری رایج و آینده پژوهی پرداخته و چگونگی گذار از رویکردهای «اکتشافی» به «هنجاری» و از «آینده های قطعی» به «چندگانگی و آینده های بدیل» را تبیین نموده است. از آن ره با استنتاج از نتایج چنین مطالعات تطبیقی، بایستی طرح های توسعه شهری، از مفاهیم پیش بینی و کشف آینده عبور کرده و به حوزه آینده پژوهی و آینده نگاری که رسالتش، نگاشت و معماری آینده است، دست یازند.
ارزیابی جایگاه مشارکت ذی نفعان محلی در فرآیند برنامه ریزی توسعه روستایی (موردمطالعه: نقاط روستایی جنوب و جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ت وجه ب ه مق وله مشارکت ذی نفعان محلی از مهم ترین مقوله ای است که در فرآیند برنامه ریزی های توسعه موردتوجه ویژه قرارگرفته است. بر این شالوده هدف تحقیق حاضر بررسی جایگاه مشارکت ذی نفعان محلی در برنامه ریزی روستایی با توجه به رویکرد حاکم بر آن می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و از بعد گستره موردی می باشد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 54 روستا و تعداد 31 کارشناس با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که مشارکت و تشکل سازی در ناحیه در حد مطلوب نیست. هرچه برنامه ریزی بدون مشارکت جامعه انجام شود منجر به ارتقای سطح توسعه نمی شود. آزمون «من – ویتنی – یو» نشان داد تفاوت معنی داری بین نظرات دو گروه پاسخگویان حاصل نشده است که نشان دهنده توافق نظر این دو گروه درباره کم توجهی به مشارکت و تشکل سازی در برنامه ریزی ناحیه موردمطالعه بوده است. باید در اجرای برنامه ها و پروژه ها با جامعه محلی مشورت صورت گیرد، ارتباط بین مدیران و برنامه ریزان با دهیاری و شورای اسلامی برای مشارکت در برنامه ها و پروژه ها برقرار شود. زمینه تعامل و مشارکت کارشناسان با روستاییان در ارتباط با فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی فراهم گردد، قوانین مناسب برای جلب نظر و تضمین مشارکت عمومی و جمعی تدوین گردد. ذی نفعان محلی در تصمیم گیری های مختلف، تدوین برنامه ها و اجرای طرح ها و شراکت در منافع حاصل از آن ها دخالت داده شوند.
برنامه ریزی حمل و نقل و انتخاب بهترین مسیر بهینه پس از زلزله با تاکید بر کاهش بحران به روش GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهر ها در نواحی با خطر پذیری بالا و وقوع زلزله های مخرب در سال های اخیر، نشان دهنده ضرورت برنامه ریزی پس از وقوع بحران به جهت کاهش آسیب پذیری است. بر این اساس زیرساخت های شهری به خصوص راه های ارتباطی اهمیت بسیاری در مدیریت بحران و کاهش آسیب پذیری دارند. پژوهش کاربردی و توصیفی تحلیلی حاضر، با هدف انتخاب بهترین مسیر امدادرسانی پس از وقوع زلزله در منطقه 11 شهر تهران و با توجه به اهمیت و اولویت معیارهای مؤثر ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری انجام شده است. با توجه به خطرپذیری بالای این منطقه و موقعیت مرکزیت شهری و بافت های فرسوده و عدم مناسب راه های ارتباطی، این منطقه به نوان نمونه موردی انتخاب شده است. در این تحقیق ابتدا معیارهای کیفی به کمی از طیف لیکرت تبدیل شده و با استفاده از نظر سنجی پرسشنامه وزن دهی انجام شده است. با استفاده از ANP رتبه بندی و ارزش گذاری معیارها انجام شده است و به عنوان ورودی لایه های GIS در نظر گرفته شده است. با توجه به نتیجه پژوهش از محاسبه پیکسلی اراضی و با توجه به شاخص های همپوشانی نشان می دهد که 27/12 درصد از مساحت دارای وضعیت کاملاً مطلوب،34/22 درصد نسبتاً مطلوب،27/37 درصد متوسط،53/27 درصد نسبتاً نامطلوب و 57/. درصد دارای وضعیت کاملاً نامطلوب است؛ بنابراین خروجی مدل، نشانگر وضعیت نامطلوب در زمان بحران است و می بایست برنامه ریزی در فضاهایی که می تواند در زمان بحران مورد استفاده قرار گیرند، صورت پذیرد.
