مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
فناوری اطلاعات
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
55 - 80
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی موانع استقرار مدارس هوشمند در دبیرستان های دخترانه شهر اهواز انجام گردید. در این مطالعه با بهره گیری روش شناسی آمیخته تلاش گردید فهم مناسبی از موانع به دست آید. بر همین اساس از ابزارهای جمع آوری اطلاعات یعنی مصاحبه، پرسشنامه، چک لیست ارزیابی و مشاهده مستقیم مشاهده گر استفاده گردید. در بخش کیفی بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. در بخش کمی و کیفی 100 نفر از معلمان و 8 نفر از مدیران دبیرستان های دخترانه ناحیه یک اهواز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نتایج به دست آمده نشان داد: ضعف محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای، کمبود زیرساخت های توسعه فناوری اطلاعات، ضعف مدیریت مدرسه، مهارت معلمان در بهره گیری از اینترنت و رایانه، قوانین و مقررات مبوط به کاربست رایانه در مدارس از مهم ترین عوامل بازدارنده بودند.
بررسی سواد رایانه ای دانشجویان دوره دکترای عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (سال تحصیلی 88 -89)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۷
۷۶-۶۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه در دانشگاه های علوم پزشکی، شاهد توسعه سیستم های اطلاعات رایانه ای مراقبت سلامت، رویکرد پزشکی مبتنی بر شواهد، و حرکت به سمت آموزش الکترونیک هستیم. بنابراین دانشجویان علوم پزشکی برای موفقیت در عصر حاضر، نیاز به آشنایی با رایانه و فناوری اطلاعات دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی سواد رایانه ای دانشجویان دوره دکترای عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مشاهده ای و مقطعی بود که در سال تحصیلی 88-89 انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه شامل 243 نفر از دانشجویان دوره دکتری عمومی (پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی) دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی ان تأیید شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند. یافته ها: میزان آشنایی دانشجویان با رایانه درحد پایینی (35 درصد) قرار داشت. در مقایسه دانش پایه دانشجویان در مورد رایانه بیشترین آشنایی (48 درصد) مربوط به توانایی در به کارگیری کامپیوتر و مدیریت فایل ها و کمترین (19 درصد) مربوط به توانایی در مدیریت سیستم عامل ویندوز بود. در توانایی استفاده از بسته نرم افزاری میکروسافت آفیس بیشترین آشنایی (75 درصد) مربوط به برنامه پاورپوینت و کمترین (9 درصد) مربوط به برنامه اکسس بود. میزان آشنایی دانشجویان با اینترنت و شبکه وب (39 درصد) بود. دانشجویان کمتر از روش های جستجوی پیشرفته اطلاعات در اینترنت استفاده می کردند. دانشجویان پسر از سواد رایانه ای بیشتری نسبت به دانشجویان دختر برخوردار بودند. بحث: در مجموع دانشجویان آشنایی مطلوبی با مهارت های سواد رایانه ای نداشتند. بنابراین، برنامه ریزی به منظور آموزش مهارت های سواد رایانه ای در دانشگاه های علوم پزشکی ضروری می باشد.
