مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
باور دینی
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
این مقاله پس از معرفی ویتگنشتاین به شرح اجمالی ایمانگرایی و انواع آن میپردازد. تقریرهای گوناگون ایمانگرایی در قالب دو دسته کلی ایمانگرایی حاد و معتدل بررسی؛ سپس به توضیح ایمانگرایی ویتگنشتاینی پرداخته شده است. در ضمن توضیح انواع ایمانگرایی، به برخی از اشکالهای آنها و نیز رابطة ایمانگرایی و شکاکیت اشاره شده است. ایمانگرایی ویتگنشتاینی بر خصلت غیرشناختی زبان دینی تأکید دارد و باورهای دینی را بیدلیل میداند. ضمن تأکید بر درستی تفسیر ایمانگرایانه از ویتگنشتاین، دربارة ناواقعگرا بودن وی تردید شده است.
سالمندی موفق در پرتو مذهب و باورهای دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر پایبندی به ارزشهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر پایبندی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز به ارزشهای دینی است. در این پژوهش، نظریات ویژه، پارسونز، اینگلهارت و مید به عنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفته است. داده ها به وسیله پرسشنامه از یک نمونه 380 نفری دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 81-1380 جمع آوری شدند. متغیرهای مستقل در این تحقیق عبارتند از: متغیرهای جمعیتی شامل، سن و جنس، متغیرهای مربوط به پایگاه اقتصادی - اجتماعی شامل، شغل پدر، تحصیلات والدین، رشته تحصیلی، درآمد پدر ، وسایل رفاهی ، ....
عقلانیت باور دینی ، از نگاه برون گرایان
حوزههای تخصصی:
دفاع از عقلانیت باور دینی در طول تاریخ، بسته به نوع رویکردهای فلسفی و معرفتی حاکم بر اندیشه ی بشر، رنگ های مختلفی به خود گرفته و انواع گوناگونی پیدا کرده است. بسط و توسعه ی برون گرایی در معرفت شناسی معاصر، سبب شده است تا عده ای از اندیشمندان دینی، که در باب معرفت، دیدگاهی برون گرایانه اتخاذ کرده اند، نگاهی جدید به باورهای دینی بیندازند و عقلانیت آن را از نگاهی برون گرایانه به اثبات رسانند. در این نگاه برون گرایانه، نقش استدلال در توجیه باور دینی تضعیف میشود و استدلال مداری حاکم در الهیات طبیعی و قرینه گرایی کسانی مانند لاک و دکارت انکار میشود. باور دینی در این نگاه میتواند بدون ابتنا بر هر گونه استدلالی، عقلانی و موجه باشد. به بیان دیگر، باور دینی در زمره ی باورهای پایه قرار میگیرد. تجربه گرایی آلستون و ادعای واقعاً پایه بودن باور دینی از سوی پلنتینگا هر دو ناشی از برون گرایی آن ها در مساله ی معرفت است. به طور کلی میتوان گفت ظهور مکتب معرفت شناسی اصلاح شده در اندیشه ی دینی، هم زمان با ظهور یا احیاء برون گرایی در معرفت شناسی معاصر بوده است و از آن بسیار مایه میگیرد.
جایگاه «دل» در معرفت شناسی دینی پاسکال
حوزههای تخصصی:
پاسکال، در باب نظریه های توجیه معرفت-شناختی، حامی «نظریه مبناگروی» است. از منظر او، باورهای پایه بر سه قسم اند: باورهای پایه تجربی، باورهای پایه ریاضی، و باورهای پایه دینی. پاسکال، توجیه باورهای پایه تجربی را از طریق «تجربه»؛ و توجیه دو قسم ریاضی و دینی را از طریق منبعی موسوم به «دل» می داند. این مقاله می کوشد با واکاوی آثار پاسکال، جایگاه «دل» را در اندیشه پاسکال، در مقام توجیه باورهای پایه ریاضی و دینی، به خصوص باورهای دینی، نشان دهد؛ و بدین وسیله، تقریری روشن از معرفت-شناسی او ارائه کند. همچنین می کوشد تا معلوم سازد از منظر پاسکال، تفاوت دل با عقل چیست؛ و چرا پاسکال در نظام معرفت شناسی خود، دل را به جای عقل به کار گرفته است.
نقش اعتقادات، بینش ها و باورهای دینی در کارآمدی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی و توصیفی و با هدف شناسایی و استخراج باورهای دینی مؤثر در تقویت، استحکام و کارآمدی خانواده از آیات و روایات صورت گرفته است.
