مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شرکت های دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که در دنیای رقابتی امروز، افزون بر عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی نیز می تواند بر کسب وکارهای تأثیرگذار باشند؛ شبکه های اجتماعی به منزله یک مشخصه اجتماعی، نیروی محرکه و پایه ای، برای انسجام اجتماعی در فعالیت های کسب کارهای اینترنتی نقش بسیار مهمی دارند. هدف این مقاله بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی (محتوای روابط اجتماعی، ساختار روابط اجتماعی، منابع اجتماعی اطلاعات، شیوه انتقال اطلاعات) در توسعه کارآفرینی دیجیتالی (آنالیز فرصت، ایجاد و توسعه وب سایت، برنامه بازاریابی الکترونیکی، اجرا و توسعه تجارت الکترونیکی) است. جامعه آماری تحقیق شامل 70 نفر از مدیران و کارشناسان فناوری اطلاعات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان کرمان است که با ترکیب پرسشنامه ها تعداد 35 پرسشنامه از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش ازنظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار (Spss) و معادلات ساختاری (Smart pls) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شبکه های اجتماعی بر توسعه کارآفرینی دیجیتالی تأثیر مثبت و معناداری دارد و از بین ابعاد شبکه های اجتماعی، محتوای روابط اجتماعی، شیوه انتقال اطلاعات، منابع اجتماعی اطلاعات دارای بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی دیجیتالی دارند.
تبیین نقش هوشمندی راهبردی در عملکرد نوآورانه: با تأکید بر نقش میانجی سرعت تصمیم گیری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال پنجم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
129 - 148
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از عوامل کلیدی بقای سازمان های دانش بنیان ارتقاء پیوسته عملکرد نوآورانه سازمان است. در این سازمان ها نوآوری در عملکرد سبب حفظ مزیت رقابتی و رشد و توسعه سازمانی می گردد. از طرفی خلق عملکرد نوآورانه مستلزم اتخاذ تصمیم های سریع راهبردی بر پایه اطلاعات و داده های حاصل از هوشمندی راهبردی است. سازمان هایی موفق هستند که هوشمندانه عمل نمایند و بتوانند از داده ها و اطلاعات محیط درونی و بیرونی خودآگاهی داشته و آنان را به دانش و هوش سازمانی تبدیل کنند. پژوهش حاضر به دنبال طراحی چارچوبی نظام مند در خصوص مفاهیم هوشمندی راهبردی، سرعت تصمیم گیری های راهبردی و عملکرد نوآورانه در ارتباط باهم و در شرکت های دانش بنیان ایرانی است و از این طریق سعی دارد تا در گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی است. داده های موردنیاز برای این تحقیق با نمونه گیری تصادفی از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و به وسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس به منظور تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هوشمندی راهبردی و سرعت تصمیم گیری راهبردی بر عملکرد نوآورانه شرکت های دانش بنیان ایرانی مؤثر می باشند. همچنین نقش میانجی گری سرعت تصمیم گیری راهبردی در اثرگذاری هوشمندی راهبردی بر عملکرد نوآورانه شرکت های دانش بینان ایرانی نیز مورد تأیید قرار گرفت. امروزه یکی از عوامل کلیدی بقای سازمان های دانش بنیان ارتقاء پیوسته عملکرد نوآورانه سازمان است. در این سازمان ها نوآوری در عملکرد سبب حفظ مزیت رقابتی و رشد و توسعه سازمانی می گردد. از طرفی خلق عملکرد نوآورانه مستلزم اتخاذ تصمیم های سریع راهبردی بر پایه اطلاعات و داده های حاصل از هوشمندی راهبردی است. سازمان هایی موفق هستند که هوشمندانه عمل نمایند و بتوانند از داده ها و اطلاعات محیط درونی و بیرونی خودآگاهی داشته و آنان را به دانش و هوش سازمانی تبدیل کنند. پژوهش حاضر به دنبال طراحی چارچوبی نظام مند در خصوص مفاهیم هوشمندی راهبردی، سرعت تصمیم گیری های راهبردی و عملکرد نوآورانه در ارتباط باهم و در شرکت های دانش بنیان ایرانی است و از این طریق سعی دارد تا در گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی است. داده های موردنیاز برای این تحقیق با نمونه گیری تصادفی از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و به وسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس به منظور تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هوشمندی راهبردی و سرعت تصمیم گیری راهبردی بر عملکرد نوآورانه شرکت های دانش بنیان ایرانی مؤثر می باشند. همچنین نقش میانجی گری سرعت تصمیم گیری راهبردی در اثرگذاری هوشمندی راهبردی بر عملکرد نوآورانه شرکت های دانش بینان ایرانی نیز مورد تأیید قرار گرفت.
