مطالب مرتبط با کلیدواژه

اعتباریات


۸۱.

ظرفیت های حکمت اسلامی در شناخت و ارزیابی مفاسد اخلاقی در جامعه(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
رشد و ارتقای مادی و معنوی در جامعه اسلامی منوط به رعایت نظم و ایفای متعهدانه و مسئولانه نقش ها و رعایت مقررات و هنجارهای قانونی و عرفی است. هرگونه اختلال در این فرایند منجر به بی تعادلی و کژکارکردهایی می شود که با نبود مدیریت، به آسیب های اجتماعی و در صورت گسترش، به مسئله و بحران اجتماعی تبدیل می شود. با توجه به تمایز فرهنگ ها، هر جامعه ای از ارزش ها و باورهای خاصی تبعیت می کند و اخلاق و مفاسد اخلاقی را در همان گفتمان معنا می کند. نوشتار حاضر درصدد شناخت و ارزیابی مقوله «مفاسد اخلاقی» به مثابه کژکارکردهای مختل کننده نظم قانونی و عرفی جامعه اسلامی با الهام از نظریه «اعتباریات» حکیم مسلمان علامه طباطبائی است. به نظر می رسد این نظریه با توجه به انسان شناسی اسلامی و توجه به غایت و فطرت به عنوان رویکردی بومی با زیست جهان ایرانی اسلامی سازگار تر است. روش تحقیق در این نوشتار اسنادی و توصیفی تحلیلی است.
۸۲.

ارزیابی تفاسیر آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۹۶
اندیشیدن درباره سامان مطلوب در اجتماع بشری، از نخستین دغدغه های فیلسوفان بوده است. در یونان باستان و جهان اسلامی، نخستین فیلسوفان، نخستین طراحان آرمان شهر بوده اند. تردید درباره امکان تحقق آرمان شهر، مهم ترین چالش آرمان شهرگرایی است. امروزه برخی فیلسوفان و پژوهشگران اندک غربی تلاش کرده اند تفسیری واقع گرایانه از آرمان شهر ارائه دهند؛ در حالی که تا پایان قرن نوزدهم، از منظری تخیلی به آن نگریسته می شد. چون برخی از تفسیرهای آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی دچار کاستی های جدی است، دسته بندی تفاسیر و گزینش تفسیر صحیح درباره آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی ضرورت می یابد. در این مقاله که به روش تفسیری نگارش شده است، تفاسیر آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی در سه دسته تخیلی، تمثیلی و واقعی تنظیم شده اند. با تکیه بر شواهد آشکار، تفسیر تخیلی و تمثیلی از آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی نادرست است و آرمان شهر حکمای مسلمان از ایستار واقع گرایی برخوردار است. ماهیت حکمت مدنی، ریشه در امور واقعی داشتن آرمان و سازواری نظام مدنی با نظام کیهانی و طبیعی از جمله مهم ترین مبانی واقع گرایانه بودن آرمان شهر در حکمت مدنی اسلامی است
۸۳.

منشأ حیات اجتماعی از نظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استخدام اخف و اسهل اعتباریات حسن و قبح فلسفه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
علامه طباطبایی از متفکران بزرگ اسلامی است که با بیان نظریه اعتباریات، تحول بزرگی در حوزه معرفت شناسی ایجاد کرد که بر حوزه های مختلف علوم انسانی، به ویژه فلسفه اجتماعی تأثیر بسزایی گذاشت. ایشان با بحث درباره اعتباریات اجتماعی، به بررسی مفاهیم و مقوله هایی پرداخته است که از جمله عناصر مطرح در حوزه فلسفه اجتماعی و بیانگر دیدگاه شان درباره مباحث اجتماعی است. از این رو، پرسش بنیادین پژوهش حاضر این است که با توجه به جایگاه اجتماع در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، نظر وی درباره منشأ حیات اجتماعی چیست؟ و علت زندگی اجتماعی انسان ها چیست؟
۸۴.

