مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
روابط بین سازمانی
حوزه های تخصصی:
علما و دانشمندان مطالعات مدیرتی و سازمان هر یک به شکلی از اهمیت هماهنگی در فرآسیندهای سازمانی سخن رانده اند اولین بار فایول فرانسوی آن را به عنوان یکی از عناصر (وظایف) پنج گانه مدیریت دانسته و مینتزبرگ نیز آن را به عنوان یکی از دو اقدام اساسی و مهم سازماندهی معرفی کرده است ضرورت وجودی و توجه به موضوع هماهنگی در اثر وابستگی ها و روابط موجود بین بخش های مختلف یک سازمان با هم و یا بین سازمان های مختلف با یکدیگر است. در مقاله حاضر با در نظر داشتن دیدگاه ها و نظریات علما و دانشمندان در مورد 9هماهنگی بین سازمانی و جوانب آن به طراحی و توسعه مدل هماهنگ کننده سازمان های متولی ترانزیت در ایران و ارزیابی اجرای آن در دنیای واقعی با استفاده از فنون آماری – ریاضی رگرسیون – همبستگی و برنامه ریزی آرمانی اقدام شده است. مدل مذکور شامل یک کمیته (شورا) اصلی و هشت کمیته (شورا) فرعی هماهنگ کننده سازمان های متولی ترانزیت در ایران است.
مدلسازی روابط بین سازمانی: بررسی تأثیر عوامل رابطه ای روی شکل گیری ساختار مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط بین سازمانی در سه بعد رابطه ای، ساختاری و نتایج قابل بررسی هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط عوامل رابطه ای با یکدیگر و تأثیر آن ها روی چگونگی شکل گیری ساختار است. بر این اساس، با تعریف متغیرهای عملیاتی مرتبط با متغیرهای قدرت، ادراک خطرپذیری، کنترل، و اعتماد به عنوان متغیرهای رابطه ای، تأثیر این متغیرها روی یکدیگر و روی نحوه شکل گیری ساختار مشارکتی بررسی شده است.روابط متغیرها در قالب چند فرضیه و یک مدل با استفاده از یک نمونه شامل 112 مدیر عالی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان داد قدرت نامتوازن روی ظهور ادراک خطرپذیری رابطه ای تأثیر مثبت دارد. ادراک خطرپذیری رابطه ای نیز یک پیش بینی کننده مثبت برای کنترل محافظت کننده و یک پیش بینی کننده منفی برای اعتماد به التزام طرف مقابل (التزام مبنا) می باشد. از طرف دیگر، کنترل محافظت کننده یک پیش بینی کننده منفی برای ساختار مشارکتی است، در حالی که اعتماد التزام مبنا یک پیش بینی کننده مثبت برای این گونه از ساختارها است.
بررسی های بیشتر نشان داد که اعتماد وقتی از یک آستانه فراتر رود، فاقد تأثیر معنادار روی ساختار مشارکتی است و کنترل محافظت کننده نیز به طور صرف وقتی از یک آستانه عبور کند، موجب تخریب رابطه مشارکتی می شود.
ارائه و اعتبارسنجی مدل سنجش تعامل پذیری در روابط بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری شرکت های فعال در صنایع تولیدی به دلایل مختلف اجتناب ناپذیر است. اما این مشارکت همواره با توفیق لازم همراه نیست. یکی از مهم ترین دلایل این امر عدم تعامل پذیری میان آن ها است. تعامل پذیری در سطوح مختلف مطرح می شود و شامل شاخص های مختلفی است. در ابتدا تعامل پذیری بیش تر در زمینه فناوری های اطلاعاتی مطرح بود اما امروزه از دیدگاه های سازمانی و مدیریتی هم مورد بحث است. در این پژوهش، مدلی برای سنجش تعامل پذیری ارائه شده که شامل چهار عامل تعامل پذیری سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی، تعامل پذیری سازمانی، تعامل پذیری فرهنگی و تعامل پذیری شبکه همکاری و 17 متغیر است. این مدل با استفاده از داده هایی از صنایع تولیدی فعال در استان قزوین و به کمک تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج مطالعه نشان می دهد تمام شاخص های شناسایی شده، رابطه معناداری با عوامل موردنظر دارند. همچنین، بعد از اصلاحات جزئی، مدل موردنظر تناسب خوبی با داده ها داشته و پایایی مدل با استفاده از روش پایایی ترکیبی محاسبه و نسبتاً خوب تشخیص داده شد.
