مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
عزت نفس
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی، بر افزایش عزت نفس دختران نوجوان پایه سوم مقطع متوسطه شهرستان بهبهان در سال تحصیلی 81-80 با استفاده از طرح تحقیقی آزمایشی پس آزمون با گروه کنترل میپردازد و میزان اثربخشی مشاوره گروهی را به عزت نفس میسنجد. نمونه تحقیق دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه یکی از دبیرستان های شهرستان بهبهان میباشد که به طور تصادفی انتخاب شده که 30 نفر از آزمودنیها به طور تصادفی در گروه آزمایش و 30 نفر آزمودنی به طور تصادفی در گروه گواه قرار گرفته اند. متغیر مستقل 480 دقیقه جلسه مشاوره گروهی ( تلفیقی از دیدگاه بک والیس) بود که فقط در مورد گروه آزمایش اجرا شد. پس از برگزاری مشاوره گروهی میانگین نمرات عزت نفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش نشان داده است.
بررسی رابطه بین تصمیم گیری شغلی با منبع کنترل در مشاوران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه تصمیم گیری شغلی (فرآیندی از تفکر و عمل که منجر به انتخاب رفتار در افرادی با گروهی از موقعیت های شبیه هم در یک مؤسسه، اداره و یا کارگاه میشود) با منبع کنترل (مجموعه ارزیابیهای فردی در مورد تواناییهای خود و نیروهای جهان که بر اساس تقویت کننده ها شکل گرفته است) پرداخته است. برای این منظور، به روش نمونه گیری تصادفی بدون جایگزینی از بین نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهرستان کرج 23 مشاور مرد و 37 مشاور زن انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تصمیم گیری شغلی محقق ساخته با اعتبار 8872/0 و پرسشنامه منبع کنترل راتر بود. نتایج حاصل از برآوردهای آماری داده ها رابطه بین تصمیم گیری شغلی با منبع کنترل و رابطه بین جنسیت با تصمیم گیری شغلی مشاوران را تأیید نمود با این وجود چنین رابطه ای بین جنسیت با منبع کنترل مشاهده نشد.
بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86 – 85(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86-85 انجام گرفت. فرضیه اصلی در این پژوهش آن است که: بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. جامعه آماری در این تحقیق کلیه مدیران زن مدارس (مدیر مستقل) در مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و متوسطه اداره آموزش و پرورش چناران در سال تحصیلی 86 – 85 است، که طبق آمار اخذ شده از آن اداره تعداد آنها 70 نفر میباشد و کلیه معلمان شاغل در آموزشگاه های مذکور که طبق آمار اخذ شده تعداد آنها 830 نفر میباشد. گروه مورد بررسی برای مدیران 42 نفر به صورت تصادفی و برای معلمان از هر مدرسه ای که مدیر آن به عنوان نمونه انتخاب شده است، تعداد 5 نفر از معلمینی که بیشترین ساعت تدریس را در آن مدرسه داشتند جهت پاسخگویی به پرسشنامه اثربخشی انتخاب شدند (جمعاً 210 نفر از معلمین) به نحوی که از هر کدام از مدارسی که مدیر زن داشتند درصد مساوی در نمونه انتخاب شد. یکی از ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه اثربخشی پارسونز است، که این پرسشنامه توسط معلمان شاغل در مدارسی که مدیر زن دارند تکمیل گردید و اثربخشی مدیران را از دیدگاه معلمان مورد سنجش قرار داد و همچنین پرسشنامه دیگر، پرسشنامه عزت نفس آیزنگ بود که توسط مدیران زن تکمیل گردید، و نیز پرسشنامه مشخصات فردی مدیران که ضمیمه پرسشنامه عزت نفس است و اطلاعاتی نظیر سن، رشته و مدرک تحصیلی، سابقه خدمت و مدیریت و وضعیت تأهل از آن استخراج میشود. روش تحقیق روش توصیفی پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولوموگروف اسمیرنف، t استودنت، آزمون ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، ضریب همخوانی، ضریب همبستگی دو رشته ای نقطه ای و همچنین آنالیز تحلیل واریانس یک عاملی (one-way) استفاده شده است. نتایج بدست آمده عبارتند از: 1- بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد. 2- بین نمره اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا و پایین تفاوت معنیداری وجود دارد و اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا از اثربخشی مدیران با عزت نفس پایین بیشتر است. 3- بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و عزت نفس مدیران رابطه وجود ندارد. 4-بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و اثربخشی مدیران رابطه وجود ندارد.
بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبک های مدیریت تعارض توسط آنان در مدارس مقطع متوسطه شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وظیفه اساسی مدیران در تمام سطوح حفظ محیطی است که افراد بتوانند با یکدیگر کار کرده و به هدف های از پیش تعیین شده دست یابند. در این راستا، مدیران باید اثرات گرایشات و عادات خود را روی دیگران تحلیل نمایند تا بتوانندآنهایی را که موجب دریافت عکس العمل منفی میشوند حذف نمایند بنابراین باید خودشناسی را آموخته و بر خویشتن مسلط باشند. (کونتز و دیگران، ترجمه چمران، 1384) تلاش و کوشش پیگیر آدمی برای شناخت خویشتن به عنوان یک نیاز اساسی امری مستمر بوده که در این میان شناسایی نیازها، ارزش ها، اهداف انسانی و از همه مهم تر عزت نفس از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد، و برای رسیدن به خودشکوفایی که بالاترین انگیزه انسان است، ارضاء نیازهای سطح پایین از جمله عزت نفس ضروری بوده و از سوی دیگر عزت نفس یکی ازمؤلفه های مهم خودآگاهی محسوب میشود. (علی پور، 1375) از سوی دیگریکی از مسائلی که در ارتباطات انسانی بین افراد و سازمان ها پیش میآید تعارض بوده و مدیریت تعارض یکی از مهم ترین وظایف هر مدیر است. تعارض، اگر به نحو مطلوب مورد کنترل قرار گیرد، میتواند مسائل نهفته سازمانی را آشکار کند، کیفیت تصمیم گیری را بهبود بخشد و موجب نوآوری در سازمان شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبکهای مدیریت تعارض توسط آنان در مدارس متوسطه شهر بجنورد میپردازد. جامعه آماری، مدیران مدارس متوسطه شهر بجنورد و روش نمونه گیری تصادفی ساده است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش پیمایشی است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خویشتن شناسی «راج کمارسارسوات» وشیوه های برخورد با تعارض «رحیم» استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی «جدول و درصد فراوانی»، استنباطی «آزمون خی دو» و برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از فرمول آلفای کرانباخ استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبکهای مدیریت تعارض توسط آنان در سطح اطمینان %99 رابطه معناداری وجود دارد و بین خویشتن شناسی مدیران و هر یک از سبکها (همکاری، مصالحه، رقابت، سازش و اجتناب) در سطح اطمینان %95 رابطه وجود دارد. همچنین مشخص گردید، مدیرانی که از سبک همکاری، مصالحه و سازش استفاده نموده اند از خویشتن شناسی بالایی برخوردارند.
بررسی تطبیقی مفهوم عزت نفس از دیدگاه مولانا و روان شناسان انسان گرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین بلخی، شاعر و عارف بلندپایه ایرانی، در قرن هفتم هجری یعنی قرن ها پیش از پیدایش علم روان شناسی، در آثار ماندگار خود، به ویژه در مثنوی معنوی، الگوی دقیق و همه جانبه و سیمای روشنی از شخصیت سالم انسان ارایه نموده است. آرا او را به عنوان یک انسان شناس مسلمان و پرورش یافته در قلمرو فرهنگ اسلامی و ایرانی در بسیاری از زمینه ها شباهت های حیرت انگیزی با افکار روان شناسان انسان گرای معاصر دارد. هرچند تفاوت های بنیادین در محتوای اندیشه های آنان به چشم می خورد. مقاله حاضر دیدگاه های مولانا و روان شناسان یاد شده را درباره مفهوم و کارکرد عزت نفس مورد مقایسه قرار داده و وجوه تشابه آنها را باز نموده است.
