مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ذکر
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل کلامی و عرفانی مسلمانان، تحلیل اسمای الهی و ازجمله اسم اعظم خداوند است. اسمای الهی، تجلیات حق در عالم غیب و شهادت محسوب می شوند. به اعتقاد مسلمانان، ذکر این اسما به خصوص اسم اعظم، رهگشا و ره گستر مسائل بسیاری است؛ اما اینکه اسم اعظم لفظی است یا معنوی و باید آن را به زبان خاصی ادا کرد یا اینکه به دین خاصی اختصاص دارد یا نه، مورد تأمل و تدبر است. در آیین ﺳیکﻬ نیز به این مهم توجه شده و با ذکر مکرر و هر روز آن، اهمیت نام الهی متذکر شده است. آنان معتقدند برای ر هایی از رنج تناسخ، ذکر نام خدا نجات دهنده و راه گشا خواهد شد. به عبارتی منشأ هر چیز را تنها در نام های پرآفرین و بردل هانشین خدا جستجو میکنند . ازهمین رو نام های خداوند را بیشمار و دست نیافتنی تلقی نموده، بسیاری از اسمای الهی موجود در سایر ادیان را نیز نام خدا خوانده اند.
حسّ حضور، مطلوب ترین برآیند ارتباطات انسان با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از روزگاران گذشته تا امروزه که موضوع پرداختن به معرّفی شهر آرمانی (یا شهر خوب یا شهر قابل زیست و مانند اینها) و ویژگی های آن شدت پیدا کرده است، بسیاری از حکما و مصلحان و داعیه داران شناخت راه های سعادتمندی بشر، اقدام به معرفی بهترین هایی برای انسان در زمینه های مختلف کرده اند؛ یکی از مهم ترین این زمینه ها بهترین و مطلوب ترین فضای زندگی انسان، اعم از شهر یا معماری بوده است. بسیاری از حکما و عرفا و متخصّصان از تعابیری چون شهر آرمانی، خانه مطلوب، یوتوپیا، شهر خدا، معماری انسانی و امثال اینها سخن گفته اند. با عنایت به دگرگونی های کالبدی و فن آوری و فکری و امکانات در دسترس و شیوه زیست، به نظر می رسد که به جای سخن گفتن از بهترین کالبد معماری، اصلح آن باشد که به بهترین و عالی ترین اصل یا صفت برای معماری، یا معماری ای که برای زندگی انسانی انسان مناسب و مطلوب باشد، سخن گفت. بدیهی است که در کنار معرفی این عالی ترین صفت، تبیین بدترین ویژگی نیز ضرورت خواهد داشت. به دنبال پاسخ این سؤال که بهترین صفت برای معماری مطلوب چیست، این سؤال نیز مطرح می شود که بهترین حالت برای انسان چه حالتی است؟ مطالعات و کاوش در فرهنگ اصیل ایرانی متّکی بر جهان بینی توحیدی نشان می دهد که بهترین حالت برای انسان، آگاهی یا «حسّ حضور» (و شعبات آن شامل حسّ خودآگاهی، حسّ زمان، حسّ ایمان، حسّ امان، حسّ مکان و...) است؛ در مقابل بدترین حالت برای انسان، حالت غفلت و ناآگاهی و جهل است که در آن، هر چیز بر او مشتبه می شود. نگارنده مقاله حاضر با اتّکا به روش های اکتشافی و تحلیلی و قیاسی، سعی کرده تا در مقایسه بهترین صفت برای بهترین هایی که حضرت احدیّت برای سعادت و کمال انسان خلق کرده است، به بهترین صفت برای معماری مطلوب ایرانی (که اسلامی و حتماً انسانی) است، دست یابد. ناگفته نماند که اصلی ترین معادل واژه برای «حسّ حضور» و «آگاهی»، بیداری و متذکّر بودن است؛ به این ترتیب، اصلی ترین صفت برای بهترین فضای زندگی، تذکّردهی، بیدارکنندگی و غفلت زدایی خواهد بود.