بداهه گرایی راهبردی شرکت های دانش بنیان در محیط های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هفتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
47 - 71
حوزه های تخصصی:
محیط سازمان ها، محیطی سرشار از تلاطم ها، عدم قطعیت و تغییر و تحول است. از این رو، تصمیم گیری در چنین شرایط پیچیده ای برای مدیران امری دشوار است و رویکردهای سنتی برنامه ریزی راهبردی به دلیل فقدان انعطاف پذیری و پیش بینی ناپذیری آینده مورد استقبال مدیران واقع نمی شوند. در این شرایط مدیران راهبردی سازمان ها با استفاده از مهارت های تصمیم گیری شهودی و قابلیت های بداهه گرایی خود از رویکردی پیروی می کنند که منجر به تصمیم گیری سریع در برابر چالش های پیش آمده شود و با پاسخ گویی سریع به تغییرات بیرونی به عملکرد بهتر سازمان کمک کند. بداهه گرایی به معنای ایجاد و خلق پاسخ های جدید، بدون برنامه ریزی قبلی و بدون اطمینان از پیامدهای آن است؛ به عبارت دیگر، بداهه گرایی، برنامه ریزی و اجرای هم زمان راهبرد است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بداهه گرایی راهبردی بر عملکرد سازمان با توجه به سه مؤلفه سرعت پاسخ گویی محیطی، انعطاف پذیری و انطباق ساختاری و چالاکی فرآیندها است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فن آوری دانشگاه تهران هستند. اطلاعات و داده های پژوهش از طریق پرسشنامه استخراج شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به محدودیت های برنامه ریزی در محیط های متلاطم، مدیران می توانند با اتخاذ تصمیمات بداهه در سازمان به عملکرد بهتر سازمان کمک کنند. بداهه گرایی راهبردی قدرت پاسخ گویی به چالش های محیطی را بالابرده، سبب انعطاف سازمان شده و بر چابکی سازمان می افزاید.
بررسی عوامل رفتاری و محیطی موثر بر جذب سرمایه گذار خطرپذیر جهت سرمایه گذاری در شرکت های دانش بنیان (مطالعه موردی صنعت بیوتکنولوژی ایران)
حوزه های تخصصی:
شرکت های دانش بنیان، امروزه به عنوان یکی از عوامل محرکه رشد و توسعه اقتصادی کشورهاشناخته شده اند. این شرکت ها نیز همانند سایر کسب و کارها، برای اجرای طرح های خود نیاز به منابع مالی دارند. ریسک بالای فعالیت آنها موجب شده، تمایل تامین کنندگان سرمایه ارایه تسهیلات به آنها کاهش یابد. لذا با توجه به همیت و جایگاه این گونه شرکت ها در رشد و توسعه اقتصادی به ویژه در راستای مقاوم سازی اقتصاد، هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل رفتاری و محیطی موثر جذب سرمایه گذار خطرپذیر جهت سرمایه گذاری در این شرکت هاست.جامعه آماری در این مطالعه، شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه بیوتکنولوژی می باشند. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش های متداول آماری همچون برآورد رگرسیون و ضرایب همبستگی استفاده شده است. نتایج این مطالعه گویای آن است که توانمندی در برقراری ارتباط، تجربه و ریسک پذیری مدیران، حمایت سرمایه گذاران خطرپذیر و همچنین منابع اولیه با جذب سرمایه گذار خطرپذیر در شرکت های دانش بنیان ارتباطی معنی دار دارند. بر اساس نتایج حاصله، شرکت ها در صورت عدم کفایت سرمایه اولیه و ضرورت جذب سرمایه به ویژه سرمایه گذاری خطرپذیر باید این نکته را مدنظر قرار دهند که تجربه تیم مدیریتی و نیز توانمندی در برقراری ارتباطات مؤثر شرکت با دیگر شرکت ها و اشخاص حقیقی و حقوقی، یکی از مهم ترین عوامل موثر بر موفقیت ایشان خواهد بود. لذا پیشنهاد می شود، شرکت های دانش بنیان، سرمایه گذاری مناسبی را برای غنی سازی توانمندی و قابلیت خود در برقراری ارتباطات به کارگیرند؛ این قابلیت ها شامل هماهنگی، مهارت های ارتباطی، شناخت شرکا و ارتباطات داخلی می شود. درمجموع می توان گفت، نحوه عملکرد مدیریت در شرکت های دانش بنیان مؤثرترین عامل در موفقیت یا شکست این شرکت ها در اقتصاد پرتلاطم امروز خواهد بود.
