مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
اسرائیلیات
حوزه های تخصصی:
آیه هفتم سوره هود، خبر از قرار داشتن عرش الهی بر روی آب می دهد. مهم ترین ابهامات این آیه ماهیت، کیفیت، منشأ و غایت «ماءِ» در زیر عرش است. با مراجعه به منابع امامیه و عامه شاهد وجود روایات و آرای همگون و همگن هستیم و تنها در اجمال و تفصیل میان فریقین اختلاف دیده می شود. بر پایه روایات اهل بیتm «ماء»، گوارایی است که ابتدا یاقوتی به وسعت هفت آسمان و زمین بوده و سپس تبدیل به آب شده و با درآمیختن باد و متصاعد شدن بخار از آن، تمام هستی از آن بخار آفریده شده است. با توجه به عدم وجود روایتی از پیامبر اکرمj در منابع اهل سنت در مورد تفسیر این آیه و لزوم ارتباط با منبع وحیانی برای تفسیر آن، مشابهت دیدگاه افرادی چون ابن عباس، کعب الاحبار و وَهب بن مُنَبَّه با دیدگاه شیعه، خبر از تأثیرپذیری آنان از علوم اهل بیتm می دهد.
کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع مهم تفسیر قرآن کریم، روایاتی است که مفسران در تفاسیر روایی و حتّی گونه های دیگر تفسیری از آن ها بهره جسته اند. روایات موجود در انواع تفاسیر فریقین، بعضاً آمیخته با روایات ضعیف، جعلی و اسرائیلی اند که به نوبه خود، مورد توجه و تحقیق تفسیرپژوهان قرار گرفته اند. صرف وجود روایات ضعیف در تفاسیر، موجب تضعیف تفاسیر نیست؛ چه این که مفسران راه کارهایی جهت تقویت احادیث ضعیف در اختیار دارند؛ لیکن تفسیر آیات با استناد به روایات جعلی و آن دسته از اسرائیلیاتی که مخالف با عقل و شرع است جایز نیست و مورد اعتنا قرار نمی گیرد. یکی از گونه های تفسیری که از جعلیات و اسرائیلیات بهره ای فراوان برده، با عنوان «تفسیر واعظانه» شناخته می شود که خود، در تفسیرپژوهی مغفول و ناشناخته مانده است. کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با گونه های دیگر تفسیری تفاوت هایی دارد که شناخت آن تفاوت ها با رویکردی تطبیقی در تفاسیر فریقین، در خور تحقیق بوده لیکن تا کنون از نگاه محققان، پوشیده مانده است. ازاین رو، پژوهش حاضر، با روشی توصیفی-تحلیلی به واکاوی کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه پرداخته و با روشی تطبیقی، تفاسیر واعظانه فریقین را در کاربست این روایات مقایسه کرده است. یافته های تحقیق پیش رو حاکی از آن است که مفسران تفاسیر واعظانه فریقین، در راستای جذب حداکثری مخاطبان و ایراد پند و اندرز به ایشان، از جعلیات و اسرائیلیات استفاده کرده اند؛ هرچند به دلایلی همچون کتابت حدیث پس از رسول خدا، بهره برداری از مواهب اهل بیت، عقل گرایی و تخطئه اسرائیلیات، سهم تفاسیر واعظانه شیعی از چنین روایاتی، نسبت به آثار مشابه در جهان اهل سنت، کمتر است.
