مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقالی


۱.

مقدمه ای بر نقالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه روایات ملی طومار نقالی آداب نقالان پهلوانی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۲۹
نقالی در فرهنگ و ادب ایران پیشینه دیریازی دارد؛ ولی اسناد و اشارات مربوط به آن، از روزگار صفویان به این سو است. اندازه نفوذ گسترده این فن در میان عامه مردم از گزارشهای گوناگون و بعضا خیره کننده مجالس سهراب کشی بر می آید و در ادوار رونق و رواج آن (عصر صفوی تا میانه های عهد پهلوی) حتی بر ادبیات و هنر رسمی زمان نیز تاثیر گذاشته و شواهدی از شعر سخن سرایانی چون: سلیم تهرانی، صحبت لاری، قاآنی و ... و نیز برخی نگاره های شاهنامه نشان دهنده این نکته است. نقالی آداب و اصول ویژه ای داشته و علاقه مندان به این فن- در صورت بهره مندی از ویژگی هایی مانند: حافظه تیز، فصاحت و خوش صدایی- آن را نزد نقالان پیش کسوت می آموختند و می توانستند پس از مدتی صاحب طومار شوند و نقل بگویند. بعضی از این آیینها عبارت است از: ایستادن بر تختی در میان قهوه خانه یا نشستن بر صندلی، پیش خوانی، طلب صلوات در زمانهای خاص، استفاده از حرکات سر و دست و هماهنگی اندامها و لحن گفتار، به کارگیری منتشا (عصا)، بیت خوانی در میان نقل منثور، اجرای عملی بعضی صحنه های روایات، دوران زدن، رعایت تسلسل در نقل و ... .
۲.

ویژگی های روایات و طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه طومار نقالی ادب پهلوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
طومار، مجموعه ی منثورِ مدونی است که ماخذ اصلی نقالان برای داستان گویی آن ها به شمار می آید. حدودِ داستانیِ این متون غالباً از آغاز کار گیومرث تا پایان شهریاری بهمن، همای یا داراب است و نقالانِ پیش کسوت برای تدوین آن ها، افزون بر روایات شاهنامه، از اخبار منظومه های پهلوانیِ پس از فردوسی، بعضی منابع تاریخی، طومارهای کهن تر و نیز اندوخته ها و برساخته های ذهنی خویش هم بهره گرفته اند. طومارهای نقالی و داستان های متعدد و پر شاخ و برگ آن ها از نظر ساختاری و موضوعی، ویژگی هایی دارد که مهم ترین آن ها عبـارت است از: 1.ساختن داستان های تازه و تغییر و تصرف در روایات منابع پیشین؛ 2.الگوبرداری از داستان های شاهنامه، منظومه های پهلوانی و منابع تاریخی برای ساختن روایات جدید؛ 3. تکمیل نواقص و روشن کردن مبهمات داستانیِ ادب پهلوانی ایران؛ 4.عناصر سامی و اسلامی؛ 5. تاثیر زمان و مکان نقل و نگارش بر آن ها؛ 6. آشفتگی ترتیب و نظم روایی داستان ها؛ 7. جابه جایی اشخاص و داستان ها؛ 8. کم دقتی، نادرستی و تناقض داستانی؛ 9. تغییر و تفاوت نام ها؛ 10. شخصیت های نوظهور؛ 11. کسر/ پراکندگی شخصیت؛ 12. تکرار یک بن مایه در روایات گوناگون؛ 13.تکرار یک داستان؛ 14. بازگویی یک موضوع در داستانی واحد؛ 15. وجه تسمیه سازی و ریشه تراشی برای نام ها؛ 16. انتساب گفتار کسان شاهنامه به اشخاص دیگر. در این مقاله هریک از موارد یاد شده با آوردن نمونه هایی از متون مختلف نقالی، بررسی شده است.
۳.

بررسی جنبه های نمایشی ادبیات عامیانه با تأکید بر داستان امیرارسلان نام دار

کلیدواژه‌ها: قهرمان ادبیات عامیانه رمانس جنبه های نمایشی نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۶ تعداد دانلود : ۷۵۲
داستان «امیرارسلان نامدار» یک نقالی شبانه در خواب گاه ناصرالدین شاه قاجار بود که توسط نقال باشی دربارش ، نقیب الممالک، پرداخته و به قلم دختر شاه به رشته تحریر درآمد و علیرغم فضای اشرافی شکل گیری خود، به سرعت تبدیل به محبوب ترین و مشهورترین قصه عامیانه فارسی گردید. متاسفانه آثاری این چنین به دلیل ویژگی عامیانه بودن خود، هرگز آن چنان که باید و شاید مورد مطالعات ادب پژوهانه و خصوصاَ نمایش پژوهانه قرار نگرفته است. در این مقاله ابتدا به معادل اروپایی این گونه ادبیات که همان رمانس باشد پرداخته و سعی شده پاره ای از نظریات محقق بزرگ ادبی، نورتروپ فرای، در ساختار این داستان ها بیان شود، سپس به داستان اصلی یعنی «امیرارسلان نامدار» پرداخته شده است و به لحاظ نقاط برجسته نمایشی و قابلیت های تآتری مورد بررسی قرار گرفته است.
۴.

