مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
جمهوری اسلامی
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۷
151 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مصداق های زبان خارجی در ایران، اولویت بندی آن ها در آینده ی نظام، سابقه ی آموزش آن ها، تحول فرایند آموزش آن ها در آینده و مهم ترین نقش های زبان های خارجی در افق آینده ی نظام است. در این راستا، نقش های زبان، اسناد ملی جمهوری اسلامی ایران و مسأله ی زبان، رویکردهای مختلف برای توصیف و تحلیل زبان انگلیسی و تحقیقات کاربردی صورت گرفته در بافت آموزشی و فرهنگی ایران با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهند منظور از زبان خارجی محدود به زبان خاصی نیست؛ هرچند برخی از زبان ها می توانند از اولویت برخوردار باشند. زبان عربی با توجه به جایگاه ویژه ای که دارد، به طور مستقل از اولویت برخوردار است. مهم ترین نقش های زبانی در آینده ی نظام عرضه و تقاضای دانش و اطلاعات باقی خواهند ماند. پایش و اصلاح دائم سیاست و برنامه ریزی آموزشی زبان های خارجی به خصوص برپایه ی توصیه های مقام معظم رهبری در بیانیه ی گام دوم در رابطه با علم و پژوهش، روزآمدکردن شیوه های آموزش، پتانسیل موجود در کارشناسان این رشته در گرایش های مختلف، ارتقای فرایند و دستاورد های پژوهشی در این حوزه، گسترش فعالیت های ترجمه، استفاده از فناوری های مدرن و ایفای نقش در گستره ی بین المللی کارکردهای زبان های خارجی به مثابه دارایی بشر، نه صرفاً زبان مادری منطقه ای خاص، از جمله ی زمینه هایی است که نیازمند توجه در افق آینده ی نظام می باشند.
ارزیابی مبانی پارادایمی مرامنامه احزاب ایران بعد از انقلاب(مطالعه موردی حزب جمهوری اسلامی، حزب کارگزاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود احزاب در فضای سیاسی کشورها بسیار ضروری است. احزاب خصوصا در عرصه انتخابات اهمیت بسزایی دارند زیرا به نوعی جهت گیری سیاسی و خط مشی عملی افراد برخاسته از احزاب در امور مملکت داری نشان می دهد که نشات گرفته از جهان بینی و اصول فکری حزب آنها است.لذا پژوهش حاضر تلاشی به منظور تحلیل مبانی فکری و پارادایمی دو حزب مطرح بعد از انقلاب (جمهوری اسلامی،کارگزارن) است.جامعه آماری پژوهش تمام احزاب ثبت شده در وزارت کشورتا سال 97 می باشد که دو حزب طبق نظرنخبگان انتخاب گردیداند. روش بررسی ، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد جهت دار(تلخیصی) است که از نرم افزار maxqdo 12 برای تحلیل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد سهم پارادایم تفسیری در هر حزب کارگزاران و پارادایم انتقادی در حزب جمهوری اسلامی بیشتر از سایر ابعاد پارادامی است همچنین شاهد عدم وجود یک برنامه مدون بر اساس یک پارادایم خاص در حزب هستیم بلکه ملغمه ای از عناصر پارادایمی(تفسیری،انتقادی،تفسیری) در تدوین مرامنامه های احزاب وجود دارد.
نقد کتاب مبانی حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۵ (پیاپی ۵۷)
323-339
اهمیت این نقد به لحاظ جایگاه حقوق اساسی، قانون اساسی ، و حکومت جمهوری اسلامی است و ضرورت نقد نیز انگیزة شکل گیری کتاب موردنقد به منزلة منبع آموزشی برای درس «حقوق اساسی» دورة کارشناسی رشتة حقوق و دروس مرتبط با حقوق اساسی در دوره های تحصیلات تکمیلی گرایش حقوق عمومی است. هدف این نقد شناسایی نقاط قوت و ضعف کتاب به منزلة «کتاب دانشگاهی» و اصلاح موارد پیش نهادی و رفع کاستی های آن است. روش نقد استنادی تحلیلی براساس روش شناسی حقوقی و منطق حقوقی حاکم بر دانش حقوقی است که در چهارچوب کلی نقدِ روشی، نقد شکلی، نقد محتوایی، و ارزیابی کمیت و کیفیت منابع، ارجاعات، و استنادات انجام گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که این کتاب هرچند ازلحاظ موضوع و تبیین اصول و مستندات مناسب است، به لحاظ روش شناسی و میزان هماهنگی محتوا با اهداف و نیازهای آموزشی و انطباق اثر با اهداف حاکم بر قانون اساسی و انسجام و ارتباط منطقی بین اجزا، به تجدیدنظر اساسی نیاز دارد. هم چنین، این کتاب به علت پردازش نکردن متعادل مطالب گرفتار تناقض های نظری و محتوایی است.
