مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
گردش نخبگان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با رویکردی تاریخی - تحلیلی به ریشه یابی علل ناکامی نخبگان عصر قاجار در روند توسعه یافتگی ایران می پردازیم. نخبگان ایران در تاریخ معاصر (عصر قاجار) به سه دسته تقسیم شده اند: 1- بخشی از نخبگان حاکم که اساساً خواهان توسعه کشور نبودند؛ 2- عده ای از نخبگان حاکم که در پی اصلاح و نوسازی بودند؛ 3- نخبگان فکری. گروه اول که تحت عنوان نخبگان ضدتوسعه از آنها یاد شده است، به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه و عامل خنثی کردن قدرت اصلاح طلبان به ایفای نقش پرداخته اند. گروه دوم نیز به دو دلیل در هدایت کشور به سمت توسعه موزون و همه جانبه ناکام ماندند: 1- ویژگی ها و ضعف عملکرد خویش؛ 2- ساختارهای سیاسی- اقتصادی نامناسب و کارشکنی نخبگان ضدتوسعه. روشنفکران نیز به دلایلی مانند ساختار سیاسی استبدادی، بیگانگی با فرهنگ جامعه و نگاه تک بعدی به توسعه، نتوانستند به نحو مطلوب به ایفای نقش بپردازند. این مقاله در صدد پاسخگویی به این سؤال است که چه عواملی زمینه و بستر لازم را برای ناکامی نخبگان عصر قاجار در روند توسعه یافتگی ایران فراهم آورده است؟ فرضیه مقاله این است که عواملی از قبیل: ساختار سیاسی استبدادی، فرهنگ توسعه نیافته، دخالت بیگانگان در امور ایران، ضعف عملکرد شاهان و فرمانروایان، نقش مخرب نظام اقتصاد جهانی و عملکرد نخبگان در نوسازی و توسعه به شیوه غربی، همگی زمینه ساز ناکامی نخبگان عصر قاجار در روند توسعه یافتگی ایران شده است.
نخبگان و شکست های نوسازی در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
افغانستان به منزلة جامعه ای توسعه نیافته، در طول تاریخ معاصرش تلاش های بسیاری جهت پیشرفت و نوسازی انجام داده است اما تا به امروز این تلاش ها با شکست های پی درپی روبه رو شده است. لذا تبیین این شکست ها، از اهمیت ویژة نظری و عملی برخوردار است. پژوهش پیش رو، راز این شکست ها را از زاویه ای خاص، یعنی از منظر «نخبگان حاکم» مورد تأمل انتقادی قرار داده است. بر اساس یافته های این پژوهش، نوسازی در افغانستان به صورت آمرانه و از سوی نخبگان حاکم آغاز شده و همواره در دامن قدرت، بریده بریده نفس کشیده است؛ اما ازآنجاکه این اقدام با کندی و از سر احساس، با اقدامات عجولانه و غیرواقع بینانه، با افراط و تفریط و با الگو های متضاد و ضد و نقیض انجام شده، نه تنها دستاوردی نداشت، که همواره زمینة حرکت های ارتجاعی و واپس گرایانه را در جامعه تقویت کرده است.
تأثیر انتخابات بر جایگاه بین المللی دولت: با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که انتخابات چگونه موجب بهبود جایگاه و قدرت بین المللی دولت ها می شود. در پاسخ، به چهار متغیر اثرگذار اشاره شده است: صلح دموکراتیک، اهمیت مشروعیت بین المللی، دیپلماسی عمومی و اصل لوح مطهر. انتخابات آزاد در واقع بخشی از تعاملات بین المللی دولت ها را تشکیل می دهد، چراکه علامت ها و معانی خاصی را به دیگر دولت ها منتقل کرده و آن ها را به واکنش مقتضی تحریک می کند. انتخابات هم از طریق نمایش هنجارهای دموکراتیک و هم زمینه سازی برای تغییر سیاست ها می تواند به بازسازی موقعیت بین المللی کشورها کمک کند. این نوع اثرگذاری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران چند بار تجربه شده و خصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری ملموس بوده است. در شرایطی که مناسبات بین المللی کشور به تشنج و تنش گراییده بود، انتخابات زمینه بهبود مجدد اوضاع را فراهم کرد.
همه پرسی 2017 ترکیه و آینده ی ثبات سیاسی و دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷ (پیاپی ۵۷)
173 - 197
حوزه های تخصصی:
همه پرسی قانون اساسی ترکیه، دوران تازه ای در صحنه تحولات داخلی ترکیه به حساب می آید. با پیروزی شکننده حزب عدالت و توسعه در همه پرسی 16 آوریل 2017، می توان مطالعه پیرامون این همه پرسی و تحولات ناظر به آینده دموکراسی در این کشور را مسأله ای دانست که ارزش بررسی بیشتری دارد. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از نظریه گردش نخبگان به عنوان چارچوب نظری، همه پرسی قانون اساسی ترکیه تحلیل شود. در این راستا سؤال محوری مقاله این است که همه پرسی قانون اساسی ترکیه چه تأثیری بر آینده دموکراسی و ثبات سیاسی در ترکیه می گذارد؟ بررسی های این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، مبتنی بر منابع اسنادی این فرضیه را قوت بخشید که همه پرسی قانون اساسی اخیر ترکیه، آینده نظام سیاسی مبتنی بر گردش نخبگان این کشور را تضعیف و موجب می شود به واسطه آن فضای رقابتی برای سایر نخبگان غیرحکومتی مانند احزاب مخالف محدود شود، و آینده ثبات سیاسی و دموکراسی در این کشور با وضعیت مبهم و شکننده تر نسبت به گذشته روبه رو باشد، همچنین آینده امنیت اجتماعی و سیاسی ترکیه، متزلزل تر از پیش به نظر آید.