در این پژوهش، به مهم ترین بینش ها و باورهای دینی اشاره شده است که بر روابط و رفتارهای اعضای خانواده اثر میگذارد و آن را به خانواده ای کارآمد تبدیل میکند؛ چنانکه نبود چنین بینش هایی، سبب ناکارآمدی خانواده و شکل گیری روابط نامناسب خواهد شد.
نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس منابع دینی، ایمان به خدا، اعتقاد به رسالت و امامت و زندگی پس از مرگ، مهم ترین باورهای دینیاند که خانواده را کارآمد میکند. بر اساس نتایج پژوهش بینش ها، باورهای دینی از سه بُعدِ معنادهی به زندگی، اجرای وظایف و تکالیف توسط اعضای خانواده، و مواجهه با مشکلاتی که در خانواده پدید میآید، بر کارآمدی خانواده اثر میگذارد.
رابطه جهت گیری دینی، باورهای دینی و باور به عدالت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی رابطة بین جهت گیری دینی، باورهای دینی و باور به عدالت اجتماعی در بین مربیان پرورشی بود. بدین منظور، تعداد 180 مربی پرورشی (132زن و 48 مرد) به سه پرسش نامة جهت گیری دینی، باورهای دینی و باور به عدالت اجتماعی پاسخ دادند. جهت گیری دینی با دو بعد درونی و بیرونی، باورهای دینی با چهار بعد گناه، عشق خود مرکز، عشق دیگر مرکز و قراردادی و باور به عدالت اجتماعی با یک نمره کل، در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در افرادی که دارای جهت گیری دینی درونی بودند و نیز در افرادی که دارای باور عشق دیگر مرکز بودند، باور به عدالت اجتماعی بالاتر بود. همچنین هر دو نوع جهت گیری دینی (درونی و بیرونی) به صورت مثبت و معنادار هر چهار نوع باور دینی (گناه، عشق خود مرکز، عشق دیگر مرکز و قراردادی) را پیش بینی نمود. به عبارت دیگر، مربیانی که بیشتر به دلیل خود دین، به دنبال دین هستند، باور عمیق تری به عدالت اجتماعی دارند. در مقابل، مربیانی که غالباً نگاهشان به دین به صورت ابزاری و منفعت طلبانه است، آنچنان که باید و شاید به عدالت اجتماعی اعتقاد ندارند.
سنجش تاثیر معنویت سازمانی بر بهره وری نیروی انسانی در کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سنجش رابطه بین معنویت سازمانی و بهره وری کارکنان و کتابداران کتابخانه های دانشگاه شیراز و همچنین تعیین تاثیرگذارترین و پیش بینی کننده ترین شاخص ها در ارتقاء بهره وری کارکنان.
روش : به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسش نامه استفاده شد؛ پرسش نامه اول شامل 102 سوال، معنویت افراد را مورد سنجش قرارداد و پرسش نامه دوم، در قالب 30 سوال بهره وری افراد را به سنجش در آورد. کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد، پس از سنجش روایی و پایایی پرسش نامه ها، تعداد 82 پرسش نامه توزیع و با استفاده از نرم افزار علوم اجتماعی به تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آنها پرداخته شد. روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه در تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: پژهش نشان داد که بین معنویت و بهره وری افراد جامعه پژوهش همبستگی مثبت وجود دارد. از بین شاخص های معنویت، شاخص الزام و عمل به وظایف دینی بیش از شاخص های دیگر در ارتقاء بهره وری افراد تاثیرگذار است و از بالاترین قدرت پیش بینی کنندگی متغیر بهره وری نیز برخوردار می باشد. همچنین تاثیر شاخص های معنویت بر بهره وری، متغیری از ویژگی های جمعیت شناختی است. در پایان بر اساس اطلاعات گردآوری شده، مدل مفهومی پژوهش مورد تائید قرار گرفت
بررسی و نقد معرفت شناسی دینی برند بلانشارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برند بلانشارد، یکی از فیلسوفان معاصر است که شهرت او، بیش از همه مرهون آرای او در حوزة معرفت شناسی دینی است. وی، به طور جدّی از عقل گرایی و بیّنه گرایی در معرفت شناسی دینی دفاع می کند و در این راستا، ایمان گرایی را مورد نقد جدّی قرار می دهد. او عقلانی بودن را مشخصة اصلی همة اقسام باورها، شامل باورهای دینی، می داند. با این حال، بلانشارد در نظام ایدئالیستی خود جایی برای مفهوم مبدأ عالم باز می کند؛ مفهومی که با برداشت سنتی و رسمی ادیان از مفهوم خدا قابل جمع نیست. در این مقاله نشان داده شده که بیّنه گرایی بلانشارد، در مواردی بسیار افراطی است و با جریان غالب در دورة معاصر چندان هم خوانی ندارد. وی مدعیاتی را مطرح می کند که امروزه قابل بحث است؛ از جمله معتقد است که در قرن بیستم، غلبة نگاه علمی باعث شده تا نگاه دینی (در معنای سنتی آن) میدان را به حریف واگذار کند.