بازفهمی «نهاد دولت» و تاثیر آن بر توسعه در ایران دوره جهموری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع تحول در شکل گیری نهاد دولت یا دولت سازی در دهه های اخیر در بحث توسعه به یکی از چالش برانگیزترین مسایل در علوم سیاسی بوده است. براساس نظریات نونهادگرایان، دولت به عنوان یک کارگزار مستقل مجدداً به متن مطالعات علوم اجتماعی و سیاسی بازگشته و توانسته است به عنوان یک کارگزار فعال و مستقل در تحولات اقتصادی و اجتماعی نقش مستقل و فعال ایفا نماید. بنابراین نهاد دولت در پروسه توسعه یافتگی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله تلاش دارد تا با روش نهادگرایی و با استفاده از منابع اسنادی-کتابخانه ای به این سوال محوری پاسخ دهد که علیرغم گذشت بیش از یکصدسال از عمر دولت در ایران، چرا هنوز دولت مدرن به عنوان یک «نهاد» در ایران (خصوصاً در دوره مورد بحث ما یعنی جمهوری اسلامی) شکل نگرفته و در نتیجه نهاد دولت از کارایی لازم در امر توسعه برخوردار نیست. در پاسخ به سوال فوق می توان این فرضیه را مطرح نمود: انقلاب اسلامی ایران شروعی انعطاف پذیر با پدیده دولت ملی داشت، همچنین قالب دولت ملی به معنای سازوکارها و ساختارهای دولتی شکل گرفته در زمان پهلوی در دوره جمهوری اسلامی نیز حفظ شد. اگرچه ماهیت رژیم در جمهوری اسلامی هویتی اسلامی داشت و حکومت ها هم از نظر نهادینگی حقوقی و قانونی برخوردار هستند، اما به علت اولویت اهداف و آرمانهای کلان(نظیر تاسیس امت واحده جهانی) و بقای نقش متغیر درآمد نفت در نظام اقتصادی-سیاسی ایران ، پدیده دولت-ملت تکمیل نشده و نهاد دولت از کارآمدی ضعیفی در امر توسعه برخوردار بوده است.
چرخش نخبگان سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخبگان مفهوم محوری در جامعه شناسی و علوم سیاسی است و علیرغم مفهوم پردازی های مختلف انتقادات زیادی بر آن وارد است. نخبگان به خصوص نخبگان سیاسی از دیرباز تاکنون نقش مهمی در تحولات جوامع در ابعاد مختلف داشته و دارند. انقلاب اسلامی ایران، نقطه عطفی در تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی دنیای معاصر محسوب گشته که تغییرات زیادی را به همراه داشته است. پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 نماد پیروزی یک حکومت مبتنی بر ارزش ها و اعتقادات بود که فصل تازه ای در جنبش های مردمی گشود و جایگاه باورهای ایدئولوژیک را ارتقا داد. در این نظام نخبگان سیاسی از موقعیت برجسته ای برخوردار هستند و نقش مهم و بسزایی را در تصمیم گیری های اساسی در ابعاد مختلف ایفا می کنند. بررسی رفتار نخبگان سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی بویژه در دو دهه اخیر حکایت از تداوم ویژگی رفتاری و فرهنگی نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی ایران دارد. پرورش و گزینش نخبگان سیاسی در ایران بعد انقلاب یک الگوی سامان مند و از پیش طراحی شده ندارد. در کنار تداوم این ویژگی ها در نخبگان عوامل دیگری مانند ناکارآمدی نهاد های سیاسی که خود ریشه در رفتار نخبگان دارد منجر به بروز تحولات بسیاری در عرصه سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دهه اخیر شده است. در این مقاله به چرخش نخبگان سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران تاکید داریم. پژوهش حاضر از نوع کیفی و گردآوری داده ها از طریق کتاب ها و مقاله ها انجام شده است.
