مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
راهبرد
حوزه های تخصصی:
محقق در این پژوهش ضمن نشان دادن لزوم تغییر رویکردها از رویکردهای مقابله ای به رویکردی فرهنگی و اجتماعی، رویکردی تحت عنوان «رویکرد مخاطب محور» معرفی نموده است. رویکردی که اساس نگاهش به جای توجه صرف به فرستنده پیام، توجه به مخاطب دارد تا با توانمند سازی مخاطب، به او توان نقد و تجزیه تحلیل پیام را بدهد. پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوای کمی انجام شده و نتایج حاصل بیانگر آن است که با رویکردی مخاطب محور می توان در قالب راهبرد آگاه سازی و آموزش و از طریق ارتقای سواد رسانه ای به توانمندسازی مخاطب در تحلیل و تفسیر و نقد پیام پرداخت و نیز در قالب راهبرد ایجاد و تنوع سازی از تکنیک های اقناع مخاطب برای جلب نظر مخاطب و جذب مخاطب بهره برد.
الزامات حضور راهبردی ج. ا. ایران در یمن از منظر ژئوپلتیکی
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل اهداف بنیادین و راهبردی ج. ا. ایران در یمن، بطورخاص بعد از تجاوز عربستان سعودی به این کشور است. ظن غالب و مسلط در بین کشورهای غربی و عربی این است که اهداف منطقه ای ج. ا. ایران در تحولات موسوم به بیداری اسلامی در خاورمیانه، بطورخاص در یمن را از منظر تهاجمی و کاهش نفوذ خودشان تفسیر می کنند. اما نگارندگان مقاله حاضر بر این اعتقاد هستند که حضور راهبردی ج. ا. ایران در یمن از نوع دفاع فعال استراتژیک از منافع ملی کشور می باشد. لذا برای اثبات فرضیه از دو مولفه رئالیسم و ژئوپلتیک برای تبیین حضور راهبردی ج. ا. ایران در یمن بهره خواهیم گرفت، باتوجه به تهدیدات فزاینده و تشدید مستمر این تهدیدات در منطقه که به نوعی اهداف بنیادین و استراتژیک ایران را هدف قرار داده اند، حضور در یمن را در راستای حفظ متحدین منطقه ای، کد ژئوپلتیک و اعماق استراتژیک کشور می دانند. یافته های تحقیق حاکی از این می باشد که حضور ج. ا. ایران در یمن در راستای حفظ نفوذ منطقه ای و کنترل بر تنگه باب المندب در راستای حفظ جریان مستمر صادرات انرژی است. رویکرد این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی، رویکرد جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
روش شناسی تحلیل ذینفع در خط مشی پژوهی: واکاوی بنیان ها، فهم اسلوب اجرا، نقد عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۹۲
225 - 252
رویکردهای سنتی به تحلیل خط مشی، بر استفاده از مدل های سیستمی متمرکز بوده اند؛ اما رویکردهای جدید بر چندپارگی و خصلت سیاسی خط مشی تاکید دارند و بیش از آنکه بر روش های علمی تاکید کنند، توجه خود را بر نقش آفرینان مختلف در فرآیند خط مشی گذاری معطوف می کنند. یکی از روش های جدید مورد استفاده در این رویکرد جدید، تحلیل ذینفع است که نقش آفرینان دخیل در فرآیند خط مشی عمومی و همین طور میزان اثرگذاری آنها را به خوبی شناسایی و تحصیل می کند. مدیران دولتی با استفاده از این روش می توانند نقش آفرینان، نقش آنها و همچنین تعاملات ایشان را شناسایی کنند و در نتیجه به شناخت بهتری از بافت فعالیت خود دست می یابند. این شناخت افزون بر بالابردن درک خط مشی گذار و مدیران، می تواند احتمال موفقیت خط مشی را افزایش داده و در نحوه اجرای خط مشی نیز موثر باشد. این روش به صورت گسترده در مطالعات علوم سیاسی، توسعه و محیطی مورد استفاده قرار گرفته است و می تواند مطالعات خط مشی را ارتقا دهد. در این مقاله با تکیه بر ادبیات موجود در این حوزه، چیستی و چگونگی کاربرد این روش در خط مشی پژوهی تببین و تشریح شده است
