مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تعلیم
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
172 - 202
حوزه های تخصصی:
شعر دوره مشروطه از حیث نگاهی نو به مبانی تعلیم و تربیت، جایگاهی ویژه دارد. یکی از شاعران سخنور و اندیشه ورز این دوره که نام او کمتر برده شده و قدر او کمتر شناخته شده، میرزا قهرمان پاک بین ملایری است که اولین بار توسط ادیب شهیر، وحید دستگردی به جامعه ادبی معرفی شد. میرجلال الدین کزازی در مقدمه ای بر دیوان اشعارش، او را «یکی از چند قهرمان سخن پارسی در اوان مشروطیت» دانسته و روانی و پختگی اشعارش را به سروده های ایرج میرزا و بهار مانند کرده است. در این پژوهش به روشی توصیفی تحلیلی، مهم ترین موضوعات تربیتی مرتبط با مسائل عصر مشروطه که در اشعار قهرمان نمود یافته، بررسی و تحلیل شده است. توصیه به فراگیری دانش جدید، لزوم کاربست دین برای مهار مدنیت، توجه به حقوق رنجبران، توجه به تعلیم و تربیت زنان و مسائلی از این دست، از موضوعات تربیتی مهم در شعر قهرمان است. تحلیل آماری اشعار تعلیمی قهرمان نشان می دهد که در بین تعالیم مشروطه، دو موضوع «توصیه به فراگیری دانش جدید» و « دعوت به کار و نکوهش کاهلی» بیشترین بسامد را دارند. همچنین در یک برآورد کلی، آموزه های نوین ِ برخاسته از فضای فکری مشروطه، به طور تقریبی 65 درصد اشعار تعلیمی قهرمان را شامل می شود. بر این اساس، اندیشه قهرمان در مسائل مرتبط با تعلیم و تربیت، اندیشه ای پیشرو، هوشمند و مطالبه گر است.
اصول تعلیم بر پایه آیات و روایات
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تعلم و مطالب مرتبط با علم به عنوان نوری به سوی یقین که خداوند بر دل های آنان که خود خواسته، افکنده و برترین ملاک ارزش گذاری دینی در قرآن کریم و روایات است. با توجه به اهمیتی که در آموزه های قرآنی و روایی نسبت به مسأله تعلیم و تعلم مشاهده می شود، پرداختن به اصول تعلم و نیز تعلیم آن امری ضروریست. گفتار پیش رو، درون رشته ای است و در حل آن از روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استناد به قرآن کریم و تفاسیر آن، کتب روایی، لغوی و متون اسلامی معتبر استفاده شده است. بر این پایه، نظر به اینکه خداوند، اولین معلم انسان و نیز به دلیل این که یکی از شئون پیامبران در مقام خلافت الهی، تعلیم انسان در جهت هدایت و تأمین سعادت ابدی اوست، در این پژوهش بیشتر به آیات و روایاتی پرداخته شده است که ویژگی های پیامبران و برگزیدگان الهی را به عنوان برترین الگوهای تعلیم و تعلم، مورد توجه خاص قرارداده تا بر اساس آن و آنچه در کتب علوم تعلیم و تربیت معاصر با نگاه دینی ذکر شده، اصول تعلیم و تعلم صحیح با توجه به کاربرد آن در عصر حاضر استخراج شود. اصولی که در آیات و روایات در امر تعلیم مورد تأکید قرار گرفته است، گرچه برخی از آن ها باید مورد توجه بیشتری از سوی معلمان قرارگیرد، اصولی چون: مقدم داشتن تزکیه بر تعلیم، اصل فردیت، اصل اجتماع، تسهیل و تیسیر، احتیاج متعلم به محبت و نیز اعتدال.
