مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۴۱.
۱۲۴۲.
۱۲۴۳.
۱۲۴۴.
۱۲۴۵.
۱۲۴۶.
۱۲۴۷.
۱۲۴۸.
۱۲۴۹.
۱۲۵۰.
۱۲۵۱.
۱۲۵۲.
۱۲۵۳.
۱۲۵۴.
۱۲۵۵.
دین
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی مسئله بلوغ و سبک زندگی دینی دختران در دوره نوجوانی است. نوجوان در این دوره صفات متفاوتی را از هیجان مثبت تا اضطراب، از خشونت تا پرسشگری را تجربه می کنند. در این دوران برخی از مسائل از جمله بلوغ مهم به نظر می رسد. بلوغ دربردارنده مسائل عمیق تری است. این مطالعه با رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی مسئله بلوغ را روی نوجوانان دختر دوره اول متوسطه از نظر مربیان بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد پس از تقلیل داده ها، 155 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی بدست آمد. مدیریت نیاز جنسی، ضعف بلوغ اجتماعی، ضعف بلوغ عاطفی، لزوم آگاه سازی برای مواجهه با بلوغ، ضعف مهارت های زندگی، لزوم تربیت فردی، آسیب پذیری سبک زندگی بانوان مربی و ضعف عملکرد مادران دست یافت. نتیجه این که برای کاهش بحران بلوغ در دختران نوجوان لازم است سبک زندگی مادران و مربیان اصلاح شود و این دو طیف باید عملکرد خود را تقویت کنند.. همچنین لازم است تا نسبت به شیوه مواجهه دختران نوجوان یا مسئله بلوغ آگاه سازی لازم و هدفمند انجام شود. در سبک زندگی اسلامی هویت زنانه نیز اهمیت بساری دارد هویت زنان به سه بعد تقسیم می شود. که عبارت اند از: هویت نقشی، هویت جنسیتی و هویت شخصی، که در آموزه های دین اسلام عفت در همه این ابعاد مولفه مبنایی و محوری است.. سبک زندگی عفیفانه یکی از انواع گوناگون سبک زندگی است که قلمرو گسترده ی پیامد محوری را دربردارد و به شاخصه های حوزه روابط میان فردی می پردازد و مشتمل بر اصول و قواعدی است که سبب تعالی و رشد همه جانبه فردی و اجتماعی همه آحاد بشر می پردازد..
نقش هوش مصنوعی در رسانه های نوین در زمینه دین باوری
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
109 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی نقش هوش مصنوعی در رسانه های نوین و تأثیر آن بر ترویج دین باوری می پردازد. هدف اصلی تحقیق، تحلیل فرصت ها و چالش های مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی در انتشار محتوای دینی و بررسی تهدیدهای احتمالی مانند سانسور الگوریتمی است.روش شناسی پژوهش: تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع علمی داخلی و بین المللی انجام شده است. داده ها و اطلاعات به روز مرتبط با موضوع جمع آوری و بر اساس رویکردهای تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند نقش مؤثری در تولید و توزیع محتوای مذهبی ایفا کند و از طریق تحلیل رفتار کاربران در رسانه های اجتماعی، محتوای دینی خلاقانه و تعاملی تولید شود. در عین حال، خطراتی مانند سانسور الگوریتمی و تحریف اطلاعات مذهبی وجود دارد که می تواند تهدیدی برای آزادی مذهب و بیان در فضای آنلاین باشد.بحث و نتیجه گیری: استفاده از هوش مصنوعی در رسانه های مدرن می تواند به گسترش دین باوری کمک کند، اما این امر نیازمند نظارت دقیق و چارچوب های اخلاقی است تا از تهدیدات احتمالی جلوگیری شود. در نهایت، هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار نوین، همزمان با ایجاد فرصت های جدید برای تبلیغ دین، چالش هایی نیز به همراه دارد که باید به طور کامل مدیریت شود.
