معرفت فرهنگی اجتماعی

معرفت فرهنگی اجتماعی

معرفت فرهنگی اجتماعی سال 13 زمستان 1401شماره 1 (پیاپی 53) (مقاله پژوهشی حوزه)

مقالات

۱.

صورت بندی الگوی مفهومی دعوت افراد اسلام گریز به دین(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
یکی از راه های مقابله با انقلاب اسلامی در عرصه جنگ نرم، گسترش فرقه گرایی با هدف درگیر کردن اشخاص، یارکشی و اشغال ظرفیت های فکری و پاسخ گویی کشور است. چگونگی بازگرداندن اسلام گریزان به دینِ پیشین، پرسشی است که در این پژوهش با استخراج، تکمیل و صورت بندی تجربه های موفق پاسخ داده شده است. روش پژوهش در این مقاله «کیفی» است. داده ها با روش «اسنادی» و «میدانی» ( مصاحبه نیمه ساختاریافته ) و حضور در جلسات مشاوره نوکیشان گردآوری و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون تحلیل شده است. یافته های تحقیق به صورت بندی یک الگوی مفهومی منجر شد. در این الگو، ابتدا با بهره گیری از رویکرد الهیاتی و با استفاده از روش های روان شناختی، حجیت از کیش ثانویه ستانده شده، موانع بازگشت فرد به کیش اولیه از بین می رود، سپس با بهره گیری از خدمات اجتماعی متناسب با مشکلات زمینه ای هر شخص، روند بازگشت او تسریع می شود.
۲.

بررسی انتقادی نظریه گیدنز در باب منشأ و معنابخشی دین، براساس آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک، منشأ دین را واکنشی به بی معنایی دانسته و «معنابخشی» را یکی از مهم ترین کارکردهای دین می داند. وی با بررسی پیامدهای مدرنیته چنین نتیجه می گیرد که دین می تواند الهام بخش دنیای بهتر در عصر مدرنیته متأخر باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. نوشتار حاضر این موضوع را با بهره گیری از الگوی تفسیر موضوعی با رویکرد «استنطاقی» در تفسیر میان رشته ای بررسی کرده است. این نظریه هرچند به لحاظ پاسخگو دانستن دین به سؤالات انسان امروزی، در زمره نظریه های معنویت گرایی دینی و نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده، اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از: همسان سازی هویت ادیان گوناگون، مغفول ماندن منشأ الهی برای ادیان توحیدی (از جمله اسلام)، نشاندن ریشه دینداری به جای منشأ دین، نفی سرشت فطری دینداری، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، تعمیم های نابجا و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر (از جمله اسلام)، و تبیین محدود از کارکرد معنابخشی دین.
۳.

ظرفیت های حکمت اسلامی در شناخت و ارزیابی مفاسد اخلاقی در جامعه(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
رشد و ارتقای مادی و معنوی در جامعه اسلامی منوط به رعایت نظم و ایفای متعهدانه و مسئولانه نقش ها و رعایت مقررات و هنجارهای قانونی و عرفی است. هرگونه اختلال در این فرایند منجر به بی تعادلی و کژکارکردهایی می شود که با نبود مدیریت، به آسیب های اجتماعی و در صورت گسترش، به مسئله و بحران اجتماعی تبدیل می شود. با توجه به تمایز فرهنگ ها، هر جامعه ای از ارزش ها و باورهای خاصی تبعیت می کند و اخلاق و مفاسد اخلاقی را در همان گفتمان معنا می کند. نوشتار حاضر درصدد شناخت و ارزیابی مقوله «مفاسد اخلاقی» به مثابه کژکارکردهای مختل کننده نظم قانونی و عرفی جامعه اسلامی با الهام از نظریه «اعتباریات» حکیم مسلمان علامه طباطبائی است. به نظر می رسد این نظریه با توجه به انسان شناسی اسلامی و توجه به غایت و فطرت به عنوان رویکردی بومی با زیست جهان ایرانی اسلامی سازگار تر است. روش تحقیق در این نوشتار اسنادی و توصیفی تحلیلی است.
۴.

