مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اصحاب کهف
حوزههای تخصصی:
نگاهی به استفاده تمثیلی مولوی از داستان اصحاب کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان اصحاب کهف از مشهورترین داستانهای قرآن است که همه یا دست کم بخشی از آن مورد استفاده اغلب شعرا و نویسندگان قرار گرفته است. به سخن دیگر ردپای این داستان و شخصیتهای اصلی آن در اغلب متون نظم و نثر گذشته به چشم می خورد. ساختار داستان اصحاب کهف به گونه ای است که امکان نگریستن از زوایای مختلف را فراهم می سازد و به نویسنده یا شاعر اجازه می دهد تا به مقتضای نوشته یا نظم خود و بنا به مقصود و مفهومی که در پی انتقال آن است، برداشتهای گوناگونی از داستان ارائه دهد و یا برحسب ضرورت بخشی یا روشی از داستان ...
تحلیل ساختار روایت اصحاب کهف در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت، «عمل زبانی» با هدف انتقال معناست و تحلیل روایت، مطالعة اعمال، زندگی ها، سنّت ها، کشف شیوه های انتقال تجربه است. از اهداف خداوند در قرآن کریم، تربیت و معرّفی الگوست و روایت ها و قصص قرآنی، بدون تخیّل، دروغ و مبالغه در خدمت اهداف تربیتی و هدایتی قرآن قرار گرفته اند. بنابراین، قرآن از عناصر روایت بهره می برد تا هدف تربیتی خود را دنبال کند و بیش از آن، قصّه پردازی نمی کند. روایت اصحاب کهف از زاویة دیدِ تنها دانای کُلّ مطلق حقیقی بیان می شود و از این رو، بی نیاز به منبع یا شاهد، از جزئیّات داستان خبر می دهد. در معرّفی شخصیّت ها، تکیة روایت بیشتر بر نیّات درونی است تا افعال بیرونی و این شخصیّت ها (حتّی سگِ آنان) پویا هستند و به خاطر قدم نهادن در راه حق با کمال اختیار، مشمول رحمت و هدایت خداوند شده، به شرافت و حُسنِ انجام می رسند. در این فضا، حتّی غار محلّ مأوای آنان تقدّس می یابد و به عبادتگاهی مورد تأیید خداوند بدل می شود. زمان و مکان در روایت دقیقاً ذکر نشده است و گویی این واقعه، می تواند در هر صحنة تقابل توحید و شرک رخ دهد. حتّی زمان در این روایت، حول محور شرایط جامعه به دو عنصر «شرک» و «ایمان» تقسیم می گردد. استنتاج از روایت، بدون حاشیه و مقدمّه، به صورت برجسته بیان می شود و یکی از مهم ترین اهداف خداوند برای آوردن این روایت و سایر روایت های قرآنی، استنتاج هایی است که در جای جای روایت بیان می فرماید
بازنگری در دلالت شناسی ادله خاص قرآنی و روایی برپایی آستان های مقدس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
94 - 120
حوزههای تخصصی:
آستان های مقدس اهل بیت عصمت و طهارت^ یکی از ارکان و نمادهای دین داری پیروان مذهب امامیه است. برخی از آستان های مقدس، مانند آستان مقدس امام حسین× عملاً شاخص مذهب امامیه در بین مذاهب اسلامی است. با این حال، از دیرباز برپایی آستان های مقدس یکی از چالش های امامیه با مخالفان بوده است. مخالفان و موافقان علاوه بر ادله فقهی عام، مانند دلیل تعظیم شعائر در طرف موافق، و دلیل بدعت در طرف مخالف، به ادله خاص قرآنی و روایی هم تمسک می کنند. این مقاله صرفاً به ادله خاص با موضوعیت برپایی بنای بر قبور می پردازد و بررسی جامع همه ادله و اقوال در موضوع برپایی بنای بر قبور به طور کلی، و خصوص موضوع برپایی آستان های مقدس را هدف نگرفته است. بازخوانی، تعمیق و ارائه تقریری جدید از دلیل قرآنی برپایی آستان های مقدس، دسته بندی همه روایاتی که مخالفان به آن تمسک می کنند، همراه با نقد جامع دلالت آنها و پاسخ به اشکالات، از نوآوری های مقاله است. این پژوهش با روش فقه مقارن ارائه شده است تا مخاطب آن، اعم از امامی و غیرامامی باشد. نتیجه نهایی اثبات دلالت ادله خاص قرآنی و روایی بر مشروعیت، بلکه مطلوبیت برپایی آستان های مقدس است.