درآمدی بر تبارشناسی مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال اول تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
79 - 116
پیش از شناسایی نقاط قوت و ضعف مدیریت فرهنگی در کشور، می بایست درک درستی از ترکیب بندی فکری و فرهنگی مدیران ارشد آن ها به دست آورد؛ از این رو سازمان های فرهنگی در ایران را می توان به سه گروه فرهنگی و هنری؛ آموزشی، علمی و تربیتی؛ و نظارتی و پشتیبانی تقسیم بندی کرد. مدیران هر کدام از این سازمان ها بر اساس شاخص هایی انتخاب شده اند و در تحقیق حاضر تلاش شده تا بخشی از این شاخص ها از منظر تبارشناسی و با تأکید بر الگوی سه سطحی لیکرت (تجربه، ارزش و نگرش) درباره مدیران ارشد عمده ترین سازمان های فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی (شامل وزارتخانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فن آوری، سازمان های صداوسیما، تبلیغات اسلامی و فرهنگی هنری شهرداری تهران، کمیسیون های فرهنگی و آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی) مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. در این سازمان ها در سه دهه اخیر بالغ بر 100 مدیر ارشد فعالیت داشته اند و میانگین عمر فعالیت اکثر آن ها بیش از چهار سال بوده است؛ علاوه بر این، پژوهش حاضر واجد برخی یافته های غیر منطبق دیگر با باورهای رایج در باب سازمان های فرهنگی در ایران است که توجه بدان ها می تواند منجر به اصلاح برخی رویه ها در مدیریت کلان دستگاه های فرهنگی شود.
بررسی سیاست هویت در دوره معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷۷
71 - 106
هویت ملی اصلی ترین عامل در انسجام اجتماعی و وفاق ملی در هر جامعه تلقی می شود. هر اندازه یک ملت از هویت محکم تر و منسجم تری برخوردار باشد، به همان اندازه در تحکیم پایه های همبستگی و وفاق اجتماعی موفق تر خواهد بود. عناصر هویت ایرانی از زمان مشروطه تاکنون از سه عنصر تمدن ایران باستان، تمدن اسلامی و تمدن مدرن تشکیل شده است. چیزی که در نگاه موشکافانه به تاریخ معاصر ایران مشخص می شود افراط و تفریط در به کارگیری عوامل هویت ساز سه گانه فوق توسط دولت ها بوده است. به طوری که هیچ گاه شاهد همزیستی مسالمت آمیز عوامل سه گانه در عرصه هویت سازی نبوده ایم. معمولاً دولت ها با به کارگیری یکی از این عناصر به تضعیف دیگر عناصر هویت ساز پرداخته و با رویکردی خصمانه آنها را «دیگری هویت» خود قلمداد می کنند. سئوال مقاله حاضر این است که نوع سیاست هویت از سوی قدرت سیاسی حاکم چه تأثیری بر ساختار احتمالی قدرت سیاسی آینده خواهد داشت؟ این مقاله با اتخاذ رویکردی تحلیلی به تاریخ معاصر ایران در پی آن است که در وهله اول به تأیید وجود این افراط وتفریط در سیاستگذاری از سوی دولت ها در رابطه با این عوامل سه گانه پرداخته و نشان دهد که این عدم تعادل در اعمال عوامل هویت ساز، منجر به بی ثباتی در هویت ملی شده است و در درجه دوم به دنبال تأکید بر این نکته است که نوع سیاست هویت از سوی قدرت سیاسی حاکم تصویر احتمالی قدرت سیاسی آینده را شکل می دهد. راه دستیابی به یک وضعیت باثبات، در کنار نهادن نگاه های کاهش گرایانه و ذاتگرایانه به هویت و در به کارگیری توأمان همه عوامل هویتی و رسیدن به یک اجماع است. به طوری که بتواند همه سلائق مشروع و قابل قبول جامعه را پوشش دهد.