اعتبارسنجی روایات تفسیری فریقین در توسل حضرت یوسف ع به زندانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۷
223 - 248
در جوامع روایی و تفسیری، ذیل آیه 42 سوره یوسف، روایاتی پیرامون توسل یوسف ع به زندانی و در نتیجه فراموشی یاد خدا و عقوبت ایشان با طولانی شدن حبس بیان شده است. تعاضد مضمونی آنها با یکدیگر و طرق متعددشان می تواند تا حدودی بیانگر صحت سندی و مضمونی واقعه مذکور باشد؛ در حالی که بررسی اسانید و متون این روایات نشان می دهد هیچ کدام قابل استناد نیستند و عمده آنها دچار ضعف سند بوده و از مشکلات محتوایی برخوردارند. این روایات از لحاظ سندی موقوف، مقطوع، منقطع، مرفوع، مرسل و معلق بوده، یا دارای راویان ضعیف یا مجهول می باشند. متن آنها نیز با آیات قرآن در تضاد هستند و در آنها مطالب اختلافی، شاذ، غیر قابل قبول و دور از ذهن وجود دارد. همچنین در مقابل آنها روایات متعارض دیده می شود که تفسیر صحیحی از آیه ارائه کرده است. به نظر می رسد ریشه این روایات به کعب الأحبار برسد؛ زیرا او نسبت به بقیه راویان از قدمت بیشتری برخوردار است. بنابراین بعد از او راویان دیگر و جاعلان حدیث به نقل روایت او و شاخ وبرگ دادن به آن پرداخته اند. وجود مشابهت بسیار بین روایات این جریان با یکدیگر، این نظریه را تقویت می کند. البته باید گفت در کتاب مقدس نیز از این جریان خبری نیست. پس این روایت از جمله اسرائیلیاتی است که ریشه ای در کتاب مقدس ندارد و کعب الأحبار آن را از کتاب مقدس دریافت نکرده است.
احادیث انبیاء و اسرائیلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
7 - 19
حوزه های تخصصی:
احادیث انبیاء الهی عنوان بخشی از روایات معتبر در منابع حدیثی اسلام است ؛ که بازگوکننده اعتقاد انبیاء الهی، و یا کتب آسمانی پیشین است. این احادیث، که حدوداً هزار حدیث است ، از 34 پیامبر نقل شده و بیشتر آنها از دو پیامبر اولوالعزم موسی و عیسی(علیهم االسلام ) روایت نقلها و روایتهایی است که از منابع غیر اسلامی ، و « اسرائیلیات » شده است. از سوی دیگر غالباً یهودی و مسیحی به منابع اسلامی خصوصاً حدیث و تفسیر راه یافته است. در نگاه اول به نظر میرسد احادیث انبیاء(علیهمالسلام) عرصه مناسبی برای بروز و ظهور اسرائیلیات باشد ، و تعداد زیادی از آنها به این بخش از منابع حدیثی اسلام راه یافته باشد ، اما با دقت بیش تر نمایان میشود که چنین نیست و تنها شماری محدود از آنها به این نوشت دچار شدهاند.
مؤلفه های داستان های قرآن و مقایسه آن با اسرائیلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
53 - 72
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کتابی است که جذاب ترین و معتبرترین قصه های دینی را تشکیل می دهد. قصه در عرصه فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی قدمتی کهن دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. از همین روی دامنه مخاطبانش وسیع تر و قدرت نفوذش بیش تر است. قرآن کریم در طرح داستان ها و به خصوص داستان های انبیا، از سبک و اسلوب های منحصر به فردی بهره جسته است. همین داستان های معنوی، آن هنگام که به دست افسانه پردازان و اسرائیلیات آفرینان افتاده است به نوعی مورد پردازش قرار گرفته که کاملاً با اسلوب و اهداف داستان های قرآن کریم مغایر و متضاد بوده است. این مقاله بر آن است مقایسه ای اجمالی میان پنج ویژگی داستان های قرآن از جمله «حقیقت گرایی، نپرداختن به جزئیات و تفاصیل بی فایده، مبارزه با تحریفات، معرفی انبیا به عنوان الگوهای اخلاقی، رعایت اصول اخلاقی» با پنج ویژگی اسرائیلیات که کاملاً در برابر ویژگی های قصص قرآنی است یعنی «افسانه سرایی و خرافه پردازی، پرداختن به جزئیات و تفاصیل بی فایده، تفاوت ها و تهافت های روایات اسرائیلی، و مخدوش کردن چهره تابناک انبیا ارائه کند تا اختلاف عمیقی که میان این دو روش وجود دارد روشن شود.
