مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
گفتمان
حوزههای تخصصی:
هدف ما در این پژوهش بررسی چرایی تحول و عدم تحول وضعیت زنان در دو گفتمان سلفی و شیعه است. ما در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه نشان خواهیم داد که اگرچه در گذشته و در گفتمان شیعه، همانند دیگر گفتمان های سنتی اسلامی زنان دارای جایگاه فرودست تری نسبت به مردان بودند،اما گفتمان شیعی با استفاده از نهاد اجتهاد توانست در وضعیت زنان تحول ایجاد نماید و بسیاری از نابرابری های موجود بین زن و مرد را از بین ببرد. این گفتمان شیعی توانست بسیاری از دال های گفتمان مدرن همچون آزادی، برابری، حق مشارکت و... را حول دال مرکزی عفاف گردآوری و در درون خود جذب نماید و از این طریق به معنادهی مجدد به این دال ها بپردازد. بر این اساس زنان در گفتمان تحول یافته شیعه بسیاری از حقوق همچون حق آزادی، مشارکت، برابری، و... را همچون مردان برخوردار گشتند و معانی این دال ها نیز دچار تغییراتی گشت؛ به عنوان مثال منظور از آزادی، آزادی ای است که با عفاف منافاتی نداشته باشد. گفتمان شیعی همچنین توانست تحولی عظیم در حوزه زنان ایجاد نماید، ولی گفتمان سلفی به دلیل دال های آن نتوانست به این مهم دست یابد.
بازنمایی زن در گفتمان کنش گران حقوق زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
165-191
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل گفتمان کنشگران موافق و مخالف ورزش و اشتغال زنان و بررسی بازنمایی زن در آن می پردازد و با روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کیفی و کمّی به این پرسش ها پاسخ می دهد: گفتمان های رقیب در حیطه ورزش و اشتغال زنان کدامند؟ زن در این گفتمان ها چگونه بازنمایی می شود؟ جنسیت چه تأثیری بر انتخاب های واژگانی سخنران دارد؟ داده ها به شیوه کتابخانه ای و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای گردآوری شده اند و شامل 16 متن سخنرانی در 5 سال اخیر است. بر مبنای نتایج، دو گفتمان اصلی تجددگرا و سنتی در رقابت هستند. مخالفین بیشتر به گفتمان سنتی و موافقین به گفتمان تجددگرا و گاهی به عناصر گفتمان سنتی برای اقناع مخاطب ارجاع می دهند. زن در گفتمان سنتی در قالب نقش های کلیشه ای مادری، همسری، کدبانوگری، خانه داری، فرزندآوری و فرزند پروری و موجودی وابسته به مرد بازنمایی می شود. در گفتمان تجددگرا علاوه بر نقش زن در خانواده بر نقش های اجتماعی او نیز تاکید می شود. دشواژه-هایی مانند زنا، چشم هرزهی هوسآلود مرد، تجاوزات جنسی، شغل روسپی گری، دلاّلان جنسی و غیره؛ همچنین واژه های ایدئولوژیک مانند انقلاب، عفت و عفاف و ارجاع به سن زن برای ازدواج تنها در گفتمان مردان دیده شد و مردان بیشتر از واژ های اسلام و مسلمان استفاده کرده اند.