تأثیر دولت رانتیر بر الگوهای مشارکت سیاسی (مورد پژوهی: ایران در دوره جمهوری اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر دولت رانتیر بر الگوهای مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. نظریه دولت رانتیر رویکرد اصلی مقاله است. روش تحقیق، تطبیقی و تکنیک جمع آوری اطلاعات اسنادی است. در این مقاله ویژگی های اقتصادی ایران بررسی گردید و یافته ها نشان داد جمهوری اسلامی ایران دارای اقتصاد رانتیر است که وابستگی زیادی به فروش نفت دارد. درآمدهای رانتی باعث شده دولت های ایران وابستگی چندانی به درآمدهای مالیاتی نداشته و مستقل از مطالبات طبقات و گروهای اجتماعی شوند. مهمترین راه ابراز مطالبات سیاسی، مشارکت سیاسی است که در جمهوری اسلامی تحت تاثیر اقتصاد رانتی قرار گرفته است و سه الگو مشارکت سیاسی در ایران پدید آمده است که عبارتند از: الف) الگوی رابطه تخاصم که پیروان آن از فرآیند مشارکت سیاسی طرد شده اند؛ ب) الگوی مشارکت سیاسی غیرحمایتی که به طور مداوم در حال جذب و طرد از جریان اصلی قدرت سیاسی در ایران هستند؛ ج) الگوی حمایتی که وظیفه تولید و بازتولید نیروهای سیاسی هوادار نظام سیاسی را بر عهده دارند و به دلیل حمایت نظام سیاسی از پیروان این جریان سیاسی، دارای الگوی مشارکتی فراگیر و چرخه کامل مشارکت سیاسی اند.
بازنمایی شخصیت شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری گفتمان اسلام گرای دوره جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
91-108
حوزه های تخصصی:
شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری گفتمان مشروطه خواه به عنوان شخصیتی منفی بازنمایی شد که در آغاز به طرفداری از مشروطه پرداخت اما در نهایت اختلافاتش با دو رهبر روحانی دیگر مشروطه خواه، سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، موجب شد به صف مخالفان مشروطه و طرفداران استبداد بپیوندد و به همکاری با محمدعلی شاه بپردازد، امری که از یک سو باعث دلگرمی شاه در کشتار و سرکوب مشروطه خواهان و از دیگر سو باعث محاکمه و اعدام شیخ شد. اما در دوره جمهوری اسلامی در تقابل با این بازنمایی، بازنمایی های دیگری ارائه گردید. مساله این پژوهش این است که در دوره جمهوری اسلامی چرا و چه بازنمایی های از شخصیت شیخ فضل الله نوری جایگزین بازنمایی یاد شده در تاریخ نگاری گفتمان مشروطه خواه گردید؟ در این راستا از روش تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه رویکرد گفتمانی-تاریخی وداک، استفاده خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان خواهد داد در دوره جمهوری اسلامی متاثر از بافت سیاسی-اجتماعی که ویژگی ضد شاهنشاهی، ضد غرب و غربزدگی، ضد امپریالیسم و ضد روشنفکری داشت، شیخ فضل الله نوری به عنوان شخصیتی بزرگ و مثبت بازنمایی گردید که مستقل و طرفدار ولایت فقیه و حکومت اسلامی و طبیعتا مخالفت سلطنت و غربزدگی بود، همانند همه روحانیون به مبارزه بی امان با استعمار و استبداد پرداخت و به اشاره استعمار در این راه به شهادت رسید.
فرهنگ سیاسی نخبگان و حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی دولت اصلاحات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث حکمرانی خوب در دهه های اخیر، به یکی از موضوعات اساسی در ادبیات توسعه و گزارش سازمان های بین المللی تبدیل شده است. اما در خصوص تعریف و شاخص های آن بین پژوهشگران و سازمان های بین المللی، اجماع نظر چندانی وجود ندارد. تحقق شاخص های حکمرانی خوب که با شاخص های حکمرانی دموکراتیک نیز همسویی ها و همپوشانی هایی دارد؛ مستلزم برخی پیش شرط های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. علاوه بر این پیش شرط ها، فرهنگ سیاسی و به ویژه فرهنگ سیاسی نخبگان نیز، نقش مهمی در نهادینگی عناصر حکمرانی خوب بالأخص در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند؛ این موضوع در دهه های اخیر، موردتوجه برخی از پژوهشگران مطالعات حکمرانی خوب قرارگرفته است. پرسش اصلی پژوهش آن است که، چه رابطه ای بین فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی و نهادینگی شاخص های حکمرانی خوب در دولت اصلاحات (84-76) وجود دارد؟ پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی مبتنی بر شواهد و با روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گفتمان و فرهنگ سیاسی دموکراتیک نخبگان سیاسی در دولت اصلاحات، برخلاف دولت های پیش و بعد از خود، نقش مهمی در نهادینگی برخی از شاخص های حکمرانی خوب داشته است.