نقش صوفیه در گسترش آیینه ای نقالی و روضه خوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صوفیه روضه خوانی نقالی عزاداری محرم قصه خوانی روضة الشهدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۳ تعداد دانلود : ۱۸۷۵
این مقاله نقش صوفیه در گسترش قصه گویی، نقالی و روضه خوانی را در سه بخش دنبال می کند. در بخش اول به قصه گویی به عنوان یکی از کارکردهای اجتماعی تصوف می پردازد و علل مخالفت علمای دوره صفوی با قصه گویی را بازگو می کند. در ادامه، موضوع قصه ها و ارتباط آن با واقعه کربلا و چگونگی تطور مقتل خوانی به قصه خوانی در روضه الشهداء کاشفی و عکس العمل متفاوت عالمان رسمی شیعه در این باره بررسی می شود. در بخش دوم، به معرفی نقالی و دو صورت فرعی آن یعنی پرده خوانی و سخنوری پرداخته و قصه گویی صوفیه در کسوت نقالان در دوران صفوی را در آیینه اسناد و گزارش های سیاحان غربی نشان می دهد. همچنان که در دوره قاجاری نیز نقالی یکی از کارکردهای اصلی دراویش خاکساری و به خصوص فرقه عجم مطرح می شود. در بخش سوم، به نقش اصلی نقالان صوفی در گسترش روضه خوانی در دوران صفوی و قاجاری اشاره شده و نشان داده شده که نقالی مذهبی و گرایش به نقل واقعه عاشورا هم در ماده و هم صورت، عنصری صوفیانه است. این آیین ها به رغم مخالفت اولیه متشرعان با اقبال عمده عوام و خواص مواجه شده و از مهم ترین سنت های عزاداری به شمار می رود.
۵.

بررسی ساختاری زبان حماسی در طومار جامع نقالان معروف به هفت لشکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی زبان شناسی نقالی هفت لشکر زبان حماسی طومار جامع نقالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
زبان به مثابة شکل دهندة ساختمان داستان در تحلیل ساختار آن اهمیت ویژه ای دارد. براساس این دیدگاه، ساختار زبان و چگونگی کاربرد و ارتباط زیبایی شناسی و فرازبانی، نوع آن را در ارتباط با مضمون کلی اثر مشخص می سازد. زبان حماسی- که یکی از ارکان اساسی این متون است - قابلیت های ساختاری همچون به کارگیری کلمات، نحو کلام، لحن متناسب با فضا و حس حماسی در سطوح مختلف آوایی، لغوی و غیره را دارد. در ادب شفاهی نیز افزون بر زبان ساده و یکدست قصه ها، حضور نقالان و سخنوران و دخل و تصرف آنان با ورود عناصر جدید در تدوین طومارها، سبب شده است تا بیش از پیش زمینة استفاده از ظرفیت های زبان حماسی در پیوند با مضمون اصلی طومارها افزایش یابد. هفت لشکر نیز ازجمله طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که زمان کتابت آن به 1292ق بر می گردد. این اثر در اصل نام یکی از نبرد– روایت های مشهور نقالی است که به سبب شهرت بر یکی از طومارهای جامع نقالان نهاده شده است. در این مقاله باتوجه به مضمون کلی هفت لشکر، ساختار حماسی آن در دو سطح آوایی و نحوی بررسی شده است. استفاده از واج های انفجاری- انسدادی و ساختمان هجای کشیده در کنار کاربرد پربسامد مصوت کوتاه در سطح آوایی، وجود فضا و حس حماسی را برای خواننده بیشتر ملموس ساخته است. در ساختمان نحوی کلام نیز، تقدم فعل و جابه جایی دیگر ارکان جمله، هم نشینی عناصر هم نقش، فضاسازی با بهره گیری نقال از لحن نمایشی، شگرد های کلامی- حرکتی و تکنیک های شفاهی از جمله عناصر شکل دهنده زبان حماسی هفت لشکر است. همچنین، ویژگی های موسیقایی نقل شفاهی، همچون ارتفاع صوت و کاربرد مصوت های بلند و کشیده در پایان جملات سؤالی و ندایی به افزایش آهنگ خیزان کلام و در نهایت زبان حماسی آن منجر شده است.
۶.