تجزیه و تحلیل ریسک های انتقال دانش: ابزاری برای مدیریت راهبردی روابط بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد جهانی مبتنی بر رقابت و همکاری بین سازمان ها، مدیریت راهبردی روابط بین سازمانی نقش کلیدی ایفا می کند و انتقال دانش بین سازمان های همکار یک موضوع مرکزی و اصلی به گونه ای که بدون تحقق این امر دست یابی به هدف های جهانی مانند نوآوری مشترک امکان پذیر ناست. اما انتقال دانش خالی از ریسک نیست و ممکن است سازمان ها در صورت انتقال دانش، مزیت رقابتی خود را از دست داده و طی فرایند انتقال، دانش محرمانه خود را هم منتقل کنند. این پژوهش برآن است تا با معرفی این مفهوم و ارائه الگوی مفهومی در این زمینه، به شرکت ها در شناسایی و اندازه گیری ریسک های انتقال دانش کمک نماید و نهایتا با ارائه چارچوب مدیریت ریسک انتقال دانش، به سازمان ها در مدیریت روابط بین سازمانی کمک نماید. در این راستا سه عامل به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شدند که ابعاد الگوی پیشنهادی را تشکیل می دهند و عبارت اند از: "ریسک های مربوط به نوع همکاری"، "ریسک های مربوط به نوع شبکه" و"ریسک های مربوط به نوع مجاورت فیزیکی". الگوی پیشنهادی با استفاده از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم و مدل سازی معادله ساختاری در صنایع استان قزوین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی الگوی پیشنهادی در صنعت نشان می دهد که عامل نوع شبکه از اهمیت بالاتری برخوردار است. Mohammad Rahim Ramazanian *** [1] Abstract In worldwide economy, which is based on competition and cooperation between organizations, strategic management of Inter Organization Relationship (IOR) has a crucial role. Moreover, knowledge transfer in IOP is a crucial issue without which reaching such goals as joint innovation is impossible. However, sharing Knowledge is not risk-free and organizations might lose their competitive advantage if they transfer knowledge without any in depth consideration. The private and secret knowledge may transfer due to transfer process. The purpose on this study is to present a conceptual model that identifies key factors affecting knowledge transfer risk in IOR. Proposed model will provide guidelines for companies in identifying and measuring knowledge transfer risks and lastly will help them to achieve better management of IOR. In this regard, three key factors were identified as dimensions of suggested model. They consist: “collaboration related risks”, “network related risks” and “proximity related risks”. Proposed model is analyzed with second confirmatory factor analysis and Structural equation modeling in Qazvin province industries. The result shows that the network type is more important than other types. Keywords: Risk; Knowledge Transfer; Knowledge Transfer Risk. * MSc. Student, University of Guilan. ** Assistant Professor, Guilan University (Corresponding Author). E-mail: m.moradi@guilan.ac.ir ***Associate Professor, Guilan University.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری و کارکرد ساختار شبکه روابط بین سازمانی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری (موردمطالعه: محله قائمیه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
۱۰۶-۸۵
حوزه های تخصصی:
