مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
خلود
حوزههای تخصصی:
از منظر قرآن عبادت و نیل به رحمت، اغراض اصلی خداوند از خلقت انسان است؛ اما مسیر طغیان و عذاب که اکثریت انسان ها طی می کنند، به ویژه مسئله خلود عذاب، موهم نقض غرض الهی است. این تحقیق نشان می دهد که رفع ابهام فوق، منوط به تحلیل درست مسئله عذاب و خلود است به این معنا که عذاب را بایستی واجد جنبه تربیتی دانست و خلود را به معنای مدت طویل نه جاودانه؛ چراکه معنای جاودانگی عذاب، مخالف قواعد عقلانی توحید و موجب ابهام در فلسفه خلقت خواهد شد. نوشتار حاضر با رویکردی توصیفی، تحلیلی مهم ترین دلایل خلود را بررسی و میزان قوت آن ها را در مقابل ادله توحیدی، عقلی و نقلی بررسی می کند تا ضمن مبناسازی برای نفی جاودانگی عذاب، تصویری هماهنگ تر و عمیق تر از فلسفه خلقت از منظر قرآن ارائه دهد. این تصویر به دلیل اشتمال بر مؤلفه های احساسی و انگیزشی، از حیث کاربردی در حل معضلات روانی جامعه نیز موثرتر است.
بررسی عقلی و شواهد قرآنی، روایی بر اثبات مفهوم خلود به معنای عدم پیوستگی عذاب در جهنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از صفاتی که قرآن کریم برای اهل بهشت و دوزخ مطرح کرده است خلود و جاودانگی است. خلود در بهشت با فضل الهی قابل توجیه است اما خلود در دوزخ موجب طرح شبهاتی گردیده است از آن جمله مقید شدن جاودانگی عذاب به وجود آسمانها و زمین و عدم تناسب کیفر خلود با گناه عاصی با توجه به عمر محدود انسان. لذا در بررسی انجام شده با توجه به شواهدی همچون: خلود به معنای مکث طولانی، زمانی بودن کلمه دامت، استثناهایی که در آیات خلود به کار رفته است، عدم اطلاق کلمه خالد به خداوند، خلود نوعی، خلود عذاب در بهشت و جهنم برزخی، سنخیت جهنم با دنیا و تناسب فعل و جزاء یا قائده مقابله به مثل، مبرهن می گردد که مطلق و حقیقی انگاشتن معنای خلود قابل تأمل است.
تفسیر تطبیقی آیات 105 108 سوره هود از دیدگاه تفاسیر المیزان و الفرقان درباره خلود بهشتیان و جهنمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن، آیات متعددی هست که جاودانگی بهشتیان و جهنمیان را گوشزد می کند، عده ای را سعادتمند و مخلّد در بهشت و متنعم از نعمت های آن، و دسته دیگر را شقاوتمند و معذّب به انواع عذاب معرفی می کند در اینکه مراد از جاودانگی چیست و آیا بین خلود اهل بهشت و جهنم تفاوتی هست یا نه؟ بین مفسران و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد اکثراً آنها را یکی دانسته و به معنای بقا و جاودانگی اهل بهشت در بهشت برای همیشه، و ماندگاری اهل جهنم در جهنم به صورت دائمی و نامحدود است. در این عرصه دیدگاه علامه طباطبایی و محمد صادقی، حائز اهمیت است. از آنجا که در آیاتی؛ جاودانگی بهشتیان و جهنمیان به دوام آسمانها و زمین معلّق شده؛ ابتدا مراد از آسمان و زمین و میزان دوام آنها بررسی شده و سپس مسأله جاودانگی مورد کنکاش و مداقه قرار گرفته است. عده ای آسمان و زمین را دنیایی؛ اماعلامه و صادقی اخروی می دانند. علامه آنها را دائمی و صادقی پایان پذیر می داند؛ در نتیجه علامه جاودانگی دوزخیان را بی انتهاء اماصادقی محدود می شمارد. از نتایج به دست آمده اینکه؛ باتوجه به معنای لغوی خلود و تمسک به آیات مماثلتِ جرم و جزا و عدل الهی و مبرا بودن خدا از هرگونه ظلم، بقاء جهنمیان محدود، و با عنایت به فضل و احسان الهی و توجه به نص وارده، بقاء بهشتیان دائمی است.