بررسی و تحلیل آخر خوش شاهنامه با تأکید بر مبانی سنت شفاهی روایات حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقالی شاهنامه خوانی آخر شاهنامه حلقه سیستانی شاهنامه کردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه ضرب المثلها
تعداد بازدید : ۱۵۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۸۸
مثل «شاهنامه آخرش خوش است» مثلی معروف در فرهنگ عامه ایرانیان است که بار معنایی آن دو وجه مختلف دارد. غالب محققان این مثل را کنایه و اشاره ای طنزآلود به اتفاقی ناخوشایند در پایان اثر استنباط کرده اند(1). اما به نظر می رسد که لااقل در فرهنگ عامیانه و در ادبیات شفاهی نقالان، این مثل در حالت عکس نیز کاربرد داشته است. مقاله حاضر بر آن است تا با گزارش بنیادها و دامنه داستانی دو سنت نسبتاً مستقل «رسمی» و «غیر رسمی» روایات حماسی ایرانی، ضمن تأکید به وجه تعریضی مثل مذکور، پنجره ای تازه در استدراک برخی معانی و مفاهیم حماسی بگشاید. بدین منظور، مبحث اصالت و گستردگی سنت کهن شفاهی اساس کار این تحقیق قرار گرفته و بنا به ضرورت موضوع، ساختار و فرم دو شاخه تنومند از روایات شفاهی ایرانی یعنی «حلقه حماسی سیستانی» و «شاهنامه کردی» را که محتملاً از دسترس گفتمان تأثیرگذار «روایت رسمی» مصون مانده اند به بحث کشیده است. استنباط این تحقیق چنین است که مثل «شاهنامه آخرش خوش است»، در سطح درک و دریافت برخی راویان و حماسه خوانان از شاهنامه، در سنت روایت شفاهی، معنایی دگرگونه یافته است. همچنین این تحقیق نشان می دهد که روایت شفاهی شاهنامه گاه چه تفاوت های بنیادینی با روایت فردوسی پیدا کرده و این دو، از منظر ساختار و درون مایه، دارای اختلاف های چشمگیری هستند. بنابراین پایان خوش شاهنامه، در بخشی از سنت روایت شفاهی، به بازگشت قدرت به گروه پهلوانان شاهنامه و انتقام گیری آذربرزین فرزند فرامرز از بهمن، آخرین شاه کینه جوی کیانی اشاره می کند.
۷.

جستاری بر شاهنامه خوانی، نقالی و قصه پردازی در ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قصه پردازی ایرانیان نقالی شاهنامه خوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۴ تعداد دانلود : ۳۵۹۷
در ایران سنت قصه پردازی به دوره باستان باز می گردد. پس از نفوذ دین اسلام در میان ایرانیان به علت مغایرت موسیقی با شرع مبین، خنیاگران جای خود را به نقالان دادند و بازیگری و نمایش جای موسیقی را گرفت. با ظهور حکیم توس و خلق اثر همیشه جاویدش، شاهنامه خوانی نیز در کنار نقالی و قصه پردازی رواج یافت. در قرون پنجم تا هفتم با سرایش حماسه های مذهبی و تاریخی قلمرو نقالی و شاهنامه خوانی گسترده تر شد. در عهد صفویان این سنت مورد توجه خاص شاهان واقع شد و به وسیله ای در جهت تبلیغ مذهب شیعه، انسجام طوایف ایرانی و تقویت روحیه ی جنگاوری ایرانیان در برابر عثمانی ها مبدل گردید. اما پس از صفویه نقالی و شاهنامه خوانی ابزار سرگرمی و تفریح مردم در قهوه خانه ها بود، تا اینکه در روزگار ما با ظهور تلویزیون، رادیو و دیگر وسایل ارتباط جمعی و نیز در اثر عدم استقبال مردم از قهوه خانه ها، نقالی جای خود را به شیوه های جدید نمایش چون تئاتر داد. بنابراین در پژوهش حاضر کوشش می شود تا ضمن ارائه ی گزارشی از سیر تاریخی سنت قصه خوانی، نقالی و شاهنامه خوانی در ایران از گذشته های دور تا به امروز به بیان وجوه اشتراک و تفاوت های موجود بین این شیوه ها و تاثیر آنها در ادبیات فارسی پرداخته شود و نقش این گونه هنرها بر ایجاد و حفظ روحیه ی ملی گرایی در میان ایرانیان تبیین گردد. شیوه ی تحقیق در این جستار توصیفی، تحلیلی لست و گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع تالیفی و مقالات تحقیقی موجود در این زمینه صورت می پذیرد.
۸.

