مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
عزت نفس
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای عزت نفس در میان نوجوانان پایه سوم دبیرستان بود. بدین منظور از بین دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در نواحی چهارگانه آموزش وپرورش شیراز در سال تحصیلی91-90 نمونه ای به تعداد 222 نفر (115 دختر و 107 پسر) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس های اضطراب اجتماعی جرابک (1996)، عزت نفس روزنبرگ (1965) و مقیاس چندبعدی کمال گرایی هویت و فلت (1991)، مورد آزمون قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه هم زمان و از روش بار اُن و کنی (1986)، ارزیابی شدند. نتایج یافته ها حاکی از آن بود که کمال گرایی جامعه مدار پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی می باشد. کمال گرایی جامعه مدار پیش بینی کننده منفی و کمال گرایی خودمدار پیش بینی کننده مثبت عزت نفس می باشد و عزت نفس نقش واسطه ای در ارتباط کمال گرایی جامعه مدار و اضطراب اجتماعی ایفا می کند.
ارزیابی شیوه های روان شناختی آموزش اعتماد به نفس در قصه های کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودباوری و اعتماد به نفس بالا از عوامل اساسی سعادت و پیشرفت در زندگی بوده و روان درمانگران برای تقویت آن روش های مختلف به ویژه بهره گیری از قصه و داستان در دوران کودکی را توصیه می کنند. بر همین اساس این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شیوه های روانشناختی آموزش اعتماد به نفس که در قصه های کودکان ایرانی مستتر شده است، صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای می باشد. در بررسی داده ها نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. با توجه به گستردگی زیاد جامعه مورد مطالعه، از طریق نمونه گیری هدفمند تعداد 141 قصه ایرانی مربوط به گروه های سنی «ب» و «ج» که حدود سنی 7 تا 11 سال را شامل می شود به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. در هنگام مطالعه با ترسیم ماتریسی که توسط محقق ساخته شد و در بردارندة شیوه های اصلی تقویت اعتماد به نفس بود، قصه های انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در کار تحلیل نیز از رویکرد تفسیری میلز و هابرمن که یکی از معیارهای اساسی در تحلیل محتوای داده ها محسوب می شود استفاده شد. در عین حال برای تعیین رابطه بین متغیرها از آزمون آماری کای اسکوئر استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در قصه های ایرانی از شیوه های روان شناختی متفاوتی در جهت تقویت اعتماد به نفس کودکان استفاده شده است که از مهم ترین آن ها می توان به تقویت مثبت اندیشی، تقویت عزت نفس، پرورش حس همذات پنداری، پرورش خلاقیت، کمک به خودشناسی و خویشتن پذیری، کاهش احساس حقارت و تعدیل در خود بزرگ بینی اشاره کرد
پیش بینی ابعاد فرسودگی تحصیلی بر اساس ناگویی خلقی، هیجانات منفی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس ناگویی خلقی، هیجانات منفی و عزت نفس در دانشجویان انجام شده است. در این راستا گروهی مشتمل بر 407 دانشجو از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و چهار مقیاس فرسودگی تحصیلی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، ناگویی خلقی، و عزت نفس را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که عزت نفس تمام ابعاد فرسودگی تحصیلی را به طور منفی پیش بینی می کند. به علاوه ناگویی خلقی، بدبینی تحصیلی و خستگی تحصیلی را به طور مثبت پیش بینی می کند. هم چنین نتایج نشان داد که هیجان های منفی (افسردگی، استرس و اضطراب)، ابعاد فرسودگی تحصیلی را پیش بینی نمی کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مؤید نقش عزت نفس و ناگویی خلقی در فرسودگی تحصیلی است. از آنجا که فرسودگی تحصیلی مانعی برای پیشرفت تحصیلی دانشجویان است، لازم است دست اندرکاران امر آموزش، برنامه های پیشگیرانه ای را در زمینه کاهش اثرات منفی متغیرهای یاد شده تدوین و اجرا کنند.\nهدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس ناگویی خلقی، هیجانات منفی و عزت نفس در دانشجویان انجام شده است. در این راستا گروهی مشتمل بر 407 دانشجو از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و چهار مقیاس فرسودگی تحصیلی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، ناگویی خلقی، و عزت نفس را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که عزت نفس تمام ابعاد فرسودگی تحصیلی را به طور منفی پیش بینی می کند. به علاوه ناگویی خلقی، بدبینی تحصیلی و خستگی تحصیلی را به طور مثبت پیش بینی می کند. هم چنین نتایج نشان داد که هیجان های منفی (افسردگی، استرس و اضطراب)، ابعاد فرسودگی تحصیلی را پیش بینی نمی کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مؤید نقش عزت نفس و ناگویی خلقی در فرسودگی تحصیلی است. از آنجا که فرسودگی تحصیلی مانعی برای پیشرفت تحصیلی دانشجویان است، لازم است دست اندرکاران امر آموزش، برنامه های پیشگیرانه ای را در زمینه کاهش اثرات منفی متغیرهای یاد شده تدوین و اجرا کنند.