تبیین راهبردهای بازاریابی اجتماعی در بسیج عمومی نیروهای مردمی دوران دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، استفاده از راهبرد بازاریابی اجتماعی جهت ترویج رفتارهای مطلوب در جامعه افزایش یافته است. بسیج عمومی در دوران دفاع مقدس را نیز می توان از مصادیق موفق رویکرد بازاریابی اجتماعی برشمرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین راهبردهای بازاریابی اجتماعی در بسیج نیروهای مردمی در دوران دفاع مقدس است. مدل تحقیق با استفاده از روش «نظریه برخاسته از داده ها» و با تحلیل کیفی متن مصاحبه با رزمندگان و سایر منابع تدوین گردید. بنابر نتایج تحقیق، ارکان بسیج عمومی شامل ایدئولوژی، رهبری، مشارکت مردمی و سازماندهی است. راهبردهای بازاریابی اجتماعی که در دوران دفاع مقدس برای بسیج عمومی استفاده شده اند، عبارت اند از: راهبرد ایده پردازی حضور مشتاقانه در جبهه ها، راهبرد قیمت گذاری ارزشی (تأکید بر ارزش مجاهدت و شهادت)، راهبرد تبلیغات سینه به سینه و حماسی و راهبرد توزیع گسترده پایگاه های بسیج در سرتاسر کشور. پیاده سازی موفق این راهبردها دستاوردهایی همچون ارتقای توانمندی های نظامی امنیتی، نهادینه شدن ارزش های اسلامی، نهادینه شدن انضباط اقتصادی و ارتقاء ثبات سیاسی نظام به دنبال داشته است.
راهبردهای توسعه پایدار در مناطق روستایی با استفاده از تکنیک AHP مطالعه موردی: روستاهای واقع در آران و بیدگل، کاشان و نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
95 - 108
حوزه های تخصصی:
در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، شناسایی نیازمندی ها و اولویت بندی آنها می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. از آنجایی که در اغلب برنامه های توسعه روستایی، به تنوع در فعالیت های اقتصادی کمتر توجه شده است، و با توجه به اینکه هر ناحیه روستایی از توان متفاوتی برای توسعه برخورداراست، توجه به تمامی توانمندی های بالقوه روستاها می تواند تا حد زیادی روستاها را از مشکلات متعددی که گریبان گیر آن هستند رهایی بخشد. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار آن پرسشنامه می باشد که توسط کارشناسان تکمیل شد.پس از تعیین راهبردهای توسعه پایدار روستایی در ناحیه مورد مطالعه 10 راهبرد به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. سپس جهت سنجش راهبرد بهینه توسعه پایدار شاخص هایی انتخاب شد. برای این منظور طی سه مرحله شاخص های سنجش راهبرد بهینه توسعه پایدار روستاهای ناحیه مورد مطالعه در چهار دسته اقتصادی (دارای 6 زیرمعیار)، اجتماعی (دارای 5 زیر معیار)، کالبدی-فضایی (دارای 4 زیرمعیار)، زیست-محیطی (دارای 4 زیرمعیار) توسط کارشناسان انتخاب شدند و سپس ضریب تأثیر شاخص ها با تکنیک AHP مورد بررسی و وزن دهی قرار گرفت. در نهایت با روش پرومتی راهبرد بهینه توسعه پایدار روستاهای شمال غرب اصفهان انتخاب گشت. بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نشان داد که از بین شاخص های بررسی شده شاخص ایجاد و گسترش شغل های جدید، شاخص تأسیسات و تجهیزات زیربنایی و نیز شاخص انطباق با استعداد منطقه دارای بیشترین اهمیت می باشند.از سوی دیگر راهبرد برنامه ریزی توسعه توریسم و نیز راهبرد مشارکت مردمی، بالاترین رتبه را در انتخاب بهینه ترین استراتژی توسعه روستایی کسب کرده اند. بدین معنا که در منطقه مورد مطالعه بهترین راهبرد توسعه، توجه به اصل گردشگری و فراهم کردن زیر ساختهای توسعه آن می باشد. ضمن آنکه بهره گیری از مشارکت مردم بومی می تواند تحقق توسعه پایدار روستایی ناحیه را فراهم آورد.