در ساختار مدیریت شهری، توسعه تعاملات و ارتباطات درون و بین سازمانی، به ارتقای عملکرد سازمانی می انجامد و راهکاری برای رفع ناکارآمدی های مدیریت شهری ناشی از تعدد سازمان ها و ناهماهنگی های بین سازمانی در پاسخ به مشکلات و چالش های شهری است. به منظور هماهنگی بین سازمانی بر پایه توسعه ارتباطات بین سازمانی در سیستم مدیریت شهری، تحلیل شبکه روابط بین سازمانی به گونه ای که علاوه بر شناخت و تحلیل نحوه ارتباط سازمان ها با یکدیگر، امکان شناسایی و تحلیل انگیزه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی این روابط بین سازمانی را نیز در راستای تحقق اهداف توسعه شهری و سازمانی فراهم کند، ضرورت دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، دستیابی به علل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل شبکه ای روابط در راستای افزایش هماهنگی بین سازمانی در جهت تسهیل فرایند تحقق اهداف برنامه های بهسازی و نوسازی شهری بافت ناکارآمد محله قائمیه واقع در منطقه ۱۳ شهر اصفهان می باشد. از این منظور، یک پژوهش کاربردی و استقرایی براساس مراحل سه گانه توصیف، تحلیل و تجویز در دستورکار قرار گرفت که در آن از فنون و روش های کمی و کیفی (چون تحلیل ذی نفعان بر پایه ماتریس قدرت- نفوذ و تحلیل عوامل سببی مؤثر در شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل شبکه روابط بین سازمانی)، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند در درون شبکه روابط بین سازمانی شکل گرفته برای پیشبرد اهداف برنامه نوسازی و بهسازی محله قائمیه، مهم ترین و فعال ترین سازمان ها به ترتیب معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان، سازمان نوسازی و بهسازی و شهرداری مرکزی اصفهان می باشد. همچنین مهم ترین عوامل سببی (دلایل و انگیزه های) مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی به ترتیب اهمیت شامل تبادل اطلاعات، وجود پروژه های محرک توسعه، پشتیبانی از تحقق اهداف مشترک، پشتیبانی از تحقق ارزش های مشترک، به کارگیری سرمایه های اجتماعی و نیاز به تأمین منابع از سایر سازمان ها می باشند. در واقع فعال ترین سازمان ها می توانند با تقویت اصلی ترین دلایل و انگیزه های شکل گیری روابط بین سازمان های درگیر در برنامه نوسازی و بهسازی محله قائمیه، هماهنگی بین خود را در راستای تحقق اهداف این برنامه و تحقق پذیری آن افزایش دهند.
تحلیل تاثیر تمایز ساختاری و روابط بین سازمانی بر دوسوتوانی سازمانی با تاکید بر نقش میانجی بستر سازمانی به منظور افزایش عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: اداره کل ورزش و جوانان استان ایلام)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
252 - 266
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تحلیل تاثیر تمایز ساختاری و روابط بین سازمانی بر دوسوتوانی سازمانی با تاکید بر نقش میانجی محتوای سازمانی به منظور افزایش عملکرد سازمانی می باشد.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را تعداد 250 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان ایلام را شامل می شود که با استفاده از فرمول کوکران 150 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استانداری است که در این زمینه وجود دارند. روایی و پایایی پرسش نامه ها نیز حاکی از آن هستند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLs 3.8 و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان داد که تمایز ساختاری بر بستر سازمانی و دوسوتوانی سازمان به ترتیب دارای اثر مستقیم، معنادار و متوسط، اثر مستقیم و غیرمستقیم و معنادار و متوسط می باشد. هم چنین روابط بین سازمانی بر بستر سازمانی و دوسوتوانی سازمانی سازمان به ترتیب دارای اثر مستقیم، معنادار و متوسط، اثر مستقیم و غیرمستقیم و معنادار و متوسط می باشد. هم چنین بستر سازمانی بر دوسوتوانی سازمانی اثر مستقیم، معنادار و متوسط و نهایتا دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد سازمانی اثر مستقیم، معنادار و متوسط دارد. در آخر نیز، نقش میانجی بستر به تایید رسید.اصالت/ارزش افزوده علمی: بر اساس نتایج، مدیران و تصمیم گیرندگان اداره مذبور، به منظور افزایش عملکرد سازمانی شان می توانند به نقش دوستوانی سازمانی توجه کنند؛ البته در این میان بایستی بتوانند به نقش مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای هم چون تمایز ساختاری و روابط بین سازمانی و هم چنین بستر سازمانی توجه کنند. این متغیرها خواهند توانست اثر معناداری بر دوسوتوانی سازمانی به منظور افزایش عملکرد سازمانی داشته باشند.