جایگاه دعا و ذکر در جهانشناسی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان شناسی سینوی کل هستی بر اساس نظام متقن و منسجم علی و معلولی شکل گرفته و در آن هر موجودی جایگاه مشخص و معینی دارد. عالم طبیعت به عنوان پایین ترین مرتبه هستی تحت تدبیر نفوس سماوی و نفوس سماوی نیز خود تحت احاطه و تدبیر عقول مجرد و در نهایت منتسب به واجب الوجود هستند. در چنین نظامی دعا و ذکر وسیله ای برای اتصال و ارتباط نفوس انسانی با عوالم بالا (نفوس سماوی و عقول مجرد) به منظور جلب منافع و دفع مضرات است. نفوس انسانی از طریق تعالی نفسانی و تکامل قوای عقل نظری و عملی قدرت اتصال و اتحاد با عقول مجرد را یافته و بدین ترتیب قدرت تأثیر در نفوس سماوی موجب پیدایش پدیده های خوشایند و از بین رفتن حوادث نامطلوب در جهان مادی می شوند.
چگونگی هماهنگی و انطباق دعا و ذکر با اصول و قواعد عقلی حاکم بر نظام علی و معلولی جهان مسئله ای است که در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه گرایش به ذِکر در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«ذکر»، به معنی در دل و زبان به یاد خدا بودن است. ذکر توحیدی که موجب آرامش و اطمینان قلب می شود، فرایند روانشناختی مهمی است که تاکنون از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین هدف، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه گرایش به ذکر بود. پس از ساخت و بررسی اعتبار صوری، پرسشنامه در مورد 47 نفر پسر و 82 نفر دختر از دانشجویان دانشگاه اصفهان اجرا شد. ضریب آلفای کرانباخ، به عنوان ملاک همسانی درونی پرسشنامه، 87/0 به دست آمد.
طبق نتایج به دست آمده، از نظر دانشجویان رایج ترین زمان برای ذکر، بعد از نماز و هنگام گرفتاری ها و مشکلات می باشد و رایج ترین مکان، هر مکانی و در درجه دوم مسجد ذکر شده است.
رایج ترین ذکرها در دانشجویان، به ترتیب عبارت بودند از: صلوات، تسبیحات حضرت زهرا(س)، اسامی خداوند، آیه های معروف قرآن و سایر ذکرهای رایج. همچنین میزان گرایش به ذکر توحیدی، به طور معناداری در دختران، بیشتر از پسران بود (01/0>P).
معنا شناسی واژه ذکر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند که پژوهش های قرآنی در دوره ی معاصر از گسترش چشمگیری برخوردار است. بالاخص پژوهش هایی که مولفه های واژه شناسی با رویکرد تفسیر موضوعی قرار می دهند، اما بازشناسی معنایی واژه های پرکاربرد قرآن کریم مانند ذکر اهمیت برجسته ای دارند.
این پژوهش در پی ان است با روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایش مراحل سه گانه ی توصیف،تحلیل و تبیین واژه ی ذکر را در قرآن کریم مورد واکاوی قرار دهد. در این مقاله ضمن بازشناسی معنای لغوی و اصطلاحی ذکر دیدگاه مفسرین با رویکرد تاریخی درباره ی معانی اصطلاحی و تنصیصی ذکر،ارتباط مفهومی آن با واژه های هم نشین و جانشین مانند:قرآن ،صلوة ، تقوا و ... معانی استخراج شده ی از ارتباط سیستمی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس با استفاده از قاعده ی سیاق و دقت در مقتضای آیات قرآن کریم چگونگی کاربرد ذکر در سرتاسر آیات قرآن کریم تبیین گردیده است. یکی از نتایج مهم بررسی توصیفی، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ ذکر با سایر واژه های هم حوزه در قرآن است.