تحلیل گفتمانی سیاست خارجی آیت الله خامنه ای (گفتمان تعامل گرایی ضد نظام سلطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
107 - 132
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی هر کشور رویکردها و ایستارهای آن را نسبت به نظام و روابط بین الملل نمایان می سازد. در جمهوری اسلامی ایران، نقش رهبری در سیاست خارجی، ویژه و برتر است. در این مقاله برآنیم تا دیدگاه ایشان به سیاست خارجی را در چارچوب گفتمان «تعامل گرایی ضد نظام سلطه» به بازخوانی، رویکردی که تاکنون چندان مورد بررسی قرار نگرفته بپردازیم. در این مبحث، چنین پرسشی به میان می آید که گفتمان سیاستِ خارجی جمهوری اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ایa چگونه صورت بندی می شود؟ (سؤال) از دید نگارنده، این موضوع در چارچوب گفتمان تعامل گرایی ضد نظام سلطه که از سوی خود ایشان نیز، بیان شده درک شدنی است. (فرضیه) با تحلیل گفتمانی بیانات مقام معظم رهبریa، می توان نشان داد که این گفتمان، دنباله رویکرد امام خمینی است و با محوریت تعامل گرایی ضد نظام سلطه قرار دارد. (هدف) رهیافت نظری پژوهش، نظریه تحلیل انتقادی گفتمان در برداشتی است که ارنستو لاکلا، شنتال موفه و نورمن فرکلاف از آن به دست داده اند. (روش) استواری سیاست خارجی بر دو بنیاد سلبی و اثباتی، برخورداری از ماهیتی مستقلانه و ضد سلطه، و بهره مندی از گرایش ایدئولوژیک – استراتژیک از دستاوردهای این مقاله است. (یافته)
تحلیل گفتمانی نقش دستگاه استنباطی گروههای تکفیری بر عملکرد آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۹
115 - 134
حوزههای تخصصی:
بذرهای افراط گرایی در اسلام، از آغازین سال های آن و با ظهور گروه هایی همچون خوارج، افشانده شد و به مرور، بارورتر گشت. امروزه، گروه های تکفیری با اقدامات خشونت بار گسترده، به نماد افراط گرایی تهدیدآفرین در سطح جهانی تبدیل شده اند و به وحشت همگانی از طریق ترور کم سابقه دامن زده اند؛ به گونه ای که در این راستا، اغلب افراد و گروه ها را از دم تیغ می گذرانند(مسئله)؛ موضوعی که نیازمند پژوهش های بیشتری است. این نوشتار درصدد پاسخ به این پرسش است: "بر اساس تحلیل گفتمان، تأثیر دستگاه استنباطی گروه های تکفیری بر عملکردشان چیست؟(سؤال) فرض بر این است: برداشت ظاهرگرایانه و گزینشی از نصوص،مولد عملکرد افراطی این گروه هاست(فرضیه)؛ از این رو، تبیین دلایل و ریشه های خشونت ورزی آن ها،مقصدی درخور توجه است(هدف). مقاله حاضر درصد است با تحلیلی گفتمانی (روش) توضیح دهد این نوع برداشت، منجر به غیریت سازی و غیریت پروری دوگانه موحد و مشرک می گردد. غیر و دیگری، سبب ایجاد جامعه و نظام ناسالم شده و در نتیجه، این گروه ها ادعا می کنند که در پی ایجاد نظام و جامعه ای پاک (خلافت اسلامی به سبک اسلاف) به عنوان دال مرکزی غایب و هژمون کردن آن از طریق جهاد علیه دیگری و طرد آن ها هستند؛ امری که در بطن خود،خشونت را به مثابه امری گریزناپذیر، تولید و بازتولید می کند(یافته).
تحلیل حکایت ذکر بر دار کردن حسنک با رویکرد تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
205 - 230
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایی نورویکردی است در مطالعات ادبی و فرهنگی که به بازنگری رابطه تاریخ و ادبیات می پردازد و بر موقعیت تاریخی متن به عنوان بستر تعامل گفتمان های مختلف و مناسبات قدرت تأکید دارد. در این مقاله، حکایت «ذکر بر دار کردن حسنک وزیر» که از جمله روایت های مهم تاریخ بیهقی ا ست با رویکرد تاریخ گرایی نو مورد ارزیابی قرار می گیرد تا نقش گفتمان و ایدئولوژی های مؤثر در این متن که به منظور پنهان کردن عاملیت حاکم در این ماجرا به کار می گیرد، بهتر نمایان شود. تحلیل این حکایت در دو بخش صورت گرفته است؛ بخش اول مربوط به مسعود غزنوی است که سکّان دار ماجرا بوده و در تلاش است تا کینه خود از حسنک را به صورت غیرمستقیم و به مدد حکمِ قدیمیِ خلیفه تلافی کند. بخش دوم نیز مربوط به بیهقی است که راوی حکایت بوده و به تأثر از گفتمان قدرت آن دوره، سخن را مطابق با میل سلطان جهت می دهد. او در بازگویی حوادث با قهرمان سازی و حذف مسعود در فرآیند گسست روایت، ضمن کم رنگ ساختن نقش او بر عاملیّت بوسهل افزوده و اَعمال مسعود را توجیه می کند .