نقالی؛ گفتمان فرهنگ دینی در عصر صفوی واکاوی نقل دینی در منظومه زَرّین قَبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر صفوی نقالی گفتمان دینی زرین قبانامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : ۱۱۵۵ تعداد دانلود : ۸۰۰
زرین قبانامه، از سَراینده ای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دوره ی صفوی است. ناظم زَرّین قَبانامه، گاهی داستان های متن را از زبان پیر گوهرفروش و ترجمان نقل کرده است که قرینه ای بر شفاهی/ شنیداری بودن روایات منظومه به شمار می آید. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که: منظومه های نقالی- از جمله زرین قبانامه- چه نقش و تأثیری در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش، به شیوه ی تحلیلی و با روش کمی در گزینش داده ها، و با روش کیفی در تحلیل یافته ها، به بررسی موضوع مقاله پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است که نقالی راهی برای تبلیغ و ترویج مذهب در دوره ی صفوی بوده است. تاریخ نقالی در ایران نشان می دهد از قرن سوم هجری که ایرانیان به نقل داستان ها و حکایت های حماسی می پرداختند تا با نفوذ اعراب مبارزه کنند؛ با پیدایش گرایش شیعه و سنی که دو گروه مناقب خوان و فضایل خوان را دربرابر هم قرار داد، نقالی پیشه ای تأثیر گذار بر گفتمان دینی عصر خود بوده است؛ به ویژه در دوران صفوی که عصر رونق شاهنامه خوانان و نقالان است و گاه میان روایت های حماسی یلان و پهلوانان با مذهب رایج احساس تعارض ایجاد می شده است، نقالی، گفتمان فرهنگ دینی به شمار می آید.
۹.

تحلیل ساختار و الگوی نمایشی در «هفت لشکر» (طومار جامع نقالان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات نمایشی نقالی طومار جامع نقالان هفت لشکر ساختار نمایش رویدادگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۹ تعداد دانلود : ۴۷۵
هفت لشکر از جمله نمونه های «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که به وسیلة نقالی گمنام در سال 1292 هجری قمری کتابت شده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج بر یکی از طومارهای جامع نقالان نیز اطلاق شده است. جنبة روایی متن، عامل پیوستگی و ارتباط ادبیات و نمایش است. روایت داستان با حرکات نمایشی و قرار گرفتن راوی به جای اشخاص مختلف و تقلید حالات و حرکات آنان، روایت داستانی را به سمت روایت نمایشی هدایت می کند که به آن «داستان گویی نمایشی» گفته می شود. در این میان، گرچه نقال، در روایت خود به الگوپذیری از نقل های کهن نظر داشته است، امّا دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری او، زمینة جهت دهی نمایشی متن را فراهم ساخته است. بنابراین ظرفیت های نمایشی طومارها، ما را بر آن داشت تا در این مقاله به بررسی ساختار نماشی طومارجامع بپردازیم. براین اساس، در ابتدا با تعریف ساختار نمایش دراماتیک و بیان تفاوت میان این ساختار و ساختمان روایی طومار مورد نظر، درصدد تبیین الگوی ویژه-ای برآمدیم. نتایج حاصل از این پژوهش در نهایت ما را با کاربرد الگوی ساختاری بارت به شکل روایت و حوادث تودرتو به عنوان «اپیزود»، ساختمان نمایش رویدادگرای «روایت در روایت» و متفاوت با درام اوجگاهی در طومار جامع نقالان رهنمون ساخته است که به شکل جدول و نمودار نمایشی- روایی نشان داده شده است. این الگوی نمایشی، ساخت مایة نمایشی خود را در قالب افزایش کنش و بر هم افزود نقش ویژه ها بر روایت اصلی در قالب نمایش رویدادگرا آشکار ساخته است. همچنین بهره گیری از رویدادهای همگرا و گسترش نمایش در عمق و توجه مخاطب به چگونگی حوادث در طول درام به جای تمرکز بر پایان آن، از جمله ویژگی های تعلیقی برآمده از این نوع ساختمان نمایشی است.
۱۰.

