مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شرکت های دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف توسعه مدل خلق دانش سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایران ارائه می شود. به این منظور از دو نظریه تناسب وظیفه- فناوری و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، جهت بررسی تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود و نیز واکاوی ابعاد روان شناختی افرادی که در شکل گیری فرایند خلق دانش در شرکت های دانش بنیان تأثیرگذارند استفاده شده است. روش شناسی: مقاله حاضر با روش تحلیل محتوای متون انجام گرفته که کاربست دو نظریه حوزه روان شناختی و فناوری اطلاعات را در توسعه خلق دانش سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. یافته ها: شرکت های دانش بنیان، خلق دانش جدید را عنصر کلیدی خود در کسب برتری با سایر سازمان ها می دانند. ارکان عمده این فرایند را ابعاد روان شناختی افرادی که در خلق دانش سازمانی تأثیرگذارند، در کنار تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود سازمانی تشکیل می دهند. مؤلفه هایی مانند نگرش، هنجار ذهنی و کنترل، نیت فرد را در خلق دانش سازمانی منعکس نموده و تناسب وظایف سازمانی با فناوری های موجود، از ارکان مهم شکل گیری و خلق دانش سازمانی می باشند. نتیجه گیری: شرکت های دانش بنیان به منظور بهینه سازی اهداف عمده خود که عبارتند از استفاده مؤثر از دانش موجود و نیز خلق دانش جدید، لازم است تا در بستر فعالیت های دانشی توجه ویژ ه ای به عوامل شناختی افراد و نیت رفتاری آن ها در بحث مشارکت در مراحل چهارگانه خلق دانش داشته باشند. همچنین در نظر داشتن تناسب فرایندهای کاری با فناوری های مورد استفاده می تواند تسهیل گر فعالیت ها و عامل سرعت بخشی به آن ها باشد؛ چرا که ساختار ایجاد شرکت های دانش بنیان بر مبنای رقابت، نوآوری و روزآمد بودن در رده فناوری و دانش تخصصی مربوطه است که همگی این موارد از طریق فناوری ها تسهیل می شوند.
طراحی الگوی کارآفرینی فناورانه مبتنی بر فناوری اطلاعات در راستای توسعه پایدار اقتصادی واحدهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف ﻣﻘﺎﻟه ﺣﺎﺿﺮ ﻃﺮاﺣی الگوی کارآفرینی فناورانه مبتنی بر بر فناوری اطلاعات در راستای توسعه پایدار اقتصادی واحدهای جغرافیایی است. روش ﺗﺤﻘیﻖ، ﺗﺤﻠیﻠی اﺳﺖ و ﺑﺪیﻦ منظور از روش کیفی استفاده شده است. راهبرد تحقیق اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻈﺮیه ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از داده ها بود. ﻣﺸﺎرکﺖ کﻨﻨﺪﮔﺎن در ﺗﺤﻘیﻖ 14 ﻧﻔﺮ، ﺷﺎﻣﻞ اساتید کارآفرینی، دکترای صنایع، دکترای مدیریت، کارشناسان دکترای کارآفرینی و مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری بوده و راﻫﺒﺮد ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی در ﺑﺨﺶ کیﻔی روش قضاوتی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد: شناخت، درک و خلق کارآفرینی فناورانه، شبکه فناوری اطلاعات و توسعه قابلیت های سرمایه گذاری و بازاریابی کارآفرینانه با در نظر گرفتن، فرصت گرایی، پذیرش و تسهیل گری کارآفرینی و تغییرات در ساختار نوآورانه شبکه ها می تواند بر کارآفرینی فناورانه اثرگذار باشد تا نتایج حاصل از آن ما را در ارزش گذاری جدید مبتنی بر فناوری و پیامدهای ایجاد تمایز در سازمان ها هدایت کند. به نظر می رسد راهبردهای حاصل از مدل از جمله اقدامات تسهیلگری، اقدامات ساختاری، راهبردهای زیرساختی و اقدامات علمی- پژوهشی به کارآفرینی فناورانه کمک کند.