بررسی سازوکار تأثیر فناوری اطلاعات بر توانمندی زنان روستایی بر مبنای مدلDEA (مطالعه موردی: روستای قرن آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
125 - 138
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر افزایش کارایی و توانمندی زنان روستایی انجام شده است و با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) به بررسی سازوکار تأثیرگذاری فناوری اطلاعات(ICT) بر کارایی و توانمندسازی زنان روستایی در روستای قرن آباد استان گلستان می پردازد. در این مطالعه با استفاده از روش پیمایشی ، تعداد 38 نفرکاربر فناوری و 25 نفر غیر کاربر (گروه شاهد) به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. زنان کاربر فناوری اطلاعات از نظر سطح کاربری به هفت سطح طبقه بندی شدند، به نحوی که میزان استفاده از فناوری به ترتیب از سطح یک تا هفت افزایش می یافت. بر اساس نتایج به دست آمده میزان شاخص کارایی زنان روستایی در سطوح ابتدایی کاربری فناوری، دارای وضعیت بهتری نسبت به سطوح بالاتر است. نتایج این پژوهش همچنین ضمن تأیید نظریه شکاف دیجیتالی، تأثیرات مثبت فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی را بر توانمندسازی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی و افزایش کارایی زنان روستایی نشان می دهد.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه ی اکوتوریسم پایدار روستایی جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی در نقاط مختلف جهان به شمار می آید که با توجه به مناطق بکر و زیبای گردشگری روستایی می تواند به عنوان راهکاری اساسی در توسعه پایدار روستایی مطرح گردد. جزیره قشم بزرگترین جزیره خلیج فارس، با برخورداری از جاذبه های طبیعی شگفت انگیز و مکان های گردشگری منحصر به فرد همجوار با سکونت های روستایی، مجموعه ای کم نظیر از گونه اکوتوریسم روستایی را ایجاد کرده است. از سوی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات از عمده ترین معیارهای توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی و یکی از شاخص های توسعه پایدار محسوب می شود که بر جنبه های مختلف زندگی افراد و اجتماعات بشری تأثیر گذاشته است. این فناوری می تواند سهمی مهم در متنوع سازی اقتصادی داشته باشد و با ایجاد درآمد و اشتغال موجب توسعه مناطق روستایی گردد. از این رو تعیین یک راهبرد توسعه ای برای روستاها با رویکرد اکوتوریسم پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات ضروری می باشد. در این پژوهش در روشی توصیفی-تحلیلی به مطالعه تجربیات در زمینه توسعه اکوتوریسم روستایی قشم پرداخته و با استفاده از ماتریس SWOT، تجزیه و تحلیل برای تشخیص عوامل داخلی و خارجی انجام شده است. در این رویکرد با نگرش فناورانه، به منظور شناسایی نقاط ضعف و قوت و تهدیدها و فرصت ها، از روش دلفی استفاده شده و ظرفیت ها و محدودیت های اکوتوریستی جزیره قشم تعیین گردیده است. سپس از مدل مکمل QSPM برای اولویت بندی راهبردها و تعیین مناسبترین راهبرد بهره گیری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، توسعه اکوتوریسم روستایی جزیره قشم باید براساس "استراتژی های تغییر جهت" با تمرکز بر فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد برنامه ریزی و بازنگری قرار گیرد.
تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی عملکرد نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی عملکرد نوآوری در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش مدیران و روسای واحدهای ستادی و عملیاتی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب و شرکت های زیرمجموعه آن می باشند. ابزار اندازه گیری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد است. جهت تحلیل توصیفی از نرم افزار اس پی اس اس و برای تحلیل فرضیات و آمار استنباطی از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج نشان می دهد با بهبود فناوری اطلاعات، عملکرد سازمانی و عملکرد نوآوری در سازمان افزایش می یابد. استفاده از فناوری اطلاعات در شرکت موجب می شود که جابجایی و دسترسی اطلاعات به خوبی اجرا شود و همین امر موجب می شود که زمینه برای نوآوری در سازمان و کارکنان افزایش یابد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی مؤثر بر کسب ارزش مبتنی بر اقتصاد نوآوری، در شرکت های دانش بنیان فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اقتصاد نوآوری بر پایه دانش، به عنوان عامل مهم و حیاتی، به منظور ایجاد ارزش و مزیتِ رقابتیِ پایدار، موردِتوجه کسب وکارها قرار گرفته است. لذا، هدف این پژوهش کاربردی، شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی مؤثر بر کسب ارزش مبتنی بر اقتصاد نوآوری، در شرکت های دانش بنیان فناوری اطلاعات است. روش پژوهش از نوع آمیخته است. ابتدا در بخش کیفی، براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش در ایران و جهان، و همچنین مصاحبه با 12 نفر از خبرگان در حوزه فناوری اطلاعات، که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، مهم ترین شاخص ها، با استفاده از نرم افزار MAXQDA استخراج شدند و سپس، در بخش کمی، براساس شاخص های به دست آمده از بخش کیفی، پرسش نامه ای طراحی شد و در اختیار 103 نفر از سیاست گذاران، ناظران و فعالان کسب وکار های حوزه فناوری اطلاعات قرار گرفت که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. روایی پرسش نامه مطابق با نظر خبرگان تأیید شده است. پایایی پرسش نامه، تحلیل عامل های استخراج شده و نیز اعتبارسنجی مدل به دست آمده از مرحله کیفی پژوهش، با استفاده از نرم افزار SMART PLS انجام شد. درنهایت، مدل نهایی پژوهش با 22 مؤلفه در 7 عامل تأیید شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر 7 عامل، تأثیر معناداری بر کسب ارزش مبتنی بر اقتصاد نوآوری دارند. براین اساس، ابعاد کسب ارزش در بالاترین رتبه قرار گرفت و منابع فناوری اطلاعات، نوآوری در فناوری اطلاعات، فناوری اطلاعات، کسب وکار بازار، اقتصاد نوآوری و امنیت و قوانین، به ترتیب، در رتبه های بعدی اهمیت قرار دارند.