شرایط امکان علوم اجتماعی در فلسفه اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو مقایسه تطبیقی با فلسفه اجتماعی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازجاکندگی معرفتی اعتباریات ایمانوئل کانت شرایط امکان علوم اجتماعی علامه طباطبایی متافیزیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
در مقاله حاضر، برون رفت علوم اجتماعی از وضعیت پروبلماتیک در تمدن اسلامی به مواجهه نظام معرفتی و متافیزیکی این تمدن با «ازجاکندگی معرفتی» دوران جدید منوط شده است. در تبیین این موضوع، آرای علامه طباطبایی به محک آرای ایمانوئل کانت برده شده است. کانت در مواجهه با پدیده یادشده، با انتقال خدا از حوزه شناخت به حوزه اخلاق و تبدیل انسان به موجودِ «خودآیین» و قرار دادن «دین در محدوده صرفاً خرد»، تحول بزرگی را در متافیزیک مغرب زمین ایجاد کرد که حاصل آن، ارائه دریافتی جدید از جامعه انسانی (جامعه به عنوان هستی خودبنیاد و مستقل) بود و همه این ها به فراهم شدن «شرایط امکانِ» علوم اجتماعی جدید، یعنی امکان «درک منطق پدیده های اجتماعی در استقلال خود» منجر شد. اما علامه در مواجهه با پدیده «ازجاکندگی معرفتی» هر چند با آغاز کردن فلسفه خود با «انسان» و به ویژه با طرح مفهوم «اعتباریات»، قلمرو آفرینش گری عقل انسان را گسترش داد، با «ناقص» دانستن عقل و فطرت انسان، تبدیل شدن انسان به موجودی «خودآیین» را ناممکن و بنابراین، قلمرو دین را محیط بر قلمرو عقل دانست. حاصل این نگاه، ارائه دریافتی از جامعه به عنوان هستی غیرخودبنیاد و غیرمستقل بود. با این حال، وی با ارائه دریافتی عقلایی از کلام و الهیات اسلامی، خطوط کلی اما مقدماتی را برای تحولِ پارادایمی در دریافت از «انسان» و رابطه او با خدا و شکل گیری سنت مستقل علوم اجتماعی در جهان اسلام فراهم کرد. 
۸۵.

پدیدارشناسی اعتباریات و نیهیلیسم اعتباری سایبر براساس آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات علامه طباطبایی پدیدارشناسی سایبر نهیلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۱۵
علامه نظریه اعتباریات را در تحلیل پدیده های مختلفی از قبیل معرفت، زبان دین، ارتباط ظاهر با باطن دین به کار گرفته است. به نظر علامه، زبان دین اعتباری است؛ یعنی مجموعه ای از اعتباریات زبان دین را در بخش معارف تشکیل می دهد که به حقایق بر می گردند.بحث از اعتباری مقابل حقیقی در آثار مرحوم علامه طباطبایی به دو صورت گوناگون مطرح شده است: (۱) بحث معرفت شناختی و بحث هستی شناختی. افزون بر این دو از پدیدارشناسی اعتباریات نیز می توان سخن گفت. مراد از «پدیدارشناسی اعتباریات» بررسی چگونگی ظهور روابط انسان با عالم و اشیاء دیگر در قالب امور اعتباری است. نسبت انسان با اشیاء دیگر بر چهار نوع است: حقیقی حقیقی؛ حقیقی اعتباری؛ اعتباری حقیقی؛ اعتباری اعتباری. این سنخ اخیر، رابطه اعتباری با چیزی است که انسان آن را بدون برگشتن به حقیقت و صرفاً بر اساس ارتباط با اعتباریات بی اساس دیگر می پذیرد. این گونه اعتباریات را «اعتباریات پوچ» نامیدیم. یکی از مهم ترین گونه های نیهیلیسم که در فضای سایبر به چشم می خورد نیهیلیسم اعتباری است و صورت های مختلفی از آن در این فضا به چشم می خورد. تکنولوژی و فضای مجازی با خود انبوهی از اعتباریات پوچ را به همراه آورده است و آدمی را در سیاهچال نیهیلیسم اعتباری گرفتار کرده است. راه دست شستن از آنها تنها بازگشت به اعتباریات حقیقی است؛ اعتباریاتی که ریشه در حقیقت دارند. رابطه وجودی که بشر جدید با فضای سایبر و تکنولوژی پیدا کرده، جایگزین رابطه با امر قدسی و خدا شده است.
۸۶.