تأثیر دین داری در گرایش دختران به فرار از منزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند. بیشتر تحقیقات جامعه شناختی در این زمینه پیرامون مسائل خانوادگی بوده و از نقش دین داری و اعتقادات دینی که از اهمیت فراوانی برخوردار است، غفلت شده است. در پژوهش پیش رو، کوشش بر آن است تا با کمک اطلاعات تجربی به دست آمده از تحقیق و چهارچوب نظری مبتنی بر نظریه پیوند اجتماعیِ هیرشی، که دارای چهار بعدِ پیوستگی دینی، التزام دینی، مشارکت دینی، و باور دینی است به تبیین تأثیر دین داری در گرایش به فرار از منزل پرداخته شود. روش پژوهش پیمایشی است و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسش نامه خوداجرا گردآوری شده است. جمعیت تحقیق مورد مطالعه همه دانش آموزان دبیرستانی بابلسر، در سال تحصیلی 91 - 92، بوده که تعداد کل آن ها 1597 نفر است. از این تعداد، 370 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ایِ تصادفیِ متناسب مطالعه شدند و داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Lisrel تحلیل شد. نتایج داده ها حاکی از این است که از بین ابعاد دین داری بیشترین تأثیر متعلق در باور دینی و بعد از آن مشارکت دینی بوده است و دو بعد دیگر، یعنی پیوستگی دینی و التزام دینی، معنادار نبوده است. در کل، نتایج داده ها نشان داده است که مذهب می تواند، به منزله عامل حمایتی، تأثرپذیری جوانان را از رفتارهای انحرافی کاهش دهد
باور دینی، انگیزش و التزام اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
فیلسوفان اخلاق در باره نقش انگیزشی باورهای اخلاقی دو رویکرد مختلف دارند: درون گرایان با انحصار دلایل انگیزشی به باور، رابطه باور و التزام اخلاقی را ضروری می دانند و برون گرایان با پذیرش باور و میل به عنوان دو عنصر انگیزشی، ارتباط باور و التزام اخلاقی را ضروری تلقی نمی کنند. از این رو، ضعف اراده را ممکن می دانند یعنی فاعل با وجود باور به درستی فعل، آن را انجام نمی دهد. این مقاله نقش انگیزشی باورهای دینی را مورد سؤال قرار می دهد و از ارتباط باور با التزام اخلاقی می پرسد؛ اینکه باورهای دینی می توانند فاعل را به سوی انجام فعل برانگیزانند؟ و آیا باورهای دینی شرط لازم و کافی برای التزام اخلاقی اند؟ این مقاله پس از تحلیل دو رویکرد درون گرایی و برون گرایی اخلاقی و توضیح صور مختلف رابطه دین و اخلاق، رابطه روان شناختی را بررسی می کند و پس از تبیین نقش انگیزشی باور دینی رابطه ضروری آن را با التزام اخلاقی رد و ایمان را جایگزین باور می کند و درنهایت، نتیجه می گیرد ایمان، اگر واقعی باشد، می تواند با التزام اخلاقی ارتباط ضروری داشته باشد.