بررسی تاویلات ابن عربی در نظریه انقطاع عذاب باتوجه به مساله غایت شناسی انسان با تاکید بر آموزه های امام خمینی
حوزههای تخصصی:
از جمله نقدهای مهم منتقدان مکتب ابن عربی، تأویلات غریبی است که ابن عربی و برخی تابعان ایشان نسبت به برخی آیات قرآن ارائه داده اند و در شمار آنها، مسأله خلود در جهنم، عذاب دائم و جاودان خالدان در دوزخ است.این دسته که نظریه انقطاع عذاب اهل دوزخ را مطرح می کنند برای مدعای خویش ادله و مبانی را مطرح کرده اند که برخی خلاف ظاهر و نص است. از جمله این افراد ابن عربی است که در مواضع مختلف آثارخود به این موضوع پرداخته است. به باور ابن عربی و برخی شارحان، غایت خلقت برخی انسان ها، دوزخ است و براساس همین مبنا چنین استدلال کرده اند که مزاج و ساختار وجودی این دسته افراد ملایم با دوزخ و عذاب است، لذا از بودن در دوزخ در عذاب نیستند.. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بیان مدعا، باتوجه به آموزه ها و اندیشه امام خمینی به بررسی آن بپردازیم. از منظری کلان، غایت انسان سعادت است که تحقق و نزدیک شدن به این غایت به نسبت درجات و کمالات وجودی است که آن دردوزخ نخواهد بود.
واکاوی مفهوم خلود در جهنم با رهیافت معناشناسی هم زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم ارزشی در قرآن ، مفهوم "خلود"است. این پژوهش با معناشناسی همزمانی مبتنی بر تحلیل روابط همنشینی، جانشینی و متقابل های واژگان خلود به بررسی مفهوم قرآنی وکشف لایه های معنایی آن می پردازد واژه "خلود" 79" بار در قرآن آمده که" 41" بار در مورد بهشتیان و"38 "بار در مورد جهنمی ها است ، تقریبا در"30" مورد آن ، واژه"خلود" با "ابد"همراه بوده که "3 "مورد آن در مورد خلود ابدی کفار معاند در جهنم می باشد. همنشینی مکرر واژه "ابد"با "خلود"بر لزوم جاودانگی هر دو گروه در بهشت وجهنم تأکید دارد. اما به دلیل همنشینی خلود با مشیت الهی درآیات" 105 تا 108 "سوره هود وآیه "128" سوره انعام وتقابل واژه خلود با واژه"احقاب" در آیه" 23" سوره نبأ، امکان خروج مؤمنین عاصی و کفار غیر معاند از جهنم امکان پذیر است.از نظر صرفی واژگان "خلود" در قرآن بیش تر به صیغه اسم فاعل جمع "خالدون ،خالدین " آمده که نشان می دهد ، دستگاه خلود بهشتیان مثبت،پویا ،حمع گرا و دستگاه خلود جهنمی ها منفی،ایستا و ایمان گریز است. نگاه اصلی قرآن به خلود ، این است که دروازه ایمان به روی انسان گشوده شود تا از عذاب جهنم رهایی و به بهشت دست یابد.