بررسی رابطه ساختاری کارکرد خانواده و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در دختران دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به گونه های مختلف می تواند جهت گیری انگیزشی نوجوان را در راستای اهدافش متاثر سازد. ترک تحصیل، افت تحصیلی، گریز از مدرسه از جمله پدیده هایی است که توجه نظام آموزشی ـ تربیتی جامعه را به خود معطوف می سازد. به این لحاظ پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط ساختاری متغیرهای کارکرد خانواده و عزت نفس فرد با پیشرفت تحصیلی دختران نوجوان انجام گرفت.
این مطالعه به روش پس رویدادی (علی ـ مقایسه ایی) در جامعه پژوهشی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان در سال 88-87 و در نمونه ای تصادفی به حجم360 نفر که به شیوه خوشه بندی چند مرحله ای انتخاب گردیدند انجام شد. کلیه آزمودنی ها در دو گروه «با پیشرفت تحصیلی مستمر و دچار افت تحصیلی» قرار گرفته، و با دو مقیاس 1ـ عزت نفس الیس پوپ و 2ـ طرح ارزیابی خانواده (FAD) مورد پرسشگری قرار گرفتند. در نهایت رابطه متغیرهای اصلی پژوهش (کارکرد خانواده) و سایر متغیرهای زمینه ای با هر یک از ابعاد عزت نفس، در هر یک از گروه ها به تفکیک از طریق مدل رگرسیون چندگروهی متغیرهای پنهان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج حاکی از رابطه معنی دار کارکرد خانواده با هریک از ابعاد عزت نفس (تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی، جسمانی) در هر دو گروه بود (05/0>P) که این ارتباط در گروه دارای افت تحصیلی بیانگر رابطه کارکرد ضعیف خانواده با عزت نفس پایین بود. همین طور متغیر سطح تـحصیلات والدین با ابـعاد عزت نفس تحصیلی، خانـوادگی و اجتماعی (1 0/0>P ) و با بعد عزت نفس جسمانی (05/0 > P ) ارتباط معنی داری داشت. از دیگر متغیرها، سن دانش آموز، رتبه تولد و تعداد فرزندان خانواده نیز در سطح ده درصد با متغیر عزت نفس ارتباط معنی دار داشتند.
با تکیه بر این یافته ها می توان دریافت، نوجوان برخوردار از حمایت خانوادگی مطلوب از فرصت و امکانات بیشتری برای خودمختاری، خودبیانگری، خودآگاهی، خودگردانی و خودافزایی برخوردار بوده که این سازه های روان شناختی بر انگیزش و عملکرد تحصیلی فرد تاثیر می گذارد.
عوامل مؤثر در خوداثرمندی والدینی مادران کودکان 6-2 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در خوداثرمندی والدینی مادران کودکان 6-2 ساله است. این مطالعه در زمره مطالعـات توصیفی ـ پس رویدادی قرار دارد. بدین منظور پس از انتخاب خوشه ای چندمرحله ای 15 مهدکودک از سه منطقه شهر تهران، 350 مادر به پرسش های پژوهش پاسخ دادند. از پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه پیوند والدینی، شاخص استرس والدینی، مقیاس منابع حمایت اجتماعی، پرسشنامه اثرمندی مادرانه و فهرست رفتاری کودکان پیش دبستانی جهت جمع آوری داده ها استفاده شد.
نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد استرس والدینی، مشکلات رفتاری کودک، عزت نفس مادر و خرده مقیاس آشفتگی والدینی در شاخص استرس والدینی، در چهار گام، حدود 32 درصد واریانس خوداثرمندی والدینی مادران را تبیین می کنند. لذا برنامه های آموزشی و پیشگیرانه با در نظر گرفتن این متغیرها می تواند سطح خوداثرمندی در مادران را افزایش داده و از ناسازگاری های بعدی پیشگیری کند.