حرفه تعلیم و تدریس نزد مسلمانان
حوزه های تخصصی:
حرفه تعلیم و تدریس نزد مسلمانان چکیده قرآن کریم تعلیم و تربیت را یکی از گزاره های اساسی جهت رشد و ترقی انسان به کمالات معرفی نموده است، بر همین اساس بوده که حرفه تعلیم و تدریس همواره نزد مسلمانان از ارزش والایی برخوردار بوده است. قرآن کریم تعلیم و تربیت را یکی از گزاره های اساسی جهت رشد و ترقی انسان به کمالات معرفی نموده است، بر همین اساس بوده که حرفه تعلیم و تدریس همواره نزد مسلمانان از ارزش والایی برخوردار بوده است. رسول خداوند، پس از بعثت خود، مبعوث به تحقق چنین امری در جامعه جاهلی آن زمان بود و از هیچ تلاشی در این باب فروگذاری نمی نمود، لذا ریشه پیدایش این صناعت در دوران اسلامی، به اولین روزهای ظهور دین اسلام برمی گردد، اما این حرفه دارای اخلاق نامه ای است که نگارنده در طول این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی به تشریح زوایایی از آن پرداخته و در نهایت بدین نتیجه رسیده است که حرفه تعلیم و تدریس در فرهنگ اسلامی و نزد مسلمانان، نیازمند تخلق به اخلاق والا و استعدادهای گوناگونی است که معلم و مدرس را در جایگاه حقیقی خود قرار دهد. کلیدواژگان: حرفه، تعلیم، تدریس، ادب، اخلاق
بررسی استنادات فقهی اهل بیت علیهم السلام به قرآن کریم در روایات(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
209 - 225
حوزه های تخصصی:
آنچه این تحقیق در صدد تبیین آن است نمونههای روایی از استنادات فقهی اهل بیت علیهم السلام در تبیین احکام مختلف فقهی و در ابواب مختلف مانند طهارت، نماز، روزه، حج، نکاح و حدود، به قرآن کریم است که در آنها ائمه علیهم السلام در مقام استدلال بر حکم فقهی موضوع، به آیه ای از قرآن کریم استناد نمودهاند. نتایج این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و نرم افزاری و با تحلیل روایات صورت گرفته حاکی از این است که رجوع اهل بیت علیهم السلام به قرآن و استدلال به آن در بیان احکام و معارف، بدین جهت بوده که آن بزرگواران خواستهاند از جایگاه تعلیم، متعلمین را به نحوه دلالت آیات بر مقاصد فقهی، کلامی و.. ارشاد نمایند. همچنین ائمه هدی علیه صلوات الله اهتمام داشتهاند تا فقها و راویان حدیث را درباره رجوع به قرآن و استدلال به این کتاب مقدس ترغیب و تشویق نمایند و نیز در صدد اثبات این واقعیت محتوم بودهاند که هیچ گونه تحریفی در قرآن اتفاق نیفتاده است.
سیر تطوّر واژه «ادب» «در سه قرن اول هجری»
حوزه های تخصصی:
«ادب» در عرف عرب جاهلی عادات و رسوم نیکو به شمار می رفته که چنین تفکری از میراث و تبار گذشته به یادگار مانده است. این رسوم و عادات به صورت سنت هایی در می آید که از نظر اجتماعی و فرهنگی نیکو و پسندیده به حساب می آید و به آنها نام «ادب» اط8اق می گردد. از آن جایی که یاد دادن و تعلیم و تربیت بسیار مهم شمرده می شد لذا کلمه ادب بر کلیه معارف (به جز معارف دینی) اطلاق گردید. در این جا لفظ تعلیم و تأدیب به صورت مترادف به کار برده می شدند. پس از اسلام معنی ادب همچنان بر اساس معنی دوره جاهلی به کار می رفت، یعنی شیوه رفتار و حُسن اخلاق و نیز داشتن اطلاعات و معارف اجتماعی. تازیان با اقوام دیگر می آمیزند و این آمیزش خاصه در قرن سوم هجری و با روی کار آمدن تمدن اسلامی در بغداد صورت می پذیرد. در این روزگار حوزه معنی ادب گسترش می یابد و بر انواع علوم و فنون و صنایع و پیشه ها و ورزش ها نهاده می شود جز امور شرعی گاهی «ادب» و جمع آن «آداب» به مواردی مربوط می شد که شناخت آنها برای جامعه ضرورت داشت مانند «ادب الکاتب» یعنی فنونی که برای صنعت دبیری به کار می رود. آداب طعام و آداب سفر و آداب درس و بحث از آن جمله اند. در سه قرن اولیه «ادب» در معنی راه و رسم زندگی به کار می رفته و همراه با آن نکته های ظریف و بدیع، لطیفه ها، نادره ها و ظرافت را نیز «ادب» نام می نهادند و کسی که در این حوزه اطلاعات داشت و مردم را سرگرم می کرد، او را ادیب می خواندند و در نهایت در اواخر قرن سوم ادب برای اطلاعاتی استفاده می شد که مربوط به لغت و معنی بود. گرچه در قرون پنجم و ششم، ادب صرفاَ برای علم صرف و لغت و بیان به کار می رفت. اما تغییر معنی ادب در طی قرون متمادی نشان می دهد که دگرگونی های معنایی با سرگذشت تحولات اجتماعی یک قوم، وابسته بوده است.