بررسی و تحلیل استراتژی های توسعه در شهرهای مرزی مطالعه موردی: شهرهای کشور ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
51 - 64
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن، شهرها و مکان ها نمی توانند بی ارتباط از همدیگر باشند ارتباطی که از اقتصاد گرفته تا فرهنگ، سیاست، صنعت و... را در برمی گیرد و در این میان در آغاز هزاره سوم که همراه غلبه مفهوم جهانی شدن است شهر به عنوان پدیده ای پیچیده و پویا، به همت جریان غالب اطلاعات و ارتباطات، جامعه سنتی و بسته به جامعه شبکه ای تبدیل شده و فضای جریان ها جایگزین مفاهیم سنتی موقعیت و مکان شده، نقاط شهری به ویژه نقاط شهری مرزی به شاهراه ها، ورودی ها و گره های توسعه تبدیل و مفاهیم جدیدی مانند شهر منطقه را شکل داده اند. هدف مقاله حاضر ارائه راهکارهایی در توجه به مفهوم برنامه ریزی منطقه ای با بهره مندی از نتایج برنامه های توسعه ای اجراشده در شهرهای کشور ترکیه در جهت ارتقاء توسعه شهری و منطقه ای استان آذربایجان غربی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. همچنین، تحقیق موردنظر از نوع تحقیقات کاربردی است و شیوه های جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی و در قالب پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه موردمطالعه شامل کارشناسان، متخصصان و اساتید دانشگاه بودند که در زمینه توسعه شهری، برنامه ریزی منطقه ای مشغول به فعالیت اند که به صورت تصادفی در دسترس 25 نفر انتخاب و ابزار جمع آوری اطلاعات در اختیار آن ها قرار داده شد. در این مطالعه از مدل های ترکیب SWOT- AHP جهت تجزیه و تحلیل نهایی اطلاعات استفاده شده است. در این مطالعه با استفاده از روش دلفی به بررسی نقاط قوت و ضعف (عوامل داخلی)، و فرصت ها و تهدیدها (عوامل خارجی) استراتژی های توسعه شهری در سطح بین الملل در شهرهای مرزی پرداخته شد. سپس با استفاده از مدل AHP، مجموعه عوامل داخلی و خارجی جهت اتخاذ بهترین راهبرد (WT, SO, WO, ST) وزن دهی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در مدل SWOT- AHP، راهبرد SO با امتیاز وزنی 839/0 به عنوان مهم ترین راهبرد و راهبردWO با امتیاز 65/0 به عنوان راهبرد جایگزین انتخاب شده است.
توسعۀ مرحله راهبردپردازی در فرایند آینده نگاری راهبردی، مبتنی بر آراء متخصّصان دانشگاهی و خبرگان صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات سریع و گستردۀ محیطی، نظام های سنّتی راهبردپردازی را با چالش مواجه ساخته و آینده نگاری راهبردی به دلیل انعطاف پذیری در برابر بدیل های متغیّر آینده، با استقبال روز افزونی از طرف سازمان ها روبرو شده است. این پژوهش در پی توسعه مرحله راهبردپردازی در فرایند آینده نگاری راهبردی برای سازمان ها است و از لحاظ هدف، تحقیقی توسعه ای به شمار می آید. روش کلی تحقیق از نوع کیفی می باشد. ابتدا مبتنی بر تحلیل و تفسیر ادبیات و پیشینه پژوهش، 19 مورد الزامات و گام های توسعه گزینه های راهبردیِ مستخرج از فرایند آینده نگاری راهبردی ارایه شدند. سپس به کمک تکنیک دلفی، فهرست موارد ارایه شده مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. بر پایه رأی همگرای خبرگان در مرحله دوم دلفی، مقبولیت علمی و کاربردی همه موارد و برازش کلی آنها مورد تایید واقع شد. در پایان بر اساس الزامات و گام های ارایه شده، به مدیران پیشنهاد شد که 26 گونه گزینه راهبردی یکپارچه ارایه شده در این تحقیق را در فرایند خلق راهبرد برای سازمان های خود ملحوظ نمایند. نوآوری این تحقیق، ارایه شیوه ای برای خلق گزینه های راهبردی در فرایند آینده نگاری راهبردی است، که علاوه بر حفظ ماهیت مبتنی بر "مزیت رقابتی" راهبرد، با رویکردی یکپارچه در بُعد زمان و مکان، تمام فرصت ها، تهدیدها، ضعف ها و قوت ها را با دو رویکرد "پیش فعالانه و فرافعالانه" لحاظ می نماید و گزینه های راهبردی را بصورت یکپارچه در سه افق کوتاه، میان و بلند مدت در کنار یکدیگر ترسیم می کند.