بررسی و نقد روایات داستان آدم(ع) با درونمایه اسرائیلیات در رویکرد تفسیری منهج الصادقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
211 - 238
حوزه های تخصصی:
با آغاز عصر تدوین تفسیر، اسرائیلیات فراوانی که وارد حوزه فرهنگ اسلامی شده بود به تفاسیر راه یافت که تفاسیر شیعه نیز از این پدیده پیراسته نبودند. پرسمان نخست در این جستار آن است که شیوه رویارویی مفسران شیعی و ریشه های آن چه بوده است. می توان گفت رویکرد مفسران شیعی به روایات اسرائیلی، یکسان نبوده است. ریشه های پیدایش رویکرد تفسیری پذیرش روایاتی از این دست، می تواند: یکی، پرهیز از بررسی سندی روایات و دیگری پرهیز از تحلیل دلالی و عرضه آن ها بر دلایل قطعی نقلی و عقلی باشد. پژوهش حاضر مطالعه ای کتابخانه ای است که با رویکرد کیفی و با استفاده از روش های تحلیل سندی و متنی این موضوع را بر پایه قرآن و احادیث بررسی نموده است. تفسیر شیعی «منهج الصادقین فی إلزام المخالفین» توسط ملا فتح الله کاشانی به رشته نگارش در آمده و به باور برخی محققان، بعد از تفسیر ابوالفتوح رازی ، بهترین و جامع ترین تفسیر فارسی تألیف شده تا آن زمان است. در تفسیر مذکور، روایات اسرائیلی به چشم می خوردکه بر رسیده می شود.
تحلیلی بر روایات خروج دجّال در آخر الزمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
27 - 52
حوزه های تخصصی:
دجال از مفاهیم مشهور آخرالزمانی در روایات اسلامی است. مضامین این روایات گاه تنها به اصل خروج موجودی به نام دجال در آستانه رستاخیز تأکید دارند، اما در بخشی از آنها ماجراهای تفصیلی و ویژگی های شگفت انگیزی وجود دارد که موجب طرح دیدگاه های مختلف در این باره و توجیه روایات با هدف پذیرش آنها شده است. از یک سو روایات تفصیلی غالباً در منابع سنی ذکر شده و منابع شیعی تنها حاوی روایات اصل خروج دجال است و از سوی دیگر موضوع دجال به منابع دینی اهل کتاب و راویان اسرائیلیات پیوند می یابد. این امر بررسی دیدگاه ها و تحلیل اجمالی وضعیت دلالی و سندی روایات خروج دجال را ضروری می نماید. طبق این تحقیق اصل خروج دجال از مفاهیم اصیل اسلامی است و حتی فراوانی روایاتی که از جزئیات و تفصیل ماجراهای آن سخن گفته اند، علیرغم لزوم توقف بر آنها، شهرت و استفاضه این موضوع را نشان می دهد.
بررسی اسرائیلیات آثار عطَار با تأکید بر منطق الطَیرودر داستان آدم و سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضرتلاش شده از منظری دیگر برآفرینش های ادبی وفکری درنظم عرفانی پرتو افکنده شود و جلوه های اسرائیلیات در اشعار عطار باز نموده شود. در این مقال کوتاه به آن بخش از اسرائیلیات مطرح و اثبات شده از طرف محققان و محدثان بزرگ پیرامون روایات مجعول و اسرائیلیات داستان آدم و سلیمان و نکات مهم تفسیری آن اشاره کرده و بازتاب آن در منطق الطَیرعطَار به عنوان مهم ترین اثرمنظوم عرفانی قرن ششم، نشان داده می شود. این مکتوب با روش پژوهشی توصیفی– تحلیلی بوده و هدف آن بررسی روایات مجعول و اسرائیلیات به عنوان اندیشه های غیراسلامی به طور عام و میزان اثرپذیری آثار عطّار به طور خاص می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورود روایات مجعول به شعر شاعرانی چون عطّار دلایلی داشته است؛ مهم ترین علل آن برداشت های شاعرانه آن ها ازتفاسیروروایات نادرست بوده وگاه ناآگاهانه از منابع ضعیف استفاده کرده و صرف نظر از نوع منبع و بدون توجّه به اصالت حکایت و داستان، جهت تعلیم، تأویل و تفسیر آموزه های عرفانی از هر موضوعی سود جسته اند
شیوه های ارزیابی روایات تفسیری در التبیان فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از میراث حدیثی به روایات تفسیری اختصاص دارد و از نگارش متون اولیه تفسیری تا به امروز به عنوان یکی از منابع مفسران به شمار می رود. در طول زمان میزان بهره گیری مفسران از روایات با توجه به روش مفسر و نگاه او نسبت به حجیّت روایات تفسیری یکسان نبوده است. از تفاسیر اجتهادی بنامی که مؤثر بر تفاسیر پس از خود نیز هست، التبیان فی تفسیر القرآن اثر شیخ طوسی است، او به کثرت از روایات تفسیری در تبیین آیات بهره جسته است و این بهره گیری همراه با ارزیابی سندی و متنی روایات است. او در بررسی سندی غیر از تقسیم بندی رایج احادیث توسط قدما، دسته بندی های دیگری را نیز عرضه می کند و در بررسی سندی به نقد راوی هم می پردازد. وی در بررسی متنی از عرضه روایات به قرآن کریم و سنّت، بررسی عقلی و اجماع مفسران استفاده کرده است. توجه به اسرائیلیات و نقد و بررسی آنها نیز از نکات قابل توجه در بازکاوی روایات تفسیری در التبیان است. او همچون کتب فقهی اش به روایات متعارض توجه داشته و تعارض بین آنها را با استفاده از ترجیح، جمع و تخییر رفع کرده است.
