مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
شرکت های دانش بنیان
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
111 - 134
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای رقابتی و پویای امروزین آمادگی سازمان ها برای اقدامات کارآفرینانه به پیش نیاز مهمی برای بقا و اثربخشی آنها تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیر رهبری اخلاقی بر گرایش کارآفرینانه سازمان انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری شامل شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری شیخ بهایی اصفهان است که با روش نمونه گیری طبقه ای از 174 نفر از مدیران و کارکنان آن ها نظرخواهی شده است. از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس برای آزمون آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته ها: رهبری اخلاقی به طور مستقیم بر گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبت داشته است. همچنین نقش میانجی سرمایه اجتماعی نیز در این رابطه تأیید شده است. نتیجه گیری: مدیرانبا تکیه بر رهبری اخلاقی و انجام رفتارهای متناسب با هنجار می توانند از راه توسعه تعاملات میان فردی و ترویج این قبیل رفتارها در میان پیروان باعث افزایش سطح سرمایه اجتماعی در سازمان و به دنبال آن گرایش کارآفرینانه شوند.
بررسی تاثیر اقتصاد مقاومتی بر توسعه شرکت های دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیشرفت علوم بشری، کاربرد دانش در زندگی انسان در تمام عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی افزایش یافته و اقتصاد مبتنی بر علم و دانش و ضرورت توسعه شرکت های دانش بنیان در عرصه های اقتصادی اهمیت زیادی یافته است. در این عرصه شرکت های دانش بنیان می توانند موجب تحول در عرصه علم و دانش و کشف یافته ها و نتایج جدید اقتصادی شوند، این یافته ها می تواند در اجرای اصول اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار گیرد. ضرورت بررسی مولفه های اقتصاد مقاومتی و تاثیر آن بر توسعه شرکت های دانش بنیان می تواند در این زمینه به رشد هر دو مولفه و پیشرفت کشور کمک شایانی داشته باشد که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
واکاوی تجارب زیسته کارکنان از چالش های رهبری شورانگیز در روابط میان فردی شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
129 - 155
حوزه های تخصصی:
رهبری شورانگیز به واسطه قابلیت های منحصربه فرد خود در ایجاد شورواشتیاق افراد در کار و نقش آن در روابط میان فردی به عنوان یک مفهوم نوظهور می تواند در افزایش توان مواجهه با چالش های شرکت های دانش بنیان مؤثر باشد. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی تجارب زیسته کارکنان از چالش های رهبری شورانگیز در روابط میان فردی شرکت های دانش بنیان است. روش شناسی پژوهش، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی است. محیط پژوهش، شرکت های دانش بنیان و جامعه پژوهش، افرادی است که در شرکت های دانش بنیان مشغول فعالیت بودند که اطلاعات پژوهش با مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با آن ها جمع آوری شد؛ از این میان، تا حد اشباع داده ها با 16 نفر از کارکنان، مصاحبه انجام گرفت؛ نمونه گیری به روش هدف مند وابسته به معیار انجام شد. پژوهش گر در پی پاسخ به این س ؤال بود که رهبری شورانگیز در روابط میان گروهی شرکت های دانش بنیان ایران با چه چالش هایی مواجه است و برای رهبری این کارکنان دانشی چه الزاماتی باید در نظر گرفت؟ اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مصاحبه شوندگان، توصیف عمیق و ممیزان بیرونی تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش کولایزی انجام گرفت. نتایج نشان داد می توان چالش های رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان را در عناصری چون اجماع بر اهداف یکسان، واقعیت پرهیزی، منزلت افزوده اجتماعی، تحریک خودکارآمدی جمعی و تعارضات ارتباطی دید.