بررسی عوامل موثر بر شکل گیری راهبردهای شرکت های دانش بنیان آسیب دیده در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
115 - 137
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری کرونا و پیامدهای اقتصادی آن به بسیاری از شرکت های دانش بنیان ایران که از مهم ترین ابزارهای دستیابی به تاب آوری اقتصادی در دوران تحریم هستند، آسیب رسانده است. از این رو در این مقاله عوامل موثر بر شکل گیری راهبردهای شرکت های دانش بنیان آسیب دیده در بحران کرونا را با استفاده از روش مطالعه چندموردی بررسی کرده ایم. داده های کیفی این مطالعه از طریق انجام مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با مدیران عامل شش شرکت دانش بنیان آسیب دیده جمع آوری شده اند. شواهد نشان می دهند که در این بحران شرکت های کوچک تر، پتانسیل پایین تری برای اتخاذ راهبردهای تدافعی جهت کاهش هزینه های خود داشته اند و ترجیح داده اند که با امید به پایان قریب الوقوع بحران، با اتخاذ راهبردهای واکنشی مناسب به فعالیت خود ادامه دهند. از طرفی متنوع بودن توانمندی ها و قابلیت های شرکت ها به یافتن راهکارهای بدیل مناسب جهت کسب درآمد در دوران بحران کمک زیادی کرده است. همچنین با وجود اینکه شرکت های آسیب دیده بلافاصله پس از شروع بحران از حمایت های مالی دولت برخوردار شده اند، اما این حمایت ها نتوانسته مانع اتخاذ راهبردهای تدافعی توسط شرکت ها شود و تنها بخشی از پیامدهای مالی بحران همه گیری کرونا را جبران کرده است.
شناسایی، تبیین و رتبه بندی شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی صورت پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و به صورت کمی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان، صاحبنظران و مدیران متخصص مستقر در استان خوزستان بود که در زمینه شرکت های دانش بنیان و تجاری سازی فعالیت داشتند. پرسشنامه محقق ساخته به صورت تصادفی بین 160 نفر نمونه تحقیق که به روش تمام شماری انتخاب شده بودند، توزیع شد. از آنجا که حجم جامعه با حجم نمونه برابر است از روش تمام شماری استفاده شد. در پرسشنامه، روابط بین عناصر و شناسایی شاخص ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 و رتبه بندی شاخص ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد و نتایج با استفاده از ضریب هماهنگی کندال در معرض آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیقات نشان داد که شش شاخص اصلی با 22 شاخص فرعی بر ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی تأثیر دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی به ترتیب اهمیت به شرح زیر است: شاخص فعالیت های آموزشی و پژوهشی، شاخص مدیریت و سیاست گذاری، شاخص بسترها و زیرساخت ها، شاخص ارتباطات و شبکه های علمی، شاخص نشر و اشاعه دانش و شاخص نوآوری. نتیجه کلی نشان داد که علوم انسانی می تواند پیشران تجاری سازی در ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان باشد. همچنین شرکت های دانش بنیان این فرصت را برای حوزه های علوم انسانی فراهم می کند که از حالت نظری فاصله بگیرد و با کاربردی کردن رشته های علوم انسانی در عرصه عمل و محیط واقعی جامعه، ایفای نقش کند. در نهایت مدل شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی ارائه گردید.
بررسی نقش جهت گیری کارآفرینی در موفقیت محصولات جدید شرکت های دانش بنیان با تأکید بر بازاریابی دوسوتوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
157 - 178
حوزه های تخصصی:
شرکت های دانش بنیان برای بهره برداری از فرصت های بازار و خلق محصولات جدید علاوه بر جهت گیری کارآفرینی نیازمند اتخاذ استراتژی های بازاریابی مؤثر هستند. با توجه تغییرات گسترده و پویایی مستمر محیط کسب وکار و نیز اهمیت تاب آوری کسب وکارهای نوپا به خصوص شرکت های دانش بنیان، یکی از استراتژی های موثر در این خصوص و کسب مزیت رقابتی پایدار، استفاده از بازاریابی دوسوتوان است. در این راستا هدف تحقیق آشکار ساختن نقش دوسوتوانی بازاریابی به عنوان یک استراتژی پیشرو که از طریق اکتشاف (مبتنی بر بازار و مبتنی بر محصول) و بهره برداری از فرصت ها تحقق می یابد، در موفقیت محصولات جدید شرکت های دانش بنیان است. این مطالعه ازنظر ماهیت کاربردی و ازنظر روش اجرا توصیفی– همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق را شرکت های دانش بنیان استان اصفهان تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری دردسترس- قضاوتی تعداد ۱۸۰ شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار آموس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بازاریابی دوسوتوان موجب می شود جهت گیری کارآفرینی بر عملکرد محصول جدید در شرکت های دانش بنیان تاثیر گذاشته و میزان موفقیت محصولات جدید این شرکت ها را افزایش دهد. بنابراین با توجه به رابطه بین جهت گیری کارآفرینی و عملکرد محصول جدید، شرکت های دانش بنیان می بایست گام های موثری برای ارتقای شاخص های کلیدی کارآفرینانه جهت نهادینه شدن آثار و دستاوردهای آن بردارند؛ به طوری که این فعالیت های کارآفرینانه فرصتی برای دوسوتوانی بازاریابی و راه حلی برای تعادل بین اکتشاف و بهره برداری در بهبود عملکرد محصول جدید خواهد بود.
