فیزیولوژی ورزشی

فیزیولوژی ورزشی

فیزیولوژی ورزشی زمستان 1388 شماره 4 (پیاپی 25) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نیمرخ آنتروپومتریکی آمادگی جسمانی و مهارتی پسران 10 تا 20 سال و ظرفیت های قهرمانی شهرهای منتخب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی قطب بندی رشته های ورزشی شهر های ایران آمادگی جسمانی- مهارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۸۸
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت زمینه های ورزشی (عوامل آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و مهارتی) پسران 10 تا 20 سال پنج شهر کشور بود تا بر این اساس رشته های ورزشی مناسب هر شهر شناسایی شود. بدین منظور 230 نفر از پسران شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، اردبیل و بابلسر (در مجموع 1150 پسر در چهار گروه سنی 10 تا 11 ، 12 تا 14، 15 تا 17 و 18 تا 20 سال) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. متغیرهایی مانند قد، وزن، شاخص توده بدن، قدرت پنجه دست و قدرت عمومی، انعطاف پذیری، توان انفجاری پاها، استقامت بی هوازی، توان هوازی و آزمون های مهارتی حمل توپ با دست، حمل توپ با پا و تبادل توپ تنیس با دیوار در آنها اندازه گیری شد. برای مقایسه هر کدام از متغیرها بین شهر های مختلف از روش ANOVA و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. یافته های پژوهش علاوه بر ارائه نیمرخ سلامتی، آمادگی جسمانی و مهارتی گروه های مورد مطالعه، تفاوت های معنی داری را بین برخی متغیرها در میان شهر ها نشان داد، به طوری که بعضی از شهرها برتری هایی از لحاظ عوامل آمادگی جسمانی و مهارتی داشتند. بر این اساس و با عنایت به خصوصیات جسمانی و مهارتی مورد نیاز رشته های ورزشی مختلف، به نظر می رسد بابلسر در رشته های ورزشی از جمله والیبال، بسکتبال، هندبال، واترپولو، کشتی، جودو و قایقرانی؛ اصفهان در رشته های ورزشی مثل پرتاب ها، شنا، فوتسال، فوتبال، دوهای نیمه استقامت، گروه ورزش های راکتی و گروه ورزش های رزمی؛ اردبیل در رشته های ورزشی از جمله دوهای استقامت، اسکی آلپاین و صحرانوردی، فوتبال و گروه ورزش های راکتی و مشهد در رشته های ورزشی مثل دوچرخه سواری استقامت، دوهای استقامت و نیمه استقامت دارای اولویت نسبی هستند. همچنین مقایسه نتایج تحقیق با طرح آمایش سرزمین و قطب بندی رشته های ورزشی نشان داد که یافته های تحقیق حاضر با نتایج طرح های مذکور در بعضی موارد همخوانی ندارد. در مجموع، اطلاعات این طرح می تواند زمینه مناسبی را برای سرمایه گذاری هدفمند بخش های اجرایی ورزش کشور در عرصه ورزش قهرمانی فراهم آورد.
۲.

تغییرات هورمون رشد و حجم پلاسما در ورزش با شرایط آبزدایی و آبگیری طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هورمون رشد آب گیری طبیعی وضعیت آب گیری آب زدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
به منظور تعیین تغییرات هورمون رشد و حجم پلاسما در ورزش با شرایط آب زدایی (دی هیدراسیون) و آب گیری طبیعی(یوهیدراسیون)، 10 فوتبالیست مرد داوطلب با میانگین سنی 57/1±24سال، وزن80/3±77/71 کیلوگرم و قد 37/4 ±3/177 سانتی متر در دو جلسه تمرینی مشابه (30دقیقه دویدن با شدت60 % درصد از حداکثر ضربان قلب) شرکت داشتند درحالی که در جلسهدوم به اندازه کاهش وزن مشاهده شده در جلسه اول74 ±463 میلی لیتر آب مقطر مصرف کردند. در هر دو جلسه، پس از اندازه گیری وزن، هماتوکریت و سطوح هورمون رشد پلاسما در زمان های پیش و پس از تمرین، میزان تغییرات حجم پلاسما از طریق فرمول محاسبه شد. پس از تحلیل داده ها با آزمون t همبسته مشخص شد که وزن بدن در جلسه اول به مقدار74± 463 گرم کاهش یافت و مقدار این کاهش در جلسه دوم علی رغم جایگزینی مایعات، معنی دار نبوده و فقط به اندازه 65±41 گرم بیشتر بود. همچنین، حجم پلاسما در طول جلسه اول دچار کاهش(161±380 میلی لیتر) شد، اما در جلسه دوم، به میزان195±117 میلی لیتر افزایش یافت(05/0>P) که این افزایش معنی دار نبود. سطوح هورمون رشد پلاسما نیز در پایان جلسات اول و دوم، نسبت به ابتدای جلسات به ترتیب به مقدار57/1±11/6 و 87/1 ± 77/9 نانوگرم در میلی لیتر افزایش نشان داد(05/0>P). یافته های این پژوهش نشان داد، ورزش به همراه آب گیری طبیعی، سبب افزایش بیشتر سطوح هورمون رشد پلاسما نسبت به حالت آب زدایی می شود.
۳.

