مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
کلیله و دمنه
حوزه های تخصصی:
نظریه کهن الگو از مکتب روان شناسی کارل گوستاو یونگ برگرفته شده است. یونگ، تصاویر و رسوبات روانی و آگاهی های ارثی موجود در ناخودآگاه جمعی را کهن الگو (آرکی تایپ) می نامد؛ به عبارت دیگر، کهن الگو، طرح کلی تجارب و رفتارهای مکرر اجداد و نیاکان بشر است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارد. کهن الگوها در قالب نماد یا به شکلی نمادین در بسترهایی مانند اسطوره، حماسه، داستان، رؤیا و اوهام آشکار می شوند یا در آثار ادبی ظهور می یابند. از مهم ترین کهن الگوها می توان به «آنیما»، «آنیموس»، «پیر دانا»، «سایه»، «نقاب»، «تولد دوباره» و «فردیت» اشاره کرد. کلیله و دمنه کتابی مشحون از داستان های تمثیلی (تمثیل های حیوانی) است که به دلیل وجهه اساطیری، برخی از آن ها را می توان از دیدگاه نقد کهن الگویی بررسی کرد. یکی از این داستان ها که صبغه اساطیری و نمادپردازانه بر آن غالب است، حکایت «الملک و البراهمه» از باب شانزدهم این کتاب است. این داستان به دلیل افسانه ای بودن و نیز داشتن سلسله ای از رؤیاها، ظرفیت تحلیل کهن الگویی را دارد؛ در این پژوهش، کهن الگوهایی چون «سایه»، «آنیما»، «نقاب»، «پیر دانا» و «فردیت» در حکایت یادشده بررسی شده است. بر این اساس به اجمال می توان چنین تأویلی از داستان به دست داد: هبلار شاه که دچار گونه ای روان پریشی شده است، از طریق رؤیا به ناخودآگاه خویش راه می یابد و پس از رویارویی با آنیمای خود، به یاری آنیما و راهنمایی پیر دانا، از پریشانی می رهد و به «خود» (من راستین) نایل می شود. شاه فرایند فردیت و مسیر خودیافتگی را با رؤیا آغاز می کند؛ سپس به پیشنهاد ایران دخت، نزد کارایدون، معبر حکیم فرستاده می شود و در پایان با درایت و ارشاد وزیر دانای خویش، از غم و روان پریشی می رهد.
بررسی الگوی کنشگران حکایت های باب نخست کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های مطرح در حوزه روایت، نظریه گریماس است که بر اساس تقابل های دوگانه متن طراحی شده است. اگرچه نظریه گریماس تا حدود بسیار زیادی قابل انطباق با قصه های متون ادب فارسی است، در پاره ای از موارد شاهد ناهم خوانی هایی در این زمینه هستیم. پژوهش حاضر به بررسی حکایت های باب اول کتاب کلیله و دمنه از منظر نظریه روایی گریماس پرداخته است. با بررسی صورت گرفته مشخص گردید که الگوی روایی گریماس را نمی توان به صورت کامل بر تمامی حکایت های کلیله و دمنه منطبق دانست. در بعضی از حکایت ها اجزایی از طرح روایی گریماس با همدیگر تلفیق می شوند. این موضوع با الگوی روایی گریماس در تضاد است؛ البته می توان این امر را برخاسته از تعلیمی بودن کتاب کلیله و دمنه دانست که راویان حکایت ها بیشتر به مفهومی که می خواهند بیان کنند، توجه دارند، نه به ساختار حکایت. اگرچه بهره گیری از نظریات گوناگون در حوزه روایت می تواند موجب شناخت بهتر متون ادبی شود، با توجه به ویژگی های خاص قصه های ایرانی، لازم است طرحی بومی برای بررسی ساختار روایی این قصه ها ارائه گردد و یا به تناسب حکایات، تغییراتی در این الگوها ایجاد شود.