تقریر و ارزیابی نظریه جریان ناپذیریِ تضاد میان احکام شرعی در دانش اصول در اندیشه محقق اصفهانی

کلیدواژه‌ها: قاعده تضاد اجتماع ضدین احکام شرعی اعتباریات محقق اصفهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۲
روش شناسی منطق استدلال در دانشِ اصول، به مثابه یکی از شاخص ترین مسائل فلسفه این دانش، محورهای مختلفی دارد که ارزش شناسی منطقیِ بهره گیری از قواعدِ فلسفی در استدلال های اصولی از جمله مهمترین آنهاست. شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، ضمن توجه به کاربردهای قواعد فلسفی در علم اصول، به واکاوی ارزش منطقی این مسئله پرداخته، آن را در موارد متعدد بررسی نموده است که شاخص ترین آنها، جریان ناپذیریِ احکام فلسفیِ تضاد در دانشِ اصول است. جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و باهدفِ تقریر و ارزیابی نظریه جریان ناپذیریِ تضاد در احکام شرعی، به بررسی این مسئله در اندیشه محقق اصفهانی پرداخته، و به این نتیجه رهنمون می شود که به باور ایشان نظریه جریان پذیریِ تضاد در احکام شرعی گرچه دیدگاه مشهور اصولیان است، اما به دلایلِ مختلف ناتمام است و از آسیب خلط حقایق با اعتباریات مصون نیست. به نظر می رسد علی رغم برخی برجستگی ها، در نظریه مذکور ابهامات فراوانی نیز وجود دارد که آن را غیرقابلِ پذیرش می نماید.
۸۷.

ارزیابی حقوق رهنی ایران و جایگاه رهن در حقوق بانکی با رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت مدرن رهن دین اعتباریات تحولات اقتصادی حقوق بانکی قبض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۳
ماده ۷۷۴ قانون مدنی ایران با تصریح به لزوم عین بودن مال مورد رهن، رهن دین و منفعت را باطل اعلام کرده است. ماده ۷۷۲ قانون مدنی نیز قبض را شرط صحت عقد رهن دانسته است. با توجه به مراتب فوق رهن دیون و اموال غیرمادی، مورد مناقشه بسیاری است. از طرف دیگر گسترش روزافزون نیازها اقتضای آن را دارد که قوانین مرتبط با حقوق رهنی ایران نیز کارآمد گردند. باید توجه داشته باشیم که ظاهر جایگزین باطن نگردد و غایت حقوق با اعتباریات جعل شده مخلوط نشود. باید ضمن همسو شدن با مقررات موجود کشورهای توسعه یافته نظیر انگلیس و فرانسه به توقعات حوزه اقتصاد و واقعیات نیز پاسخ مناسبی داده شود. همچنین قوانین مرتبط نیز باید قابلیت انعطاف مناسبی داشته باشند تا حجم قابل توجهی از دارایی ها بتوانند موضوع رهن قرار گیرند. بنابراین، در این مقاله سعی شده است ابتدا وضعیت فعلی حقوق رهنی ایران با تکیه بر رهن دین و قبض و نیز دلایل ایجاد محدودیت ها مورد بررسی قرار گیرند؛ آنگاه به تحول موضوع رهن در عالم خارج با تکیه بر زمینه حقوق بانکی پرداخته شده است و نیز گفته شده است که مفاهیم حقوق با روی کار آمدن ناپلئون بناپارت و ظهور دولت مدرن دستخوش تحولاتی شد که در اثر آن مفاهیمی همچون تصرف و عینیت گرایی اهمیت کمتری پیدا کردند. همچنین به مقایسه ای تطبیقی با کشورهایی نظیر فرانسه، انگلیس، آمریکا و مصر جهت رسیدن به رویکرد متناسب اقتصادی پرداخته شده است و در نهایت راه حلی جهت حل معضل فوق گفته شده است.
۸۸.

