مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اسرائیلیات
حوزه های تخصصی:
پیامبران الهی از هر پلیدی پاک از کفر و شرک و هر اعتقاد فاسدی منزه و از مفاسد اخلاقی مبرا و از ارتکاب گناهان کبیره و صغیره در تمام عمر خویش عمداً و سهوا معصومند این نظریه غالب در میان شیعیان است و در مقابل آن آرای بسیار گوناگونی از جانب دانشمندان علم کلام ابراز شده که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است برای اثبات ابعاد گوناگون این عصمت متکلمان مسلمان به آیاتی از قران کریم استدلال کرده اند این مقاله به جمع آوری بازنگاری و تبیین جزئیات منطقی و مقدماتی ادله قرانی عصمت و میزان دلالت آنها پرداخته است.
بررسی و نقد اسرائیلیات در تفسیر قرآن و احادیث اسلامی
حوزه های تخصصی:
اسرائیلیات عبارت از حکایت های بی پایه ای است که به طور عمده ریشه در خرافه های کهن یهود دارد. یهود پس از شکست از مسلمانان در عرصه ی نظامی، تهاجم فرهنگی خود را با اشاعه ی اخبار محرِف و ساختگی در بین مسلمانان سامان دهی کردند. عدم ضبط و تدوین حدیث، خلاصه و گزیده بودن قصص قرآن و کنجکاوی برخی صحابه در این خصوص از زمینه های شیوع چنین اخباری به شمار می رود. این توطئه ی فرهنگی توسط عالمان اهل کتاب که تظاهر به اسلام کرده و اعتماد برخی خلفا و صحابه را به خود جلب نمودند، عملی گردید. به رغم تلاش برخی در موجه جلوه دادن استناد به اسرائیلیات، دلایل مخالفان قوی تر است و استناد به چنین روایاتی به هیچ روی جایز نمی باشد.
انسجام مضمونی آیات و سوره های قرآن؛ رهیافتی برای فهم بهتر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رهیافت های مهم در برخی تفاسیر متقدم و متأخر، انسجام مضمونی قرآن است. این مقاله ضمن معرفی معیارهای انسجام مضمونی، این نکته را بررسی میکندکه هریک از آنها تا چه میزان و با چه اسلوبی، پیوستگی محتوایی قرآن را تحلیل میکنند. گرچه برخی نظریه های وحدت مضمونی از نوعی ابهام و ناهماهنگی رنج میبرند و دچار پیش داوری و در مظان تفسیر به رأیاند؛ اما این رهیافت با دفاع از معناداری ترتیب فعلی قرآن، توقیفی بودن آیات سوره ها، تأکید به روش تفسیر قرآن به قرآن و نیز به کارگیری بجا و باقاعده معیارهای انسجام مضمونی، گویای امکان توسعه و سازگاری درونی معانی قرآن و وحدت مضمونی آن است، ازاین رو میتواند رهیافتی برای فهم بهتر قرآن و ناظر به غرض تفسیر به کار گرفته شود.
فرقه وهابیه، مروج اصولِ اعتقادی اسرائیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمان پیامبر اکرم| و حتی ابوبکر چیزی از اسرائیلیات در تفسیر، تاریخ و اصول اعتقادی مسلمانان مطرح نبود. از زمان خلیفه دوم کم کم افکار و اندیشه های بنی اسرائیلی در میان مسلمانان رسوخ کرد. احبار یهودی و راهبان مسیحی بعدها با حمایت جانی و مالی معاویه و خاندان بنی امیه، در ترویج اسرائیلیات نقش کلیدی داشتند. اکنون فرقه وهابیت به عنوان یک جریان دینی در برداشت از آیات صفات از آن بهره برداری کرده، خود را بر صراط حق و مخالفین را در گمراهی می بینند. در نوشتار حاضر با سنجش و مقایسه اندیشه های اعتقادی تورات و اندیشه های اعتقادی وهابیت در باب توحید صفاتی به این نتیجه رسیدیم که اعتقادات توحید صفاتی وهابی ها نسخه جدیدی است، برگرفته شده از اعتقادات یهود.