مفهوم شناسی تطبیقی عزت نفس در قرآن و روانشناسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بینش قرآن، هدف از آفرینش انسان دست یابی به کمال دانسته شده و آن در گرو کسب عزّت نفس است. از مفهوم عزّت نفس به معنای ارزیابی و ارزشیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندیِ خویش و کارایی مفید برای خود و جامعه یاد شده است. روان شناسان در تبیین مفهوم عزّت نفس، با توجه به ارزشمندی وجود انسان هرآنچه موجب ارزش و پیشرفت و موفقیت او باشد را به عنوان ابزار و عامل ارتقاء عزت نفس بیان کرده اند و در این راستا بیشتر به نقش عوامل محیطی و مادی اشاره نموده اند اما از منظر قرآن عزّت واقعی در ارتباط با خداوند معنا پیدا می کند « والعِزَّهُ للهِ جَمیعاً» و انسان، با ایمان و عمل صالح در سایه تقوای الهی به این مهم دست می یابد. با چنین نگرشی تأیید الهی میزان کرامت و عزت واقعی انسان است و شرایط تأثیرگذار محیطی و مادی تنها ابزار و وسایل مقدماتی برای نیل به این اوصاف است. پژوهش حاضر برآن است تا ضمن واکاوی و تبیین مفهوم عزت نفس از منظر قرآن و روانشناسی، به روش توصیفی و تحلیلی مؤلفه ها، ابعاد و جلوه های عزت نفس را مبتنی بر آموزه های وحیانی ارئه دهد.
ارائه مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء بهزیستی روان شناختی افراد جامعه، از اهداف مهم هر کشور است. پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز انجام شد. جامعه ی پژوهش حاضر دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند، به این منظور 280 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تصویر بدنی، بهزیستی روان شناختی، خود دلسوزی، عزت نفس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخورداراست. بر اساس نتایج مدل ساختاری، خود دلسوزی پیش بینی کننده ی تصویر بدنی و عزت نفس، تصویر بدنی پیش بینی کننده ی بهزیستی روان شناختی و همچنین عزت نفس پیش بینی کننده ی تصویر بدنی است. تأثیرات غیرمستقیم شامل تأثیر خود دلسوزی بر عزت نفس، تصویر بدنی و خود دلسوزی بر تصویر بدنی و بهزیستی روان شناختی می باشد. لذا پژوهش حاضر اهمیت عزت نفس، تصویر بدنی و خود- دلسوزی را در بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
بررسی مدل رابطه تعارض نقش جنسیتی مرد بر افسردگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مدل تعارض نقش جنسیتی مرد بر افسردگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد شوهر در زوج های مناطق شهرداری شهر اهواز بود. 300 زوج از میان زوج های 4 منطقه شهرداری شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس تعارض نقش جنسیتی مرد، پرسش نامه فرم کوتاه افسردگی بک، مقیاس های رضایت زناشویی، عزت نفس روزنبرگ و انتقاد زناشویی تکمیل کردند. آزمایش مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOSانجام شد. یافته ها نشان دادند که مدل نهایی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. ضرایب مسیر تعارض نقش جنسیتی مرد به انتقاد شوهر، تعارض نقش جنسیتی مرد به افسردگی زن، تعارض نقش جنسیتی مرد به عزت نفس زن، تعارض نقش جنسیتی مرد به رضایت زناشویی زن، انتقاد شوهر به افسردگی زن و انتقاد شوهر به رضایت زناشویی زن همگی معنی دار بودند، به جز ضریب مسیر انتقاد مرد به عزت نفس زن. ضریب های مسیر غیرمستقیم تعارض نقش جنسیتی مرد به افسردگی زن با میانجی گری انتقاد مرد و تعارض نقش جنسیتی مرد به رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد مرد هم معنادار بودند، اما ضریب مسیر غیرمستقیم تعارض نقش جنسیتی مرد به عزت نفس زن با میانجی گری انتقاد مرد معنادار نبود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که انتقاد مرد نقشی مهم در افسردگی و رضایت زناشویی زن دارد.