تحلیل نگاره «معراج پیامبر (ص)» از خمسه طهماسبی با نگاهی دینی و سیاسی به شیوه آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
213 - 232
حوزههای تخصصی:
نگاره «معراج پیامبر (ص)» اثر سلطان محمد متعلق به نسخه خمسه طهماسبی از تبریز در دوره صفوی است که در زمان شاه سلیمان توسط محمد زمان مرمت شده و یکی از آثاری است که نگارگر به عنوان مؤلف اثر هنری، معنای افزوده ای از اثر را به وجود آورده است. نکتهٔ قابل توجه در این نگاره، فرشته ای است که در حین نگاه توأم با لبخند به مخاطب اثر، در حال حرکت به سمت پیامبر (ص) و اهدای تاج به تصویر کشیده شده، گویی نگارگر دیدگاه خویش را در اثر نمایان کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی، نگاره موردنظر را با شیوهٔ آیکونولوژی پانوفسکی تحلیل کرده و در پی پاسخ به این پرسش است که چه لایه های معنایی پنهانی در نگاره «معراج پیامبر (ص)» وجود دارد؟ نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد عوامل فرهنگی و سنت های اجتماعی دوران صفوی و عناصر بصری رایج در نگارگری این زمان، در پوشش و احوال شخصیت های موجود در نگاره تاثیرگذار بوده اند و از طرفی نگارگر تحت تأثیر فضای معنوی و اجتماعی حاکم بر دورهٔ صفوی دست به خلق اثر زده است. درحقیقت این نگاره برخاسته از دیدگاه های معنوی و دینی زمان خلق اثر توسط سلطان محمد و دیدگاه های سیاسی و اجتماعی زمان مرمت اثر توسط محمد زمان بوده است. سلطان محمد متأثر از نگرش عرفانی، دست به خلق این اثر زده است. از طرفی هم محمد زمان مرمت گر اثر نیز باتوجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آشفته حاکم بر زمان حکومت شاه سلیمان صفوی به صورت باطنی و غیرمستقیم با توجه به سیرت پیامبر، ایشان را الگوی حکومت داری دینی دانسته و نارضایتی خویش را از دوره تاریخیِ صفوی به مخاطب اثر القاء می کند. در نتیجه شاه سلیمان را لایق حکومت داری ندانسته است.
واکاوی معنویت در گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲۱
83 - 92
حوزههای تخصصی:
به مرور زمان، مفهوم گردشگری تا حدودی تغییر کرده و از مفهومی متمرکز بر تجربه فیزیکی و مادی به یک تجربه چندبعدی و شامل عنصر معنوی تبدیل شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش و جایگاه معنویت در گردشگری نگاشته شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است. داده ها و اطلاعات به روش اسنادی و با مراجعه به مقالات و متون مرتبط با موضوع پژوهش گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که معنویت در گردشگری به عنوان یک جنبه مهم و جدایی ناپذیر از تجربه سفر و گردشگری مطرح می شود. بنابراین، ارتقاء آگاهی از بُعد معنوی گردشگری و توجه به آن در طراحی برنامه ها و فعالیت های گردشگری می تواند باعث بهبود کیفیت تجربه گردشگران و افزایش رضایت آنها شود. همچنین، درک بهتری از ارتباط معنویت با سفر و گردشگری می تواند به توسعه فرهنگ گردشگری و افزایش درک و تعامل میان جوامع مختلف کمک کند.
پلنتینگا و غزالی؛ سازگاری علم و باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
خداناباوران معتقدند که علم جدید حامی و پشتیبان نوعی از ایده خداناباوری است؛ دست کم در نظر برخی از آنان مبنای متافیزیکی علم جدید هیچ جایگاهی برای پذیرش باورهای ایمانی خداباوران باقی نمی گذارد و در نتیجه، علم گرایی و خداباوری ناسازگار هستند. اما، در میان فیلسوفان استدلال هایی وجود دارد که می تواند نشان دهد سخن فوق چندان قابل دفاع نیست و به عکس، دلایل خوبی له سازگاری علم و خداباوری وجود دارد. در این مقاله سعی می کنیم نشان دهیم که مبتنی بر معرفت شناسی پلنتینگا از یک سو و نظریه هرمنوتیک متن مقدس غزالی در سوی دیگر، نه تنها علم گرایی و خداباوری تعارض جدی با یکدیگر ندارند بلکه می توانند به عنوان اموری به هم وابسته یا مکمل در نظر گرفته شوند.