اصل تألیف قلوب؛ مبانی فقهی و نقش آن در قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر با متکثرسازی مفهوم قدرت، گونه نرم قدرت در کنار شکل سخت آن مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. با این وجود توجه به قدرت نرم در اسلام دارای سابقه ای تاریخی بوده و در قالب ابزارهای متنوعی به کار بسته شده است. یکی از این ابزارها «تألیف قلوب» است که به عنوان یکی از مصارف زکات برای ارتقای سطح همدلی در بین مسلمین و همچنین گسترش دایره اسلام، مورد استفاده قرار گرفته است. با تأمل در مبانی قرآنی و روایی، می توان گفت تألیف قلوب تنها در مسأله زکات مطرح نیست؛ بلکه به عنوان یک اصل کلی، جهت تقویت امنیت و گسترش اسلام، مورد استفاده قرار گرفته است. به دلیل تغییرات گسترده در عرصه نظم و تعاملات بین المللی، کارکردها و شیوه های استفاده از «تألیف قلوب» دچار تحول جدی شده و به حوزه های متنوع تری بسط داده شده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی چگونگی استفاده از اصل تألیف قلوب در حوزه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در جهت ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی می پردازد.
مهاجرپذیری تحصیلی و هویت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال اول تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
127 - 154
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از راه های توسعه حوزه اقتدار و گسترش عمق استراتژیک و نفوذ کشورها بهره گیری از شیوه های تعامل فرهنگی و اجتماعی در بین الملل است که تبادل دانشجو و آموزش و تربیت جوانان ممالک دیگر ازجمله این روش هاست؛ اما اتخاذ این سیاست ها خالی از مشکل هم نیست. در واقعالگوهای مهاجرپذیری، آثار و تبعات متفاوتی را در جوامع مختلف ایجاد می کنند. در برخی از اشکال مهاجرپذیری، مقاومت داخلی کاهش یافته و هویت شکننده می شود و در برخی از مدل های مهاجرپذیری با افزایش تعاملات خارجی موجبات ارتقاء فرهنگی و اجتماعی جامعه میزبان فراهم می گردد؛ که دراین بین جذب نخبگان و پذیرش هدفمند جوانان مستعد دیگر جوامع برای ادامه تحصیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در سال های گذشته، مسئله تعاملات فرصت ساز و تهدیدزدا با خارج از کشور از مسائل مهم از دیدگاه صاحب نظران و دانشمندان حوزه های مختلف علمی همچون علوم اجتماعی، مدیریت استراتژیک و علوم سیاسی بوده است. بر این اساس در این نوشتار سعی کردیم تأثیر متقابل مهاجرپذیری تحصیلی و هویت در مؤلفه فرهنگی و اجتماعی در جمهوری اسلامی را با بهره گیری از نتایج مطالعاتی انجام داده شده برای دانش پژوهان تبیین نماییم که اجمالاً از نتایج تحقیق حاضر آنکه راهبردهای مناسب برای حفظ و ارتقاء هویت ایرانی اسلامی ما در ارتباط با مهاجرپذیری تحصیلی جمهوری اسلامی ایران باید مؤلفه فرهنگی- اجتماعی به عنوان مرکز ثقل هویت ساز نظام همچنان موردتوجه است و ازجمله عواملی چون ولایت، امامت، مرجعیت، وجود اسلام و تشیع، حفظ و توسعه ارزش های بنیادین، سازمان اداری مناسب و هم افزا، نفوذ اسلام و تشیع در جهان و دیگر عناصر هویت ایرانی اسلامی، مدنظر باشند.