اثر یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی با نقش میانجی معماری دانش سازمانی مطالعه موردی: شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر رشد روزافزون فناوری های اطلاعات و نیازمندی سازمان ها به این مهم جهت بقا و رقابت، موجب شده هر سازمانی که این موضوع را نادیده بگیرد دچار افول و از چرخه رقابت حذف شود. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی با تحلیل نقش میانجی معماری دانش سازمانی است. پژوهش حاضر، ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل 600 شرکت دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری تهران می باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 235 نفر از کارکنان این شرکت ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی اتفاقی انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند، یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی شرکت های دانش بنیان تأثیر مستقیم و معناداری دارد و هم به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی معماری دانش سازمانی بر تقویت سرمایه اطلاعاتی اثر می گذارد. نتایج نشان می دهند، یادگیری استراتژیک یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر تقویت سرمایه اطلاعاتی شرکت های دانش بنیان است که هم به طور مستقیم و هم از طریق معماری دانش سازمانی بر تقویت سرمایه اطلاعاتی اثر می گذارد. همچنین، نتایج در خصوص مباحث یادگیری استراتژیک، معماری دانش سازمانی و سرمایه اطلاعاتی، نوآوری های نظری به همراه داشته و به مدیران و ذی نفعان شرکت های دانش بنیان در درک و چگونگی تأثیرگذاری یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی با تأکید بر معماری دانش سازمانی کمک می کند.
بررسی تأثیر سبک رهبری تحول آفرینی بر توسعه فعالیت های کارآفرینانه
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک رهبری تحول آفرینی بر توسعه فعالیت های کارآفرینانه شکل گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 150 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان مورد تایید معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری می باشد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران تعداد 108 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار PLS انجام پذیرفته است. روایی ابزار تحقیق با استفاده از روایی همگرا و پایایی با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر سبک رهبری تحول آفرینی و ابعاد آن از قبیل نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی و ملاحظات فردی بر توسعه فعالیت های کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان دارد.
مدل های فرهنگ سازمانی و شرکت های دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سازمانی موضوعی است که در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. به موجب آیین نامه تشخیص شرکت ها و مؤسسات دانش بنیان، شرکت های دانش بنیان، مؤسسات خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و درنهایت تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوری های برتر و با ارزش افزوده فراوان (به ویژه در تولید نرم افزارهای مربوط) تشکیل می شود. هدف از مقاله حاضر معرفی انواع فرهنگ سازمانی و مدل های فرهنگ سازمانی با مرور ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش می باشد. در این تحقیق روش پژوهش استفاده شده توصیفی و کتابخانه ای است. با بررسی مبانی نظری فرهنگ سازمانی، انواع مدل های مورد استفاده در این حوزه شناسایی و سپس با معرفی شرکت های دانش بنیان پرداخته شده است. از نتایج تحقیق حاضر محققان حوزه مدیریت در تمامی گرایش ها و همچنین شرکت های دانش بنیان می توانند بهره مند گردند.
