مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
مبانی
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
41-62
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر اصلی تمدن جدید غربی که عالم و آدم را فرا گرفته است، علم مدرن غربی است. علم مدرن که از جمله آن علوم انسانی است؛ دارای بنیان های معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی خاص به خود است و در آن ریشه دارد. لازمه پذیرش این علوم، تن دادن به این مبانی و پیش فرض هاست. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی در صدد است در مرحله نخست به شناسایی این مبانی و در مرحله دوم بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی به نقد و بررسی مبانی هستی شناختی علم مدرن بپردازد. نتایج حاصله حکایت از آن دارد که علم مدرن دارای مبانی هستی شناختی چون طبیعت گرایی، تسلط بر طبیعت، طبیعت منبع ابزار و وسایل، قدرت آفرینی طبیعت، تلقی مکانیکی از طبیعت، نفی حکمت و غایت از طبیعت است و تمامی این پیش فرض ها از دیدگاه علامه مصباح یزدی دچار اشکالات متعدد و درنتیجه ناپذیرفتنی است.
رهیافت باور بدون قرینه کافی بر اساس ارزیابی مبانی کلیفورد و جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۵
111 - 142
حوزههای تخصصی:
کلیفورد با ثابت دانستن حقیقت عالم و صادق دانستن گزاره در مطابقت با آن، تنها راه توجیه باور را ارائه دلایل عقلی کافی می داند. او با اتخاذ رویکرد «لاأدری گری» در شرایط قفدان قرینه کافی، معیاری غیرقابل اجرا مطرح می کند و با غفلت از ساحات مختلف وجودی انسان، بسیاری از نیازها و باورهای مهم را به حالت تعلیق درمی آورد که در مواردی مستلزم قبول ناآگاهانه یک طرف قضیه می گردد. جیمز حقیقت عالم را سیال می داند و با توصیه به آسان باوری، حقیقت و صدق را به سودمندی فرومی کاهد و از اراده معطوف به باور سخن می گوید. او برآن است که هرگاه ساحت معرفتی نتواند دلایل کافی برای توجیه ارائه کند، بقیه ساحات، با استناد به ادله عملی، یاری گر انسان در کسب معرفتند. به نظر می رسد برای رهایی از نقاط ضعف مطرح در نظریه کلیفورد و جیمز، می توان رهیافت میانه ای را در پیش گرفت و گزاره های بدون قرینه را به نوعی تلقی به قبول کرد که در موضع صدق قرار نگیرد و با پذیرش آن گزاره، بدون فروکاستن معنای صدق و بدون ادعای صدق برای گزاره مفروض، از آثار آن بهره مند گشت.
مبانی و شاخص های دولت اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
195 - 222
حوزههای تخصصی:
آیت الله سید علی خامنه ای به عنوان رهبر جامعه ایران در خصوص پیشبرد آرمان های انقلاب اسلامی، دولت اسلامی را مهمترین و سومین مرحله از فرآیند پنج مرحله ای پیشرفت و دستیابی به تمدن اسلامی می دانند؛ البته ایشان معتقدند که به رغم تلاش های صورت گرفته، تاکنون دولت اسلامی در معنای حقیقی خود محقق نشده است. به همین منظور این مقاله به دنبال این است که به تبیین دیدگاه آیت الله خامنه ای در خصوص مبانی و شاخص های دولت اسلامی بپردازد؛ زیرا از یک سو اندیشه های ایشان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین صاحبنظران مسلمان شیعه می تواند الگوی نظری و عملی فعالیت دولت اسلامی باشد و از سوی دیگر ایشان، رهبری جامعه ایران را عهده دار هستند و نظرات ایشان، نسبت به هر فرد دیگری می تواند در امور مربوط به دولت تاثیرگذار باشد. بر این اساس، مقاله پیش رو، با روش تحلیل محتوای کیفی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که از منظر آیت الله خامنه ای، مبانی و شاخص های دولت اسلامی چگونه ترسیم شده است؟ یافته های این پژوهش نشان داد که مبانی دولت اسلامی از منظر ایشان بر اسلامی بودن تاکید دارد که از سه رکن اسلام سیاسی، ضرورت زندگی اجتماعی و تحقق حیات طیبه تشکیل شده است. همچنین شکل گیری دولت اسلامی در سایه شاخص هایی نظیر جهتگیری ارزشی-اعتقادی، حفظ هویت اسلامی، پایبندی به موازین مردم سالاری دینی، خدمتگزاری، عدالت محوری، قانونگرای، علم محوری، خردگرایی، ظلم ستیزی و سلامت اقتصادی با الگوگیری از دولت نبوی و علوی تحقق می یابد.