بررسی اخلاق مدیریتی در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه کتابی است که در قرن ششم نوشته شده و اصول و قوانین حکومتی و اخلاقی را توأمان در قالب حکایت تبیین کرده است. این اثر علاوه بر جنبه های ادبی، آموزه های اخلاقی و مدیریتی بی شماری دارد. نصرالله منشی به بسیاری از اصول اخلاق مدیریتی اشاره کرده است که با بررسی و به کارگیری آن می توان بسیار استفاده کرد. از میان این اصول اخلاقی- مدیریتی، ده اصل بسیار چشم نواز است. این اصول به این قرارند: برقراری عدالت، توأمان بودن دین و ملک، داشتن خرد و دانش در امور، حزم و دوراندیشی جامع، داشتن خلاقیت و ابتکار، تعجیل در تدارکِ امور و دوراندیشی، پرهیز از ستم و ظلم، لزوم رایزنی با اطرافیان، رعیت پروری، تشویق و تنبیه. در این مجال تلاش شده که این اصول با تکیه بر کلیله و دمنه شرح داده شود.
ترکیبات اضافی محل تلاقی دستور زبان با دانش بلاغت و سبک شناسی(بر پایة کلیله و دمنه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از امکانات چشمگیر زبان فارسی، در ترکیبات اضافی یعنی در رابطة مضاف و مضاف الیه تظاهر می کند. به این معنی که از ترکیب مضاف و مضاف الیه، همیشه مفهوم واحد و یکسانی به دست نمی آید، بلکه روابط مختلفی از قبیل مالکیت، اختصاص، تشبیه و... میان آنها برقرار است و این باعث شده دستور نویسان از دیدگاه های گوناگون و ملاک های متنوع تقسیم بندی هایی از اضافه و انواع آن ارائه دهند که آشفته و نامنظم است و با معیارها و حوزه های زبانی و دستوری همخوانی ندارد. در این پژوهش ابتدا به بررسی ماهیّت و ارزش انواع ترکیبات اضافی و همچنین رابطة آنها با دانش هایی نظیر بلاغت و سبک شناسی پرداخته شده و سپس این ترکیبات در شاخص ترین کتاب نثر فنی، یعنی کلیله و دمنه مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجة این پژوهش بیانگر آن است که تقسیم بندی زبان شناسان از اضافه، بر اساس ملاک ها و معیارهای معنایی و ادبی است نه صوری و ساختاری که صرفاً به دستور زبان مربوط شود. همچنین کاربرد آنها در شعر و متون ادبی بیشتر و بارزتر است تا در زبان روزمره مردم که دستور زبان به آن می پردازد.
تبیین راهبرد امنیتی مقابله با فتنه گران در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فتنه، یکی از نا هنجاری های سیاسی-اجتماعی در جوامع بشری است که نه تنها نظام سیاسی حاکم در هر کشور، بلکه در سطوح پایین تر توده های مردم را نیز دچار چالش خطیری از جمله سلب امنیت می کند. کلیله و دمنه به عنوان یک اثر منثور کلاسیک که نظام سیاسی حاکم به شکل تمثیلی و شخصیت های آن را حیوانات تشکیل می دهد؛ به تبیین الگوهایی می پردازد که می توان در حوزه امنیت داخلی به عنوان راهبردی برای مقابله با فتنه گران مورد استفاده قرار داد. از جمله این الگوها: بصیرت، دشمن شناسی، مشورت، دور اندیشی و از همه مهم تر وجود یک رهبری مقتدر می باشد. این جستار در سدد ارائه الگوهای راهبردی در حوزه امنیت داخلی برای مقابله با فتنه گران با تأکید بر کتاب کلیله و دمنه است.
روایت شناسی حکایت های کلیله و دمنه در سطح داستان با تکیه بر حکایت پادشاه و برهمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر داستان های کلیله و دمنه با تکیه بر حکایت «پادشاه و برهمنان» از دیدگاه روایت شناسان ساختارگرا بررسی شده است. در پیکره اصلی، ابتدا سطوح سه گانه یک متن روایی- داستان، گفتمان، و روایتگری - معرفی شده است ؛ آنگاه حکایت «پادشاه و برهمنان» در سطح «داستان» و مؤلفه های سه وجهی آن – پی رنگ، شخصیت و تعلیق - بررسی شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش برخورداری حکایت فوق از یک پیوند خطی و یکنواخت نقش ها بر روی زنجیره ای همگن و سلسله وار است که سازگاری معناداری با نظریه «سلسله» یا «پاره» رولان بارت در نقش ها دارد. همچنین در حوزه شخصیت، درست مانند الگوی «کنشگرا»ی گریماس از یک ساختار شش وجهی پیروی می کند (فرستنده، هدف، گیرنده/ یاریگر، فاعل، بازدارنده). درمجموع باید گفت ؛ حکایت های کلیله و دمنه اغلب با آرای روایت شناسان ساختارگرا تطابق دارد، درنتیجه می توان برای تقریباً همه حکایت های کلیله و دمنه یک ساختار روایی مشابه ترسیم کرد.