نسبت دین و انسان در اندیشه ی جوزایا رویس: تحلیلی بر نظریه ی "جامعه ی وفاداران"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
95 - 108
حوزههای تخصصی:
مسئله ی نسبت دین و انسان از مباحث بنیادین در فلسفه، جامعه شناسی و الهیات است که با تحولات فکری و اجتماعی همواره دستخوش تحولاتی بوده است. در دوران مدرن و به طور خاص در غرب، رشد عقل گرایی، سکولاریسم و فردگرایی، منجر به طرح پرسش های مهمی در حوزه دین شده است. در این میان، جوزایا رویس، فیلسوف ایده آلیست آمریکایی، با ارائه ی نظریه ی «جامعه ی وفاداران» کوشیده است تا چارچوب نوینی برای تبیین پیوند دین، اجتماع و هویت انسانی ارائه دهد. او دین را نه صرفاً مجموعه ای از باورهای متافیزیکی، بلکه تعهدی اخلاقی و اجتماعی به یک اجتماع معنوی می داند که در آن، وفاداری به ارزش های متعالی و خیر جمعی، جوهره ی دینداری را تشکیل می دهد. این جستار، با اتخاذ روش تحلیل توصیفی-انتقادی، نظریه ی رویس را در نسبت با چالش های معنویت در جهان معاصر مورد نظر و تأمل قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که علی رغم تأکید رویس بر نقش دین در تقویت انسجام اجتماعی، نظریه ی او با نقدهای مهمی مواجه است؛ از جمله ابهام در تعریف جامعه ی وفاداران، نادیده گرفتن ابعاد وحیانی و عرفانی دین، و امکان سوءاستفاده ی ایدئولوژیک از مفهوم وفاداری. مقایسه ی آرای رویس با سنت فلسفی اسلامی نشان می دهد که برخلاف رویکرد او که دین را عمدتاً نظامی اجتماعی-اخلاقی تلقی می کند، در اندیشه ی اسلامی ایمان به وحی و حقیقت متعالی، بنیان دینداری را تشکیل می دهد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که نظریه ی جامعه ی وفاداران، با پذیرش ابعاد معرفتی و وحیانی دین، می تواند به مثابه امکانی برای بازاندیشی جایگاه دین در جهان مدرن قلمداد شود. این نوشته، نشان می دهد که دین، باوجود چالش های ناشی از مدرنیته، همچنان نقش مهمی در معنابخشی به حیات انسان معاصر ایفا می کند.
موضع ماکیاولی در برابر دین: مواجه ای مبتنی بر واقعیت موثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
163 - 176
حوزههای تخصصی:
مواجهه ماکیاولی با دین همچون مواجهه او با فلسفه سیاسی کلاسیک، طبیعیات کلاسیک و نگرش به تاریخ به سبک کلاسیک امری متفاوت و از منظری خاص است. به اعتقاد نگارنده این مقاله، ماکیاولی به دلیل آنکه نجات میهن و دوام دولت سیاسی را در رأس هرم نگاه خود به غایت سیاست قرار داده است و از غایات به زعم خود خیالی دوری کرده است، تمامی وجوه و ساختار اندیشه کلاسیک را در این جهان بینی و غایت جدید مورد بررسی و ترجمه قرار می دهد. ماکیاولی از یک طرف اهمیت دین را در تداوم دولت سیاسی( اعم از جمهوری و شهریاری) بسیار زیاد می داند و از طرف دیگر آن را همچون شمشیری دولبه موجب نفاق و شکست و تباهی یک دولت و جامعه معرفی می کند. در این مقاله نگارنده توضیح می دهد که چگونه ماکیاولی دین مسیحیت را در تقابل با دین رومیان مورد نقد قرار داده و چه راهکارهایی را برای تغییر صورتِ ماده تباه شده دین توسط دستگاه کلیسا پیشنهاد می کند. نکته مهم این است که صورت جدید پیشنهاد شده، سابق در بطن انجیل واقع شده بود و ماکیاولی با استفاده از آن از دین تعریفی در راستای تبدیل آن به ابزاری مدنی و سیاسی ارائه می کند که می تواند در برابر بخت در تعریف سیاسی و مذهبی روم باستان قرار گیرد و در واقع موضع گیری پیچیده خود را نسبت به مسیحیت نشان دهد.
