نگاهی انتقادی به کتابِ ایران به سانِ ملتی خیالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
107 - 119
حوزه های تخصصی:
هویتِ ایرانی از مباحثی است که شماری به درستی «زِ اقرار» و تنی چند با ناروایی «زِ انکارِ» آن شادمان هستند. نویسنده کتابِ فوق از انکارکنندگان است. همچنان که از نامِ کتاب برمی آید، نویسنده اثر درصددِ مقابله با ایران و تاریخ مند بودنِ هویتِ ایرانی و ملی برآمده است. او که تحتِ تأثیرِ مباحثِ نظری و اندیشه ای جدید است که جملگی بی التفات به بستر و بافتِ تاریخی-فرهنگی کشورهایِ موردِ مطالعه هستند، ایران و هویتِ ملی را ساخته وپرداخته شرق شناسان و نوکران و مزدورانِ استعمار می داند و تاریخمند بودنِ واژه ایران را به چیزی نمی گیرد. نویسنده اثر بر این باور است که نطفه هویتِ ملیِ ایران در غرب بسته شده و ارائه هرگونه پیشینه و خاستگاهِ تاریخی برای ایران و هویتِ ملی، گناهی نابخشودنی و ظلمی آشکار در حقِ بسیاری از اقوامِ این سرزمین است. نویسنده کتابِ ایران به سانِ ملتی خیالی: تکوینِ هویتِ ملی که دلبسته ادوارد سعید و شرق شناسی وی است و از کتاب جوامع خیالی بِنِدیکت اَندرسون بسی بهره مند شده، بر این باور است که برخی از نویسندگانِ ایرانی و انیرانی که هویتِ ایرانی و ملی را امری تاریخی می دانند، تحتِ تأثیرِ روش شناسی غربی و بر اساسِ جهت گیری هایِ نژادی و ایدئولوژیک، گذشته را روایت کرده و خوانشی ناتاریخی و متوهمانه پیش نهاده اند و برساخته هایِ جعلی را به جایِ تاریخ نشانده اند. نویسنده این سطور همه فصولِ کتابِ ایران به سانِ ملتی خیالی: تکوینِ هویتِ ملی را نقد نمی کند، بل آن بخش هایی را که به خاستگاهِ تاریخی ایران، ماهیتِ ایران و تنوعِ قومی و زبانی ایران پرداخته و ادعاهایی سست و کم مایه از آنها ارائه شده مطمح نظر قرار داده و در بابِ آنها روشنگری خواهد کرد.