مطالب مرتبط با کلیدواژه

حقایق


۱.

دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی در مسئله حدود و قلمرو عقل در شناخت حقایق

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل شناخت ابن عربی ملاصدرا حقایق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۷ تعداد دانلود : ۸۶۲
موضوع اصلی در نگرش عرفانی ملاصدراو عرفان نظری ابن عربی ، شناخت اسماء ، صفات و افعال حق تعالی است. در این نگرش ملاصدرا همچون یک عارف واقعی در صدد یافتن راه شناخت حق است وی معتقد است همانطور که هیچ مخلوقی بدون حق تعالی وجود ندارد، هیچ معرفتی بدون معرفت حق تعالی برای مخلوقات امکان پذیر نیست. بدین جهت لازمه شهود حق و ادراک کلیات عقلی، از بین رفتن کوه منیت است .ملاصدرا در اغلب آثار و نوشته های عرفانی خود، راه و روش عرفانی ابن عربی را دنبال نموده و برای عقل در شناخت حق و اسما و صفاتش حد و مرزی قائل است که طالب حق باید این حدود را بشناسد.
۲.

رابطه اعتباریات و فناوریهای نرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات حقایق فناوری نرم فناوری سخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
مفاهیمى که در خارج ما بازائى ندارد و ذهن به منظور رفع احتیاجات حیاتی، آنها را ساخته است ادراکات اعتباری نامیده می شوند؛ در برابر ادراکات حقیقی که انکشافات و انعکاسات ذهنی واقع و نفس الامر هستند. از سوی دیگر فناوری نرم، فناوری ذهنی است که در اندیشه، اعتقادات، ارزش ها و رفتارهای فردی و اجتماعی انسان ریشه دارد و مولفه های تشکیل دهنده آن، عوامل انسانی غیر قابل مشاهده هستند. این مفهوم در برابر فناوری سخت قرار دارد که امری خارجی است و عوامل فیزیکی مولفه های آن را شکل می دهند. با توجه به ویژگی های مشابه بسیار و مصادیق مشترک فراوانی که میان این دو مفهوم وجود دارد می توان احکام مربوط به هریک را به مصادیق دیگری تسری داد.
۳.

جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه

کلیدواژه‌ها: حقایق اعتباریات قاعده الواحد ارتباط تولیدی علوم حقیقی علوم اعتباری اصول فقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۶۳
پژوهش حاضر به بررسی درستی و یا نادرستی جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه می پردازد. در این راستا ابتدا به شناخت قاعده الواحد پرداخته شده و در نتیجه خاستگاه قاعده الواحد، علمی حقیقی به نام فلسفه و مجرای آن در حوزه حقایق تکوینی قلمداد شده است. سپس پیرامون اعتباریات بحث شده تا تفاوت جوهری ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری نسبت به هم و احکام ویژه هریک و چرایی ارتباط تولیدی نداشتن این دو سنخ از ادراکات نسبت به هم تبیین شود. البته ملاک صحت و خطا در اعتباریات، وجود غرض و عدم آن می باشد و اصلا نمی توان با برهان یک اعتبار را ثابت و یا رد نمود. سپس چرایی جریان برهان در علوم حقیقی و چگونگی ارتباط تولیدی داشتن ادراکات حقیقی نسبت به هم روشن می شود؛ اینکه اساس حرکت برهانی ذهن برای کشف حقایق تکوینی بر مدار روابط واقعی یا همان روابط علی معلولی حقایق تکوینی است درحالیکه اعتباریات بر مدار روابط واقعی، تولید نمی شوند. با شناخت ساختار علوم حقیقی، ساختار و احکام علوم اعتباری از جمله علم اصول فقه شناخته می شود؛ اینکه تفکیک احکام اعتبارات از احکام حقایق امری ضروری بوده، لذا خلط احکام این دو خطاست.