تأثیر دین بر هویت فردی و اجتماعی از نگاه فارابی و کیرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
335 - 346
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی و مقایسه نظرات فارابی، فیلسوف اسلامی، و سورن کیرکگور، فیلسوف دانمارکی و پیشگام اگزیستانسیالیسم مسیحی، در مورد نقش دین در شکل گیری هویت فردی و اجتماعی پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل تطبیقی تأثیرات دین بر هویت از دو دیدگاه متفاوت است. روش تحقیق تحلیل محتوای تطبیقی است که بر اساس منابع معتبر و متون اصلی این فیلسوفان انجام شده است. فارابی دین را نهادی اجتماعی می بیند که وحدت و انسجام جامعه را تقویت کرده و به تربیت انسان های فضیلت مند کمک می کند. او بر اهمیت رهبران دینی و فلسفی در هدایت جامعه به سوی کمال تأکید دارد و معتقد است که دین و عقل مکمل یکدیگر هستند. در مقابل، کیرکگور بر تجربه شخصی و درونی دین تأکید دارد و دین را مسیری برای یافتن معنای زندگی و مواجهه با اضطراب های وجودی می داند. او باور دارد که دین باید به صورت فردی و مستقیم تجربه شود تا هویتی معنادار و اصیل شکل گیرد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که هر دو فیلسوف به اهمیت بنیادین دین در شکل گیری هویت فردی و اجتماعی تأکید دارند، اما رویکردها و تحلیل های متفاوتی نسبت به این موضوع دارند. دیدگاه های فارابی بیشتر به نقش اجتماعی و سیاسی دین و تربیت انسان های فضیلت مند معطوف است، در حالی که دیدگاه های کیرکگور بر تجربه فردی و درونی دین و مقابله با چالش های وجودی متمرکز است. این تفاوت ها نشان می دهد که هر دو دیدگاه به نقش دین در تعیین هویت انسانی جایگاه والایی قائل هستند.
تعامل و تقابل سیاست ورزی و دین از منظر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
77 - 112
حوزههای تخصصی:
در دوره باستان همواره ارتباط معناداری میان اصول و ارزش های سیاسی و اندیشه های دینی وجود داشته است. از این بین نخستین اصل، تعامل یا تقابل دین و حکومت داری است که با استناد به حماسه فردوسی یکی از ارکان مهم ساختار سیاسی ایران باستان بوده و در متون ادبی به آن پرداخته شده است. در ایام قدرت پادشاهان ایران باستان رابطه میان این دو، گاه با تعامل و گاه با تقابل همراه بوده است. در خلال مطالب شاهنامه، اشارات بسیاری به این موضوع شده است. در این جستار تلاش شده ضمن تحلیل موارد تعامل و تقابل بین این دو متغیر از منظر شاهنامه فردوسی، موارد تقابل و دلایل آن را از متن شاهنامه احصا و ضمن تجزیه و تحلیل نشان داده شود که این تقابل ها چگونه در سیستم حکومت داری تأثیر گذاشته است. این پژوهش به روش تحلیلی– توصیفی انجام شده و ساختار نهاد حکومت و دین به مقتضای هر دوره دسته بندی، سپس هر یک از دو متغیر با شواهد و قرائن تحلیل شده است. ضمن این پژوهش مشخص شد که در موارد متعددی تقابل بین این دو به نتایج مهمی منجر شده و همچنان که فرّه ایزدی، نشانی است از وجود رابطه عمیق میان حاکمیت و دین، تقابل این دو به نابودی ساختار سیاسی و نظام اجتماعی منجر شده است.