ارائه مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
531 - 553
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه بین سازمان ها محیطی به شدت رقابتی به وجود آمده است. پویایی تکنولوژی و پیچیدگی های محیطی باعث شده است که سازمان ها، برای بقا در این محیط رقابتی، به فکر تمایز باشند و ویژگی های منحصربه فردی را برای خود ایجاد کنند تا بتوانند از رقبا پیشی بگیرند و به دنبال راه هایی باشند تا سود بیشتری کسب کنند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه استفاده می شود، امضای برند است. امضای برند ابزار مدیریتی مؤثری برای سازمان دهی ویژگی های مطلوب سازمان هایی است که می خواهند این ویژگی های مطلوب را به ذی نفعان خاص خود در بازار جهانی انتقال دهند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش، صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از شناسایی 18 خبره، داده ها تجزیه وتحلیل شد و نمونه گیری مجدد تا رسیدن مقوله ها به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس، نمونه گیری و جمع آوری داده ها تا مرحله ای ادامه یافت که داده های جدید مرتبط با مقوله به دست نیامد و مقوله نیز دامنه مناسبی پیدا کرد. ابزار جمع آوری داده ها برای شناسایی دسته ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار بود. برای بررسی روایی، از مدل Cresol به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار استفاده شد. یافته ها: برای ارائه مدل پژوهش، از رویکرد نظریه داده ها با روش اشتراوس و کوربین استفاده شد که با نرم افزار اطلس تی و با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسعه یافت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش به ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و همچنین، ارائه راهبردهای امضای برند و شناسایی پیامدهای آن منجر شد. در این پژوهش مدل امضای برند بر اساس سه محور هویت برند، شخصیت برند و نام و لوگو ارائه شد. در این مدل، شرایط علّی بسیار مهمی که امضای برند را توجیه می کنند، عبارت اند از: افزایش رقبا، تنوع و تعدد برندها، تغییرات تکنولوژیک، شناسایی فرصت های بازار، رقابت پذیری و به روزرسانی فضای کسب وکار. همچنین، نتایج مدل نشان می دهد که زیرساخت های حقوقی و مدیریتی، عوامل استراتژیک، سیستم اطلاعات بازاریابی و مسئولیت اجتماعی، عوامل بسیار مهمی هستند که در توجیه امضای برند نقش مداخله ای دارند. از طرفی، مدیران باید سه استراتژی آگاهی از برند، تبلیغات و استراتژی های بازاریابی را در نظر داشته باشند. در این بین، مدیران می توانند با یادآوری برند و اطلاع رسانی برند، در آگاه سازی مشتریان از برند تلاش کنند و با برپایی نمایشگاه ها و انجام تبلیغات آموزشی و مجازی گسترده و مؤثر، برای معرفی هر چه بیشتر و بهتر برند شرکت خود بکوشند.
نقش تعدیل گر نوآوری در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای سازمان (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان استان مرکزی)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون شرکت های دانش بنیان و اهمیت آن ها در پیش برد اهداف فناوری و اقتصادی، این پژوهش عوامل مؤثر بر بقای این گونه شرکت ها را بررسی کرده و در این راستا ابتدا اثر تفکر استراتژیک را به عنوان متغیّر مستقل بر بقای شرکت های دانش بنیان و سپس اثر نوآوری را به مثابه متغیّر تعدیل گر در این رابطه مشخص می کند. جامعه آماری، شامل 106 نفر از مدیران شرکت های فعال و غیر فعال دانش بنیان مستقر در استان مرکزی بودند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 84 نفر محاسبه شد که با توجه به نوع صنعت و نیز فعال بودن یا نبودن شرکت، با روش تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسش نامه استاندارد تعدیل یافته به منظور سنجش دو متغیّر تفکر استراتژیک و انواع نوآوری در اختیار مدیران شرکت ها قرار گرفت و پس از جمع آوری داده ها، تحلیل عاملی تأییدی و بررسی های مربوط به روایی و پایایی هر یک از پرسش نامه های پژوهش، در محیط نرم افزار تحلیل آماری SPSS 22 و نیز نرم افزار معادلات ساختاری Amos 23 صورت گرفت. پس از آن با استفاده از مدل رگرسیونی نیمه پارامتریک Cox در محیط نرم افزار SPSS 22 مشخص شد که تفکر استراتژیک بر بقای شرکت های دانش بنیان اثر مثبت و معناداری دارد و نیز اثر تعدیلی مثبت نوآوری محصول، نوآوری فرآیند و نوآوری بازاریابی در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای شرکت ها با استفاده از نتایج رگرسیون سلسله مراتبی Cox تأیید شد، اما اثر تعدیلی نوآوری سازمانی در این رابطه، معنادار نبود. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه پژوهش به همراه دارد.
تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر مزیت رقابتی (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان شهرستان بوشهر)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34 - 19
حوزه های تخصصی:
عصر جدید، عصر رقابت بر سر منابع کمیاب و کارکنان خلاق و مستعد می باشد. سازمان ها و شرکت هایی در این عرصه موفق هستند که حداکثر بهره را از منابع کمیاب برده و به کمک افراد تحصیل کرده، دانش جدید را به کالاها و خدمات جدید تبدیل کنند. دسترسی به بسیاری از نوآوری ها نیازمند توجه به کارآفرینی استراتژیک است. کارآفرینی استراتژیک در سازمان ها و شرکت های دانش بنیان موجب توسعه کالاها، خدمات و فرایندهای جدید، بهبود و رشد سوددهی، تداوم برتری رقابتی، افزایش کارایی مالی، خلق ثروت و مهم تر از آن ها، موجب ایجاد و حفظ مزیت رقابتی می شود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر مزیت رقابتی در شرکت های دانش بنیان شهرستان بوشهر انجام گردید. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی بوده و داده های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه بین 150 نفر از کارکنان شرکت های دانش بنیان فعال در پارک علم و فن آوری بوشهر گردآوری گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری بر مبنای روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. بر اساس نتایج فرضیه اصلی پژوهش و همچنین سه فرضیه فرعی، تأثیر فرهنگ و رهبری کارآفرینانه، به کارگیری خلاقیت و نوآوری و ذهنیت کارآفرینانه بر مزیت رقابتی تأیید گردید و فرضیه تأثیر معنادار مدیریت منابع استراتژیک بر مزیت رقابتی رد شد. در صورتی که کارآفرینی استراتژیک به درستی پیگیری شود و بهبود فرهنگ و رهبری کارآفرینانه، نوآوری و خلاقیت و بهبود ذهنیت کارآفرینانه در سازمان ها و شرکت ها توسط مدیران تشویق گردد، از طریق کسب مزیت رقابتی می توانند از رقبای خود سبقت بگیرند. بنابراین پیگیری ایده های جدید و سودمند با هدف ایجاد مزیت رقابتی پایدار در یک چشم انداز بلندمدت پیشنهاد می گردد.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
160-141
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر الگویی که برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم ارائه شده است، می پردازد. 23 مؤلفه شناسایی و در شش عامل شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، اقدام ها و پیامدها دسته بندی شد. با استفاده از این مؤلفه ها، پرسشنامه ای برای تعیین وضعیت موجود شرکت های منتخب دانش بنیان ایران طراحی و تعداد 127 پرسشنامه تکمیل شده قابل استناد از 197 شرکت دانش بنیان تولیدی نوع یک در حوزه برق و الکترونیک، لیزر و فوتونیک در سطح کشور جمع آوری شد تا وضعیت کنونی مؤلفه های مدل بررسی شود. داده ها با نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. در تحلیل انجام شده مقدار ضرایب بارهای عاملی مؤلفه ها از 4/0 بیشتر است که نشان از مناسب بودن این مدل دارد. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز بیشتر از 7/0 است که نشان از پایایی مناسب مدل است. روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا نیز نتیجه مطلوبی داشت. نتایج نشان داد که تمام مؤلفه ها در مدل ارائه شده برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم نقش داشته و وضعیت کنونی تمام عوامل به جز عامل علّی که در وضعیت متوسط قرار دارد، در وضعیت مطلوب می باشند.