جامعه شناسی سیاسی بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران براساس نظریه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
45 - 72
حوزه های تخصصی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 12 آذر 1358 در رفراندوم عمومی به تایید مردم رسید ودر همه پرسی قانون اساسی 1368 مورد بازنگری قرار گرفت. سوال این پژوهش این است که با نگاه جامعه شناسی سیاسی چگونه می تواند تغییر ایجادشده در متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کرد؟ به نظر میرسد بر اساس نظریه تحلیل گفتمان لالکلا و موفه می توان تحول سیاسی رخداده در بافت اجتماعی آن زمان را مورد ارزیابی قرار داد. نتایج نشان میدهد اصلاحات صورت گرفته درقانون اساسی 1368 حاصل رقابت میان دو گفتمان چپ و راست اسلامی بوده است. چپ اسلامی ضمن باور عمومی به ولایت فقیه تلاش می کرد میان جمهوریت و اسلامیت نظام تعادلی را برقرار کند و به گزاره هایی همچون عدم امکان انحلال مجلس مردمی نظام سیاسی، مسئولیت رهبری در –توسط رهبری، توقیت، مشروعیت الهی برابر مردم، هماهنگی میان قوا توسط رئیس جمهور و مخالفت باوجود نماینده رهبری در نهادهای اجرایی باور داشت.درحالیکه راست اسلامی به ولایت مطلقه فقیه باور داشت و جمهوریت را ذیل اسلامیت نظام تعریف می کرد، به همین خاطر به گزاره هایی همچون انحلال مجلس، عزل رئیسجمهور، عدم توقیت برای رهبری، مبنای الهی مشروعیت ولایت فقیه و مسئولیت نداشتن او در برابر مردم فکر می کنند. هدف این پژوهش بررسی اصلاحات صورت گرفته در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال1368 بر اساس نظریه تحلیل گفتمان است. روش پژوهش مورد استفاده روش تحلیل گفتمان است.
تحلیل زمینه های هویتی جنبش فمینیسم در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت روزافزون نقش جنبش های نوین اجتماعی همچون جنبش فمینیسم، توجه به آن ها و تحلیل نسبت جمهوری اسلامی ایران با آن ها را ضروری ساخته است. این مقاله نسبت و زمینه های هویتی جنبش فمینیسم را در جمهوری اسلامی ایران موردبررسی و کاوش قرار داده است. روش این مقاله کیفی بوده و با توجه به مبانی نظری «آلن تورن» به مطالعه تطبیقی هویت جنبش فمینیسم با مبانی هویتی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی پرداخته است. با توجه به یافته های این تحقیق می توان گفت که هویت انسانی- اسلامی جمهوری اسلامی در عرصه حقوق زنان «متفاوت» از جنبش های مدرن فمینیستی است بااین وجود در تأمین حقوق انسانی زنان «تضادی» با جنبش فمینیسم نداشته و دارای زمینه هایی برای همراهی با این جنبش است. در جمهوری اسلامی ایران زمینه های هویتی برای شکل گیری جنبش فمینیستی وجود داشته و کنشگران ایرانی می توانند به ویژه در قالب «جنبش زنان مسلمان» یا «فمینیسم اسلامی» مبتنی بر هویت خاص خود به دنبال کنشگری، خود تحقق بخشی، تأمین حقوق و کرامت انسانی زنان باشند.
کاربرد نظریه کوانتوم در تحلیل جامعه مدنی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
112 - 136
حوزه های تخصصی:
با تغییر پارادایم جامعه شناسی و ظهور کنشگران جدید درعرصه های فروملی، ملی و فراملی، الگوهای جدیدی همچون نظریه کوانتوم برای تحلیل پدیده های اجتماعی مطرح شده که از ظرفیت توضیحِ منطق کنشگری های جدید برخوردارند. براساس علوم اجتماعی کوانتومی، رفتار کنشگر فروملی می تواند اثرگذاری بالایی در سطوح کلان داشته باشد و به دلیل غیرجایگزیده بودن پدیده ها، این اثرگذاری تأثیرات دومینو شکلی ایجاد کند. دراین مقاله، از روش کوانتومی به عنوان رویکردی فرارشته ای و تلفیقی از روش شناسی توصیفی-تفهمی-گفتمانی، برای تحلیل وضعیت جامعه مدنی در جمهوری اسلامی ایران بهره برداری شد و این سئوال مطرح شد که بر اساس نظریه کوانتوم، جامعه مدنی در جمهوری اسلامی در چه وضعیتی قرار دارد؟ با تحلیل کوانتومی، نشان داده شد که تحت تأثیر «ابزارهای نوین ارتباطی، ارتباطات شبکه ای، خاصیت غیرجایگزیدگی، عدم قطعیت و درهم تنیدگی»، سطح بازیگریِ کنشگران فروملی و ملی، نوسانات بسیاری را تجربه کرده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که این وضعیت، به معنای تحقق جامعه مدنی مشارکتی نیست؛ بلکه نوعی «جهش کوانتومی» اجتماعی درحال وقوع است که همانند تأثیرات «جهش ژنتیکی»، می تواند تبعات ناخوسته ای به جامعه تحمیل کند و در کوتاه مدت، وضعیت «بی هنجاری»، و درمیان مدت، فرو ریزش اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
آینده حضور آمریکا در خلیج فارس در پرتو تحولات نظام موازنه قدرت در منطقه
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
157 - 170
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس بنا به موقعیت ژئوپلیتیک آن از دیرباز مورد توجه قدرت های جهانی بوده و امروزه نیز به عنوان یکی از مهمترین مناطق جهان نقش به سزایی در تولید انرژی ایفا می نماید، بنابراین تلاش برای اعمال نفوذ در این منطقه به یکی از سیاست های راهبردی قدرت های جهانی تبدیل گردیده و حضور ایالات متحده در منطقه در همین راستا تبئین گردیده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که، راهبرد آتی ایالات متحده وآینده حضور این دولت در منطقه خلیج فارس بر چه اساسی خواهد بود. نتیجه آنکه؛ به نظر می رسد سیاست ایالات متحده در منطقه خلیج فارس، در حال تغییر باشد و سیاستمداران آمریکایی قصد دارند با اتخاذ رویکردی جدید به جای استفاده از سیاست هایی که بیشتر برایشان هزینه های سنگین به بار آورده و موجب از بین رفتن سرمایه های این کشور گردیده است، سیاست هایی را در پیش گیرند که علاوه بر تأمین منافع بلندمدت آنها، مشکلات داخلی ناشی از سیاست خارجی را حل و فصل نماید. از همین رو پیشنهاد می شود جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه خلیج فارس با استفاده از ظرفیت های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و با بهره گیری از الزامات پیش روی به دنبال ایفای نقش موثرتری در منطقه باشد.
ملاحظاتی در شرایط حاکم بر نحوه استرداد مجرمین در ایران، افغانستان و پاکستان
منبع:
پژوهشنامه حقوق فارس سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶
150 - 161
حوزه های تخصصی:
جامعه جهانی برای مبارزه موثر با اشکال مختلف جرائم فراملی و بین المللی، همکاری و معاضدت های قضایی را در سطوح بین المللی افزایش داده است. یکی از مهم ترین انواع این همکاری ها استرداد مجرمین است که بر اساس توافق نامه های دو یا چندجانبه و یا بر اساس کنوانسیون های منطقه ای و بین المللی صورت می گیرد. بررسی قوانین استرداد مجرمین در سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان به دلیل یکنواختی حکومت سیاسی حاکم بر این سه کشور یعنی جمهوری اسلامی می باشد هر چند که این عنوان (جمهوری اسلامی) در هر یک از این سه کشور به شیوه های گوناگون از دیگری است. کلیه قوانین استرداد مجرمین از یک سری اصول شکلی و ماهیتی یکسان و مشابه تبعیت می کنند اما با این وجود قانون استرداد مجرمین افغانستان علاوه بر روزآمدی و رعایت اصول پیشین اصول دیگری همچون اصل رعایت موازین حقوق بشر و ممنوعی ت اس ترداد زن یا طفل تبعه افغان ستان یا ممنوعیت استرداد طفل خارجی و بدون تابعیت ب ه دول خارجی، مصونیت شاهد و اهل خبره را نیز در قانون استرداد مجرمین خود پیش بینی نموده است. این مقاله در پی بررسی شرایط حاکم بر استرداد در سه کشور اسلامی و همسایه می باشد تا پس از بررسی آن ها به فهم دقیق و مشترکی از تطابق قوانین و توافقات مابین آن ها با اصول اساسی استرداد دست یابد. پیشنهاد می گردد به دلیل قدمت طولانی قانون استرداد ایران و منسوخ بودن مواردی هم چون مجازات های جنحه ای و جنایی این قانون مورد بازنگری و اصلاح واقع شود.