خورشیدجویی اسکندر در اسکندر نامه نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامیانه اسکندرنامه نقالی اسکندر نماد خورشید یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۳۹۴
اسکندرنامه نقالی یکی از معروف ترین آثار در گستره ادبیات عامیانه است که با بهره گیری از اساطیر، وقایع تاریخی و باورهای روزگار خود، داستان اسکندر را بازآفرینی کرده است. بخش پایانی این اثر، رفتن امیر کبیر برای تصرف خورشید، خوانشی متفاوت را از بن مایه جاودانگی در بیانی نمادین ارائه می دهد. ژرف ساخت این بخش همانندی های بسیاری با روایت تاریخی حمله اسکندر به ایران دارد. این پژوهش تلاش کرده است تا با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، ضمن واکاوی و تحلیل رمزها و اشارات موجود در این بخش، با تبیین ارتباط نمادها با روایت تاریخی حمله اسکندر به ایران و با بهره گیری از رویکرد روان شناسی تحلیلی یونگ چگونگی باور جمعی ایرانی درباره اسکندر را بررسی کند.
۱۱.

مقایسه عناصر اجرایی در نقالی و تعزیه خوانی

کلیدواژه‌ها: نقالی تعزیه عناصر اجرایی نمایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۴۵
نقالی شاهنامه و تعزیه خوانی از هنرهای بومی ایران هستند که از دیرباز تاکنون طرفداران بسیاری داشته اند. این دو هنر، عناصر اصلی نمایش را یکجا به روی صحنه می برند و گزارشی هنرمندانه و موسیقایی از جدال های تاریخی - مذهبی و پهلوانی ارائه می کنند. جستار حاضر با شیوه توصیفی- مقایسه ای، دو هنر نقالی و تعزیه خوانی را از دید عناصر اجرایی مورد سنجش قرار می دهد. دو هنر مذکور دارای شباهت هایی همچون: تقسیم دوگانه آواها یعنی: 1. «آواهای مختلف نقال در نمایش» و 2. «تقسیم بازیگران تعزیه به دو دسته مخالف خوان و موافق خوان»، «ایجاد جریان موضوعی واحد در زمینه  ستیز حق و باطل و خیر و شر» و «همچنین نگاشتن نمایش صحنه در نسخه و طومار» است. از سوی دیگر، تعداد بازیگر، چهره ظاهری بازیگران، داشتن لباس مخصوص و موسیقی میان متن از وجوه افتراق بین دو هنر نقالی و تعزیه است. یافته های پژوهش این انگاره را نیز سامان می دهد که تعزیه، گونه ای منشعب از هنر نقالی است. اما نمایش تعزیه به واسطه جریان یافتن آیین و مذهب در جوهره آن، در میان مردم بیشتر جلوه یافته و صورت ساخته پرداخته آن، روند رو به رشدی را طی کرده است و نسبت به نقالی، نمود شکوهمندتری را در عناصر اجرایی داشته است.
۱۲.

بررسی نمادهای تصویری هنر شیعی در نقاشی قهوه  خانه ای

کلیدواژه‌ها: نقاشی قهوه خانه ای هنر شیعی نمادهای تصویری نقالی تعزیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۷۲۲
نقاشی قهوه خانه ای از جمله هنرهایی است که از بطن جامعه و توسط نقاشان مکتب ندیده ای بوجود آمد که هر کدام از آن ها در حرفه های مختلف مثل کاشی سازی، گچ بری، و... فعالیت می کردند. در این نوع نقاشی شاهد مضامین مذهبی و غیر مذهبی هستیم که بدون تکلف و در نهایت سادگی به تصویر کشیده شده اند. در قهوه خانه ها نقالانی حضور داشتند که به بیان داستان های مذهبی، ملی و حماسی می پرداختند، نقاشان قهوه خانه ای متأثر از این داستان ها، برداشت خود را با تکیه بر قوه خیال شان به تصویر می کشیدند. در این مقاله به نقش ها و عناصری پرداخته شده که به صورت نمادین یادآور اعتقادات شیعی است، از آن جمله می توان به اشیاء، حیوانات و رنگ هایی اشاره کرد که نقاشان قهوه  خانه ای در کار خود از آن ها بهره جسته اند. هدف از انجام این تحقیق بررسی نمادهای تصویری هنر شیعی در نقاشی  های قهوه خانه ای است. پژوهش حاضر به روش توصیفی  تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای می باشد. در این راستا ابتدا استفاده از عناصر شیعی در هنر، و علل ورود آن ها به این وادی بررسی شده و پس از آن، به نمادهای موجود در نقاشی قهوه خانه ای پرداخته شده و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ریشه ی این عناصر به حکومت آل بویه باز می گردد زیرا آنان شیعه و پیرو امام علی بودند. و تاثیر آن بر روی مردم، تقویت روحیه میهن پرستی و دفاع از سرزمین و اعتقاداتشان بود.
۱۳.