بررسی تأثیر صراحت داده های دولتی بر رقابت پذیری با نقش میانجی اقتصاد دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه منطقه ای پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
163 - 197
حوزه های تخصصی:
برای اجرای موفقیت آمیز نوآوری، توانمندی ها جهت کسب دانش، ایجاد دانش جدید و انتشار دانش در میان دیگران بسیار حائز اهمیت است. قابلیت نوآوری دانش بنیان و صراحت داده در سطح دولت، نهایتاً موجب افزایش سطح اقتصاد دانش بنیان به عنوان نیروی محرک برای بهبود رقابت پذیری یک کشور خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر صراحت داده های دولتی بر رقابت پذیری در شرکت های دانش بنیان با نقش میانجی اقتصاد دانش بنیان است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل، مدیران و خبرگان صاحب نظر به تعداد 190 نفر هستند که اندازه نمونه با استفاده از نمونه گیری طبقه ای (گروهی) به صورت تصادفی و فرمول نمونه گیری از جامعه ی محدود و دقت 5 درصد، حدود 150 برآورد گردید. جهت تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار S-PLS بهره گرفته شد. یافته ها نشان از تأیید فرضیه های اصلی (تأثیر مثبت و معنادار صراحت داده دولتی بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان و تأثیر مثبت سطح اقتصاد دانش بنیان بر رقابت پذیری) و فرضیه های فرعی (تأثیر مثبت دسترس پذیری برخط داده دولتی بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان و تأثیر مثبت انتشار مجموعه داده پایدار بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان) دارد.
راهبردهای الگوی آبیاری کشور باتوجه به ظرفیت های دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
بر اساس گزارش های مرکز آمار و وزارت جهاد کشاورزی در سال زراعی 1400-1399، حدود 50 درصد محصولات زراعی از اراضی کشت آبی و حدود 49 درصد آن، کشت دیم بوده است. از کل اراضی برداشت شده در سال زراعی یادشده، حدود 93 درصد تولید محصولات زراعی متعلق به اراضی کشت آبی و حدود 7 درصد آن متعلق به اراضی کشت دیم بوده است. ارتفاع بارندگی در کل کشور در سال آبی 1402-1401 نسبت به سال آبی 1401-1400، 037/0 درصد کاهش یافته و میزان تغییر بارندگی سال آبی جاری نسبت به سال آبی 1400-1399، 24/0 درصد افزایش داشته است. بر اساس آخرین گزارش های منتشرشده وزارت جهاد کشاورزی، بیش از 200 هزار هکتار از زمین های کشاورزی، مجهز به انواع سامانه های نوین آبیاری، شبکه های فرعی آبیاری و زهکشی، زیرسدهای مخزنی و... شده است و انتظار می رود ظرفیت بازده آبیاری کشور حدود 13 درصد افزایش یابد و حدود 250 میلیون مترمکعب آب کشاورزی نیز با اجرای طرح های یادشده در پایان سال 1400 صرفه جویی شده باشد. در راستای اصلاح و آسیب شناسی بهتر الگوی آبیاری کشور مبتنی بر شرکت های دانش بنیان، این راهکارهای راهبردی پیشنهاد می شود. ارتقا و بهبود کیفیت تجهیزات آبیاری در راستای کاهش مصرف آب و هزینه های تولیدکنندگان، حمایت مالی از کشاورزان کوچک مقیاس و شرکت های دانش بنیان در راستای استفاده از روش های آبیاری مدرن و آسیب شناسی منطقه ای و ناحیه ای الگوی آبیاری محصولات کشاورزی.