نقش سواد اطلاعاتی و فناوری های اطلاعاتی ارتباطی در تسهیم دانش در میان کتابداران کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به کشف نقش سواد اطلاعاتی و فناوری های اطلاعاتی در تسهیم دانش در میان کارکنان کتابخانه های عمومی پرداخته است. روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. نمونه آماری پژوهش 108 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان چهارمحال و بختیاری در سال 1400 است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه حسینی و قاسمی (2019) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش نشان داد که شاخص های تشخیص نیاز اطلاعاتی، پیدا کردن و ارزیابی کیفیت اطلاعات، ذخیره و بازیابی اطلاعات، استفاده مؤثر و اخلاقی از اطلاعات، ایجاد و ارتباط دانش، بر تسهیم دانش تأثیری مثبت و معنادار دارند. با توجه به مقدار بار عاملی استاندارد سواد اطلاعاتی بر تسهیم دانش که 0.870 و مقدار آماره t که 46.144 و بزرگ تر از 1.96 است، می توان نتیجه گرفت که شاخص سواد اطلاعاتی به واسطه فناوری های اطلاعاتی بر فرایند تسهیم دانش کارکنان کتابخانه های عمومی تأثیری مثبت و معنادار دارد. اصالت/ارزش: این پژوهش از این نظر دارای نوآوری است که اولین بار به بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی و فناوری اطلاعات بر تسهیم دانش در کتابخانه های عمومی استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است. با توجه به یافته های پژوهش، سواد اطلاعاتی به صورت مستقیم یا به واسطه فناوری های اطلاعاتی ارتباطاتی بر تسهیم دانش تأثیر دارد. میزان تأثیرگذاری همه ابعاد سواد اطلاعاتی بر تسهیم دانش، تحت نفوذ فناوری های اطلاعاتی افزایشی چشمگیر داشته است.
اولویت بندی پارامترهای کلیدی موثر در مبارزه با فساد در دولت الکترونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
163 - 190
حوزه های تخصصی:
آمارهای سازمان شفافیت بین الملل درباره شاخص ادراک فساد در سال های اخیر نشان دهنده وضعیت ناخوشایند رتبه عمومی کشور در این حوزه می باشد. عدم یکپارچگی بین سازمانی و از دست رفتن بخش عمده ای از پروژه های این حوزه طی حملات باج افزاری اخیر به دلیل نداشتن نقشه راه جامع سبب شده است تا حد زیادی جایگاه فناوری اطلاعات در این حوزه در کشور کتمان گردد. پژوهش حاضر با هدف توسعه مدل دولت الکترونیک با تمرکز بر مقابله با فساد در ایران با رویکرد اولویت بندی پارامترهای کلیدی موثر در مبارزه با فساد در راستای شکل گیری ساختار جامع دولت الکترونیک انجام گرفته است. پژوهش برمبنای هدف، کاربردی-توسعه ای، برمبنای روش از نوع آمیخته متوالی- اکتشافی و از نظر مسئله پژوهشی، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان در زمینه دولت الکترونیک و رفتار سازمانی و در بخش کمی، کارمندان بازرسی و نظارت، حراست و مدیران اجرایی دستگاه های اجرایی منتخب و تعدادی از اساتید حاذق دانشگاه است. روش نمونه گیری در مرحله کیفی، قضاوتی و در مرحله کمی، خوشه ای است. ابزار جمع آوری داده در مرحله کیفی، مصاحبه و در مرحله کمی، پرسشنامه با سؤالات بسته می باشد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل تم و در مرحله دوم از روش دلفی فازی استفاده شده است. نتایج نشان داد که فناوری اطلاعات و دسترسی به شبکه، قوانین و مقررات ، خدمات و سرمایه انسانی ضمن اثرگذاری بر کاهش فساد، اولویت های کلیدی را در ساختار دولت الکترونیک شکل می دهند. لذا دولت الکترونیک عاملی اثرگذار بر کاهش فساد است و این امر زمانی محقق می شود که اجزای دولت الکترونیک به درستی مورد توجه قرار گیرند.