مقایسه مفهوم عقلانیت در آراء علامه طباطبایی و ماکس وبر

کلیدواژه‌ها: عقلانیت اعتباریات عقلانیت ابزاری عقلانیت فطری علامه طباطبایی ماکس وبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۱
عقلانیت بیش از هر چیز وصفی است از عقلانی بودن؛ چه در رفتار معقول کنش گران و چه در منطق معقول عالمان، رفتار معقول و منطق معقول بر دوش انسانی سوار است که هم آغازی دارد و هم انجامی.این پژوهش می کوشد تا که مفهوم عقلانیت نزد "علامه طباطبایی" چیست و از چه ظرفیت هایی برای ورود به عرصه علوم اجتماعی برخورداراست؟ سپس به بازشناسی این مفهوم در نزد یکی از متفکرین این عرصه یعنی"ماکس وبر" خواهد پرداخت. وبر عامل اصلی ساخت تمدن متجدد را کنش عقلانی معطوف به هدف می داند و از عقلانیت تعریفی را ارائه می دهد که محصور در زندگی دنیایی است و به عقیده ی وی شرط تمدن متجدد و اساسا متجدد شدن، وجود چنین عقلانیتی است؛ این در حالی است که علامه طباطبایی فیلسوف معاصر جهان اسلام نه تنها این معنی از عقلانیت را نمی پذیرند، بلکه براساس نظریه اعتباریات خود مفهومی از عقلانیت را تعریف می کنند که نه تنها این جهانی و محصور در دنیا نیست بلکه نامین کننده ی سعادت دنیوی و اخروی انسان هاست و می تواند به عنوان راهبردی برای ساخت تمدن اسلامی موردتوجه واقع شود.
۸۹.

نقد مبانی فلسفی نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو بر اساس مبانی فلسفی علامه طباطبائی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سرمایه فرهنگی پیر بوردیو علامه طباطبایی ره مبانی فلسفی متافیزیک اعتباریات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۹
مقاله حاضر به بررسی و نقد مبانی فلسفی نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو بر اساس مبانی فلسفی علامه طباطبایی ره می پردازد؛ ازاین رو کشف مبانی دیدگاه ها و ارتباط میان آنها در دستور کار این پژوهش است؛ بنابراین در یک مطالعه اسنادی پس از مرور و تفکیک رویکردهای مفهومی در گسترش نظریه سرمایه فرهنگی، و ابعاد آن در آثار بوردیو، به تبیین مفاهیم بنیادین در راستای تبیین اصطلاح سرمایه فرهنگی، و در نهایت به نقدآن از نگاه مبانی فلسفی علامه طباطبایی، پرداخته می شود. مرور پژوهش های انجام شده در غرب نشان داده که مفهوم سرمایه فرهنگی در هر دوره ای، با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر جامعه، بازنگری گردیده، درحالی که در پژوهش های داخلی، مفهوم سرمایه فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیم بندی بوردیویی به طور یکسان بدون بازنگری و بی توجه به بنیادهای فرهنگی بومی مورداستفاده قرارگرفته است. درواقع، سرمایه فرهنگی دارا بودن سرمایه انسانی-الهی است؛ مسئله ای که در ادبیات بوردیو وجود نداشته، بلکه نگاهی انتقادی بدان شده است. با عنایت به زیرساخت های فلسفی الهی علامه طباطبایی (ازجمله نظریه اعتباریات)، بازخوانی نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، چهره نوین و بومی به خود گرفته، با پیراستن آن از برخی زیرساخت های فلسفی، بوردیو می تواند در ثبات اندیشه ورزی در عرصه فرهنگ جلوه بدیعی از خود نشان دهد.
۹۰.

تحلیل انتقادی نسبت دانش و ارزش در دیدگاه عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش اعتباریات بایدها دانش سروش ضرورت بالقیاس هست ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۶۱
رابطه دانش و ارزش یکی از مباحث در حوزه فرا اخلاق به شمار می رود؛ سروش نظریه جدایی دانش از ارزش را مطرح کرده است و این مقاله با هدف احصای عوامل زمینه ساز طرح این نظریه از سوی سروش و به روش توصیفی- تحلیلی، انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پنج عامل سبب شد تا سروش این ایده را مطرح کند: تبعیت از پوپر و تأثیرپذیری از پوزیتیویست ها در تعریف علم و تمایز علوم؛ اعتقاد به اینکه استنتاج «باید» از «هست»، با قواعد منطق ناسازگار است؛ باور به اینکه ارزش ها، اعتباریات محض هستند؛ اعتقاد به اینکه اخلاق علمی، اخلاقی بی هویت است؛ اعتقاد به اینکه اخلاق علمی، با جبرگرایی ملازمه دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد، می توان «باید»ها را از «هست»ها استنتاج کرد؛ قائل شدن به وجود پیوند میان دانش و ارزش، منجر به جبرگرایی و بی هویتی اخلاق نخواهد شد، بلکه می توان با تکیه کردن بر حقایق (هست ها)، به اخلاق هویت بخشید؛ مفاد بایدونبایدهای اخلاقی درواقع همان ضرورت بالقیاس است که میان فعل انسان و نتایج فعل او برقرار می شود؛ علم، هم شامل دانش تجربی است و هم شامل دانش عقلی، عرفانی، نقلی و فلسفی و تعریف علم می تواند معارف غیرتجربی را نیز دربربگیرد.
۹۱.