آثار چاقی بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در طی فعالیت زیر پیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی اکسیداسیون چربی کربوهیدرات فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۲ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
ظرفیت اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در طول فعالیت نقشی مهم در نوع سوبسترای مصرفی و ذخیره سازی انرژی در بدن دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر چاقی بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در هنگام فعالیت ورزشی می باشد. 6 مرد چاق و 6 مرد لاغر (شاخص توده بدن به ترتیب برابر با22/1± 55/29 و35/1± 27/18 کیلوگرم بر متر مربع) غیرفعال و بزرگسال (سن به ترتیب 83/0 ±50/ 22 و 32/1 ± 83/21 سال، قد 12/9 ± 174 و 75/4 ± 17/175 سانتی متر، وزن 85/8 ± 31/89 و 58/5± 1/56 کیلوگرم، چربی بدن 62/3 ± 38/26 و 92/3 ± 35/ 11 درصد)، 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان را با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی در شرایط مشابه انجام دادند. جلسه آزمون در هنگام صبح و پس از 12 ساعت ناشتا انجام گرفت. اکسیژن مصرفی، هزینه انرژی و اکسیداسیون چربی/ کربوهیدرات در حین فعالیت به روش اسپیرومتری مدار باز و کالری سنجی غیرمستقیم با دستگاه گاز آنالایزر اندازه گیری و محاسبه شد. روش آماری آنالیز واریانس دوطرفه مکرر و آزمون t نشان داد که اکسیژن مصرفی(002/0 P =) و انرژی مصرفی(003/0 P =) در افراد چاق نسبت به افراد لاغر بیشتر بود، اما تفاوت معنی داری در نسبت اکسیداسیون چربی/ کربوهیدرات مشاهده نشد (394/0 P =). این یافته ها نشان می دهد که نوع اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در افراد چاق نسبت به لاغر در فعالیت ملایم و کوتاه مدت، تفاوتی ندارد و تفاوت در درصد چربی نمی تواند موجب تغییر در اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در فعالیت زیر بیشینه شود.
۴.

اثر آسیب زای برخی برنامه های تمرینی در عضله پهن خارجی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش صحرایی ترکیبی آسیب عضلانی سرعتی استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۵ تعداد دانلود : ۷۷۵
هدف از این پژوهش بررسی اثرات کوتاه مدت (یک جلسه) و طولانی مدت (36 جلسه) فعالیت های ورزشی گوناگون (سرعتی، استقامتی و ترکیبی) در ایجاد آسیب های بافت عضلانی (پرخونی، خونریزی، ادم، نکروز، تغییرات هسته از نظر تعداد و میزان فعالیت، دژنراسیون، فیبروز، و وجود سلول های التهابی) می باشد. برای این منظور 40 سر، موش صحرایی جوان سه ماهه به شکل تصادفی در چهار گروه 10 تایی کنترل (بدون برنامه تمرینی)، تمرین استقامتی (با 80-70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، تمرین سرعتی (100 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) و تمرین ترکیبی (ترکیبی از استقامتی و سرعتی) قرار گرفتند. 24 ساعت پس از نخستین و سی و ششمین جلسه تمرینی، نمونه های بافتی (از عضله پهن خارجی) برداشته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کراسکال والیس و آزمون من ویتنی نشان داد، در هر سه گروه تمرینی پس از یک جلسه فعالیت ورزشی، پرخونی در حد خفیف و تغییرات هسته از نظر افزایش تعداد و فعالیت در حد متوسط تا شدید به وجود آمد. به دنبال 36 جلسه فعالیت ورزشی، علاوه بر تغییرات هسته در همه گروه های تمرینی، به خصوص گروه سرعتی، دژنراسیون، نکروز، فیبروز و وجود سلول های التهابی نیز در گروه تمرین ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. به طور کلی یافته های این پژوهش در مورد نمونه های حیوانی و با استفاده از چنین پروتکل هایی نشان می دهد انجام فعالیت های حاد و طولانی مدت ورزشی باعث بروز آسیب های متعدد عضلانی خواهد شد و شدت این آسیب ها در گروه تمرین ترکیبی بیش از دو گروه دیگر تمرینی خواهد بود.
۵.