ارزیابی وضعیت اقلیم گردشگری استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
85 - 98
حوزه های تخصصی:
این واضح است که در بسیاری از کشورها آب و هوا یک سرمایه با ارزش برای گردشگری محسوب می شوند. آب و هوا به عنوان یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده گردشگری قلمداد می گردد و مراکز گردشگری، موجودیت و ارزش های خود را مدیون عوامل متعدد به ویژه شرایط آب و هوایی مناسب می دانند. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت اقلیمی استان آذربایجان غربی و پهنه بندی کلیماگردشگری استان با استفاده از شاخص اقلیم آسایش گردشگری (TCI)، جهت برنامه ریزی مناسب برای جذب و توسعه این امر مهم، متناسب با فصول گردشگری استان، انجام شده است. برای انجام پژوهش از داده های ایستگاه های سینوپتیک استان برای یک دوره ده ساله، استفاده شده است. در استان آذربایجان غربی، به عنوان یکی از قطب های اصلی گردشگری وجود جاذبه های متنوع طبیعی، تاریخی، فرهنگی و حاکم بودن شرایط متفاوت آب و هوایی در مناطق مختلف این استان، در فصول مختلف سال، آب و هوا می تواند به عنوان یک عامل جذب کننده برای گردشگران مطرح باشد. به طوری که با ارزیابی های کمی این پتانسل ها و اطلاع رسانی دقیق در مورد آن ها می توان استفاده بهتری از این قابلیت ها نمود. در پژوهش حاضر، جهت تعیین اقلیم آسایش گردشگران در استان آذربایجان غربی به تفکیک ماه از شاخص (TCI) استفاده کرده ایم. نتایج پژوهش، نشان می دهد که، در ماه های سرد سال (دسامبر، ژانویه، فوریه)، به دلیل سردی هوا و بارش برف و باران در اکثر مناطق استان آذربایجان غربی، شرایط نامطلوبی را برای گردشگری در سطح استان به وجود می آید، اما در فصول بهار و تابستان، به دلیل افزایش دما و شرایط مطلوب اقلیمی، شرایط برای جذب گردشگران مناسب می باشد.
شناسایی عوامل کلیدی موثردر ایجاد نابرابری های منطقه ای استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
125 - 140
حوزه های تخصصی:
بستر طبیعی منطقه ساحلی شمال در کناره دریای مازندران و مجاورت کوهستان البرز الگوی شکلی خاص و متفاوتی را به لحاظ ساختار فضایی این منطقه تحمیل کرده است . با توجه به ساختار هموژنیکی منطقه و همگنی آن ، نقش برنامه ریزی برای کاهش عدم تعادل های موجود درمنطقه ، بسیار تعیین کننده است. از آنجا که در قسمت شرق منطقه ساحلی شمال ، مولفه های اثر گذار کلاً با قسمت های غربی و میانی منطقه تفاوت فاحش و بنیادینی دارد ، شناسایی عوامل موثر در بروز تفاوت های منطقه ای استان گلستان که اساساً با ماهیت وساختار طبیعی خود متفاوت از گیلان ومازندران نه مقصد توریستی و نه مقصد سوداگری زمین می باشد حائز اهمیت است . در این پژوهش با استفاده از روش های اسنادی و پیمایشی و تکنیک دلفی ، عوامل موثردر ایجاد نابرابریهای منطقه ای استان گلستان احصا و ماتریس تاثیرات متقاطع برای بررسی میزان تأثیر عوامل بر همدیگر تکمیل و با بهره گیری از تکنیک های تحلیلی و نرم افزار MICMAC ، کلیدی ترین عوامل موثردر ایجاد نابرابری های استان گلستان شناسایی گردید که این عوامل شامل: توسعه تک بعدی از منظر فضایی ، همگرایی و واگرایی قومی ، قابلیت های محیطی و مهاجرت بوده ودر نهایت راهکارهای مناسب در کاهش عدم تعادل های منطقه ای استان گلستان ارائه شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای اقتصاد مقاومتی در ورزش دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
183 - 208
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مقاومتی یکی از مهم ترین دغدغه های کشور ایران در سال های اخیر است، ازاین رو هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای اقتصاد مقاومتی در ورزش دانشگاه های دولتی ایران بود. روش تحقیق حاضر توصیفی و به لحاظ نوع کاربردی و به لحاظ اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه اعضاء هیئت علمی رشته علوم ورزشی و رشته اقتصاد دانشگاه ها، مدیران تربیت بدنی دانشگاه ها و اداره کل وزارت علوم، کارشناسان تربیت بدنی دانشگاه ها و افراد متخصص در حوزه اقتصاد و آشنا به موضوع پژوهش بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 376 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی صوری و محتوایی آن را گروهی از اساتید صاحب نظر دانشگاهی تأیید کردند. برای محاسبه پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ استفاده شد (98/0=α). برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی 68 متغیر در 8 عامل تحرک و پویایی، اتکای به خود، آموزش و اطلاع رسانی، توسعه اجتماعی، برنامه ریزی، قانون مداری، مدیریت مصرف و مشارکت فعال قرار گرفتند. میزان اهمیت عامل ها از دیدگاه آزمودنی ها بررسی شد. بر این اساس مدیریت مصرف با میانگین 47/0 ± 29/4، مشارکت فعال با میانگین 53/0 ± 11/4، برنامه ریزی با میانگین 58/0 ± 08/4 مهم ترین عوامل اقتصاد مقاومتی در ورزش دانشگاهی شناخته شدند؛ بنابراین، دانشگاه ها می بایست به مدیریت مصرف، مشارکت فعال و برنامه ریزی توجه بیشتری نمایند تا در راستای رسیدن به آرمان ها و رویکردهای اقتصاد مقاومتی در حوزه ورزش دانشگاهی گام بردارند.
بررسی اولویت بندی شاخص های ارزیابی سیاست های کلی نظام در بخش آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
686 - 711
حوزه های تخصصی:
در ادبیات مهندسی آب، به پایش کمیت های مورد تقاضا برای کنترل و ارزیابی برنامه ریزی عملیاتی توجه کمتری شده است. از این رو ارائه مدل های ارزیابی و اولویت بندی با روش های جدید، برای فراهم آوردن ابزار پایش برنامه ها، با استفاده از آخرین فناوری های موجود در جهان مورد تأکید بوده و نتایج کاربرد مدل به طور جامع بررسی شده است. در این تحقیق، از نرم افزار تصمیم گیری فازی به همراه روش وزن دهی تجمعی که از شناخته شده ترین روش های تصمیم گیری چندمعیاره محسوب می شود، استفاده شده است. برای این منظور، با استفاده از روش دلفی و از طریق طراحی پرسش نامه و دریافت نظر صاحب نظران، معیارهای مناسب برای اولویت بندی شاخص های سیاست های کلان بخش آب مشخص و وزن معیارها تعیین گردید و با توجه به امکان دستیابی به اطلاعات و داده ها امتیازدهی و با فرایند تحلیل سلسله مراتبی ارزش گذاری شد. براساس اولویت بندی با روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی، شاخص های سرانه آب مصرفی، آب با درآمد، پایداری منابع آبی و درصد کاهش ضایعات محصولات با امتیازهای 100، 31/85، 47/80 و 02/80 به ترتیب رتبه های اول تا چهارم را در بین 20 شاخص اصلی جهت ارزیابی صنعت آب به خود اختصاص داده اند؛ درحالی که در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، شاخص های پایداری آب زیرزمینی، مهار آب های خروجی از مرزها، تجهیز اراضی به شبکه های مدرن اصلی و فرعی و سیستم های نوین آبیاری با امتیازهای 100، 20/50، 42 و 89/23 به ترتیب شاخص های برتر بودند.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری کاشان
حوزه های تخصصی:
گردشگری که به عنوان یکی از مهمترین راه های توسعه و رشد اقتصادی در جهان به شمار میرود، در ایران به دلایل فراوان هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. در این میان، شهر کاشان علی رغم شرایط جغرافیایی و تاریخی مناسب و برخورداری از معماری اصیل ایرانی، خانه های تاریخی، مساجد، بازار، تپه های باستانی، صنایع دستی، آیینها و مراسم خاص مانند: گلاب گیری و قالی شویان و بسیاری جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی دیگر، نتوانسته است هماهنگ با این قابلیتهای بسیار بالا، صنعت گردشگری خود را متحول سازد. هدف این مطالعه، بررسی مزیتها و محدودیت های توسعه کانون های گردشگری شهر کاشان و انتخاب استراتژی مناسب در جهت توسعه صنعت گردشگری منطقه است. این پژوهش که بر اساس مدل صورت گرفته، به بررسی یافته- QSPM و مدل برنامهریزی استراتژیک SWOT ترکیبی تحلیل استراتژیک های مطالعات کتابخانه ای و نتایج یک بررسی میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین گردشگران و همچنین نشان میدهد که SWOT مصاحبه با کارشناسان حوزه گردشگری پرداخته است. تحلیلهای حاصل از مدل این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری در سطح ملی و بین المللی، تعدد تصمیم گیران، ضعف مدیریتی، فقدان ثبات در مدیریت گردشگری منطقه و همچنین نامناسب بودن زیرساختهای محیطی و کالبدی را به عنوان موانع اساسی در جهت رسیدن به این هدف در مقابل بیانگر آن است که از QSPM خود دارد؛ در عین حال، جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده میان پنج استراتژی برگزیده، استراتژی تأکید بر توسعه گردشگری فرهنگی- تاریخی به دلیل وجود مزیت های نسبی این نوع گردشگری در منطقه، نسبت به دیگر استراتژیها از اولویت بالایی برخوردار است.
تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه بافت های تاریخی در راستای بازآفرینی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
219 - 236
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر و ارزش های نادر زیبایی شناختی، تداوم خاطرات جمعی و مؤلفه های هویت بخشی واقعیت انکارناپذیر شهرهایی بشمار می روند که واجد پیشینه ی تاریخی هستند. این بافت ها در طول زمان با تحولات متعددی مواجه شده و به تدریج دچار نارسایی و اختلال در ابعاد گوناگون کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی شده اند. با توجه به اهمیت بافت های تاریخی، این پژوهش در پی توسعه دانش کاربردی در زمینه شناسایی و تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی کلان شهر تبریز است. روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین، جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شهری، نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافت های تاریخی است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده که با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به تعداد 344 کاهش یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 8 متغیر اصلی و 38 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی را 911/0 درصد و تنها با از دست دادن 089/0 درصد تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بیش ترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در راستای بازآفرینی بافت های تاریخی مربوط به مدیریت واحد و حمایت کننده، انسجام و هم افزایی نهادی، ساختار تشکیلاتی یکپارچه و دیدگاه سیستمی به ترتیب با امتیاز 864/0، 732/0، 551/0 و 447/0 می باشد. از سوی دیگر، شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 549/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری پژوهش حکایت دارد.
تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم در آمد شهری در کشورهای ایران، چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
289 - 315
حوزه های تخصصی:
بررسی پیشینه تحقیقات دهه های گذشته در کشور های جهان نشان می دهد که توجه به مسکن کم درآمد شهری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی وحتی دولت هاست و دراین زمینه با توجه به شعارها واهداف هردولت سیاست های متفاوتی به منظور توسعه مسکن و زیربخش های آن در سطوح مختلف به کار گرفته اند. هدف از این پژوهش تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم درآمد شهری در کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا با کشور ایران است تا از تجربیات این کشورها د ر جهت کاهش نقاط ضعف و بهبود توسعه مسکن کم درآمد شهری کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق توسعه ای، روش مورداستفاده تطبیقی با تحلیل کیفی، و بر اساس شیوه تحلیل محتواست. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد موفقیت کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا از طریق یکپارچگی برنامه ها و سیاست گذاری در سطح ملی، منطقه ای، و محلی بوده است و با دادن اختیار به ایالت های مرکزی و محلی در برنامه های قانونی و سیاست های توسعه مسکن استرتژی های راهبردی را لحاظ کرده اند. اما کشور ایران در سطح ملی به دلیل نگرش و تفکر ساختار متمرکز در برنامه ریزی و نگرش بخشی به برنامه ها با مشکلاتی مواجه است.