اعتبارسنجی روایات دال بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) در منابع فریقین (مطالعه موردی: روایات برهان پروردگار، اعتراف به گناه و نسبت دزدی به برادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی و تفسیری فریقین روایاتی وجود دارد که بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) دلالت دارند: روایات برهان پروردگار، روایات اعتراف به گناه و روایات نسبت دزدی به برادران. در این روایات عقوبتهایی نیز برای یوسف(ع) بیان شده است. نگارنده به روش توصیفی تحلیلی آنها را مورد نقد قرار می دهد. روش نقد این روایات از این قرار است: بررسی سند، بررسی متن، توجه به روایات یک مجموعه در کنار هم، توجه به روایات معارض در جوامع روایی، عرضه روایات بر قرآن، ریشه یابی این روایات در کتاب مقدس، و توجه به راویان اسرائیلی. از بررسی منابع روایی و تفسیری فریقین پی می بریم که در رابطه با این روایات باید به روایات متعارض توجه داشت؛ روایات چندی وجود دارند که روایات فوق را مردود اعلام می دارند. توجه به روایات متعارض، نقش والای ائمه(ع) را در رفع شبهه ها و دفاع از ساحت حضرت یوسف(ع) آشکار می نماید. البته در رابطه با همه این روایات، روایت متعارض وجود ندارد که در این صورت باید به راههای دیگر برای نقد آنها پرداخت. برخورد مفسران نیز با این روایات گاه با نقد همراه بوده است. از مفسران تأویلهای بسیاری در جهت رد این روایات وجود دارد، به خصوص در مقابل آن روایاتی که روایت متعارض در رابطه با آنها وجود ندارد. پس با بررسی این روایات، ضعف و سقوط آنها از درجه اعتبار آشکار می شود؛ زیرا با آیات قرآن در تعارض هستند، اسناد آنها ضعیف است و اختلافهای بسیار زیاد و غیر قابل جمع در آنها وجود دارد. همچنین نقش راویان اسرائیلی را در نشر اکاذیب نشان می دهند؛ زیرا آنچه در این روایات بیان شده، با آنچه در کتاب مقدس آمده، نیز در تعارض است. بنابراین این روایات جزء اسرائیلیاتی هستند که ریشه ای در کتاب مقدس ندارند.
