مقالات
حوزه های تخصصی:
جامعه ک ثرت گرا و چندفره نگی زم انی می ت واند در گ ذار از تهدید به فرصت پیش رود که تعلیم وتربیتِ چندفرهنگی و تنوع قومی بر مرکب اصول سوار شود. برنامه درسی چندفرهنگی سازگار با قابلیت ها و ظرفیت های نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از هر چیز نیازمند استخراج اصول و عناصر اصلی است. بنابراین پژوهش حاضر با هدفِ شناخت و استخراج اصول تعلیم وتربیت چندفرهنگی جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. ماهیت این پژوهش کیفی و روش تحقیقِ آن تحلیلی استنتاجی است. حوزه مطالعاتی پژوهش شامل آرای اسلام شناسان، اسناد بالادستی ایران، تاریخ آموزش وپرورش ایران، اسناد و مدارک کشورهای منتخب درزمینه آموزش چندفرهنگی است. روشِ نمونه گیری در این پژوهش هدفمند از نوع متجانس بوده است. ابزار و روش های گردآوریِ اطلاعات روش اسنادی ازطریق بررسی مستندات و به صورت کاربرگ های تحلیل محتوا بوده است. یافته های پژوهش شامل استخراج یازده اصل تعلیم وتربیت چندفرهنگی ایران است که شامل موارد زیر است: در نهاد تعلیم وتربیت باید کرامت انسانی و حقوق افراد فارغ از تفاوت های فرهنگی حفظ شود و فرصت های تربیت کیفی فارغ از رنگ، نژاد، طبقه و مذهب فراهم آورده شود. تعلیم وتربیت باید روحیه همزیستی مسالمت آمیز را میان ادیان، مذاهب و اقوام در ایران و جهان ترویج دهد و فرصت آموزش های دینیِ اقلیت های مذهبی و زبان های محلی را برای یادگیرندگان فراهم آورد. در تربیت متربیان باید به گونه ای عمل شود که از تفتیش عقیده یکدیگر پرهیز کنند و به دیگران به خاطرِ داشتن عقیده ای تعرض نکنند. باید هویت های ویژه در دانش آموزان و گروه های مختلف، با توجه به تفاوت های فردی در کنار هویت مشترک، شکل گیرد.
چالش های مدیران مدارس ابتدایی شهر اهواز در رهبری مدرسه مجازی: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و تبیین چالش های مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اهواز در رهبری مدارس در دوران آموزش مجازی است. در این تحقیق از روشِ کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، استفاده شده است. قلمرو پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر اهواز است. بدین منظور، 8 نفر از مدیران دوره ابتدایی به شیوه ای هدفمند، از نوع موارد مطلوب، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه سازمان یافته صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از چرخه تجزیه و تحلیل کرسول شامل سازماندهی داده ها، خواندن و یادداشت کردن، توصیف، طبقه بندی و رمزگذاری، تفسیر روایی و پایایی داده ها و نمایش و تجسم داده ها استخراج و تحلیل شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، مدیران مدارس چالش های مدرسه مجازی را به ترتیب در محورهایی چون منابع مالی، زمان، همکاری والدین/ خانواده، توسعه حرفه ای، پاسخ گویی به مسئولیت ها و معلمان/ کارکنان مدرسه شناسایی کردند. علاوه براین، مدیران چالش های دیگر مدارس مجازی را در قالب دو محور «برنامه شاد» و مسائل مربوط به خانواده ها عنوان کردند. مهم ترین چالش های برنامه شاد شامل مواردی چون تعریف نکردن سهم کارکنان مدرسه به جز معلمان، پایین بودن سرعت شبکه اینترنت، مشکل احراز هویت دانش آموزان و خروج آنان از برنامه شاد، نبود قابلیت مشاهده گیرندگان پیام برای کاربران و پایین بودن کیفیت فایل های ارسالی در این برنامه بودند. به علاوه، مدیران مدارس چالش های مربوط به خانواده ها را نیز در دو مضمون بی بضاعتی و تمکن مالی نداشتن خانواده ها و بیکاری، طلاق، اعتیاد و بزهکاری والدین عنوان کردند.
تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر و ارائه راهکار های پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر و ارائه راهکار های پیشنهادی انجام شده است. روش پژوهش سنتزپژوهی و طبق شش مرحله ایِ روبرتسون است و جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات علمی معتبر درزمینه بین المللی شدن و بومی سازی برنامه درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر می شود. روش نمونه گیریِ آن هدفمند و ابزار جمع آوری داده ها فهرست ساخته محقق است. در این پژوهش ابتدا نیاز مطالعاتی درزمینه تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی، در نظام آموزشی ایران، شناسایی شد. سپس منابع مرتبط با آن جست وجو شد. معیار مرتبط بودن منابعِ پژوهش اجرای آن ها در بازه زمانی سال های 1380 تا 1397 بود. داده های جمع آوری شده به صورت کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در ادامه، یافته های پژوهش نیز در قالب پاسخ به سؤال هایِ پژوهش پردازش، تفسیر و جمع بندی شدند. طبق یافته های پژوهش، نظام آموزشی ایران در بین المللی شدن و بومی سازی برنامه درسی با تهدیدهای عمده ای مثل انعطاف نداشتن اهداف برنامه درسی، تمرکزگرایی، علم استعماری و تضاد ارزشی و همچنین فرصت هایی ازجمله شناخت فرهنگ ملل، ارج گذاری به میراث تمدن غرب، جذب استادان دارایِ مدارج علمی بین المللی و توجه به مبانی فلسفی اسلامی روبه رو بوده و همچنین برای تبدیل تهدیدها به فرصت راهکارهایی مثلِ یادگیری بیشتر زبان انگلیسی و گنجاندن حقوق بشر و دمکراسی در برنامه درسی ارائه کرده است.
تبیین کیفی تجربه زیسته والدین از فرایند شکل گیری برنامه درسی آموزش در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش در خانه بخشی از آموزش غیررسمی است که به دانش آموزان اجازه می دهد تا در محیطی غیر از محیط مدرسه به انتخاب آموزشی دست زنند و برنامه درسی را مطابق با علایق خود پیش ببرند. تمایل به این نوع از آموزش با وجود غیررسمی بودن در ایران در حال افزایش است. مطالعه حاضر با هدف تبیین فرایند شکل گیری برنامه درسی آموزش در خانه انجام شد. برای این منظور مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه انجام گرفت و ۱۲ نفر از خانواده هایی که به آموزش کودکان خود در خانه پرداخته بودند در این پژوهش مشارکت کردند. اطلاعات با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. از تحلیل داده های این مطالعه برای پاسخ به سؤالِ اول ۲ کدِ محوریِ ایدئولوژیکی و پداگوژیکی شناسایی شد. در پاسخ به سؤال دوم درزمینه مؤلفه های هدف، محتوا، راهبردهای تدریس، فضا و ارزشیابی مجموعاً ۱۱ کد محوری استخراج شد. طبق یافته ها، والدین سعی بر آن دارند تا در تدوین برنامه درسی علایق و استعدادهای کودک خود را در نظر بگیرند و او را از جوّ دلهره آور و رقابتی دور کنند.
رابطه نظر و عمل در فرایند برنامه ریزی درسی: تجربه ای بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی فرایند برنامه ریزی درسیِ مدیران و کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بر اساس اسناد تحولی بود. تحلیل ها با روشِ داده بنیاد و تحلیل محتوای کیفیِ داده ها به شیوه استقرایی انجام گرفت. برای بررسیِ داده ها کل متنِ پیاده شده از فایل های صوتی و خودزیست نگارها مطالعه و استخراج شدند. کدگذاری و طبقه بندی کدها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و مشارکت همتایان انجام شد. تحلیل یافته ها نشان داد مدیران و کارشناسان در برنامه ریزی درسی نیازمندِ فرصت هایی برای درک و تفسیر گزاره های فلسفی اند. در انطباق متقابل، مدیران رفته رفته با تغییر در انگاره ها، نقش ها و رفتارها روبه رو هستند. آن ها طی این فرایند از مقاومت به پذیرش و مشارکت؛ از تردید به یادگیری؛ از تکیه بر تجارب به تلاش برای یافتن پاسخ؛ از تکیه بر انگاره های ذهنی موجود به ایجاد چالش برای کسب تجربه؛ از طرح مسئله های جدید به یافتن پاسخ و تولید دانش فنی؛ و از نگاه کاهش گرایانه به دیدگاه کل نگر و انتقال بار معنایی اسناد تحولی به لایه های عرصه عمل حرکت کرده اند.