بررسی عوامل مؤثر بر تأمین مالی خارجی شرکت های دانش بنیان در شرایط تحریم ایران با تأکید بر اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
425 - 472
حوزه های تخصصی:
تأمین مالی یکی از عوامل رشد اقتصادی و توسعه کشور است. سهولت تامین مالی در شرکت های پیشرو و دانش بنیان باعث جهش اقتصادی خواهد شد. از طرف دیگر هدف تحریم اقتصادی آن است که اقتصاد را از منتفع شدن از بازارهای جهانی کالا و خدمات و سرمایه محروم نماید. با توجه به تحریم های اقتصادی، ریسک سرمایه گذاری در کشور افزایش یافته است و به تبع آن تأمین مالی با مشکلاتی روبرو است که راهبردهای اقتصاد مقاومتی می تواند در مدیریت این مشکلات کارساز باشد. در این مطالعه عوامل مؤثر بر راهکارهای تأمین مالی خارجی در شرایط تحریم ایران در بستر اقتصاد مقاومتی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که اصلاحات قانونی، راﻫکﺎرﻫﺎی برون رفت از ﺗﺤﺮیﻢ مبتنی بر اقتصاد مقاومتی، مشوق های مالی اعطایی از جانب کشور میزبان، مشوق های مالی اعطایی کشورهای صادرکننده سرمایه، سرمایه گذاری در سبد سهام، کﺎﻫﺶ ریﺴک سرمایه گذاری در کﺸﻮر، فاکتورهای اقتصادی بلندمدت میان مدت و کوتاه مدت متناسب با عدالت اقتصادی، عوامل سیاسی و امنیت را در میان مدیران و کارشناسان بر تأمین مالی خارجی در شرایط تحریم تأثیرگذار است.
شناسایی و رتبه بندی آموزش های مؤثر نیروی انسانی بر پیاده سازی تجارت الکترونیک در شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی آموزش های مؤثر نیروی انسانی بر پیاده سازی تجارت الکترونیک در شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران می باشد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نوع کاربردی و میدانی و جامعه آماری پژوهش را مدیران شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران تشکیل دادند. جهت نمونه گیری از روش اشباع نظری استفاده شد و 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند.به منظور گرداوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه مقایسات زوجی محقق ساخته استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظرات خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ انجام و 0.87 به دست آمد. پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های گرندد تئوری و اورسته و نرم افزار Expert choice انجام شد.یافته ها: شواهد حاکی از آن است که از بین آموزش های مؤثر نیروی انسانی جهت پیاده سازی تجارت الکترونیک، آموزش استفاده از تکنولوژی با ضریب(1)، آموزش تفکر انتقادی و تحلیل با ضریب(0.840) و آموزش افزایش توانایی های تکنولوژی با ضریب(0.740) در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده برخورداری از آموزش و تخصص لازم در ارتباط با بکارگیری فنون تجارت الکترونیک، برای کسب و حفظ مزیت تجاری در محیطی که رقابت شدید در آن برقرار است و جذب، تربیت و حفظ نیروی کار تخصصی که در ارتباط با فنون تجارت الکترونیک به سطح حرفه ای رسیده باشد الزامی است.
شناسایی مؤلفه های مدل بلوغ نوآوری باز در صنایع دفاعی ایران مبتنی بر روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز در صنایع دفاعی ایران مبتنی بر استفاده هدفمند از جریانات دانشی، به صورت ایده، علم و یا فناوری در راستای ایجاد ارزش است که می تواند مزایای قابل توجهی را عاید فرد و سازمان کند؛ ازجمله شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی در داخل سازمان (نوآوری داخلی) یا گسترش بازار (نوآوری خارجی) در خارج سازمان. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی-بنیادی است. بدین منظور، با استفاده از روش فراترکیب، 485 مقاله در حوزه نوآوری باز گردآوری شد، براساس الگوریتم انتخاب مقاله های نهایی، مؤلفه های 80 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از روش کدگذاری، مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز این با استفاده از نرم افزار مکس کیودا طراحی گردید. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 0.86 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این تحقیق می باشد. تحلیل مدل و یافته های این تحقیق نشان داد که اکوسیستم نوآوری باز دارای مؤلفه های متعددی در قالب 13 مقوله و 23 مفهوم ازجمله همکاری ها و سرمایه گذاری های مشترک، سرمایه گذاری در ایده و پژوهش و جمع سپاری است. همچنین، نتایج نشان داد مشارکت در سرمایه گذاری، انعقاد قرارداد سرمایه گذاری مشترک با شرکت های فعال در حوزه کسب وکار و اکتساب شرکت های کوچک و دانش بنیان می تواند موجب شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی نوآوری در داخل سازمان شود.
بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه (موردمطالعه: شرکت های دانش بنیان استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه کارکنان شرکت های دانش بنیان و انجام شده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات، آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان رسمی شرکت های دانش بنیان استان فارس در سال 1400 است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 190 نفر است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد جو سازمانی جین و همکاران (2015)، پرسشنامه اشتراک دانش جین و همکاران (2015) و پرسشنامه رفتار کار نوآورانه جانسن (2004) استفاده شد. برای تحلیل داده از آزمون های تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. مقدار پایایی پرسشنامه به کمک آلفای کرونباخ محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه تأثیر مستقیم و مثبت دارد (160/4t=). همچنین جو سازمانی بر اشتراک گذاری دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد (522/9t=). از طرفی اشتراک گذاری دانش نیز به صورت مستقیم تأثیر معنادار و مثبتی بر رفتار کار نوآورانه دارد (575/2t=). جو سازمانی به واسطه اشتراک گذاری دانش بر رفتار نوآورانه تأثیر غیرمستقیم دارد (516/3z=). تأثیر مثبت غیرمستقیم جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه به واسطه اشتراک دانش افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نقش مثبت اشتراک دانش در ارتباط بین جو سازمانی و رفتار کار نوآورانه نشان دهنده جایگاه و اهمیت فرایند به اشتراک گذاری دانش در شرکت های دانش بنیان است. بر این اساس شرکت های دانش بنیان، به منظور استفاده بیشینه از رفتار کار نوآورانه کارکنان خود می بایست جو سازمانی مناسبی را جهت اشتراک گذاری دانش در بین کارکنان خود فراهم نمایند.
ارائه مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه فضای رقابتی شدیدی بین سازمان ها حاکم است و پویایی فناوری و پیچیدگی های محیطی نیز باعث شده است تا سازمان ها برای بقاء در این محیط رقابتی به فکر تمایز و ایجاد ویژگی هایی برای محصولات خود باشند تا بتوانند از رقبا پیشی گرفته و بدنبال راه هایی برای کسب سود هرچه بیشتر باشند، یکی از مواردی که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد، بحث برندسازی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت شناسایی مقوله ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار است. برای بررسی روایی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بهره گرفته شد. در این پژوهش جهت ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است، که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های برندسازی محصولات فناورانه و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش مدل برندسازی محصولات فناورانه بر اساس سه محور معماری برند، جایگاه برند و اعتماد به برند ارائه شده است.
طراحی سناریوهای استفاده از زنجیره های بلوکی دانشی در زنجیره تامین حلقه بسته شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: پارک علم و فناوری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
181 - 216
حوزه های تخصصی:
امروز با توجه به حفظ محیط زیست و ایجاد درآمد پایدار، زنجیره تأمین حلقه بسته به عنوان راهی برای استفاده مجدد از محصولات در مرکز توجه قرار گرفته است. با این حال، استفاده از مدیریت دانش در این زنجیره ها بدون فناوری های مدرن مثل زنجیره بلوکی مشکل است. به همین منظور زنجیره های بلوکی دانشی شکل گرفته اند تا بتوانند این قابلیت ها را بهبود بخشند. از سوی دیگر شرکت های دانش بنیان در کشور در صورتی که بتوانند از مزایای زنجیره های بلوکی دانشی در ساختار زنجیره تأمین حلقه بسته خود استفاده نمایند؛ قادر خواهند بود تا مزیت های فراوانی را کسب نمایند. این پژوهش به عنوان یک تلاش نوآورانه در تطبیق مدیریت دانش با فناوری مدرن زنجیره های بلوکی دانشی در زنجیره تأمین حلقه بسته شرکت های دانش بنیان صورت گرفته است. هدف این پژوهش، بهبود عملکرد و بهره وری این شرکت ها در مدیریت دانش و بهره گیری از زنجیره های بلوکی دانشی در زمینه