اثر وضعیت آب گیری بدن بر فاصله QTC در کشتی گیران فرنگی کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشتی گیران آب زدایی آب گیری مجدد طولانی شدن QTC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۱ تعداد دانلود : ۶۷۲
طولانی شدن فاصله QTC از شاخص هایی است که زمینه را برای ایجاد بی نظمی های قلبی و مرگ ناگهانی فراهم می کند. هدف این پژوهش مطالعه اثر آب زدایی و آب گیری مجدد بر فاصله CQT در کشتی گیران فرنگی کار بود. 14 کشتی گیر با میانگین وزن 20/10± 17/77 کیلوگرم و سن 59/2±14/18سال به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی 3 تا 4 درصد از وزن خود را از طریق آب زدایی در سونای خشک از دست دادند، درحالی که گروه کنترل در حین سونا به تناسب وزن از دست رفته شان، از آب معدنی استفاده کردند. پروتکل کارسنج دستی نیز طوری اجرا شد که در آن 6 دقیقه تمرین تناوبی به صورت 8 تکرار 15 ثانیه ای با شدت بالا و 30 ثانیه بازگشت فعال متعاقب هر وهله تلاش بیشینه با چرخاندن چرخ طیار در حالت بدون بار در دو گروه اجرا شد. نمونه گیری خونی و ادراری و همچنین الکتروکاردیوگرام 12 کاناله در سه مرحله قبل از سونا، در وضعیت های آب زدایی و آب گیری مجدد انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس در اندازه گیری های مکرر و آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر QTC در گروه تجربی بلافاصله پس از آب زدایی تفاوت معنی داری نداشت (43/0=p) اما پس از آب گیری مجدد افزایش معنی داری در مقایسه با مرحله آب زدایی (038/0=p) و همین طور مرحله آب گیری طبیعی قبل از سونا (039/0=p) نشان داد. به علاوه، تغییرات QTC گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل در مرحله آب گیری مجدد معنی دار بود. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت کاهش سریع وزن از طریق آب زدایی ممکن است پیامد های خطرناکی را به ویژه در چندین ساعت پس از آب زدایی به دنبال داشته باشد.
۶.