چارچوب نظری گردش نخبگان سیاسی شایسته و تأثیر آن بر ثبات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
125 - 144
حوزه های تخصصی:
ثبات و آرامش از الزام های نظام های سیاسی است؛ به عبارتی هر نظام سیاسی برای دستیابی به اهداف خود، نیازمند ثبات است. از این رو، حفظ ثبات از جمله دغدغه های اصلی رهبران و حاکمان سیاسی است. هرچند عوامل متعددی در حفظ ثبات سیاسی مؤثر است، آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، گردش نخبگان سیاسی شایسته است؛ به آن معنی که نخبگانی در چرخه مدیریت سیاسی قرار گیرند که ضمن برخورداری از توانایی و تخصص، از ایمان و تعهد به اصول اساسی و ارزشی که در این پژوهش تحت عنوان شاخص های شایستگی از آن یاد شده است، برخوردار باشند. واضح است که هر نظام سیاسی به گردش نخبگان معتقد و هم سنخ با خود نیاز دارد. تمرکز این مقاله روی گردش نخبگان شایسته در نظامی اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران است.
عوامل اصلاحات قوانین اساسی جمهوری های قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1039 - 1056
حوزه های تخصصی:
هر سه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در دوران استقلال، اولین قانون اساسی نوین خود را در سال 1995 به تصویب رساندند و در سال های بعد دست کم دو یا سه بار این قانون ها را اصلاح کردند. همزمانیاین اصلاحاتباانتقالقدرتوانتخابات،آثارسیاسی شانراگستردهوشایان توجهکردهاست. با توجه به اینمسئله،سؤال اصلی این نوشتار این است که مهم ترین عاملاصلاحات قانون اساسی جمهوری های قفقاز جنوبی چه بوده است؟ بررسی تطبیقی این مسئله نشان دهنده همگونی ها و ناهمگونی های میان این کشورهاست که ممکن است در دیگر کشورهای در حال توسعه نیز تجربه شود. برای پاسخ به پرسش اصلی باید بسترهای اصلاحات به ویژه فضای سیاسی، بازیگران اصلی و عناصر سود بر اصلاحات، پیامد حقوقی و همچنین پیامد سیاسی هر یک از اصلاحات را مورد توجه و تحلیل قرار داد. فرضیه اصلی این نوشتار این است که در هر سه جمهوری، طراحی سازوکاری برای جلوگیری از چرخش نخبگان حاکم، مهم ترین دلیلاصلاحاتقانون اساسی در هر دو شکل ریاستی یا پارلمانی بوده است. مقایسه سه جمهوری نشان می دهد اصلاحات به مردم سالارتر شدن جمهوری ها منجر نشده است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
شناخت متغیرهای چندگانه مؤثر بر مهاجرت نخبگان کشور
منبع:
شاخص کارآفرینی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
9-38
حوزه های تخصصی:
امروزه بررسی تجربه کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که یک تغییر پارادایم از «مهاجرت نخبگان» به «گردش نخبگان» در حال تحقق است. این امر می تواند در انتقال دانش فنی، انتقال و تبادل دستاوردهای ارزشمند علمی و فرهنگی و تجارب ارزشمند ملت ها و جوامع بشری مفید واقع شود؛ اما ابتدا لازم است ریشه های مهاجرت آنان شناسایی شود تا تحقق پارادایم جدید امکان پذیر گردد. البته رفتارهای مهاجرتی نخبگان موضوع پیچیده و چندلایه ای است و نباید آن را به چند علت محدود کرد؛ ولی در یک نگاه کلی دلایل نخبگان برای مهاجرت از ایران را می توان به گروه های مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و آموزشی - پژوهشی تقسیم کرد. می توان به تفکیک و به تفصیل در مورد این چهار گروه تحلیل کرد که چرا فردی تصمیم می گیرد مهاجرت کند؛ زمینه های بازگشت یا عدم بازگشت او کدامند و چگونه می توان این تهدید بالقوه را به یک فرصت طلایی تبدیل کرد؟ با توجه به اهمیت این موضوع، همان طور که در شماره های قبلی اشاره شد، در هر شماره فصلنامه کارآفرینی؛ به صورت مسلسل وار مقاله ای به پدیده مهاجرت نخبگان اختصاص خواهد یافت.