خداگونه بودن انسان؛ روایتی اسرائیلی یا آموزه مشترک ادیان ابراهیمی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلقت خداگونه انسان برای اولین بار در آموزه های تورات آمده است. بر طبق آنچه سفر پیدایش بیان می کند خداوند انسان را به صورت خود آفریده است؛ مسئله ای که در متون خاص مسیحیان نیز مورد اشاره قرار گرفته است. نکته حائز اهمیت در دیدگاه عهدین نسبت به این مسئله این است که میان خلقت آدمی بر صورت الهی و سروری و تسلط او بر سایر موجودات عالم رابطه مستقیمی وجود دارد. این آموزه در در متون اسلامی اعم از شیعه و سنّی نیز آمده است به نحوی که احادیثی همچون «إنّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَی صُورَتِه» از فراوانی قابل توجهی در متون روایی برخوردارند. در اینجا مسئله اصلی این است که آیا این آموزه در متون اسلامی برگرفته از عهدین است. به عبارت دیگر، آیا این حدیث برساخته جاعلان است، و آن ها این حدیث را از متون یهودی مسیحی گرفته و وارد متون حدیثی کرده اند؟ یا ریشه در حوزه وسیع تفکرات و تعالیم اسلامی دارد. این مقاله در آغاز، نگاهی به آنچه در متون یهودی و مسیحی در این باره آمده است، انداخته و سپس وضعیت سندی و دلالی این حدیث را از دیدگاه دانشمندان مسلمان مورد بررسی قرار داده است، و سپس با سیری در اندیشه عارفان مسلمان که این حدیث را در تبیین یکی از مهم ترین نظریات خود یعنی نظریه انسان کامل به کار گرفته اند، به این نتیجه رسیده است صرف اشتراک آموزه ای میان ادیان مختلف مقوم انگاره اقتباسی بودن آن آموزه نیست، و مسئله آفرینش انسان بر صورت الهی یکی از عمیق ترین آموزه هایی است که در ادیان ابراهیمی مطرح شده است بدون آنکه ادیان پسین از پیشین وام گیری داشته باشند.
عوامل نفوذ تحریف در فرهنگ اسلامی و تأثیر آن بر تنزل جایگاه زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله جنسیت همانند قومیت و ملیت قرنهاست که در تاریخ بشریت به سبب بی بصیرتی و جهالت تاریخی فرزند آدم، بحران ها و مصایبی را به ارمغان آورده است. زنان به دلیل تفاوتی که در عین تناسب بر اساس خلقت بدیع و حکیمانه خداوند با مردان داشته و به علت نقش اساسی که در طول تاریخ بر عهده گرفته اند، در تعارض دوسویه افراط و تفریط قرار داشته، گاه او را فوق انسان دانسته و در حد پرستش بالا برده اند و گاه او را از مقام انسانی فرود آورده و شیء انگاشته اند. نگاهی به تاریخ ادیان و فرهنگ های اقوام و ملل جهان نشان می دهد زن ـ جز در دین اسلام ـ مقام شایسته ای نداشته و شخصیت او به عنوان موجودی جدا از کاروان انسانیت مطرح شده است. اسلام به حمایت از حقوق و شخصیت انسانی زن وارد میدان شد و او را انسانی برابر و مساوی با مرد دانسته و تحولی بنیادین در تفکر بشری و فرهنگ جامعه جاهلی آن روز ایجاد کرد.
پس از انقلاب عظیم اسلام و تحولات ناشی از این مکتب انسان ساز، تحولی شگرف در مسائل زنان رخ داد. اما، به سبب حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص) و بیراهه رفتن مسیر خلافت پس از رسول الله (ص)، مقابله با حاکمیت تفکر علوی، اقداماتی چون تعطیلی صدساله نقل حدیث، مجال دادن به قصه پردازان در اشاعه اسرائیلیات در جامعه اسلامی، جعل حدیث، توطئه از سوی یهودیان و همدلی بنی اسرائیل و بنی امیه در توسعه اسرائیلیات، فقدان علم و معرفت لازم در پاسخ گویی به مسائل روز، زمینه سازی برای بازگشت جاهلیت و عصبیت عربی در مسائل مرتبط با زنان و عواملی از این دست، موانعی را بر سر راه تداوم حرکت بنیادین اسلام در تحول جایگاه حقوقی و انسانی زنان ایجاد کرد. بر همین اساس و به رغم تلاش امامان شیعی در تداوم سیره پیامبر (ص)، در بسیاری از متون دینی مطالبی درباره زنان به چشم می خورد که رد پای روشنی از فرهنگ جاهلی و یهود عنود و تحریف آفرین است که لزوم بازنگری دقیق و موشکافانه آن را ایجاب می نماید تا دیدگاه حقیقی دین در مورد جایگاه و نقش زن در نظام آفرینش از میان این ابهامات نمایان گردد.