نشانه شناسی تطبیقی آیین سوگ سیاوش و مجلس تعزیه امام حسین (ع) بر پایه اندیشه های فردینان دوسوسور

تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۶۷
نقالی و تعزیه، از هنرهای نمایشی بومی ایران هستند که در بستر زمان در سراشیبی های بسیاری قرار گرفته اند، اما بااین حال، در ردیف اصلی ترین و پرسابقه ترین هنرهای دوره باستانی و عهد اسلامی محسوب می شوند. مطالعه حاضر با شیوه توصیفی-مقایسهای ابعاد نشانه شناسی از دیدگاه سوسور در عناصر اجرایی و داستانی را در دو هن ر نق الی (طومار سیاوش) و تعزی ه [شهادت امام حسین (ع)] مورد سنجش قرار می دهد ت ا می زان تفاوت ه ا و مش ابهت های ای ن دو هن ر مش خص گ ردد. یافته های این پژوهش نشان داد که دو هنر نقالی و تعزی ه از بُعد اجرایی دارای شباهت هایی چون تقسیم دوگانه آواها؛ ایجاد جریان و موضوعی واحد در زمینه ستیز ح ق و باطل و همچنین نگاشتن دیالوگ صحنه نمایش در نسخه و طومار هستند و در بُعد داستانی نیز دارای مشابهت هایی چون درونمایههای یکسان، روابط علّی و معلولی قوی، تعلیقه ای ذات ی و تنوع کشمکش هستند. از وجوه افتراق تعزیه خوانی نس بت ب ه نق الی دربُع د عناص ر اجرای ی می توان به تعدّد بازیگران، فیزیک ظاهری آنان، الزام ب ه داش تن لب اس مخصوص و موسیقی همراه با متن اشاره نمود و در زمینه عناصر داستانی نیز می توان ب ه متنوع بودن لحن، واقع نمایی ساختاری، تفاوت زاویه دید و جنبه های مشترک صحنه با مضمون اشاره کرد.
۱۴.

معرفی یک طومار کهن نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طومار طومار نقالی شاهنامه هفت لشکر خاندان رستم نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۴۰۶
طومارهای نقالی بخش مهمی از ادبیات داستانی عامه را تشکیل می دهند که تاکنون به شکل شایسته و بایسته ای به آن ها پرداخته نشده است. در متن طومارها گاه برخی نکته ها و روایت های بسیار کهن وجود دارد که در شاهنامه و نیز منظومه های پهلوانی پیرو شاهنامه نیامده است. آشنایی با این روایت ها در درک دقیق تر متون حماسی و پهلوانی بسیار مؤثر است. ازاین رو، گردآوری، نگهداری، تصحیح علمی و انتشار این طومارها بسیار ضروری است. باتوجه به همین ضرورت نگارندگان این مقاله اقدام به تصحیح متن یکی از طومارهای کهن کرده اند. این طومار که دست نوشت آن به شماره ثبت 5/35098 در کتابخانه ملی نگهداری می شود، در سال 1208ق در تهران کتابت شده است. طومار مذکور از زوایای مختلف اهمیت دارد که ازجمله می توان به برخی نکته های داستانی آن اشاره کرد. در مقاله حاضر برخی از ویژگی های این طومار به ویژه نکته های داستانی تازه آن بررسی شده است.
۱۵.

عناصر و سنت های عیاری در داستان رستم یکدست/ کُله دست (براساس طومارهای نقالی و داستان های عامیانه پهلوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عیاری نقالی داستان های حماسی رستم یکدست/کُله دست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۱۱
عیاری که قدمت آن در ایران به پیش از اسلام می رسد، پدیده ای اجتماعی سیاسی به حساب می آمد که خاستگاه اصلی آن، جامعه پیشه ورِ شهری بود. این طبقه، در میان توده مردم چنان جایگاهی داشتند که بیشتر قهرمانان داستان های عامه را عیاران تشکیل می دادند. نفوذِ کار و کردار و اعمال عیارانه، صرفاً منحصر به این گونه داستان ها نمی شد، بلکه در منظومه های پهلوانی پارسی نیز، گاه گاهی، آثار و نشانه هایی از آن را می بینیم. با رواج نَقل و نقالی در ایران، نفوذ ادبیات عیاری در داستان های حماسی و پهلوانی شدت گرفت و اوج حضور این گونه ادبیات را در پیدایش چهره ای نوظهور به نام رستم یکدست/ کُله دست شاهدیم. این چهره نوظهور که ساخته و پرداخته ذهنِ خلاق و عامه پسند نقالان بود، قهرمانی است که روبه روی رستم و ایرانیان می ایستد و سیمای پهلوانیِ قوم ایرانی را به چالش می کشد. نگارنده با بررسی تاریخ و ادبیات عیاری در ایران و جهان اسلام، سعی بر آن دارد تا مؤلفه های عیاری را در اعمال و رفتار رستم یکدست/ کُله دست به تصویر بکشد و علاوه بر آن، با تحلیل ذاتِ دوگانه عیاری در تاریخ اجتماعی و سیاسی، شخصیت دوگانه رستم یکدست را بررسی کند.
۱۶.