ارزیابی تاثیر شرکت های دانش بنیان، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری در روند توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
239 - 258
حوزه های تخصصی:
نظر به نقش پژوهش، توسعه و کاربردی سازی دانش در گسترش ظرفیت ها و ارتقای درجه ی بهره برداری از منابع در تحقق یک اقتصاد دانش بنیان، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر مراکز رشد فناوری بر رشد اقتصادی انجام شده است. این پژوهش در دو مرحله انجام شد. ابتدا رویکردهای سیاستی کشورهای منتخب تطبیق و تحلیل شد. در مرحله دوم برای برآورد مدل های پژوهش از روش رگرسیون داده های ترکیبی استفاده شد. از این رو ابتدا داده ها جمع آوری و از نظر آمار توصیفی تحلیل شده و نهایتاً مورد تجزیه و تحلیل استنباطی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین پارک های علم و فناوری و مراکز رشد با رشد اقتصادی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، با افزایش یک درصدی شرکت های دانش بنیان، مراکز رشد و پارک های علمی، رشد اقتصادی ایران 0631/0 درصد بهبود یافته است. بنابراین ایجاد شرکت های دانش بنیان و تلاش در جهت استقرار مراکز رشد و پارک های علمی، می تواند تضمین کننده توسعه اقتصادی کشور باشد.
الگویی برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
41 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت پیاده سازی مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ طرح تحقیق، جزو پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. همچنین پژوهش حاضر از نظر زمان انجام، مقطعی و با توجه به ماهیت داده ها نیز کمّی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و مدل سازی از سیستم استنتاج فازی بهره گرفته شد و مدل استنتاج فازی در نرم افزار متلب طراحی گردید. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان است که متشکل از مدیران عامل، مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی شرکت های دانش بنیان شهرستان رشت می باشند که از نظرات آن ها به منظور تدوین قواعد استنتاج فازی استفاده شد و ساخت این قواعد بر اساس نظرات 25 خبره صورت گرفت. یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که سه عامل از قبیل: برند کارفرما، فرهنگ سازمانی و سبک رهبری تحول آفرین به عنوان عوامل زمینه ساز و مؤثر بر پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان، مورد شناسایی قرار گرفتند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، در میان عوامل مذکور، سبک رهبری تحول آفرین بیشترین تأثیر را بر پیاده سازی موفق مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان داشته است. همچنین، برند کارفرما و فرهنگ سازمانی نیز به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
شناسایی مفهوم، علل و پیامدهای یادگیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
123 - 150
حوزه های تخصصی:
