مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
وجود ذهنی
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
111 - 129
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر در پی ارائه تبیین روشنی از تفکیک علم و وجود ذهنی، از منظر جوادی آملی، به منظور حل برخی مشکلات شناخت شناسی مبتنی بر حکمت متعالیه است. یافته های مقاله را می توان چنین برشمرد: 1. ضمن اینکه علم همواره حضوری است، حصولی بودن علم مربوط به وجود ذهنی است. وجود ذهنی وجودی ظلّی دارد و در پرتو علم موجود می شود، چراکه حصول حقیقت علم افاضه است از سوی خداوند. علم و وجود ذهنی هر دو قیام صدوری به نفس دارند؛ 2. ماهیت معلوم بالذاتِ درجه اول، خودِ علم است؛ اما ماهیت معلوم بالذاتِ درجه دوم، ماهیت شیء معلوم و موجود به وجود ذهنی است؛ 3. هنگامی که نفس به آن مرتبه می رسد که نور علم در آن می تابد، نور قوی، همان وجود علم است و در پرتو آن نور، نفس یک علم ظلّی همراه با صورت ذهنی، متناسب با ماهیت شیء خارجی در ذهن صادر می کند؛ 4. حصول علم حصولی مبتنی بر علم حضوری است؛ نفس در این هنگام با دو دشواری مواجه است: نخست، توان نفسانی انسان (که به تناسب آن)، نور علم به چه درجه ای از قوّت به او افاضه شده است؛ دوم، ضرورت تبدیل علم حضوری خویش از موجود خارجی به علم حصولی؛ 5. پس، احتمال خطا در علم حصولی، برخلاف علم حضوری، وجود دارد؛ از این رو، فاعل شناسا ادعای قطع و جزم بی اساس ندارد.
مسئله مطابقت در معرفت شناسی وجودی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه مطابقت در صدق، یکی از کهنترین و مهمترین نظریات در باب شناخت حقیقت است. فیلسوفان مسلمان تفسیر واحدی از نظریه مذکور بدست داده و تطابق ذهن و عین را صرفاً تطابقی ماهوی تلقی کرده اند. ملاصدرا نیز همگام با پیشینیان، در مبحث وجود ذهنی و دیگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت ماهوی ذهن و عین سخن میگوید. جستار حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا از مطابقت وجودی ذهن و عین در فلسفه او سخن گفت؟ نگارنده در این پژوهش سعی کرده است با تبیین برخی امکانات درونی فلسفه ملاصدرا، از جمله نگرش وجودی او به علم، تفکیک میان علم و صورت ذهنی، وحدت تشکیکی وجود، کینونتهای پیشین انسان و در پی آن دریافت حضوری از پدیده ها، به تبیین مطابقت وجودی ذهن و عین بپردازد. نتیجه این بررسیها نشان میدهد که تطابق ماهوی در پی تطابق وجودی مطرح میشود. بدیگر سخن، اگر تطابق ماهوی را بپذیریم باید مقدم بر آن تطابق وجودی را بعنوان مقوم تطابق ماهوی پذیرفته باشیم.
حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی و کاربرد آن نزد میرداماد در مسئله وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در فلسفه اسلامی، بحث از وجود ذهنی و اشکال های مطرح به آن است. از میان اشکال هایی که به وجود ذهنی مطرح شده است، دو اشکال بنیادهای این مسئله را با تردید مواجه کرده است. اشکال اجتماع جوهر و عرض و اجتماع مقوله های عرضی تحت یکدیگر. مسئله اصلی این مقاله نشان دادن کاربرد تمایز میان حمل اولی و حمل شایع در اثبات و حل اشکال های وجود ذهنی نزد میرداماد است. روش بحث، روش کتابخانه ای و تاریخی خواهد بود. پاسخ اجمالی که این به مسئله اصلی این است که میرداماد را می توان یکی از طلایه داران بحث از حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی دانست و وی توانسته همان جوابی را با تفکیک بین دو حمل به مسئله وجود ذهنی بدهد که بعدها به نام شاگردش ملاصدرا ثبت شده است. در ضمن میرداماد در بسط و گسترش نظریه حمل و تمایز حمل اولی و شایع تأثیر به سزایی داشته است.