موضع مؤلف پنهان حکایت های کلیله و دمنه: برساخت توزیع فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر یک از متن های کارکردگرای کلاسیک فارسی همچون نوشته های سیاسی-اخلاقی، صدایی ایدئولوژیک و پنهان وجود دارد که به رغم تفاوت های ظاهری حکایت ها و تنوع موضوع آنها، در تک تک بخش ها یا قصه های هر متن جاری است. صدای مذکور که برآمده از موضع مؤلف پنهان متن است، در کتاب کلیله و دمنهبه شکل ضمنی اما مؤکد و مداوم بر رابطه ای فاصله گرایانه و سلسله مراتبی در انواع روابط اجتماعی پای می فشارد. در این نوشتار موضع مؤلف پنهان حکایت های کلیله و دمنهبا تکیه بر دو بافت برسازنده متن -موقعیتی و کلامی- تبیین خواهد شد. البته بنا به سابقه تاریخی تکوین و تدوین حکایت ها، ایدئولوژی های کاستیِ هندی و اندیشه سیاسی ایرانشهری به مثابه بافتِ موقعیتی- معرفتیِ متن مفروض گردیده و برای معرفی، طبقه بندی و تحلیل بافتِ کلامی نیز بر نشانگان توزیع فضا در نوشتار نصرالله منشی تکیه شده است. نتیجه بیانگر آن است که نشانگان توزیع فضا که بر زبان کارگزاران درون متنی در سطوح مختلف جاری شده؛ حاکی از تولید و رواج گفتمانی مبتنی بر حفظ نظمِ از پیش تثبیت شده و مرزبندی های برآمده از آن در قالب نظام تنبیه و تشویق است؛ به طوری که پاداشِ حفظ نظم و رعایت مرز، بقا و رستگاری و عدول از آنها سبب مرگ یا خسران فرض شده است.
درک متون کهن روایی فارسی با راهبرد نگاشت داستانی با تکیه بر کلیه و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از متون کهن روایی فارسی در آموزش زبان، از یک سو زمینه ی معرفی آثار برجسته ی ادبی را به فارسی آموزان فراهم می کند و از سوی دیگر، به یادگیری و گسترش مهارت خوانداری در میان آنان کمک می کند. با توجه به نیاز مدرسان آموزش مهارت مطلب خوانداری فارسی به متن های متنوع مناسب، در این پژوهش کوشیده شد داستان هایی از میان ادبیات کلاسیک انتخاب و سپس، ساده سازی گردید و برای تسهیل و تسریع درک این متون، از یکی از راهبردهای فراشناختی به نام نگاشت داستانی استفاده شد. در این راستا، با روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بر روی 46 فارسی آموز غیرایرانی به عنوان نمونه ی در دسترس، اثرات این راهبرد بر درک مهارت مطلب خوانداری فارسی آموزان بین المللی مورد مطالعه قرار گرفت و عملکرد این راهبرد بر درک متن های کتاب کلیله و دمنه در دو گروه آزمایش و گواه مقایسه گردید. مقایسه ی عملکرد این دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون بر اساس میزان درک مطلب طی یک دوره ی آموزشی نشان داد که میان بکارگیری راهبرد نگاشت داستانی و میزان درک متون کهن روایی فارسی رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. بنا بر این، بهره گیری از این راهبرد برای آموزش درک متون ادبیات کلاسیک می تواند مورد استفاده ی مدرسان زبان فارسی قرار گیرد.
کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی در آفرینش اطناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
پی رنگ تعلیم (سنجش تطبیقی باب «شیر و گاو»، در سه تحریر از کلیله و دمنه با تکیه بر عنصر داستانی پی رنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
105-136
حوزه های تخصصی:
مروری بر تعاریف نویسندگان فرنگی و ایرانی درباره طرح (پی رنگ)، نشان از اهمیت انکارناپذیر آن در بررسی و تحلیل کیفیت «پرداخت داستانی» انواع روایت (از قصه های کهن تا روایات مدرن و پسامدرن دارد. از این منظر، این مقاله می کوشد قصه «شیر و گاو» را در سه روایت از کتاب های کلیله و دمنه بهرام شاهی ، داستان های بیدپای و انوار سهیلی بررسی کند و با بیان چارچوب کلی سه روایت مورد بررسی، تفاوت ها و شباهت های پی رنگ میان روایت ها در این سه کتاب را بیان کند تا از این رهگذر، همگرایی ها و تفاوت های این سه مؤلف/متن در امر تعلیم را در نگرشی مطابقه ای آشکارتر سازد. مهم ترین ویژگی داستان در هر سه کتاب، بیان داستان هایی به عنوان تمثیل بر درستی و روایی سخن خویش از زبان اشخاص مختلف است. در اکثر قریب به اتفاق این داستان ها، شخص گوینده در پایان داستان نتیجه مورد نظر خود را با جملاتی مانند «این مثل را بدان گفتم/ آوردم که ...» بیان می کند. در پایان این کنکاش دریافتیم که در هر دو روایت قدیم تر ( کلیله و دمنه و داستان های بیدپای )، از الگوی عطف دو شخصیت اصلی داستان که به ترتیب اثرگذار اصلی (فاعل اصلی) و اثرپذیر اصلی (منفعل اصلی) هستند، پیروی می کنند؛ اما در روایت سوم ( انوار سهیلی )، همان عنوان اخلاقی باب، عنوان روایت نیز هست و این الگو در تمام ابواب کتاب رعایت شده است و نشان از نگاه اخلاقی کتاب و زمینه های فکری نویسنده کتاب انوار سهیلی به عنوان یک معلم اخلاق دارد.
تعلیمات اخلاقی در گفتمان مسلط کلیله و دمنه و کارکرد آن در اقبال این اثر در طول تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بارزترین گفتمان های کلیله و دمنه ، «تأکید پادشاه محوری» است که در این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمانی لاکلا و موف، به بررسی ساختار این گفتمان پرداخته ایم. این گفتمان از طریق بازنمایی جایگاه عنصر «پادشاه/ ملک» به عنوان «دال مرکزی»، و چگونگی ارتباط متقابل وی با سایر مشارکان، مفصل بندی خاصی را القا و هژمونی می کند که در آن، هویت این مشارک و سایر مشارکان اجتماعی و نیز تعریف برخی تعالیم اخلاقی، در چارچوب نظام قدرت، معنا و ساختار مشخصی می یابد. ما با اخلاقیاتی روبه رو هستیم که متأثر از ضرورت های سیاسی و ایجاب های حکومت داری است. این گفتمان در یک کشمکش گفتمانی، با ایجاد بست های معنایی در مفاهیمی که در میدان گفتمان های دیگری چون علم اخلاق دارای معانی از پیش مشخصی بوده اند، آن ها را در ساختاری ایدیولوژیک مجدد مفصل بندی نموده و به این ترتیب، تفکر پادشاه محور خود را به عنوان گفتمانی عینی، در کل متن مسلط می کند. توجه به بافت موقعیت، شبکه قدرت و ساختارهای سیاسی جوامعی که این متن در آن ها تولید و بازتولید شده است، کارکرد و اهمیت گفتمان مسلط این کتاب را در تعالیم اخلاقی این ملل در طول تاریخ نشان می دهد و حکایت از تأکید و بازتولید مجدد این گفتمان دارد.
عبدالله ابن مقفع و افزودن اندیشه های مانوی به کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نکته هایی که ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند مطرح کرده، گرایش یا اعتقاد عبدالله ابن مقفع به مانی و سنت مانوی و راه یافتن باورهای مانویان، از راه ترجمه کلیله و دمنه، به باب برزویه طبیب و دیگر بخش های این کتاب است. سخن ابوریحان، سرآغاز پژوهش های گسترده ای در این زمینه شد که اغلب ناظر بر عوامل متنی است. اما بررسی عوامل فرامتنی، نتایج دیگری به دست خواهد داد؛ عواملی مانند: پیوند کسانی که در ترجمه یا به نظم درآوردن کلیله و دمنه نقش داشته اند یا مشوقان آنها با دین مانوی، نفوذ کلیله و دمنه در سغد و ماوراءالنهر و پیوستگی دیرینه آن دیار با مانویان و مهمتر از همه، اطلاعات دقیق ابوریحان از اصول عقاید مانویان. در کنار اینها، پیوستگی های دین مانی با دین بودایی و تشخص اندیشه های بودایی در کلیله و دمنه، نشان می دهد که این اثر از این حیث نیز می تواند مورد توجه مانویان قرار گیرد. در کنار هم قرار گرفتن این داده ها، نشان می دهد کلیله و دمنه از آثاری است که سخت مورد توجه مانویان بوده و این مسأله در آن دوره شهرت داشته و بر این اساس، نمی توان سخن ابوریحان را بی پایه خواند.