تصویر دین و دولت ایرانی در کتاب "سرگذشت حاجی بابای اصفهانی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
144 - 167
حوزههای تخصصی:
کتاب انتقادی «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» را جیمز موریه نوشت و میرزا حبیب اصفهانی (بِنی) ترجمه کرد. در این کتاب مردم، گروه ها و جامعه مورد نقد قرار گرفته و به طورکلّی بخش مهمی از آن، به انتقادهای اجتماعی (به ویژه سه نهاد دین، دولت و خانواده ایرانی) اختصاص یافته است. در این مقاله، با عنایت به اهداف استعماری انگلیس در ایران و نقش موریه در دولت انگلیس، و به شیوه توصیفی تحلیلی به دیدگاه او درباره سه نهاد مذکور در جامعه ایران پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که در کتاب موریه، این هر سه نهاد مهم در ایران متلاشی هستند؛ دین دستاویزی برای کسب قدرت و ثروت است. دولت و کارگزاران و عُمّالش گرفتار رشوه، ظلم و ستم، ساده لوحی و نادانی هستند. نهاد خانواده نیز آلوده است و همدلی و همکاری در آن وجود ندارد.
دین مزدیسنی و تقویت و تحکیم هویت ایرانی در عصر ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۷
283 - 305
در طول تاریخ و در روند شکل گیری تمدن و سیر حکومتها در کنار عناصر مهمی همچون جغرافیا و تاریخ مشترک، دین نیز می تواند منبع مهمی در هویت جمعی و معنا بخشی بدان محسوب گردد. بر این اساس یکی از ابهامات مهم این پژوهش آن است که در عصر ساسانی دین چه تاثیر و نقشی در تقویت هویت ایرانی داشته و دولتمردان ساسانی چه تدابیری در بهره بری بهتر از دین در متحد ساختن و همراه گردانیدن ایرانیان با سیاستهای خویش در پیش گرفته اند. در این جستار، با استفاده از گزارش های تاریخی کهن و داده های برآمده از متون دینی، با رویکردی توصیفی-تحلیلی این نتایج حاصل آمده است که؛ با توجه به رسمیت بافتن مسیحیت در قلمرو رومیان و تهاجماتی که از سوی شرق، قلمرو ساسانیان را تهدید می کرد، ساسانیان از جمله تدابیر مهمی که اندیشیدند ، تاکید بر دین مزدیسنی به عنوان دین ایرانی در برابر ادیان انیرانی بود که متولیانی در ورای مرزهای ایرانی داشت؛ تا بدین نحو جبهه مستحکم و نیرومندی را در برابر نفوذ ادیان انیرانی در بین ایرانیان ایجاد کنند. ساسانیان در پیشبرد این سیاست افزون بر بنیاد پرستشگاهها و ایجاد مستعمره های ایرانی در مناطق انیرانی، پروپاگاندای گسترده ای در اهمیت دین به راه انداختند و حتی با ایجاد انشقاق بین پیروان ادیان غیرمزدیسنی با هم مسلکان آنها در خارج از مرزهای ایرانشهر، در ایرانی ساختن برخی اقلیت های مهم و همبستگی بین آنها با سایر افراد جامعه کوشیدند.
فساد و سازوکار مهار قدرت در آرای دورکیم و ابن سینا
حوزههای تخصصی:
فساد، سوءاستفاده از قدرت است و اگر افرادی فاقد خودکنترلیِ اخلاقی، مناصب قدرت را اشغال کنند و کنترل اجتماعی نیز غائب باشد؛ قدرت به سادگی مورد سوءاستفاده قرار می گیرد. دورکیم معتقد است که در جامعه مدرن، دین به انزوا می رود و دیگر اقتداری بر افراد ندارد تا رفتارهایشان را کنترل کند. او به اصناف نظر دارد تا چارچوب و قواعد مشخصی برای اعضای خود تدارک ببینند و در مقابل زیاده روی های احتمالی دولت بایستند. با اصطکاک مابین دولت و اصناف، قدرت مهار می شود و امکان سوءاستفاده به حداقل می رسد. اما اخلاق این جهانی مدنظر دورکیم، بنیان محکمی برای انسجام بخشیدن به جامعه و تضمین برقراری عدالت ندارد. پیتر برگر نیز در آرای متأخر خود اشاره می کند که دین، معنای اساسی هستی بشری را ارائه می دهد و عرفی گرایی دوامی نخواهد داشت. ابن سینا، شریعت وحیانی را منبع استخراج قوانین عادلانه جامعه بشری و کنترل قدرت می داند. او برای کنترل نفسانیت و خوی شهوانی بشر، به صورت توأمان هم به نظارت درونی و معنوی و هم به نظارت بیرونی بر افراد توجه دارد که در کنار هم سد محکمی در برابر فساد ایجاد می کنند. به زعم ابن سینا، انسان از یک ساحت معرفتی و یک ساحت انگیزه ای و ارادی برخوردار است و برای عدالت ورزی، نیازمند توجیه منطقی است. شریعت به لحاظ منطقی، زمینه تمکین نفس انسان از عدالت و خودداری از فساد را فراهم می کند. از آنجا که عدالت صحنه ای قابل تخلف است؛ شریعت، الزامات بیرونی استقرار عدالت و جلوگیری از فساد را هم مدنظر قرار می دهد.