بررسی فرآیند تکوین و دگردیسی گفتمان تصوف (با تکیه بر دال "توکل" در متون منثور متمکن صوفیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۲۹-۵۲
حوزههای تخصصی:
گفتمان کلان تصوف اسلامی نگرشی قدسی است که در بستر دین، در واکنش به گفتمان های معارض دیگر نظیر فقه، کلام، فلسفه و زهد شکل گرفت. در اواخر سده دوم، پس از درآمیختن کیمیای عشق با مس زهد، رهروان جریان صوفیانه، برخلاف دیگر جنبش های فکری و دینی فرهنگ و تمدن اسلامی، که قرآن را متنی فروآمده از آسمان به زمین و در حرکتی دیالکتیکی بین آسمان و زمین می دانستند، قرآن را متنی برای حرکت از زمین به آسمان، یعنی معراج صوفیانه، در نظر آوردند. با این تلقی، شاهد مواجهه گوناگون صوفیه با دال های مفهوم ساز، برجسته و پربسامد، به ویژه نشانه شناور «توکل» در گفتمان تصوف و نیز بقیه آثار صوفیه اعم از نثرهای متمکن و مغلوب هستیم. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی و رویکرد جفت گفتمان سا ز لاکلاو و موفه، دگردیسی های این دال شناور را در چندین نثر متمکن صوفیه به فارسی و عربی نشان داده ایم و از این رهگذر تأثر و تأثیرهای این چند متن را از یکدیگر تبیین کردیم.
سازوکار ترجمه ها در غرابت زدایی از گفتمان نقد و نظریه ادبی با تمرکز بر ارتباط «لحن»، «صدا» و «قدرت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
169 - 194
حوزههای تخصصی:
مقاله پیشِ رو قصد دارد به بررسی میزان تأثیرگذاری ترجمه ها در بیگانه نمایی گفتمان نقد و نظریه ادبی در ایران بپردازد. نظریه های جدید ادبی در ایران گاه با مخالفت هایی رو به رو بوده اند. این نظریه ها گاه به بیگانگی با سنت نقد ادبی ما و گاهی به نامفهومی و پیچیدگی متهم شده اند. جدا از دشواریِ بنیادین نظریه های ادبی و پیش زمینه هایی که دانستن شان باز هم فهم نظریه ها را دشوارتر می کند، به نظر می رسد گاهی ترجمه ها در دامن زدن به پیچیدگی و دشواری این نظریه ها سهیم بوده اند. «لحنِ ترجمه» به عنوان یکی از عناصر اساسی ترجمه، همواره برای نظریه پردازان و منتقدان این حوزه اهمیت داشته است. این گروه برآنند که مترجمان گاه با انحراف از لحنِ متن مبدأ و فراتر بردن سطح آن از سطح فهم عموم مخاطبان، می توانند در انحصاری کردن و خصوصی سازیِ یک حوزه دانشی نقش مهمی ایفا کنند و بدین طریق بر اقتدار گفتمان آن حوزه بیفزایند. در این مقاله با ارائه نمونه هایی از ترجمه های مربوط به نظریه های ادبی کوشیده ایم نشان دهیم که انحراف از لحنِ متنِ مبدأ (از طریق افراط در سره گرایی، کهن گرایی یا عربی گرایی) چگونه می تواند به ابزار تفوّق گفتمانی، اعمال قدرت بر مخاطبان و مقهورسازی ایشان تبدیل شود
تحلیل ستیز قدرت در شاهنامه و ایلیاد از دیدگاه فوکو (با تکیه بر خاندان لهراسپ و پریام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می رسد تا بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه هایِ زمانی و مکانی، گفتمان های بسیاری تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). جُستار حاضر با توجّه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و بویژه گفتمانِ قدرت در دو متن (خاندان لهراسپ و خاندان پریام) به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان ها، خاستگاه هایِ گفتمان ساز و گفتمانِ قدرت را بررسی کند. این پژوهشْ تحلیلی _ توصیفی، تطبیقی و نظریّه بنیاد است و نشان می دهد ساختار اصلی داستان لهراسپ را کلانْ گفتمان های هویّت دینی _ سیاسی، هویّت سیاسی و هویّت شاه شکل داده اند. ساختار اصلیِ داستان پریام را کلانْ گفتمان های هویّت طبقاتی خدایان، هویّت دینی _ سیاسی و هویّت فرهنگی _ ملّی (خانواده) شکل داده اند. این مقاله روشن می سازد که از ترکیبِ واحدهای گفتمان سازِ پُر بسامدی چون تقدیرگرایی، مقدّس بودن و ... گفتمان هویّت دینی _ سیاسی شکل گرفته و توانسته بر روی هویّت گفتمان های دیگر تأثیر بیشتری بگذارد. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیّت ها در این دو خاندان، گشتاسپ و پاریس می باشند، زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیّت های دیگر را تغییر و به سمت عقاید خود سوق دادند.