تحلیل تطبیقی سفالینه های مینایی و کاشی های زرین فام (سده 6 تا 7 هجری) با نگاره های نسخه کلیله و دمنه 707 ه.ق آل اینجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
5 - 19
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تحلیل ترکیب بندی و مطالعه مشخصه های تصویری سفالینه های مینایی پیش از مغول (سده ششم و اوایل سده هفتم هجری) ، کاشی های زرین فام ایلخانی ( کاشان- سده هفتم هجری ) با نسخه کلیله و دمنه آل اینجو (شیراز- 707 ه.ق) می پردازد. هدف از این پژوهش تطبیق مؤلفه های تصویری این آثار است که در ادوار مختلف با ماهیت و مضامین متمایزی ترسیم شده اند. همچنین در پی یافتن الگوی های همانند و زمینه های پیدایی وجوه همسان با وجود فاصله زمانی دو سده در آثار مذکور است. سوالات پژوهش عبارتند از: 1- به کارگیری کدام الگوهای مشابه در تصویرنگاری آثار مذکور تداوم یافته است؟ 2- آیا می توان نگاره های نسخه کلیله و دمنه آل اینجو را دارای منشأ اثرپذیری مشترک یا ملهم از سفالینه های مینایی و کاشی های زرین فام دانست؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام شده است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ایی صورت گرفته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد علی رغم دگرگونی های سیاسی، اجتماعی و رسوخ فرهنگ های مختلف در خلال سده ششم تا هشتم هجری، تأثیرپذیری و استمرار سنت های تصویری همانند، نظیر مبانی کهن و باستانی در این آثار مشاهده می شود. سیاست های فرهنگی حاکمان، بستر های اقتصادی نظیر توسعه تبادلات تجاری بین شیراز و شهرهای سازنده این سفالینه ها (نظیر کاشان، ری یا نیشابور) در این ادوار، شکل گیری نظام مند آموزش و رواج مهاجرت هنرمندان (به خصوص در ادوار بعد از حمله مغول به فارس)، در ملهم بودن نگاره های این نسخه از سفالینه های مذکور تأثیرگزار بوده است.
تحلیل کهن الگوی «پیرخردمند در کلیله ودمنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصطلاحات مهم که کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) در روان پزشکی خود به کار برده، کهن الگو (Archi type) است که اقسام مختلف دارد. از برجسته ترین کهن الگوهای مطرح شده توسط یونگ، کهن الگوی پیرخردمند است. این کهن الگو غالباً در شخص به صورت راهنما و در ادبیات و اساطیر، در قالب شخصیت پیران خردمند روشن ضمیر، نمود پیدا می کند. یونگ در آثار خود شاخصه هایی همچون دانش، تعمق، بینش، خرد، زیرکی، جذبه، بی مرگی و نیز ارتباط با ماوراءالطبیعه را برای آن بر شمرده است. بنابراین می توان گفت مهم ترین ویژگی پیرخردمند از نظر یونگ، راهنمایی و دستگیری خردمندانه قهرمان در زمان بروز مشکلات می باشد. با توجه به بن مایه های تعلیمی و سیاسی کلیله ودمنه که در قالب حکایت و داستان، بیان شده، در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی، سعی شده است ویژگی های برجسته و بارز قهرمانان حکایات کلیله ودمنه با خصوصیات مطرح پیرخردمند یونگ مقایسه شود. تقریباً می توان گفت مهم ترین ویژگی های پیرخردمند یونگ، در کارکرد و سیمای قهرمانان، شاهان و وزیران مطرح شده در کلیله ودمنه، از قبیل راهنمایی، همراهی، سیمای دل نشین، خردمندی و برخورداری از قدرت پیش گویی به وضوح دیده می شود.