عوامل موثر بر هویت فرهنگی دانش آموزان اسدآباد
حوزههای تخصصی:
هویت فرهنگی یکی از ابعاد اصلی ساختار هویت است و پرداختن به آن در اوضاع کنونی کشور بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. این مقاله که برگرفته از طرحی پژوهشی با همین عنوان است، در پی بررسی متعین های تاثیرگذار بر هویت فرهنگی دانش آموزان دبیرستانی در شهر اسدآباد از توابع استان همدان است.
روش شناسی پژوهش حاضر مبتنی بر کار پیمایشی است و واحد تحلیل آن دانش آموزِ دبیرستانی است. حجم نمونه 364 نفر بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب جمع آوری شده است.
یافته ها نشان دادند که بین متغیر وابسته (هویت فرهنگی) و متغیرهای مستقل (تحصیلات والدین، درآمد خانواده، شغل والدین، تعهد مذهبیِ عملی، مشارکت سیاسی، استفاده از رادیو داخلی، استفاده از تلویزیون، استفاده از روزنامه) در سطح اطمینان 95درصد رابطه معناداری وجود ندارد. با وجود این، متغیرهای مستقل مذکور از طریق متغیر واسط عزتِ نفس بر متغیر وابسته هویت فرهنگی تاثیرات معناداری داشته اند.
عزت نفس احترام به ملکوت خویشتن
حوزههای تخصصی:
عزت نفس، یکی از پایه های اساسی شخصیت آدمی و باعث نیل انسان به افتخار و سربلندی است. همه افراد صرف نظر از سن، نژاد، جنسیت، دین، زمینه های فرهنگی و نوع کاری که در زندگی دارند به عزت نفس نیازمندند. عزت نفس بر همه سطوح زندگی تاثیرگذار است و مایه آزادگی و والایی است. عزتمندان هرگز به ذلت و بندگی دیگران تن نمی دهند و سرمایه شرافت و آزادگی خود را با هیچ قیمتی معامله نمی کنند.
عزت نفس از سویی برای تمام افراد یکی از بزرگ ترین فضیلت های اخلاقی و شاخصه ای برای داشتن سلامت روانی است و از سوی دیگر محرک آدمی در اجرای برنامه ها و تامین نیازها تلقی می شود. به عبارت دیگر، کرامت نفس، عزت نفس و یا خودارزشمندی، افزون بر آنکه از نظر روانشناسی و دین خصیصه و صفتی نیکوست، می تواند ضامن اجرای دیگر رفتارهای پسندیده در محیط خانواده و اجتماع نیز باشد. در این مقاله سعی شده است مفهوم عزت نفس از دو دیدگاه روانشناسی و دین مورد مطالعه قرار گیرد.
شناسایی عوامل موثر بر اجتناب از تبلیغات پیامکی
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش روز افزون کاربران تلفن همراه، اخیرا استفاده از پیامک به عنوان یک رسانه جدید تبلیغاتی به شدت افزایش یافته است. یکی از موانع اثربخشی این نوع تبلیغات، عدم توجه به پیامک های رسیده و اجتناب از آنهاست. به همین منظور در این تحقیق مدلی برای شناسایی عوامل موثر بر اجتناب از تبلیغات پیامکی طراحی و آزمون شد. داده های لازم با پرسشنامه ای 49 سوالی از 282 نفر گردآوری شد. برای آزمون مدل از روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار PLS-Graph استفاده شد. نتایج نشان داد که هنجارهای ذهنی، عزت نفس و تجربیات منفی قبلی بر بدبینی نسبت به تبلیغات پیامکی اثر دارد و نیز بدبینی نسبت به تبلیغات پیامکی، تجربیات منفی قبلی و عدم قابلیت اعتماد به این نوع تبلیغات، سبب اجتناب از تبلیغات پیامکی می شوند. تفکیک اثرات نشان داد که عوامل اجتناب از تبلیغات پیامکی به ترتیب عبارتند از: تجربیات منفی قبلی، عدم قابلیت اعتماد به تبلیغات و در انتها بدبینی نسبت به تبلیغات پیامکی.