بررسی لایه ایدئولوژیک سبک شعر حافظ با تأمل بر طنز (از منظر تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع طنز در شعر حافظ، بارها مورد بررسی و تحلیل پژوهشگران قرار گرفته است اما هدف این مقاله آن است که نشان دهد، شعر حافظ از جمله، متون گفتمانی است که حامل ایدئولوژی است و در مواضعی چون طنز، این ایدئولوژی پنهان، بیشتر آشکار می گردد. پرسش اساسی که پژوهش حاضر به آن می پردازد، این است که تقابل دال های مرکزی شعر حافظ چون رند و صوفی در قالب طنز، چگونه به کشف لایه ایدئولوژیک سبکِ شعر او کمک می کند؟ این مقاله، بر این فرض استوار است که میان کاربرد ساختار بلاغی طنز در شعر حافظ با گفتمان حاکم روزگار، رابطه مستقیمی وجود دارد. در این مقاله، پس از تأمل بر روی چیستی لایه ایدئولوژیک سبک و معرفی نظریه تحلیل گفتمان، به عنوان ابزار تحلیل ایدئولوژی در متن، نشان داده ایم که یکی از مواضعی که ایدئولوژی در کلام حافظ، به طور کامل نمود می یابد، موضع طنزهای اوست. سپس به باز نمود طنز در شعر حافظ پرداخته ایم و برآن بوده ایم که طنزهای حافظ، با دو شیوه ناسازگاری واژگانی و ناسازگاری گفتمانی خلق شده اند. در پایان، این مقاله به این نتیجه می رسد که طنزهای ایدئولوژیک حافظ، اقتداربخش و تقویت کننده گفتمان آزاد منشی اند. این مقاله، به روش تحلیلی-توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است.
مبانی معرفت شناختی جهان فرهنگی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۳
141 - 172
حوزههای تخصصی:
جهان فرهنگی قرآن شالوده ساز اصول و قواعد ساختاری و شناختاری است که با اتکا بر جهان بینی الهی تفسیر جامعی از زندگی سعادت مند بشری در یک سازه منطقی ارائه می دهد. در این سازه، شاخص تمایز برای معرفت در نگاهی کثرت گرایانه دیده می شود که تمام جنبه های اکتسابی و فطری شناخت انسان و نیز عقل عملی او به عنوان مبانی معرفت شناختی مورد توجه قرار می گیرد. در جهان فرهنگی قرآن، دستگاه معرفتی چونان گفتمان های معاصر صرفاً بر نگاه آلی و تکسویه تجربی سامان نیافته، بلکه بر داده های متافیزیک نیز تأکید دارد که ضمن وجود ضمانت صدق، میزان خطاناپذیری اش از جمله در داوری های فرهنگی واجتماعی اندک است. در این حوزه، متناظر با حوزه هستی شناختی، نگاهی جامع حاکم است که هم به شیوه های مبتنی بر مشهودات بیرونی توجه دارد و هم شهودات درونی را از دایره نظر دور نمی دارد. وحی در این گفتمان به عنوان منبع خطاناپذیر قلمداد می شود و منابع و ابزارهای دیگر شناخت این جهان فرهنگی از جمله ادراک عقلی، حواس، تاریخ و ادراک حضوری در کنار وحی در رتبه بعدی قرار دارند که به این هویت گفتمانی انتظام ویژه ای می دهند.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان امام خمینی و دکتر علی شریعتی با رویکرد تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر شریعتی به عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی و امام خمینی به عنوان معمار انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران شناخته می شود. مقایسه گفتمان این دو متفکر در راستای کشف وجوه اشتراک و افتراق آنها اهمیت نظری و عملی فراوانی برای وضعیت فکری و سیاسی جامعه کنونی ایران دارد. با توجه به اهمیت گفتمان این دو متفکر معاصر، این مقاله با هدف پاسخ به این سوال که "بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان، شباهتها و تفاوتهای گفتمان امام خمینی و دکتر علی شریعتی چیست؟"به نگارش در آمده است. چارچوب مفهومی این مقاله مبتنی بر نظریه معنای لاکلاو و موفه می باشد و روش آن رویکرد تحلیل گفتمان است. بر این اساس، گفتمانهای امام خمینی و دکتر علی شریعتی در مقوله ها با چهارچوب تحلیل گفتمان در ابعاد معناد دهی به جهان، دال کانونی، دال برتر(هویت)، دال تهی، دقایق گفتمانی، اسطوره سیاسی، سوژه ها، سوژه های مثبت و منفی با توجه به منطق هم ارزی و تمایز و موقعیت های سوژه ای با همدیگر مقایسه شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اسطوره سیاسی گفتمان امام خمینی نفی وضع موجود، نفی نظام سلطنتی، نفی جدایی دین از سیاست و حکومت و نفی غیرسیاسی بودن حوزه ها و روحانیون و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی است. اسطوره سیاسی گفتمان دکترعلی شریعتی، نفی اسطوره های سیاسی موجود (مادی و مذهبی) و معرفی دموکراسی اسلامی(هدایت شده) به عنوان اسطوره سیاسی و حکومت سیاسی مطلوب برای جامعه ایران است.