روش تربیتی تذکر در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تذکر، روشی برگرفته از قرآن است که عبارت است از گفتار و یا رفتاری که از مربی سر می زند تا متربی را نسبت به آنچه از یاد برده و یا از آن غفلت کرده و یا از آن بی خبر است و اطلاع از آن برای او لازم است، آگاه سازد و احساسات او را در قبال آنها برانگیزد. نتیجة این روش، هوشیار شدن و متذکر شدن متربی و ایجاد نوعی بیداری برای طی مسیر هدایت در اوست. ارجاع به گذشته خود فرد و دیگران، توصیه و سفارش، موعظه، تمثیل، مواجهه با وجدان، انذار و تخویف، سختگیری و فشار غیرمستقیم، و برخورد قهری و شدید، همه از شیوه های به کارگیری این روش است. تذکردهنده، مخاطب، محتوی، و شیوة تذکر، ارکان این روش را تشکیل می دهند که هرکدام دارای ویژگی ها و شرایطی هستند. تأثیر مفید و کارآمدی روش تذکر در گرو رعایت این شرایط است.
رابطة خدا آگاهی با خودآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین خداآگاهی و خودآگاهی، و تبیین نقش خداآگاهی در خودآگاهی است. روش این پژوهش از نوع همبستگی و پس رویدادی می باشد. تعداد 225 نفر، به شیوة تصادفی خوشه ای نمونه گیری شدند. داده های گردآوری شده توسط آزمون خداآگاهی و مقیاس خودشناسی انسجامی که از اعتبار و روایی لازم برخوردارند، با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون و شاخص های آماری دیگر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته های پژوهش نشان داد که بین خداآگاهی و خودآگاهی رابطة معنادار مثبت وجود داشته، خداآگاهی نقش پیش بینی کننده در خودآگاهی دارد. نتایج این پژوهش حکایت از بعد مهمی از دین داری، در تبیین چگونگی اثربخشی آن در کارکردهای روان شناختی دارد. با افزایش میزان خداآگاهی، میزان خودآگاهی نیز افزایش خواهد یافت. همچنین با ارتقای سطح دانش و آگاهی دین شناختی و پایبندی مذهبی، میزان خداآگاهی و خودآگاهی افراد افزایش می یابد. بنابراین، خداآگاهی به منزلة عامل بنیادین وحدت، در رأس سازمان روانی انسان، فرایند خودآگاهی را در کنش وری بهتر «خود»، یک پارچگی و توحید یافتگی شخصیت و دیگر کارکردهای روان شناختی، تحت تأثیر قرار می دهد.
بازاندیشی مفهوم سکونت در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم عام سکونت یا بودن انسان در زمین و محیط متناسب با آن، پاسخ های معمارانه گوناگونی در اندیشه سنّت و مدرن داشته است. با وجود این تاکنون، شناخت چیستی سکونت و معنای خاص آن آرامش، همچنان از چالش های نظری در حوزه ارتباط انسان و محیط بوده است. در این مقاله، از منظر حکمت اسلامی، سرشت سکونت نفس انسان در ارتباط با عالم حس و تعلق آن به عالم خیال، بازاندیشی می شود. این بازاندیشی یا طرح مقدماتی گفتمانی درباب سکونت، در پی دو هدف است: اول، پرده برداری از سرشت آنچه سکونت و سکنی گزینی خوانده می شود. دوم، شناخت و بازیابی وادی از یادرفته خیال در معماری و زمینه های سکونت خیالی انسان در زمین است. برای این منظور، مطالعه حاضر با رویکردی تحلیلی و تبارشناسی واژگان می کوشد نشان دهد که نفس به اعتبار سرشت بینابینی یا خیالی ـ به معنی ساحتی میان دو چیز جدا از هم که دارای ویژگی هر دو طرف است ـ در عالمی از جنس خود، یعنی عالم خیال، سکونت می کند. در واقع، این عالم به مانند نفس و خیال، عالمی درونی و اجتماعی از زوجین برای یادآوری ادواری سکونت نخستین آدمی در عالم ملکوت نفس است؛ اما این محیط به رغم برخی وجوه اشتراک، با اندیشه ساخت تمثیلی بهشت در زمین مناسبت ندارد. به عبارتی، هدف اصلی از ساختن این محیط، بازنمایی عالم نفس برای مراقبت و نگهداری از چهارگانه زوجیّت، ذکر، خیال و سکونت انسان است؛ بنابراین از این منظر، سکونت نفس انسان با تعادل و وحدتِ مفاهیم و پدیدارهای دوگانه متضاد و در عین حال همسان در زیست جهان انسان، طبیعت و معماری به دست خواهد آمد.