ارائه الگوی خط مشی گذاری استراتژیک برون سپاری فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
159 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی خط مشی گذاری استراتژیک برون سپاری فناوری اطلاعات، انجام شد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان فناوری اطلاعات و همچنین خبرگان حوزه سرمایه گذاری و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی بود. برای تعیین نمونه های این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به تعداد 16نفر استفاده شد. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان، مدیران و کارشناسان ارشد حوزه فناوری اطلاعات و معاونت توسعه و سرمایه گذاری دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران به تعداد 156 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای، 156 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی تکنیک دلفی فازی مبتنی بر روش تحلیل مضمون بود.
یافته های پژوهش: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که خط مشی گذاری استراتژیک دارای سه مؤلفه تجزیه وتحلیل و تدوین خط مشی، اجرای خط مشی گذاری استراتژیک و ارزیابی خط مشی استراتژیک می باشد و در نهایت شاخص های برازش مدل نشان داد که مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود.
محدودیت ها و پیامدها: به دلیل تعدد متغیرهای پژوهش و پیچیدگی های خاص پژوهش، برای پژوهش های آینده باید سایر مؤلفه های متغیرها به طور دقیق بررسی شوند تا دیگر روابط متغیرها هر چه شفاف تر و جامع تر شناخته شود.
پیامدهای عملی: توجه ویژه به ارزیابی در خط مشی تدوین شده در توقف، تغییر مسیر و تدوین خط مشی های مکمل نقش بسزایی خواهد داشت.
ابتکار یا ارزش مقاله : سازمان برون سپارنده در امر برون سپاری به انجام سیاست گذاری مختص سازمان خود بپردازد. یکی از مهم ترین مؤلفه ها در مقوله برون سپاری فناوری اطلاعات توجه به پراکندگی و شرایط متفاوت حاکم بر سازمان ها می باشد. خصوصاً دانشگاه آزاد اسلامی که از پراکندگی بسیار بالایی برخوردار می باشد.
طراحی مدل تاثیر فناوری اطلاعات درآموزش کسب وکارهای کارآفرینانه با تاکید بر چابکی سازمانها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تاثیرگذاری فناوری اطلاعات در آموزش کسب وکارهای کوچک و متوسط کارآفرینانه با تاکید بر چابکی سازمانها در ایران است . .روش تحقیق براساس نظریه برخاسته از داده بوده و جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی، مدیران و روسا و اساتید دانشگاهی به عنوان خبرگان در تحقیق معرفی می شوند، که با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته و مصاحبه عمیق با خبرگان مدل مورد بررسی و پس از اصلاح مدل اولیه (کشف متغییرهای جدید، اصلاح متغیرهای مدل اولیه) مدل نهایی با استفاده از نرم افزار MAXQDA بدست آمد. و در بخش کمّی، مدیران و کارمندان کسب وکارهای کوچک و متوسط کارآفرینانه در استان فارس در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش ازنوع گلوله برفی می باشد. یافته ها نشان داد که متغیرهای اصلی مدل فناوری اطلاعات به منظور بهبود آموزش ،کیفیت مدیریت فناوری،همترازی کسب وکار، عملکرد نو آورانه، فرصت گرایی ،یکپارچگی فناوری ،زیرساخت وارزش آفرینی بوده است.