نقش آزمون های موسسات آزاد علمی بر پیشرفت درسی دانش آموزان دوره متوسطه
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف یادگیری فرآیندی، اکتشاف، حل مساله، خواندن برای جست وجوی معنی و استفاده از استدلال در نوشتن و استقلال در یادگیری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش آزمون های موسسات آزاد علمی بر پیشرفت درس ریاضیات دانش آموزان دوره متوسطه اجرا شد.
روش ها: مطالعه حاضر به روش توصیفی- پس رویدادی و از نوع مقطعی در دانش آموزان دختر سال دوم پایه متوسطه شهر سمنان در سال تحصیلی 89-1388 انجام شد. با توجه به جدول مورگان، 156 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه ها را تکمیل کردند. از پرسش نامه های اضطراب امتحان، مهارت های مطالعه، نگرش به ریاضی، عزت نفس روزنبرگ و اطلاعات مربوط به درک بهتر مفاهیم ریاضی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از آزمون T دوگروهی مستقل برای مقایسه میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین درک ریاضی دو گروه دانش آموزان شرکت کرده و غیرشرکت کننده در آزمون ها تفاوت معنی دار وجود داشت. بین میانگین عزت نفس دو گروه دانش آموز شرکت کننده و غیرشرکت کننده در آزمون ها، تفاوت معنی دار وجود داشت. بین میانگین نمرات ریاضی ترم اول، نمرات ریاضی ترم دوم، مهارت های مطالعه، نگرش به ریاضی و اضطراب امتحان تفاوت معنی دار وجود نداشت.
نتیجه گیری: شرکت دانش آموزان دوره متوسطه در آزمون های درس ریاضی در آموزشگاه های آزاد تاثیری بر ایجاد مهارت های مطالعه، کاهش اضطراب امتحان، پیشرفت تحصیلی و تغییر نگرش به درس ریاضی ندارد و در مقابل عزت نفس و درک مفاهیم ریاضی را در ایشان نسبت به دانش آموزانی که در این آزمون ها شرکت نمی کنند کاهش می دهد.
اثربخشی برنامه آموزش فلسفه به دانش آموزان دختر بر عزت نفس و توانایی حل مسئله آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر عزت نفس و توانایی حل مسئله در دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی شهرستان بروجن در سال تحصیلی 89-88 انجام شد.
روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. در این پژوهش از 1720 دانش آموز دختر اول راهنمایی، دو کلاس به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه پرسشنامه سبک های حل مسئله لانگ و کسیدی(1996) و عزت نفس کوپر اسمیت (1967) را تکمیل کردند و سپس برنامه فلسفه، به کودکان گروه آزمایش به مدت 15 جلسه، هر هفته 2 جلسه آموزش داده شد. به گروه گواه آموزشی در این زمینه ارائه نشد. در پایان دوره مجددآٌ هر دوگروه پرسشنامه های مذکور را تکمیل کردند. نتایج با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه مذکور به طور معناداری عزت نفس گروه آزمایش را افزایش داده و از سوی دیگر به افزایش معنادار استفاده از سبک حل مسئله مسئله مدار و کاهش معنادار در سبک هیجان مدار منجر شده است.
نتیجه گیری: این برنامه می تواند در بهبود مهارت های شناختی و اجتماعی دانش آموزان موثر واقع شود هدف از برنامه آموزش فلسفه به کودکان این است که کودکان تبدیل همانگونه سازندگان آن معتقدند هدف این برنامه این است کودکان، انسان هایی متفکرتر، انعطاف پذیرتر، باملاحظه تر و منطقی تر شوند.