بازخوانی پاسخهای صدرالمتألهین به اشکال «لزوم قرارگرفتن یک ماهیت تحت دو مقوله» در بحث وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه کیف بودن علم و یکسانی ماهیت ذهنی و عینی، پذیرش نظریه وجود ذهنی دربردارنده اشکال «لزوم مشمولیت علم تحت دو مقوله» خواهد بود. صدرالمتألهین در آثار خود از طریق تمایز میان حمل شایع و اولی، صدق دو مقوله بر علم از دو حیث ذاتی و عرضی، نفی قیام حلولی و قبول صدق دو مقوله بر صورت علمیه بسبب اعتباریت ماهیت و امکان تحقق ظلی آن به وجودات متعدد، برای حل این اشکال تلاش نموده است. گرچه بررسی پاسخهای وی حاکی از عدم تمامیت آنها در حل اشکال است، اما مبانی او زمینه ساز حل اشکال از طریق قبول «حمل حاکی بر محکی» است که بر اساس آن، فارغ از اینکه ماهیت صورت علمیه چیست و صورت علمیه در چه مقوله یی قرار دارد، «حکایت» از ماهیت شیء خارجی، بعنوان وصف وجودیِ صورت علمیه معرفی میشود که به ماهیت صورت علمیه ارتباطی ندارد و بلکه از دایره مقولات بیرون است. با ارائه این راه حل، هم میتوان تطابق صورت علمیه و ماهیت شیء خارجی را حفظ کرد و هم میتوان در عین قبول تحقق صورت علمیه در ذهن، از اشکال لزوم تداخل دو مقوله در آن رهایی جست.
بررسی اشکالات پدیدارشناختی نظریه وجود ذهنی با نگاهی به نظریه داده های حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
218 - 238
حوزه های تخصصی:
در فلسفه ادراک حسی معاصر، آزمونهای متعددی از جمله آزمونهای پدیدارشناختی که بر جنبه های آگاهانه تجربه های حسی تمرکز می کند، برای بررسی نظریه های مختلف در این زمینه مطرح شده است. نظریه داده های حسی یکی از نظریاتی است که پدیدارشناسی تجربیات حسی را به درستی نشان نمی دهد و اشکالات متعددی بر آن وارد است. از جمله این اشکالات می توان به ناکارآمدی این نظریه در تبیین برخی از مسائل مانند جنبه شی محوریِ پدیدارشناختی ادراک حسی، بحث پدیدارشناختی مربوط به کیفیات اولیه و بحث عمق اشاره کرد. طرفداران این نظریه با اتخاذ موضع وجودشناختی و معرفت شناختی، پاسخهای مختلفی را به این اشکالات داده اند. با توجه به قرابت بین نظریه وجود ذهنی در سنت فلسفه اسلامی و نظریه داده های حسی می توان این اشکالات را به نظریه وجود ذهنی نیز عرضه کرد. با بهره گیری از برخی مبانی حکمت متعالیه مانند بحث اتحاد ماهوی میان اشیاء خارجی و صور ذهنی آنها، قیام صدوری صور حسی و خیالی به نفس، تفکیک میان حمل اولی و حمل شایع و ویژگیهای علم حضوری می توان از نظریه وجود ذهنی در مقابل اشکالات پدیدارشناختی دفاع کرد.
وجود ذهنی، حافظه و استدلال های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند نزد فیلسوفان ما تقریباً ناشناخته است و پاسخ کاملی دریافت نکرده است. مثلاً یکی از مهم ترین و دشوارترین اشکال های اندیشمندان غربی در این زمینه اشکال چگونگی تصور امور پیچیده است؛ چراکه ظاهراً هیچ انسانی قادر نیست صورتی از امور پیچیده در ذهن خود تشکیل دهد. مشکلی که امور پیچیده در حالت کلی خود برای وجود ذهنی پدید می آورد اقسام گوناگونی دارد. گاهی باید یک امر پیچیده را به کمک حافظه به یادآوریم و در ذهن تصور نماییم. گاهی نیز باید استدلالی پیچیده و بسیار طولانی را نخست در ذهن خود تصور بکنیم تا سپس بدان یقین منطقی داشته باشیم. و گاهی نیز یک استدلال پیچیده آن قدر طولانی است که هیچ انسان عادی نمی تواند در کل عمر خود جزئیات استدلال را تصور نماید و از این رو صرفاً به یاری رایانه اثبات می شود. ما در این جستار همین سه قسم را – که به حافظه گره خورده اند - بررسی می کنیم و می کوشیم بیش تر بر پایه ی دیدگاه های اندیشمندان مسلمان آن ها را واکاوی نماییم. پس از نقد دیدگاه های بالفعل و بالقوه ی اندیشمندان مسلمان در پایان در مورد هر یک از این سه قسم دیدگاه برگزیده را پیش خواهیم نهاد. به مناسبت به اشکال هایی مقدّر نیز پاسخ خواهیم داد.