باور دینی و فضیلت عقلانی گشودگی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گشودگی ذهنی غالباً در صدر فهرست فضایل عقلانی جای دارد که معرفت شناسان فضیلت گرا عرضه می کنند. این فضیلت دست کم در سه سطح ارزش اخلاقی- عقلانی خود را آشکار می کند؛ در سطح نخست، می تواند برای رفع تعارض ها و اختلاف های عقلانی مؤثر باشد. در سطح دوم، ارزیابی و سنجش دعاوی عقلانی را صورتی بهتر می بخشد و در سطح سوم، برای فهم دعاوی عقلانی ضروری است. باورنده ای که به این فضیلت عقلانی آراسته باشد، می تواند امیدوار باشد که شرایطی بهتر برای آراستگی به دیگر فضایل عقلانی همچون انصاف، صداقت، بی طرفی، بردباری، هم دلی، خلاقیت، و خودآیینی عقلانی و دست یابی به غایت آن ها، یعنی باور وجدان مدارانه و فضیلت مندانه، دارد. آراستگی به فضیلت گشودگی ذهنی برای متدینان تعیین کننده است. گرچه ممکن است باورها و تعهدهای دینی به سبب ارتباط اساسی خود با هویت باورنده مانع اتصاف به گشوده ذهنی به نظر آیند، اتصاف به این فضیلت است که می تواند شخصیت و باورهای باورندة متدین را وجدان مدار و فضیلت مندانه سازد. افزون بر این، روایت های دینی برآمده از کتب مقدس و زندگی الگوهای عقلی و اخلاقی در ادیان ابراهیمی شخصیت باورنده ای را تحسین می کنند که در برگرفت و نگه داشتِ باورهای دینی و دیگر باورهای خود گشوده ذهن باشد. نتیجه آن است که به نظر می رسد مطابق تلقی فضیلت گرایانه از توجیه باور دینی، گشودگی ذهنی و دیگر فضایل عقلانی مرتبط با آن نقشی اساسی در موجه بودن باور دینی دارند.
آیا ویتگنشتاین ایمان گراست؟نگاهی مجدد به معرفت شناسی دینی منسوب به او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
در باب ایمان گرایی ویتگنشتاینی دو پرسش مغفول افتاده: اولاً آیا ""ویتگنشتاین"" صراحتاً از ایمان گرایی دفاع کرده است؟ و ثانیا آیا ایمان گرایی از اندیشه های او. قابل استنباط می باشد؟ در مقاله حاضر پس از پژوهشی در چیستی ایمان گرایی، نشان داده شده ادعای انتساب ایمان گروی به ویتگنشتاین اغلب بر مبنای تفسیری خاص از بخشی از آموزه های «پژوهش های فلسفی» او بوده است. دقت و تأمل در مجموع آراء ویتگنشتاین به ویژه در «فرهنگ و ارزش» و «درس گفتارها» نشان می دهد ادله و شواهد متعددی در نفی ایمان گرایی ویتگنشتاین وجود دارد که می تواند بدیل نظریه رایج باشد. همچنین بایستی متوجه بود استنتاج ایمان گرایی از تمایز میان بازی زبانی دین و غیر آن به نوعی خلط نظریه بازی های زبانی به عنوان نگره فهم و معنا با نظریه استنتاج و قضاوت است و نهایتاً آنکه پیگیری سیر اندیشه دینی نزد ویتگنشتاین به نوعی نظر متداول تقسیم ساحت های فکری او. به دو دوره را دچار چالش می نماید.
سازوکار اثبات عقلانیت باور دینی در اندیشه لیندا زگزبسکی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
باورها همواره معجونی از پندارها و خرافات با حقایق و راستی ها بوده اند و بشر همواره این دغدغه را داشته تا اعتقادات خود را با در دست داشتن معیارهایی بپیراید. معرفت شناسان با ارائه ملاک هایی درصدد راستی آزمایی باورها برآمده و سازوکاری برای این امر ترسیم کرده اند. باورهای دینی به دلیل گستره و اهمیت زیاد آنها و نیز ماورایی بودن شان محور اختلاف فراوانی شده اند؛ نظام های معرفتی ای مانند قرینه گرایی و وثاقت گرایی ارزش معرفتی این باورها را سنجیده اند. زگزبسکی، با درانداختن ساختاری فضیلت گرا و با ابداع برخی از اصول کلی، نگاهی نو به ارزش عقلانی باورهای دینی دارد. وی، نخست،رویه های رایج در معرفت شناسی دینی را نقد می کند و، سپس، با استفاده از دو ویژگی «فطری بودن» و «فراگیری» عقل سه اصل عقلانیت ارائه می کند و باورها را براساس آنها می سنجد. در نگاه او، باورهای دینی توان برآوردن این معیارها را دارند. این مقاله به بررسی رویکردهای سلبی و ایجابی وی در این زمینه می پردازد.