تحولات دین داری و آینده حکمرانی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۷
73 - 108
حوزههای تخصصی:
بررسی مداوم تحولات عرصه دین داری و تأثیر گذاری های احتمالی آن بر حکمرانی دینی برای ایران معاصر بسیار اهمیت دارد؛ زیرا در حکومت دینی بُعد مهمی از مشروعیت بر اساس باورها و علقه های مردم قوام یافته است و هرگونه دگرگونی در انگاره های دینی بر نوع تلقّی عمومی از مشروعیت نظام بسیار تأثیرگذار است؛ از این رو هدف این مقاله بررسی نسبت میان تحولات عرصه دین داری با مبانی و روندهای حکمرانی دینی است. دین داری مانند هر پدیده دیگری در طول زمان و تحت تأثیر عوامل متعددی نزد اقشاری از جامعه، شکل و شمایل گذشته اش را از دست داده و به لسان و لباس جدیدی در آمده است. پرسش اساسی این است که تحولات عرصه دین داری چه نوع تأثیراتی بر آینده حکمرانی دینی در ایران خواهد داشت؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است به این پرسش ها نیز پرداخته شود که طی چهار دهه گذشته اهمیت اجتماعی دین چه روندی یافته است و دینداران با چه سبک و رفتاری، دین داریشان را بروز می دهند؟ پژوهش حاضر می کوشد با بررسی چگونگی حرکت روندهای دین داری در بیست سال گذشته، در پنج بُعد باورها، سبک دین داری، مناسک، دین اجتماعی و احساس دینی به ادبیات نظری این تحول دست یابد. مدعا آن است که دین داری در دو دهه گذشته به سمت فردی شدن در حال حرکت است و این می تواند برای حکمرانی دینی که مبنای مشروعیتش را بر آموزه های اسلام سیاسی نهاده است، موجد چالش ها و نگرانی هایی باشد. برای پی گیری فرضیه فوق از مقایسه روندشناختی پژوهش های راهبردیِ انجام شده در این زمینه بهره برده ام. نتیجه آنکه در بیست سال گذشته بعُد باورها قوی ترین بخش دین داری ایرانیان بوده است؛ همچنین رشد مناسک جمعی ثانویه در کنار افت پایبندی به مناسک اولیه و کاهش شدید مناسک جمعی (مانند نماز جماعت و جمعه) و همچنین پر رنگ تر شدن ابعاد عاطفی، بیشتر صاحب نظران را قانع کرده است که این تحولات را به معنای فراروی و گاهی گذار از الگوی فقهی و کلامی/شریعتمدارانه به الگوهای عرفانی و اخلاقی/ هیجانی بدانند. طی سال های مورد بررسی، درصد افرادی که دین داری را به قلب پاک تعبیر می کنند؛ هرچند انسان اعمال دینی اش را انجام ندهد، به بیش از دو برابر افزایش یافته است؛ به همین میزان بخش هایی از دینداران از رساله محوری و الزام به تبعیت از یک مرجع تقلید در حال عبورند. مطابق شاخص های دین اجتماعی ارائه شده در مقاله، حدود 62% از پاسخگویان با دخالت شاخص های دینی در استخدام افراد مخالفت کرده اند؛ همچنین بسیاری از پاسخگویان در آخرین نظرسنجی گفته اند دین باید از سیاست جدا باشد. بر اساس یافته های مقاله با وجود حفظ باورهای قلبی و قبلی اقشاری از مردم، روند التزام به مناسک درجه یک، به ویژه با جلوه سیاسی- عبادی کاهشی محسوس داشته است. دسته ای از افراد حساسیتی به شکسته شدن احکام الهی در عرصه اجتماعی ندارند و در عرصه هایی به خوداجتهادی رسیده اند و به زعم نویسنده خطر این روندها برای قوام و استمرار جمهوری اسلامی از دیگر تهدیدها کمتر نیست.