ارائه مدل پارامتریکی برآورد ساختار صنعت ایران و تعیین جایگاه شرکت های دانش بنیان جهت سیاست گذاری های اقتصادی، مطالعه موردی: شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فن آوری استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، ارائه مدل پارامتریکی برآورد ساختار صنعت ایران و تعیین جایگاه شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فن آوری استان سمنان در این ساختار است. محققان برای برآورد ساختار صنعت، از شاخص های نسبت تمرکز استفاده می نمایند. این نسبت، سهم بازار تعدادی از بزرگ ترین بنگاه ها درون یک صنعت را نشان می دهد. برای این منظور ابتدا با استفاده از ریز داده های بخش صنعت ایران در سال ۱۳۹۵ و به کارگیری الگوی لگ نرمال، نسبت تمرکز ۵ بنگاهی بر اساس طبقه بندی استاندارد بین المللی صنایع (ISIC) دورقمی، به تفکیک برآورد و سپس جایگاه شرکت های دانش بنیان استان سمنان در ساختار بازار تعیین گردید. طبق یافته های پژوهش، انحصاری ترین صنعت ایران «تولید محصولات از توتون و تنباکو-سیگار» است. تعداد صنایع فعال در ساختار انحصار چند جانبه، ۵ صنعت شامل «تولید انواع آشامیدنی»، «تولید زغال کک و فرآورده حاصل از پالایش نفت»، «تولید سایر وسایل حمل ونقل»، «تولید منسوجات»، «تعمیر و نصب ماشین آلات و تجهیزات» هستند. همچنین ۱۸ صنعت دارای نسبت تمرکز زیر ۴۰ درصد هستند که در بین آن ها ساختار ۱۲ صنعت به صورت رقابت انحصاری و ۶ صنعت به صورت رقابت کامل طبقه بندی گردید. بر اساس نتایج این تحقیق، تعداد ۵۱ شرکت دانش بنیان در استان سمنان وجود دارند که از بین آن ها تعداد ۳۴ شرکت در ساختار رقابت انحصاری، ۱۵ شرکت در ساختار رقابت کامل و ۲ شرکت در ساختار انحصار چند جانبه جای می گیرند. در پایان پیشنهاد هایی ارائه گردید.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیشبرد فروش در شرکت های دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با ظهور پیشبرد فروش و عوامل موثر بر آن، سازمان ها عمل فروش را به طور موفقیت آمیز انجام می دهند. این پژوهش به دنبال شناسایی و رتبه بندی روش های پیشبرد فروش در شرکت های دانش بنیان اصفهان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی بوده که به صورت ترکیبی در دو مرحله کمی و کیفی انجام شد. جامعه آماری بخش کمی کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان استان اصفهان به تعداد 547 نفر بود که از این تعداد، با استفاد از فرمول کوکران 226 نفر از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کمی از طریق پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل بخش کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد؛ تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی؛ و تحلیل استنباطی داده ها، از آزمون فریدمن و با استفاده از نسخه 20 نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج اولویت بندی روش های پیشبرد فروش غیرمالی نشان داد که بیشترین میانگین به ترتیب مربوط به متغیرهای ضمانت محصول، امتحان یا تست محصول و کالای خاص بوده؛ و در بخش روش های پیشبرد مالی نیز بیشترین میانگین مربوط به متغیر تخفیفات تجاری است.
تعامل نوآوری باز با ظرفیت جذب، رهبری و فرهنگ یادگیری سازمانی در شرکت های دانش بنیان: تحلیل یک مدل میانجی تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
197 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر رهبری توانمندساز بر نوآوری باز با در نظر گرفتن فرهنگ یادگیری سازمانی و تعدیل گری ظرفیت جذب بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق همبستگی و از لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. ابزار تحقیق بر اساس پرسش نامه استاندارد نقش بندی و تابش (2018) می باشد که پس از سنجش روایی (همگرا، واگرا و اکتشافی) و پایایی (آلفای کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، از طریق مشارکت 131 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان استان چهارمحال و بختیاری که با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان، انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزارهای «SPSS25» و «WarpPLS7» اجرا شد. یافته هایی تحقیق نشان داد، بیشترین ضریب مسیر (β=0.79) و ضریب تعیین (R2=0.63) مربوط به مسیر رهبری توانمندساز به فرهنگ یادگیری سازمانی بوده است، همچنین فرهنگ یادگیری سازمانی به طور کامل، رابطه بین رهبری توانمندساز و نوآوری باز داخلی (VAF=0.64) و خارجی (VAF=0.69) را میانجی گری نموده است.