بررسی کنترل شناختی، حل مساله اجتماعی و عزت نفس بین دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کنترل شناختی، حل مساله اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان دوزبانه ی کرد- فارس زبان و تک زبانه ی فارس زبان انجام شد. این پژوهش از نظر روش پژوهشی از نوع علی- مقایسه ای بوده است. جامعه ی پژوهش شامل تمامی دانش آموزان تک زبانه ی فارس زبان و دوزبانه ی کرد- فارس زبان پایه هشتم مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی 95-1394 بوده اند. نمونه ی مورد نظر متشکل از 80 دانش آموز( 40 دانش آموز تک زبانه و 40 دانش آموز دوزبانه) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون مرتب کردن کارت ویسکانسین گرانت و برگ(1948)، پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی حل مساله اجتماعی دیزریلا و همکاران(2002) و عزت نفس کوپراسمیت(1967)،استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تی برای دو گروه مستقل تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه از نظر کنترل شناختی و عزت نفس تفاوت معناداری وجود داشت و عملکرد دوزبانه ها بهتر از عملکرد تک زبانه ها بود، ولی در زمینه حل مساله اجتماعی برخلاف پژوهش های پیشین تفاوت معناداری وجود نداشت. با توجه به نتایج می توان گفت که چون دوزبانه ها با دو نظام از قواعد زبانی مواجه اند و دانش آنها نسبت به زبان بیشتر از یک زبانه ها می باشد، پس از نظر شناختی برتری دارند، و اینکه هر زبان دارای بار فرهنگی مخصوص به خود می باشد که این بار فرهنگی تجارب گسترده ای از اطلاعات و حمایت ها را دارد و این بر عزت نفس تاثیر مثبت دارد، و در زمینه حل مساله اجتماعی احتمالاً نوع دوزبانگی، تبحر و مهارت افراد در زبان دوم، غنای محیط، فرصت فراهم شده برای دو زبان و روش شناسی ها موجب تقویت یا تضعیف یادگیری زبان دوم شده و اثرات متفاوتی به دنبال داشته است
بررسی نقش عزّت نفس واحساس تنهایی در اعتیاد به فیس بوک در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: بیش از یک میلیارد کاربر از شبکه اجتماعی فیس بوک استفاده می کنند. این شبکهمجازی، استفاده های مفید فراوانی دارد. اماتعداد افراد وابسته و معتادبه آن رو به افزایش است؛ به طوری که این افراد دچار نوعی اختلال در روابط اجتماعی خود شده اند. با توجه به فراگیر شدن استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان،این پژوهش به بررسی نقش عزّت نفس واحساس تنهایی در پیش بینی اعتیاد به فیس بوک پرداخته است. روش: نمونه پژوهش، 300 نفر ازدانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی اهواز و بوشهر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس احساس تنهایی، مقیاس عزّت نفس موقعیتی ومقیاس اعتیاد به فیس بوک بود که دارای شواهد روان سنجی مطلوبی بودند.برای تحلیل آماری داده ها ازضریب همبستگی تحلیل رگرسیون استفاده شد.یافته ها: یافته های تحلیل رگرسیون چندمتغیّری، نشان داد از میان ابعاد مختلف احساس تنهایی، مؤلفه احساس تنهاییِ خانوادگی و همچنین از بین ابعاد عزّت نفس، عزّت نفس عملکردی می تواند به صورت معناداری اعتیاد به فیس بوک را در بین دانشجویان پیش بینی کند.نتیجه گیری: احساس تنهایی خانوادگی و عزّت نفس موقعیتی عملکردی عامل مهمی برای پیش بینی اعتیاد به فیس بوک بین دانشجویان است. نتایج این پژوهش در پرتو زندگی دانشجویی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