بازخوانی مسئله شر و راه حل های آن در اندیشه علامه طباطبایی (ره) بر اساس سه نظریه معرفة النفس، نظریه اعتباریات و نظریه هبوط(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسئله شر معرفه النفس اعتباریات هبوط علامه طباطبایی (ره)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۳
مسئله شر نقضی بر منظومه علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی مطلق خداوند تلقی شده است. در این مسئله، چند نوع دفاع از وجود خداوند وجود دارد که مهم ترین آنها عبارت اند از دفاع مبتنی بر موهوم یا عدمی انگاشتن شر، دفاع مبتنی بر حاصل جمع برتر خیرها، و دفاع مبتنی بر توجه به سایر صفات خداوند یا توجه به اختیار انسان. علامه طباطبائی پاسخی در باب شرور داده است که راهی چندجانبه را طی می کند. وی بر اساس فلسفه هبوط زمینی آدم و به دنبال آن هم آغوشی آدمی با اعتباریات، از سویی، و ازخودبیگانگی آدمی، از سوی دیگر، تبیینی برای سختی ها و شرور داده است. هبوط زمینی انسان، که ناشی از توجه به بدن زمینی به همراه غفلت از توجه به حضور خداوند است، معرفتی جدید و به دنبال خود عالَمی جدید برای انسان رقم می زند که همراه رنج ها و سختی هاست. در این عالَم جدید، اعتبار از حقیقت و تشریع از تکوین جدا می گردد و همین بستری می شود تا شرور تکوینی نیز از شرور اعتباری و تشریعی منحاز شوند، به گونه ای که گاهی یک شر تکوینی امری خیر اعتبار و تلقی شود. آدمی دردها و رنج های تکوینی را می تواند وسیله ای جهت امتحان و توجه به حضور خداوند قرار دهد، و در این صورت دردها و رنج ها نه تنها تسکین و معنا می یابند، بلکه ناپدید می شوند. شرور حقیقی یا اعتباری هم می توانند بر اساس معنایی که پیدا می کنند در همین وضعیت دنیایی خود خیر تلقی شوند.
۹۲.

تحلیل اختیار به مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم عملی اختیار اعتباریات احساس ملائمت احساس منافرت فاعل علمی کنشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۵
The relation of science and practice is one of the most important questions in the field of anthropology. Dividing the agent into with knowledge and without and taking into consideration the role of knowledge in issuing an act, Muslim philosophers and theologians have explained it mostly with an ontological approach though and thus failed to explain how its role is. Along with his definition of the reality of free will basing it on the knowledge of the agent from one side, and his explanation for "practical knowledge" from another side, Allameh Tabatabai did not fail to explain how knowledge plays its role in issuing an act thus he proposed a fairly comprehensive analysis of the relation between knowledge and practice. He believes that free will, as the agent's knowledge, which is involved in the process of issuing an act, is of the "practical knowledge" type, and is concerned with the agent's benefits and harms. Knowing the benefits and harms of things is different from what they are (theoretical wisdom) and different from their intrinsic goodness and evilness (practical wisdom). This knowledge is rooted in the agent's inner feelings and emotions; these feelings and emotions may refer to the two states of agreeable and disagreeable. Therefore, practical knowledge is quite personal and may thus be different for every particular agent's point of view.
۹۳.

