مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیماران مولتیپل اسکلروزیس


۱.

بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس

کلیدواژه‌ها: آموزش تاب آوری آموزش ذهن آگاهی گروهی امید شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۴۷۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شهرستان بندرعباس می باشد که تعداد آنها 124 نفر می باشد، حجم نمونه براساس معیارهای ورودی به 60 نفر تقلیل یافت و براساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 45 نفر، که به طور هدفمند انتخاب شده و به سه گروه 15 نفری به طور تصادفی تقسیم شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش اول مداخله ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم مداخله تاب آوری به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) و شادکامی آرگایل و لو (1989) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج بررسی فرضیه های تحقیق از طریق آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس تفاوت وجود دارد ( P<0.01 ). همچنین شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش بودند ( P<0.01 ). نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیرات مداخلات مثبت نگر بر امیدواری و شادکامی بیماران مولتیپل اسکروزیس می باشد.
۲.

اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پیش رونده و خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی با علت نامعلوم می باشد که بر کیفیت زندگی حوزه های مختلف از جمله حوزه سلامتی و اشتغال، اقتصادی، اجتماعی، روحی، خانوادگی افراد اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. روش: پژوهش  حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه ی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام. اس ایران بودند که 30 نفر از بیماران دارای شرط ورود به پژوهش(دامنه سنی بین 25-55 سال، نداشتن بیماری های روانپزشکی و اختلال حاد، نداشتن بیماری پزشکی جدی و اختلالات جسمانی دیگر، در 6 ماه گذشته فقدان شخص مهمی را در زندگیشان نداشتند) انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه( 15 نفره) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 است و از پروتکل درمانی ذهن آگاهی در گروه آزمایش استفاده شده است و نتایج درنرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج  نشان داد درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد(P<0/005). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر است ازاین رو برای افزایش کیفیت زندگی بیماران  پیشنهاد می شود از این درمان در مراکز سلامت روان بهزیستی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی و همینطور بیمارستان ها استفاده گردد.
۳.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی تمرین پیلاتس عملکرد جسمانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۷
مقدمه و هدف: بیماری MS شایع ترین علت ناتوانی های نورولوژیایی در میان بالغین جوان می باشد و از مهم ترین بیماری های تغییردهنده مسیر زندگی افراد است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از عملکردهای جسمانی در زنان مبتلا به ام.اس بود. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه تجربی بود و 33 زن مبتلا به MS شرکت داشتند (EDSS بین 1 تا 4). آنها هدفمند انتخاب و تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. تمرینات، هشت هفته، سه جلسه در هفته انجام شد. گروه تمرینات مقاومتی حرکات فلکشن و اکستنشن پا، قایقی، پروانه، پرس پا و کرانچ را از شدت 40 درصد یک تکرار بیشینه شروع و بعد از هشت هفته به 60 درصد یک تکرار بیشینه رساندند. گروه تمرینی پیلاتس نیز طی هشت هفته، سه جلسه در هفته، 70-60 دقیقه تمرین کردند و گروه کنترل هیچ تمرینی نداشتند. در طول تمرین، حرکات از سه ایستگاه به 10 و ست ها از یک به سه رسید. استقامت و قدرت عضلانی، تعادل و انعطاف پذیری قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. آزمون آنووای یک سویه برای مقایسه شاخص ها بین گروه ها و آزمون تی زوجی برای تغییرات درون گروهی استفاده شد. برای تشخیص محل اختلاف میانگین بین گروه ها،آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05>P). یافته ها: تحلیل آماری یافته ها نشان داد؛ هشت هفته تمرین مقاومتی و پیلاتس نسبت به گروه کنترل، سبب بهبود معناداری در شاخص های قدرت،استقامت عضلانی و تعادل شد. انعطاف پذیری در تمرینات پیلاتس و شاخص تعادل در تمرینات مقاومتی تاثیر بهتری داشتند (0.05>P). بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، احتمالاً بتوان تمرینات پیلاتس و مقاومتی را به عنوان روشی مؤثر برای بهبود عملکرد حرکتی به بیماران MS، پیشنهاد کرد.