زنجیره تأمین حلقه بسته است. بدین منظور در ابتدا با مطالعه پیشینه پژوهش، 10 عامل اثرگذر بر این پژوهش شناسایی گردید. در ادامه و به منظور تأیید اثرگذاری این عوامل بر استقرار زنجیره های بلوکی دانشی در زنجیره تأمین شرکت های دانش بنیان از آزمون میانگین تکی استفاده گردید. با تأیید 10 عامل اثرگذار و با استفاده از اطلاعات 14 شرکت دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری یزد و جمع آوری 83 پرسشنامه، وضعیت فعلی شرکت های دانش بنیان در استقرار زنجیره های بلوکی در زنجیره تأمین حلقه بسته آن ها با استفاده از تکنیک نقشه شناختی فازی شناسایی گردید. بر اساس ساختار سیستمی شکل گرفته، اقدام به طراحی سناریوی رو به عقب و رو به جلو گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عامل قابلیت همکاری دارای بیشترین اثرگذاری بر رفتار سایر عوامل پژوهش دارد. از دیگر نتایج پژوهش می توان به نقش بالای عامل اطمینان از اعتبار و امنیت بر عامل قابلیت همکاری اشاره نمود.
ارائه ی مدل ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های دانش بنیان حوزه ی نانو فناوری مبتنی بر شیوه های یادگیری فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
191 - 226
حوزه های تخصصی:
نقش دانش سازمانی در توسعه ی اقتصادی کشورها و خلق ارزش افزوده، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، مورد توجه محققان حوزه ی اقتصادی و سیاست مداران توسعه محور، بوده است. در این نگرش، صنایع دانش محور و مبتنی بر فناوری های نوین جایگاه ویژه ای داشته و رشد شرکت های دانش بنیان مبتنی بر این صنایع اهمیت بالایی دارند. یادگیری فناورانه یکی از موضوعات مورد توجه برای توسعه ی نوآوری و ارتقاء عملکرد تجاری این شرکت ها، می باشد. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی یکپارچه برای ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ی نانو فناوری بر پایه ی شیوه های یادگیری فناورانه است. این تحقیق از منظر هدف، کاربردی، از منظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از منظر ماهیت داده ها، تحقیقی کمی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. خروجی حاصل از اجرای مدل در حالت تخمین استاندارد نشان داد که جهت و شدت رابطه ی میان همه ی متغیرها، قابل قبول بوده و مدل از اعتبار مناسب برخوردار است. یافته های این تحقیق وجود ارتباط مثبت و معنادار بین توسعه ی شیوه های مختلف یادگیری فناورانه و ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های نانو فناوری را بطور مستقیم و نیز با نقش میانجی نوآوری، تایید نمود. همچنین، شیوه ی یادگیری مبتنی بر تجربه نسبت به شیوه ی یادگیری مبتنی بر علم تاثیر بیشتری بر نوآوری و عملکرد تجاری این شرکت ها داشته و پیشران های خارجی نسبت به پیشران های داخلی، تاثیر بیشتری بر شیوه های یادگیری فناورانه شرکت های نانو فناوری داشته اند.
طراحی مدل قابلیت های پویای شرکت های دانش بنیان جهت توسعه اکوسیستم نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف، بنیادی، از نظر گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی و با رویکرد استقرایی-قیاسی انجام شده است. داده ها در مرحله کیفی، با استفاده از تحلیل مضمون و در مرحله کمی، با تکنیک ترکیبی دیمتل-ANP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در بخش کیفی و کمی 12 نفر از مدیران و کارآفرینان شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه صادرات در استان سمنان بودند که طی فرایندی هدفمند-قضاوتی انتخاب شدند. مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری طی فرایند کدگذاری در تحلیل تم با نرم افزار مکس کیودی اِی دسته بندی گردید. سپس مدلی با تکنیک دیمتل فازی از مضامین ارائه گردید و در نهایت به وسیله تکنیک ANP فازی شاخص ها اولویت بندی گردیدند. نتایج پژوهش حاکی از چهار کد محوری قابلیت پویا در محصولات، سازمان پویا در اکوسیستم، قابلیت پویا در مدیریت و قابلیت پویا در فن آوری می باشد، همچنین مؤلفه های قابلیت های پویا در محصولات و فناوری مهمترین و تأثیرپذیرترین و قابلیت پویا در مدیریت و سازمان پویا در اکوسیستم تاثیر گذارترین قابلیت پویا محسوب می شوند.