تبیین سیاست داخلی جمهوری اسلامی ایران در پرتو روش شناسی پیتر وینچ

کلیدواژه‌ها: فهم قواعد اعتباریات فلسفه اجتماعی معرفتشناسی فرا اثباتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۴
جهان اجتماع و انسانی، جهان فهم است و فهم بالاترین درجه شناخت پدیدهایِ اجتماعی و سیاسی محسوب می شود. در واقع بسیاری از سیاستگذاری هاو تصمیم گیری ها برای حل مسأله زمانی می تواند به سرانجام مثبت و تأمین منافع ملّی و انسجام اجتماعی و سیاسی منجر شود که در باب آن مسائل شناخت درست و راستینی انجام گیرد. شناخت درست و راستین زمانی میسر می شود که عاملان سیاست گذاری در تصمیم گیری به مرحله فهم از مسائل اجتماعی و سیاسی دست یابند. تحلیل و فهم پدیده ها و مسائل در قلمرو علوم انسانی در برخی از موضوعات از منظر معرفت شناسی اثباتی برای شناخت پدیده هاو مسائل را مبهم ساخته است. در این پژوهش سعی می گردد تا از منظر فرااثباتی و از چشم انداز فکری پیتر وینچ مسائل و پدیده های اجتماعی ایران مورد فهم و کنکاش قرار گیرد. با این فرض که فهم هر جامعه بر اساس اعتباریات همان جامعه امکانپذیر است. پدیده های علوم انسانی و اجتماعی از پیچیدگی های خاصی برخوردار هستند. این پیچیدگی، شناخت راستین پدیده هارا با دشواری های بسیاری روبرو بوده است. بررسی فهم مسائل سیاسی و فرهنگی جامعه ایران از نظر صاحبنظران و اندیشمندان جایگاه خاصی را در ایران به دنبال داشته است. در این پژوهش سعی بر آن است چگونه می توان از رویکرد روش شناختی برای فهم مسائل سیاسی و فرهنگی برای آگاهی بخشی به جامعه استفاده کرد؟ وینچ فیلسوفی است که با نگرش به قواعد و فهم اجتماعی با در نظر گرفتن اعتباریات آن جامعه مورد بازنگری قرار داده و از منظر معرفت شناسی فرااثباتی تبعیت نموده است. 
۹۴.

بازخوانی لوازم انسان شناختی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در پرتو انسان شناسی پراگماتیک کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی پراگماتیک اعتباریات ابزاری استخدام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۶
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی اگرچه در فضای بحث معرفت شناختی مطرح شده است اما لوازمی در خود دارد که متناسب با آن می توان از یک نگاه خاص به انسان و به تبع آن استنباط یک انسا ن شناسی فلسفی و عملی و در شکل خاص خود، یک انسان شناسی تجربی و پراگماتیک صحبت کرد. اهمیت این لوازم برآمده از نظریه ادراکات اعتباری وقتی روشن می شود که آن را با مباحث کانت در باب انسان شناسی پراگماتیک و چهار استعداد مهم انسان در آن که شامل استعداد حیوانیت، فنی، عملی و اخلاقی می شود، تطبیق داد و از خلال چنین مقایسه ای یک بازخوانی از نگاه انسان شناسانه علامه طباطبایی بنا بر لوازم و امکاناتی که نظریه ادارکات اعتباری دارد، انجام گیرد. بنابراین در پژوهش حاضر در ذیل ارائه تبیینی از آموزه های انسان شناسی پراگماتیک کانت، به جست وجو و استخراج و استنباط مؤلفه های آن در مباحث انسان شناسانه نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی می پردازیم و بدین ترتیب راه برای بازخوانی نظریه انسان شناسی عملی ، پسینی و تجربی علامه بر مبنای ادراکات اعتباری فراهم می شود.
۹۵.

تأثیر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در مسئله ی وحدت طلب و اراده در دانش اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی اعتباریات اتحاد اراده طلب جبر اختیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۸
نظریه اعتباریات، نظریه ای در حوزه معرفت شناسی است که در دیگر ساحت های حوزه های دانشی نیز تأثیر بسیار زیادی گذاشته است. اصول فقه، از جمله مهم ترین علومی است که نظریه اعتباریات در آن منشأ اثر بوده است و علامه طباطبایی1 در کتاب حاشیه الکفایه از نظریه اعتباریات برای بررسی مسائل این علم سترگ بهره برده اند. از منظر ایشان، «امر و نهی» اعتباری بوده و از تبعات اعتبار ریاست است و امر، بستگى دادن خواست و ربط دادن اراده به فعل دیگری است. یکی از مهم ترین مسائل معاصر در قسمت امر در اصول فقه، مسأله وحدت طلب و اراده است که علمایی چون آخوند خراسانی1 قائل به وحدت از جهت مفهوم، إنشاء و خارج بین طلب و اراده شده اند. ولی علامه طباطبایی1 این بحث را در سه ساحت لغوی، اصولی و عقلی مطرح کرده و از تبعات نظریه اعتباریات برای تبیین و حل آن بهره برده اند.
۹۶.