علم و واقع نمایی آن از نظر ملاصدرا و تاثیر آن بر آموزش قرابت نظریه شبح و وجود ذهنی بر مبنای حکمت متعالیه
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲
123 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی علم و واقع نمایی آن از نظر ملاصدرا و تاثیر آن بر آموزش قرابت نظریه شبح و وجود ذهنی بر مبنای حکمت متعالیه است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که نظریه ملاصدرا می تواند جامع نظریه وجود ذهنی، اضافه و شبح در معرفت شناسی بوده و اشکالات وارد بر نظریات شبح و اضافه را بر مبنای اصالت وجود پاسخ گو باشد. نظریه ای که با نظر علمای فلسفه مغرب زمین نیز در این امر سازگار است. اصالت وجود و التزام به لوازم آن در امر معرفت شناسی، ما را به تفکیک بود و نمود و اینکه ما همواره به نمودها دست می یابیم و از شناخت بودها محروم هستیم، می رساند. شناختی که تنها شبیه به عالم خارج یا بهره مند از آن است. علم تنها حکایت گر معلوم خارجی است و آنچه که در حصول علم نقش اساسی دارد، ذهن و قوای ذهنی شناسنده است و تنها رعایت قواعد حصول علم می تواند ضامن واقع نمایی آن باشد. التزام به اصالت وجود و لوازم معرفت شناسانه آن، در روش تدریس معلم، نحوه ارتباط او با دانش آموز، میزان توجه به سوالات و اشکالات دانش آموز و قطعیت و سندیت محتوای آموزشی و... اثرگذار است.
راه حلّی به دشواره ی تسلسل در ابژه در رد وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
1-28
حوزه های تخصصی:
برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند نزد فیلسوفان مسلمان هنوز ناشناخته است. مثلاً یک نقد هوسرل اشکال تسلسل در ابژه و مطابَق خارجی است: ابژه ← ← «ایده ی ابژه» ← ← «ابژه ی «ایده ی ابژه»» ← ← «ایده ی «ابژه ی «ایده ی ابژه»»» ← ← «ابژه ی «ایده ی «ابژه ی «ایده ی ابژه»»»» ← ⁞ ما می کوشیم به روش عقلی و برپایه ی برخی از مبادی فلسفه ی اسلامی راه حلّی برای این اشکال - که وجود ذهنی را رد می کند - بیابیم. اندیشمندان مسلمان گرچه درست با همین تسلسل روبه رو نبوده اند، با مواردی مانند آن بسیار درگیربوده اند و گفته اند: چنین تسلسل هایی در ذهن اعتبارکننده ی ما پدید می آید و بنابراین با انقطاع اعتبار ذهنی منقطع می شود و از بین می رود. بدین سان، در این جا نیز بر پایه ی آن مبانی خلاصه ی پاسخ این است که: به جز ابژه و مطابَق نخست، بقیه هنگامی پدید می آید که با اعتبار ذهن ما آن امور زنجیروار در ذهن ما پدید آید. پس هرگاه ما اعتبار خود را متوقف سازیم، آن ها نیز متوقف می شوند و تسلسلی پدید نمی آید. در پایان به مناسبت به تسلسل مطابَق در رد نفس الامر بودن عقل فعّال نزد برخی از اندیشمندان مسلمان نیز اشاره ای می کنیم. نشان می دهیم این تسلسل مطابَق نیز نقدی ناکارآمد است.