ایده نجات در ابن عربی و ارتباط آن با مسئله دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
155 - 170
حوزههای تخصصی:
«دیگری» در فلسفه معاصر به عنوان مسئله ای مستقل و دارای اهمیت هستی شناختی و معرفت شناختی مطرح گردیده است و برخی اندیشمندان قرن بیستم هر یک با رویکردی خاص بدان پرداخته اند. این موضوع نزد ابن عربی به عنوان مسئله ای مستقل مطرح نبوده است؛ لکن با بررسی آرای او می توان به دیدگاهش در این زمینه دست یافت. ایده نجات و عدم خلود نزد ابن عربی معلول نگرش خاص او به سعادت، شقاوت، طاعت و معصیت است. شقاوت تنها متوجه فعل انسان است و حقیقت او را در بر نمی گیرد. نهی از گمان بد و تفتیش باطن دیگران، نوع مراوده بین انسان ها را تحت تأثیر قرار می دهد و نگاه شمول گرایانه به سعادت، تنش های حاصل از برتری طلبی های فردی- قومیِ ناشی از اندیشه انحصار نجات را به حداقل می رساند.
تجرد و جاودانگی نفس در اندیشه صدرالمتألهین و ارتباط آن با معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از تجرد و خلود نفس انسانی و معنای زندگی، ازجمله دغدغه های اصلی است که از دیرباز ذهن اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. باور به حیات پس از مرگ، اصالت روح، تجرد و جاودانگی نفس انسانی در نوع تفسیر انسان از زندگی و در معناداری یا بی معنایی آن نقش مهم و اساسی دارد. صدرالمتألهین با نگاه توحیدی و براساس عناصری از نظام فلسفی خویش همچون نحوه تعلق نفس انسانی به بدن و ترکیب میان آن دو، حرکت جوهری، حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس و با ارائه تبیینی متفاوت از پدیده مرگ، ایده ای مطرح می کند که بر پیوند میان اعتقاد به تجرد و خلود نفس و معناداری زندگی صحه می گذارد. رویکردی که صدرا برای اثبات تجرد و جاودانگی نفس انسان پیش می گیرد، فلسفی بوده، ظهوراتش در مسئله معناداری زندگی قابل توجه است. با توجه به ابعاد تجرد و جاودانگی انسان و معناداری زندگی در نظر صدرالمتألهین، انسان ایمانی، انسان عقلانی و انسان اخلاقی ملازم یکدیگرند. در این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی در ابتدا برخی از مهم ترین مؤلفه های تجرد، خلود و معناداری زندگی را بررسی می کنیم و سپس با توجه به مبانی حکمت صدرایی، به نقش و جایگاه باور به جاودانگی نفس در معنای زندگی می پردازیم.
جستاری در مفهوم واژه «مهد» در قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
279 - 267
حوزههای تخصصی:
واژه مهد و مشتقات آن، یکی از پرکاربردترین عبارات به کار رفته شده در قرآن می باشد. وجود معانی متعدد برای یک واژه، خواننده را سردرگم کرده و در نتیجه، از تشخیص معنای حقیقی و جامع یک واژه، و نیز فهم مقصود خدای متعال از آیات قرآن، عاجز می نماید؛ چرا که در صورت تعدد غیر ضروری معنا برای یک واژه، گاه خواننده نمی داند باید کدام معنا از یک لغت را با کدام کاربرد آن در قرآن کریم، تطبیق دهد. در این گونه موارد، رسیدن به معنایی واحد و جامع، می تواند چاره ساز باشد. دانشمندان لغت، معناهایی تحت عنوان «گهواره»، «آماده کردن جایی برای سکونت و استراحت»، «گستراندن فرش و مانند آن» و «آماده و هموار کردن» را برای واژه «مهد»، ذکر کرده اند؛ از این رو، نوشتار حاضر درصدد آن است تا با بررسی میزان مطابقت هر یک از معانی مذکور با کاربردهای واژه «مهد» در قرآن، معنایی را برگزیند که دقیق و جامع بوده و با تمامی کاربردهای این واژه در قرآن، مطابقت نماید. بر اساس پژوهش حاضر، تطابق سه معنای نخست از معانی مذکور با تمام کاربردهای واژه «مهد» در قرآن، محل اشکال است؛ از دیدگاه نگارندگان، معنای چهارم، جامع تر و دقیق تر بوده و با تمام کاربردهای «مهد» و مشتقات آن در قرآن، مطابقت کامل داشته، آنها را در بر می گیرد که در طول نوشتار حاضر، به ذکر و بررسی آن ها پرداخته و گامی در جهت اثبات این مدعا به عمل خواهد آمد.