مدیریت معنا در بحران کرونا(تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی ولیبرال دموکراسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
61 - 90
حوزههای تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم، نظم نوین جهانی بر اساس گفتمان لیبرال دموکراسی پایه ریزی شد و قدرت های بزرگ به دنبال مسلط کردن آن بر تمام جوامع به عنوان یگانه تفکر و الگوی حکمرانی بودند و حتی فرانسیس فوکویاما سخن از پایانِ تاریخ و حاکمیت نظام های لیبرال دموکراسی به میان آورد. با پیروزی انقلاب اسلامی، گفتمان اسلام شیعی مبتنی بر آموزه های مهدویت، به عنوان جریان سومی در جهان بروز پیدا کرد که به مرور چالش هایی را برای گفتمان لیبرال دموکراسی پدید آورد. این دو گفتمان که هر کدام بر یکسری اصول و مولفه های متفاوت و متضاد مبتنی بودند، در بحران کرونا منجر به بروز واکنش های متفاوت از سوی سیستم های متاثر از این دو گفتمان گردیدند که در معنابخشی به زندگی، تاب آوری اجتماعی، آرام بخشی به جامعه و کمک های مردمی به نظام سلامت و نهادهای حکومتی و دولتی در مهار آن و هدایت جامعه بروز پیدا کرد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، ضمن مقایسه دال های شناور و مرکزی این دو گفتمان، تمایز این دو گفتمان را در مواجهه با بحران کرونا را بررسی کرده و نشان می دهد که بروز بحران های جدی، تزلزل پایه های تمدنی غرب را آشکار ساخته است.
واکاوی نظریه نحو کاربردی در زبان عربی از منظر احمد المتوکل (مورد مطالعه: سطح کاربردشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور زبان به عنوان اصلی ترین عنصر انتقال پیام در زبان معیار در پژوهش های زبانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است بطوری که بخش مهمی از جدیدترین نظریات از قبیل ساختارگرا، نقشگرا و کارکردگرا به دستور زبان، چگونگی تحلیل ساختهای خوش ساخت و بدساخت دستوری و سایر عناصر درون زبانی و فراساخت های غیرزبانی مربوط می شود. سوالات پژوهش حاضر این است که مؤلفه های نظریه نحو کارکردگرا چیست؟ تفاوت آن با نظریه نحو سنتیِ زبان عربی و نقش آن در تبیین فرآیند ارتباط کدام است در این راستا، نگارنده در صدد است تا با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی رویکرد نحوی احمد المتوکل در سطح کاربردشناختی بپردازد. بر اساس این رویکرد، زبان اداتی است که برای تحقق ارتباط در جوامع بشری بکار گرفته می شود. از این منظر، ساختارهای نحوی و گزاره های زبانی در بافت های گفتمانی متعدد، حاوی معانی ویژه ای هستند که برای محقق ساختن اهداف ارتباطی معین بکار گرفته می شوند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که کاربست سطح کاربردشناختی نحو کاربردی که خود مبتنی است بر شناخت و درک دو سطح معناشناختی و ترکیبی می تواند سرفصل هایی واقع بینانه و متناسب با واقعیت زبان عربی و کاربرد آن در جامعه گویشوران این زبان ارائه نماید.