مقایسه و ارتباط بین عزت نفس و آمادگی جسمانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه و ارتباط بین عزت نفس و آمادگی جسمانی دانشجویان دختر و پسر واحد 1 تربیت بدنی دانشگاه تهران بود. به این منظور، 109 دانشجوی دختر و 225 دانشجوی پسر انتخاب و با استفاده از پرسشنامه کوپر اسمیت (حاوی 58 سؤال که روایی و پایایی آن در داخل کشور تعیین شده) و نمره های آزمون پایان دوره واحد 1 تربیت بدنی، بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون در سطح 05 /0 استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و نمره های واحد 1 تربیت بدنی، تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که ارتباطی بین دو متغیر مذکور وجود ندارد (05 /0>P) . همچنین با استفاده از آزمون در گروه های t مستقل اختلاف معناداری میان دختران و پسران مشاهده شد.
نقش اضطراب اجتماعی اندام در تعیین انگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها حاکی از آنند افرادی که اضطراب زیادی در مورد شکل اندام خود دارند، کمتر از دیگران ورزش می کنند و در صورت مبادرت به ورزش، اغلب با انگیزه های بیرونی اقدام به این کار می کنند. با توجه به شیوع اضطراب اجتماعی اندام و تأثیرگذاری منفی نیرومند آن بر انگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی، مطالعة این عامل و نحوة تعامل آن با ویژگی های شخصیتی از نظر اثرگذاری برانگیزة مشارکت در تمرینات ورزشی ضروری می نماید. براین اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر میزان اضطراب اجتماعی اندام بر نوع انگیزة افراد برای انجام تمرینات ورزشی و تعیین نقش عزت نفس در این میان است. به این منظور 265 دانشجوی دانشگاه زنجان (156 دختر و 109 پسر) به صورت خوشه ای نمونه گیری شده و دفترچه ای متشکل از مقیاس اضطراب اجتماعی اندام، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس انگیزش ورزشی و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که انگیزه های بیرونی برای ورزش کردن در نزد افراد دچار اضطراب زیاد بیش از افراد دچار اضطراب کم است (017 /0=P) . همچنین میزان بی انگیزگی در آزمودنی های دچار اضطراب زیاد بیشتر از افراد دیگر است (008 /0=P) . علاوه بر این، معلوم شد تعامل زیادی بین اضطراب اجتماعی اندام و میزان عزت نفس هر فرد از نظر اثرگذاری بر انگیزة ورزش وجود دارد (019 /0=P) . در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اضطراب اجتماعی اندام نقش مؤثری در تعیین نوع انگیزة فرد برای انجام تمرینات ورزشی دارد.
بررسی آثار کم تحرکی بر جنبه های روانی (عزت نفس) و جسمانی (تودة چربی بدن) دانشجویان پسر و دختر دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش آموزش جامع در آموزش کل ابعاد انسانی است که علاوه بر جنبة هوشی فرد، تمامی جنبه های روانی و فیزیکی را دربرمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار کم تحرکی بر عزت نفس و درصد تودة چربی بدن دانشجویان دانشگاه تهران بود. جامعة آماری کل دانشجویان دانشگاه تهران بودند که از این میان 320 آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که 62 درصد دانشجویان مورد بررسی، کم تحرک و 38 درصد دارای تحرک کافی بودند. به علاوه میانگین درصد چربی کل آزمودنی ها 14، 26 درصد (53 /6 ±SD) بود. همچنین معلوم شد که 79 درصد از کل دانشجویان عزت نفس بالا و 21 درصد آنها عزت نفس ضعیفی داشتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت بین میزان فعالیت بدنی مردان و زنان معنادار و تفاوت تودة چربی بین افراد کم تحرک و دارای تحرک کافی معنادار نبوده است. همچنین رابطة معناداری بین میزان فعالیت و عزت نفس بالا و پایین به دست نیامد.