تعمیم تعریف رسمی و حل اشکال فرمول های پیچیده در ردّ وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 17
حوزه های تخصصی:
می دانیم که فیلسوفان مسلمان علم حصولی را نوعی وجود ذهنی می دانند و به اشکال های متعدد وجود ذهنی نیز پاسخ می دهند؛ ولی برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند، مانند اشکال هوسرل درباره فرمول های پیچیده ریاضی، نزد فیلسوفان ما هنوز ناشناخته است و پاسخی دریافت نکرده است. طبق این اشکال، در ممکن هایی چون «چندمیلیارد ضلعی» هیچ انسانی قادر نیست صورتی از چنین شکل پیچیده ریاضی در ذهن خود تشکیل دهد؛ بنابراین، هنگامی که از ممکنی چون چندمیلیارد ضلعی سخن می گوییم و احکامی ایجابی برای آن اثبات می کنیم، چنین قضایایی نمی تواند در ذهن موجود باشد! ما خواهیم کوشید بیشتر بر پایه مبادی فلسفه اسلامی، به ویژه فلسفه سینوی، راه حلی برای این اشکال فرمول های پیچیده ریاضی پیدا کنیم: گاه به بازسازی و تعمیم راه حل تعریف رسمی ابن سینا خواهیم پرداخت و گاه نیز خود نکاتی نقضی و جدید بدان خواهیم افزود. پاسخ نقضی این است که چنین اشکالی تقریباً به همان اندازه دیدگاه های رقیب را نیز دچار مشکل می کند؛ دیدگاه هایی چون شهود مُثل افلاطونی و شهود عدد در معدود در همین جهان مادّی. تعمیم راه حل تعریف رسمی نیز به طور خلاصه این است که «اینجا» ما به جای اینکه بتوانیم خود ماهیت پیچیده را تصور کنیم، تعریف رسمی نسبتاً ساده ای از آن در ذهن خود تصور کرده ، به خاصّه آن می رسیم. به مناسبت، به اشکال های راه حل تعریف رسمی نیز پاسخ خواهیم داد.
وحدت ماهویِ صورت ادراکی و مُدرَک خارجی در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در چند اثر مهم خود، ماهیت ادراک را عبارت از دریافت صورت مُدرَک (أخذ صورهِ المُدرَک) دانسته است. تعبیر «صوره المُدرَک»، مشتمل بر ابهامی اساسی است که درقالب دو دیدگاه اصلی رقیب در فلسفه اسلامی صورت بندی شده: یکی دیدگاه وحدت ماهوی صورت ادراکی و مُدرَک؛ دیگری دیدگاه شَبَح. داوری درباره این دو دیدگاه با تمرکز بر آثار خود شیخ الرئیس چندان آسان نیست؛ زیرا افزون بر یکدست نبودن و ناسازگاری سخنان او در آثار مختلفش، لوازم نه چندان قابل پذیرش هریک از دو دیدگاه، مشکلاتی را در این حوزه ایجاد می کنند. با توجه به امکان پذیرنبودن بررسی شواهد له و علیه هردو نظریه در یک مقاله، در این پژوهش، بر شواهد نظریه وحدت ماهوی صورت ادراکی با مُدرَک خارجی متمرکز شده و برپایه دو دسته شواهد متنی و فرامتنی فراهم آمده نشان داده ایم در مجموعه آثار ابن سینا نشانه هایی مهم دالّ بر این مسئله وجود دارد که مراد وی از «صورت» در تعبیر «صوره المُدرَک»، شبح به معنای مصطلح آن نیست؛ بلکه براساس آنچه در عبارتی از إشارات نیز آمده، منظور او «حقیقه الشیء» است؛ یعنی «ما به الشیء هو هو» یا «ماهیتِ بالمعنی الأعم شیء».
تحلیل و نقد اشکال های وارد شده بر نظریه شبح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۸
1 - 14
حوزه های تخصصی:
مسئله حکایت گری معلومات ذهنی از جهان خارجی و کیفیت آن، از موضوعات اساسی در فلسفه اسلامی به شمار می رود. یکی از نظریه هایی که در باب این حکایت گری بیان شده، نظریه شبح نام دارد، که بر اساس آن تنها شبح و تصویری از شیء خارجی به ذهن می آید. این نظریه در میان حکمای طراز اول اسلامی طرفداری نداشته و توسط ملاصدرا و شارحان او مورد نقد قرار گرفته است. مدعای نگارندگان در این نوشتار این است که صرف نظر از مسئله معقولیت و عدم معقولیت نظریه شبح، که خود بحثی مستقل را می طلبد، استدلال های مخالفین در رد این نظریه، آن گونه که خودِ مخالفین پنداشته اند، چندان هم موجه به نظر نمی رسد.