ارزیابی کاربری اراضی شهری، شهر دهدشت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
122 - 146
حوزه های تخصصی:
امروز با توجه به رشد نابسامان کالبدی شهرها و بی تعادل در کاربریهای موجود و از طرفی برای ارتقای کیفی شهر نشینی و تعادل بخشی و ساماندهی و بهینه گزینی کاربری ها، اراضی شهرها، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.هدف از این مقاله تشریح انواع کاربریها در سطح شهر دهدشت با توجه به مکان قرارگیری آنها و شناسایی کمبودهای این شهر از نظر کاربری های مورد نیازو بررسی وسعت، سرانه، تراکم وپراکندگی هریک ازآنها ونهایتاً ارائه الگوی توسعه آتی و راهکارهایی برای دستیابی به توسعه مطلوب است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر رویکرد توصیفی –تحلیلی است که برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر تحقیقات پیشین، از روش کتابخانه ای (اسنادی) بهره گرفته شد و نتایج با استفاده از تکنیک SWOT تحلیل گردید. یافته های تحقیق با توجه به وضع موجود شهر تا سال 1382 بیانگر این است که بعضی ازکاربری های شهر از نظر سرانه (به ازای هر نفر) و سطح(مسافت)، در وضعیت نامطلوب بوده و از سوی دیگر بعضی از کاربری ها از این نظر در جایگاه مطلوب و مناسبی قرار گرفته اند. این وضعیت بیانگر عدم تعادل و ناهماهنگی بین کاربری ها است که از عدم دقت نظر کافی برنامه ریزان شهری در زمان تهیه آنها ناشی می شود. نتیجه تحلیل کاربری ها در شهر دهدشت، نشان می دهد که گسترش کالبدی شهر در دهه های اخیر و افزایش جمعیت آن، باعث عدم تعادل در پراکنش کابری ها گردیده است و سرانه بسیاری از کاربری های موجود با ضوابط علمی و استانداردهای معماری و شهرسازی مطابقت ندارد
تبیین برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار، مطالعه موردی: شهرشاهین شهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
58 - 71
حوزه های تخصصی:
حل مسائل و مشکلات شهر شاهین شهر در زمینه اقتصادی، اجتماعی و محیطی تنها در سایه مشارکت آگاهانه شهروندان در اداره امور شهرها میسر خواهد بود. هدف از پژوهش حاضر تبیین برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار درشهرشاهین شهر می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف از نوع کاربردی و توسعه ای و روش انجام آن توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل کلیه شهروندان شهر شاهین شهر با جمعیت 173329 نفر می باشد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 383 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 44 سؤال در هشت متغیر (اوقات فراغت، اعتماد اجتماعی، پرداخت های شهری، انتخابات شهری، گرایش به مشارکت در امور شهری، گرایش به مشارکت در امور محله، دیدگاه فردی و احساس بی قدرتی) می باشد که روایی آن به شیوه صوری و سازه ای مورد تأیید واقع شده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 86/0 مورد تأیید واقع شده است. داده های گردآوری شده براساس نرم افزار spss و آزمون های تی تست، کولموگروف-اسمیرنف و فریدمن و تحلیل مسیر معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر این اساس سوال اصلی پژوهش حاضر این است که برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار در شهر شاهین شهر چگونه می باشد؟ نتایج نشان داد که شاخص اوقات فراغت بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار، اعتماد اجتماعی بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار، پرداختی ها بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار، انتخابات بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار، امور محله بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار، امور شهری بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار، دیدگاه فردی بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار و احساس بی قدرتی بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد توسعه پایدار اثرگذار بوده است.
ارزیابی و تحلیل سنجه های ناهمواری برنامه ریزی شهری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP (محدوده مطالعه: شهر نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای واقع در کنار دریا از موقعیت ویژه ای برخوردار هستند. آن ها در خط ساحلی، یعنی خط برخورد و محل طلاقی دو محیط جغرافیایی متفاوت (خشکی و آب) استقرار پافته اند و لذا از هر نقطه متأثر از شرایط محیطی این دو فضای جفرافیایی هستند. شهرهای ساحلی از بعضی جهات مشابه شهرهای پایکوهی و پا شهرهای جلگه ای باریک می باشند. از جمله پراکنش طولی یا خطی این شهرها و تبعات آن، یکی از این وجوه تشابه به شمار می روند.سکونتگاه های شهری سواحل را با توجه به شرایط توپوگراقی و ژئومورفیک ساحلی (نوع ساحلی) می توان در دو گروه قرار داده دسته اول شهرهای مستقر در سواحل جوان و کوهستاتی را شامل می شود. گروه دوم شهرهای استقرار یافته در سواحل پست و پلاژدار (سواحل شنی و ماسه ای) می باشد. به طور کلی سمت توسعه شهرهای ساحلی از شرایط توپوگرافیک و ژئومورفیک خط ساحلی و بخش پس کرانه ای تبعیت می کندپژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و توسعه ای وبر حسب نحوه گردآوری داده ها، توصیفی تحلیلی و به صورت پیمایشی یا میدانی می باشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. ارزیابی و تحلیل سنجه های ناهمواری برنامه ریزی شهری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP می باشد که اما علاوه بر هدف اصلی، اهداف فرعی نیز مدنظر محقق بوده که نتایج آن موجب، جوگیری از خسارت زیست محیطی و توسعه شهری می شود.