رابطه خود- دلسوزی و سلامت روان با نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش تصویر بدنی و عزت نفس در سلامت روان زنان، پژوهش حاضر به بررسی نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در ارتباط با خود-دلسوزی و سلامت روان در دانشجویان دختر پرداخت. پروش پژوهش: جامعه ی پژوهش را دانشجویان دختر پیام نور شهرستان دلفان تشکیل می دهد. به این منظور280 دانشجو با روش نمونه-گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های روابط چند بعدی خود-بدن (MBSRQ)، سلامت روان (GHQ)، خود-دلسوزی (SCS)، عزت نفس (RESE) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر با نرم افزار Amos مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین خود-دلسوزی به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق عزت نفس و تصویر بدنی سلامت روان را تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از رویکرد خود- دلسوزی جهت افزایش عزت نفس و تصویر بدنی مثبت زنان استفاده شود. به علاوه با توجه به جدید بودن خود-دلسوزی پیشنهاد می شود پژوهش در این زمینه گسترش یابد. کلمات کلیدی: مدل، عزت نفس، تصویر بدنی، خود- دلسوزی، سلامت روان
مقایسه سبک های فرزند پروری خانواده، عزت نفس و سلامت عمومی نوجوانان پسر بزهکار و عادی در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های فرزند پروری خانواده، عزت نفس و سلامت عمومی در نوجوانان پسر بزهکار و عادی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر عادی در کرمانشاه و همچنین بزهکار کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه بود. روش: نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند، عزت نفس آیزنک و سلامت عمومی(GHQ) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره(MANOVA) استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که بین و جوانان بزهکار و عادی از نظر سبک های فرزند پروری زورگویانه و مقتدرانه تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که نوجوانان بزهکار بیشتر متعلق به خانواده های زورگو بودند. همچنین بین عزت نفس نوجوانان بزهکار و عادی تفاوت معنی دای بدست آمد و بزهکاران به طور معنی داری عزت نفس پایین تری داشتند. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن بود که بین سلامت عمومی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معنی داری بدست آمد. یافته ها نقش و اهمیت متغیر های خانواده، سبک فرزند پروری و همچنین عزت نفس را در بزهکاری خاطر نشان می سازد#,
اثربخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال دوقطبی یک بیماری روان پزشکی مزمن و ناتوان کننده است که میزان شیوع نوع یک آن، 4/1 تا 6/1 درصد است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک پس از تثبیت فاز حاد می باشد. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام بیماران مرد با تشخیص اختلال خلقی دوقطبی نوع یک بستری در بخش های بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در سال 1390 بودند که با درمان دارویی فاز حاد در آن ها تثبیت شده بود. از میان این بیماران،30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه 15 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمونتحت گروه درمانی شناختی-رفتاری 10 جلسه ای و گروه شاهد تحت درمان گروهی حمایتی غیر ساختاریافته قرار گرفتند. آزمون های افسردگی و اضطراب بک و عزت نفس آیزنک برای تمام بیماران، قبل، بلافاصله بعد و 2ماه و 6 ماه بعد از اتمام جلسات تکمیل شد. داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس و تی مستقل با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند. یافته ها: بعد از گروه درمانی شناختی-رفتاری، میزان افسردگی و اضطراب در پایان درمان و دو ماه و شش ماه پی گیری،کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0>P) اما افزایش در میزان عزت نفس در پایان درمان و دوره ی پی گیری، معنی دار نبود. نتیجه گیری: رویکرد گروه درمانی شناختی-رفتاری به عنوان یک درمان موثر برای کاهش افسردگی و اضطراب بعد از تثبیت فاز حاد در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک می تواند مد نظر قرار گیرد و می توان در بازتوانی بالینی این بیماران، از آن کمک گرفت.
