مطالب مرتبط با کلیدواژه

نرخ مشارکت اقتصادی


۱.

برآورد مدل عرضه نیروی کار زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان نرخ مشارکت اقتصادی نرخ دستمزد رویکرد داده های پانل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۹ تعداد دانلود : ۹۱۲
به عقیده بسیاری از محققان علم اقتصاد، زنان در فرایند صنعتی شدن جوامع نقش بسزایی ایفا می کنند؛ اما متأسفانه با وجود داشتن توانایی لازم در پذیرفتن مسئولیت های اجتماعی، در محیط های کاری برای زنان تبعیض قائل شده و برخورد نامناسب با آنان می شود. این مسئله به کمتربودن میزان مشارکت اقتصادی آن ها در مقایسه با مشارکت اقتصادی مردان منجر شده است. اهمیت بررسی موضوع مشارکت اقتصادی زنان از این نظر است که نرخ مشارکت اقتصادی زنان معیار پیشرفت و توسعه یافتگی در هر جامعه ای، اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه، است. این پژوهش با استفاده از داده های کلان و رهیافت اقتصادسنجی داده های پانل انجام شده است. نتایج نشان می دهد نرخ مشارکت اقتصادی زنان، در 28 استان ایران، متأثر از متغیر کلیدی نرخ دستمزد است و متغیرهای کنترل تولید عبارتند از: ناخالص داخلی سرانه، نرخ بیکاری، سهم شاغلان بخش کشاورزی و صنعت با ضریب مثبت، سهم شاغلان بخش خدمات با ضریب منفی.
۲.

مشارکت نیروی کار در اقتصاد ملی: تحلیلی در چارچوب رگرسیون فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودهمبستگی فضایی نرخ مشارکت اقتصادی رگرسیون فضایی آماره موران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۷ تعداد دانلود : ۶۸۰
هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت اقتصادی نیروی کار و نوع ارتباطات فضایی استان های مختلف کشور می باشد. برای این هدف از آماره موران به صورت آزمون تک متغیره و همچنین رگرسیون فضایی (الگوی وقفه فضایی) استفاده شد. بر اساس آمار و اطلاعات سال 1390، نتایج آماره موران به صورت آزمون تک متغیره و همچنین آماره موران در الگوی رگرسیون فضایی نشان داد که استان های کشور از یک وضعیت خوشه ای در خصوص مشارکت اقتصادی نیروی کار برخوردارند. همچنین در بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر نرخ مشارکت، نتایج الگوی رگرسیون وقفه فضایی حاکی از آن است که، متغیرهای وقفه فضایی نرخ مشارکت، سهم شاغلین بخش صنعت و معدن از کل شاغلین، ضریب جینی، بار تکفل و سهم بخش خصوصی در اشتغال استان ها، تأثیر مثبتی بر نرخ مشارکت اقتصادی دارند. به عبارت دیگر،افزایش انگیزه های مادی در بازار کار، واگذاری فعالیت ها به بخش خصوصی و همچنین توسعه صنایع به منظور خلق ارزش افزوده، باعث افزایش نرخ مشارکت اقتصادی می شود.
۳.