نگرشی روشمند به جایگاه عهدین در تفسیر قرآن با تکیه بر الگوی نشانه شناختی بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، در پی تبیین روشمند جایگاه عهدین در تفسیر قرآن، نخست، درباره الگوی نشانه شناختی بینامتنیت سخن گفته ایم.بر پایه این الگو، هر متنی بر اساس متن های پیشین استوار می شود و بدین ترتیب، هستی و پیشینه متن و نشانه ها از آنچه تاکنون پنداشته می شد، بسیار ژرف تر و گسترده تر است.متن های دینی و از جمله قرآن کریم نیز از این قاعده جدا نیستند و مفسر توانا باید بتواند از منابع بینامتنی، برای تفسیر قرآن به صورتی بهینه بهره گیرد.در بخش دوم این نوشتار، شایستگی عهدین را برای قرار گرفتن در جایگاه منبعی بیامتنی برای تفسیر بخش هایی از قرآن نشان داده ایم و بدین منظور، ضمن به دست دادن پیشینه این ره یافت نو، بدین مسئله پرداخته ایم که پذیرش این نگاه، لزوماً به معنی راه یابی اسرائیلیات به تفسیر قرآن، پذیرش وثاقت سندی و خاستگاهی الهی همانند قرآن برای عهدین، و نفی دیگر منابع معرفتی برای تفسیر قرآن نیست.
بن مایه های مشترک در مزامیر و احادیث مربوط به داود علیه السلام در متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزامیر یا زبور حضرت داود (1015- 1085 ق.م.) مجموعه ای از شعر و سرود با مضمون نیایش، پرستش و توکل بر خداوند است. بسیاری از مفاهیم یکصد و پنجاه باب آن، قابل انطباق با مضامین قرآن و احادیث است. در برخی احادیث اسلامی، حضرت داود علیه السلام مورد خطاب مستقیم پروردگار قرار گرفته است.
این تحقیق برای رسیدن به آموزه های مشترک ادیان ابراهیمی، صرف نظر از طرح حجیت آنها، به بررسی درون مایه های مشترک میان مزامیر و احادیث خطابی به حضرت داود می پردازد. «ستایش»، «حمد و تسبیح»، «توکل»، «امید»، «توبه»، «شکرگزاری»، «رحمت خداوند»، «عدم تلبس به لباس دشمنان»، «دوری از تکبر» و «کمک به نیازمندان»، ازجمله آموزه های مشترک در مزامیر و احادیث خطابی به حضرت داود است. در بسیاری از موارد، بجز جهت گیری کلی و اشتراکات مضمونی، در عبارات، ترکیبات، استدلال ها نیز توارد و همانندی وجود دارد. این امر، فی الجمله می تواند گواه اصالت آسمانی مزامیر باشد.
روش شناسی تاریخی علّامه طباطبائی در «تفسیر المیزان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبائی در تفسیر خود، از تاریخ بهره برده و قبول تحریف عهدین، ایشان را از مراجعه به عهدین بازنداشته است. بهره گیری از تواتر تاریخی، نقل مطالب تاریخی عهدین در تفسیر، برای تأیید یافته های تفسیری یا برای مقایسه بین گزارش ها و یا برای نقد و رد آنها روش متداول علّامه است. بررسی رویکرد تاریخی مؤلف «المیزان» در دو حوزة گزارش های تاریخی در قالب اخبار آحاد و متواترهای تاریخی دو حوزة کاملاً مستقل است. بهره گیری علّامه طباطبائی از تواتر در تفسیر، نوع رویکرد ایشان در مواجهه با گزارش های تاریخی(اخبار آحاد) و نقد متنی گزارش های تاریخی سه بخش مستقل این مقاله است. آنچه در مجموع، در روش تاریخی مرحوم علّامه مشهود است این است که ایشان توانسته ارزش و جایگاه تاریخ در تفسیر را از نوعی انزوای تفسیری بیرون آورد و رویکرد حاکم بر تفسیر یعنی تاریخ گریزی را به سمت اعتدال پیش برد.