سنجش آمادگی تدوین راهبرد استقرار نظام مدیریت دانش سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ششم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
61 - 79
حوزه های تخصصی:
بهره گیری مؤثر از منابع دانشی و پیاده سازی نظام مدیریت دانش، نیازمند تأمین الزامات آن جهت تدوین راهبرد مناسب است. مطالعه حاضر درصدد سنجش میزان آمادگی سازمان جهت استقرار نظام مدیریت دانش است و تلاش دارد تا راهبرد سنجش آمادگی یک مجتمع تحقیقاتی را تدوین نماید. برای این منظور از روش گروه کانونی و با استفاده از ابزار مصاحبه و تکمیل پرسش نامه در چارچوب الگوی مفهومی تحقیق، به تدوین راهبردهای مختلف مدیریت دانش شامل برون گرای انعطاف پذیر؛ برونگرای غیر منعطف؛ درون گرای انعطاف پذیر؛ و درون گرای غیر منعطف، پرداخته شده است.
الگوی شناسایی و تحلیل موانع اجرای راهبرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
215 - 237
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی شناسایی و تحلیل موانع اجرای راهبرد بانک سامان صورت گرفته است. در این پژوهش، ابتدا به مرور مفاهیم و مبانی نظری پرداخته شده و با استفاده از مطالعات و پژوهش های پیشین، شاخص های اندازه گیری هریک از مؤلفه ها و ابعاد مورد بررسی در این مطالعه استخراج شده است و در نهایت مدل مفهومی پژوهش طراحی شد. سپس، با استفاده از روش کیفی و گروه های کانونی، مؤلفه ها و شاخص های مناسب تأیید شد. متغیرها و نمونه آماری این پژوهش 290 نفر از مدیران، رؤسا و کارشناسان ستاد و شعب شهر بانک سامان شهر تهران بوده است. داده های پژوهش با پرسشنامه ای جمع آوری شد که با روش روایی محتوا و ضریب آلفای کرانباخ مورد تأیید قرار گرفت و درنهایت داده با استفاده از فنون آمار توصیفی و استنباطی تحلیل و مدل عملیاتی پژوهش طراحی شد. نتایج نشان داد که 10 عامل کلیدی از جمله مهم ترین موانع اجرای راهبرد بانک سامان است. به ترتیب عوامل منابع انسانی، مدیریتی و راهبردی مهم ترین موانع اجرای راهبرد در بانک سامان بوده اند و عوامل ساختاری و سیستمی، ارتباطی و فرهنگی موانع چهارم تا ششم هستند و همچنین عوامل فرآیندی، هوش تجاری و سیستم اطلاعاتی، مدیریت پروژه و زمان و بودجه و مالی در جایگاه های هفتم تا دهم قرار دارند.
ارزیابی راهبردی کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هفتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
179 - 205
حوزه های تخصصی:
بانکداری الکترونیک یکی از راهکارهای رونق تجارت الکترونیک است که گسترش روزافزونی داشته و ارائه خدمات بانکی از طریق اینترنت در سال های اخیر دارای جهشی بی سابقه بوده است. بدون شک برای ورود به بازارهای جهانی، برخورداری از نظام بانکی کارآمد که با دقت، صحت، سرعت و فن آوری روزآمد قادر به رقابت با نظام های بانکی دنیا باشد، ضروری است. با توجه به این که ارائه خدمات بانکداری الکترونیک یکی از ضرورت های عمده در ارتباط با توسعه خدمات به شمار می رود و جلب رضایت مشتریان در صدر اولویت ها قرار دارد و نیز با توجه به اهمیت و ضرورت اندازه گیری کیفیت خدمات، شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، سنجش میزان موفقیت بانک ها در ارضای خواسته های مشتریان و نیز بررسی دقیق سطح انتظارات و ادراکات مشتریان از خدمات بانکی از اهمیت زیادی دارد. این مقاله با هدف شناخت مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت خدمات الکترونیکی در صنعت بانکداری ایران، با مطالعه پژوهش های انجام شده در این زمینه و مصاحبه با خبرگان به طبقه بندی عوامل موثر بر حوزه کیفیت خدمات الکترونیکی که بالغ بر 74 عامل از جمله اعتماد، حفظ حریم خصوصی، کیفیت محتوا، ظاهر وب، مناسب بودن بروزرسانی خدمات و اطلاعات موجود در وب سایت، نوآوری در خدمات ارائه شده بود، پرداخته و سپس بر مبنای آن مدلی بومی جهت استفاده بانک های داخلی برای ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیکی، ارائه شده است.