جایگاه و عظمت ذکر خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذکر و یاد خدای متعال، شامل ذکر لفظی و ذکر قلبی است و هر دو موجب شناخت و معرفت بیشتر خدای متعال می شود. شناخت افراد از خدای متعال، دارای مراتب گوناگون است. هرچه معرفت انسان نسبت به خدا، اسماء و صفات الهی بیشتر و عمیق تر باشد، یاد او نیز عمیق تر و گسترده تر خواهد بود.
اگر درصددیم که حقیقتا یاد خدا را در دل زنده کنیم و به معنای واقعی آن توجه نموده، باید معرفت خویش را نسبت به خدای متعال افزون کنیم، باید زمینه آلودگی ذهن و زبان خود را از بین ببریم و از بسیاری از رذایل اخلاقی، به ویژه زبانی به دور باشیم تا بتوانیم به خدای متعال تقرب جوییم.
نقد و تحلیل مبحث حذف و ذکر در کتاب های فارسی علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشکالات و اختلافاتی که در متون درسی علم معانی وجود دارد باعث شده است جایگاه این شاخه علمی در میان علوم ادبی تضعیف و کارآیی های بالقوه آن در درک زیبایی و تحلیل مسائل ادبی پنهان شود. این اشکالات غالباً از فقدان روش علمی و نبود تعریف درست و دقیق از مبانی این دانش سرچشمه می گیرد.
این پژوهش در جهت بازبینی، نقد و تبیین مبحث «حذف و ذکر» انجام شده است که یکی از بخش های مهم فنّ معانی است. حذف و ذکر از مهم ترین ابزارهای بلاغی شعرا و نویسندگان فارسی است که در طول تاریخ ادبی به صورت متنوّع و مکرّر از آن بهره برده اند؛ ازهمین رو توضیح و تفسیر جنبه بلاغی آن از نخستین کتاب های معانی تا دوره معاصر درکانون توجه اهل بلاغت بوده است.
نویسندگان مقاله حاضر مبحث «حذف و ذکر» را در کتاب های بلاغت فارسی بررسی کرده و ضعف ها و قوّت های این کتاب ها را در ارائه منسجم و هدفمند این بخش مهم از علم معانی نشان داده اند و درنهایت برای حذف برخی اغراض ثانویه نادرست، ادغام دسته ای از اغراض در یکدیگر، تغییر نام بعضی از آنها، تعیین «حدودِ مسند» و بازنگری مبحث «ذکرمسندالیه» پیشنهادهایی مطرح کرده اند.