بررسی روایات تفسیری فریقین در مسئله ازدواج حضرت با یوسف (ع) زلیخا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با زلیخا نیامده است، اما در جوامع روایی و در قرآن کریم مطلبی درباره ازدواج حضرت یوسف تفسیری فریقین، چهارده روایت درباره آن یافت می شود که هشت روایت در کتب تفسیری و شش روایت در کتب روایی نمود یافته است؛ البته کتب تفسیری در این رابطه نسبت به کتب روایی، از قدمت برخوردارند. نگاه نخست گویای طرق مختلف این روایت است، اما پس از بررسی اسناد و متون این روایات پی می بریم که همگی دچار ضعف سند بوده و مشکلات محتوایی نیز دارند. این روایات از لحاظ سندی، مرسل یا مرفوع یا مقطوع بوده یا اینکه راویانی ضعیف دارند. در متن این روایات نیز اختلافات زیادی وجود دارد. همچنین در آن ها مطالبی به چشم می خورد که با قطعیات قرآن مغایرت دارد . از طرف دیگر، بررسی کتاب مقدس بیانگر آن است که بخشی از محتوای این روایات از کتاب مقدس گرفته شده و پس از دخل و تصرف و اضافات، وارد جوامع روایی و تفسیری شده است. ازجمله آنکه از تورات گرفته شده، اما برخلاف تورات آن دو فرزند به جای آسنات نام دو فرزند حضرت یوسف به زلیخا نسبت داده شده است. با توجه به تعدد و جامعیت روایات وهب بن منبه نسبت ب ه دیگر روایات، محتمل است که ریشه این روایات به او برسد، به طوری که راویان پس از او هرک دام به نحوی، از طرف خود، شاخ و برگی به آن افزوده اند. نتیجه آنکه برخی از مسلمانان در این موضوع به اهل کتاب مراجعه کرده و از روایات آنان متأثر شده اند. بنابراین نسبت به صحت اصل روایات سوءظن حاصل می شود، هرچند که احتمال وقوع ازدواج با توجه به قدر مشترک همه روایات منتفی نمی گردد.
اسرائیلیات و منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی (418 370 ق) موسوم به المصابیح فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نخستین تفاسیر قدیم اهل سنت، از میان سه روش نقل اسرائیلیات، استناد به عهدین در ادبیات دلائل النبوة و مراجعه مستقیم به متن کتاب مقدس، غلبه با نقل اسرائیلیات است. همزمان به برخی مطالب عهدین در محاجّه با اهل کتاب نیز استناد می شود و به تدریج در قرون اخیر، اسرائیلیات جای خود را به مراجعه مستقیم و نقل مطالب عهدینی در مواضع مختلف تفاسیر شیعه و سنی می دهد. وزیر مغربی، تنها مفسری است که از هر سه روش فوق در تفسیر خود استفاده کرده، با این تفاوت که در قیاس با تفاسیر پیش از خود، روایات موسوم به اسرائیلیات را به حداقل رسانیده و در عوض با مراجعه به متن عهدین، برخی عبارات تورات یا انجیل را در تأیید نظر خود یا به منظور نقد و نقض مطرح کرده است. مقاله حاضر ضمن مروری بر تاریخچه و سیر تحول سه گونه فوق، منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی را گردآوری و بررسی می کند.