الگوی ارزیابی راهبردهای کسب وکار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
161 - 143
حوزه های تخصصی:
اغلب سازمان ها در صنعت خودرو و نیز سایر صنایع از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی(QSPM) جهت اولویت بندی راهبردهای خود استفاده می کنند. یکی از نقاط ضعف این روش، لحاظ نکردن ارتباطات داخلی و همبستگی بین عوامل محیطی است. در این مطالعه سعی شده است تا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه(ANP) ضمن برطرف نمودن نقص مذکور، اقدام به اولویت بندی مجدد راهبردهای شرکت صنعتی نیرومحرکه –سازمانی پیشرو در زنجیره تامین شرکت ایران خودرو شود. نتایج نشان می دهد که اولویت بندی حاصل از فرآیند تحلیل شبکه با اولویت بندی به دست آمده از روش ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی تفاوت های قابل توجهی دارند که دلیل آن لحاظ نکردن ارتباطات داخلی بین معیارها در روش QSPM است؛ بنابراین به عنوان یک دستاورد مهم این مطالعه، توصیه می شود که سازمان ها به منظور اولویت بندی راهبردهای خود یا صحه گذاری روش مورد استفاده خود جهت اولویت بندی راهبردهای کسب وکار از فرآیند تحلیل شبکه استفاده کنند. نتایج اولویت بندی راهبردهای شرکت نیرومحرکه به روش ANP به این صورت بوده است که راهبرد توسعه محصولات از قبیل گیربکس اتوماتیک و دستی دارای بالاترین اولویت و راهبرد بهینه سازی عوامل تولید دارای کمترین اهمیت است.
ترسیم نقشه راهبرد برای محصولات غذایی و دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
151 - 172
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها باید موقعیت خود را ارزیابی و راهبردهای مناسب را تدوین و اجرا کنند. کلید اجرای موفق راهبردها این است که افراد آن ها را درک نمایند. نقشه راهبرد به عنوان توصیف کننده راهبردهای سازمان به افراد در درک آن ها کمک می کند. در سازمان ها، ترسیم نقشه راهبرد شهودی و اغلب بدون توجه به روابط علّت و معلولی میان اهداف راهبردی و تنها از طریق نظرات مدیران ارشد انجام می شود. با این روش ارتباط بین اهداف راهبردی روشن نبوده و مشخص نیست که کدام اهداف راهبردی با هم در ارتباط اند. هدف این پژوهش، ارائه رویکردی نوآورانه با استفاده از نظریه دایگراف به منظور جبران این کمبود است تا روابط علّت و معلولی بین اهداف راهبردی نقشه راهبرد را با تجمیع و پردازش قضاوت خبرگان، انکشاف و ترسیم نماید. اعتبار رویکرد ارائه شده با انجام مطالعه موردی در یک سازمان دولتی مدیریت محصولات غذایی و دارویی سنجیده شده است. جامعه آماری پژوهش را 10 نفر از خبرگان یک سازمان دولتی مدیریت محصولات غذایی و دارویی تشکیل شده و نتایج اجرای این رویکرد در غالب نقشه راهبرد آن سارمان ارائه شده است.
تدوین راهبرد فرآیند نگهداشت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
19 - 39
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 187 نفر از مدیران عالی و میانی سازمان موردمطالعه را می باشد. روش نمونه گیری تمام شماری بوده و برای جمع آوری داده های جامعه آماری، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ عدد (824/ 0) به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از ماتریس های (IFE) و (EFE) و (IE) و (SWOT) استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که سازمان موردنظر در فرآیند نگهداشت منابع انسانی هم ازنظر محیط داخلی دارای ضعف نسبی بوده وهم به لحاظ موقعیت خارجی با تهدید نسبی مواجه است. بنابراین لازم است برای تحقق مأموریت و اهدافش، در فرآیند نگهداشت منابع انسانی، ضمن پرهیز از تهدیدهای محیط خارجی نسبت به رفع ضعف های محیط داخلی و تبدیل آن به قوت اقدام نماید و با تأکید بر راهبردهای تدافعی استخراج شده، موقعیت فعلی فرآیند نگهداشت منابع انسانی خود را به سمت راهبرد تهاجمی (SO) در خلال برنامه های آتی سوق دهد.