تاریخ انگاره ذِکر در فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله رایج ترین رفتارهای عبادی در میان مسلمانان ذکر گفتن است؛ به یاد خدا بودن و ابراز این مرور ذهنی در قالب الفاظی آیینی و از پیش تعیین شده. همان قدر که ذکر گفتن از دیرباز در میان مسلمانان رفتاری رایج بوده، بحث در باره فضیلتِ شیوه های مختلف ذکر، اشکال بدعت آلود آن، و احیانا مرزبندی میان ذکر و رفتارهای عبادی دیگر نیز رواج داشته است. بدین سان، حجم گسترده ای از تألیفات دعایی عالمان مسلمان به بحث در باره شیوه های مختلف ذکر اختصاص یافته، و خاصه روایات فراوانی هم از بزرگان دین در این باره نقل شده است؛ روایاتی که بحث در باره اصالت آنها، تمییز میان اصیل و مجعولشان، و مشخص کردن زمینه تاریخی گسترش و رواج هر یک با مشکلات فراوانی روبه روست. یک راه حل قابل تصور برای تاریخ گزاری این قبیل روایات، مطالعه تاریخ تحول مفهوم ذکر در فرهنگ اسلامی است؛ کاری که در این مطالعه بناست بدان پردازیم. کوشش خواهیم کرد با مرور شواهد تاریخی و دسته بندی آنها تصویری واضح تر از تحولات این مفهوم در گذر زمان بازنماییم.
تحلیل انسان شناختی طریقت قادریه طالبانی در منطقه اورامانات لهون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقادات صوفیان و دراویش در طول تاریخ اسلام، یکی از بحث برانگیزترین مسائل بوده است و سبب کشاکش ها و معرکه های بسیاری در طول تاریخ در میان موافقان و مخالفان بوده است. در سوی مخالفان، همیشه برخی از فقها و فلاسفه ایستاده بودند و هر کدام از منظر خود به این گروه ایراد وارد آورده اند. ایرادات فقها از منظر فقهی و ایرادات فلاسفه از منظر معرفت شناختی بوده است.
در این مقاله با بررسی طریقت قادریه طالبانی که یکی از فرقه های مشهور در صوفیان است، با رویکردی انسان شناختی به واکاوی مؤلفه های اعتقادی آنان و ارتباط این نظام اعتقادی با نظام کنشی پرداخته شده است. مسئله اصلی این مقاله این است که طریقت قادریه چیست و چه نظام اعتقادی ارزشی داشته و این نظام چگونه خود را در شکل مناسکی در حوزه فردی و اجتماعی به منصه ظهور رسانیده و بازتولید می کند. میدان مطالعه شده در این تحقیق، روستاهای وراء و نجار در اورامانات لهون، در نزدیکی پاوه هستند. روش تحقیق در اینجا مشاهده مشارکتی، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است.
بازشناسی معنی خانه در قرآن رهیافتی در جهت تبیین مبانی نظری خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به معنی خانه، واژگان قرآنی در مورد خانه و مفاهیم مرتبط با مسکن و سکونت در قرآن می پردازد، ابتدا با توجه به آیه 80 سوره نحل که خداوند می فرماید : «والله جعل لکم من بیوتکم سکنا و ... خدا خانه هایتان را جای آرامشتان قرارداد و ...» شرط اول سکونت «سکینه» را تبیین می کند و سپس رابطه «سکینه» و «آرامش» را در قرآن تشریح کرده و با استناد به آیه 28 سوره رعد «الا بذکر الله تطمئن القلوب»، که «ذکرالله» شاه کلید رسیدن به آرامش است به این مهم دست می یابد که خانه تنها زمانی می تواند بستری برای رسیدن به آرامش باشد که محلی برای به یادآوردن خداوند بوده و ذکرالله در آن تجلی یابد. در ادامه به تجلیات «ذکر» در عرصه آفرینش، همچون شب و روز، زمین و همسران می پردازد