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال/گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران که به طور جدی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود؛ به دنبال ارائه ی الگوی مطلوب مسکن برای ساکنان روستایی می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن روستایی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی مسکن روستایی در شهرستان ماسال و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها می باشد. در این راستا، روش تحقیق آمیخته با رویکرد کمی-کیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن روستایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان ماسال/گیلان بوده است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده و با استفاده از فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 5 متغیر اصلی و 24 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ها و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی مسکن روستایی را 903/0 درصد و تنها با از دست دادن 097/0 درصد تبیین می کنند. همچنین بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی در برنامه ریزی مسکن روستایی مربوط به مؤلفه های اقتصادی و کمی و کمترین تأثیرگذاری مربوط به مؤلفه ی کیفی به ترتیب با امتیاز 856/0، 811/0 و 326/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 522/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
تحلیل توزیع شاخص های برنامه ریزی و مدیریت پایدار صنعتی بر اساس رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی به عنوان مهم ترین دارایی سازمان های دانشی و منبع خلاقیت و نوآوری که قابلیت های فردی، استعداد، دانش، تجربه، مهارت، توانایی و نگرش را در خود دارند، زیر بنای اصلی موفقیت سازمانی را تشکیل می دهند هدف پژوهش طراحی مدل مدیریت منابع انسانی پایدار در صنعت پتروشیمی ایران بر اساس رویکرد آینده پژوهی می باشد . هدف پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و توسعی و کیفی و روش اجرای آن از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی است . جامعه آماری پژوهش 15 نفر از خبرگان که به عنوان تیم تصمیم در شناسایی شاخص ها و ابعاد متغیرها که از روش غیرتصادفی (هدفمند) و روش گلوله برفی استفاده شده است, می باشد . یافته ها ی پژوهش حاکی از آنست مدل مدیریت منابع انسانی پایدار در صنعت پتروشیمی ایران بر اساس رویکرد آینده پژوهی از چهار بعد اصلی (درونداد ، سازمان ، فرآیند ، برونداد) و 15 مولفه و 53 شاخص ، تشکیل می شود . این یافته ها در سه مرحله از پرسشنامه های خبرگان ، تکنیک دلفی مرحله اول و تکنیک دلفی مرحله دوم بدست آمدند که می بایست به هر چهار بعد توجه داشت.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
111 - 135
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری صورت گرفت. این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 52 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین استفاده شد. تمرین های آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته به آزمودنی های گروه آزمایش ارایه شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزش درمانی دریافت نکرد؛ سپس بعد از 2 ماه پس از یک دوره 10 روزه از آن ها آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثر داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(001/0p<). در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش ذهن آگاهی می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر بخصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری استفاده گردد.
اصول حاکم بر مسیر دستیابی به اهداف در برنامه ریزی از منظر قرآن کریم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف مدیریت، برنامه ریزی است که در منابع و آموزه های اسلامی نیز بر آن تأکید شده است. دست یابی به اهداف سازمانی در برنامه ریزی از راه های متعددی امکان پذیر است. در دیدگاه مادی و غیر الهی، تنها راه رسیدنِ به اهداف مهم است، اما اینکه از چه راهی و با رعایتِ چه اصول و قواعدی، چندان اهمیتی ندارد؛ چنانکه پیروان ماکیاول معتقدند: برای رسیدن به اهداف، می توان تمامِ ابزارها و وسایل را توجیه کرد! اما در دیدگاه اسلامی، به ویژه قرآن کریم، برای دست یابی به اهداف، اصول و قواعد متعددی را باید رعایت کرد که چه بسا رعایت این اصول و قواعد مهم تر از دست یابی به اهداف باشد. با توجه به تبیین نشدن این اصول و قواعد، پژوهش حاضر با روش «توصیفی- تحلیلی»، با بررسی و مطالعه دقیقِ قرآن کریم، به تبیین اصول حاکم بر مسیر دست یابی به اهداف در برنامه ریزی از منظر قرآن کریم پرداخته و اصولی همچون «مشروعیتِ ابزار و وسیله»، «تلاش و کوشش»، «اجتناب از عجله و شتابزدگی»، «امداد های غیبی»، «توکل»، «توسل»، «امید» و «صبر و استقامت» را به عنوان اصول حاکم بر مسیر و راهِ دست یابی به اهداف در برنامه ریزی تبیین نموده است.