بررسی و تبیین ساز و کارهای تحلیل روابط بین سازمانی در بهسازی و نوسازی نواحی دچار افت شهری (نمونه موردی: محله قائمیه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
155 - 182
حوزه های تخصصی:
در ساختار مدیریت شهری، توسعه تعاملات و ارتباطات درون و بین سازمانی، به ارتقاء عملکرد سازمانی می انجامد و راهکاری برای گشودن ناکارآمدی های مدیریت شهری، برآمده از گوناگونی سازمان ها و ناهماهنگی های بین سازمانی در جهت پاسخ به مشکلات و چالش های شهری است. از همین رو، در یک سیستم مدیریت شهری، تحلیل روابط بین سازمانی در راستای دستیابی به هماهنگی و توسعه ارتباطات بین سازمانی و تحقق اهداف توسعه شهری و سازمانی ضرورت دارد. هدف این مقاله دستیابی به سازوکارهای تحلیل روابط بین سازمانی شامل عوامل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی، رهیافت های پشتیبان تحلیل این روابط، گونه بندی آنها و در نهایت معرفی سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی در راستای افزایش هماهنگی بین سازمانی و تسهیل فرآیند تحقق اهداف بهسازی و نوسازی بافت ناکارآمد محله قائمیه واقع در منطقه 13 شهر اصفهان می باشد و به این منظور از فنون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-نفوذ، تحلیل عوامل سببی و زمینه ای مؤثر در شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی بر پایه ماتریس قدرت- اعتماد بهره گرفته شد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر اشتراک گذاری دانش در روابط بین سازمانی مشارکتی (مورد مطالعه: سامانه نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
81 - 112
حوزه های تخصصی:
استفاده از سیستم های اشتراک گذاری دانش بین سازمانی برای تقویت همکاری های بین سازمانی امری ضروری است. سیستم ها و فرایندهای اشتراک گذاری دانش، نه تنها به واسطه عوامل فردی و سازمانی، بلکه از طریق عوامل اجتماعی، فنی و سیاسی بین سازمانی نیز به چالش کشیده می شوند. شواهد حاکی از این است که غالب پژوهش ها در حوزه اشتراک گذاری دانش بین سازمانی تمرکز خود را بر موقعیت هایی همچون زنجیره های تأمین تعاملی، سازمان های مجازی و سازمان های چندملیتی قرار داده اند و می توان گفت اشتراک گذاری دانش بین سازمانی در فرایندهای مشارکتی مغفول واقع شده است. این مقاله به بررسی اشتراک گذاری دانش بین سازمانی در یک سامانه مشارکتی که با هدف کاهش آسیب های اجتماعی میان دانش آموزان مدارس با همکاری چند سازمان ذی ربط فعال شده است، پرداخته است. هدف از این پژوهش، شناسایی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر اشتراک گذاری دانش در روابط بین سازمانی مشارکتی، شامل کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف است. این پژوهش، از نوع کمی- همبستگی بوده و در آن پرسش نامه ای با 44 سؤال در مقیاس لیکرت در میان کاربران سامانه نماد در استان البرز توزیع و جمع آوری شد. در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS3 جهت تدوین مدل تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش تأثیر کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف بر اشتراک گذاری دانش از طریق سیستم های بین سازمانی اشتراک گذاری دانش، مورد تأیید قرار گرفت که از این میان متغیرهای کارکنان دانشی و همکاران بیشترین تأثیر را در اشتراک گذاری دانش بین سازمانی داشته اند و نشان دهنده اولویت های اصلی مدیران برای بهبود کارکردهای انتقال دانش در این سامانه است.