نقش و جایگاه مدیریت دانش و فناوری اطلاعات در مدیریت ریسک پروژه در شرکت کاسپین
حوزه های تخصصی:
در عصر فناوری اطلاعات در دنیای پیچیده امروز هرجا سخن از پروژه های فناوری اطلاعات است،ریسک جزءِ جدایی ناپذیر آن است.احتمال شکست آنها همیشه بالا بوده است و در محیطهای متلاطم که سازمانها با تهدیداتی برای بقاء و عملکرد موفق مواجهند،رویکردهای مبتنی بر مدیریت ریسک میتواند در بسیاری موارد اثربخش باشد.مدیریت دانش به عنوان ساز و کار اعمال فرآیندهایی در سطح فردی،گروهی و سازمانی جهت ایجاد شرایطی که دانش و اطلاعات بتواند در زمان مناسب در اختیار افراد قرار بگیرد جایگاه مهمی در مدیریت ریسک پروژه دارد.دراین زمینه،هدف این مقاله ارائه چارچوبی برای مدیریت ریسک مبتنی برمدیریت دانش را در پروژه های فناوری اطلاعات درشرکت کاسپین تبیین کند.این تحقیق از نظر هدف کاربردی،و از لحاظ بعد طبقه بندی اهداف جزء روش توصیفی و از لحاظ ماهیت موضوع پژوهش جزء کمی قرار داردجامعه آماری این پژوهش، مدیران ونخبگان مدیریت ریسک در شرکت کاسپین است، نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی ساده داده های مورد نیاز جمع آوری شد.در نهایت 120 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود.روش تجزیه و تحلیل به دو صورت توصیفی و استنباطی که در قسمت توصیفی با استفاده از نمودار، درصدها، میانگین و انحراف استاندارد و همچنین در قسمت استنباطی جهت تحلیل دادهها از رگرسیون خطی ساده و برای بررسی بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است.نتایج نشان می دهد مدیریت دانش بر مدیریت ریسک پروژه در پروژه های شرکت کاسپین دارای تأثیر مستقیم،مثبت و معناداری می باشد .
تجزیه و تحلیل عوامل موثر فناوری اطلاعات (IT) بر موفقیت اجرای سیستم سازی هوشمند کسب و کارها
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تجزیه و تحلیل عوامل موثر فناوری اطلاعات (IT) بر موفقیت اجرای سیستم سازی هوشمند کسب و کارها انجام شده است. این پژوهش کاربردی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 110 نفر از مدیران و کارشناسان شناسایی شده در شرکت های پیشتاز فناوری اطلاعات با بیش از 30 پرسنل در اصفهان میباشد که 86 نفر از آنها با استفاده از جدول مورگان، به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که روایی آن توسط اساتید و پایایی ابزار از طریق اندازه گیری آلفای کرونباخ سنجیده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از الگوی معادلات ساختاری انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل موثر فناوری اطلاعات شامل عوامل سازمانی، عملیاتی، اطلاعاتی، زیرساختی، اقتصادی و مدیریتی بر موفقیت اجرای سیستم سازی هوشمند کسب وکارها تاثیرگذار است و رابطه معناداری را نشان می دهد.
تبیین نقش عوامل فردی و مدیریتی در بستر مدیریت فناوری بر رشد و بهره وری سازمان ها
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین عوامل فردی و مدیریتی در بستر مدیریت فناوری بر رشد و بهره وری سازمان ها می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مدیران و کارشناسان سازمان های خصوصی تهران به تعداد 283 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر 164 نفر بدست آمده است. روش مورد استفاده برای نمونه گیری نیز روش تصادفی است. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و پایایی آن از طریق اندازه گیری ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش تمامی فرضیه ها را تایید نموده و نشان می دهد که مولفه های فردی و مدیریتی در بستر مدیریت فناوری (شامل مهارت ها و توانمندی های عوامل اجرایی، برنامه ریزی و سازماندهی، پیاده سازی و پشتیبانی و نیز نظارت و ارزیابی) بر رشد و بهره وری سازمان ها تاثیر مثبت و مستقیم دارد.