دیدگاه های مختلف در زمینه توسعه در ایران پس از انقلاب اسلامی (قسمت اول)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۳ پاییز ۱۳۸۴ شماره ۸
29 - 37
حوزههای تخصصی:
در این مقاله توسعه به مفهوم عام آن از توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تکنولوژی به کار می رود. عمدتا از نظر اندیشمندان ایرانی دو مفروض در توسعه به مفهوم عام قابل مشاهده است: • توسعه خاص (مثلا توسعه تکنولوژی) تنها در پی توسعه عام تحقیق می پذیرد. • میان ابعاد مختلف توسعه، نه تنها ارتباط بلکه، هارمونی وجود دارد. در یک نگاه کلی می توان دیدگاه های مختلف درباره توسعه در ایران را به سه دسته تقسیم کرد. 1- دیدگاه مبانی گرایانه: در این دیدگاه مبانی فکری و فرهنگی توسعه در برابر مظاهر آن اصالت دارد و میان مبانی و مظاهر توسعه رابطه زایشی و توالدی وجود دارد. 2- دیدگاه فرآورده گرایانه: در آن محصول و توسعه اولا مثبت تلقی شده و ثانیا آن فرآورده را با ملاحظاتی عمدتا اراده گرایانه می توان و باید اخذ، اقتباس، گسترش و تعمیق داد. 3- دیدگاه تفکیک گرایانه: تنها به فراورده توسعه نمی اندیشد و از آن سو، میان مبانی و مظاهر آن نیز قائل به رابطه توالدی نیست. بلکه یا مبنا و مقصد توسعه را از یکدیگر و توسعه اقتصادی را از توسعه سیاسی تفکیک می کنند و یا توسعه را از جنس علم و علم را نیز مولفه ممتازی در مدرنیسم تلقی می کنند.
مبانی، اصول و روش های ارزش شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
9-19
حوزههای تخصصی:
نظرات اندیشمندان اسلامی در عرصه تربیت اخلاقی چون به آموزه های وحیانی پیوند خورده، می تواند مورد بهره برداری کنش گران آموزشی قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر به دنیال تبیین مبانی، اصول و روش های ارزش شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه شهید مطهری است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم جهت نیل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع، جمع آوری شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که «معنویت توحیدی ارزش، حقیقی بودن و واقعی بودن ارزش، اعتباریابی ارزش از طریق عقل، فطرت و نظام معیار دینی، هم زمانی حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزش»، ازجمله مبانی ارزش شناختی تربیت اخلاقی مدنظر شهید مطهری هستند؛ که اصولی چون «پیوند با معنویت، اعتدال، سعادت، توجه به مطلوبیت فعلی و فاعلی» و روش هایی مانند «دعا، خطابه، ارائه الگو، تسهیل و تیسیر» را به همراه دارند.
عدالت اجتماعی مبتنی برعقلانیت عملی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر استنتاج مبانی عدالت اجتماعی بر مبنای عقلانیت عملی از منظر علامه طباطبایی است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که از روش استنتاج عملی فرانکنا برای تبیین بهره برده است. به همین منظور ابتدا مباحث مربوط به عقلانیت عملی در آثار علامه طباطبایی بررسی و سپس مبانی عدالت اجتماعی در دو دسته مبانی پیشا اجتماع و پسا اجتماع استنتاج گردید. مبانی پیشا اجتماع شامل: استخدام عالم هستی بر اساس قوانین حاکم بر آن و استخدام همنوعان با خدمت رسانی و خدمت گیری عادلانه، اعتبار حسن عدالت اجتماعی بر مبنای علوم عقلی در مجرای فطرت سلیم، عدالت اعتقادی با ایمان آوردن به حق و التزام عملی و عدالت فردی با کسب اخلاق فاضله از طریق تلقین علمی و تکرار عملی است. مبانی پسا اجتماع شامل: عدالت اجتماعی با قرارگیری هر یک از اعضای جامعه در جایگاه مناسب و برخورداری از حقوق برابر، عدالت سیاسی به معنای مشارکت اعضای جامعه در تأسیس حکومت، تعیین مسئولان و امر قانون گذاری در حیطه ضوابط الهی، ملکیت با تصرف مشروع انسان در ممالکش، عدالت اقتصادی با رشد و توسعه مال در دسترس به نحو احسن مطابق با احکام اسلام و مصالح جمعی و حقوق اجتماع با تشکیل خانواده برای قوام نسل است.