راهبردهای سیدالساجدین علی بن الحسین(ع) در ترویج فرهنگ عاشورا
حوزه های تخصصی:
به مدد معماری هوشمندانه و شجاعت امام سجاد(ع)، یاد و خاطره شهدای کربلا زنده ماند. این مقاله در صدد است تا راهبردهای امام را به منظور پاسداشت فرهنگ عاشورا مورد بررسی قرار دهد. از این رو سؤال این پژوهش آن است که راهبردهای امام سجاد(ع) در زنده نگه داشتن و ترویج فرهنگ عاشورا و شهیدان دشت کربلا چه بود؟ این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفت.. نتایج حاصل از پژوهش آن است که با توجه به شرایط زمانی امام و قتل و سرکوبِ شیعیان توسط خلفای اموی و کارگزارانِ ایشان، امام سجاد(ع) از حربه سیاسی ( مبارزه منفی ) و فرهنگی بهره برده و موفق شدند فرهنگ عاشورا را زنده نگه داشت و به نسل های بعد انتقال دهند.
بررسی وضعیت اجرای راهبرد مدیریت دانش در کنترل بحران های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل عدم توفیق مدیریت و کنترل راهبردی در خصوص بحران های اجتماعی، ضعف در تعیین دانش مورد نیاز و به تبع آن اتخاذ رویکرد مدیریت دانش و همچنین تعیین و ایجاد نظام دانشی و اطلاعاتی مناسب با آن در سطح راهبردی است. پژوهش حاضر با تعیین هدف میزان اثرگذاری رویکردهای متفاوت مدیریت دانش بر عوامل کنترل بحران های اجتماعی و به جهت تقویت کنترل این بحران به رشته تحریر درآمده است. مدیریت دانش موجب بالارفتن قابلیت های پویایی در زمان وقوع بحران های اجتماعی، فرآیند درک محیط، شناسایی این بحران ها و تسریع در تعیین آنها و نیز تغییرات احتمالی در مفروضات اولیه می گردد. این پژوهش در پاسخ به این سوال اصلی که کنترل بحران های اجتماعی با مدیریت دانش چگونه است؟ روشی هدفمند را برمی گزیند. البته باید دانست که سازمان های ذی ربط دراین خصوص نمی توانند به طور صحیح دانش را مدیریت کنند چرا که دان ش اف راد ب ه ص ورت درونی و تلویحی است اما می توانند محیط عملیاتی را ب ه منظ ور توس عه و اش تراک اطلاع ات، مدیریت کنند. آنها باید تلاش کنند تا جای ممکن، از فنون و طرح های موجود مدیریت دانش به عنوان اهرم هایی برای راه اندازی مدیریت دانش خود استفاده کنند. از این رو در این مقاله مدیریت دانش و اصول آن به همراه شرحی از انواع مدل ها ارائه شده و در نهایت الگوی پیشنهادی عنوان و بررسی می شود
مختصات الگوی تهدیدات صحنه نبردهای آینده در سال 1404 با استفاده از روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال اول تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
109 - 127
حوزه های تخصصی:
با توجه به تهدیدات موجود علیه منافع جمهوری اسلامی ایران، اقدام انفعالی و عدم برنامه ریزی برای آینده و آینده پژوهی در این حوزه بسیار خطرناک و غیرمنطقی می باشد و این شیوه تفکر باعث بُروز مشکلاتی همچون ایجاد موانع جدی در مسیر ساخت فرهنگ سازمانی منعطف و منطبق با آینده، پرداختن صرف به مطلوب ها، عدم شناسایی نیازهای آینده و عقب ماندن از دشمنان و رقبا می گردد. بنابراین نیازمند الگوی تهدیدات صحنه نبردهای آینده می باشد. در این تحقیق که رویکرد کیفی و کمی دارد. بر اساس تئوری داده بنیاد، جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک مرتبط و نظریه پردازی بر اساس رویکرد نظام مند در سه گام اص لی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده و جامعه آن در بخش مصاحبه با 12 نفر از خبرگان صورت گرفت و از نتایج آن ها به همراه داده های جمع آوری شده در تحلیل محتوا اسنادی استفاده گردید. یافته های حاصل در قالب بعد یا مقوله و 6 مضمون یا قضیه سازمان دهی شده و جایگاه و روابط هر یک از این مضامین در قالب مدل پارادایم مشخص و شش قضیه مرتبط استخراج شده اند. سپس به منظور ارزیابی اعتبار و تأیید مدل، پیمایش با استفاده از ابزار پرسشنامه، تعداد 84 پرسشنامه برای خبرگان و متخصصان در دسترس حوزه های مرتبط ارسال شده که از این تعداد، 43 پرسشنامه تکمیل و تحویل شد که از این تعداد، 37 پرسشنامه قابل استفاده بودند. مضامین 6 گانه شامل عوامل روانی به تهدیدات-عوامل اجتماعی و فرهنگی به تهدیدات -عوامل اقتصادی به تهدیدات -عوامل نظامی به تهدیدات - شرایط علی، رژیم آمریکا به عنوان بزرگ ترین تهدید منطقه رژیم های استکباری به عنوان بزرگ ترین تهدید جهان-تروریسم دولتی با محوریت رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی- بستر و زمینه ساز؛ که در این تحقیق استراتژی های تعامل و کنش صورت پذیرفت که درنهایت به پیامد منجر شود. بر این اساس، الگوی تهدیدات تحقیق کیفی بر اساس روش داده بنیاد و مدل پارادایمی ارائه شده است.