ارزیابی عوامل موفقیت شرکت های دانش بنیان پارک علم وفناوری فارس با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
درپژوهش پیش رو، به سنجش و رتبه بندی پیشران های موفقیت شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری فارس پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف، جزو تحقیقات توصیفی، پیمایشی و همبستگی است و به لحاظ تقسیم بندی بر مبنای نتیجه و کاربرد، پژوهشی کاربردی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش برای پرسشنامه شماره 1، شامل تمامی خبرگان و مدیران شرکت های دانش بنیان در پارک علم وفناوری فارس به تعداد 135 نفر می باشد. همچنین به منظور اولویت بندی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های پیشران های موفقیت شرکت های دانش بنیان، پرسشنامه شماره 2 طراحی شد که برای استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، مدیران عالی شرکت های دانش بنیان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی تأییدی و الگوسازی معادلات ساختاری با نرم افزار SMART PLS، نسخه 2 و به منظور اولویت بندی ابعاد و مؤلفه ها، از روش تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار Expert choice استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تمامی شاخص های شناسایی شده بر موفقیت شرکت های دانش بنیان پارک علم وفناوری فارس تأثیرگذار است و بعد سازمانی به عنوان مهم ترین بعد شناخته شده است و ابعاد محیطی و فردی به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. از میان 7 مؤلفه پیشران های موفقیت شرکت های دانش بنیان، فرهنگ سازمانی به عنوان مهم ترین مؤلفه شناخته شده است و پس ازآن به ترتیب مؤلفه های توانمندی سازمانی، سازوکارهای حمایتی، خط مشی سازمانی، ویژگی های شخصیتی، زیرساخت های محیطی و ویژگی های جمعیت شناختی در اولویت های بعدی قرارگرفته اند. زیرساخت های مرتبط با فناوری اطلاعات (نرم افزار، سخت افزار، شبکه و مغزافزار)، ثبت اختراع و مالکیت فکری، سیاست های پشتیبان دولت در بین شاخص های مدل رتبه های اول تا سوم را دارا می باشند.
مطالعه تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه تاچندی پیش سخن از مدیریت دانش، موضوع جالبی در کانون های تفکر بود، اکنون سخن از رهبری دانشی به میان آمده و توجه اندیشمندان فعال در قلمرو مدیریت را به خود جلب کرده است. مسائل مدیریتی، یکی از اساسی ترین مشکلات شرکت های نوپای دانش بنیان است و تلفیق و ارتباط بین مباحث دانش بنیان و رهبری برای این شرکت ها می تواند بسیار راهگشا باشد. با کمک رهبری دانشی به صورت تلفیق توانایی های مهندسی و قدرت رهبری، می توان به اهداف سازمانی در شرکت های دانش بنیان دست یافت. هدف این تحقیق، مطالعه تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی می باشد. این تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان ایران به عنوان مطلعان کلیدی در زمینه رهبری دانشی می باشند و نمونه آماری، توسط اشباع داده ها، تعداد 12 مصاحبه است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش 7 مرحله ای کلایزی و نرم افزار MaxQDA استفاده شد. نتایج، حاکی از استخراج 209 کد در ابتدا بود که پس از انجام تحلیل ها، 5 تم و 20 خوشه باتوجه به مفاهیم صورت بندی شده استخراج شد. باتوجه به تحلیل های صورت گرفته تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی شامل 5 محور می باشد که عبارتند از: 1. سیاست های آموزشی، 2. سیاست های حمایتی، 3. سیاست های مشارکتی/ ارتباطی، 4. سیاست های توسعه ای با محوریت دانش، 5. سیاست های توانمندسازی شرکت. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت ترکیب توانایی های مهندسی در شرکت های دانش بنیان و رهبری دانشی باعث اثربخشی عمیق و مثبت در حل مسائل و مشکلات و دستیابی به اهداف سازمانی به ویژه در شرکت های نوآور و دانش محور خواهد بود
ارائه مدلی جهت ارزیابی و انتخاب ایده های نوآورانه پیشنهادی شرکت های دانش بنیان به صنایع دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۱
63 - 94
حوزه های تخصصی:
در شرایط کنونی، نوآوری در محصولات دفاعی از ضروریات صنعت دفاعی است. توان تخصصی شرکت های دانش بنیان در ارائه ایده های نوآورانه از یک سو و تمایل صنایع دفاعی به استفاده از ظرفیت های موجود کشور از سوی دیگر، به عنوان یک نقطه عطف در توسعه صنعت دفاعی است. این مقاله با هدف تدوین مدلی جهت ارزیابی و انتخاب ایده های نوآورانه پیشنهادی شرکت های دانش بنیان، به صنعت دفاعی، ارائه گردیده است. ابتدا با بررسی تحقیقات پیشین و اخذ نظرات و پیشنهادهای مدیران ارشد، طراحان و کارشناسان مراکز تحقیق و توسعه صنایع دفاعی و با استفاده از تکنیک غربالگری فازی، معیارهای اصلی و زیر معیارهای ارزیابی ایده ها و شرکت ها شناسایی گردید. سپس با به کارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، ضریب اهمیت نسبی معیارها و زیرمعیارها، تعیین و بر این اساس، مدل ارزیابی مورد نظر ارائه شد. فرایند ارزیابی و انتخاب، نیز در قالب یک مدل مفهومی ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که معیار تطابق با اهداف راهبردی دارای بالاترین اهمیت و معیار مالی و اقتصادی، دارای کمترین ضریب اهمیت در ارزیابی ایده های نوآورانه می باشند. همچنین معیار پیشینه شرکت و شفافیت مالی آن به ترتیب دارای بیشتری و کمترین ضریب اهمیت در ارزیابی شرکت ها هستند.