کاربست معرفت شناسی فرا اثبات گرا در فهم مسائل جهان اسلام با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم اعتباریات نسبیت فرهنگی هویت ملی معرفت شناسی فرااثباتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
با پیشرفت های عصر مدرن و اهمیت فرهنگ و هویت، شناسایی تأثیر این عناصر بر جوامع ضرورت یافته است؛ زیرا شناخت هر جامعه در بستر فهم فرهنگ و اعتباریات آن ممکن است. اما تحلیل و فهم پدیده ها در قلمرو علوم انسانی با معرفت شناسی اثباتی، شناخت این مسائل را ناشناخته کرده است. مطالعات روابط بین اللمل از منظر معرفت شناسی تحت گفتمان غالب دو سنت معرفت شناسی است. معرفت شناسی اثباتی و معرفت شناسی فرااثباتی، این که هدف از معرفت شناسی فرا اثبات گرایی چیست؟ پرسشی که در این مقاله بیشتر مورد بحث قرار می گیرد. با این فرض که فهم مسائل جهان اسلام تحت تأثیر معرفت شناختی اثباتگرا  بوده است، اما پژوهشگر. در مطالعات روابط بین اللمل به این نکته پی برده و به دنبال معرفت شناسی اثبات گرایی است. لذا در جواب به سؤال اصلی که «چگونه معرفت شناسی فرااثباتی می تواند به شناخت معتبری نسبت به فهم مسائل سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بینجامد؟» در پاسخ احتمالی این فرضیه  سعی شده تا با چارچوب مفهومی آنومی اجتماعی- سیاسی و اداراک ذهنی، با رویکرد کیفی در قالب روش تفسیری همدلانه برای پاسخ به سؤال اصلی استفاده شود. با عنایت به سؤال اصلی مقاله مبنی بر چیستی اهم مسایل سیاسی و فرهنگی دولت جمهوری اسلامی ایران، سعی می گردد با استفاده از چارچوب مفهومی مسأله شناسی سیاسی و همچنین روش کیفی تفسیری به تبیین موضوع پرداخته شود.
۹۷.

جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه

کلیدواژه‌ها: حقایق اعتباریات قاعده الواحد ارتباط تولیدی علوم حقیقی علوم اعتباری اصول فقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۶
پژوهش حاضر به بررسی درستی و یا نادرستی جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه می پردازد. در این راستا ابتدا به شناخت قاعده الواحد پرداخته شده و در نتیجه خاستگاه قاعده الواحد، علمی حقیقی به نام فلسفه و مجرای آن در حوزه حقایق تکوینی قلمداد شده است. سپس پیرامون اعتباریات بحث شده تا تفاوت جوهری ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری نسبت به هم و احکام ویژه هریک و چرایی ارتباط تولیدی نداشتن این دو سنخ از ادراکات نسبت به هم تبیین شود. البته ملاک صحت و خطا در اعتباریات، وجود غرض و عدم آن می باشد و اصلا نمی توان با برهان یک اعتبار را ثابت و یا رد نمود. سپس چرایی جریان برهان در علوم حقیقی و چگونگی ارتباط تولیدی داشتن ادراکات حقیقی نسبت به هم روشن می شود؛ اینکه اساس حرکت برهانی ذهن برای کشف حقایق تکوینی بر مدار روابط واقعی یا همان روابط علی معلولی حقایق تکوینی است درحالیکه اعتباریات بر مدار روابط واقعی، تولید نمی شوند. با شناخت ساختار علوم حقیقی، ساختار و احکام علوم اعتباری از جمله علم اصول فقه شناخته می شود؛ اینکه تفکیک احکام اعتبارات از احکام حقایق امری ضروری بوده، لذا خلط احکام این دو خطاست.