در یک محیط آشفته و متغیر، رویکرد یادگیری استراتژیک می تواند شرکت های دانش بنیان را قادر سازد تا به سرعت تغییرات بازار را تشخیص داده و بر فرصت های نوظهور تمرکز نمایند؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی برای شناسایی مفهوم، علل و پیامدهای یادگیری استراتژیک و درنهایت بررسی و تحلیل کمی و اعتبارسنجی آن است. در این پژوهش با استفاده از نظریه کیفی داده بنیاد و با روش نمونه گیری گلوله برفی، 15 تن از متخصصان شرکت های دانش بنیان انتخاب شده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آن ها صورت گرفت. داده ها پس از بررسی و تحلیل در قالب 52 مفهوم، 8 زیر مقوله و 4 مقوله اصلی دسته بندی گردیدند. مقوله های اصلی شامل عوامل سازمانی، عوامل محیطی، مقوله محوری و پیامدها است. سپس بر اساس مدل فرآیندی و گزاره های حکمی به دست آمده از مرحله اول، فرضیه های پژوهش تدوین و در سطح کارکنان سازمان مذکور به صورت کمّی آزمون شد. در بخش دوم پژوهش علاوه بر تائید اعتبار مدل، متغیرهای عوامل سازمانی و محیطی تأثیر مثبت و معناداری بر یادگیری استراتژیک دارند. همچنین یادگیری استراتژیک تأثیر مثبت بر پیامدهای چابکی استراتژیک، توسعه قابلیت های پویا، زمینه ساز تغییر و تحول، بهبود عملکرد، رشد فروش دارد.
چالش های روابط فرد-سازمان در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
115 - 133
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های پیش روی روابط فرد-سازمان در شرکت های دانش بنیان و ارائه راهبردهای مناسب جهت رفع موانع اشتغال کارکنان دانشی برمبنای مطالعه ای تحلیلی-موردی و با رویکرد کیفی به روش تحلیل تِم صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران فعال در شرکت های مستقر در پارک های علم و فناوری شهر تهران و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد ده نفر از مدیران خبره شرکت های مذکور با رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی بوده است. نتایج یافته های تحلیل تِم مشخص نمود که سه چالش عمده فردی، ساختاری و فرهنگی پیش روی تنظیم روابط فرد-سازمان در شرکت های مذکور وجود دارد که در این رابطه بایستی ضمن بازنگری در سیاست های کار و اشتغال و تنظیم صحیح روابط بین فرد- سازمان، در پی طراحی مشاغل همراستای با اقتصاد دانایی محور بود که از جمله آن مشاغل تخصصی صنایع شامل مهندسی و مدیریت پروژه، مشاغل برگرفته از فناوری های جدید مانند نانو و علوم زیستی، مشاغل خدماتی تخصصی تسهیل کننده تعاملات مانند وکالت و مشاوره و مشاغل جذب شده از شرکت های خارجی ناشی از مزیت رقابتی می باشند.
ترسیم نقشه فازی عناصر کیفی ریسک های پیاده سازی مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
امروز سازمان ها متوجه شده اند که دانش یک منبع باارزش است که بایستی مدیریت شود در پژوهش حاضر تلاش شده، ریسک های پیاده سازی مدیریت دانش شناسایی و با استفاده از مفهوم مدل شکاف، روش نوینی برای ارزیابی ریسک های پیاده سازی ارائه شود. روش پژوهش، هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی است. جامعه آماری را 12 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان فعال شهر شیراز تشکیل می دهند. برای یافتن مؤلفه های بحرانی موفقیت و شکست از مفهوم مدل شکاف و ترسیم نقشه فازی نوع دوم برای ارزیابی ریسک ها استفاده شد. نتایج نشان داد عدم توانمند سازی، عدم حمایت مدیریت ارشد، چالش گسترش روزافزون تجارت، ترس از احمق فرض شدن، کمبود انگیزه، کمبود نرخ مشارکت، ترس از دست دادن مالکیت دانش و ایجاد سیستم و منابع اطلاعاتی متعدد و غیر ضرور، از مهم ترین عوامل حیاتی موفقیت و کمبود اعتماد، زیرساخت فنی، تمرکز در محدوده مرزها، چالش سیاسی، منسوخ بودن محتوی بعضی از دوره های آموزشی، ابهام در سیستم و مشکلات ارتباطی، از مهم ترین عوامل شکست شرکت های دانش بنیان در پیاده سازی مدیریت دانش در شهر شیراز هستند. در این راستا ایجاد فرهنگ همکاری، انجام ممیزی دانش، سازمان دهی دانش، ایجاد چک لیستی از ویژگی های کلیدی، برقراری ارتباط بین افراد و دانش، پاداش و انگیزش، چالش سیاسی، برگزاری دوره های آموزشی هدفمند می توانند پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان را تسهیل کنند.