که مصداق آرامش در نعمت های الهی هستند و از آنجایی که مطابق نصّ صریح قرآنی، هستی بر مدار قدر و اندازه وجود یافته و قدر و انداره همان هندسه است این گونه امتداد می یابد که هندسه و قدر، شاه کلید معماری ذاکرانه آفرینش است. در نتیجه برای ساختن خانه ای که موجب ذکر یاد خدا می شود و در نتیجه آرامش بخش باشد. باید ابتدا کلید و رمز آفرینش در طبیعت کشف و استخراج شده و ثانیاً در روند طراحی و ساخت خانه باید ارتباط بلاواسطه ای بین طبیعت،کالبد و فضای خانه برقرار کرد تا معماری خانه همچون پنجره ای رو به سوی آیات الله باشد. بنابراین از منظر قرآنی هندسة خانه ای که معماری آن مذکِّر خداوند و آیاتش است می تواند آرامش و سکونت انسانی را مهیا کند. از آنجایی که ذکر [یادآوری] مقدمه ای برای فکر و تفکر انسان است در نهایت مذکِّر بودن، خانه بستری برای مفکِّر بودن انسان را فراهم آورده و سرانجام چنین بیان می شود که خانة مذکِّر؛ خانة مسکِّن و مفکِّر است. مقاله حاضر در حوزه تحقیقات کیفی قراردارد که با روش هرمنوتیک و تأویلی سعی در استخراج مفاهیم و معانی مرتبط با خانه از منظر قرآنی دارد. در نحوه رجوع به آیات قرآنی از تفسیر قرآن یا از روش تفسیر آیه به آیه بهره گرفته شده و کلمات و معانی استخراج شده در روش تأویلی و هرمنوتیک، از واژگان قرآنی استفاده شده است.
زبان و تفکّر؛ رویکردی قرآنی، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهم ترین وجوه مسأله در رابطه زبان و تفکّر است. «تعیین کنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیین کنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه مطرح در این باره اند. در این میان، معرفت قرآنی حاصل از تحقیق موضوعی و معناشناختی آیات مرتبط، علاوه بر غنابخشی به دستاوردهای بشری، به ویژه در تبیین کیفیّت تأثیر زبان بر ذهن، می تواند پشتوانه نظری تدوین برنامه های اجتماعی تربیتی گفتمان محور و مهم تر از همه در راستای اصلاح رویکرد به آموزش و ترویج قرآن کریم، در پاسخ به چرایی ماهیت زبانی آن، نقش آفرین باشد. آیاتی از قرآن کریم شناخت یا عدم شناخت به حقایقی را در تحقّق و چگونگی کنش هایی در «زبان بیانگر» تعیین کننده نشان می دهد؛ اما «زبان دریافتی»، با لحاظ همبستگی لفظ و معنا، «کارکردی توجیهی» بر ذهن انسان به دو نحو «ذکری» و «لهوی» دارد. ثمربخشی شناخت هایی نو، بسترسازی برای آیات غیرکلامی، محوریّت برای ارزیابی و تغییر تصوّرات و تصدیقات و سببیّت برای تثبیت شناخت ها و باورهای انسان پیامد کارکرد توجیهی زبان در بیان قرآن کریم است.
رویکردی بین الادیانی به معنای «من بعد الذکر» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاوش در برخی مفاهیم قرآنی، که در آموزه های دیگر ادیان ابراهیمی نیز وجود دارند، مجال مناسبی برای مطالعات تطبیقی بین الادیانی و بررسی موارد اشتراک و افتراق آن ها را فراهم می آورد. مفهوم «ذکر» در سیاق آیة 105 سورة انبیاء در شمار نمونه هایی است که با مضامین مشابهی در آیات عهد عتیق رایج به کار برده شده است. پژوهش حاضر تلاش کرده با به کارگیری داده های زبان شناسی تاریخی از خلال دیدگاه مفسران قرآن کریم و نیز شارحان عهدین در خصوص معنای آیه و مفهوم ذکر در آن به تبیینی بین الادیانی از مفهوم قرآنی نایل آید.