رهیافت تاریخی به شناسایی عوامل بحران و نظم ناپذیری سیاسی در افغانستان معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۲
رویکرد تاریخی به شناسایی عوامل بحران و نظم ناپذیری سیاسی در افغانستان بخشی از مباحثات حل ناشده مناسبات فکری سنت و تجدد در این کشور است. شناسایی موانع نظم ناپذیری سیاسی با رویکرد تاریخی، نظم سیاسی را با توجه بر خاستگاه معرفتی تجدد در نظر می گیرد. سنت و هویت فرهنگی در افغانستان با بازتولید مولفه های نظم ناپذیری، مانع درک اداره جامعه به شیوه علمی-مشارکتی و مانع گذار به نظم جدید شده است. مهم ترین سؤال درباره چرایی نظم ناپذیری سیاسی در افغانستان این است که کدام عوامل فرهنگی و زیستی این کشور را وارد چرخه بی نظمی تاریخی ساخته است؟ افغانستان دارای انباشتی از منازعات گوناگون هویتی فرهنگی و محیطی است؛ از جمله منازعات درون قبیله ای و رقابت های حاد قومی، و جدال های متعصبانه فرقه ای است، که این فراز و فرودها را باید بازی ای به حساب آورد که با هر رفت و برگشت، این کشور دچار تخریب و فروپاشی شده است. سیاست دولت های عمدتاً پشتون افغانستان به منظور ساخت دولت و ملت برپایه قوم پشتون بدون درنظر گرفتن اقوام دیگر وسیاست تغییر زبان از جمله مهم ترین عوامل بی ثباتی و نظم ناپذیری سیاسی محسوب می شود. از دیگر متغیرهای دخیل در نظم ناپذیری سیاسی، صورت بندی ژئوپلیتیکی و ادعای ارضی افغانستان نسبت به همسایگان است. متغیرهایی که در این تحقیق به عنوان موانع نظم پذیری سیاسی شناسایی شده، یافته های این تحقیق محسوب می شوند. مهم ترین فرایند متغیرهای یادشده توضیح شکست افغانستان در ساخت دولت ملت است.
۵.

نقد فرهنگی «غرب فرهنگی» بر محور بیانات امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۱
مقاله حاضر در پی نقد شیوه ای از غرب است که می توان آن را «غرب فرهنگی» نامید. ماهیت موضوع و اینکه ایران شاید بیش از هر کشور دیگری در نظام بین الملل در معرض مواجهه تعارض آمیز با غرب فرهنگی قرار گرفته، از میان رویکردهای گوناگون فلسفی، فقهی، جامعه شناختی، فرهنگی و مانند اینها که می توان به بحث گذارد، رویکرد فرهنگی را دارای اولویت و منطقِ قابل دفاعی می سازد و بیانات امام خمینی از این حیث محوریت یافته است که ایشان دو حضور مستقیم و نامطلوب غرب در ایران را طی جنگ های جهانی اول و دوم تجربه کرده، دو نظام دست نشانده غرب (پهلوی اول و دوم) را از نزدیک درک کرده و چند سال در غرب یا جایی بوده که غرب فرهنگی در آنجا نفوذ و فعالیت گسترده ای داشته است. ازاین رو خاستگاه تحلیلی تجربه محوری برای بحث فراهم می سازد. برای تحقق هدف مقاله از روش «زمینه ای» استفاده شده است. در همین رابطه دیدگاه های ایشان از کتاب «صحیفه امام» با محوریت مباحث و موضوعات فرهنگی استخراج و تحلیل شده است. داده ها نشان می دهد امام راحل غرب فرهنگی را دارای دو رویه می داند که رویه تهاجمی آن بیشتر به شرق شناسانده شده و رویه فرهنگی که پیامدهای به شدت ضد انسانی دارد که اگر با آن مقابله نشود انسانیت انسان را با چالش روبه رو می سازد.
۶.

جایگاه نماد از منظر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
فرهنگ یکی از مهم ترین، پیچیده ترین و پرابهام ترین پدیده های حیات اجتماعی انسان است. به منظور غلبه بر این پیچیدگی، مدیریت فرهنگ نیازمند نگاهی همه جانبه به لایه ها و ابعاد فرهنگ است. نماد به مثابه خارجی ترین لایه فرهنگ، به دلایل گوناگون معمولاً مورد توجه جدی مطالعات مدیریت فرهنگ و به ویژه مطالعات اسلامی قرار نمی گیرد. این مقاله با رویکردی «تحلیلی» و بررسی اسنادی آموزه های اسلامی و با تأکید بر کارکردهای گوناگون نماد، درصدد تبیین جایگاه مهم نماد در فرهنگ اسلامی است. با مطالعه متون دینی متوجه می شویم برخلاف تصور اولیه، نمادهای اسلامی در میان آموزه ها کثرتی فراگیر دارند. در آموزه های دینی بر التزام به نمادها دستور اکید داده شده و تعظیم نماد نشانه تقوا برشمرده شده است. با بهره گیری از این آموزه ها، التزام به نماد می تواند به مثابه یک ملاک مرزبندی بین خودی و غیرخودی قلمداد گردد. یکی از علل این موضوع کارکردهای متنوع نماد (مانند مشخص نمودن هدف، دسته بندی، بهبود درک و همبستگی) است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