رساله ای در نقد نقّالی از دوره قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۶۹
در کتابخانه مجلس نسخه ای به شماره 13415 وجود دارد که بخش نخست آن در باره نقّالی است. نویسنده این رساله جواد اصفهانی نام دارد و بنابر قرینه ای که از خود متن به دست می آید، آن را در دوره سلطنت مظفرالدین شاه قاجار نوشته است. موضوع این رساله نقد و نکوهش نقّالی (در معنای عام داستانگزاری) است و نویسنده به استناد دلایلی، در یکی از ادوارِ اوجِ رونقِ نقّالی به رد و انکار این فن پرداخته که در نوع خود کم نظیر و بسیار جالب است. در این مقاله، متنِ بخش اول رساله جواد اصفهانی، تصحیح و سپس برخی نکات و اشاراتِ مهم آن در باره نقّالی استخراج و بررسی شده است. موضوعاتی نظیر علل مخالفت نویسنده با داستان گویی، معرفی یکی از نقّالان عصر قاجار، شیوع داستانگزاری از دوره معاویه به بعد، دلبستگی شنوندگان به داستان ها و شخصیت های نقّالی، ناتمام گذاشتن داستان در آداب نقّالی، درآمد روزانه یکی از نقّالان در شهر سبزوار در عصر قاجار، ترکیب «چراغ اللّه» در اصطلاحات داستانگویان و افسانه ابوالقاسم کرگانی و فردوسی.
۱۷.

تأثیرپذیری متون نقّالیِ شاهنامه از عناصر صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقالی ادبیات صوفیانه دراویش عجم خاکساریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۹
سنّت نقّالی به معنای خاص آن احتمالاً چند صد سال پیش از حکومت صفویه در ایران وجود داشته است، ولی دوره رواج واقعیِ نقّالی به عهد صفوی بازمی گردد. نقّالی به انواع گوناگونی چون پرده خوانی، حمزه خوانی، شمایل خوانی، صورت خوانی، قوّالی و روضه خوانی تقسیم می شده است، اما  مهم ترین و جذاب ترین نوعِ نقّالی را شاید بتوان نقّالی شاهنامه و داستان های حماسی دانست. اگرچه ریشه قصه های اینگونه نقّالی (نقالی شاهنامه و قصه های پهلوانی) برآمده از سنّت ها و روایت های پهلوانیِ کهن پارسی است، ویژگی اصلی و بارزِ آن ها تأثیر پذیری از باورها، اعتقادات و ارزش هایِ نقّالان و مخاطبانِ اینگونه از نَقل هاست. از جمله این باورها و اعتقادات، آموزه های صوفیانه و درویشی است که به علت رواج صوفی گری در عصر صفوی و قاجار (دوره رواییِ نقّالی)، و مهم تر از آن، نَقلِ اینگونه داستان ها توسط دراویشِ فرقه عجم و خاکساریه در روایات/ متونِ نقّالی شاهنامه وارد شده اند. با بررسی روایاتِ مکتوبِ نقّالی می توان به روشنی اثرپذیری آن ها را از سنّت ها و عناصر صوفیانه مشاهده کرد؛ سنّت ها و عناصری مانند پوشیدن جامه درویشی، توبه، زهد، ریاضت و چلّه نشینی، مرگ اختیاری، و انواعِ کرامات توسط برخی پهلوانان و شاهانِ حماسی.
۱۸.