نقش «حدیث صورت» در انگاره اشرفیت انسان (از دیدگاه برخی محدثان امامیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
359 - 382
حوزه های تخصصی:
یکی از مشهورترین مبانی فکریِ اهل طریقت و عرفان نظری، «حدیث صورت» است. عُرفایِ اسلامی، این حدیث را پایه و اساس بسیاری از دعاوی خویش، از جمله «أشرفیّت انسان بر سایر مخلوقات» قرار می دهند. هدف مقاله حاضر که به روش تحلیل محتوایی انجام می گیرد، این است که در گام نخست، حدیث مذکور را مورد ارزیابی سندی قرار داده و احتمال صدور آن را از شخص معصوم بررسی کند و در گام دوم، دلالت آن بر مدعای مذکور را واکاوی نماید. یافته های پژوهشِ پیش رو نشان می دهند که «حدیث صورت» نه تنها از حیث سند نمی تواند منسوب به معصوم باشد و بیشتر در کتب اهل کتاب، در منابع اهل سنّت و نیز در منابع تصوف تکرار شده است، بلکه به نظر می رسد از حیث دلالت نیز نمی تواند دعاوی مبتنی بر آن را اثبات کند. ظاهراً اهل تصوف تأویل های متعددی را برای این حدیث قائل شده اند تا بتوانند آن را پایه ادله خود قرار دهند. براین اساس، با اینکه أشرفیّت انسان بر سایر موجودات، ممکن است بر مبنای شواهدِ درون دینیِ دیگری به دست آید، اما «حدیث صورت» نمی تواند مبنای آن قرار گیرد و بیش از هر چیز، به مشهوراتِ متعلّق به یک گفتمان دینی شباهت دارد که از ادیان دیگر وارد تفکر جهان اسلام شده است.
بررسی تطبیقی شیوه تقابل با اسرائیلیات در دو تفسیر «الکاشف» و «الکشف و البیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
349 - 368
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث علوم قرآن و حدیث، بحث اسرائیلیات است که وارد برخی از متون اسلامی از جمله تفاسیر قرآن شده است مفسران برخوردهای متفاوتی با اسرائیلیات داشته اند در تحقیق پیش رو با روش توصیفی تحلیلی شیوه ی تقابل با اسرائیلیات در دو تفسیر الکاشف ثعلبی و الکشف و البیان مغنیه مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از نتایج تحقیق عبارتنداز: ثعلبی در مباحث مختلف، به اسرائیلیات استناد کرده است و گاهی اسرائیلیات را بدون ذکر سند یا با اسناد ضعیف آورده است. ایشان در مقدمه تفسیر خود، قصه گوئی را روش برتر برای تربیت و نفوذ در دلها معرفی می کند، و شاید به همین سبب اسرائیلیات را بدون اظهار نظر نقادانه پیرامون محتوای آنها، نقل کرده است؛ اگرچه در موارد نادر، در مقابل اسرائیلیات، با نقل احادیث اهل البیت (ع)، قول اصح را انتخاب می نماید. اما مغنیه با هدف ارائه تفسیر جوان پسند و منطبق با عقل همان طور که در مقدمه ی تفسیر خود وعده اجتناب از اسرائیلیات می دهد، در متن کتاب نیز به این وعده عمل می کند، علیرغم این امر، او روایاتی آورده که یا از منابع بنی اسرائیل و قوامیس ذکرشده و یا تطبیق مفهوم آنها با حقایق دین اسلام دشوار می نماید ولی مغنیه، با مبانی خاص خود، به ظاهر از کنار آنها با سکوت می گذرد.
ارزیابی روایات اسرائیلی ابن عباس (م 68ق) و انگاره اثرپذیری وی از تعالیم یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
7 - 34
حوزه های تخصصی:
عبدالله بن عباس (م 68ق) از مفسران برجسته قرآن که میراث حدیثی و تفسیری او سهم بزرگی در تکوین علوم مختلف اسلامی ازجمله تفسیر داشته مورد توثیق رجال شناسان فریقین قرار گرفته است؛ اما برخی از عالمان مسلمان و خاورشناسان با استناد رجوع ابن عباس به علمای یهود برای درک برخی مفاهیم و حتی واژگان قرآنی، او را متهم به نشر اسرائیلیات کرده و در وثاقت او ایجاد تردید نموده اند. درمقاله پیش رو، با به کارگیری روش تحلیل اسنادی و محتوایی در استناد به منابع و تحلیل و نقد، صحت یا سقم این ادعا بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که نه تنها دلایل و مستندات آنان ناتمام بوده است، بلکه با مطالعه سیره عملی ابن عباس روشن می گردد که او خود از سردمداران مبارزه با اسرائیلیات پراکنان بوده و مردم را از رجوع به آنان بازداشته و با اقامه براهین و ادله، دروغ گویی افرادی چون کعب الاحبار را برملا کرده است و حتی اگر بتوان پذیرفت که ابن عباس به علمای یهود رجوع داشته، در مسائل کم اهمیتی چون عدد اصحاب کهف و ... بوده که در وثاقت و اهمیت جایگاه ابن عباس خللی ایجاد نکرده است.