تستوسترون و کورتیزول بزاقی در ورزشکاران نخبه پرورش اندام: ارتباط با علائم اولیه پیش تمرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورتیزول تستوسترون بیش تمرینی پرسشنامه علائم اولیه بیش تمرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۳ تعداد دانلود : ۸۱۵
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی با نمره حاصل از پرسشنامه علائم اولیه بیش تمرینی در ورزشکاران مرد نخبه پرورش اندام بود. 15 نفر از ورزشکاران نخبه پرورش اندام (با میانگین و انحراف استاندارد سن 8/3 ±8/22 سال، قد 50/6 ±178 سانتی متر، وزن 30/10 ±53/86 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 40/2 ± 07/28 کیلوگرم بر مترمربع و چربی بدن 67/2 ± 87/9 درصد) داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. همه آزمودنی ها از هدف و روش های مطالعه قبل از موافقت برای شرکت در تحقیق آگاهی داشتند. بلافاصله پس از 15 ساعت فاصله بین جلسه تمرین سنگین و آزمایش هورمونی، سه نمونه بزاقی از هر آزمودنی در روز استراحت (24 ساعت بدون تمرین) اخذ گردید. برای جلوگیری از اثر ریتم شبانه روزی و تغییرات غذای مصرفی روی ترشح هورمون ها، سه نمونه بزاقی بلافاصله پس از برخواستن از خواب و قبل از صبحانه (8 صبح)، قبل از ناهار (ساعت 11 صبح) و در بعدازظهر (5 عصر) برای تعیین میانگین غلظت این دو هورمون در طول روز گرفته شد. سپس، آزمودنی ها پرسشنامه بیش تمرینی (طراحی شده توسط گروه مطالعات بیش تمرینی انجمن فرانسوی طب ورزشی) که شامل 54 سؤال با پاسخ های ""بلی، خیر"" در روزی که نمونه های بزاق گرفته شد، تکمیل کردند. همبستگی بین داده های هورمونی و نمره حاصل از پرسشنامه بیش تمرینی با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن تحلیل شد. نتایج داده ها ارتباط منفی و معکوس معن داری را بین نمرات حاصل از پرسشنامه و غلظت تستوسترون را نشان داد (53/0- =r، 05/0>p)، درحالی که بین نمرات حاصل از پرسشنامه و غلظت کورتیزول رابطه معن داری مشاهده نشد (22/0=r، 05/0<p). همچنین، بین نمرات حاصل از پرسشنامه و نسبت تستوسترون به کورتیزول رابطه منفی و معکوس معنی دار به دست آمد (52/0- =r، 05/0>p). نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که غلظت تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول رابطه منفی معنی داری با نمره به دست آمده در پرسشنامه بیش تمرینی دارد و همین پرسشنامه برای بررسی تغییرات در تستوسترون (یک هورمون آنابولیک) نسبت به تغییرات در کورتیزول (یک هورمون کاتابولیک) برای تعیین میزان خستگی مفیدتر است.
۷.

اثر تمرین هوازی بر مولکول های آسیل دار و غیر آسیل دار در گرلین در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان چاقی تمرین هوازی گرلین غیر آسیل دار آسیل دار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۱ تعداد دانلود : ۸۴۲
کاهش وزن ناشی از محدودیت دریافت کالری سطوح هورمون اشتها آور گرلین پلاسمایی را افزایش می دهد، اما اثر افزایش هزینه انرژی ناشی از فعالیت ورزشی بر روی غلظت گرلین مشخص نیست. پژوهش حاضر به ارزیابی سطوح گرلین تام (گرلین غیرآسیل دار+ گرلین آسیل دار) در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی با شدت متوسط و بدون رژیم غذایی در زنان چاق میانسال پرداخته است. به علاوه، ارتباط بین تغییرات گرلین با لپتین و انسولین و وزن بدن نیز بررسی شده است. در این تحقیق 23 آزمودنی زن با میانگین سنّی 1/6±02/43 سال و شاخص توده بدنی 6/1±5/30 کیلوگرم بر متر مربع به طور تصادفی به دو گروه تمرین و شاهد تقسیم بندی شدند. فعالیت دویدن به مدت 8 هفته و در هر هفته 4 جلسه با شدت 75ـ65% حداکثر ضربان قلب ذخیره انجام شد. گرلین آسیل دار و غیرآسیل دار، لپتین ، انسولین، وزن بدن، نسبت دور کمر به باسن، کالری مصرفی و میزان آمادگی هوازی افراد (VO2max)، در وضعیت پایه و پس از 8 هفته تمرین اندازه گیری شدند. آزمون t مستقل نشان داد که میزان گرلین تام و غیرآسیل دار پلاسمایی در گروه تمرین که کاهش وزنی معادل 9/1±29/1 کیلوگرم داشته اند، به طور معنی داری (01/0p<) افزایش یافت، ولی تغییرات گرلین آسیل دار معنی دار نبود (053/0p=). استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین تغییرات گرلین با لپتین و انسولین و وزن بدن ارتباط معنی داری وجود ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سطوح گرلین غیر آسیل دار پلاسمایی در پاسخ به افزایش هزینه انرژی ناشی از فعالیت ورزشی افزایش می یابد. به نظر می رسد که افزایش بیشتر غلظت گرلین غیر آسیل دار نوعی سازگاری فیزیولوژیک است که در پاسخ به کاهش وزن ناشی از فعالیت بدنی ایجاد می شود.
۸.

