مطالب مرتبط با کلیدواژه

هستی شناسی معرفت


۱.

چیستی فلسفه معرفت و قلمرو آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت فلسفه معرفت چیستی شناسی معرفت هستی شناسی معرفت معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۴۳۰
نوشتار پیش رو پژوهشی است ناظر به چیستی فلسفه معرفت و قلمرو آن و در صدد است ساختار این حوزه دانشی را به گونه ای نوآورانه طراحی و پیشنهاد کند. در این مسیر، به تبیین ماهیت، مؤلفه ها، اجزا و جوانب مختلف فلسفه معرفت به صورت یک جا پرداخته می شود؛ زیرا به دلیل لزوم جامع نگری، عملاً امکان خُردشدن در اجزای این حوزه دانشی وجود ندارد. فلسفه معرفت، اجمالاً عبارت است از: تأمل عقلی بیرون نگرانه درباره «معرفت». این حوزه دانشی، شامل سه مبحث اصلی است: چیستی شناسی معرفت، هستی شناسی معرفت و معرفت شناسی؛ البته مبحث اخیر، امروز خود به دانشی مستقل تبدیل شده است و توجه ویژه ای را می طلبد. این حوزه دانشی، از سنخ فلسفه های مضاف به امور یا مقوله ها و قسمی معرفت درجه دوم است. ادبیات علمی و پیشینه پژوهشی و آموزشی فلسفه معرفت در ایران و جهان، اهمیت و ضرورت نظری و کاربردی و اهداف اصلی و فرعی آن، تعریف آن، هویت معرفتی آن، جایگاه آن در میان رشته های متعارف، مسائل اصلی و فرعی، کلی و خاص، و کلاسیک و جدید آن، ساختار منطقی - معرفتی آن، حوزه های تمحض «پیش نیاز»، «هم نیاز» و «پس نیاز» آن، مباحث اصلی نوشتار حاضر را تشکیل می دهند. همچنین در این نوشتار نشان داده خواهد شد که فلسفه معرفت و معرفت شناسی با رویکرد اسلامی امکان پذیر است و می تواند در مسیر تحقق قرار گیرد
۲.

دگردیسی در هستی شناسی معرفت در سنت فلسفی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود معرفت هستی شناسی معرفت مسانخت وجود و معرفت وجود انگاری معرفت فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
وجود و معرفت به عنوان دو مؤلفه اصلی در فلسفه، دارای نظام معنایی و روابط خاصی هستند. در هریک از نظام های فلسفی، نظر به معنا و مصداق خاصی که از وجود یا معرفت مدنظر است، نوساناتی در رابطه دو جانبه این دو ایجاد شده است. این پژوهش درصدد بررسی تاریخی و طبقه بندی سطوح مختلف رابطه وجود و معرفت، نیز، فراز و فرودهای آن در حکمت متعالیه است. ماهیت تحقیق بنیادی بوده و به صورت توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش فراترکیب نگاشته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از ابتدای حکمت مشاء تا حکمت اشراق و سرانجام در حکمت متعالیه، نسبت وجود و معرفت یک سیر را از تباین مطلق تا تساوی مطلق طی نموده است، بلکه با تتبع متوجه یک سیر ترقیق مى شویم و این، نه در مکتب مشا و اشراق، که قایل به تباین محض اند، بلکه از همان حکمت متعالیه شروع شده است که از بررسی سطوح نظریات ملاصدرا در ماهوی بودن یا وجودی بودن علم روشن می شود.
۳.

بررسی وجودِ ذهنی در هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه و استنتاج دلالتهای آن برای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی هستی شناسی معرفت حکمت متعالیه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: این پژوهش با هدف تبیین وجودِ ذهنی از منظر هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه و استنتاج دلالتهای آن در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش: این پژوهش با روش استنتاجی(قیاس عملی) انجام شده است. یافته ها: در گام اول، بحث وجودِ ذهنی در هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه توصیف و تحلیل شده و چکیده مباحث آن در قالب چهار گزاره «وجود ذهنی، مرتبه ای از هستی است»، «در علم حصولی، ماهیت شیء در نفس با وجود ذهنی موجود است»، «میان وجود خارجی و وجود ذهنی اشیا، اتحاد ماهوی برقرار است» و «اکتساب و توسعه موجودات ذهنی(علوم حصولی)، انبساط و اشتداد ذهن است»، تدوین شده است که در شمار مبانی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی محسوب می شوند. در گام دوم، مدلولهای تربیتی گزاره های مبنایی مذکور، با استفاده از روش استنتاجی(قیاس عملی) استنباط شده است. نتیجه گیری: در این بخش، اصلِ «یقین گرایی در شناخت هستی و پرهیز از معارف مظنون و مشکوک» و اصلِ «اولویت علوم یقینی بر علوم ظنی در تنظیم محتوای برنامه درسی»، ناظر به تحقق هدفِ «شناخت یقینی عالَم هستی» و اصلِ «توسیعِ و تشدید اکتساب علوم حصولی»، ناظر به تحقق هدفِ «انبساط و اشتداد ذهن»(در مجموع، سه اصل و دو هدف تربیتی) ارائه شده است.