شناسایی و رتبه بندی عناصر بسته پاداش جامع برای کارکنان دانشی آینده (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان صنعت دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
85 - 107
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی عناصر بسته پاداش جامع بر مبنای شاخص های رضایت مندی کارکنان دانش محور آینده در شرکت های دانش بنیان صنایع دفاعی و به روش توصیفی-موردی صورت گرفته است. به این منظور در طی فرآیندی سه مرحله ای، ضمن شناسایی مهم ترین عناصر بسته پاداش فراگیر و شاخص های رضایت مندی کارکنان دانشی آینده با رویکرد کتابخانه ای-تحلیلی، در گام بعدی الگوی عناصر پاداش فراگیر به روش تحلیل محتوایی تبیین گردید. در نهایت با تنظیم پرسش نامه خبره مبنا و نظرسنجی از خبرگان، به رتبه بندی عناصر بسته پاداش جامع بر مبنای شاخص های رضایت مندی کارکنان دانش محور آینده با استفاده از روش ARAS-G پرداخته شد. جامعه آماری شامل خبرگان شرکت های دانش بنیان مجموعه صنایع دفاع، که با نمونه گیری هدفمند، تعداد 10 نفر در فرآیند پژوهش به کار گرفته شدند. نتایج پژوهش نشان داد که عناصر پاداش غیرمالی چون مقام و منصب (با ضریب 968/0) و موفقیت و پیشرفت (با ضریب 943/0) حداکثر رضایت مندی و عناصر پاداش مالی مانند اقلام خواروبار اهدایی (با ضریب 509/0)، مرخصی (با ضریب 540/0) و حتی حقوق و دستمزد (609/0) حداقل میزان رضایت مندی را برای کارکنان دانش محور آینده ایجاد خواهد کرد. در این راستا توصیه می گردد که مدیران سازمان های دفاعی برای ایجاد انگیزش در بین کارکنان دانشی آینده، بیش از آن که از بسته های مالی بهره ببرند، لازم است که از عناصر غیرمالی چون اهدای مقام و منصب و ایجاد موفقیت و پیشرفت در نظام پاداش این افراد استفاده نمایند.