بازتاب تعلیمی مثل ها در دیوان صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
سبک هندی (اصفهانی) از سبک های معروف شعر فارسی است که هر چند در ابتدا مورد بی مهری بسیاری قرار گرفت امّا به مرور زمان توانست حقانیت خود را ثابت کند. صائب بزرگ ترین شاعر ایرانی این سبک است که از تمام امکانات فرهنگی، طبیعی و زبانی اطراف خود برای ساختن، ترکیبات و مضمون های شعری بهره گرفته و آن ها را با خیال های رنگارنگی ترکیب کرده تا در مخاطب تأثیر فراوانی به جا بگذارد. این شاعر که بیشتر مضمون های به کار رفته اش انسانی و جهانی است همواره مخاطبان خود را به شیوه های گوناگون و با استفاده از امکاناتی که از اطراف خود به وام گرفته است تعلیم می دهد. یکی از این امکانات فرهنگ عامه به ویژه مثل ها هستند که با وجود کوتاهی شان پیام های اخلاقی فراوانی در آن ها وجود دارد. مقاله مذکور درصدد است پیام اخلاقی و تعلیمی این مثل ها را در دیوان صائب بررسی نماید.
جایگاه و نقش با اهمیت سبک مینی مالیسم ِ قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه ی تعلیمی کودک و نوجوان
حوزه های تخصصی:
مینی مالیسم یا کمینه گرایی، نوعی سبک هنری است که اساس آثار خود را برپایه ی سادگی بیان و مضامین خالی از پیچیدگی فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. نویسندگان این سبک عقیده دارند که صرفه جویی در کلام و کوتاه نویسی موجب زیبایی می شود و برتأثیر کلام و بلاغت می افزاید. عالی ترین نمونه های مینی مالیست را در ادبیات کلاسیک ایران از جمله کتاب مثنوی و قصه های تمثیلی آن می توان یافت. آن چه قابل طرح است این است که آیا داستان های تمثیلی مثنوی، می تواند درحوزه ی تعلیم و تربیت کودک مثمرثمر واقع شود؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش بررسی سبک مینی مالیسم قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه تعلیمی کودک است. یافته های پژوهش نشان می دهد با بررسی قصه های تمثیلی مثنوی بسیاری از ویژگی های داستان های مینی مال، درآن ها به چشم می خورد و از طرف دیگر نظر به تعلیمی بودن کتاب مثنوی و با توجه به محدودیت های شناختی کودکان، داستان های مینی مال و تمثیلی مثنوی، بهترین بستر برای بیان آموزه های تعلیمی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است، چرا که کلام و داستان های طولانی مناسب مخاطبین کودک و نوجوان نیست و درحوصله ی آن ها نمی گنجد و ازجنبه های تعلیمی و آموزشی آن می کاهد. در ادبیات کودک که گرایش به ساده نویسی و واقعی بودن داستان ها برای ملموس کردن فضای داستانی با ذهنیت کودک می باشد به ناچار کوتاه نویسی به امر بدیهی تبدیل شده است و نویسندگان این حوزه علاقه مند به استفاده از بیان مینی مالیستی برای انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی خویش به کودکان هستند. نگارندگان در این پژوهش عناصری را که در مینی مال مورد استفاده قرار گرفته اند، در دفاتر مثنوی مورد بررسی قرار داده و قصه های تمثیلی که دارای عناصر مشترک و همچنین پیام های تعلیمی بوده، پیدا کرده و آن ها را تجزیه و تحلیل کرده است.
ساختار اخلاقی– اعتراضی در اندیشه های نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش پیوند اخلاق و اعتراض در اندیشه نظامی مورد بررسی قرارگرفته است. او با رویکرد تعلیمی در پی عدالت ورزی حاکمان و هدایت جامعه به سوی جامعه آرمان شهری است و با داستان های تعلیمی و بیان اعتراضی گاه با تصریح و گاه با تعریض در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی و سیاسی ایستادگی می کند. به اعتقاد او شاید تعلیم از میان انواع ادبی عرصه بهتری برای روح انتقادی و اعتراضی به حاکمان زورمدار باشد. از این رو در قالب داستان هایی از سرنوشت حاکمان گذشته ستودنی ها را ستوده و ناشایست ها را تقبیح کرده، مضامین ارزشمندی چون عدالت، دین داری و خردورزی و انسان دوستی را ستایش کرده و از سویی ناراستی و نادرستی و بی عدالتی و ظلم را تقبیح کرده است. نگارنده در این جستار ضمن مطالعه تحلیلی نتیجه می گیرد بر اساس آموزه های دینی، نظامی اعتراض خود را به حاکمان زمان خود به چهار روش مختلف اقتضائی ابراز داشته و این اعتراض را با توجه به مبانی اخلاقی و شرایط تأثیرگذاری بیان می دارد. از این رو ظلم را برنمی تابد و با آوردن حکایت های متعدد از پادشاهان گذشته به تعریض یا با نصایح اخلاقی به تلویح و یا با اعتراض به تصریح بر آن ها می تازد تا به راه دادگری بازآیند. مرحله نهایی از اصول اعتراضی - تعلیمی نظامی متوسل شدن به عالم فرازمینی و توسل به کسانی چون پیامبر اسلام است تا خود ریشه ظلم را برکنند. او ضمن دعوت به عدالت ورزی که یکی از شرایط اصلی در حکومت داری است، پادشاهی را که فاقد شرط عدالت ورزی در آرمان شهر نظامی باشد، فاقد صلاحیت حکومت داری می داند.