بررسی نشانه معناشناختی واژگان «ذکر» و «خیر» در قرآن و معادل های آن ها در هفت ترجمة فرانسوی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه معناشناسی به بررسی نشانه به منظور دستیابی به معنا می پردازد. بر مبنای این دیدگاه نشانه و معنا دو عامل وابسته به یکدیگرند و یکی بدون حضور دیگری هیچ است. از جمله مسائلی که در زبان شناسی و معناشناسی مطرح است چندمعناییست که مترجمان را با مشکل روبه رو می سازد و می تواند معیار برتری ترجمه در نظرگرفته شود. چندمعنایی در قرآن نیز حائز اهمیت است؛ زیرا به دلیل فراوانی وجوهِ برخی واژگانِ قرآن، مشکل می توان معنای درست را بیان کرد و حضور این پدیده ابعاد گفتمانی متنوع را ایجاد می کند و مسیر گفتمان را تغییر داده و به سوی هدفی خاص به پیش می برد. در ترجمة این واژگان، بافت و واحدهای هم نشین بسیار مهم می باشند. مترجم بافت را با مراجعه به کتب تفسیری معتبر دریافت کرده و به مدد کلمات هم نشین به تحلیل معنایی می پردازد. در این پژوهش، پس از بیان گفتمان غالب قرآن، دو واژه چندمعنایی «ذکر» (آیة ۹ سورة جمعه) و «خیر» (آیة ۳۰ سورة نحل) با توجه به بافت و واحدهای هم نشین و به منظور دریافت معنای صحیح بررسی شده و سپس چگونگی معادل گزینی این واژگان توسط هفت مترجم فرانسوی، یعنی ماسون، ساواری، شورکی، برک، گروس ژان، بلاشر و کازیمیرسکی تحلیل شده است. همچنین ترجمة پیشنهادی ارائه شده و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شده که مترجم چگونه می تواند در عین وفاداری نسبی به متن مبدأ، فحوای کلام را به مخاطب انتقال دهد.
تبیین نیاز انسان به وحی بر پایه تحلیل عناوین و اوصاف قرآن در قرآن: بررسی ذکر، حکمت و موعظه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
237 - 260
حوزه های تخصصی:
هر کدام از ابعاد فطری، عقلانی، عاطفی و اخلاقی انسان، نیازهایی متناسب با ویژگی های خوددارند. انسان برای تأمین بخشی از آنها نیازمند وحی است. تحلیل عناوین و اوصاف قرآن، برای شناسایی این نیازها و پی بردن به نحوه تأمین آنها راه گشا است. در این مقاله، عناوین و اوصاف ذکر، حکمت و موعظه انتخاب شده اند تا ناظر به تأمین نیازهای مخاطب وحی، یعنی انسان، تحلیل شوند. انسان در بعد فطری، به «ذکر» نیاز دارد تا بر عوارضی از قبیل غفلت و نسیان غلبه کند. در بعد عقلانی به «حکمت» نیاز دارد تا معارفی را که به دلیل محدودیت های ذاتی، قادر به نیل به آنها نیست، حاصل کند. همچنین، در بعد عاطفی و اخلاقی، به موعظه نیاز دارد تا در مواجهه با کشش ها و هیجاناتی که بر تعقل وی اثرگذار، و در تصمیم گیری هایش دخیل اند، به تعادل برسد.
«ذکر» و «تذکر» در سیر نزول قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نام های قرآن «ذکر» و یکی از مهم ترین ویژگی های این کتاب، تذکربخشی است. این نوشتار با بررسی ارتباط میان آیات مبیّن این ویژگی بر اساس ترتیب تاریخی نزول، نخستین بار ابعاد جدیدی از هماهنگی مضمونی و انسجام درونی قرآن را نشان داده است. آیات قرآن در این حوزه در چهار مرحله با مطلع «ذکر للعالمین» قابل بررسی است. مرحله نخست ناظر به خود قرآن و تبیین تذکربخشی فراگیر آن و مرحله دوم ناظر به مخاطبان و بیان لوازم تذکرپذیری از قرآن است. در مرحله سوم روی سخن با اهل ایمان است و دو واکنش کلی «اتباع» و «اعراض» در مواجهه با ذکر، در مقابل هم قرار می گیرد. مرحله پایانی نیز به تفصیلِ آموزه های مراحل قبل با رویکردی متفاوت پرداخته است. در بررسی گزاره های مرتبط با جنبه تذکربخشی قرآن بر اساس ترتیب نزول، انذارپذیری، تفکرمحوری، ولایت پذیری و قرآن باوری ابعاد به هم پیوسته ی تذکرپذیری از قرآن را تشکیل می دهند. در نگرش کلان به ساختار و مضامین این دسته از آیات، «هماهنگی در سیر نزول» و تناسبی اعجاب آور میان قالب و محتوا نیز رخ می نماید. قرآن برای سخن گفتن درباره تذکربخش بودن خود، قالب تذکردهی را انتخاب کرده و آن محتوا را در این قالب ریخته است.