تحلیل گفتمان فرهنگ زیست محیطی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
127 - 106
حوزههای تخصصی:
تعامل انسان با محیط زیست در ایران به هزاران سال قبل بر می گردد، اما بحران محیط زیست پدیده بسیار متاخری است که محصول بی توجهی انسان به ظرفیت محیط زیست بوده است. در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان برخی گفتمان ها در ایجاد این بحران نقش مثبت و منفی داشته اند. گفتمان محیط زیست گرایی نیز در ایران مانند دیگر نقاط دنیا در پاسخ به این بحران پا گرفت. این گفتمان به شیوه های مختلف تلاش نموده خود را هژمونیک نموده و وارد فضایی کارزار گفتمانی شود. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل این گفتمان در ایران است. در این راستا محیط زیست گرایی را به منزله یک مفصل بندی در نظر می گیریم و به روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موف به تحلیل آن می پردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه گفتمان محیط زیست گرایی دارای تاریخی طولانی است، اما با توجه به مدرن بودن بحران محیط زیست که به طور مشخص از زمان پهلوی دوم آغاز شده و با پر رنگ تر شدن پیامدهای توسعه افراطی، این گفتمان امروزه در مواجهه با چنین مسئله ای در منازعه گفتمانی از موقعیت بهتری برخوردار است. بعد از انقلاب نیز با ادامه سیاست های توسعه ای از سوی دولت های مختلف این گفتمان در تقابل با گفتمان توسعه خود را مفصل بندی نموده و به شیوه های مختلف سعی در هژمونیک شدن دارد.
ساخت شکنی «هویت» در تمثیل پردازی های عرفانی از منظر نظریه گفتمان لاکلائو و موف (مطالعه موردی: هویت گناهکار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
5-26
حوزههای تخصصی:
نقش زبان در ساختن هویت، از مهم ترین بحث های نظری مدرن در باب هویت است. نظریه گفتمان لاکلائو و موف نیز با پذیرش این انگاره اساسی پساساختارگرایی ، تأکید می کند که «کیستی» یا «هویت» ، امری نسبی و غیرذاتی است و هویت ها را باید به مثابه «موقعیت های سوژگی» در یک ساخت گفتمانی فهمید که هیچ گاه نمی توانند برای همیشه تثبیت شوند. پژوهش پیش رو می کوشد با ارائه الگوی مناسبی از بررسی هویت در متون عرفانی، با اتکا به مبانی نظری و روش شناختی «نظریه گفتمان» نشان دهد چگونه کاربرد زبان تمثیلی در آثار عرفانی ، انگاره «معنای واحد» یا حضور «معنای قطعی» را متزلزل می کند و هویت «بنده گناهکار» را به عنوان یکی از سوژه های مهم متون عرفانی، به اشکال متفاوت بازنمایی می کند. بازنمایی هویت گناهکار در تمثیل های عرفانی قرن سوم تا هفتم، در سه گفتمان اصلی دسته بندی می شود: الف. گفتمان «دشمن و طغیانگر»: که در آن با بازتولید گفتمان قرآنی، برخی گناهان به منزله جنگ با خدا و گناهکار به منزله دشمن حق بازنمایی می شود؛ ب. گفتمان «بیمار و ناخلف»: با رویکردی اخلاقی، گناهکار فرزندِ ناخلف یا بیماری است که به مراقبت بیشتر نیاز دارد؛ ج. گفتمان «محبوب و خاص»: با ساخت شکنی رابطه گناه و محبت، گناهکار را «غلام خاص سلطان» یا «فرزند محبوب و زیبارو» بازنمایی می کند. بررسی تمثیل ها نشان می دهد در دوران تکوین تصوف، هویت گناهکار ماهیتی بیناگفتمانی دارد اما در آثار متأخرتر، به تدریج مفصل بندی تازه ای ارائه می شود که حاکی از تحول هستی شناختی مفهوم گناه از منظر صوفیه است و گاه حتی در تخاصم آشکار با سایر گفتمان های مسلط در جهان بینی اسلامی قرار می گیرد.
