آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

بررسی سبک شناختی آثار ادبی به منزله ابزاری برای کشف روابط بین عناصر سازنده متن، زمانی ثمربخش خواهد بود که نسبت اثر با ذهنیت هنری شاعر از یک سو و اوضاع فرهنگی - اجتماعی زمان خلق اثر، از سوی دیگر سنجیده شود. اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری زمانه ای است که ایران آبستن دگرگونی هانی شگرفی سیاسی و اجتماعی است. روی کار آمدن سلسله صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع شرایط فرهنگی را برای شاعران به گونه ای رقم زد که تا پیش از آن عصر، سابقه نداشت. بابا فغانی شیرازی از شاعران نام آشنای نیمه دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری در همان اوان می زیست. از لحاظ ادبی دوره او، دوره افول سبک عراقی و پیدایی طرزی نو بود که در روزگار ما آن را با عنوان «سبک هندی» می شناسند. بابا فغانی شیرازی از معدود شاعرانی است که قضاوت اغلب منتقدان و شاعران درباره او یک سویه است. کمتر منتقدی را می توان یافت که در تذکره یا در خلال مباحث انتقادی، زبان را خصمانه به نکویش یا جانبدارانه به ستایش بابا فغانی نگشوده باشد. به تعبیری ساده، گویا قضاوت درباره بابا فعانی حد وسط ندارند. شاعران و سخنوران پس از او، یا او را می ستایند یا او را و شعرش را خوار می شمارند. این نوع نگرش به فغانی، باعث شده که او را در کانون ادبی روز گارش فردی موثر بدانیم. پیروزی اغراق آمیز وی از حافظ و تلاشش برای پای ریزی شیوه ای نو در غزل باعث شد که نگارنده در صدد بررسی سبکی دیوان او برآید و نتیجه را در این جستار عرضه کند.

تبلیغات