نقد مبانی افراط گرایی دینی و بررسی مولفه های تاثیرگذار تربیت اسلامی در مهار و تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
253 - 286
حوزههای تخصصی:
در میان ادیان ابراهیمی، اسلام دینی واقع گرا و حقیقت محور است. این دین، تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تکرار آنچه برسر ادیان دیگر آمده است به کار گرفت. قرآن کریم و سیره اهل بیت (ع) ضمن روشنگری درباره مبانی، علل و عوامل بروز افراط گرایی دینی، مولفه هایی چون عقلانیت، اعتدال، احترام متقابل و گفتگو را به عنوان رمز تامین و حفظ امنیتی پایدار معرفی نموده و بدنبال تبیین راه های چالش با بحران هایی چون افراطی گری و رفتارهای خشونت آمیز است. متاسفانه چند دهه ای است که جهان درگیر صحنه های خشونت آمیز و افراطی گرایانه است که دل هر انسانی را می آزارد و این در حالی است که پرهیز از اعمال خشونت آمیز و افراط مآبانه، هدف غایی همه انسانها و همه اقوام و ملل بوده است و قطعاً دستیابی به این نیاز حیاتی بشر، جز با تمرین آن بر اساس معارف وحیانی و سنت نبوی و ولوی (ع) در زندگی فردی و اجتماعی و نیز گسترش آن بر اساس آموزه های تربیت اسلامی، میسور و ممکن نخواهد بود. لذا این پژوهش. با روش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای و با ابزار پژوهش که شامل تمامی اسناد و مدارکی است که در رابطه با افراط گرایی دینی و شیوه استفاده از آموزش های دینی در شکل گیری افراط گرایی وجود دارد، درصدد واکاوی مبانی افراط گرایی دینی و نقد آن و نیز تبیین میزان فهم افراط گرایان از آموزه ها و معارف قرآن کریم است. این نوشتار می خواهد نسبت میان قرآن، آخرین پیامبر و ظهور افراط-گرایی دینی را مورد بررسی قرار دهد و سپس با تبیین نقش آموزه های اسلامی در تربیت انسانی و تاثیر آن در تعدیل افراط-گرایی، شیوه های مرسوم در سیره اهل بیت (ع) در تربیت اسلامی جوانان برای جلوگیری از افراط گرایی را بیان نماید.
رهیافتی بر مبانی فهم حدیث، مطالعه موردی: راه های کشف مبانی فهم حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
151 - 166
حوزههای تخصصی:
همواره دانشیان حدیث با کاربست قواعد فهم، اقدام به ارائه فهم و مستندات خویش از حدیث کرده اند؛ ولی مبانی فهم خویش را ابراز نکرده اند. بر اساس بررسی صورت گرفته، تاکنون نوشته ای با عنوان «روش های کشف مبانی فهم حدیث» یافت نشد. نگارنده با به کارگیری روش توصیفی – تحلیلی در آثار محدثان، حدیث پژوهان و استنادکنندگان به حدیث، راه های دستیابی به مبانی فهم حدیث را ارائه کرده است. راه های دستیابی مبانی فهم حدیث، عبارتند از: تصریح پژوهشگر به مبنا، دقت و تأمل در فهم پژوهشگر از حدیث، توجه به لوازم رأی پژوهشگر، دقت در رأی و مستندات پژوهشگر، تأمل و دقت درتوجیه و تأویل حدیث از سوی پژوهشگر، توجه به رفتار و گفتار استناد کننده به حدیث و آشنایی با آرا و اعتقادات فرقه ها از طریق رجوع به کتب ملل و نحل.