پژوهشی گفتمان شناختی در گستره کاربردها و کارکردهای نقش نمای "واو" در اشعار حافظ و گوته: کاربردهای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نمای گفتمانی "واو" از نوع نقش نماهای افزاینده و توصیفی است و مهم ترین، پیچیده ترین، خلاق ترین، گسترده ترین، پرکاربردترین، و کارسازترین عنصر گفتمانی در مدیریت گفتمان است. این پژوهش اکتشافی دارای دو مبانی معرفت شناختی، پژوهشی، و استدلالی در تحلیل کاربردها و کارکردهای نقش نمای "واو" بود: بهره وری از دیدگاه های پژوهشگران مطرح جهانی در این مطالعات و تحلیل پیکره های خلاق زبانی در عرصه شعر فارسی و آلمانی. این مطالعه الگوی کاربردی و کارکردی "واو" را در غزل های حافظ و اشعار گوته با استفاده از مدل وجوه گفتاری گفتمان شفرین (2006) بررسی نمود. تحلیل و بررسی دو پیکره شعری نشان داد که آن دارای نقش های اولیه و ثانویه است. کارکردهای اولیه واو در گستره اندیشگانی وجوه گفتاری گفتمان بوده و ایجاد روابط سه گانه زمانی، علت و معلولی، و موضوعی بین گزاره ها و اندیشه ها نتیجه استفاده از آن در دو اثر منظوم بود. علاوه بر نقش معهود آن یعنی عطف در کنار گستره های کاربردی و کارکردی فوق، کارکردهای گفتمانی ثانویه آن شامل کنش های امر، گزارش و روایت، بیان هدف، استنباط، استدلال، تاکید، توازن، گسترش، تضاد و مسئله انتظارات بود که در کتب دستور و فرهنگ لغات تحلیل نشده اند. افزون بر این، ترکیب وجوه اندیشگانی، کنش و اطلاعات از دیگر کارکردهای این نقش نما بود. و همچنین استفاده ترکیبی از آن با دیگر نقش نماها نیز بررسی گردید. و در پایان، با توجه به کشف نقش های متفاوت و منحصر به فرد برای واو، مجموعه ای از راه کارهای کاربردی در گستره های آموزشی، راهبردهای مدیریتی در گفتمان، پژوهش، تهیه و تدوین مطالب درسی، و فرهنگ نگاری پیشنهاد گردید.
رابطه بین حرکات بدنی معلم و پاسخ های غیرکلامی فراگیران به عنوان نمودهای مشارکت در کلاس های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویگوتسکی (Vygotsky) (1978) از مثال رفتار غیرکلامی یک کودک استفاده می کند و می گوید که اشاره کودک با انگشت یک رابطه بین شخصی را نشان می دهد و پس از درون سپاری در کودک یک رابطه درون فردی شکل می گیرد. هدف این مقاله این بود که گفتمان (Discourse) و رفتار های غیرکلامی مشابه در یک دوره زبان عمومی دانشگاه شیراز مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق از نوع کیفی و تئوری فرهنگی-اجتماعی به عنوان چارچوب نظری این تحقیق مورد استناد قرار گرفت. ابزارهای تحقیق عبارت بودند از: یک پرسشنامه، دو ویدئو ضبط شده، نظرسنجی دانشجویی، و یک مصاحبه هدایت شده (نیمه ساختاریافته) (Semi-structured) با استاد. در مشاهد ات تحقیق بویژه روی نحوه ارتباط متقابل استاد با دانشجویان در تدریس تاکید شد. 5 هفته اول دوره که دو جلسه 1:30 در هفته برگزار شد ضبط ویدئویی شد. نتایج این تحقیق راجع به رفتارهای غیرکلامی استاد مطابق با استانداردهای ترانسکرایب (Transcription conventions) مک نیل (McNeill) (1992) مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان دادند که رفتار غیرکلامی و رفتارهای تقلیدی استاد به عینیت بخشی زبان انگلیسی دانشجویان کمک کردند. رفتارهای غیرکلامی به دو دسته گرامر و واژگان تقسیم شدند. بنابراین، در این مقاله، نه تنها انواع مختلف رفتارهای غیرکلامی بلکه نقشهای آنها نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. این تقسیم بندی نشان می دهند که مدرس تلاش می کند تا زبان را عینیت بخشیده و کدگذاری کند.