مردم سالاری دینی: قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به شرایط جدید در نظام بین الملل و تغییر در ابزارهای قدرت، کشورها به ابزارهای قدرت جدیدی برای تأمین منافع و امنیت ملی و نیز حقانیت و تأیید کارهای خود روی آورده اند که جنبه سخت افزاری ندارند و با نام قدرت نرم شناخته می شوند. در این زمینه، یکی از منابع، نظام سیاسی یک کشور است که می تواند مهم ترین منبع قدرت نرم یک کشور باشد. در این زمینه، نظام مردم سالاری دینی در ایران منبع کلیدی قدرت نرم است. این منبع که از دیرباز به عنوان بدیل لیبرال دموکراسی غرب در جهان مطرح شد، می تواند در شرایط فعلی که منطقه در حال گذار به مردم سالاری است، الگویی برای ملت های مسلمان باشد و از سوی دیگر، اتهامات واردشده از طرف غرب و غرب گرایان به نظام جمهوری اسلامی ایران را خنثی سازد. هدف این مقاله ارائه الگویی فرهنگی- سیاسی از نظام مردم سالاری دینی و بررسی مؤلفه های نظام مردم سالاری دینی به عنوان قدرت نرم است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای ضمن بررسی مؤلفه های مردم سالاری دینی، به این سؤال پرداخته می شود که کارایی مردم سالاری دینی به عنوان مؤلفه کلیدی قدرت نرم جمهوری اسلامی چیست.
جمهوریت و اسلامیت در گفتمان حقوق اساسی ایران با تأکید بر اندیشه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
اصل اول قانون اساسی، نوع حکومت ایران را جمهوری اسلامی معرفی کرده که از دو مؤلفه «جمهوریت» و «اسلامیت» تشکیل شده است. پایه و مبنای چنین نظامی به ابتکار و اندیشه های رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره)، باز می گردد که پس از به ثمر نشستن مبارزات آزادی خواهانه و اسلام گرایانه مردم، نوع نظام سیاسی، جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم، توسط ایشان پیشنهاد شد و در دوازدهم فروردین 1358 به تصویب عموم رسید. هدف عمده مقاله تحلیل ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران و مقارنه دو مؤلفه جمهوریت و اسلامیت در گفتمان حقوق اساسی، با تأکید بر اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) است. یافته های پژوهش متأثر از اندیشه های امام خمینی(ره) و قانون اساسی، مؤید این امر است که جمهوریت، شکل و قالب حکومت و اسلامیت، ماهیت نظام سیاسی است، لذا بین دو مفهوم جمهوریت و اسلامیت رابطه ای از نوع وفاق برقرار است. حکومت جمهوری اسلامی ایران از لحاظ شکلی با جمهوری های مرسوم تفاوتی ندارد، اما از نظر ماهیتی، متفاوت از دموکراسی و سایر نظام های سیاسی دنیاست.
آینده امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی و تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت بستر ظهور و ناامنی آغاز افول تمدنهاست، و رمز ماندگاری و توسعه و گسترش تمدنها در حفظ و ارتقای امنیت فرهنگی آنهاست. با مطالعه تاریخ تمدن بشری می توان دریافت که کارایی، قدرت نفوذ و اشاعه عناصر فرهنگی به جوامع دیگر از جمله ویژگی های مهم امنیت مقتدرانه بوده است که تمدنهای بزرگی را رقم زده است. در دنیای امروز هم نظام های تحول گرا برای بقا و مانایی در میدان رقابت بین الملل نیازمند ترسیم افقی روشن برای آینده هستند. افقی که امنیت فرهنگی و به معنای دقیق تر؛ هویت جامعه در حال خیزش تمدنی را حفظ و ارتقا ببخشد، و تمدن نوین و مطلوب تحقق پیدا کند. لذا این مقاله تلاش می کنیم با تبیین چیستی امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی به؛ شناسایی چالش هایی که چه بسا قابلیت تبدیل شدن به فرصت و یا تهدید ناشی از تحولات فرهنگی را دارند بپردازیم؟ و از آنجا که مطالعه و بررسی چالش های هویت پایه امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی با رویکرد آینده پژوهانه صورت می گیرد، فرضیه مقاله این خواهد بودکه؛ برخی از چالش های موجود قابلیت تبدیل شدن به تهدید را در آینده دارند و برخی دیگر در همان سطح بالقوه باقی خواهند ماند. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ایی بوده و روش آن اسنادی و کتابخانه ای می باشد.