تحقیقی در تأثّر هجویری از منابع دینی غیر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) ، سازمان و تشکیلات جدیدی در عالم اسلام به نام خلافت شکل گرفت. گروهی از دشمنان اسلام در کسوت مسلمانی، ولی با باطنی معتقد به آیین های گذشته همچون یهود و مسیحیت و یا حتّی آیین های بشری که از مقابله نظامی و توسل به زور علیه اسلام ناامید شده بودند با نفوذ در این سازمان نوپا، شیوة تحریف و وارونه ساختن حقایق را برای تخریب بنیان های فکری و آموزه های معرفتی مسلمانان در پیش گرفتند. بر این اساس، افسانه های موجود در تورات و انجیل را در لابه لای معارف دین اسلام وارد کردند و با مسخ مفاهیم اسلام امکان القای شبهات را در بین مسلمین هموار ساختند. این مقاله با بررسی اینگونه افسانه ها به موضوع مهم اسرائیلیات پرداخته و جلوه هایی از آن را در کشف المحجوب هجویری به عنوان یکی از امهات کتب صوفیه نمایانده است؛ که شبیه سازی در معارف اعتقادی اسلام مربوط به شخصیت پیامبر اسلام (ص)، شبهه افکنی درموضوع وحی و مهم تر از همه عادی سازی پذیرفتن برتری نژادی یهودیان و دفاع از تصوف حتی به بهای سست کردن اعتقاد به نبوت و امامت شیعه از آن جمله است. بنابراین هدف کلی این پژوهش، بررسی این نوع شبهه افکنی ها و شفاف سازی فضای علمی متون جهت درک روش و تبیین آنهاست .
بررسی ابعاد تأثیر فرهنگی یهود بر جامعه اسلامی بعد از پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه حضور یهود در جزیرة العرب به دوره پیش از اسلام بازمی گردد. ظاهراً یهودیان در ادوار مختلف به این منطقه مهاجرت کرده اند. عدم حضور جدی یهودیان این منطقه در میان مشاهیر فرهنگ و علم یهود، نشان از پایین بودن سطح دانش آنان در مقایسه با یهودیان سایر مناطق دارد. با این-حا یهودیان بر جامعه عرب تأثیرگذار بودند. در دوره اسلامی علمای یهود به دلیل عدم برخورداری از دانش، نتوانستند تعامل سازنده ای با پیامبر(ص) داشته باشند. بعد از رحلت پیامبر(ص)، مسلمانان در تعامل با یهودیان به ویژه احبار نومسلمان، عناصری از فرهنگ یهود عمدتاً با بار ارزشی منفی وارد فرهنگ اسلامی کردند. اما با آغاز شکل گیری تمدن اسلامی، مسلمانان با ساکنان مناطق مفتوحه از جمله علمای یهود تعامل دو سویه برقرار کردند. نگارنده بر آن است که تفاوت سطح دانش یهودیان جزیرةالعرب با مناطق دیگر، تأثیرگذاری دوگانه یهود در فرهنگ اسلامی را به همراه داشته است. نتیجه پژوهش حاضر مبین آن است که تأثیر گذاری یهودیان جزیرة العرب در سده های نخستین در جامعه اسلامی سبب نفوذ آن دسته از عناصر فرهنگ یهود درجامعه اسلامی شد که واژگونه شدن بخشی از آموزه-های اسلامی را به دنبال داشت؛ در حالی که با آغاز شکل گیری تمدن اسلامی تعامل دو سویه میان علمای مسلمان و یهود به وجود آمد.
بررسی تطبیقی روایات مواجهه حضرت یوسف(ع) با پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامع روایی و تفسیری، 10 روایت درباره مواجهه حضرت یوسف(ع) با پدر وجود دارد که در آنها از بی احترامی حضرت یوسف(ع) به پدر، سخن به میان آمده است. پنج روایت در منابع امامیه و پنج روایت در منابع اهل سنت نقل شده اند. روایات امامیه با اهل سنت تفاوت ماهوی دارند، هرچند یکی از روایات اهل سنت مشابه روایات شیعه است، اما همگی حکایت از این دارند که حضرت یوسف(ع) به پدرش احترام نکرد. در این نوشتار، اسناد و متون این روایات براساس معیارهای نقد حدیث، مورد نقد و بررسی تفصیلی قرار می گیرند و به ریشه یابی آنها پرداخته می شود. از بررسی این روایات، پی می بریم که هیچ کدام قابل استناد نیستند؛ زیرا: 1. همگی دچار ضعف سند بوده و از اقسام روایات ضعیف به شمار می روند. 2. در متن این روایات اختلافها، تناقضها و ابهامهایی وجود دارد. 3. در آنها مطالب شاذ و متضاد با قرآن بیان شده است. 4. روایتی متعارض در مقابل آنها وجود دارد که با متن قرآن سازگار است. به نظر می رسد ریشه این روایات به تلمود می رسد؛ زیرا در آنجا یوسف(ع) متهم شده که حالت ریاست و فرمانروایی به خود می گرفته است. بنابراین علت رواج این روایات، این تفکر موجود در تلمود بوده است که برخی از روایان، با قبول این تفکر، در صدد اتهام زنی به یوسف(ع) برآمده اند. البته در قرآن و تورات، از این اتهام خبری نیست. قدیمی ترین منابع این روایت: تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم، جامع البیان طبری و تفسیر ابن ابی حاتم است که به نظر می رسد، از طریق آنها رواج پیدا کرده است.