بررسی تأثیر رهبری مثبت گرا بر رفتارهای نوآورانه کارکنان: نقش میانجی عجین شدن در شغل و سرمایه روان شناختی مثبت در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
143 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر رهبری مثبت گرا بر رفتارهای نوآورانه کارکنان با میانجی گری عجین شدن در شغل و سرمایه روان شناختی مثبت است. مطالعه پیش رو جهت جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و برای تحلیل داده ها از روش همبستگی استفاده نموده است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان و مدیران شرکت های دانش بنیان شهر تهران تشکیل می دهند. ازآنجاکه حجم جامعه محدود بوده، برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان (کلیه مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان) بهره برده شد. ازاین رو، در مطالعه حاضر ، حجم نمونه 306 نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری این پژوهش تصادفی ساده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که پایایی و روایی آنها تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Smart-Pls بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری مثبت گرا بر سرمایه روان شناختی مثبت، رفتارهای نوآورانه کارکنان و عجین شدن در شغل تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین، سرمایه روان شناختی مثبت بر عجین شدن در شغل و رفتارهای نوآورانه کارکنان تأثیر مستقیم و معنی داری دارد. درپایان، عجین شدن در شغل بر رفتارهای نوآورانه کارکنان تأثیر معنی داری داشت.
تأثیر عوامل مؤثر بر خط مشی گذاری پارک های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان بر بروندادهای آن ها با نقش میانجی کارآفرینی فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
99 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مدل سازی معادلات ساختاری عوامل مؤثر بر خط مشی گذاری پارک های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان بر بروندادهای خط مشی گذاری آن ها با نقش میانجی کارآفرینی فناورانه است که به همین منظور از طرح تحقیق کمی بهره گرفته می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع پژوهش های کاربردی محسوب می شود. نمونه آماری پژوهش، 32 پارک علم و فناوری کشور ایران و شرکت های دانش بنیان درون آن ها است. پس از بررسی پیشینه پژوهش، اسناد و مدارک و همچنین انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان موضوع، مدل پژوهش طراحی شد و پرسشنامه ای برای جمع آوری داده ها تنظیم شد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ارتباط بین متغیرها بررسی شد. یافته ها نشان می دهد عوامل شبکه سازی، سازمانی، بعد عوامل نهادی و برون سازمانی، عوامل مؤثر خط مشی گذاری پارک های علم و فناوری هستند. پیشنهاد می شود این پژوهش در سایر محیط های سازمانی (اعم از سازمان های بزرگ و یا کوچک و متوسط) یا در صنایع مختلف مورد بررسی و مقایسه تطبیقی قرار گیرد.
طراحی الگوی بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی از مهم ترین ارکان هر کسب وکاری است اما بازاریابی به روش های معمول دیگر پاسخگوی محیط کسب وکار پرتلاطم که با ریسک و عدم اطمینان همراه است، نیست. ماهیت برجسته بازاریابی و کارآفرینی، جستجوی فرصت هایی برای تبدیل آن ها به ایده های عملی و بازار است. با ارزیابی مدل های موجود در این حوزه کمبود مدلی برای شرکت های دانش بنیان دیده شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش کیفی می باشد ابتدا داده های کیفی از طریق تحلیل مضمون و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید، سپس توسط خبرگان شاخص های غربال شدند. در ادامه شاخص های مستخرج در راستای خلق مدل، توسط خبرگان و در جلسه گروه کانونی گروه بندی گردید. هر یک از مؤلفه ها و مفاهیم مرتبط جداگانه توسط نرم افزار ماکس کودا تحلیل و ترسیم شده است. درنهایت مدل این پژوهش بر اساس بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری به چهار بعد بازاریابی بافتاری، شبکه های کارآفرینانه، هسته هدایتگر درونی و کارآفرینی نوآفرینی که هرکدام از این موارد دارای چندین مؤلفه می باشد، طراحی گردید.