پیش بینی تا ب آوری روان شناختی براساس اعتقادات مذهبی در دانشجویان شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تاب آوری و اعتقادات مذهبی و امکان پیش بینی تاب آوری روان شناختی بر اساس اعتقادات مذهبی در دانشجویان شهری و روستایی انجام شد. نمونه ای مشتمل بر 197 دانشجو (150 دختر و 47 پسر) از دانشجویان شهری و روستایی دانشگاه پیام نور شهرستان بافت در استان کرمان، دو مقیاس تاب آوری بزرگسالان (RSA) و رشد اعتقادی (SBD) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که از بین ابعاد پنج گانه اعتقادات مذهبی، بعد باورهای مذهبی در درجه اول و دانش مذهبی در مرتبه بعدی می توانند تاب آوری دانشجویان را به طور مثبت و معنا دار پیش بینی نمایند. همچنین نتایج نشان داد که الگوی روابط بین متغیرها در دو گروه دانشجویان شهری و روستایی متفاوت است. به نحوی که از دو بعد یاد شده، در گروه دانشجویان شهری، بعد باورهای مذهبی و در گروه دانشجویان روستایی، بعد دانش مذهبی تاب آوری را به طور مثبت و معنادار پیش بینی می کند. یافته های این پژوهش تاییدکننده نقش برخی از ابعاد رشد اعتقادی در تاب آوری روان شناختی دانشجویان است. با توجه به حاکمیت فرهنگ دینی در جامعه ایرانی، کاربرد یافته های پژوهش حاضر را می توان از منظر نقش حمایتی مذهب برای افراد و ضرورت توجه ویژه به این جنبه از آموزش های مذهبی حایز اهمیت دانست.
واقع گرایی در فلسفهٔ دین ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاقهٔ اصلی جیمز به موضوع دین معطوف به نتایج عملی باور دینی در زندگی واقعی شخص صاحب باور بوده است. رهیافت عام او برای توجیه صدق باور دینی نیز توسل به همین نتایج است. همین زمینه و برخی از اظهارات خود جیمز در خصوص ملاک صدق باور سبب شده است که برخی از مفسران جیمز او را فیلسوفی بدانند که تلاش کرده تا «عمل گرایی» را همچون بدیلی برای «واقع گرایی» در عرصهٔ متافیزیک، معرفت شناسی و فلسفهٔ دین مطرح کند. در این مقاله با استناد به مجموع بیانات جیمز در باب صدق باور و نیز آرای او در زمینهٔ تجربهٔ دینی نادرستی تفسیر یادشده نشان داده و ثابت می شود که در نظریهٔ صدق جیمز وجود واقعیات مستقل از ذهن پیش فرض گرفته شده و التزام جیمز به عمل گرایی در عرصهٔ توجیه باور دینی منافاتی با التزام او به واقع گرایی دینی، یعنی دیدگاه قائل به وجود قابل شناخت و مستقل از ذهن موضوع باور دینی، ندارد.
باور دینی و خودآیینی عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودآیینی عقلانی بیانگر آن است که آدمی چگونه می تواند فاعلیت معرفتی خود را محفوظ بدارد و اختیار تنظیم و اداره ی عقلانی خود را داشته باشد. این ارزش معرفتی غالباً در مقابل دگرآیینی عقلانی طرح شده که مطابق آن، باورنده، به علل درونی یا بیرونی، فاقد توانایی لازم برای اِعمال فاعلیت معرفتی خود است. از آغاز دوران مدرن، برخی فیلسوفان و متفکران به تصریح یا تلویح گمان کرده اند که باور دینی ناقض خودآیینی عقلانی است. با این حال، روایت مسئولیت محور از معرفت شناسی فضیلت گرا به خوبی نشان می دهد که خودآیینی به مثابه یک فضیلت عقلانی به معنای اتکا به قوای معرفتی خود و بی نیازی معرفتی از دیگری نیست بلکه نحوه ی تنظیم فاعلیت معرفتی باورنده را در تعامل های فکری او با دیگری تجویز می کند. بر این اساس، باورنده ی خودآیین بر شناخت اقسام روابط معرفتی خود با دیگری و تنظیم مستقل آن توانا است. این معنا از خودآیینی عقلانی با برگرفت و نگه داشت باورهای دینی در تعارض نیست. باور دینی می تواند خودآیین باشد اگر باورنده ی متدین نقش دیگری را به مثابه ناقل، ناقد، حامی، الگو یا مرجع در باورهای دینی خود دریابد و وجدان مدارانه و به اتکای آراستگی به فضایل عقلانی، نحوه ی مداخله ی معرفتی دیگری را در باورهای دینی خود تنظیم کند.
تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر باور دینی از دیدگاه ویلیام جیمز (Review of the Effect of Non-Epistemic Factors on Religious Belief from the Perspective of William James)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهمّی که امروزه در حوزة معرفت شناسی مطرح است، بحث میزان تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر باور دینی انسان می باشد. بررسی امکان تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر معرفت، به عهدة معرفت شناسان است و در این مقاله می کوشیم تا دریابیم که آیا فرایند تکوین باورهای انسان در مسیری جدای از ساحت غیرعقیدتی شکل می گیرد یا آنکه ساحت های وجودی انسان در عین تمایز از یکدیگر، چنان در تأثیر و تأثّر متقابل با یکدیگرند که به سادگی نمی توان به استقلال ساحت عقیدتی از دیگر ساحت ها حکم داد و پنداشت که ساحت معرفتی باور انسان می تواند به نحو استقلالی وارد حوزة شناخت شود. در این زمینه، ویلیام جیمز برای نخستین بار در میان هشت عاملی که در فرایند تکوین باور مؤثّر می داند، تنها یکی را به استدلال اختصاص می دهد و هفت عامل دیگر را عوامل غیرمعرفتی می داند. این مقاله مشخّص می کند که انسان بدون توجّه به آنچه که در شخصیّت و درونش می گذرد، نمی تواند به معرفت دست پیدا کند، البتّه باید به این نکته توجّه داشت که این تأثیر تنها شامل تأثیرهای منفی نمی شود و کسانی مانند ویلیام جیمز علاوه بر توجّه بر تأثیرهای منفی، بر تأثیرهای مثبت نیز توجّه داشته اند و ما در این مورد، به کلام کسانی چون ویلیام جیمز که معتقدند باورهای انسان همواره در پرتو عوامل غیرمعرفتی شکل می گیرد، رهنمون می شویم.
اشتراکات فلسفی ملاصدرا و امام خمینی(س) در اثبات اثر پذیری نفس از باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
امام خمینی و ملاصدرا با استفاده از سه اصل: اصالت وجود ذهنی، اتحاد عاقل و معقول و اثبات معاد جسمانی، توانستند اثرگذاری باورهای دینی را به نحو عقلانی اثبات کنند. ملاصدرا به عنوان پایه گذار مکتب متعالیه و امام خمینی به عنوان مدافع این مکتب معتقدند باورها و تفکرات انسان، به صورتی ذهنی تبدیل شده و در قوة متخیله و به تبع آن در نفس ناطقة شخص ذخیره می شود. این صورت ذخیره شده، در عالم دنیا، اثربخش بودن خود را در قالب اتحاد با متعلق خود نشان داده؛ و در عالم آخرت نیز بر اساس قدرت عینیت بخشی و تجسم آفرینی نفس، با ظهور و تجسم عینی و خارجی تصورات نفسانی، می تواند بهشت و دوزخ اخروی را ایجاد کند. با دقت بر مبانی فلسفه امام خمینی و اصل اتحاد عاقل و معقول، مشخص می شود نحوة اثربخشی باورها و صور ذهنی انسانی را متعلق باور او تعیین می کند. به همین دلیل می توان اثبات کرد که تأثیرات باور فردی، می تواند بی نهایت باشد، اگر به موجودی بی نهایت تعلق بگیرد. به عبارت دیگر، باور فردی، به معنای حقیقی کلمه، اگر به باور دینی و توحیدی ناب، تبدیل شود، می تواند با متعلق خود، که ساحت خداوند متعال است، اتحاد برقرار کند.
مقایسه تطبیقی عقلانیت باورهای دینی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
بررسی رابطه میان دین و عقلانیت همواره از نکات قابل توجه در جهان اسلام و غرب بوده است. مقاله حاضر این مسئله را از دیدگاه دو نماینده تفکر اسلامی: ملاصدرا و غزالی بررسی نموده است. غزالی که بیشتر به ایمان گرایی شهرت دارد با اینکه عقل نظری را پذیرفته اما آن را در درک و فهم دین ناتوان دانسته است و، به همین دلیل، حتی ایمان عوام را به عقل فلسفی ترجیح داده است. اما ملاصدرا، گرچه به محدودیت های عقل اشاره می کند، به مباحث عقلانی در حوزه دین بسیار بها می دهد و سهم مهمی برای عقل در فهم گزاره های دینی قایل است. مقاله با بیان نقاط تشابه و تفارق دیدگاه این دو به تطبیق و مقایسه نظرات آنها پرداخته است.