مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
دانشجو معلمان
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
59 - 69
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اختلالات شخصیت بر اساس ترومای پیچیده و روابط موضوعی با نقش میانجی گری توانمندی ایگو انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان دبیری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی را در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 شامل می شد. شرکت کنندگان 161 نفر دختر و پسر بودند که به روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس های پرسشنامه شخصیت (SCID-II)، پرسشنامه روابط ابژه بل (BORI)، پرسشنامه ترومای پیچیده (CTQ) و مقیاس توانمندی ایگو (PIES) استفاده شد. داده های جمع اوری شده از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها نشان داد؛ ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی ایگو، اختلالات شخصیت در دانشجو معلمان را پیش بینی می کنند. و بین اختلالات شخصیت و ترومای پیچیده، بین اختلالات شخصیت و روابط ابژه و بین اختلالات شخصیت و توانمندی ایگو در دانشجو معلمان رابطه وجود دارد. و همچنین روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی ایگو، اختلالات شخصیت در دانشجو معلمان را پیش بینی می کنند. به طور کلی زمانی که ترومای پیچیده و روابط موضوعی ضعیف با والدین از دوران کودکی در دانشجو معلمان شکل گرفته شده باشد، ایگو هم ضعیف رشد می کند و در نتیجه فرد در معرض اختلالات شخصیت قرار خواهد گرفت.
شناسایی مولفه های سواد رسانه ای برای دانشجو معلمان با استفاده از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
262 - 299
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های سواد رسانه ای برای دانشجو معلمان براساس روش سنتزپژوهی شش مرحله ای Roberts انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات معتبر داخلی و خارجی چاپ شده در مجلات معتبر، کتب داخلی و خارجی، پایان نامه ها و اسناد مرتبط با موضوع محدود بر 20 سال اخیر و با بهره گیری از پایگاه های اطلاعاتی و مراکز نگهداری منابع مکتوب در زمینه سواد رسانه ای بود که با توجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 466 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 65 پژوهش برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم چک لیست طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی Roberts (1983) و روش های کدگذاری باز و محوری انجام شد. چک لیست با استفاده از مطالعه مبانی نظری مربوط به موضوع تحقیق تدوین شد. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد. به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق بین ارزشیابان عدد 76 /0 بدست آمد که نشان دهنده 76 درصد توافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مولفه های سواد رسانه ای دانشجو معلمان در 5 مضمون سازمان دهنده اصلی شامل هدف، محتوا، مخاطب، هویت و قالب و 16 مضمون سازمان دهنده فرعی و 56 مضمون پایه شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده فرعی هدف شامل تفکر انتقادی و جامعه پذیری؛ مضامین فرعی محتوا شامل شناختی – ادراکی، احساسی، اخلاقی، زیبایی شناسی؛ مضامین فرعی مخاطب شامل خاص، فعال و منفعل بودن؛ مضامین فرعی هویت شامل مالکیت و کنترل، قانون، فناوری، اقتصاد و مضامین فرعی قالب شامل مکتوب، الکترونیکی، دیجیتالی می باشند. مولفه های شناسایی شده برای سواد رسانه ای می تواند مبنایی برای طراحی برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای به دانشجو معلمان باشد.
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (پژوهشی پدیدارشناسانه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان بود. به منظور تحقق هدف فوق از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر (1000 نفر)، ترم های آخر دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1402 بودند. مشارکت کنندگان پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از قاعده رایج "اشباع نظری" در روش های کیفی انتخاب شدند. حجم مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 21 نفر از اعضای میدان پژوهش بوده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از الگوی چندمرحله ای کلایزی استفاده شد. جهت بررسی روایی داده های حاصل از مصاحبه ها نیز از دو معیار اعتبار پذیری و تأیید پذیری استفاده شد. نتایج در دو مضمون اصلی و دوازده مضمون فرعی خلاصه شده اند. بر اساس نتایج این پژوهش تربیت بدنی یعنی رشته ای علمی با روابط میان رشته ای هستی شناختی. چرایی شامل مضامین فرعی میان رشته ای و چگونگی شامل مضامین فرعی رشته محوری هستند.