رابطه عزت نفس و تاب آوری با مؤلفه های خودپنداره بدنی دانش آموزان دارای ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش بررسی رابطه عزت نفس و تاب آوری با مؤلفه های خودپنداره بدنی دانش آموزان دارای ناتوانی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و در زمره روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی شهرستان شیروان است که تعداد آن ها 35 نفر و نمونه طبق فرمول کوکران 30 نفر است. داده های این پژوهش توسط سه پرسش نامه استاندارد اسمیت (1967) با ضریب آلفای کرونباخ (88/0= α)، تاب آوری کانر- دیویدسون (2003) با ضریب آلفای کرونباخ (89/0= α) و خودپنداره بدنی مارش و همکاران (1994) با ضریب آلفای کرونباخ (872/0= α) جمع آوری شده است. یافته ها:پژوهش دارای سه فرضیه اصلی و 4 فرضیه فرعی بود که جهت آزمون فرضیه های تحقیق، از روش آماری رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که عزت نفس و تاب آوری نمی تواند خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان را پیش بینی کند. فرضیه اصلی دوم پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین عزت نفس و خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان نیز مورد پذیرش قرار نگرفت. فرضیه اصلی سوم پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین تاب آوری و خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان مورد پذیرش قرار نگرفته و رد شد. فرضیه فرعی اول پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین بُعد عمومی عزت نفس و خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان رد شد. فرضیه فرعی دوم نشان داد بعد خانوادگی عزت نفس قادر به پیش بینی خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان نیست. در مورد فرضیه فرعی سوم نتایج نشان داد، همبستگی بین خودپنداره و عزت نفس اجتماعی از نظر آماری معنادار نیست و در مورد فرضیه فرعی چهارم نیز نتایج نشان می دهد بُعد آموزشگاهی عزت نفس قادر به پیش بینی خوپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان نیست. نتیجه گیری:نتیجه ای که از این تحقیق گرفته می شود این است که عزت نفس و تاب آوری نمی تواند خودپنداره بدنی دانش آموزان دارای ناتوانی را پیش بینی کند.
اثربخشی روان پویشی کوتاه مدت گروهی بر عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان پویشی کوتاه مدت گروهی بر عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام گرفته است.برای انجام این پژوهش جامعه ی آماری 40 نفر بود که از این تعداد، نمونه ای به حجم 14 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. آزمودنی ها مراجعه کنندگان به بیمارستان ابن سینا شیراز بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانر(2000) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965)، طرح پژوهشی به کار گرفته شده در این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.یافته های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس یک راهه انجام گرفت و نتایج نشان داد که پس از تعدیل پیش آزمون تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. عزت نفس و هم چنین نشانه های اضطراب اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بعد مداخله آزمایشی کمتر بود. با بهره گیری از درمان روانپویشی کوتاه مدت می توان گامی مؤثر در جهت افزایش میزان عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی برداشت.