اخلاق حرفه ای در مراکز تعلیم و تربیت، با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
منبع:
اخلاق حرفه ای در آموزش سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
125 - 153
حوزه های تخصصی:
در حوزه تعلیم و تربیت، خلاء یک منشور اخلاق حرفه ای احساس می شود که بومی و متناسب با نیازهای نظام و انقلاب اسلامی باشد وهدف این پژوهش شناسایی و ارائه این الگو براساس بیانیه گام دوم انقلاب است. در این پژوهش با استفاده از روش جمع آوری اطّلاعات، به صورت کتابخانه ای و استفاده از مزیّت استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد در حوزه تجزیه و تحلیل اطّلاعات، به بررسی بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری، پرداخته شده و کلیه مقولات، مفاهیم و زیر مفاهیم ارزش های اخلاق حرفه ای حوزه تعلیم و تربیت را براساس این بیانیه، احصا نموده و به صورت طبقه بندی، به عنوان یک منشور تبیین شده است. در بیانیه گام دوم انقلاب، 22 ارزش اساسی و21 ارزش کاربردی در 5 مقوله اخلاق حرفه ای فردی، اجتماعی، تربیت، تعلیم، مراکز تعلیم و تربیت جمع بندی شد. براساس اهداف غایی بیانیه، رعایت این بایسته ها و ارزش های اخلاق حرفه ای در درجه اول، به خودسازی و در درجه دوم، به جامعه سازی و در درجه سوم به تمدّن سازی منجر خواهد شد.
اصول تربیت از دیدگاه علامه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آبان ۱۴۰۰ شماره ۲۸۷
77-90
حوزه های تخصصی:
اصول تربیت از دیدگاه علامه مصباح برگرفته از نقطه نظرات استاد از لابه لای آثار گفتاری و نوشتاری ایشان است که به بخشی از معارف قرآن در زمینه اصول تعلیم و تربیت اسلامی اشاره دارد. این نوشتار ابتدا نقطه نظرات ایشان در این زمینه را تحت عنوان «اصول عملی تعلیم و تربیت اسلام» یادآور شده و آن گاه با جست وجو در آثار ایشان، مجموعه ای از اصول عام تعلیم و تربیت را استنباط و استخراج کرده است. هدف، آشنایی مخاطبان با نظرات استاد در زمینه اصول تعلیم و تربیت بوده که با روش توصیفی استنباطی انجام گرفته است. این اصول عبارتند از: اصل لزوم توجه به اختیار و آزادی انسان؛ اصل استمرار و استقامت؛ اصل اولویت سنجی؛ اصل زمینه سازی در متربی؛ اصل تدریج و اعتدال؛ اصل توجه به تفاوت های فردی و اجتماعی؛ اصل توجه به فطرت و ویژگی های آن؛ اصل لزوم استفاده از فرصت ها؛ اصل لزوم عمل (متربی) به علم (خود)؛ اصل لزوم مسئولیت پذیری و توازن مسئولیت و توانمندی در متربی؛ اصل پذیرش قانون و مقررات (توسط متربی)؛ اصل تقدم مصالح معنوی بر مصالح مادی.