بررسی تطبیقی تفاسیر المنار و الفرقان در حوزه جایگاه احادیث در تبیین مبهمات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع علوم قرآنی، تعیین مبهمات آن است. منظور از مبهمات قرآن ، افراد، مکانها، زمانها، اقوام و اشیایی است که در آیات قرآن به شکل مبهم از آنها سخن به میان آمده است و مصداق آنها به روشنی معیّن نیست. همچنین برخی جزئیات قصص قرآن و امور غیبی مانند حقیقت فرشتگان، ابلیس، جن و بهشت نیز از جمله مبهمات محسوب می شود. برخی مفسران برای تبیین آنها، به آنچه از متن قرآن فهمیده می شود، اکتفا می کنند، گروهی دیگر به روایات متوسل شده و تا جایی پیش می روند که از هر روایت اسرائیلی نیز روی گردان نیستند و با اشتیاق فراوان به نقل آنها می پردازند، البته یکی از بسترهای نقل روایات اسرائیلی نیز مبهمات است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی تطبیقی دو تفسیر المنار و الفرقان درباره جایگاه و نقش روایات در تبیین مبهمات قرآن سامان یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که این تفاسیر جزء گروه اول بوده و به شدت از روایات و به خصوص اسرائیلیات در تبیین مبهمات پرهیز نموده ، و به آنچه از قرآن فهمیده می شود، بسنده کرده اند. برخی از مهم ترین دلایل روی گردانی آنان از روایات در تبیین مبهمات، عبارتند از: سکوت خداوند در بیان جزئیات بیشتر در این آیات، ضعف در روایات تفسیری، وجود اسرائیلیات در روایات و مشکل نقل به معنا در روایات.
تاثیر اسرائیلیات بر چگونگی انعکاس قصه آفرینش آدم در متون منثور عرفانی فارسی (از قرن پنجم تا پایان قرن هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماجرای آفرینش حضرت آدم (ع)، یکی از موضوعات مهم کتاب مقدس، قرآن و روایات اسلامی است. عارفان مسلمان، به تبع قرآن و روایات اسلامی در این باره، مباحث فراوانی طرح کرده اند. خلقت حضرت آدم (ع)، حوادث قبل از دمیدن روح و ذکر جزئیات آفرینش قالب او از مباحث مهم متون عرفانی است. عارفان اولیه هنگام بحث از این موضوع، به اتّکای عرفان زاهدانه خویش سعی کرده اند تا مطابق آیات قرآن بدان بپردازند؛ اما برخی از عارفان متأخر، از شکل قرآنی بحث فاصله گرفته و هنگام توضیح و تفسیر بیشتر این ماجرا، دیدگاه های آمیخته به ذوقیات خویش را، در قالب قصه ای اسطوره ای- تخیلی ابراز کرده اند. در واقع، قصص قرانی که با اسرائیلیات در هم آمیخته، از طریق متون تفسیری عربی و ترجمه های فارسی، وارد متون عرفانی شده و عرفا نیز برای تبیین اندیشه های خود از آن ها سود جسته اند. در این مقاله، کوشیده ایم با بررسی متون منثور عرفانی قرن های پنجم تا هفتم و جست وجو در متون مقدس، ریشه ها و عناصر این قصه اسطوره ای را معرفی کنیم، از مجموع مباحث، چنین بر می آید که قصه پردازی اسطوره ای از ماجرای خلقت، ریشه در اسرائیلیات دارد؛ اما عارفان ایرانی مسلمان از آن به عنوان وسیله ای برای ابراز مباحث عرفانی، از جمله: عشق ازلی و امانت الهی، نور محمدی، اهمیت خاک، فروتنی و تقرّب خاک به درگاه الهی، غیرت حق و ... بهره گرفته اند.