مقایسة سبک های مقابله با استرس در ورزشکاران و غیرورزشکاران با سطح عزت نفس بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تفاوت سبک های مقابله با استرس در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار با سطح عزت نفس بالا و پایین بود. به این منظور، 465 دانشجو (18 زن و 347 مرد) با میانگین سنی 20 /3 58 /23 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه های سبک های مقابله (دادستان و همکاران، 1384) و عزت نفس (رونبرگ، 1987) متغیرهای سبک های مقابله و عزت نفس ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل آماری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین وضعیت ورزش در استفاده از سبک های مقابله وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین سطوح عزت نفس در استفاده از سبک های مقابله مشاهده شد. به علاوه تعامل وضعیت ورزش و عزت نفس در استفاده از این سبک ها معنادار بود. کمترین تا بیشترین استفاده از سبک مقابلة فعال به ترتیب مربوط به غیرورزشکاران با عزت نفس پایین، غیرورزشکاران با عزت نفس بالا، ورزشکاران با عزت نفس پایین و ورزشکاران با عزت نفس بالا بود. سطح فعالیت بدنی و سطح عزت نفس افراد در سبک های مقابلة نامنعطف کنش متقابل دارد. غیرورزشکاران در استفاده از این سبک تفاوت زیادی ندارند، بیشترین استفاده از سبک نامنعطف به ترتیب به ورزشکاران با عزت نفس بالا و ورزشکاران با عزت نفس پایین مربوط است. یافته ها باتوجه به ارتباط متغیرهای مورد بررسی مورد بحث قرار گرفته است
عوامل موثر بر گریز دختران از خانه
حوزههای تخصصی:
فرار دختران از خانه اگر چه در نگاه اول پدیده ای فردی است اما با توجه به پیامد های سوء آن که در نظم اجتماعی اختلال و آشفتگی ایجاد می کند، منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و انحرافی مانند خودفروشی، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، توزیع مواد مخدر، تشکیل باندهای فساد و فریب سایر زنان و دختران، رواج روسپی گری و شیوع انواع بیماری های مقاربتی و ... می شود. این پدیده سبب می شود که سطح جرم و جنایت در جامعه افزایش یابد و در نتیجه امنیت و سلامت اجتماعی به مخاطره بیافتد.فرار دختران از خانه معلول شبکه پیچیده ای از عوامل موثر خانوادگی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است که شناخت آنها مستلزم تلاش علمی دقیق و جامع است. در این راستا پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر فرار دختران از خانه طراحی و اجرا شده است.در این پ ژوهش ابتدا مبانی نظری موضوع در حوزه های نظری گوناگون تدوین و چارچوب نظری و فرضیات تحقیق تنظیم شده و مدل تحلیلی تحقیق طراحی گردیده است.با توجه به محتوای موضوع تحقیق و اهداف و فرضیات مطرح شده در این تحقیق، از روش «علی–مقایسه ای» استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دختران 12 تا 25 ساله دو شهر تهران و مشهد بوده که به هر دلیلی از منزل فرار کرده اند. در رابطه با دختران فراری، ما عملا با «جامعه در دسترس» سر و کار داریم، یعنی دخترانی که در مراکز گوناگون سازمان بهزیستی در دو شهر تهران و مشهد نگهداری می شوند که در زمان انجام تحقیق حدود 63 نفر در تهران و 80 نفر در شهر مشهد بوده اند. با توجه به حجم محدود جامعه آماری مناسب تر این بود که تمام نمونه موجود مورد مطالعه قرار گیرند. لذا تمام 143 دختر فراری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. جامعه آماری دیگری که برای مقایسه با این جامعه در نظر گرفته شده است شامل تمامی دختران عادی 12 تا 25 ساله شهرهای تهران و مشهد بوده اند. در خصوص دختران عادی نیز با توجه به حجم نمونه، 150 نفر در تهران و 150 نفر در مشهد به شیوه اتفاقی سیستماتیک در پارک ها و مراکز خرید سطح شهرهای تهران و مشهد انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای نتایج به دست آمده از آزمون t، در هر یک از شهرهای مشهد و تهران و بطور کلی در هر دو شهر تفاوت معناداری در شاخص های زیر، بین دختران فراری و غیرفراری وجود دارد: نااستواری روابط والدین، واگذاری مسوولیت بزرگسالان به دختران، وجود سابقه جرم یا رفتار انحرافی در خانواده دختران، تضاد با سرپرستان، احساس اهمیت در خانواده، کنترل اجتماعی خانواده، احساس تبعیض در خانواده، عزت نفس و احساس خوشبختی. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از آن است که متغیرهای؛ نااستواری روابط والدین، سبک تربیتی خانواده، موقعیت اجتماعی-اقتصادی، نوع رابطه دختران با پدر، خودپنداره، تضاد دختران با والدین و پایبندی خانواده به ارزش های دینی در پیش بینی متغیر فرار دختران از منزل معنادار بودند.در پایان راهکارهای دوازده گانه ای بر اساس نتایج حاصله از تحقیق برای کاهش این پدیده اجتماعی پیشنهاد گردید
تأثیر شنیدن موسیقی نیرو بخش بر عزت نفس وخودکارآمدی پرستاران زن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شنیدن موسیقی نیروبخش بر عزت نفس و خودکارآمدی پرستاران زن شهرستان کاشان بود. روش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل با کاربرد شنیدن موسیقی نیروبخش برای گروه آزمایش بهکار گرفته شد. با این منظور 90 نفر پرستار زن به طور تصادفی انتخاب و از بین این افراد به حکم قرعه 50 نفر از پرستارانی که نمرات آنان در آزمون عزت نفس کوپراسمیت 29 و پایین تر و در آزمون خودکارآمدی شرر 53 و پایین تر بود، انتخاب شدند. از بین این تعداد 24 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت یکماه، چهار بار در روز موسیقی انتخاب شده را گوش دادند و در معرض 8 جلسه هر چهار روز یکبار ملودی آن را برای محقق اجرا کردند تا ملودی موسیقی را حفظ شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت و خودکارآمدی شرر به وسیله آزمودنیهای هر دو گروه تکمیل شد.هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شنیدن موسیقی نیروبخش بر عزت نفس و خودکارآمدی پرستاران زن شهرستان کاشان بود. روش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل با کاربرد شنیدن موسیقی نیروبخش برای گروه آزمایش بهکار گرفته شد. با این منظور 90 نفر پرستار زن به طور تصادفی انتخاب و از بین این افراد به حکم قرعه 50 نفر از پرستارانی که نمرات آنان در آزمون عزت نفس کوپراسمیت 29 و پایین تر و در آزمون خودکارآمدی شرر 53 و پایین تر بود، انتخاب شدند. از بین این تعداد 24 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت یکماه، چهار بار در روز موسیقی انتخاب شده را گوش دادند و در معرض 8 جلسه هر چهار روز یکبار ملودی آن را برای محقق اجرا کردند تا ملودی موسیقی را حفظ شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت و خودکارآمدی شرر به وسیله آزمودنیهای هر دو گروه تکمیل شد
بررسی ویزگی های مادرانه موثر در مشکلات رفتاری کودکان 2-6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش قناعت در بهره مندی از زندگی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به نقش قناعت در زندگی میپردازد. مباحثی از جمله معنای قناعت، شرایط لازم برای تحقق آن، عوامل ایجاد و تقویت آن، آثار آن در زندگی و فنون دستیابی به قناعت در حیات اجتماعی است. هدف این پژوهش، یافتن راهکار مناسب برای دوری از حرص، آرامش و نشاط اعضای خانواده، رفع نیازمندیها در ابعاد مختلف، آسایش و برخورداری از زندگی مادی و معنوی، اصلاح نفس، پیدا کردن عزّت و رسیدن به سعادت و خوشبختی است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی و توصیفی است که بر داده های دینی و تربیتی مبتنی است. یافته های اصلی این تحقیق ضرورت توجه به اهمیت قناعت، عوامل و راهکارهای ایجاد و تقویت آن، زمینه های مقابله با حرص، پدید آمدن آرامش و به کارگیری مهارت ها و فنون برای دستیابی به زندگی سالم است.