ویژگی ها و رویکردهای قصاصون در حوزه تفسیر قرآن در سده های اولیه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارها و اسلوب های کلامی تأثیرگذار و کارآمد در انتقال مفاهیم و تجارب اممکه پیشینه ای کهن دارد، قصه و قصه گویی است. در جامعه ی اسلامی، این فن، صبغه دینی یافت و قصاصون یهودی تازه مسلمان، آموزه های آئین پیشین (یهودیّت) خود را در لفافه دین اسلام با استفاده از اسلوب قصه گویی، وارد فرهنگ جامعه نمودند. یکی از حوزه هایی که رویکرد قصاصون در امان نمانده است، حوزه تفسیر قرآن است. هدف ما در این تحقیق، بررسی و تبیین تحقیقی ویژگی ها و دلایل رویکردهای قصاصون به حوزه تفسیر قرآن در سده های اولیه اسلامی است. روش این تحقیق، روش توصیفی تحلیلی متکی به اسناد کتابخانه ای، است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ماهیت فعالیت این گروه در حوزه تفسیر قرآن کریم، در تعارض با مفاد آیات قرآن و آموزه های اسلام قرار داشت. پرگویی در تفسیر قرآن و ذکر مطالب حاشیه ای در تفسیر آیات قرآنی و تفاسیر تحریف آمیز از شخصیت و تاریخ وقایع انبیای الهی و نبی مکرم اسلام (ص) و تحریف و تخریب مبانی و اصول بنیادین دین مبین اسلام ، سه خصوصیت رویکرد منفی قصاصون به تفسیر قرآن کریم است و دلایل اصلی فعالیت و رویکرد منفی و مخرب قصاصون در تفسیر قرآن کریم، عبارت از عدم آگاهی قصاصون به علم تفسیر قرآن و قواعد آن و نیز اتکا و ابتنای کامل و همه جانبه بر اسرائیلیات می باشد.
احادیث جمال یوسف (ع) در منابع اهل سنّت؛ آسیب شناسی و تاریخ گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
3 - 32
حوزه های تخصصی:
تاریخ گذاری احادیث جمال یوسف (ع) در منابع اهل سنّت و اعتبارسنجی اسانید آن مسأله اصلی این مقاله است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در موضوع جمال یوسف دو روایت از طریق کعب الأحبار (م34ق، شام) و ابن اسحاق (م151ق، بغداد) گزارش گردیده و روایت سوم از طریق انس بن مالک (م93ق، بصره) به رسول خدا نسبت داده شده است. با وجود حضور برخی از صحابه به عنوان حلقه مشترک احادیث اول و دوم، صاحبان جوامع حدیثی اهل سنّت تا ابتدای قرن سوم هجری چندان متمایل به گزارش آنها نبودند تا این که طبری (م310ق) در تفسیر جامع البیان آنها را گزارش کرد. روایت سوم، هر چند در صحیح مسلم و برخی از منابع متقدم بر وی آمده، اما در سند آن، سماع ثابت بنانی از انس با تردید جدی رو به رو است. حاکم نیشابوری (م405ق) در کتاب المستدرک علی الصحیحین همه این روایات را با ادعای تصحیح اسانید آنها بر پایه مبانی صحیحین گزارش کرده و نوعی صحت اسانید برای آنها قایل شده است. از نگاه رجالیان اهل سنّت تضعیف طرق، تدلیس در شیوخ، راویان مجروح، معنعن بودن سند، خلط در اسناد، اعراض محدثان مدینه، شیوع در مدرسه بصره، مخدوش بودن تصحیح حاکم از جمله چالش ها و مسائل فرا روی این احادیث است که در میزان اعتبار آنها اثر گذار بوده است. از سوی دیگر، مقایسه مضامین این احادیث با تورات نشان می دهد که دارای بن مایه توراتی هستند؛ زیرا در بخشی از سِفر پیدایش به زیبایی عادی دوره جوانی وی اشاره شده است. در نیمه نخست قرن اول هجری کعب الأحبار با گرته برداری نادرست از تورات، زیبایی اغراق گونه یوسف (ع) را در مدرسه مدینه مطرح کرد و در نیمه دوم این قرن، از طریق برخی از صحابه متمایل به ایشان در مدرسه بصره نشر یافت. ابن اسحاق در تثیبت این متون به عنوان حدیث در قرن دوم هجری نقش جدی داشت و بعد از آن در میراث اصحاب حدیث - که فقط سندگرا بودند - تلقی به روایت شد و در میراث روایی جای گرفت.