جایگاه مرویات کعب الاحبار در تفاسیر شیعه تا اواخر قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کعب الاحبار در ورود روایات اسرائیلی به منابع دینی نقش بسزایی داشته است؛ عده ای از مفسران شیعه در تفاسیر خود از اقوال کعب الاحبار استفاده کرده اند، لذا بازشناسی گونه های روایات کعب در تفاسیر شیعه و موضع مفسر در برخورد با این مرویات بسیار حائز اهمیت است. با توجه به گستردگی تفاسیر، این پژوهش از قرون نخست تا اواخر قرن ششم تفاسیر شیعه را موردبررسی قرار داده است، درمجموع 16 تفسیر موردمطالعه قرار گرفت. که از این مجموعه حدود 8 تفسیر حاوی روایاتی از کعب الاحبار بودند؛ این تفاسیر عبارتند از: تفسیر قمی، فرات کوفی، التبیان، مجمع البیان و جوامع الجامع، روض الجنان، مفاتیح الاسرار و المنتخب فی تفسیر القرآن. مجموع اقوال مروی از کعب در تفاسیر شیعه تا اواخر قرن ششم حدود 97 قول است. این روایات در8 محورقابل تقسیم بندی است، مهم ترین این محورها عبارتنداز: تبیین واژه های قرآنی، شرح و توضیح آیات، تبیین آیات قرآن در قالب بیان مصادیق، نقل جزئیات داستان. باتوجه به وسعت روایات تفسیری در تفاسیر موردبحث، آمار اقوال کعب در بین مجموعه بسیار اندک است و سبک و گرایش تفسیری مفسران ارتباط مستقیمی در ورود مرویات کعب دارد. مفسران مورد بحث در برخورد با روایات کعب به سه صورت موضع خود را بیان کرده اند: 1. نقل بدون داوری 2. پذیرش روایات کعب 3. رد روایات کعب؛ قرائن موجود در تفاسیر، حاکی از آن است که مرویات کعب نقش موثری در آراء تفسیری مفسران ندارد و جایگاه خاص و قابل توجهی را به خود اختصاص نداده است.
اسرائیلیّات در داستان حضرت محمّد(ص) و بازتاب آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
165 - 186
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های شاخص ادب فارسی، توجه شایان اهل ادب به موضوعات قرآنی و قصص انبیاست. بخشی از این داستان ها و شرح حال نویسی ها منبعث از <em>قرآن کریم</em> است که هیچ خللی در آن راه ندارد و در حقیقت، زینت بخش متون ادبی است. اما بخش چشمگیری از آن، تحت تأثیر اسرائیلیات شکل گرفته است. به علت هماهنگی <em>قرآن کریم</em> با برخی از موضوعات <em>تورات</em> و <em>انجیل</em> و گرویدن جمعی از علمای اهل کتاب، نظیر کَعب الأحبار، وهب بن منبّه، ابوهریره و دیگران به اسلام، سبب شده است تا مفسران و تاریخ نگاران به منابع اهل کتاب و گفته های آنان توجهی ویژه نمایند و از اینجاست که داستان های مجعول و ساختگی آنان در حوزه متون تفسیری، تاریخی و ادبی رخنه کرد. شعرا و نویسندگان ادب پارسی که با متون تفسیری و تاریخی مأنوس بوده اند، تحت تأثیر این افسانه ها و احادیث ساختگی قرار گرفتند و ناخواسته همچون مفسران و تاریخ نگاران در ترویج اسرائیلیات نقش اساسی ایفا نمودند. متأسفانه بخش عمده این افسانه بافی ها مربوط به زندگی انبیاست و پیامبر اکرم<sup>(ص)</sup> نیز از این امر مستثنی نیست، بلکه در بخش احادیث، بیش از دیگر انبیا در معرض اسرائیلیات قرار گرفته اند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ گوید که چه جنبه هایی از زندگی پیامبر اسلام<sup>(ص)</sup> تحت تأثیر اسرائیلیات قرار گرفته است و نقش مفسران، تاریخ نگاران و از همه مهم تر، نقش شاعران و نویسندگان ادب فارسی در اشاعه این گونه جعلیات چه بوده است؟