نگاهی به تعالیم اخلاق عرفانی در حکایت های هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
136-109
حوزه های تخصصی:
منظومه هفت اورنگ جامی شامل حکایات و تمثیلاتی است که به بیان اسرار و رموز شریعت و طریقت پرداخته و با نگاهی ویژه به آداب سیروسلوک، شاخصه های اخلاق را در حوزه عرفان، در قالب قصه نمایش داده است. این پژوهش که به روش توصیفی تدوین یافته، در پی پاسخ به این مسائل است تا دریابد مقاصد و اهداف تعلیمی عبدالرحمن جامی در این حکایات چیست و چگونه می توان با طبقه بندی و تحلیل محتوایی آن ها، آموزه های عرفانی عملی وی را تبیین و تشریح کرد. نخست، ضمن تأملاتی درباره اخلاق، جایگاه آن به ویژه در حوزه عرفان و تصوف بررسی شده و رابطه معرفت و مکاشفه عرفانی با مجاهده یا آداب سیروسلوک تبیین شده است. در ادامه، مقاماتی چون صبر، رضا، شُکر، حیا، صدق، تواضع و فتوت از منظر عارفان بزرگ و از خلال حکایات این منظومه تعلیمی عرفانی، استخراج و بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان دهنده نقش و جایگاه این آداب در سیروسلوک در جهت کسب معارف عرفانی در منظومه هفت اورنگ است که شاعر با بهره گیری از حکایات متعدد، مشی و مرام طریقت را برای مریدان نمایان ساخته است.
تربیت در ادبیات تعلیمی با تأکید بر قابوسنامه و با نگاه به افق آینده فرهنگ ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحقیق حاضر از زمره تحقیقات کیفی است که روش گردآوری یافته ها در آن، از نوع اسنادی و مراجعه به منابع، و شیوه تجزیه و تحلیل یافته ها نیز از نوع محتوای کیفی است. این پژوهش، شامل بررسی محتوای یازده متن کوتاه و بلندِ بازمانده از ادبیات تعلیمی ایران باستان و چند نمونه ادبیات تعلیمی بعد از اسلام، به ویژه متن قابوسنامه است که اثر آخِر با دقت و تعمیق بیشتر مورد واکاوی قرار گرفته است. باب های چهل و چهار گانه این کتاب در هشت بعد: دینداری و اخلاق معنوی، دانش اندوزی، هنرپروری، بهره بری از دنیا، پاکیزگی و استراحت، دشمنی کردن، سلوک درباری و ادب اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. آن گاه برای هر یک از این ابعاد، مؤلفه ها و مصادیقی از متن کتاب استخراج و در جداول نه گانه سازماندهی و ارائه شد. در نتیجه، 8 بعد، 43 مؤلفه، 328 شاخه و 333 مصداق به دست آمد. تحلیل یافته ها براساس ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های به دست آمده، به ترسیم مدل مفهومی پژوهش منجر شد. با نگاهی به یافته های پژوهش که منطبق با فطرت و طبیعت انسانی، فرا زمانی و فرا مکانی است، چنانچه به افق آینده فرهنگ ایرانی اسلامی در بیانیه گام دوم نگاهی پدیدارشناسانه داشته باشیم، درمی یابیم که بخش اعظمی از ادبیات تعلیمیِ قابوسنامه برای نسل حاضر و نسل های آینده قابل بهره برداری است و سرپلی مناسب برای انتقال فرهنگ ملی و دینیِ گذشته به تمدن نوین اسلامیِ مورد انتظار به شمار می آید.
انس و هیبت و وجوه تعلیمی آن دو در حدیقه سنایی و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هیبت و انس» از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی به حساب می آیند و در مرتبه ای بالاتر از «خوف و رجا» و «قبض و بسط» قرار دارند؛ از آن جا که این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربه هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم درباره انس، اقوالی دارند و سالکان را گاهی دارای حال هیبت و گاهی دارای حال انس می دانند؛ اما بر اساس مکتب فکری خود یکی از این دو حال را بر دیگری ترجیح داده، در آثار عرفانی و تعلیمی شان، دیدگاه ویژه خود را به مخاطب عرضه می کنند. در این پژوهش ضمن تأکید بر مسائل بنیادینی چون «انس»، «هیبت»؛ به عنوان زمینه اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبه تعلیمی آن دو، در حدیقه سنایی و مثنوی معنوی، پرداخته شده و آن گاه این نتیجه حاصل گردیده که هرچند آثار عرفانی تجلی حالات درونی سرایندگان آن است، اما گاه جنبه تعلیمی، بر بیان حالات درونی پیشی می گیرد و آفریننده اثر، متناسب با احوال خود به سمت یکی از این احوال گرایش پیدا می کند و بر صفات قهری یا لطفی خداوند تأکید بیشتری می کند؛ چنانکه سنایی از عارفان مکتب زهد، بیشتر بر هیبت خداوند تأکید و مخاطبان را از هیبت خداوند بر حذر می دارد؛ ولی مولوی به عنوان عارف مکتب عاشقانه، بیشتر به انس با خداوند و صفات جمالی او تأکید دارد. بیان تشابه و تفاوت مکتب فکری و گرایش های عرفانی این دو عارف و شرح و تفسیر آنان از دو حال هیبت و انس، از اهداف اصلی این مقاله است.