خلود در جهنم بر اساس روابط همنشینی وجانشینی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
109 - 85
حوزههای تخصصی:
شبکه معنایی واژ گان خلود 79 بار درقرآن آمده که 38 بار در مورد دوزخیان که 28 بار آن ( کفارمعاند ) و10بار آن (مؤمنین عاصی) است. این پژوهش با کمک دانش معناشناسی و ادبیات عرب و سیاق آیات همنشین و جانشین با آیات خلود به این نتیجه می رسد که نخست خلود یک مفهوم فرازمانی است چون مربوط به جهان آخرت است وزمان مربوط به دنیا می باشد..دوم خلود در ادب عربی به دو معنای واقعی(ابدیت وجاودانگی) و لغوی یا نسبی (طول اللبث ومدت طولانی( کاربرد دارد..سوم با بررسی های به عمل آمده اکثریت گنهکاران خلودشان لغوی یا نسبی است وبعداز پاکسازی از جهنم و عذاب نجات می یابند اما اقلیتی از کفار معاند که سیاه وعین گناه شده اند،خلودشان در جهنم واقعی وجاودانه است. .چهارم روش این پژوهش اثبات معنای واقعی یا لغوی خلود در جهنم است.پنجم پرسش اصلی این پژوهش جاودان یا زمان داربودن در دوزخ است.
نگره خلود کفار در عذاب جهنم: بررسی نظریات فیض کاشانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
133 - 160
حوزههای تخصصی:
تقریباً همه دانشمندان مسلمان ، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتفاق نظر دارند، اما این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا ممکن است همراه با انقطاع عذاب باشد. مسئله ای است که محل اختلاف آراء واقع شده است. از نظر فیض کاشانی هیچ ملازمه ای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد. بنابراین با توجه به مسئله شمول رحمت واسعه الهی عذاب مخلدین در دوزخ ، منحصر به مدت معینی است که پس از سپری شدن این مدت دوزخیان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است بهره مند می شوند. از نظر علامه طباطبایی، قرآن کریم صراحتاً به خلود عذاب اشاره دارد و منقولات و روایات متعدد ، نیز موکد این مطلب می باشد. بررسی دیدگاه های مختلف در این زمینه ما را به این نکات رهنمون می سازد: الف) خلود از جمله مسائلی است که به علت صفت فناپذیری در دنیا مطرح نیست. در نتیجه این مسئله مختص به روز قیامت بوده که پس از برپایی آن در مورد نعمت و نقمت مطرح خواهد شد؛ ب) خلود در دوزخ از مباحث مورد تأیید آیات و روایات است که در گروه ها و قشرهای مختلف متفاوت است؛ ج) برخی به تاویل آیات و روایات مبادرت ورزیده اند و به تفکیک مباحث خلود در دوزخ بدون خلود در عذاب قائل شده اند.این مقاله درصدد است ، با روشی تحلیلی و توصیفی به بررسی نظریات فیض کاشانی و علامه طبا طبایی در این مهم بپردازد.
خلود و جاودانگی در بهشت و جهنم از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
89 - 108
حوزههای تخصصی:
خلود و جاودانگی از دیرباز مد نظر علمای اسلامی بوده است. درباره پذیرش خلود در بهشت بین عالمان اختلافی وجود ندارد اما درباره دوزخیان دسته ای طرفدار خلود در آتش جهنم و عذاب دائمی هستند و به آیات و روایات استناد کرده اند و دسته دیگر که اغلب عرفا و فلاسفه اند بر این باورند که خلود در آتش هست اما عذاب به جهت غلبه رحمت الهی از بین می رود یا دوزخیان به عذاب خو می گیرند. این مقاله به معنای خلود، آیات و روایات درباره آن، عذاب ابدی کفار، پاداش ابدی مؤمنان و دلایل موافقان و مخالفان آنها می پردازد.