تأثیر وابستگی گفتمانی مترجم بر ترجمه؛ مطالعه موردی ترجمه فارسی کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مترجم همچون هر انسان دیگری، به حکم وابستگی های گفتمانی خود، رفتارهای خاص فرهنگی و اجتماعی از خویش نشان می دهد. دغدغه اصلی این پژوهش، تلاش برای کشف تأثیری است که وابستگی های گفتمانی یک مترجم بر ترجمه اش دارد و برای این هدف، ترجمه نصرالله منشی از بخش «الأسد والثور» کلیله و دمنه به عنوان پیکره مورد مطالعه انتخاب شده، مورد تطبیق قرار گرفته است. نتیجه این تحقیق که با تکیه بر روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است، نشان از آن دارد که مترجم به سبب هویت درباری خود سعی می کند تا هر عبارتی را که به ویژگی های منفی پادشاه، اعمّ از سست رأیی، هواپرستی و ضعف اشاره دارد، حذف کند و آن را با عبارت هایی دیگر تغییر دهد. در واقع، این امر بازتاب گزاره های اصلی گفتمان درباری است که بر اساس آن، پادشاه سایه خدا به شمار می رفت و کسی اجازه اشاره به ضعف او را نداشت. همچنین، این تحقیق نشان می دهد که مترجم به حکم درباری بودنش، از هر گونه عبارتی که متضمن تعریض به نزدیکان پادشاه است، اجتناب می ورزد و سعی می کند تا در راستای «مخلص نمایی» آنان حرکت کند.
تحلیل بازتاب کلیله و دمنه در مجلّدات پنجگانه تاریخ وصّاف از منظر نظریه دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
143 - 164
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله حاضر، تحلیل نوع نگاه وصّاف الحضره (663 730 ق.) در مجلّدات پنجگانه <em>تاریخ وصّاف</em> به کتاب <em>کلیله و دمنه</em>، از منظر نظریه «زیبایی شناسی دریافت» است.«نظریه دریافت» به جای رابطه «متن مؤلف»، بر رابطه «متن خوانش» و نقش برجسته خواننده در معناگذاری متن تأکید دارد. هانس رابرت یاوس، یکی از بنیانگذاران و نظریه پردازان این رویکرد، بر آن بود که معنای متن با توجه به دوره تاریخی و بسته به خوانندگانش تغییر می کند. کشف «تاریخ معنای متن» یکی از دغدغه های نظری وی بود. اینکه در هر دوره و در آثار نویسندگان بزرگ، به مثابه خواننده <em>کلیله و دمنه</em> (به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی)، چه تلقی وجود داشته است و کدام بخش از این متن مورد توجه بوده، می تواند برای منتقد امروز محلی برای تحلیل های مختلف و زوایای دید گوناگون از این متن باشد.روشن ساختن نوع تلقی وصّاف الحضره به عنوان یکی از مهم ترین شخصیت های تاریخی و ادبی عصر مغول از <em>کلیله و دمنه </em>و مواجهه با آن، یکی از گام های ضروری تدوین «تاریخ معنا»ی <em>کلیله و دمنه</em> بنا به نظریات هانس رابرت یاوس است. پژوهش حاضر نشان می دهد که خوانش وصّاف الحضره (به عنوان مورّخی که در شرایط نابسامان عصر مغول می زیست،) از حکایات این متن، با توجه به نوع انتخاب و گزینش داستان ها و عبارات، خوانشی کاملاً سیاسی و انتقادی است.
خوانش تحلیلی گفتمان «شاه زاده و یاران او» در کلیله و دمنه بر پایه نشانه معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۲۱۱-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
فرآیند معناسازی در گفتمان ادبی روایی کلاسیک، برخلاف قالبی ساده و بیرونی، تابع عناصر و نظام های نشانه ای پیچیده است. برای درک چگونگی ابعاد حضور و نقش تعیین کننده این عناصر، یکی از علمی ترین ابزارهای قابل اتکا، نشانه معناشناسی است که باعث می شود روابط هم بسته و منسجم گزاره های نشانه ای متنی درون گفتمانی از حیث پدیدارشناختی و حتی معرفت شناختی با اتقانی علمی تحلیل شوند. با استناد به همین فهم، گفتمان روایی «شاه زاده و یاران او»، با هدف استنباط قابلیت معناسازی عناصر دالی و چگونگی ظهور مؤثر آن عناصر در میزان تبیین اندیشه راوی و گستره بخشی گفتمان، تحت خوانش و تحلیل قرار گرفته است. این مقاله به روش مطالعه کتابخانه ای و برای پی جویی و پاسخ یابی این دو مسئله اصلی فراهم آمده است: الف) پیش زمینه های زبانی و شاخص ها در کیفیت و سیالیت معنای گفتمانی هم سو با ذهنیت گفته پرداز چگونه وضع و نقشی دارند؟ ب) حضور نشانه فردها در روند معناسازی و بُعد معرفت شناختی گفتمانی چگونه است؟ برآیند یافته ها در نگاهی کلی، مبین این است که گفته پرداز این گفتمان روایی را جهت دار و طراحی شده تدوین کرده است. به همین رو، کوشیده است شاکله تمام عناصر و نظام های نشانه ای را در روند تبیین بازنمود ذهنی تقدیرگرایی گرد آورد.