آینده کاوی راهبردهای پژوهش های توسعه دفاعی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
37 - 65
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در راستای نیل به هدف تدوین راهبرد توسعه پژوهشهای دفاعی ارتش جمهوری اسلامی ایران و پاسخگویی به این سؤال اساسی صورت گرفته که راهبردهای مناسب برای توسعه پژوهش های دفاعی آجا کدام است؟ نوع تحقیق بر مبنای اهداف و ماهیت، از نوع توصیفی بوده و بر اساس دستاورد و نتایج آن کاربردی- توسعه ای است. خبرگان در امر پژوهش در سطح ارتش جمهوری اسلامی ایران و برخی مسئولین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمعاً به تعداد 900 نفر، جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران(جامعه نامحدود) و روش نمونه گیری احتمالی با تکنیک طبقه ای نسبی، تعداد 385 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیدند. داده های موردنیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه از سطح جامعه نمونه جمع آوری گردید. داده ها در مرحله اول با استفاده از فنون آماری نظیر آزمون t یک نمونه ای به منظور تبیین وضعیت موجود شاخص ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. مبنای تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات موجود در مسیر توسعه پژوهش های دفاعی ارتش جمهوری اسلامی ایران با کمک مدل تعیین راهبرد فرد.آر. دیوید انجام پذیرفت و سپس در راستای تدوین راهبردها به کمک فن تاپسیس ابتدا نوع راهبرد فعلی ارتش جمهوری اسلامی ایران مشخص و سپس راهبردهای مناسب پیشنهاد گردیدند. نتایج نشان می دهد، با توجه به اینکه در حال حاضر راهبرد پژوهش های دفاعی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حالت تدافعی است؛ لذا مناسب ترین راهبرد «توانمندسازی پژوهش های دفاعی، از طریق تقویت زیرساخت های موردنیاز، بهبود و اصلاح فرایندها، توسعه و تعمیم فرهنگ پژوهش و تحقیقات، توسعه سرمایه انسانی متعهد و حمایت و پشتیبانی سامانه فرماندهی در راستای تولید فکر و اندیشه نو و تبدیل آجا به سازمانی یادگیرنده و اخذ بازخورد» عنوان گردید.
ارائه شیوه ای برای اولویت بندی گزینه های راهبردیِ مستخرج از فرایند آینده نگاری راهبردی، مبتنی بر آراء خبرگان آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال دوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶
111 - 131
حوزه های تخصصی:
تغییرات سریع و گسترده محیطی، نظام های سنّتی راهبردپردازی را با چالش مواجه ساخته و آینده نگاری راهبردی به دلیل انعطاف پذیری در برابر بدیل های متغیّر آینده، با استقبال روز افزونی از طرف سازمان های مختلف روبرو شده است. هدف این پژوهش ارائه شیوه ای برای گزینش راهبرد نهایی در فرایند آینده نگاری راهبردی برای سازمان ها با تمرکز بر ارتش جمهوری اسلامی ایران (آجا) است و در پی پاسخ دادن به این پرسش است که در یک فرایند آینده نگاری راهبردی، برای اولویت بندی گزینه های راهبردی و گزینش راهبرد نهایی باید چه گام هایی پیموده شوند. روش کلی تحقیق از نوع کیفی می باشد. ابتدا مبتنی بر تحلیل و تفسیر ادبیات و پیشینه پژوهش، گام هایی برای اولویت بندی گزینه های راهبردیِ مستخرج از فرایند آینده نگاری راهبردی ارائه شدند. سپس به کمک تکنیک دلفی، فهرست گام های ارائه شده مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. بر پایه رأی همگرای خبرگان دانشگاهی و نظامی در مرحله دوم دلفی، مقبولیت علمی و کاربردی همه گام ها و برازش کلی آنها مورد تائید واقع شد. در پایان بر اساس گام های ارائه شده، به فرماندهان و راهبردپردازان آجا پیشنهاد شد که از این شیوه برای اولویت بندی گزینه های راهبردی در فرایند خلق راهبرد برای یگان های نظامی استفاده نمایند. نوآوری این تحقیق، ارائه شیوه ای برای گزینش راهبرد نهایی در فرایند آینده نگاری راهبردی است، که با رویکردی یکپارچه در بُعد زمان، گزینه های راهبردی را همزمان در سه افق کوتاه، میان و بلندمدت مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار می دهد و علاوه بر "قدرت نظامی هر گزینه" و "احتمال وصول آن قدرت نظامی"، مولفه "هم افزایی گزینه ها" و "زمان وصول قدرت نظامی" را نیز بطوری شفاف در اولویت بندی دخالت می دهد.