بررسی مسائل آموزش دروس معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش دروس معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بوده و نمونه ها با روش نمونه گیری هدفدار به تعداد 19 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و تکنیک تحلیل اطلاعات، تحلیل مضمون است. براساس نتایج بدست آمده، کدهای استخراج شده در سه مضمون اصلی مسائل مرتبط با محتوای دروس معارف اسلامی، مسائل مرتبط با اساتید معارف اسلامی و مسائل مرتبط با تجربیات یادگیری دانشجویان از دروس معارف اسلامی دسته بندی شدند . همچنین براساس نتایج بدست آمده ، محتوای برخی از دروس معارف اسلامی تکراری و مرور محتوای درس بینش اسلامی در دوره دبیرستان است. محتوای برخی دروس معارف اسلامی کاربردی نیستند و ارتباط اندکی با زندگی واقعی و حرفه معلمی آنها ندارد. روش تدریس اغلب اساتید معارف سخنرانی است، و از روش های نوین تدریس و ابزارهای آموزشی استفاده ای نمی شود، موضوعات پراکنده و بدون برنامه و در برخی مواقع نامرتبط با محورهای درسی تدریس می شوند، کلاس ها فاقد خلاقیت و جذابیت برای مشارکت دانشجویان در بحث ها هستند. بررسی تجربیات زیسته دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان نشان می دهد که آموزش برخی از دروس معارف اسلامی در محتوا، شیوه اجرا و یادگیری دانشجویان با مسائل و کاستی هایی همراه است.
واکاوی تجارب زیسته دانشجو معلمان آموزش ابتدایی در رابطه با درس آموزش قرآن در دانشگاه فرهنگیان قم
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان قم از درس آموزش قرآن است. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان قم می باشد. اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. داده های حاصل نیز با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بعد از انجام مصاحبه ها و تحلیل آنها، تجربه دانشجومعلمان از درس آموزش قرآن، در پنج مضمون اصلی شامل منبع و محتوای درس، اساتید، فرصت ها، چالش ها، پیشنهادات؛ و 15 زیرمضمون قرار گرفت. نتایج پژوهش از تجارب مثبت دانشجویان به علت یادگیری روخوانی قرآن، الگوگیری از اخلاق استاد، برقراری زمینه انس با قرآن حکایت دارد. همچنین تجارب منفی یا چالش های آنان شامل عدم یادگیری روش تدریس قرآن، زمان محدود این درس، شیوه تدریس (غیرفعال) استاد، عدم پویایی و نشاط کلاس و روابط میان فردی استاد و دانشجو است. دانشجو معلمان برای رفع چالش، پیشنهاداتی ارائه دادند ازجمله استفاده از اساتید خبره قرآنی، جوان و مسلّط به شیوه های نوین تدریس و نیز اختصاص واحدهای بیشتر برای درس آموزش قرآن در برنامه درسی دانشجویان.
رابطه بین ذهنیت فلسفی وباورهای انگیزشی باراهبردهای یادگیری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان شمالی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان شمالی به تعداد 688 نفر بوده است که بر اساس جدول مورگان تعداد 248 نفر برآورده شد که به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه ذهنیت فلسفی جی اسمیت (1999)، با مقادیر آلفای کرونباخ 0.78، پرسشنامه راهبردهای یادگیری پینتریچ و دیگروت (1990) با آلفای کرونباخ 0.83 استفاده گردید. روایی پژوهش از نوع محتوایی بوده که مورد تائید خبرگان قرار گرفت که با استفاده از نرم افزارspss نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد بین جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری با راهبردهای یادگیری به ترتیب با ضرایب همبستگی0.31،0.24 و0.22 رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین بین خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان با راهبردهای یادگیری به ترتیب با ضرایب همبستگی 0.35،0.33 و0.33 رابطه مثبت معناداری وجود داشت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی، اضطراب امتحان، ارزش گذاری درونی و جامعیت می توانند تغییرات راهبردهای یادگیری را تبیین کنند و سایر متغیرها یعنی تعمق و انعطاف پذیری قدرت تبیین معنی داری ندارند.