واکاوی مراحل سه گانه نظریه مطابقت از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
67 - 90
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اصلی درمعرفت شناسی، نحوه «کاشفیت» علم (معرفت) و تحلیل و صورت بندی «صدق» است. درمیاناغلبنظریه های صدق نیز، «نظریه مطابقت»به معنای مطابق بودن گزاره با واقع،به عنوان معیار صدق قضایا،در نزد فلاسفه غرب و مسلمان طرفداران فراوانی یافته است.با این حال، این نظریه فارغ از ایرادلحاظ نشده و بر مبنای ثنویت ذهن و عین، اشکالاتی بر آن وارد شده است، از جمله: اجتماع جوهر و عرض، اندراج شیء تحت دو مقوله متباین و...، که با عنوان «مشکله وجود ذهنی» در میان حکمای مسلمان شهرت یافته است. اما از زمان ملاصدرا و براساس اصول هستی شناختی وی همچون:اصالت وجود و تشکیک وجود، دوگانگی ذهن و عین از دایره بحث خارج می شود و مطابقت به عنوان مطابق بودن یک مرتبه از وجود با مرتبه دیگر آن مطرح می گردد و بر اساس مبانی نهایی صدرائی از جمله: تجرد علم، اتحاد علم و عالم و معلوم، و حضوری بودن همه علوم، شکاف بین مطابِق و مطابَق در نظریه مطابقت، یکسره از میانمی رود. بدین ترتیب،مسئله مطابقت در فلسفه صدرا صورت جدیدی می یابد که مقاله حاضر به به بیان سیر تطور آن اختصاص یافته است.روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی- عقلی است.
جست و جوی هویت عروسک از منظر فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور گسترده عروسک در همه اعصار از پیدایش بشر گرفته تا دنیای پست مدرن امروزی می تواند گواه وجود عروسک به منزله هویتی مستقل باشد. اما این ادعا برمبنای پرداختن به عروسک با رویکرد درزمانی است و به نظر می رسد مطالعات کافی در زمینه بررسی ابعاد هویتی آن با رویکرد هم زمانی وجود ندارد. همچنین، گاهی مرز میان اشیای صحنه، عروسک، و بازیگر در اجرا به حدی کم رنگ می شود که به سختی می توان عروسک را از آنان تفکیک کرد و به نظر می رسد استقلال هویتی او در سایه ای از تردید قرار دارد. هدف از مطالعه حاضر اثبات وجود عروسک به منزله هویتی مستقل است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی، و تطبیقی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای. در این شیوه با درنظرگرفتن معانی هویت و با نگاهی به مسیری که فلاسفه (به ویژه ملاصدرا) در جهت احراز هویت موجودات استفاده می کنند و تطبیق این روش ها با عروسک وجوه خارجی، ذهنی، و رفتاری هویت عروسک تعیین می شود. سپس، به تحلیل و بررسی تشابهات و تمایزات این وجوه با اشیای صحنه و بازیگران پرداخته می شود. نتایج تحقیق بیانگر اثبات عروسک به منزله هویتی مستقل است. در این مطالعه الگویی متمرکز برای تشخیص هویت همه انواع عروسک ارائه شده است.
دو تفسیر مختلف از علم اجمالی در فلسفه سینوی و توانایی آن در حل اشکال فرمول های پیچیده در رد وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
429 - 463
برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند نزد فیلسوفان ما هنوز ناشناخته است. برای نمونه، هوسرل با پیش کشیدن دشواره ی فرمول های پیچیده ی ریاضی مدعی است هیچ صورت ذهنی برای امور پیچیده، مثلاً برای «چند میلیون ضلعی»، وجود ندارد. گرچه تصور ذهنی امور پیچیده به معنای عام خود برای اندیشمندان مسلمان مطرح نبوده ، بعضی از آن ها گاه بحثی مشابه را پیش کشیده و گفته اند به چنین اموری علم اجمالی داریم. بر پایه ی مبادی شناخته شده ی فلسفه ی اسلامی، به ویژه فلسفه ی سینوی، نیز نخستین پاسخی که به ذهن خطور می کند همین علم اجمالی است. ولی علم اجمالی و/یا بازسازی آن آیا می تواند پاسخ درخوری برای امور پیچیده باشد؟ علم اجمالی، به ویژه در فلسفه ی سینوی، خود می تواند دو تفسیر مختلف داشته باشد: (1) علم بسیط بالفعل - که ناخودآگاه است؛ (2) علم بالقوه. نشان خواهیم داد معنای (1) در نهایت پذیرفتنی نیست. از این رو مطلق علم ناخودآگاه را – پس از ریشه یابی در فلسفه ی اسلامی و برخی از فیلسوفان غربی هم چون لایب نیتس - با چند دلیل به چالش می کشیم. ولی معنای (2) فی نفسه پذیرفتنی است. پس با ریشه یابی (2) در آثار ابن سینا و شرح و تفسیر آن، نشان خواهیم داد ما گاهی چنین علم بالقوه ای داریم و اموری چون ملکه ی اجتهاد علمی را نیز با همین علم بالقوه می توان تحلیل کرد. بالاخره بررسی خواهیم کرد همین علم اجمالی بالقوه ی پذیرفتنی به طور خاص در مورد اشکال فرمول های پیچیده تا چه اندازه می تواند کارایی داشته باشد.