شکل گیری نمایش ایرانی از جهانی دایجتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دایجسیس میمسیس روایت شناسی نمایش ایرانی نقالی تعزیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۵۷
مفهوم دایجسیس (نقل) نخستین بار توسط افلاطون در مقابل میمسیس (تقلید) مطرح شد. سپس ارسطو اصطلاح میمسیس را به حوزه درام وارد کرد و به توصیف آن در مقابل هنرهای اپیک (روایی) پرداخت. در دوران معاصر، مبحث دایجسیس و میمسیس در حوزه روایت شناسی بار دیگر موردتوجه قرار گرفت و به واژگانی کلیدی برای تمایز میان روایت کلامی و درام بدل شد. در نمایش سنتی ایران اما، دایجسیس و میمسیس کاملاً درهم تنیده شده است. در این مقاله، با استفاده از مستندات تاریخی، به روش توصیفی- تحلیلی، روند شکل گیری نمایش بومی از سنت های داستان گویی در ایران مورد بررسی قرار می گیرد تا از این راه روند انتقال راهکارهای نقلی به زبان نمایشی و پیوند دایجسیس و میمسیس در درام ایران دنبال شود. برای این منظور، نحوه ارائه عناصری چون شخصیت، دیالوگ، مکان و زمان در نقالی و تعزیه مورد بررسی قرار می گیرد تا نشان داده شود چگونه ارائه داستانی این عناصر، امکان ظهور دایجسیس در درام را ممکن می کند. در پایان، مبحث دایجسیس و میمسیس در روایت شناسی مورد بازنگری قرار می گیرد تا برخلاف ادعای روایت شناسان اولیه، ثابت شود این دو اصطلاح نه تعاریفی برای جدا کردن درام از روایت، بلکه ویژگی هایی در درون هر دو می تواند باشد.  
۱۹.

روایت نقّالان از داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقالی شاهنامه فردوسی رستم و سهراب ادبیات عامه قرینه سازی دلیل تراشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
هنر نقالی یکی از شاخه های مهم ادبیات عامه، بازتاب دهنده تجربه های بازسازی شده از حماسه های ملی و پهلوانی است. نقالان می کوشند با ساده ترین تعابیر و باز سازی جذاب ترین وقایع، اجزای مختلف داستان ها را متناسب با ذهنیت مخاطبان به نوعی تغییر دهند یا تکمیل کنند. به این ترتیب بر هسته اصلی داستان، شاخ و برگ های درهم پیچیده ای تنیده می شود. در این تحقیق ضمن مروری کوتاه بر پیشینه سنت نقالی، سازوکار روایی نقالان در دو محور اصلی: 1- قرینه سازی 2- دلیل تراشی بررسی شده است. بخش قرینه سازی نقالان از وقایع این داستان نیز در سه موضوعِ اسب پهلوان، دل باختگی و نیز به کارگیری اصطلاحات و مفاهیم دینی مصداق می یابد. همچنین در بخش دوم تحقیق در سازوکار دلیل تراشی به روش تطبیقی، مشخص خواهد شد که موضوعات داستانی مانند ربوده شدن رخش، وصلت با تهمینه، قول ازدواج سهراب با دختر افراسیاب، مجادله رستم با کاوس و رویارویی رستم و سهراب، زمینه ای است که نقالان در طومارها به توجیه و مدلل جلوه دادن وقایع داستانی می پردازند. نتایج این تحقیق به بررسی جامعه شناختی ذوق هنری نقالان و مخاطبان و شناسایی مهارت های روایی نقالان کمک می کند.
۲۰.

بررسی تحلیلی روایتی نقّالی از «فرامرز نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره باروری راویان نقالی فرامرزنامه حماسه سرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۷
فرامرزنامه یکی از منظومه های ارزشمند و نسبتاً مفصّل پهلوانی پس از شاهنام ه فردوسی است. درنگ در تاریخ فرهنگ و ادب ایران نشان می دهد که اخبار مربوط به فرامرز به گونه ای بسیار گسترده در روایات مکتوب و شفاهی موجود است. داستان های این پهلوان به گونه ای پراکنده در شاهنامه، منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه، منابع مکتوب و روایت های نقّالی و شفاهی حفظ شده است که در مجموع حلقه روایات فرامرز را در ادبیّات حماسی ایران تشکیل می دهد. در منطقه کوهمره سرخی فارس چهار روایت شفاهی از منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه موجود است که از این میان دو روایت «برزونامه» و «بانوگشسب نامه» در میان برخی از قصّه گویان و راویان رواج دارد؛ امّا دو روایت «فرامرزنامه»و «شهریارنامه» در ذهن و زبان مردم جایگاهی ندارد. این دو روایت تنها به وسیله مسن ترین و معروف ترین نقّال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین  بازمانده نقّالان و راویان منطقه- روایت می شود. روایت نقّالی فرامرزنامه در این منطقه، آمیزشی از حماسه و باورهای اساطیری بومیان منطقه است که واکاوی آن افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ مأخذی ثبت و بررسی نشده است، بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه را نشان می دهد. در این جستار نگارنده به مباحث زیر پرداخته است: 1- گزارش روایت نقّالی و سپس بررسی   تفاوت ها و شباهت های روایت مکتوب و روایت نقّالی2- بررسی چگونگی اثرگذاری باورها و اسطوره های بومیان منطقه بر روایت نقّالی. 3- بحثی درباره سراینده اثر بر پایه روایت نقّالی.