طراحی و اعتباریابی الگوی کوچینگ بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی مربیگری دانشجومعلمان در محیط آموزشی صلاحیتی اساسی برای هر معلمی است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه است. این پژوهش از نوع آمیخته متوالی بود و در دو بخش کیفی با رویکرد داده بنیاد و بخش کمّی به روش زمینه یابی انجام شد. بخشِ کیفی شامل مصاحبه با استادان دانشگاه است که طبق اصل اشباع نظری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (N:۳۶۰)، انجام شده است و بخش کمّی طبق فرمول کوکران بود و گروه هدف 360 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بودند. در این مرحله از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. برای جمع آوری داد ه ها در بخش کیفی از روش سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی از پرسش نامه محقق ساخته بهره گیری شد. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با نرم افزار مکس کیودا و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت و در بخش کمّی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. بر اساس نتایج، الگوی مربیگری شامل ۲ بُعد مربیگری شخصی و مربیگری آموزشی و 7 مؤلفه اصلی شامل کشف خود، هدف گذاری هوشمند، جست وجوگری و پیگیرماندن در کار، رابطه سازی، آموزش و ایجاد دانش، محیط سازی، اثربخشی و نفوذ است. در این پژوهش 35 شاخص برای الگوی مربیگری ارائه شد. درنهایت ابعاد و مؤلفه های اصلی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب مشخص شد. مشخص شد که الگوی ارائه شده برازش مناسبی دارد و ساختار عاملی مفروض آن تأیید شد.
ساخت، رواسازی و هنجاریابی آزمون لذت تحصیلی برای دوره دوم آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی آزمونی برای سنجش لذت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم آموزش ابتدایی شهر تهران انجام شد. به این منظور، ابتدا با بهره گیری از روش مصاحبه های باز و بسته با اعضای نمونه موردمطالعه از جامعه هدف مؤلفه ها، ملاک ها و شاخص های سنجش لذت تحصیلی استخراج شد. سپس سؤال های ابزار بر پایه شاخص های استخراج شده تدوین و برای بررسی ضریب توافق روی 10 معلم دوره دوم آموزش ابتدایی اجرا و ضریب توافق حاصل شد. فرم اولیه سؤالات روی 742 دانش آموز دختر و پسر پایه های چهارم تا ششم 5 منطقه جغرافیای – آموزشی شهر تهران که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند اجرا شد. درنتیجه، با اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، تأییدی و اعتبار به معنای همسانیِ درونی سؤالاتی که آلفای پایین داشتند یا بار عاملی آن ها قابل توجه نبود حذف شدند و فرم نهایی آزمون با 29 سؤال آماده و هنجارهای لازم برای آن تهیه شد.
اثربخشی بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر نظریه انتخاب در کاهش بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی انضباطی دانش آموزان در کلاس های درس و محیط مدرسه همواره برهم زننده فرایند آموزشی بوده و از مشکلات رفتاری شایع در دوران نوجوانی است. هدف از پژوهشِ حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر نظریه انتخاب در کاهش بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه بود. این پژوهش از نوع تک آزمودنی است و با خط پایه چندگانه هم زمان و با پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم (اول متوسطه) مدارس شهر جوانرود، در سال تحصیلی 1399 ۱۴۰۰، بود. از میان آن ها 3 دانش آموزی که ملاک های ورود داشتند ازطریق مقیاس رفتارهای اضطراب آور دانش آموزان در کلاس درس و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هریک از گروه ها شامل دانش آموزان و والدینشان می شد و هرکدام به صورت جداگانه در 12جلسه آموزش های بسته دریافت کردند. این بسته های آموزشی را پژوهشگران از پیش طراحی و اعتباریابی کرده بودند. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر d کوهن تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، اجرای بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر نظریه انتخاب در کاهش بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه ازنظر آماری (0.5<P) و بالینی تأثیر معنی داری دارد. بنابراین توصیه می شود از آموزش های این بسته، که برگرفته از مبانی آموزشی درمانی نظریه انتخاب است، ازطریق مراکز مشاوره و به ویژه هسته های مشاوره آموزش وپرورش به صورت فردی و گروهی استفاده شود.