بررسی تطبیقی اشکال تسلسل در صورت های ذهنی و بازنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
29 - 56
حوزه های تخصصی:
برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند، ازجمله تسلسل در بازنمایی، نزد فیلسوفان مسلمان هنوز ناشناخته است: اگر دیدگاه وجود ذهنی پذیرفته شود، آنگاه صورت ذهنی دارای «بازنمایی» خواهد بود. ولی خودِ این «بازنمایی» نیز باید دارای «بازنماییِ» دیگری باشد و این «بازنماییِ» دوم نیز باید دارای «بازنماییِ» سوم دیگری باشد و به همین سان به تسلسل می انجامد. افزون بر این تسلسل، هوسرل تسلسل در صورت های ذهنی را نیز پیش کشیده است که همان اشکال تسلسل در وجود ذهنی و علم حصولی است. اینجا فیلسوفان مسلمان این پاسخ درست را پیش نهاده اند که ما به صورت های ذهنیِ خود بی واسطه و به علم حضوری علم داریم نه با علم حصولی و ازراهِ صورت های ذهنی دیگر. پس، تسلسلی در پی نخواهد داشت. برخی گمان کرده اند تسلسل در بازنمایی را نیز با همین راه حل می توان پاسخ داد و حال آنکه چنین نیست. ما می کوشیم برپایه برخی از مبادی فلسفه اسلامی، به ویژه فلسفه سینوی، راه حلی برای این اشکال بیابیم. بااین همه، خواهیم دید که نوعی اشکال تسلسل در صورت های ذهنی و بازنمایی به اندکی از اندیشمندان مسلمان وارد است.
وجود ذهنی و تطابق آن با وجود عینی از منظر ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
157 - 172
حوزه های تخصصی:
ذهن شناسی فلسفی یکی از مباحث بسیار مهم در معرفت شناسی فلسفی است که می توان گفت نسبت به مسائل دیگر این علم تقدم دارد؛ چراکه تا مسئله ذهن و وجود ذهنی و مطابقت ذهن و عین دقیق بیان نشود، در باب ارزش ادراک و علم و معلومات نتیجه ای سودمند به دست نمی آید و تا زمانی که درباره ارزش معلومات یقین حاصل نشود، بحث از مسائل دیگر فلسفه و حتی دیگر علوم، سودمند و یقین آور نخواهد بود. بنابراین بحث درباره ذهن شناسی و به تبع آن وجود ذهنی و بررسی نقش معرفتی آن اهمیت ویژه ای دارد. نظر ابن سینا، فیلسوف بزرگ اسلامی، در باب ذهن شناسی می تواند ما را از منشأ بسیاری از اختلافات در مسئله ارزش علم و معلومات آگاه گرداند. پژوهش حاضر با بررسی توصیفی تحلیلی نظریه ابن سینا و بازخوانی ادله او در اثبات وجود ذهنی و تطبیق آن با وجود عینی قصد دارد به توجیه اختلافات بیرونی حول علم و معلومات از دیدگاه او بپردازد.