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر اساس مفاهیم قرآنی بر عزت نفس و امید به زندگی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر اساس آیات قرآن بر عزت نفس و امید به زندگی زنان آسیب دیده اجتماعی (معتاد) انجام شد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام معتادان زن (29 نفر) مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان رودسر در سال 1395 بود که از آن میان 24 زن، که در نمره عزت نفس کوپر اسمیت و امید به زندگی میلر، کمترین نمره را کسب کرده بودند به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. سپس، آموزش مثبت نگری اسلامی طی ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آموزش اجرا شد در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. در پایان، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که ارتباط مثبت معناداری بین مثبت نگری و امیدواری وجود دارد در حالی که این رابطه درباره عزت نفس معنادار نبود؛ به عبارت دیگر مثبت نگری می تواند در افزایش احساس امیدواری نقش مؤثری داشته باشد؛ اما پرورش عزت نفس به عوامل دیگری نیز وابسته است.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی پژوهش های انجام شده در ارتباط با اثربخشی مداخلات روان شناختی بر عزت نفس دانش آموزان دورة دبیرستان و راهنمایی انجام شد. در این خصوص، فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، تلاش می کند تا میزان اندازة اثر مداخلات روان شناختی را مشخص کند. بدین منظور با استفاده از ملاک های درون گنجی به منظور انتخاب نمونة پژوهش، از بین 40 پژوهش، 27 پژوهش را که از لحاظِ روش شناختی مورد تأیید قرار گرفتند، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. تعداد کل آزمودنی هایی که در پژوهش های انتخاب شده مشارکت داشتند، برای دانش آموزان دبیرستان 655 نفر و برای دانش آموزان راهنمایی برابر با 1151 نفر بود. ابزار پژوهش، چک لیست فراتحلیل بود. پژوهش حاضر مبتنی بر 27 اندازه اثر بود. نتایج پژوهش نشان داد، میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر عزت نفس دانش آموزان، مطابق جدول تفسیر اندازه اثر کهن در حد بالاست. بنابراین مداخلات روان شناختی بر ارتقاء عزت نفس دانش آموزان در ایران تأثیر بسیار زیادی داشته است.
بررسی تأثیر آموزش مهارت ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روان دانش آموزان دختر انجام گرفته است. روش پژوهش «آزمایشی» از نوع «پیش آزمون – پس آزمون» با گروه کنترل است. ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامة «عزت نفس» کوپر اسمیت و پرسش نامة «سلامت عمومی» کلبرگ بود. جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطة شهر پرند در سال تحصیلی 1392 – 1393 بود که از بین آنها به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 60 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. مداخلة آزمایشی بر روی گروه آزمایش به مدت 17 جلسة 70 دقیقه ای و یک بار در هفته اجرا شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون های آماری تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معنا داری بین میانگین عزت نفس (001/0 P≤ و 32/49 F=) و سلامت روانی (82/83 F= و001/0 P≤) گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی موجب بهبود عزت نفس و سلامت روانی دانش آموزان می شود.
تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی به کمک چندرسانه ای آموزشی بر عزت نفس دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی به کمک چندرسانه ای آموزشی بر عزت نفس دانش آموزان ( 6 تا 11 ساله) دارای اختلال یادگیری در ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل همه ی دانش آموزان پسر 6 تا 11 ساله ی دارای اختلال یادگیری ریاضی استان البرز بود که 36 نفر از آن ها انتخاب و پس از همتا کردن آن ها، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه 45 دقیقه ای با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس پس از بررسی نمرات پیش آزمون نشان داد که در دانش آموزان 6 تا 11 ساله دارای اختلال یادگیری، آموزش رفتارهای اجتماعی به کمک نرم افزار چندرسانه ای به طور معناداری عزت نفس آن ها را افزایش داده است (05/0 > P). نتیجه این که جهت آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان دارای اختلال یادگیری از چندرسانه ای آموزشی در کنار روش سنتی استفاده شود، زیرا موجب بهبود عزت نفس دانش آموزان می گردد.