اصالت باورداشت مهدویت از دیدگاه آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
157 - 181
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم و کلیدی در باب مهدویت، بحث پیرامون اصالت باور به مهدویت و بررسی مبانی اثباتی آن است. مراد از «اصالت مهدویت» اعتبار و اثبات قطعی این آموزه اسلامی و الهی بر پایه دلایل عقلی، نقلی و تاریخی است. پرداختن به این موضوع بدین جهت ضرورت دارد که این بحث مبنای بسیاری از مسائل مربوط به مهدویت در تفکر اسلامی شمرده می شود؛ به همین دلیل مسئله اصالت مهدویت همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ره از جمله اندیشمندان مهدوی در دوران معاصر است که به این موضوع اهتمام ورزیده و آثار علمی متعددی پیرامون مهدویت به رشته تحریر در آورده و ابعاد دینی، عقلانی، قرآنی و روایی این بحث را با ژرف نگری خاصی مورد بررسی قرار داده است. مقاله حاضر باروش توصیفی تحلیلی به بررسی این موضوع می پردازد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که آیت الله صافی گلپایگانی ره اصالت مهدویت در نگرش دینی را از دو منظر عام و خاص مورد تأمل قرار داده و بشارت های ادیان، همسویی با غایت دین و هماهنگی با سنت های تاریخ را از جمله مبانی اصالت مهدویت در تفکر دینی بیان کرده است و در حوزه نگرش خاص اسلامی نیز بناکردن آموزه مهدویت به مبانی عقلی، قرآنی، روایی و اجماع مسلمین را از بنیادهای اصالت اندیشه مهدویت در اسلام بر شمرده است
مبانی ضعف بینشیِ انسان و اصول و روش های تربیتیِ اصلاح آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
133 - 162
حوزههای تخصصی:
حقیقت جویی و طلب دانش از ویژگی های ذاتی و فطریِ بشر است که براساس موقعیت او و میزان بهره مندی اش از پرورش، به صورت های متفاوت در وجودش رشد می کند. شدت و ضعف این ویژگی بر بینش افراد اثر می گذارد و مسئله ای قابل بررسی است. بسیاری از شاخصه های رفتاری نیز در بینش انسان ها ریشه دارند. تحقیق حاضر به منظور تبیین مبانی ضعف بینشیِ انسان، و اصول و روش های تربیتیِ اصلاح آن براساس قرآن کریم صورت گرفته است. این پژوهش به لحاظ رویکرد درزمره پژوهش های کیفی قرار دارد و برای انجام دادن آن از روش تحلیلی با به کارگیری روش تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. جامعه مطالعاتیِ تحقیق، مشتمل بر نمونه هایی از آیات مرتبط با ضعف بینشیِ انسان بوده است. برای پاسخ گویی به سؤال ها داده های اولیه را کدگذاری کردیم و طبقه بندی مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر را در سه محور مبانی، اصول و روش ها انجام دادیم. طبق یافته های پژوهش، درحوزه مبانی ضعف بینشی، پنچ مبنا به دست آمد: ضعف قوای علمی از تولد تا پیری، تقلید کورکورانه، شرک ورزیدن به خداوند متعال، شک کردن به قرآن و تردیدداشتن در واقعی بودنِ عذاب های الهی. درحوزه اصول، پنج اصل، شامل ارتقای سطح معرفت متناسب با ظرفیت یادگیرنده، بصیرت، تعقل، تفکر و عدالت ورزی تعیین شد. درحوزه روش نیز هفت روش تربیتی، شامل گفت وشنود، بیان داستان های اخلاقی و ضداخلاقی، توجه دادن به منابع هوشیارکننده، تدبیر، تعلیم حکمت، تلاوت قرآن کریم توأم با تأمل در آن و انذار درباره مرگ شناسایی شد. براساس نتایج پژوهش، مبانی مذکور، خاستگاه اصول یادشده هستند و از اصولی که برشمردیم، روش های تربیتی استخراج شده اند که در شناخت و تسریع اصلاح ضعف های بینشی، مؤثرند.
رویکرد تربیت دینی برپایه مدیریت تمایلات؛ تربیت دینی در اندیشه حجت الإسلام والمسلمین پناهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
59 - 82
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت مبتنی بر مدیریت تمایلات یکی از رویکردهای جدید در تربیت دینی است که راهکار اصلی آن جهاد با نفس و هدف اساسی آن افزایش توانایی متربیان در مدیریت گرایش هاست. مقاله پیش رو در صدد است این رویکرد به تربیت دینی را در اندیشه های پناهیان بررسی کند. تبیین این رویکرد با آسیب شناسی وضعیت موجود تعلیم و تربیت کشور و با نقطه کانونی تربیت دینی آغاز می گردد و به بازنگری در مفهوم شناسی تربیت دینی منجر می شود و با استفاده از روش تحلیل کیفی، چارچوب کلی این رویکرد شامل ویژگی های تربیت دینی بر پایه مدیریت تمایلات، مبانی، اهداف، محتوا، روش های ارائه، فضای آموزشی و مراحل تربیت دینی معرفی می شود. در این رویکرد هدف تربیت دینی ارائه برنامه ای برای مدیریت تمایلات و توان مندسازی متربی در راستای مخالفت با دوست داشتنی هاست. آگاه ساختن متربی از انواع تمایلات و ارائه تمرین هایی برای افزایش قدرت مخالفت با هوای نفس از ویژگی های محتوا، روش ها و فضای تربیتی در این رویکرد است. در مراحل تربیت دینی، در دوره اول تمرکز بر شناخت تمایلات است و در دوره دوم تمرکز بر توجه دادن به تمایلات عمیق تر و پنهان تر است.