چگونگی شکل گیری شخصیت کارآفرین با رهیافت نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و شناخت شرایط به وجود آمده برای رسیدن فرد به کارآفرینی با تأکید بر منش و میدان اجتماعی انجام شد. پژوهش حاضر در صدد بود تا با استفاده از راهبرد نظریه زمینه ای، مدل پارادایمی کارآفرینی را در جامعه هدف خود ترسیم نماید، جامعه هدف کلیه کارآفرینانی بودند که به عنوان شرکت دانش بنیان به ثبت رسیده اند. تعداد شرکت های دانش بنیان، 53 مورد در خراسان رضوی می باشد، شیوه نمونه گیری اشباع نظری و تعداد کارآفرینان نمونه تحقیق، 20 بودند. در جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده شد؛ کارآفرین با تربیت در خانواده دموکراتیک و قرار گرفتن در نظام استاد- شاگردی و شکل گیری منش سازنده، ظرفیت هایی را به دست می آورد که به عنوان کارآفرین بالقوه شناخته می شود، او از استراتژی های مهارت دیدن اثربخش، مهارت شنیدن اثربخش، مهارت حل مسئله و دلبستگی خودانگیخته بهره می گیرد از این رو تصمیم به بازاندیشی هویت شخصی خود می گیرد. بعد از کسب افتخارات و تولید شغل، احساس نارضایتی از شرایط درونی و بیرونی خود می کند و پیوسته در حال بازاندیشی هویتی خود است.
تأثیر سرمایه انسانی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری اقبال شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
83 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1391 با هدف شناسایی تأثیر سرمایه انسانی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری اقبال شهر یزد، انجام گرفت. روش پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، از حیث روش به دست آوردن داده ها از نوع توصیفی همبستگی و از نظر نوع داده های گردآوری شده که از طریق پرسش نامه به دست آمده اند، از نوع کمّی است. هفتادوپنج نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان، جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند که با توجه به شمار اندک جامعه آماری، برای درنظر گرفتن حجم نمونه از روش سرشماری استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده نرم افزار Smart PLS 2 در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. در بخش مدل، اندازه گیری ویژگی های فنی پرسش نامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم اِعمال شد و در بخش ساختاری، ضرایب ساختاری مدل برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معناداری سرمایه انسانی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در شرکت های دانش بنیان است. بنابراین برای تشخیص فرصت های کارآفرینانه، باید روی سرمایه های انسانی سازمان تمرکزکرده و برای بهبود آنها گام برداشت.
سنجش میزان اجرای خط مشی های حمایتی دولت از شرکت های دانش بنیان (مطالعه موردی: استان های فارس، خراسان رضوی، گیلان و هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
403 - 426
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان اجرای خط مشی های حمایتی دولت از شرکت های دانش بنیان و بررسی رابطه آن با تجاری سازی اختراعات انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری آن، متشکل از 131 شرکت بوده است. داده ها با روش های تحلیل همبستگی، رگرسیون چندگانه، معادلات ساختاری و فنون آمار توصیفی، تحلیل شده اند . نتایج نشان داد میانگین میزان اجرای خط مشی های حمایت مالی دولت از شرکت ها 5/60 درصد، مقدار متوسط آن برابر با 1245 میلیون ریال، وضعیت اجرای خط مشی های حمایت غیرمالی ضعیف و مقدار آن در مقیاس لیکرت برابر63/2 بوده است. همچنین بین اجرای خط مشی های حمایتی با عملکرد آنها در زمینه تجاری سازی اختراعات، همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه 3/37 درصد تغییرات در عملکرد تجاری سازی اختراعات، به متغیرهای اجرای خط مشی های حمایت مالی و غیر مالی مربوط می شود و حمایت های مالی، مانند کاهش سود تسهیلات، وام های بدون بهره و بلندمدت، معافیت مالیاتی و حمایت های غیرمالی مانند امنیت سرمایه گذاری، شفافیت قوانین مالکیت فکری، روابط بین المللی، آموزش منابع انسانی و کمک های بازاریابی، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر عملکرد تجاری سازی اختراعات داشته اند.