ریخت شناسی”باب بازجست کار دمنه”از کلیله و دمنه(براساس نظریه ولادیمیر پراپ)
منبع:
رخسار زبان سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
۱۰۱– ۸۳
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر نقد ادبی کانون توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است و آثار ادبی از دیدگاههای مختلفی بررسی می شود.پیشرفت های نقد ادبی، منجر به ایجاد مکتب ساخت گرایی با الهام از نظریات زبان شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. ریخت شناسی یکی از انواع رویکردهای نقد ادبی است که در آن محقّق می کوشد روابط متقابل بین واحدهای ساختاری را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. در نتیجه بتواند به یکی از مهمترین اهداف پژوهش یعنی تعیین چارچوب علمی برای داستان دست یابد. این شیوه تحلیلی از دهه های نخست قرن بیستم با "ریخت شناسی قصه های پریان" پراپ آغاز شد. روش کار پراپ این گونه بود که او هر قصّه را به قسمت های کوچک تقسیم و با یکدیگر مقایسه می کرد. سپس آن ها را بر اساس ماهیت این قصّه ها و روابط متقابل شان با یکدیگر و با کل قصّه توصیف می کرد. این پژوهش بر آن است که "باب بازجست کار دمنه" از کتاب کلیله و دمنه را بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ، ریخت شناس روس واکاوی کند.
شگردها و فنون زبانی و بلاغی تضمین شعر فارسی در کتاب کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
129 - 142
حوزه های تخصصی:
نثر فنی بیش از آن که در اندیشه معنا باشد، به آرایش کلام می اندیشد و برای تزیین کلام از ظرافت های زبانی و بلاغی بسیاری بهره می گیرد. یکی از این ظرافت های زبانی و بلاغی، تضمین شعر در خلال نثر است. در کتاب کلیله ودمنه که از شاهکارهای نثر فنّی است، تضمین شعر از نظر کمّی و کیفی جایگاه ویژه ای دارد. نصرالله منشی کوشیده است با بهره گیری از شیوه ها و شگردهای زبانی و بلاغی، پیوندی استوار بین اشعار تضمینی و متن برقرار کند؛ به گونه ای که ناهمگونی بین اشعار تضمینی و متن کتاب کمتر دیده می شود. این مقاله با شیوه ای توصیفی تحلیلی کوشیده است رمزوراز موفقیت نصرالله منشی را در تضمین اشعار بررسی کند و شگردهای زبانی و ظرافت های بلاغی او را در به کارگیری اشعار معرفی کند. پژوهش حاضر نشان می دهد منشی در تضمین اشعار، همواره جانب فصاحت و بلاغت کلام را رعایت کرده است؛ به گونه ای که می توان در محل پیوند شعر و نثر در کتاب کلیله ودمنه شاهد ظرافت های زبانی و آرایش های کلامی و بلاغی بسیاری بود.
کتابشناسی کلیله و دمنه در زبان فارسی
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۷)
109 - 120
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه از جمله مهمترین و تأثیرگذارترین آثار ادبیات جهانی است که کتب بسیاری به تقلید و یا اقتباس از آن تألیف شده است و در پی آن در سال های اخیر نیز تحقیقات فراوانی در جوانب مختلف این اثر صورت گرفته است. نویسندگان نوشتار حاضر، به ارائه کتابشناسی کلیله و دمنه در سه قسمت کتب چاپی، مقالات و پایان نامه های دانشجویی اقدام کرده اند.