نقش فناوری اطلاعات بر ساختار موسسات فرهنگی – هنری (مطالعه موردی: سازمان فرهنگی – هنری شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال دوم تابستان ۱۳۸۷ پیش شماره ۳
1 - 10
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در راستای تبیین نقش فناوری اطلاعات بر ساختار سازمان های فرهنگی - هنری، نخست ضمن اشاره به اهمیت موضوع، به توصیف رابطه ی میان فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی پرداخته و سپس اهمیت ف ن آوری اطلاعات و تأثیر آن بر سازمان و فواید آن تشریح می گردد. در ادامه مفهوم ساختار سازمانی و ابعاد آن مطرح و دلایل تبیین فرضیه های تحقیق پیرامون ارتباط ساختار سازمانی و فن آوری اطلاعات ارائه می گردد. نتایج این مقاله نشان می دهد که بکار گیری فناوری اطلاعات موجب کاهش سطوح سلسه مراتبی و کاهش تعداد کنارکنان و کاهش تعداد واحدهای سازمانی در سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران گردیده است.
تبیین نقش فناوری اطلاعات در توانمندسازی کارکنان از طریق فرهنگ سازمانی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی استان بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۸
126 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فناوری اطلاعات در توانمندسازی کارکنان از طریق فرهنگ سازمانی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بوده و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان بوشهر می باشد که حدود 350 نفر و حجم نمونه 196 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه فرهنگ سازمانی «دنیسون»، فناوری اطلاعات «محمودی» و توانمندسازی کارکنان «توماس و ولتهوس» در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بوده است. روایی هر سه پرسشنامه از نظر صوری، محتوایی و سازه مورد بررسی قرار گرفته و پایایی آنها نیز با اجرای آزمایشی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 86/0، 75/0 و 81/0 بدست آمده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه علی قوی بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان و نیز میان فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی وجود دارد. همچنین، یافته های تحقیق نشان داد که فرهنگ سازمانی در مجموع می تواند به افزایش رابطه بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان منجر شود؛ ولی اثر مستقیم فناوری اطلاعات بر توانمندسازی بیشتر از اثر غیرمستقیم آن از طریق فرهنگ سازمانی است.
بررسی فرهنگ سازمانی در برون سپاری پروژه هایIT سازمانی بر منابع انسانی؛ مخاطرات و مزایا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۵
37 - 46
حوزه های تخصصی:
برونسپاری در حوزه ی فناوری اطلاعات در سازمان ها، یک ضرورت است تا سازمان ها بتوانند بر وظایف اصلی خود تمرکز نمایند. در این میان آنچه مود توجه است، وجودِ فرهنگِ پذیرش در بینِ منابع انسانی در جهت تسهیل برونسپاری برای کمک به سازمان در جهت رسیدن به اهدافش می باشد. روش پژوهش: توصیفی استنباطی و از نظر نوع داده، کمی، از نظر هدف کاربردیست. جامعه آماری شامل کارکنان بانک های خصوصی می باشد که به صورت میدانی کار شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 93 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه 9 محقق ساخته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 02/8 به دست آمد. یافته ها: نشان می دهد که شیوه انتخاب شرکت ها و پیمانکاران خارجی از طریق دستورالعمل های موجود، روش مناسب برای برون سپاری پروژه هایIT می باشد. همچنین از بین 13 خدمت معرفی شده برای برونسپاری، برنامه نویسی بیشترین میزان برونسپاری و تجارت الکترونیک کمترین میزان برونسپاری را داراست؛ و فرهنگ سازمانی برای پذیرش برونسپاری بسیار موثر است. نتیجه گیری: برونسپاری باعث تمرکز اصلی منابع انسانی سازمان بر روی ماموریت های اصلی آن گردیده که در نهایت به بهبود کیفیت ارائه خدمات منجر شده است، و فرهنگِ پذیرش در بین منابع انسانی برونسپاری را تسهیل می کند.