تحلیل انتقادی نظریه وجود ذهنی از دیدگاه میرقوام الدین رازی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
113 - 130
حوزه های تخصصی:
نظریه وجود ذهنی به صورت جدی از زمان فخررازی در فلسفه و کلام اسلامی مطرح بوده است. در این میان برخی از فیلسوفان به اثبات این نظریه و برخی دیگر به انکار آن پرداخته اند. از جمله فیلسوفانی که به انکار نظریه وجود ذهنی پرداخته میر قوام الدین رازی تهرانی را می توان نام برد. این فیلسوف در انکار وجود ذهنی از استادش ملارجبعلی تبریزی متأثر است و همانگونه که تبریزی نظریه وجود ذهنی را با نفس، علم و ادراک پیوند می دهد، میرقوام الدین نیز همانند استاد به این محورها توجه دارد. مسئله اصلی در این نوشتار ادله انکار وجود ذهنی نزد میر قوام الدین رازی تهرانی و چگونگی پیوند آن با مسئله ادراک و علم است. البته این بررسی از جنبه های انتقادی و تحلیلی خالی نخواهد بود. روش بحث در این مقاله روش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که میر قوام الدین رازی با انکار وجود ذهنی نمی تواند پاسخی درخور برای گزاره های حقیقیه داشته باشد و نظریه میر قوام الدین رازی درباره وجود ذهنی را باید در پرتو سخنان ارسطو تفسیر کرد، هرچند که وی در ارائه نظریه ای منقح در باره التفات نفس به غیر به مثابه راهی برای ادراک اشیا ناموفق است.
نقدی بر مقاله «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
145 - 160
حوزه های تخصصی:
در مقاله ای با عنوان «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»، مهدی عظیمی کلامی از ملاصدرا در پاسخ به پارادوکس امتناع تناقض ذکر می کند و بیان می کند که ملاصدرا با فرض اینکه «اجتماع نقیضان» موضوع و «ممتنع» محمول است، اجتماع نقیضان موجود را به حمل اولی و اجتماع نقیضانِ ممتنع را به حمل شایع اخذ کرده و به این نحو پارادوکس را پاسخ می دهد. عظیمی پارادوکس را زاییده ی فهم نادرست ساختار آن می داند و ساختار ~(A&~A) □ را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» پیشنهاد می کند که در آن دیگر نیازی به موضوع نیست تا پارادوکس پیش آید. اما اولاً او بدون هیچ دلیلی ساختار موضوع-محمولی را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» نفی می کند؛ ثانیاً ساختار پیشنهادی را نیز فیلسوفان مسلمان در کنار ساختار قبلی برای اصل امتناع تناقض متذکر می شوند ولی در ظاهر پارادوکسی بر آن وارد نیست تا راه حلّ طلب کند؛ ثالثاً با نگاهی دقیقتر پارادوکس بر ساختار پیشنهادی نیز وارد است؛ و رابعاً ~(A&~A) □ ترجمه کاملی از اصل امتناع تناقض نیست.
بررسی وجودِ ذهنی در هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه و استنتاج دلالتهای آن برای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین وجودِ ذهنی از منظر هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه و استنتاج دلالتهای آن در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش: این پژوهش با روش استنتاجی(قیاس عملی) انجام شده است. یافته ها: در گام اول، بحث وجودِ ذهنی در هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه توصیف و تحلیل شده و چکیده مباحث آن در قالب چهار گزاره «وجود ذهنی، مرتبه ای از هستی است»، «در علم حصولی، ماهیت شیء در نفس با وجود ذهنی موجود است»، «میان وجود خارجی و وجود ذهنی اشیا، اتحاد ماهوی برقرار است» و «اکتساب و توسعه موجودات ذهنی(علوم حصولی)، انبساط و اشتداد ذهن است»، تدوین شده است که در شمار مبانی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی محسوب می شوند. در گام دوم، مدلولهای تربیتی گزاره های مبنایی مذکور، با استفاده از روش استنتاجی(قیاس عملی) استنباط شده است. نتیجه گیری: در این بخش، اصلِ «یقین گرایی در شناخت هستی و پرهیز از معارف مظنون و مشکوک» و اصلِ «اولویت علوم یقینی بر علوم ظنی در تنظیم محتوای برنامه درسی»، ناظر به تحقق هدفِ «شناخت یقینی عالَم هستی» و اصلِ «توسیعِ و تشدید اکتساب علوم حصولی»، ناظر به تحقق هدفِ «انبساط و اشتداد ذهن»(در مجموع، سه اصل و دو هدف تربیتی) ارائه شده است.