شیوه ها و آثار تعیین دین در فرض عدم دسترسی به حاکم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
81 - 104
حوزههای تخصصی:
دِین، یک مال کلّی است که در ذمّه مدیون قرار دارد. برای دین دو مرحله می توان در نظر گرفت: مرحله تعلّق به ذمّه مدیون و مرحله خروج آن از ذمّه مدیون و تعلّق به یک مال معیّن. مرحله اخیر به طور معمول با تعیین و تسلیم مصداق دین به دائن تحقّق می یابد. در صورتی که دائن حاضر به پذیرش مصداق دین باشد و آن را قبض نماید مشکلّی پیش نمی آید اما گاه بدهکار درصدد ادای دین برمی آید و طلبکار از قبول آن خودداری می کند. در این صورت، طبق ماده 273 قانون مدنی، بدهکار با دادن مصداق دین به حاکم یا قائم مقام وی بری الذمّه می شود. ماده مذکور حکم عدم وجود یا دسترسی به حاکم را بیان نکرده است. از لحاظ فقهی، در این موارد مدیون می تواند بخشی از مال خود را به عنوان طلب دائن تعیین نماید. سؤال این است که تعیین مصداق دین به چه شیوه ای صورت می گیرد و چه آثاری دارد؟ این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی و ابزار کتابخانه ای در صدد تبیین شیوه های تعیین دین و اثبات این مطلب است که تعیین مصداق دین موجب برائت ذمّه مدیون و ورود مصداق مذکور به ملک دائن می گردد.
ارزیابی ماده 608 مکرر قانون مجازات اسلامی (طرح پیشنهادی مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
249 - 280
حوزههای تخصصی:
از منظر عدالت اجتماعی، تنوع اقوام، ادیان و مذاهب، نه تهدیدی برای امنیت سرزمینی که فرصتی برای بالندگی گروه ها و توسعه متوازن ملی از رهگذر میان کنش های سازنده بین آنها است. با وجود این، در ایران مشابه دیگر کشورها، هویت های ملی و مقدسات گاه از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی به سبب تمامیت خواهی یا در پوشش آزادی بیان، آماج هتک حرمت قرار گرفته و باعث جریحه دار شدن احساسات و افکار عمومی درون قومی، میهنی و گاه جهانی می شوند. در نظام کیفری ما، جرم انگاری ها و کیفر گذاری های تجلی یافته در مقرره های عام و خاص، از باب ضرورت و به هدف صیانت از ارزش های نهفته در پدیده های یاد شده بوده است. واپسین اقدام انجام شده در این زمینه، طرحی است که از جانب نمایندگان مجلس شورای اسلامی تحت عنوان ماده (608) مکرر قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) تهیه و تقدیم این نهاد شده است. اکنون این پرسش مطرح می شود که محتوای ماده مزبور تا چه حد غنی و رفع کننده خلأهای مربوط به وجه های کیفری این موضوع است؟ یافته های این پژوهش که روش آن توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری مطالبش کتابخانه ای است، نشان می دهد که روند در پیش گرفته شده، از جهت هایی نظیر مقید به نتیجه نمودن رکن مادی جرم اهانت به مصداق های بالا و تعیین مجازات تکمیلی اجباری متناسب، بسزا و از جنبه هایی مانند سکوت در قبال خوار شمردن مذهب های معتبر غیراسلامی به قصد آشوب اجتماعی، پرهیز از تصریح به اهلیت شخص حقوقی در ارتکاب این رفتار و تعیین ناکامل نظام ضمانت اجراها به خصوص عدم پیش بینی کیفیت های مشدده عینی و اختصاصی مجازاتِ فاعل، درخور نقد است.