اثر هوش تجاری بر عملکرد مالی بانک های ایران (با تأکید بر شاخص های سلامت مالی بانک ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۵
111 - 130
حوزه های تخصصی:
کلید موفقیت تجاری برای بسیاری از بانک ها، استفاده صحیح از داده ها جهت اخذ تصمیمات بهتر، سریع تر و بدون نقص می باشد. بانک ها برای رسیدن به این هدف نیازمند استفاده از ابزارهای قوی و کارآمد مانند هوش تجاری به عنوان کاتالیزور مثبت هستند که می تواند این مؤسسات را در مکانیزه نمودن وظایف تحلیل، تصمیم سازی، تدوین استراتژی و پیش بینی یاری رساند. به عبارتی، هدف استفاده از هوش تجاری در این نهادها، گردآوری، پردازش و تحلیل حجم وسیعی از داده ها و تبدیل آن ها به ارزش تجاری مؤثر در تصمیم گیری از طریق ایجاد بستر گزارشات هوشمند تحلیلی است. لذا این مطالعه به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا عملیاتی کردن هوش تجاری و بهره گیری از کاربردهای آن می تواند زمینه افزایش عملکرد مالی بانک های ایران را فراهم کند؟ برای انجام این تحقیق ابتدا باید هوش تجاری به صورت شاخص کمی تعریف شود. برای کمی نمودن هوش تجاری از تحلیل مؤلفه های اصلی براساس رویکردهای ویکسوم و همکاران (۲۰۰۸) استفاده شد. از سوی دیگر، بازده دارایی، بازده سرمایه، نسبت وام به دارایی و نسبت هزینه به درآمد به عنوان نماینده ای از شاخص های سلامت مالی بانک ها برای بیان عملکرد مالی بانک ها مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری در این تحقیق، جامعه آماری در این تحقیق شامل ۳۰ بانک ایران اعم از دولتی، خصوصی، تخصصی و بانک های خصوصی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد هوش تجاری در دوره زمانی ۱۳۸۵-۱۳۹۳ با تواتر سالیانه بر بازده دارایی و نسبت وام به دارایی اثر مثبت و معنی دار داشته و همچنین با یک سال وقفه زمینه افزایش بازده سرمایه را فراهم می آورد. از سوی دیگر، این فناوری می تواند نسبت هزینه به درآمد را کاهش دهد.
بررسی رابطه چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با توجه به نقش تعدیلگر فن آوری اطلاعات در مربیان تربیت بدنی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با توجه به نقش تعدیلگر فن آوری اطلاعات در مربیان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربرد، از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری در این مطالعه، کلیه مربیان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم، به تعداد 87 نفر بود که از این تعداد 81 نفر با محقق همکاری کردند. در این مطالعه از پرسشنامه های استاندارد چابکی سازمانی فلتو و همکاران (2011)، فن آوری اطلاعات خسروی (1393) و روحیه کارآفرینی فلاح (1396) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها به تایید نهایی متخصصان مدیریت ورزشی رسید و پایایی پرسش نامه ها با محاسبه آلفا کرونباخ برای هر سه پرسش نامه به ترتیب 904/0، 865/0 و 894/0 مورد تایید قرار گرفت. به منظور پاسخ به سؤال های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین چابکی سازمانی، فن آوری اطلاعات و مولفه های آن با روحیه کارآفرینی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین چابکی و مولفه های آن با فن آوری اطلاعات رابطه مثبت و معنادار برقرار بود.. در نهایت، نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان داده است که بین چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با واسطه گری فناوری اطلاعات از دیدگاه مربیان تربیت بدنی، رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین شایسته است مدیران این سازمان آموزشی، به منظور افزایش روحیه و ایجاد کارآفرینی در بین مربیان تربیت بدنی، توجه ویژه ای به متغیرهای چابکی سازمانی و فن آوری اطلاعات در این سازمان آموزشی کنند.