تحلیل فرانظری دیرینه شناسی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۸۸)
197-220
بنیان های نظری فوکو، بارها با چرخش های قابل توجهی همراه بوده است. اما آنچه که تقریبا همه ی شارحان فوکو بر سر آن اتفاق نظر دارند، تقسیم بندی دوگانه ی دیرینه شناسی- تبارشناسی که به نوعی مکمل یکدیگر به حساب می آیند یا تقسیم بندی سه گانه ی دیرینه شناسی-تبارشناسی- اخلاق است. در این نوشتار، دیرینه شناسی فوکو با رویکردی فرانظری و براساس یک مدل تلفیقی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.این مدل ، منتخبی از منطق فرانظری ریتز مشتمل بر تحلیل برونی-اجتماعی، درونی-اجتماعی، برونی-فکری و درونی فکری نظریه و برنامه پژوهش نظری چلبی مشتمل بر چهار عنصر تحلیلی نظریه شامل لوازم ساخت نظریه، دامنه ی مدعیات نظری، کارکردهای نظریه و ساخت نظری) است. نتایج تحلیل فرانظری نشان می دهد که دیرینه شناسی، هرچند کمتر از تبارشناسی مورد توجه پژوهشگران قرار دارد؛ اما علاوه بر اینکه یک رویکرد نظری کارآمد برای پژوهش های تاریخی جامعه شناختی است و نگاهی متفاوت به جامعه، تاریخ، دانش و معرفت را ترسیم می کند، رویکردی روش شناختی با دستورالعمل ها و قوانین مجزا و با ساختاری سیال و منعطف نیز هست که می تواند در پژوهش های تاریخی جامعه شناختی به طور موثری مورد استفاده قرار گرفته و بدانها پویائی ببخشد. از مهمترین نقدهای وارده بر دیرینه شناسی می توان به مغفول گذاشتن پیچیدگی های سیاسی و تاریخی؛ ناکامی دیرینه شناسی دانش به عنوان سوژه ی جانشینی برای شناخت شناسی؛ خلاء فلسفی و امتناع از جستجوی منبعی معنی دار که بر اساس آن انسان بتواند تعین تاریخی پراکنده ی خودش را از درون آن بازیابد.
بازنمایی رسانه ای مناسک زیارت اربعین در ایران؛ سال های 1392 تا 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امام حسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابل ملاحظه ای برخوردار است. در سال های اخیر شکل تازه ای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیاده روی دسته جمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امام حسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت حاضر در رویداد اربعین، جایگاه اربعین را به عنوان یکی از عناصر اصلی ابراز هویت شیعی برجسته نموده و مشارکت مؤثر ایرانیان در این رویداد، مجرایی بسیار مناسب برای شناخت کنش های دینی ایرانیان به دست داده است، بررسی نحوهٔ بازنمایی این فعالیت جمعی و گفتمان هایی که حول آن شکل گرفته است و به این پدیده معنا می دهد در مقالهٔ حاضر مورد توجه قرار گرفته و تنوع بازنمایی های آن با مراجعه به متون نوشتاری مکتوب و دیجیتال انتشاریافته در رسانه های ارتباط جمعی (روزنامه ها، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری) در میدان جامعهٔ ایران در فاصله پنج سالهٔ 1392 تا 1396 به کمک رویکرد نظری و روشی تحلیل گفتمان لاکلو و موف و طی فرایند بررسی و تحلیل 1800روز مطلب، شناسایی شده است. با تمرکز بر شناسایی دال مرکزی، دال های پیرامونی و تفکیک ژانرهای روایت متفاوت، شش گفتمان شکل گرفته حول مناسک زیارت اربعین ارائه می شود که این رویداد را البته نه با قدرت برابر بازنمایی می کنند. دستاورد مقاله از نوع توصیفی و اکتشافی است که می تواند زمینه فهم اربعین به مثابهٔ یک پدیده اجتماعی و گفت و گو دربارهٔ دگرگونی های فرهنگی ایران معاصر و شناخت تنوّع و تکثّر جامعه پس از انقلاب اسلامی را فراهم سازد.
نشانه شناسی اجتماعی برساخت سوژه در رمان «هستی» از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان نویسی عرصه اعمال نفوذ و قدرت دیدگاه ها و گفتمان هایی است که بیشتر آن ها توسط نویسنده در متن اعمال می شوند. به همین دلیل آنچه در رمان های نوجوان از مفهوم نوجوانی شکل می گیرد، نه حقیقت نوجوان که تنها برساخته ای از آن در دل فرهنگ و اجتماع هر دوره است. آنچه در این میان با توجه به اهمیت مخاطب نوجوان ضرورت دارد، بررسی سوژه های پرداخته شده در این رمان هاست؛ سوژه های نوجوانی که می توان آن ها را نمونه های برساخته نوجوانی از دل فرهنگ و جامعه هر دوره زمانی خاص به شمار آورد. در این پژوهش نیز به بررسی برساخت سوژه در رابطه قدرت و گفتمان های مسلط و مقاومت در برابر آن پرداخته شده است. برای این منظور، براساس روش نشانه شناسی اجتماعی، نشانه ها در بافت اجتماعی (کنش های گفتاری، ارتباطی رفتاری و بدن) و بافت متنی (نشانه های زبانی، زیبایی شناختی)، به طور جداگانه بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد قدرت در این رمان، کنشی تعاملی است که منجر به شکل گیری سوژه زن مقاومت پیشه، در گذر از نوجوانی به جوانی می شود