نقد تحلیلی آرای مستشرقان درباره اصحاب کهف با تأکید بر آموزه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
216 - 239
خداوند متعال در قرآن کریم برای رساندن مقصود خود به مخاطبین به کرات از قصه و داستان بهره برده است. یکی از داستان هایی که در قرآن کریم مطرح شده است، داستان اصحاب کهف است. مستشرقانی که به تحلیل قرآن کریم، از جمله داستان اصحاب کهف پرداخته اند، نظریات متفاوتی را در مورد این داستان مطرح نموده اند. تحلیل های متفاوت خاورشناسان در مورد داستان اصحاب کهف انگیزه ای ایجاد کرد که در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده شود که مستشرقین در مورد داستان اصحاب کهف چه نظریاتی را مطرح کرده اند؟ این نظریه ها با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد انتقادی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. برخی از خاورشناسان، این داستان را اسطوره و برخی دیگر آن را برگرفته از واقعیت و برخی آن را برگرفته از قصه های مسیحیان دانسته اند و این تفاوت رویکردشان نسبت به داستان اصحاب کهف منجر شده است که پیام های متفاوتی را از آیات برداشت کنند و برداشت های ناصوابی نیز داشته باشند. در این پژوهش ضمن مردود شمردن دیدگاه اسطوره انگاری داستان اصحاب کهف، روشن می گردد که حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله) این داستان را از مسیحیان نقل نکرده است؛ بلکه مسیحیان این داستان را که بر اساس واقعیت است، به خاطر رسیدن به اهداف شبهه ناک خود، تحریف کرده و در میراث دینی شان وارد کرده اند.
هنر و تربیت در شخصیت پردازی قصص سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۴
67 - 97
حوزههای تخصصی:
سوره کهف از جمله سوری است که چهار قصه را در خود جای داده است: قصه اصحاب کهف ، قصه صاحب دو باغ، قصه موسی(علیه السلام) و عبد صالح، و قصه ذوالقرنین؛ با دقت در قصص سوره می توان دریافت هر قصه متشکل از شخصی تهایی است که برخی دارای نقش اصلی و پررنگ، و برخی دارای نقش فرعی و کم رنگ هستند که در کنار، یا مقابل هم سبب حرکت و معرفی فضای داستان شده اند. این مقاله بر آن است تا با توجه به سبک متفاوت این سوره با سور مشابه، و هم چنین اهمیت نقش قهرمان و ضد قهرمان در هر داستان، به ترسیم شخصیت ها از دو بعد هنری و تربیتی بپردازد.
تطبیق ساختار بصری نگاره اصحاب کهف مکتب قزوین(سده 10ه.ق) با معیارهای تفسیر زیبایی شناسانه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون دیدگاه های متفاوتی از معیارهای اعتبار تفسیر زیبایی شناسی اثر هنری توسط نظریه پردازان علم هرمنوتیک ارائه شده است. از دیدگاه گادامر، معیار اعتبار تفسیر زیبایی شناسی نشان دهنده آگاهی ذهنی از هنر و ویژگی دیالوگی بودن آن است که این دیدگاه نشان می دهد که درک اثر هنری مستلزم درگیری پدیدارشناختی با موضوعات هنری است. در این مقاله نگاره اصحاب کهف ازآنجاکه مرتبط با افق فرهنگی و معنایی مشترکی بین ملل مختلف است، به عنوان نمونه اثر هنری برای تحلیل انتخاب شده است. هدف این نوشتار مطالعه ساختار بصری نگاره اصحاب کهف در تطبیق با معیار اعتبار تفسیر زیبایی شناسی دیدگاه گادامر است.پرسش پژوهش این است که باتوجه به معیار اعتبار تفسیر زیبایی شناسی از دیدگاه گادامر، چگونه می توان بر اساس بُعد تفسیری هرمنوتیک، ساختار بصری نگاره اصحاب کهف را تبیین کرد؟ این نوشتار با استفاده از روش پژوهش تطبیقی با رویکرد تحلیلی، تاریخی به مطالعه ساختار بصری نگاره اصحاب کهف در تطبیق با آرای گادامر به تفسیر هرمنوتیک معنا و تجربه زیبایی شناسی در این نگاره پرداخته است. به این ترتیب، مطالعه ساختار بصری نگاره اصحاب کهف از دیدگاه هرمنوتیک گادامر نشان داد که موضوع این نگاره که دربردارنده معنای کل اثر است، همواره ثابت است و در مرحله فهم، نگارگر با ادغام کلیت داستان این اثر هنری از طریق تفسیر برخی از جزئیات آن، در مسیر دیالکتیکی برای دستیابی به درک ساختار معنا و مفاهیم کلی شرکت می کند. از طرفی دیگر، بر اساس معیار اعتبار تفسیر از دیدگاه گادامر، معنای یک اثر، پیشینه و هویت فرهنگی خود را حفظ می کند؛ لذا باید باتوجه به این معیار به فهم اثر هنری پرداخت. بنابراین، ازآنجاکه هنر نگارگری هنری صرفاً شخصی محسوب نمی شود و بافرهنگ و تمدن ایرانی گره خورده است، لذا در انتخاب معیار اعتبار تفسیر باید به این موضوع توجه کرد.