بررسی روایات جرجیر درباره عدم خلود در جهنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادله نقلی که برخی به آن استناد کرده و بر اساس معتقدند عذاب جهنم، حتی برای کفار معاند هم ابدی نیست، روایتی است که با نام «روایت جرجیر» مشهور است. این گروه معتقدند: با روییدن گیاهی به نام «جرجیر» (شاهی) در جهنم عذاب از جهنمیان برداشته می شود. در مقابل این دیدگاه، موافقان جاودانگی عذاب جهنم، روایات مذکور را توجیه می کنند و به جاودانگی کفار معاند در جهنم اعتقاد دارند. در منابع روایی، روایات جرجیر به دو بخش قابل تقسیم است: بخش اول، روایاتی است که قائلان بر عدم خلود، آنها را در کتاب های خود ذکر کرده اند، اما عین الفاظ آن در منابع روایی وجود ندارد. بخش دوم، روایاتی است که در کتب معتبر حدیثی ذکر شده است. با توجه به تعارضی که در ظاهر روایات این باب دیده می شود، درباره جمع یا طرح این روایات، سه دیدگاه مطرح است: 1. انکار روایات جرجیر؛ 2. اثبات و جمع روایات؛ 3. تفصیل (بین معاد مثالی و معاد جسمانی). با توجه به تعارض آشکاری که در بین روایات باب جرجیر دیده می شود و طبق قاعده اصولی باب تعارض و عدم ترجیح برخی از روایات متعارض بر برخی دیگر، نتیجه این قاعده تساقط روایات این باب است. علاوه بر آن استناد به اخبار آحاد در اصول دین و مسائل مربوط به آن، قابل پذیرش نیست. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی دیدگاه های ناظر به حدیث جرجیر را نقد و بررسی کرده و راه درست برای اثبات یا انکار جاودانگی عذاب جهنم را تمسک به ادله عقلی و نقلی دیگر دانسته است.
بازتقریر استدلال های قیاسی حوزه نفس در پارادایم نظری ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
203 - 224
حوزههای تخصصی:
ارائه استدلال در قالب دستگاه منطقی یکی از روش های بیان است که با کارکردی اثباتی به جهت اتقان، دارای بیشترین تاثیر بر مخاطب مستفهم امروزی است که طالب اختصاراست؛ نگاه متفاوت ابن سینا به نفس به عنوان فیلسوفی که پزشک است، واکاوی متافیزیکی و فیزیکی وی در نفس شناسی، نوآوری های او در مباحثی چون اثبات وجود نفس، حدوث و قدم نفس، تجرد نفس و خلود آن موجب شد پژوهش حاضر با هدف بازتقریر استدلال های قیاسی حوزه نفس در پارادایم نظری ابن سینا به صورت بندی استدلال های او در قالب دستگاه قیاسی بپردازد و نسلی را که در مسائل نظری هستی شناسی، تابع استدلال و اختصار است با پارادیم ابن سینا آشناسازد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و با توجه به ماهیت پژوهش و نوع نگرش به موضوع، داده ها و اطلاعات به روش اسنادی جمع آوری و با رویکردی منطقی، بازتقریر شده است. یافته ها نشان داد ابن سینا با ارائه عناصر حجّت و انواع براهین، حیطه شناختی و معرفتی مخاطب را سرشار از داده های معرفتی می کند تا راه عقل نظری را برای فهم حقیقت و واقعیت، هموار نماید. نتایج حاکی از آن است که نفس شناسی ابن سینا بر سه محور تجرد، حدوث و خلود استواراست و دلایل وی در این حوزه مبتنی بر مفاهیم معقول اولیه و معقولات ثانویه فلسفی است.