بازتاب اهداف و آرمان های سیاسی در برخی از اسرائیلیات مرتبط با مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
149 - 173
حوزه های تخصصی:
ورود اسرائیلیات به منابع اسلامی پدیده ای ناخوشانید و تلخ بود که کم و بیش تمامی حوزه های معارفی اسلام را در برگرفت.از جمله حوزه-های معرفتی اسلام که اسرائیلیات در آن ورود کرد و سبب پدید آمدن جعلیاتی شد، حوزه مهدویت است. در این مطالعه به دنبال یافتن پاسخ این سوالات هستیم: راویان یهودی و مسیحی مسلمان شده چه آرمان های سیاسی را با نقل روایات مرتبط با مهدویت دنبال می-کردند؟ پیوند سیاسیون اموی با راویان اسرائیلیات سبب پدید آمدن چه مجعولاتی در حوزه مهدویت و همسو با اهداف این سیاستمداران، شده است؟ مهم ترین گونه های این مجعولات کدامند؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. نتیجه حاصل، وجود دو جنبه سیاسی تحریفات و جعلیات راویان و منابع اسرائیلی را نشان می دهد. جنبه نخست عبارت است از پیوند راویان اسرائیلی و یا راویان مسلمان متأثر از اسرائیلیات با سیاستمداران هم عصرشان و تلاش برای ساخت منقولات آخرالزمانی در جهت منافع این سیاستمداران. جنبه دوم نیز عبارت است از تلاش راویان اسرائیلی در برتری دادن سیاسی یهود و مسیحیت با نقل منقولاتی آخرالزمانی در جهت ارائه نقش پررنگ مفاهیم، اماکن و نمادهای اسرائیلی. گونه های فراوانی از جعل و تحریف روایات مهدوی را در ذیل این دو جنبه می توان ردیابی نمود.
نقد محتوایی احادیث ناظر به جنین شناسی، با تأکید بر مصداق شناسی ترابط علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله پیش رو در صدد ارزیابی محتواییِ روایاتی بود که در آنها نکاتی در زمینه مسائل علم جنین شناسی بیان شده است و رویکرد آن، یافتن جایگاه این روایات در مصداق شناسی نحوه رابطه متقابل علم و دین بود. روش: با بررسی منابع کتابخانه ایِ معتبر در حوزه جنین شناسی و جستجو در تفاسیر اثری و منابع روایی فریقین، مطالعه تطبیقی صورت گرفت و گزاره های روایی متعارض با یافته های علوم تجربی از روایاتی که با یافته های علمی توافق و حتی بر آنها تقدّم دارند، متمایز شدند. یافته ها: با بررسی تطبیقی میان روایات اسلامی و یهودی و دستاوردهای علمی، تعارض خرافات و جعلیّات اسرائیلی با علم، و نفوذ این خرافات به برخی روایات اسلامیِ ناظر به جنین شناسی اثبات شد. برای مثال، زمانبندی 30 یا 40 روزه برای «نطفه»، «علقه» و «مضغه» و همچنین تعیین زمان چهار ماهگی برای تعیین جنسیّت جنین در این روایات، در تعارض با یافته های علمی و تجربی می باشند و این تعارض، عدم اعتبار برخی گزاره های رواییِ منسوب به دین را ثابت می کند. اما تعیین زمان 9روزگی برای لانه گزینی نطفه در روایت امام باقر(ع) یک اعجاز علمی محسوب می شود. نتیجه گیری: علاوه بر اثبات شمول علم امام معصوم نسبت به تکوینیّات و توافق علم و دین، عدم تعارض علم برهانی و گزاره دینی معتبر از نظر محتوا و سند تأیید می شود.