راههای ایجاد و تقویت خود راهبری در یادگیری، خود برنامه ریزی و خود ارزشیابی در ایام کرونا و پسا کرونا در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
66 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع خود راهبری و خود برنامه ریزی از راه دور موضوعی است که در رابطه با آن پژوهش های زیادی نگارش می شود. همچنین در رابطه با موضوع خود ارزشیابی در فضای مجازی و بررسی روابط و تاثیرات آنها بر روی هم نیز جای بسی تامل است. پژوهش گران در رشته مدیریت آموزشی همواره بررسی های علمی و پژوهشی خود را در این رابطه در معرض مخاطبین این رشته قرار داده اند. در سال تحصیلی اخیر پس از شیوع بیماری کرونا در کشور برای مراقبت از دانش آموزان که سرمایه های بزرگ اجتماعی هستند ، بنده هم مانند سایر همکاران تصمیم گرفتیم بخشی از آموزش و تربیت مان را در فضای دور از مدرسه به مرحله انجام برسانیم. در پژوهش حاضر تلاش شده است که این موضوع بیشتر و دقیق تر بسط داده شود. در این پژوهش با توجه به شیوع و همه گیری بیماری کرونا و بی انگیزه شدن دانش آموزان باید به فکر آموزش هایی به دانش آموزان بود تا در هر شرایطی با علاقه به درس بپردازند و بتوانند برای خود برنامه ریزی کنند و رابردهای یادگیری را به کار گیرند. چرا که سیاست امروز درآموزش و پرورش این است که نباید آموزش را تعطیل کنیم و اگر به خاطر مراقبت از دانش آموزان مدارس تعطیل شده است باید آموزش جریان داشته باشد و همه فرایندها مطابق قبل از تعطیلات تداوم داشته باشد.
مقایسه آرای تربیتی جان لاک وهربرت اسپنسر وتبیین دلالت های ضمنی تربیتی این دو دیدگاه در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
181 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی آرای تربیتی جان لاک وهربرت اسپنسردردهه هفدهم است.جان لاک بطور گسترده بعنوان پدرلیبرالیسم کلاسیک شناخته می شود.اسپنسر از نخستین کسانی بود که در پی اعمال داروینیسم در مسائل اجتماعی و همچنین تعیین سیاست عدم مداخله از طریق شواهد زیست شناختی بود. جان لاک درمقابل اسپنسریک فعال سیاسی ویک سیاست مدار بود وتمام توان خود را برای دفاع ازمفهوم مالکیت بکار برده است در صورتی که اسپنسر به اجتماع اهمیت می داد. انسان از نظرلاک موجودی واقعا نوع دوست است. نظرات لاک بر پیشرفت شناخت شناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود. او از تأثیرگذارترین و اندیشمندان عصر روشنگری شمرده می شود. لاک ضمیر انسان را مانند لوح سفیدی میدانست که از طریق تجربه و حواس معلومات در آن میکرد و عقل را بالقوه در وجود انسان میدانست.هدف اصلی در تربیت به اعتقاد لاک کسب شایستگی اخلاقی است و هدف نهایی به نظر اسپنسر این است که اجتماع به عنوان یک ارگانیسم به تعادل برسد از طرف دیگر بر خلاف لاک که لیبرال کلاسیک بود جامعه و دولت را مصنوع عقل بشری نمی دانست بلکه معتقد بود که دولت در فرآیند تکامل اجتماعی ایجاد شده است و عقلانیت و هدفمندی چندان بر آن قابل اعمال نیست.روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد.