تحلیل و بررسی قرآنی - روایی رویکرد «ذکریان» به نماز و ذکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
9 - 26
حوزه های تخصصی:
نماز، مورد سفارش خاص اسلام و معیار پذیرش اعمال است. فرقه باطنی گرای «ذکریه» که از حدود پنج قرن قبل در بلوچستان شکل گرفته مدعی است در اساس آنچه مورد سفارش می باشد، «ذکر» است و ترجمه «صلوه» به نماز، که آغازش تکبیر و فرجامش سلام و متنش حاوی انجام پاره ای اعمال و اذکار مخصوص می باشد، اشتباهی رخداده از سوی عجم هاست. بنابراین از منظر «ذکریه» نماز با شاکله معهود و روش عملی آن، منسوخ و اهتمام به آن کفر است. این رویکرد با تصریح آیات «فَإذا قَضَیتُمُ الصَّلَاه فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیامًا وَ قُعُودًا وَ عَلَ جُنُوبکُمْ» و «أَقِمِ الصَّلَاه لِذکْرِی» که بین ذکر و نماز تفاوت قائل شده و همچنین با روایات متواتری مانند «من ترک الصلوه متعمداً فقد کفر» واگرایی دارد. تحلیل سوابق و مشاهده رفتار ذکریان، نشان می دهد باورها و رفتارهای این فرقه دور از قرآن و روایات و آیینی عامیانه است که به نظر می رسد از روش های باطنی هندی نشأت گرفته است.
مقایسه مسأله «نجات» در دو مکتب بودایی مادیَمیکه و شین شو جودو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
157 - 174
یکی از مهم ترین آموزه های دین بودا، مسأله رنج در زندگی انسان است. بودیزم اساساً به دنبال نجات انسان از رنج است. تعالیم اولیه بودا راه رهایی از رنج را آگاهی صرف از وجود رنج می دانست؛ اما با گسترش بودیزم در میان فرهنگ های مختلف و بسط اجتماعی آن، مکاتب مختلفی از بودیزم شکل گرفت که مسأله رنج و راه رهایی از آن را به گونه دیگری نسبت به تعالیم اولیه بودا تبیین می کردند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که راه نجات انسان از چرخه رنج چیست؟ پاسخ این پرسش در دو مکتب مهم بودایی مادیمیکه و شین شو جودو بررسی شده است. در این پژوهش مفهوم نجات و نحوه دست یابی به آن و همچنین عوامل مؤثر در کسب آن در این دو مکتب بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که به روش توصیفی و مقایسه ای انجام شده است نشان می دهد که در مکتب مادیمیکه، نیروانه بدون وصول به معرفت برتر محقق نمی شود. این نوع از معرفت را ناگارجونا «شونیاته» می نامد که انسان با نفی معرفت نسبی آن را کسب می کند؛ اما در مکتب شین شو راه نجات انسان تکرار خالصانه ذکر نام «آمیدا»ست و نه هیچ عمل دیگری. در مکتب شین، انسان باید تنها با تکرار ذکر آمیدا خود را شایسته لطف او کند.