مطالب مرتبط با کلیدواژه

میرقوام الدین رازی


۱.

نقد و بررسی تصحیح رساله «الأصل الأصیلِ» ملارجبعلی تبریزی و معرفی یک نسخه کهن و یک ترجمه کمترشناخته شده از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
ملارجبعلی تبریزی از جمله فیلسوفانی است که کمتر به آرای او پرداخته شده است. وی در اندیشه های خود از قرآن و روایات و فلسفه نوافلاطونی و فلسفه سینوی و عرفان محیی الدینی تأثیر پذیرفته است. تبریزی عصاره همه این اندیشه ها را در رساله الأصل الأصیلِ خود جمع کرده است. متن کامل این رساله را عزیز جوانپور هروی و حسن اکبری بیرق تصحیح و منتشر کرده اند، ولی تصحیح ایشان کاستی های بسیاری دارد. در پژوهش پیش رو نخست کیفیت این تصحیح را بررسی و اشکالات و ناراستی های آن را بیان و سپس یک نسخه کهن و یک ترجمه کمترشناخته شده از این رساله را معرفی می کنیم: نسخه ای به تحریر میرقوام الدین رازی، و ترجمه ای فارسی از آن موسوم به تحفه الکمال اثر ملاحسن، که هر دو از شاگردان تبریزی هستند.
۲.

تحلیل انتقادی نظریه وجود ذهنی از دیدگاه میرقوام الدین رازی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی لوازم ماهیت میرقوام الدین رازی ارسطو التفات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
نظریه وجود ذهنی به صورت جدی از زمان فخررازی در فلسفه و کلام اسلامی مطرح بوده است. در این میان برخی از فیلسوفان به اثبات این نظریه و برخی دیگر به انکار آن پرداخته اند. از جمله فیلسوفانی که به انکار نظریه وجود ذهنی پرداخته میر قوام الدین رازی تهرانی را می توان نام برد. این فیلسوف در انکار وجود ذهنی از استادش ملارجبعلی تبریزی متأثر است و همانگونه که تبریزی نظریه وجود ذهنی را با نفس، علم و ادراک پیوند می دهد، میرقوام الدین نیز همانند استاد به این محورها توجه دارد. مسئله اصلی در این نوشتار ادله انکار وجود ذهنی نزد میر قوام الدین رازی تهرانی و چگونگی پیوند آن با مسئله ادراک و علم است. البته این بررسی از جنبه های انتقادی و تحلیلی خالی نخواهد بود. روش بحث در این مقاله روش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که میر قوام الدین رازی با انکار وجود ذهنی نمی تواند پاسخی درخور برای گزاره های حقیقیه داشته باشد و نظریه میر قوام الدین رازی درباره وجود ذهنی را باید در پرتو سخنان ارسطو تفسیر کرد، هرچند که وی در ارائه نظریه ای منقح در باره التفات نفس به غیر به مثابه راهی برای ادراک اشیا ناموفق است.