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی سبز مبتنی بر فناوری اطلاعات (مطالعه موردی: سازمان های دولتی شهر کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
36 - 58
حوزه های تخصصی:
همزمان با تحول زندگی بشر به واسطه ی رشد فناوری، یکی از مهمترین چالش های قرن حاضر معضلات زیست محیطی است. آگاهی سازمان های دولتی به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های جامعه، از عوامل موثر در به کارگیری مدیریت منابع انسانی سبز، با هدف کاهش اثرات منفی بر محیط زیست و نقش فناوری اطلاعات در این فرآیند، بسیار حائز اهمیت است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز مبتنی بر فناوری اطلاعات در سازمان های دولتی شهر کرمان در سال1401 انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف اکتشافی با رویکرد کیفی و از نوع داده بنیاد است. مصاحبه شوندگان 14 نفر از مدیران خبره منابع انسانی و ارشد سازمان های دولتی شهر کرمان بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق مراحل نظریه زمینه ای شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی به کمک نرم افزار مکس کیو دی ای 2018 صورت گرفت. در مراحل کدگذاری باز و محوری 65 مفهوم و 16 مقوله شناسایی شدند و پیوند این مقولات مشخص شد. سرانجام در مرحله کدگذاری انتخابی تمامی مضامین شناسایی شده در قالب شرایط علّی، مداخله گر، زمینه ای، راهبردها و پیامدها حول پدیده محوری منجر به شکل گیری مدل پارادایمی پژوهش گردید.
انقلاب چهارم صنعتی و دگرگونی حکمرانی: تشکیل سازمان داده کاوی و برنامه ریزی هوشمند در برنامۀ هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که نشان دهد که چگونه انقلاب چهارم صنعتی زمینه گسترده ای برای نوآوری های گوناگون فراهم آورده است و چگونه این نوآوری ها پارادایم سنتی برنامه ریزی دولتی را به شدت متأثر کرده است. این مقاله بر پیشینه ای از ادبیات تأثیر فناوری های انقلاب چهارم صنعتی و تحول در نظام های برنامه ریزی استوار است. روش مورد استفاده بر اساس سنتز تحلیلی ادبیات موجود و به کارگیری آن در برنامه ریزی دولتی است. یافته های تحلیلی حاکی از آن است که برنامه هفتم نیازمند بازنگری هایی اساسی از حیث تغییرات پارادایمی ناشی از نظام های سایبری فیزیکی است. نظام های سایبری فیزیکی ملاحظات، الزامات و شرایط جدیدی به وجود آورده اند تا سازمان های سنتی برنامه ریزی به سوی تأکید بر داده های اداری و ابزارهای تحلیلی این داده ها تغییر جهت دهند و به سوی مفهوم جدیدی از اداره، یعنی دولت به مثابه فراهم کننده بسترهای اطلاعاتی ارتباطاتی، حرکت کنند و به طورکلی، ساختار اداری و منابع انسانی خود را کاملاً دگرگون کنند. این تغییر پارادایم دامنه ای از جابجایی منبع شناخت برای برنامه ریزی تا تغییر ساختارها و فرایندهای برنامه ریزی دولتی را دربرمی گیرد. منبع شناختِ برنامه ریزی از دانش های مرتبط با مدیریت و علوم اداری و سیاست گذاری عمومی به دانش ها و ابزارهای فناوری اطلاعات انتقال می یابد. این دگرگونی، سازمان های برنامه ریزی دولتی را در دوراهی سختی قرار می دهد: پذیرش تحول پارادایمی یا فروپاشی این سازمان ها. پیشنهاد این مقاله ایجاد «سازمان داده کاوی و برنامه ریزی هوشمند سایبری کشور» از ترکیب سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری استخدامی است تا بتوان احاله وظایف برنامه ریزی به بخش مدنی کارشناسی جامعه و کارآفرینی اجتماعی در سیاست گذاری عمومی و انفصال برنامه از سازمان های مرکزی برنامه ریزی را پی گیری نمود. برهم زدن مقاطع زمانی برای برنامه های 5 ساله از پیامدهای گسست تاریخی ناشی از سیستم های «سایبر فیزیکال» است. در این چشم انداز هر دستگاه مسئول تحلیل و به روزرسانی دائمی معادله های اصلی (تعادل های) حوزه خویش است: پیش بینی تعادل فیزیکی (پیش بینی تولید، مصرف، سرمایه گذاری)، پیش بینی تعادل بر حسب ارزش (پیش بینی قیمت ها، درآمدها، پس انداز و ...) پیش بینی تعادل مالی (پیش بینی های مالی) در حوزه هایی همچون مبادلات خارجی، اشتغال، سرمایه گذاری، آموزش، تولید صنعتی، مصارف دارو، هزینه مصارف درمان، و ... . سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری استخدامی یا باید الزامات جدید را بپذیرند یا اینکه راه فروپاشی را در پیش گیرند.