تببین مدل ساختاری شادکامی دانشجو معلمان علوم تربیتی بر اساس تفکر امیدوارانه و دانش محتوایی در بین دانشجو معلمان علوم تربیتی شهر گرگان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تببین مدل ساختاری شادکامی دانشجو معلمان علوم تربیتی بر اساس تفکر امیدوارانه و دانش محتوایی در بین دانشجو معلمان علوم تربیتی شهر گرگان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف یکی از تحقیقات کاربردی بوده و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات متغیر تفکر امیدوارانه برگرفته از مدل اشنایدر (1991)، برای متغیر دانش محتوایی از پرسشنامه ایوبی (1393) و برای متغیر شادکامی از مدل آکسفورد ساخته شده توسط آرجیل و همکاران (1989) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه دانشجو معلمان علوم تربیتی شهر گرگان بودند. با استفاده از ملاک کلاین، نمونه آماری تحقیق 175 نفر بود. نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده انجام شد. با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS صحت فرضیه های تحقیق مورد آزمایش قرار گرفت و نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد تفکر امیدوارانه و دانش محتوایی بر شادکامی دانشجو معلمان علوم تربیتی شهر گرگان موثر می باشد. همچنین نتایج فرضیه های فرعی نشان داد که متغیرهای تفکر عاملی، تفکر راهبردی و مهارت بر شادکامی دانشجو معلمان علوم تربیتی موثر بوده و متغیرهای نگرش و همچنین دانش بر شادکامی دانشجو معلمان علوم تربیتی تاثیری ندارند.
ادراکات دانشجو معلمان آموزش ابتدایی از علم جغرافیا
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: «ادراکات معلمان از هر علم» در شیوه تدریس و انتظارات آن ها از دانش آموزان تاثیر ژرفی خواهد داشت. با توجه به وظیفه دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمان آگاه و کارآمد، هدف از این تحقیق، بررسی ادرکات دانشجومعلمان از علم جغرافیا در جهت شناسایی نقاط ضعف و اصلاح آن ها بوده است.روش ها : به این منظور از رویکرد پدیدارشناسی در قالب روش روایت پژوهی استفاده شده است. نمونه آماری این تحقیق شامل 148 نفر از 252 دانشجومعلم پسر رشته آموزش ابتدایی ورودی سال 1402-1401 پردیس باهنر اصفهان بوده که بر طبق جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی انتخاب شده و از آن ها خواسته شده است تا جمله «جغرافیا مانند ....... است، زیرا.........»، را تکمیل نمایند. یافته ها: از گزاره های به دست آمده، در مجموع 125 تشبیه استخراج و نرم افزار MAXQDA2018 کدگذاری شده و در3 مضمون اصلی دیدگاه نسبت به علم جغرافیا شامل نگرش مثبت (به میزان 8/56 درصد و با مضامین فرعی مهم و ضروری، منبع اطلاعات و راهنما، زیبا و لذت بخش، وسیله و ابزاری کاربردی و سودمند و شخص و حرفه ای مفید)، نگرش مبهم (به میزان 0/24 درصد و با مضامین فرعی پدیده ای وسیع، متنوع و درهم و مشابه سایر علوم) ودیدگاه منفی (به میزان 2/19درصد و با مضامین فرعی بی فایده، غیرکاربردی، پرحجم، تلخ، سخت و ترسناک و فرار) دسته بندی گردیده اند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، پیشنهاد می شود که اساتید دانشگاه فرهنگیان به رفع ابهام در مورد ماهیت این علم پرداخته و شیوه تدریس و ارزشیابی آن را نیز متحول سازند.
بررسی تجربیات زیسته دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان از مسائل و آسیب های تربیت دینی در مدارس دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات زیسته دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان از مسائل و آسیب های تربیت دینی در مدارس دوره متوسطه است. روش تحقیق از نوع کیفی بوده، و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان امیرکبیر است. دانشجومعلمان رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان امیرکبیر در سال ۱۴۰۱، به عنوان نمونه مورد مطالعه بوده و براساس روش نمونه گیری هدفمند، از بین ۳۱ نفر انتخاب شدند. تعداد نمونه ها براساس اصل اشباع نظری تعیین گردیدند. روش جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و روش تحلیل اطلاعات، تحلیل مضمون است. پس از پیاده سازی مصاحبه ها، روایت های دانشجومعلمان کدگذاری، مقوله بندی و مضمون سازی شدند. تجربیات دانشجویان از مسائل و آسیب های تربیت دینی در دوره متوسطه در سه مضمون اصلی شامل مسائل مرتبط با محتوای برنامه درسی، مسائل مرتبط با معلمان، و مسائل مرتبط با ارزشیابی دسته بندی شدند. در مضمون اول، دانشجویان اظهار داشتند که محتوای درسی دین و زندگی، به نیازهای دوره نوجوانی نپرداخته و ارتباطی با مسائل روزمره ندارد. همچنین مطالب انتخاب شده از جذابیت برخودار نیست و اغلب مطالب درسی تکراری و خسته کننده بودند. در مضمون دوم دانشجویان اذعان نمودند که معلمان دینی از روش مناسبی برای تدریس کتاب درسی بهره نمی بردند. برخی از معلمان از مهارت های لازم برای تدریس برخوردار نیستند و انتقال مفاهیم به دانش آموزان اتفاق نمی افتاد. معلمان در تدریس کتاب تنها به توصیف احکام می پردازند و تبیین فلسفی و عقلانی مسائل دینی مورد توجه آنها نیست. در مضمون سوم، دانشجویان مورد مطالعه اظهار نمودند که آموزش های دینی در مدارس، تغییری در زندگی آنها ایجاد نکرده است. یادگیری این دروس صرفاً برای گرفتن نمره قبولی انجام می شود.