مدلی ساختاری درباره ی تن انگاره ی دانشجویان مونث ایرانی : تاثیر قد، وزن، شاخص توده ی بدنی، عزت نفس ، طرحواره ی ظاهر، باورهای مربوط به ظاهر، و وارسی بدن بر تن انگاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدلی درباره ی تن انگاره وتعیین روابط ساختاری عوامل جسمی و عوامل شناختی رفتاری دخیل در تن انگاره دانشجویان مونثایرانی انجام شد. به این منظورنمونه ای به حجم 497 نفراز دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند به طورتصادفی انتخاب شدند و پس از اندازه گیری قد، وزن و شاخص توده بدنی با استفاده ازمقیاس حالت تن انگاره، مقیاس عزت نفس آزمون خویشتن پنداره ی مارش، پرسشنامه ی طرحواره ی ظاهر تجدید نظر شده، آزمون باورهای شخصی مربوط به ظاهر و پرسشنامه وارسی بدن مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزشیابی مدل با معادله ساختاری مدل سازی با استفاده از روش حداکثر احتمال برآورد دربرنامه نرم افزاری آموس ومحاسبه ی شاخصهای تناسب مدل حاکی از نیکویی برازش مدل پیشنهادی بود. اثرات مستقیم و غیر مستقیم سازه ی عوامل جسمی و سازه ی عوامل شناختی رفتاری به ترتیب با 0.417 و0.33 دراین مدل، 53٪ از تغییرپذیری تن انگاره دانشجویان مورد مطالعه را تبیین می کند. این یافته ها ضمن همخوانی با نتایج پژوهشهای مربوط به عوامل تاثیر گذار برتن انگاره و برخی از مدلهای آن، به شناخت بهتر ساختار پیچیده ی زیستی و روانشناختی تن انگاره کمک می کنند.
تبیین خودناتوان سازی تحصیلی بر اساس عوامل مؤثر بر آن: آزمون یک مدل مفهومی جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین روابط سببی متغیرهایی که بیشترین اثر را بر روی خودناتوان سازی تحصیلی در دانشجویان شهر تهران داشتند، صورت گرفته است. جامعه آماری همه دانشجویان شهر تهران بودند که از بین آنان تعداد 520 نفر از چهار دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، آزاد اسلامی مرکز تهران جنوب و پیام نور واحد تهران جنوب به روش داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های فرم کوتاه شخصیتی NEO ، کمال گرایی چندبعدی، خودکارآمدی عمومی ، انگیزش تحصیلی، خودناتوان سازی و عزت نفس بود. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده، حمایت کننده برازش مدل با داده ها و روابط ساختاری مفروض است و در مجموع نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی، کمال گرایی، عزت نفس، عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی به طور مستقیم و خودکارآمدی به طور غیر مستقیم و با م یا نجی گری عملکرد تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی را تحت تأثیر قرار می دهند. همچنین ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی به طور غیر مستقیم نیز از طریق م یا نجی گری عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی بر خودناتوان سازی تحصیلی اثر می گذارند. با افزایش روان رنجورخویی و کاهش گشودگی، خودناتوان سازی تحصیلی احتمال بروز پیدا می کند و همچنین عزت نفس، خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بالا موجب پایین آمدن میزان خودناتوان سازی می گردد اما میزان بالای کمال گرایی و عملکرد تحصیلی احتمال بروز رفتارهای خودناتوان ساز را افزایش می دهد.
اثربخشی قصه درمانی بر کمرویی، افسردگی و عزت نفس کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی قصه درمانی بر کمرویی، افسردگی و عزت نفس در کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز بود. روش: نمونه آماری شامل۴۰ کودک (۱۲ دختر و ۲۸ پسر) از کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز که علائم کمرویی و افسردگی و کاهش عزت نفس داشتند بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های کمرویی رافی(۱۹۸۳)، افسردگی کودکان و نوجوانان بک(۱۹۷۱) و عزت نفس کوپر اسمیت(۱۹۶۷) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) و کوواریانس چندمتغیری (ANCOVAM) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت روش قصه درمانی قرار گرفتند، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: قصه درمانی بر کاهش کمرویی و افسردگی کودکان تأثیر مثبت دارد؛ همچنین قصه درمانی بر افزایش عزت نفس و خرده مقیاس های آن که شامل؛ خود کلی، خود اجتماعی، خود به عنوان عضوی در خانواده و خود تحصیلی کودکان تأثیر مثبت دارد.