نگاهی به ساخت سنی و وضع مشارکت در بازار کار مردان و زنان در معرض ازدواج و طلاق از دریچه سرشماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پویایی جمعیت ساختار سنی نسبت تأهل در جوانی نرخ مشارکت اقتصادی نرخ بیکاری نسبت اشتغال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۵۱۶
تصمیم سازی و برنامه ریزی برای جمعیت یک جامعه، نیازمند آگاهی از مشخصه های خاص آن جمعیت و به ویژه رصد مستمر تحولات آنهاست. جمعیت زنان و مردان، به ویژه زنان دارای همسر و هرگز ازدواج نکرده به عنوان یکی از ارکان اساسی محاسبه میزان های عمومی و بازتعریف شده ازدواج و میزان طلاق متأهلان قابل توجه هستند. در این مقاله به منظور مطالعه پویایی ساختار سنی-جنسیافرادی از جمعیت که در معرض رویدادهای ازدواج و طلاق هستند، شاخص هایی چون نسبت ازدواج و تأهل در جوانی و نسبت ازدواج در سالمندی معرفی و محاسبه شدند. محاسبات نشان می دهد، تجرد در جوانی بیش از آنکه برای زنان مطرح باشد مسئله ای مردانه است که توجه مسئولان امر را می طلبد. در مقابل تأهلدرجوانی مسئله ای زنانه بوده و به دلیل اهمیتی که زمان ورود زنان جوان به چرخه باروری دارد، می تواند به عنوان نکته مثبتی مورد توجه قرار گیرد. همچنین به منظور بررسی اختلاف جنسیتی میان نسبتتأهلدرجوانی زنان و مردان، فاصله جنسیتی تأهلدرجوانیتعریف شده است. یافته ها نشان می دهند، این فاصله بعد از گذشت ۲۰ سال از سرشماری ۱۳۷۵، بیشتر شده است. علاوه بر این با توجه به تأثیر وضعیت اقتصادی و اشتغال بر تصمیم به ازدواج یا طلاق، مطالعه وضعیت مشارکت در بازار کار افراد بر حسب وضع زناشویی با محاسبه شاخص های نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری و نسبت اشتغال صورت گرفته است. کاهش نرخ مشارکت اقتصادی و نسبت اشتغال مردان دارای همسر، همزمان با افزایش نرخ بیکاری مردان در معرض تجربه نخستین ازدواج، از دیگر یافته های این بررسی هستد. شواهد حاکی از این است که شرایط بازار کار برای مردان، عاملی است که شکل گیری مردانه بودن تجرد در جوانی را سبب شده است. به نظر می رسد،با انجام اقدامات موثر درخصوص بهبود این شرایط برای مردان، افزایش تأهل در جوانی برای مردان دور از انتظار نباشد.
۴.

عوامل و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نرخ مشارکت اقتصادی نهاده بازارکار زنان مرور سیستماتیک توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده است که تصمیم زنان برای فعّالیّت در نیروی کار، تحت تأثیر بسیاری از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که برخی از آن ها به آهستگی در طول زمان تغییر می کنند، درحالی که برخی دیگر می توانند به سرعت، توسط تغییرات در سیاست های اقتصادی و اجتماعی دولت ها تحت تأثیر قرار گیرند این نوع تصمیم گیری ها درکشورهای مختلف جهان به ویژه در منطقه خاورمیانه و کشورمان ایران متفاوت است. هدف اصلی این مطالعه شناخت دلایل و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران در مقایسه با سایرکشورهاست.   روش و داده ها: این پژوهش به روش تحلیل اکتشافی و با رویکرد تطبیقی انجام و از فن مرور سیستماتیک به روش مبتنی بر شواهد بهره گرفته است. برای درک روشن از علل، زمینه ها و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازارکار ایران به تحلیل ابعاد جمعیّت شناختی، اقتصادی، اجتماعی موضوع پرداخته شده است.   یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد مجموعه ای از عوامل اجتماعی و فرهنگی موجب پایین ماندن مشارکت زنان درتوسعه کشور و درنتیجه پایین بودن سهم زنان در بازارکار ایران بوده است. تأثیر تعیین کننده ساختار جمعیّت بر بازارکار، افزایش تقاضا برای ایجاد فرصت تحصیل در سطوح عالی، و افزایش تقاضای دانش آموختگان دانشگاهی برای ورود به بازار کار، ایجاد دوگانگی بین نظام آموزش و بازار کار زنان که بخشی به فشارها و اجبارهای توسعه و سپس به فرهنگ و سنت های حاکم مرتبط است، روشن نبودن رابطه کار و باروری، جداسازی مشاغل، محدودیّت تنوّع شغلی و فرصت های ارتقای شغلی برای زنان در سطوح بالای مدیریّتی از مهم ترین چالش های اقتصادی-اجتماعی و جمعیّت شناختی موضوع بودند.   بحث و نتیجه گیری: تغییر فرهنگ جامعه در جهت شناخت موانع اشتغال زنان و اهمیّت و نقش زن در توسعه جامعه، اراده انجام اصلاحات لازم برای تسهیل شرایط ورود زنان به فرآیند توسعه و تعادل بخشی به کار زنان با خانواده در راستای سیاست های دوستدار خانواده از جمله پیشنهادهای مطالعه بودند.   پیام اصلی: نقش تعیین کننده ساختار جمعیت بر بازار کار و اشتغال، عدم تعادل بین نظام آموزش عالی و اشتغال رسمی زنان، و نیز مسائل ساختاری از مهمترین عوامل و بسترهای پایین بودن نرخ مشارکت زتان در کشور بوده است. البتّه به طور قطع، در این میان، کوچک بودن حجم اقتصاد کشور و مسأله کم ثبتی اشتغال غیررسمی زنان نیز تأثیر قابل ملاحظه ای داشته است.