بررسی شیوه های آموزش دروس معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه دانشجو معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دانشجو معلمان در مورد شیوه های آموزشی دروس معارف در دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش کمّی و پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی به تعداد 1711 نفر است، که با روش نمونه گیری طبقه بندی شده چند مرحله ای و براساس جدول مورگان، 313 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه حلیمی جلودار (1394) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد 83% دانشجو معلمان استفاده از روش های نوین آموزش معارف اسلامی را ضروری می دانند. همچنین دانشجو معلمان تمایل به تنظیم دروس معارف اسلامی و آموزش آن متناسب با رشته های تخصصی خود دارند. 7/27% دانشجویان، کیفیت متون آموزشی معارف اسلامی را در سطح متوسط دانسته و عملکرد استادان دروس معارف اسلامی را 46% ارزیابی کرده اند. دانشجو معلمان خواستار آموزشی عمیق و کاربردی در دروس معارف اسلامی هستند و برای آموزش این دروس بر عناصری مانند تجزیه و تحلیل، نقد موضوعات در جهت رشد و تعالی دانشجویان، تاکید دارند.
ارزیابی سواد مکان قرآنی دانشجومعلمان ورودی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
سواد مکان قرآنی، توانایی جایی یابی، تشریح وقایع و بیان اندرز های نهفته در مورد مکان هایی است که در قرآن به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به آن ها اشاره شده است و انتظار می رود که فارغ التحصیلان دبیرستان ها از قابلیت های لازم در این زمینه برخوردار باشند. هدف از این پژوهش تعیین سطح سواد مکان قرآنی دانشجویان ورودی به دانشگاه، جهت برنامه ریزی برای رفع کاستی های موجود بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان ورودی مهر 1400 گروه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان استان البرز بوده اند که 191نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب و به واسطه پرسشنامه ی محقق ساخته ای که روایی آن توسط اساتید و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ تایید گردیده، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده که در نرم افزار SPSS 23 ارزیابی و تحلیل شده گواه آن است که سطح سواد مکان قرآنی دانشجومعلمان در حد مطلوبی بوده و میزان تبیین آن بر اساس نقش دروس تاریخ، جغرافیا و جامعه شناسی دوره دبیرستان 46/6درصد می باشد. نظر به اینکه مشخص شد که کانون تمرکز آموزش های دوره دبیرستان بر شهر مکه و اطراف آن متمرکز بوده و با دور شدن از این محدوده به پایین تر از حد مورد انتظار می رسد؛ پیشنهاد می شود که تدابیری در دانشگاه فرهنگیان اندیشیده شده و نقص موجود بر طرف گردد.
بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
300 - 318
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان را مورد بررسی قرار می دهد.
روش: بدین منظور پژوهشی شبه آزمایشی با طرح یک گروهی صورت گرفت و داده های پیش آزمون وپس آزمون، از طریق آزمون های محقق ساخته بدست آمد. یک دوره آموزشی بر اساس مدل طراحی آموزشی عمومی طراحی شد و 15 دانشجو معلم رشته آموزش ابتدایی پردیس دانشگاه فرهنگیان استان البرز در آن شرکت کردند و طرح مساله ریاضی بر اساس چارچوب استویانوا و الرتن آموزش داده شد. نتایج نشان داد 14 دانشجومعلم، حداقل در دو مولفه طرح مساله، تعداد بیشتری مساله طرح کردند. علاوه براین ، میانگین نمرات گروه در هر یک از مولفه های طرح مساله مذکور در پیش آزمون و پس آزمون محاسبه شد و به منظور انجام مقایسه، از آزمون تی وابسته استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از این بود که در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری در میانگین نمرات گروه وجود دارد؛ بطوریکه میانگین نمرات مسئله های طرح نشده و مسئله های طرح شده با داده ناکافی در پس آزمون کاهش پیدا کرده و این میانگین در مسئله های طرح شده صحیح افزایش پیدا کرده است.