بررسی تعارض در مبانی و آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی؛ مطالعه موردی آیات زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشن است که اندیشه ها و اندیشمندان در شرایط خاص، ناخواسته یا خودخواسته دچار تغییر می شوند. این تغییر ضمن آنکه می تواند در هر یک از حیطه های نظری و عملی ظهور نماید، در گونه های مختلفی چون «عدول، سکوت، خلط، ابهام و غفلت» امکان بروز دارد. یکی از رسالت های روش شناس، رصد چنین شرایطی است تا تصویر دقیق تری از موضوع (= ابژه) مورد پژوهش خود ارائه دهد. مضاف آنکه بررسی این فراز و فرودهای علمی، طبعا نتایج معرفتی و روش شناختی قابل توجهی به همراه دارد؛ به عنوان مثال، تعارض در مبانی، تغییر و تحولاتی از منطق فهم مفسر را در طول زمان و در تطور شخصیت علمی او روشن می نماید. بررسی آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی در آیات موضوع زن، در تحلیل گزاره ها و تطبیق میان آنها با مبانی تفسیری ایشان، نشان از نوعی تعارض میان نظرات تفسیری با مبانی، ذیل برخی از آیات دارد. نتایج حاکی از آن است که اگرچه ایشان عموما پایبندی اکثری به مبانی خود داشته اند، لکن در مواردی سویه هایی از تغییر، تحول و عبور از مبانی را نیز تجربه کرده اند که در جای خود محل تأمل است.
مبانی و مدل کیفرگذاری تعزیری(مطالعه موردی در جرایم علیه امنیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
33 - 62
حوزههای تخصصی:
بازدارندگی به عنوان یکی از اهداف مجازات،اندیشمندان و قانون گذاران را واداشته است تا از طریق سازوکار شدت و قطعیت کیفر یاترکیب این دو خصیصه برای کاهش شمار جرایم و وصول به هدف بازدارندگی گام بردارند. نظربه اختلاف آرا درباره تأثیرگذاری این دو راهبرد، در وصول به هدف بازدارندگی از چهاررویکرد شدت مجازات همراه قطعیتآن،[1] عدم شدت مجازات و قطعیت،[2] شدت مجازات و عدم قطعیت[3] و عدم شدت مجازات و قطعیت[4] استفاده شده است. اساساًاستفاده از هر یک از رویکردهای یادشده در نظام حقوقی هر کشور، که از لوازم تدبیر وخردورزی یک نظام حقوقی است، مانع استفاده قانون گذار حکیم از سه نظریه دیگر نمی شود.با این حال نظریه غالب در حقوق اسلام و همچنین ایران نظریه شدت و عدم قطعیت است و باتوجه به نظریه فرایند کیفر که در این مقاله به آن اشاره می شود، مجازات تعیین می گرددو قانون گذار نیز در قانون مجازات اسلامی 1392 بیش از قانون مجازات اسلامی مصوب1370 در این جهت گام برداشته است. این مقاله می کوشد در راستای شناسایی مبانی و مدل کیفرگذاری تعزیریدر اسلام و ایران، با نگاه ویژه به جرایم علیه امنیت در حقوق کیفری ایران نشان دهدکه گرچه مدل شدت و عدم قطعیت نظریه ای برای جرایم عمومی در رویکرد اسلام است، اما اینامر مانعی برای استفاده از سایر رویکردهای عندالاقتضا در حوزه جرایم خاص نیست. بنابرایندر جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی با توجه به شرایط سیاسی و امنیتی، مدل شدت و قطعیتحاکم است و تعیین و اجرای مجازات شدید قطعی در جرایم علیه امنیت در دستورکار مقنن قراردارد.[1] . این رویکردکه قرابت بیشتری با نظام های دیکتاتوری دارد، در قوانین جزایی آمریکا مشاهده شده است. [2] . دراروپا، با توجه به نظریات منتسکیو در روح القوانین مبنی بر حمایت از مجازات خفیف وانتقاد به مجازات های خشن و اصرار بر وصول به هدف بازدارندگی با ابتنا به قطعیت و همچنینتقلید تئوریک بکاریا از منتسکیو، از این نظریه استفاده شده است. [3] . این رویکرد با نظام های کیفری اسلام،ایران و چین قرابت بیشتری دارد. [4] . این رویکرد بازدارندگی زیادی ایجادنمی کند و اصولاً مورد توجه نیست و عموماً برای اعلام ارزش ها توسط قانون گذار به کارمی رود.