تاثیر مصرف مکمل کراتین و کافئین بر زمان عملکرد و درصد خستگی در بسکتبالیست های باشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل کراتین مکمل کافئین اجرای تناوبی شدید درصد خستگی بسکتبالیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۰۱
اکثر تحقیقات نشان داده اند مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین باعث افزایش عملکرد ورزشی در آزمون های مختلف تناوبی سرعتی می شود، اما تحقیقاتی که از مکمل کافئین یا مکمل کراتین و کافئین به طور هم زمان استفاده کرده اند نتایج متفاوتی را نشان داده اند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین و کافئین بر زمان عملکرد و درصد خستگی در بسکتبالیست های باشگاهی استان خوزستان بود. بدین منظور32 بازیکن بسکتبال باشگاهی در چهار گروه هشت نفره قرار گرفتند: 1) گروه کراتین (مکمل کراتین مونوهیدرات، 4 × 5 گرم در روز برای 5 روز)؛ 2) گروه کافئین (400 میلی گرم کافئین 1 ساعت قبل از پس آزمون)؛ 3) گروه کراتین+کافئین (مقدار دوز کراتین گروه 1 و کافئین گروه 2) و 4) گروه شبه دارو ( دوز مشابه نشاسته به عنوان دارونمای کراتین و یک لیوان قهوه به عنوان دارونمای کافئین). آزمون استقامتی تکراری با شدت بالا که شامل 6 مرتبه اجرای دوهای رفت و برگشت 5، 10 و 15 متر در فواصل زمانی 30 ثانیه ای در زمان های 0، 30، 60، 90، 120 و 150 ثانیه بود، دو بار از آزمودنی ها گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی توکی و همچنین آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که مکمل کراتین، مکمل کافئین و مکمل کراتین+کافئین زمان عملکرد و درصد خستگی را به طور معنی داری نسبت به پیش-آزمون و دارونما بهبود بخشیدند (P<0.05). هیچ اختلاف معنی داری بین گروه های مکمل کراتین، مکمل کافئین و مکمل کراتین+کافئین در زمان عملکرد و درصد خستگی مشاهده نشد. تحقیق حاضر نشان داد که مصرف کراتین، کافئین و کراتین+کافئین باعث بهبود زمان اجرا و درصد خستگی می شود و برای اجرای تناوبی شدید مفید می باشد.
۹.

تاثیر حرکات کششی ایستا و دستگاه ماساژ LPG بر شاخص های کوفتگی عضلانی تاخیری پس از یک جلسه تمرین مقاومتی در زنان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشش ایستا کوفتگی عضلانی تأخیری دستگاه ماساژ LPG شاخص های پاتولوژیک و فیزیولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۶ تعداد دانلود : ۹۸۰
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر حرکات کششی ایستا و دستگاه ماساژ LPG بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری پس از یک جلسه تمرین مقاومتی بود. این مطالعه بر روی 30 نفر زن غیر ورزشکار داوطلب با میانگین سنی 14/1±8/21 سال و درصد چربی 43/1±69/23 درصد، در سه گروه جداگانه و همگن (حرکات کششی 12 ساعت پس از تمرین، ماساژ 15 دقیقه ای LPG یک ساعت پس از تمرین و گروه کنترل) انجام شد. برنامه مقاومتی کشش پشت ران شامل 15×3 با 1RM70% بود. متغیرهای کراتین کیناز، درد، دور ران(تورم)، انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و توان عضلات پشت ران در دو نوبت قبل و 24 ساعت پس از تمرین اندازه گیری شدند. ابتدا داده ها در قالب طرح 2×3 بررسی شد و سپس دامنه ی اختلافات با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد که دامنه تغییرات کراتین کیناز، درد و دور ران گروه های کششی ایستا و ماساژ LPG به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. همچنین دامنه تغییرات انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و توان عضلانی گروه کنترل به طور معنی داری کمتر از گروه های کششی ایستا و ماساژ LPG بود. درحالی که بین دو گروه کششی ایستا و ماساژ LPG در هیچ کدام از متغیرها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به هرحال، با توجه به عدم تفاوت معنی داری بین دو روش و بالا بودن هزینه درمانی و نیاز تخصصی بالای ماساژ LPG، می توان از روش کم هزینه و آسان حرکات کششی ایستای پیش و پس از تمرین استفاده کرد. اما با در نظر گرفتن برتری ماساژ LPG در برخی از شاخص های پاتولوژیک و فیزیولوژیک، انجام تحقیقات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
۱۰.

ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروتئین واکنش دهنده C حداکثر اکسیژن مصرفی فیبرینوژن شاخص های التهابی اینترلوکین 6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۷ تعداد دانلود : ۸۱۹
شناخت شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران است. با توجه به اهمیت فعالیت های ورزشی در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی، در این پژوهش سعی شده است تا ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور 40 زن سالم غیر یائسه (4.2 ±0 .45 سال) که سابقه بیماری قلبی- عروقی نداشته و تحت درمان دارویی نبودند، به طور تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی از آزمون بروس روی نوار گردان استفاده شد. مقدار 10 میلی لیترخون سیاهرگی در وضعیت ناشتا گرفته شد و متغیرهای اینترلوکین -6 ، پروتئین واکنش دهنده c ، فیبرینوژن، گلبول سفید خون، کلسترول تام و کلسترول لیپوپروتئین پر چگالی پلاسمایی مورد سنجش قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، ارتباط معکوس معناداری بین مقادیر اینترلوکین -6 و Vo2max (48/0- =r، 05/0>p)، پروتئین واکنش دهندهc و Vo2max (40/0- =r، 05/0>p)، فیبرینوژن و Vo2max (52/0- =r، 001/0>p) و گلبول سفید خون و Vo2max (32/0- =r، 044/0>p) وجود دارد. بنابراین با توجه به پژوهش حاضر می توان گفت، آمادگی قلبی- عروقی به طور معکوسی با شاخص های التهابی در ارتباط می باشد و انجام فعالیت های بدنی تا حدودی سبب کاهش شاخص های التهابی و در نتیجه افزایش آمادگی قلبی- عروقی می-شوند.
۱۱.

مقایسه سرعت ترجیحی و هزینه انرژی راه رفتن بین زنان چاق و با وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرعت راه رفتن ترجیحی هزینه انرژی در واحد مسافت سرعت بهینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۷ تعداد دانلود : ۸۴۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه سرعت راه رفتن ترجیحی (PWS) و هزینه انرژی راه رفتن در دامنه ای از سرعت ها بین زنان چاق و با وزن طبیعی می باشد. آزمودنی های این پژوهش را 19 دختر دانشجوی غیرورزشکار تشکیل می دادند که بر اساس شاخص توده بدن به دو گروه چاق (9 n= ،7/1±1/32= شاخص توده بدن) و با وزن طبیعی (10 n= ،4/1±4/21= شاخص توده بدن) تقسیم شدند. حداکثر اکسی ژن مصرفی آزمودنی ها با استفاده از پروتکل بروس اصلاح شده و توسط دستگاه گازآنالایزر تعیین شد. PWS آزمودنی ها در پیست دو و میدانی و در مسافت 70 متری اندازه گیری شد. هزینه انرژی آزمودنی ها در 6 سرعت راه رفتن (5/0، 75/0، 1، 25/1، 75/1 متر بر ثانیه؛ در دوره های 5 دقیقه ای و بین هر دوره 5 دقیقه استراحت) بر روی تردمیل توسط دستگاه گازآنالایزر اندازه گیری شد. از آزمون t مستقل برای مقایسه قد، توده بدن، توده بدون چربی، درصد چربی بدن، VO 2max و PWS دو گروه و از آزمون آماری تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه-گیری های مکرر برای مقایسه هزینه انرژی استفاده شد. نتایج آماری پژوهش نشان داد که بین PWS (1/0±2/1 متر بر ثانیه در مقابل 1/0±3/1 متر بر ثانیه) و هزینه انرژی در این سرعت (6/0±4 ژول بر کیلوگرم بر متر در مقابل 6/0±7/2 ژول بر کیلوگرم بر متر) در دختران چاق در مقایسه با وزن طبیعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. سرعت بهینه در دختران چاق برابر با 23/1 متر بر ثانیه و در دختران با وزن طبیعی برابر با 3/1 متر بر ثانیه بود که انرژی مصرفی در این سرعت های به ترتیب 87/2 و 75/2 ژول بر کیلوگرم بر متر بود. بر اساس PWS و سرعت بهینه تعیین شده مشخص شد که هر دو گروه به طور طبیعی سرعتی را اتخاذ می کنند که در آن هزینه انرژی حداقل می باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