تحلیل انتقادی روایات اسرائیلی پیرامون زندگی حضرت سلیمان(ع) بر مبنای قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
وجود برخی روایات جعلی موسوم به اسرائیلیات ذیل آن دسته از آیات قرآن کریم که سیره و سلوک انبیاء و اولیاء الهی را به عنوان الگوی کامل انسانیّت ترسیم می نمایند، اثرات تخریبی بیشتری نسبت به دیگر آیات قرآن دارد، چرا که فراتر از اینکه باعث کج فهمی و انحراف از دین مبین اسلام می شود، موجبات عدم استفاده از الگوی کاربردی معرفی شده در قرآن کریم را نیز فراهم می آورد. این روایات که غالباً عصمت آن بزرگواران را نشانه گرفته، در نهایت نقشی بنیادین در تخریب الگوسازی و تمدن سازی دین مبین اسلام داشته و فرایندهای اجتماعی گسترش و تبلیغ دین را مختل می نماید. در این مقاله، برخی روایات اسرائیّلی پیرامون سیره زندگانی و سلوک مدیریتی یکی از انبیاء الهی با رویکردی نقادانه مورد تحلیل قرار گرفته تا اولاً؛ الگویی جامع از شخصیت یکی از نمونه های انسان کامل را ترسیم نماید، و ثانیاً؛ روش نقد عقلی _ قرآنی روایات را بر مبنای نظریه عرضه روایات بر قرآن کریم، تئوری سازی نماید. آنچه ضرورت چنین پژوهش هایی را تبیین می کند، سکوت برخی از مفسرین به هنگام نقل این روایات و طرح ادلّه ضعیف در نقد آنها می باشد که همچنان راه را برای ابقاء این روایات باز گذاشته است. در این پژوهش روایات جعلی و اسرائیلی پیرامون زندگی حضرت سلیمان(ع) با رویکردی عقلی قرآنی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
پی جویی میزان تأثیرگذاری ابن جریج در ترویج اسرائیلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
105 - 140
حوزه های تخصصی:
در سده های نخستین تاریخ اسلام، عواملی همچون ممانعت از نگارش و منع از کنکاش در تفسیر آیات،بستر راهیابی روایات اسرائیلی را در تفاسیر فراهم آورد. این واقعیت تلخ تاریخی که اسرائیلیات بوسیله ی مسلمان نماهای یهودی و بعضاً مسیحی به عنوان بخشی از دانسته های تفسیری و تاریخی ظهور یافت،موجب شد تا گروهی از تفسیر پژوهان به صرف وجود راویِ یهودی یا مسیحی تبار در طریق روایات تفسیری، این گونه روایات را اسرائیلی و راوی آن را از مروجان اسرائیلیات دانند. یکی از راویان مسیحی تبار که چنین اتهامی وی را نشانه گرفته،عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مشهور به ابن جریج است. این پژوهش تلاش کرده است تا با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی محتوای تفسیر برجای مانده از ابن جریج در ذیل آیات قصص و با محوریت کتاب جامع البیان طبری که بیش از سایر تفاسیر بازگو کننده ی تفسیر او است،بپردازد تا در نمایان سازی صحت این اتهام قضاوت درستی را بدست دهد. بررسی ها نشانگرآنند که جز در چند مورد محدود،اثری از اسرائیلیات در روایات و آرای تفسیری ابن جریج دیده نمی شود و ارتباطات علمی و نقل ابن جریج از راویان اسرائیلیات اندک است و لذا نمی توان او را قطب و مرجع عمده ی انتشار اسرائیلیات در منابع تفسیری دانست.