بررسی نقادانه مبانی و روش های غلات در تفاسیر شیعه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
349 - 374
حوزههای تخصصی:
غالیان اولین گروه از جریان های تاویل گرا در تاریخ شیعه هستند که با وارد کردن اندیشه های غلوآمیز در متون تفسیری و حدیثی شیعه، سبب بدعت گذاری در معارف اسلامی گردیده اند. غالیان دارای دو گروه الحادی و غیر الحادی بوده که هرکدام با پیش-فرض های خاص خود، وارد تفسیر قرآن شده و آیات قرآن را به نوعی تأویل و تفسیر کرده اند. لذا شناخت مبانی و روش های تفسسیری غلات در جهت شناساندن بهتر و بیشتر غالیان اهمیت زیادی دارد.
این مقاله درصدد است روایات غالیان در تفاسیر شیعی قرآن کریم را استخراج نموده و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی- انتقادی مبانی و روش های غالیان را بررسی و با کمک ابزارهای نقد حدیث به نقد و اعتبارسنجی آن ها بپردازد. با استخراج روایات سران غالی روشن گردید که اکثریت احادیث سران غلات در تفاسیر شیعی دارای اشکالات اساسی در سند و متن احادیث اند و محتوای بسیاری از آن ها با اصول و فروع شریعت در تعارض اند.
تحلیل محتوای کیفی کتاب «نقد قرآن» دکتر سها (با تاکید بر مبانی فکری مؤلف)
حوزههای تخصصی:
کتاب «نقد قرآن» نوشته دکتر سهاست که در سال های اخیر در فضای مجازی منتشر شده است. نه نویسنده کتاب شناخته شده است و نه معلوم است که یک شخص است یا یک لجنه و مسلمان است یا غیرمسلمان. به هر روی به زعم نگارنده یا نگارندگان شبهاتی به قرآن وارد است. این مساله ضرورت توجه به نقد این کتاب را روشن می سازد. در این میان بیش از پاسخِ موردی به شبهات، شناسایی مبانی فکری نگارنده یا نگارندگان این کتاب که بنیان های شبهات را شکل می دهند و نقد آنها ضروری می نماید. در این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عرفی، تم ها یا همان مضامین نهفته و ناپیدای دال بر مبانی فکری شکل دهنده شبهات، آشکار می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد 7 مقوله بهره گیری از منابع غیر معتبر، تحمیل دیدگاه های شخصی، طرح اعتقادات کفر آمیز، نفی اصول اعتقادی، علم زدگی و ساینتیزم، عدم ارائه مستندات علمی و متقن و عدم آشنایی با قواعد علوم قرآن و تفسیر، حاصل ترکیب مفاهیمی14گانه است. این مفاهیم از نشانه ها منتج شدند. از پیوند نشانه ها، مفاهیم و مقولات، تم های اصلی یعنی تفسیر به رای، ارتداد، عقلانیت صوری دنیای مدرن و فقدان استانداردهای علمی تفسیر بدست می آید. با استناد به مقولات و تم های بدست آمده می-توان به صورت مشترک به بسیاری از شبهات پاسخ داد.