اثر رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه با توجه به نقش میانجی معناداری کار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش معنا داری کار به عنوان میانجی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و رفتارهای کاری نوآورانه می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی با نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای جمع آوری داده ها از نمونه 277 نفری از کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر تهران استفاده شده است. پرسش نامه های مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه رهبری خدمتگزار (Patterson, 2003)، پرسش نامه معنا دار بودن کار (Arnoux-nicolas et al., 2017) و پرسش نامه رفتارهای کاری نوآورانه (De jong & de Hartog, 2010) می باشند. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و Amos-24.0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. همچنین رهبری خدمتگزار بر معنا داری کار اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نتایج بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم رهبری خدمتگزار به واسطه معنا داری کار بر رفتارهای کاری نوآورانه مثبت و معنی دار می باشد، در نتیجه شرکت های دانش بنیان می توانند رهبری خدمتگزار را به عنوان یک روش متحول کننده برای باز کردن پتانسیل نوآوری کارکنان با القای حس هدفمندی در کارشان بپذیرند.
اعتبارسنجی الگوی مفهومی رهبری شورانگیز ویژه شرکت های دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
22 - 45
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رهبری شورانگیز، یک سبک رهبری است که پیروان را الهام می بخشد و توانمند می کند. هدف پژوهش حاضر، اعتبارسنجی مولفه های الگوی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان می باشد.
روش بررسی: این پژوهش به روش ترکیبی انجام شد و از مصاحبه های عمیق با 17 نفر از متخصصان در حوزه موضوع در سطح کشورتا اشباع نظری بود. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی تایید شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل اشتراس و کوربین در نرم افزاراطلس تی ای 8، انجام گرفت. در بخش کمی از تحلیل عامل تاییدی استفاده شد.
یافته ها: الگوی مفهومی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان مشتمل بر عوامل عوامل علی، پدیده محوری، مداخله گر، بسترها، راهبردها و پیامدها طراحی شد. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که داده ها درست اندازه گیری شده اند.
نتیجه گیری: برای ارتقای سبک رهبری شورانگیز در سازمان های دانش بنیان، توجه به عوامل علی، عومل مداخله گر و بسترها توسط مدیران بسیار حائز اهمیت است، زیرا این سه مقوله سبب ارتقای پدیده محوری که همان رهبری شورانگیز است، می شود.
شناسایی و واکاوی عوامل مؤثر بر بازاریابی صادراتی محصولات شرکت های دانش بنیان مطالعه موردی پارک علم و فناوری پردیس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
257 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله شناسایی و واکاوی عوامل مؤثر بر بازاریابی صادراتی محصولات شرکت های دانش بنیان مطالعه است. پژوهش از لحاظ هدف داده بنیاد و از لحاظ روش گرندد تئوری اجرا شد. جامعه پژوهش را مدیران شرکت های دانش بنیان به عنوان خبرگان تشکیل دادند. بر اساس معیار اشباع نظری 15 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار maxqda12 گردآوری شد. در نتیجه با روش تحلیل کیفی طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی در ابتدا 178 کد شناسایی شدند و سپس با جذب کدهای تکراری 72 کد باقی ماندند و در نهایت کدهای باقی مانده به 3 دسته عوامل فردی، سازمانی و محیطی تقسیم بندی شدند.