بررسی جایگاه فقه در تعلیم و تربیت اسلامی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
384 - 435
حوزه های تخصصی:
هنگامی که در موضوع علم فقه به رفتار اختیاری مکلف اشاره می شود؛ ضرورت پرداخت همه جانبه به تأثیر فقه بر تربیت از اهمیت والایی برخوردار است ؛ از این رو؛ رسالت فقه تنها در موضوعات و زمینه های خاص مرسوم نبوده و بر متولیان این عرصه لازم است در تمام ابعاد زندگی بشر که در آن رفتار اختیاری مطرح است ؛ بررسی فقهی داشته باشند. یکی از عرصه های مهم در این زمینه؛ تعلیم و تربیت است؛ عرصه ای که علاوه بر نیاز به بررسی فقهی در ابعاد نظری آن؛ از منظرکاربردی نیز نمود فراوانی دارد؛ چنانچه وجود آیات و روایات فراوان در زمینه آموزش و پرورش؛ علمای اخلاق را در طول تاریخ اسلامی بر آن داشته تا کتاب های فراوانی در این زمینه به نگارش درآورده و اثرات ماندگاری را برجای گذارند؛ اما تاکنون ورود به این عرصه به صورت منسجم و کامل از سوی پژوهشگران صورت نگرفته است؛ از این رو؛ تحقیق در زمینه فقه تربیتی ضروری است؛ در تحقیق پیش رو به بررسی ضرورت پایه گذاری فقه تربیتی می پردازیم و احکام فقهی تربیت را بررسی می نمایم و روش های تربیت را از منظراسلام و احکام اسلامی بررسی می نماییم و انواع ابعاد تربیت را به فقه پیوند می دهیم از تربیت روحی و جسمی گرفته تا تربیت عاطفی و جنسی؛ فقه تربیتی بخشی از دانش فقه است که به عرصه تربیت و مسایل آن می پردازد و در صدد استباط احکام تربیت است؛ بنابراین موضوع گزارهای فقه تربیتی از علوم تربیتی گرفته می شود و محمول آن وامدار دانش فقه است که براساس قواعد موجود؛ یکی از احکام تکلیفی وجوب؛ استحباب؛ کراهت؛ حرمت؛ اباحه یا حکم وضعی را تعیین می کند. لذا اهمیت و سرنوشت ساز بو لیم و تربیت؛ ضرورت روایی؛ اعتبار و حجیت دستورالعمل های تربیتی را دو چندان می سازد؛ از این رو لازم است میان دانش فقه و علوم تربیتی د و ستد برقرار شود. یکی از مظاهر این داد و ستد؛ تعیین اصول و روش های تربیتی بر اساس روش شناسی فقهی است. تحقیق حاضر که به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، به تبین اصول و روش های تربیتی و نیز بررسی جایگاه فقه در تعلیم و تربیت اسلامی و انواع تربیت از منظر فقه پرداخته است که برای هرکدام مستنداتی از منابع فقه بیان شده است .سوال اصلی تحقیق این است که نقش فقدر موضوعات تعلیم و تربیت چیست؟ در ادامه به نقش فقه پرداخته شده است که به دو شکل است: نخست آنکه، تربیت به عنوان موضوعی که عرصه ها و عناصر گوناگون از قبیل مبانی، اصول، روشها، محتوا و مانند اینها دارد، در نظر گرفته شود و آنگاه هر یک از عناصر فوق، به فقه عرضه شود و دیدگاه فقه درباره آنها مورد بررسی قرار گیرد. شکل دیگر این که، تربیت و عناصر آن در یک جامعه اسلامی در نظر گرفته می شود و بررسی می شود که فقه کدام یک از این عناصر را میتواند تأمین نماید.
روش های ترویج مشهورات از نگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ناظر به نقش محوری مشهورات در ایجاد وحدت و سوق جوامع به سمت سعادت یا شقاوت، به جست وجو در باب اقسام روش های ترویج مشهورات در آثار فارابی و ابن سینا پرداخته است. علی رغم عدم تصریح فارابی و ابن سینا به روش های ترویج مشهورات، می توان بر اساس ملاکی که از تأمل در آثار فارابی مبنی بر ایجاد انگیزه در افراد به سوی انجام افعال به دست آمده است، روش هایی را برای ترویج مشهورات در آثار آن ها استنباط کرد. یک قسم از این روش های ترویج مربوط به حوزه تعلیم می شود که شامل طریق تخیلی و اقناعی است و قسم دیگر مربوط به حوزه تأدیب است که شامل اقاویل اقناعی و انفعالی می شود. اقسام دیگر شامل تخیل و آثار آن، مقاربت با آرای مشهوره دیگر، قوای نفسانی، قانون و شریعت، فرا گرفتن از زمان خردسالی، صناعت خطابه و جدل و عادات می شود. حاصل تأمل در هر یک از این روش های ترویج مشهورات این است که روش های ترویج میان این دو فیلسوف مکمل یکدیگر محسوب می شوند و روش های ترویج مشهورات از لوازم عوامل مشهورات هستند و عکس العمل اکثر افراد در قبال مشهورات گسترش یافته به وسیله این روش ها، اقبال و در برخی، اکراه است.