تحلیل مبانی اخلاقی ایفای نقش فاعل زیان در جبران خسارت مدنی با نگاهی تطبیقی به حقوق انگلیس و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
113 - 133
حوزههای تخصصی:
اخلاق در تعامل با حقوق بعنوان یک نظام هنجاری ناظر به رفتار و روابط اجتماعی، انسان را در زندگی فردی و اجتماعی در چهارچوب عقل و منطق کنترل میکند.جبران خسارت زیاندیده از مهمترین مباحث در حوزه ی مسئولیت مدنی بوده و روش و کیفیت جبران دارای آثار مهم شخصی و اجتماعی است و بحث از مبانی اخلاقی در روش جبران مقبولیت عام و دیدگاه تحقق عدالت اجتماعی را تقویت میکند. رویکرد ایفای نقش فاعل زیان در جبران تمامی اقسام خسارت (مادی، معنوی، بدنی ) با پذیرش و رضایت زیاندیده، توافقی ثانویه در گزینش روش و کیفیت جبران عینی بوده که جایگزین خسارت اولیه میگردد و نمود و تبلور و برجستگی آن در خساراتی میباشد که قابلیت جبران عینی با دخالت فاعل زیان و بر مبنای امکانات و تخصص او را دارد؛ و با بررسی و انطباق آن با اصول اخلاقی چون عدالت، انصاف، حسن نیت و نفی عسر و حرج بر هر روش و کیفیتی از جبران خسارت از جمله روشهای پولی، ارجحیت و برتری دارد که در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی مبانی اخلاقی، با نگاهی تطبیقی به حقوق فرانسه و انگلیس مورد مطالعه قرار میگیرد. انطباق این رویکرد با مبانی اخلاقی مذکور به این ترتیب است که با وصف اطلاع و اشراف فاعل زیان و زیاندیده بر میزان خسارت وارده و روش جبران متناسب، از یک سو تمام خسارات وارده به زیاندیده جبران میشود از سوی دیگر با توجه به وضعیت فاعل زیان و امکانات فاعل زیان، از عسر و حرج نامبرده جلوگیری میشود.
تحلیل مبانی و اصول انسان شناختی نهاد خانواده با تاکید بر منابع اسلامی
حوزههای تخصصی:
خانواده، نهادى است که بر پایه ازدواج مرد و زن شکل مى گیرد و اساس سازندگى شخصیت انسان و مهم ترین عامل تکامل جامعه بشری است. اسلام به عنوان برنامه تکامل انسان، براى تأسیس و تحکیم این نهاد سرنوشت ساز و پیشگیرى از فروپاشى آن، رهنمودهاى مهمى ارائه کرده است. تأمل در این رهنمودها و مقایسه آن ها با آنچه در سایر مکاتب درباره خانواده دیده مى شود، به روشنى نشان مى دهد که آموزه های اسلامی مرتبط با نهاد خانواده، بر مبانی انسان شناختی مشخصی بنا شده است که می تواند در حل چالش های خانواده در جهان متأثّر از مدرنیته و پسامدرن گره گشا باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی این مبانی و اصول برخاسته از آن به روش توصیفی تحلیلی و با تاکید بر آیات قرآن کریم و احادیث معصومین((ع)) انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق، مبانی انسان شناختی که از باور به دو ساحتی بودن انسان و ویژگی های فطری، مختار بودن و تربیت پذیری انسان به وجود آمده است، عبارتند از معناگرایی انسان، زیبادوستی، کرامت، ضعف و نقص، وجود تفاوت های جنسیتی و سیستمی بودن خانواده که اصولی همچون دین مداری، پاکیزگی و آراستگی، عفت ورزی، تکریم همسر و فرزندان، سپاسگزاری و قدردانی برای انسان در خانواده را به همراه دارند.
تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی - آموزشی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی-آموزشی مساجد، درصدد پاسخ به این پرسش برآمد که این کانون ها به کدام مبانی پایبند بوده و از چه اهداف و اصولی پیروی می کنند؟
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و به کارگیری روش تحلیل محتوای قیاسی- استقرایی، به صورت مطالعه موردی «مجموعه تربیتی حضرت روح الله(ره)» مشهد را مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: یافته های پژوهش شامل مبانی تربیتی، اهداف، اصول و روش های تربیتی بود که طی تحلیل محتوای اسناد این مجموعه تربیتی به دست آمد. مبانی تربیتی در دو سطح کلان و خرد طبقه بندی شد. مبانی سطح کلان (سیاست گذاری) ارائه شده در حوزه ساختاری (ناکارآمدی بسترهای نظام آموزش و پرورش موجود)، و در حوزه رویکرد (محوریت مسجد در امر تعلیم و تربیت، تقدم پرورش بر آموزش، مرجعیت علمی-اخلاقی