آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۵

چکیده

رویکردهای گوناگون علما در واژگان متشابه قرآن موجب ارائه چهار نظریه اصلی «اهل ظاهر»، «اشتراک لفظی»، «حقیقت و مجاز» و «روح معنا» شده است. نظریه روح معنا، به معنای وضع الفاظ بر ارواح معانی، عاری از خصوصیات مصادیق و در معنای آنهاست که می توان معانی را در مصادیق معقول نیز حقیقی دانست. مطابق این نظریه الفاظ متشابه قرآنی نیز امکان استعمال در مصادیق مجرد و معقول به نحو حقیقی و نه مجازی را دارند. این نظریه نخستین بار توسط غزالی مطرح شد و پس از او در آثار بزرگان عصر معاصر فرهنگ اسلامی همچون ملاصدرا، فیض کاشانی و علامه طباطبایی ادامه یافت. پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که نظریه روح معنا از منظر فیض کاشانی و علامه طباطبایی از حیث نحوه بیان، ادله اعتبار و کیفیت انطباق چگونه مطرح شده است. بررسی توصیفی- تحلیلی نظریه روح معنا از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی نشان می دهد این دو عالم بزرگ عالم اسلام در اصل پذیرش این نظریه و ارکان آن، با هم اشتراک نظر دارند؛ لکن از حیث نحوه بیان و تقریر نظریه، ادله اعتبار و به جهت مبانی تفسیری اختصاصی خویش، نسبتاً متفاوت از یکدیگر عمل کرده و منجر به گوناگونی کیفیت انطباق در تحلیل آیات قرآنی نیز شده اند.

Comparative-Adaptive Analysis of the Theory of the Spirit of Meaning from the perspective of Allameh Fayḍ Kāshānī and Allameh Tabataba'i

The different approaches of scholars in the similar words of the Qur'an have led to the presentation of four main theories: Ẓāhiryya, Homonymy, truth and metaphor, and the theory of spirit of meaning. The theory of spirit of meaning considers the coining of words to be based on the spirit of meanings and is devoid of the characteristics of examples in their meaning. Therefore, meanings can be true in reasonable cases. Also, the similar words used in the Qur'an are used truly in immaterial and sensible examples. This point of view, which was first proposed by Al-Ghazali, has been continuously discussed after him in the works of the greats of Islamic culture until our days. Especially great scholars such as Mullā Ṣadrā, Fayḍ Kāshānī, and Allameh Tabataba'i have spoken about it. This paper intends to answer the question of how the theory of spirit of meaning is presented from the perspective of Fayḍ Kāshānī and Allameh Tabataba'i in terms of the way of expression, evidence of validity, and quality of adaptation. Analytical descriptive analysis of the theory of the spirit of meaning from the point of view of Fayḍ Kāshānī and Allameh Tabataba'i shows that firstly, they share the same opinion in the principle of accepting this theory and its elements, but in terms of the way of presenting and expressing the theory, the evidence of validity and quality of conformity in the analysis of the verses of the Quranic virtues, have acted relatively differently from each other due to specific interpretive bases.

تبلیغات