نتیجه گیری: بنابراین، نتایج این پژوهش نشان داد که بکارگیری مدل طراحی آموزش عمومی در آموزش طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان، موجب تغییرات مطلوبی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی آنان گردیده است
بررسی اثربخشی بسته آموزشی مهارت های یادگیری خودتنظیمی بر کاهش تعلل ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
207 - 216
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیمی بر کاهش تعلل ورزی دانشجو معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان شهر تهران انجام شد.روششناسی: روش پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشجو معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان تهران که در سال تحصیلی 1398-99 در پردیس ها این دانشگاه مشغول تحصیل بودند؛ با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای، بعد از غربالگری دانشجو معلمان دارای تعلل وری بالا و پایین، تعداد30 نفر گزینش و از طریق روش تصادفی ساده به دو گروه 15 نفری دردو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تعلل ورزیسالامون و راتبلوم (1984) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از شاخصه آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و به منظور پاسخگویی به فرضیه های تحقیق از آزمون های آمار استنباطی شامل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) انجام گرفت.یافته ها: نتایج «تحلیل کوورایانس» نشان داد؛ آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیمی تاثیر معنی داری بر کاهش تعلل ورزی دارد. همچنین میانگین نمره تعلل ورزی درفعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی و اجتماعی دانشجو معلمان در گروه آزمایش در مرحله پیش آزمون به ترتیب برابر با (53/28)، (80/23) و (40/37) بود و در مرحله پس آزمون مقدار آن به ترتیب (33/15)، (26/14) و(86/25) رسیده است، یعنی الگوی آموزشی مهارت های یادگیری خودتنظیمی تاثیر معنی داری بر کاهش تعلل ورزی در فعالیت های آموزشی مستمر و پایانی پژوهشی و فرهنگی و اجتماعی دانشجو معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان شهر تهران داشته است.بحث و نتیجه گیری: داده های پژوهش حاضر نشان داد، با بکارگیری و آموزش خودتنظیمی می توان تعلل ورزی دانشجومعلمان را کاهش داد.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازی های دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامه درسی و بازی های آموزشی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان 79 مفهوم، 24 زیرمقوله و 11 مقوله داشت. در این الگو، برای اهداف برنامه درسی 28 مفهوم، 9 زیرمقوله و 4 مقوله شامل رشد ذهنی کودک (با 2 زیرمقوله بهبود مهارت های شناختی و رشد ذهنی)، بهبود مهارت های اجتماعی و عاطفی کودک (با 2 زیرمقوله مهارت های عاطفی و شخصیتی و مهارت های اجتماعی)، بهبود انگیزه و آمادگی (با 2 زیرمقوله آماده سازی کودک و فعالیت کودک) و رشد معنوی و فرهنگی کودک (با 3 زیر مقوله رشد معنوی، رشد فرهنگی و رشد و توسعه کلی)، برای محتوای برنامه درسی 23 مفهوم، 6 زیرمقوله و 3 مقوله شامل آموزش شناختی (با 2 زیرمقوله آموزش آکادمیک و مهارت های ذهنی)، موضوع های اجتماعی و هنری (با 2 زیرمقوله مهارت های اجتماعی و آموزش هنری) و آموزش و رشد کلی (با 2 زیرمقوله موضوع های کلی و رشد جسمانی)، برای روش های یاددهی و یادگیری برنامه درسی 18 مفهوم، 5 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های گروهی و فعال (با 3 زیرمقوله آموزش از طریق بازی، آموزش گروهی و روش های فعال) و روش های فردی و مستقیم (با 2 زیرمقوله روش هنری و روش شناختی) و برای ارزشیابی برنامه درسی 10 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های غیرفعال (با 2 زیرمقوله مشاهده و روش های کتبی) و روش های فعال (با 2 زیرمقوله روش های عملکردی و روش های گروهی) شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درباره الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان جهت بهبود برنامه درسی مبتنی بر بازی مورد استفاده قرار گیرد.