روند پژوهی تهدیدهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
7 - 28
حوزه های تخصصی:
از زمان بروز انقلاب اسلامی و تغییرات اساسی در سیاست خارجی ایران، اختلافات جمهوری اسلامی و آمریکا در ابعاد مختلف آغاز شده و در سالیان اخیر با اضافه شدن چالش های جدید اوج گرفته است. تهدیدات ایالات متحده با توجه به نگرش حاکم بر این کشور و شرایط منطقه ای شامل ابعاد متنوعی است که در این تحقیق تلاش گردیده همه ابعاد آن با رویکرد آینده پژوهانه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. برای این منظور از روش تحلیل روند به عنوان یکی از روش های اصلی آینده پژوهی استفاده شده است. تحقیق حاضر از منظر هدف در گروه تحقیقات کاربردی و از منظر روش در گروه تحقیقات موردکاوی قرار دارد. ضمن آنکه در روش تحلیل نیز از رویکرد کیفی و تحلیل زمینه ای استفاده شده است. به منظور رسیدن به اهداف تحقیق، پژوهش حاضر در بخش اول به بررسی توصیفی تهدیدات آمریکا علیه ج.ا. ایران در اسناد راهبردی منتشر شده (بین سال های 2005 الی 2017) و دسته بندی انواع تهدیدات و بررسی فروانی و مضمون محتوایی آنها پرداخته است. در بخش دوم نیز ضمن تحلیل روند راهبردهای تهدیدات استخراج شده، به تبیین روندهای آتی تهدیدات در ابعاد منطقه ای، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و اندیشه ای، سایبری و فرهنگی پرداخته است.
شناسایی و اولویت بندی نوع تهدیدات در صحنه جنگ های آینده با استفاده از رویکرد ترکیبی AHP-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
137 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی و اولویت بندی نوع تهدیدات درصحنه جنگ های آینده می باشد. بدین منظور با بررسی ادبیات تحقیق و مطالعات پیشین، به طورکلی 14 عامل اولیه مربوط به نوع تهدیدات شناسایی گردید. جهت تأیید عوامل شناسایی شده یک پرسشنامه بین کارشناسان صاحب نظران و خبرگان به تعداد 241 نفر توزیع گردید و درنهایت تعداد 230 پرسشنامه جمع آوری گردید. سپس به بررسی پایایی پرسشنامه به روش آزمون آلفای کرونباخ و روایی محتوایی به شکل کیفی و کمی با استفاده از دو ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوا پرداخته شدکه نتایج، نشان دهنده ی تأیید پایایی و روایی پرسشنامه (گویه ها) بوده است. به منظور غربال نمودن عوامل کلیدی اولیه، به بررسی روایی صوری گویه های پرسشنامه پرداخته شد که درمجموع 8 عامل به عنوان عوامل مهم تر و نهایی انتخاب گردید. در ادامه نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل شناسایی شده به دو گرو نوع و ابزار دسته بندی گردیدند. در مرحله بعدی پرسشنامه مقایسات زوجی (فازی) طراحی و بین خبرگان توزیع گردید که درنهایت تعداد 15 پرسشنامه تکمیل شده گردآوری گردید. سپس، اولویت بندی عوامل مربوط به تهدیدات با دو روش AHP فازی و تاپسیس صورت پذیرفته است. در انتها نتایج فضای مجازی و جنگ نیابتی و هوش مصنوعی در تسلیحات به ترتیب در اولویت قرار گرفت که به همراه ارائه پیشنهاد های کاربردی برای جامعه موردمطالعه ارائه گردید.