خانواده و کارکرد تربیتی آن در قرآن و روایات
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان نهادی تأثیرگذار در جهت تعلیم و تربیت انسان، در سال های اخیر با شکل های جدیدی مواجه شده که ارائه تعریفی ثابت از آن ضروری است. از سویی بسیاری بر این عقیده اند که با شکل گیری نهادهایی همچون مدرسه، کارکردهای تربیتی خانواده توسط سایر نهادها صورت می گیرد و همین امر جایگاه و منزلت خانواده را کاهش می دهد. این در حالی است که خانواده نقش هایی دارد که نهادهای دیگر نمی تواند عهدهدار آنها باشد و نمی تواند جایگزین خانواده شوند. از این رو، مقاله حاضر با هدف شناسایی تعریف و کارکردهای تربیتی خانواده از منظر قرآن و روایات تدوین شد. روش بررسی در این تحقق، مطالعه اسنادی بوده و در شناسایی معنای خانواده از معناشناسی و در شناسایی کارکرد تربیتی خانواده از روش تحلیلی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس آیات و روایات، خانواده متشکل از پیوند شرعی میان زن و مرد، فرزندان آنها و خویشاندی نسبی و سببی است. بر اساس همین منابع، خانواده دارای کارکردهایی است که در تربیت اخلاقی و تعلیم اعضای خانواده مؤثر است. همچنین به وجود محبت و موًدت میان اعضای خانواده، استمرار ارتباط میان والدین و فرزندان و نوع ارتباط میان خانواده و فرزندان به گونه ای است که مشکلات و کاستی های ناشی از آموزش های مدرسه را برطرف کند. از سویی به دلیل انجام عملی بسیاری از موارد اخلاقی و دینی توسط خانواده، تأثیرگذاری آنها بر فرزندان بیش از مدرسه خواهد بود. در مجموع خانواده کارکردهای تعلیمی و تربیتی اخلاقی و دینی برای اعضای خود دارد که مدرسه نمی تواند جایگزین آن باشد.
درگیری تحصیلی در روان شناسی معاصر و مفاهیم متناظر آن در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ اسفند ۱۴۰۱ شماره ۳۰
33-42
مطالعه درگیری تحصیلی به عنوان سازه ای که در موقعیت پیش گیرانه در افت تحصیلی و شکست آموزشی قرار دارد، توجه روان شاسنان تربیتی را به خود جلب کرده است. مطالعات روشمند پیرامون درگیری تحصیلی نشان دهنده آن است که این مفهوم از حیثیتی چندبعدی برخوردار است و شامل ابعاد رفتاری، شناختی، عاطفی و عاملیت است. هدف مطالعه پیش رو، بررسی درگیری تحصیلی در روان شناسی معاصر و بررسی مفاهیم متناظر با درگیری تحصیلی در منابع اسلامی است. بدین منظور نویسندگان با رویکردی کیفی به روش تحلیل اَسنادی، به مطالعه منابع اسلامی پرداخته اند. حدود شصت مفهوم مرتبط با درگیری تحصیلی یافت شد. مفاهیم شناسایی شده مطابق ملاک های تعیین شده غربال گری و سپس توسط چند تن از کارشناسان حوزه دین و روان شناسی اعتبارسنجی شد. یافته های پژوهش نشان داد می توان از پنج مفهوم آمده در منابع اسلامی که عبارتند از: طلبُ العلم؛ تعلُّم؛ مذاکره العلم؛ مبادره العلم و مفهوم الحرص علی العلم به عنوان مفاهیم متناظر با درگیری تحصیلی. نتیجه آنکه در منابع اسلامی مفاهیم متناظر با درگیری تحصیلی در روان شناسی معاصر باشد، یافت می شود.
مطالعه تطبیقی آراء تربیتی امام صادق(ع) و ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
271 - 289
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر آراء تربیتی امام صادق(ع) و ژان ژاک روسو را به صورت موردی، تحلیل و بررسی کرده است. این پژوهش با استناد به منابع معتبر تاریخی و حدیثی به شیوه کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر اساس سندکاوی است که به تحلیل مسأله می پردازد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد، با توجه به اینکه دیدگاه های امام صادق(ع) مربوط به قرن اول و دوم هجری است و از قدمت زیادی نسبت به دیدگاه های روسو برخوردار است متأسفانه مورد توجه محققین تعلیم و تربیت قرار نگفته و یا بعضاً گذرا از آن گذشته اند و علمای غرب پس از ترجمه کتب عربی به لاتین با دیدگاه های اسلامی آشنا شدند احتمال اینکه دیدگاه های امام صادق(ع) مورد مطالعه علمای تربیتی در غرب قرار گرفته باشد زیاد است احتمال اقتباس روسو از آراء و نظرات تربیتی امام صادق(ع) به علت تشابهات در برخی از آراء تربیتی ژان ژاک روسو و امام صادق(ع) وجود دارد هرچند که روسو در نوشتارهای خود ذکری در این مورد نداشته است. در پژوهش حاضر به مقایسه تطبیقی دیدگاه های تربیتی طرفین از نظر هدف، اصول و روش پرداخته می شود.