مربی و اولویت نقش خانواده در تربیت) بودند. هم چنین مبانی تربیتی سطح خرد (اجرا) در حوزه محتوای تربیت (اولویت ساحت تربیت اعتقادی- عبادی- اخلاقی، ساحت های مختلف انسان و لزوم توجه به آن) و در حوزه روش های تربیت (اهمیت بسترسازی و تدریج در ارائه محتوا، تنوع ظرفیت متربی و توجه به آن) شناسایی شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این مجموعه ها علی رغم تنوع، از حیث مبنا و هدف از اشتراک بالایی برخوردار بوده اما در اصول و روش ها تفاوت بین کانون های فرهنگی-آموزشی مختلف قابل توجه می باشد. از این رو، یافته های حاصله در دو سطح کلان و خرد می تواند در نظام های تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی رویکرد رجالی آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه قرآن و حدیث دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
109 - 131
حوزههای تخصصی:
آیت الله بروجردی فقیهی رجالی است که نگاهی ژرف اندیشانه به مسأله حدیث و اسناد دارد، ایشان آثاری در علم رجال دارند. علاوه بر تقریرات فقهی ایشان ک ه شمه ای از توانایی های عالمانه وی را در حدیث پژوهی بازگو کرده است، کتاب ارزشمند «الموسوعه الرجالیه» برخی از دیدگاه های رجالی ایشان را پیش روی ما قرار می دهد. با توجه به اینکه؛ بررسی سبک های مختلف رجالی و تحلیل و بررسی آن ها به عنوان یکی از ابزار استنباط احکام شرعی می تواند زمینه توسعه و گسترش علم رجال و رسیدن به معرفت ژرف کاوانه را فراهم آورد، لذا در این جستار با مراجعه به آثار بر جای مانده از آیت الله بروجردی و تقریرات فقهی و اصولی ایشان؛ با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر اسناد کتابخانه ای به بررسی و تحلیل رویکرد رجالی ایشان پرداخته ایم. اهم مبانی ایشان در شناخت راوی عبارت است از اعتقاد به ضرورت علم رجال در شناخت راویان، عدم اعتقاد به اصل انسداد در اثبات عدالت راوی، اعتقاد به اعتبار کتب رجالی متقدمان به عنوان اسناد معتبر علمی، اعتقاد به کافی نبودن کتب اربعه برای شناخت و معرفی راویان، میزان نقل روایت؛ قرینه ای در شناخت راوی، اعتبار اجماع متقدمین و مشایخ ثقات و... همچنین با پیجویی آثار این فقیه رجالی مشاهده می کنیم که روش ایشان در جرح و تعدیل روایات عبارت است از: نگاه تاریخی به اسناد، اولویت رجوع به کتب اربعه نسبت به سایر متون، جامع نگری در نقل اقوال علمای رجال، اعتماد به گزارش های رجالیان و اقوال و استنادات علمای اعلام و... .
مبانی شناسایی و راهکارهای حمایت از کارکنان به منزله ی ذینفعان شرکتهای تجاری
منبع:
تعالی حقوق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
97 - 127
حوزههای تخصصی:
تئوری ذینفعان که برای نخستین بار در سال 1984 میلادی مطرح گردید ، بیان کننده ی این مهم است که شرکت دارای روابط گسترده ای با طیف وسیعی از اشخاص و گروه هایی است که در فعالیت شرکت سهمی دارند و شرکت نیز با اعمال و تصمیمات خود این گروه و اشخاص را تحت تأثیر قرار می دهد ، از همین رو توجه ویژه شرکت به این اشخاص و گروه ها ، در موفقیت و پیشرفت شرکت بسیار اثرگذار است.حال در میان تمامی اشخاص و گروه های ذینفع، کارکنان شرکت های تجاری از اهمیت ویژه ای برخودار هستند. مبنای چنین ادعایی آن است که کارکنان، نیروی انسانی و شکل دهنده ی بخش اجرایی شرکت هستند و چرخ تولید کالا و یا ارائه خدمات را در شرکت های تجاری به گردش در می آورند. حمایت شرکتهای تجاری از کارکنان به عنوان ذینفع اولاً به صورت مستقیم سبب بهبود عملکرد کارکنان خواهد شد و بهبود عملکرد کارکنان نیز مساوی با بهبود عملکرد شرکتهای تجاری و در نهایت دستیابی آن به سود، منفعت و رفاه در بلند مدت خواهد بود. ثانیاً سبب حفظ حقوق، منافع، مصالح کارکنان و تامین امنیت شغلی آنان می گردد. در پژوهش پیش رو که به روش کتابخانه ای گردآوری شده است ابتداً کارکنان را به عنوان ذینفع شرکت های تجاری مورد شناسایی قرار داده و در ادامه مبانی شناسایی و راهکارهای حمایت از آنان را به عنوان ذینفع مورد تحلیل و بررسی قرار خواهیم داد.