ارائه مدلی جهت ایجاد شرکت های دانش بنیان با رویکرد تحلیل راهبردی SWOT (نمونه پژوهش: دانشگاه های علوم پزشکی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
207-240
حوزه های تخصصی:
اقتصاد دانش بنیان و حرکت به سمت کسب سرمایه، از طریق کاربست علم و دانش ضرورتی انکارناپذیر برای حفظ و بقای دانشگاه و از طرفی پاسخگویی به نیاز مشتریان دانشگاه و جامعه می باشد. دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور دارای نیروهای انسانی (شامل هیات علمی، دانشجویان، فارغ التحصیلان و کارکنان) خلاق و دارای ایده های فناورانه می باشند؛ ولی با این ظرفیت دانشگاه ها گرایش اندکی به سمت تجاری سازی و ایجاد شرکت های دانش بنیان دارند. هدف از این پژوهش ارائه مدلی جهت ایجاد شرکت های دانش بنیان با رویکرد swot در دانشگاه های علوم پزشکی در استان مازندران است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر میزان کنترل متغیرها میدانی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی از نوع زمینه یابی است و از سوی دیگر پژوهش حاضر را می توان نوعی پژوهش اکتشافی تلقی کرد. جامعه آماری مرحله کیفی شامل 15 نفر از خبرگان علمی، رؤسا و کارشناسان مراکز رشد دانشگاه، واحدهای پژوهش و فناوری دانشگاه، مسئولین و کارشناسان پارک علم و فناوری و متخصصین شرکت های دانش بنیان می باشند و جامعه آماری مرحله کمی شامل اعضای هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی استان مازندران (دانشگاه بابل و دانشگاه مازندران) که شامل 750 نفر اساتید می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول مورگان تعداد 256 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته، که حاصل مصاحبه با متخصصان بوده و تعداد 45 گویه تهیه شد که روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت. تحلیل داده های کیفی پژوهش از طریق کدگذاری باز و کدگذاری محوری انجام شده است و در مرحله تحلیل داده های کمی پژوهش از آزمون مدل معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی (پی ال اس) برای انجام تحلیل عاملی استفاده شده است. با استفاده از آزمون مدل معادلات ساختاری مدل نهایی پژوهش، با موضوع ارائه مدلی جهت ایجاد شرکت های دانش بنیان با رویکرد swot در دانشگاه های علوم پزشکی ارائه شد. در این مدل سهم هر یک از عوامل نشان داده شده است. تهدیدها با بار عاملی (813/0)، بیشترین بار عاملی و رتبه اول را دارد. عامل فرصت ها با بار عاملی (787/0) رتبه دوم، عامل نقاط قوت با بار عاملی (569/0) رتبه سوم، عامل نقاط ضعف با بار عاملی (266/0) رتبه چهارم را دارا است.
نقش کارگزاران دانش در توسعه مدل بازاریابی دانش فنی شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی خدمات و محصولات دانش فنی در شرکت های دانش بنیان به صورت یک چالش برای این شرکت ها ظهور کرده است. کارگزاران دانش، نقش کلیدی را در ارائه خدمات تخصصی موردنیاز شرکت های دانش بنیان و در راستای بازاریابی محصولات و خدمات دانش فنی آن ها ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش کارگزاران دانش در توسعه مدل بازاریابی دانش فنی شرکت های دانش بنیان است. برای دستیابی به مدل پژوهش از روش ترکیب موضوعی مرور نظام مند ادبیات استفاده شده است. برای گردآوری داده ها ، از اسناد، مقالات، متون و گزارشات در چارچوب تعیین شده و به روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. داده های حاصل از مرور ادبیات طی سه مرحله (باز، محوری و انتخابی) کدگذاری شده و از میان داده ها 7 مفهوم و 2 مقوله به دست آمده است. ازجمله یافته های این پژوهش، کارکرد سه مرحله ای کارگزار دانش (دسترسی، به کارگیری و تحویل دانش) و ایفای نقش آن بین جوامع چهارگانه تقاضاکنندگان، ارائه دهندگان، نوآوران و چارچوب گذاران دانش در راستای بازاریابی دانش فنی شرکت های دانش بنیان است؛ سپس با توجه به تحلیل ها و بررسی مبانی نظری طی فرآیند تبدیل داده ها به نظریه، مدل توسعه یافته و درنهایت مدل بازاریابی دانش فنی شرکت های دانش بنیان با تأکید بر نقش کارگزاران دانش ارائه گردید.
بررسی مسائل و مشکلات تأمین مالی شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از اولویت های مهم در سیاست های اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری، تحقق اقتصاد دانش بنیان در کشور است. نگاه به عملکرد کشور در دو دهۀ گذشته نشان می دهد که به رغم ایجاد برخی زیرساخت های مورد نیاز توسعۀ اقتصاد دانش بنیان، همچون نیروی انسانی متخصص و تحصیل کرده، ارتقا و تجهیز زیرساخت های آزمایشگاهی و نیز پیشرفت های چشمگیر علمی، نتوانسته ایم در عرصۀ توسعۀ کسب وکارهای دانش بنیان و کسب ثروت از فعالیت های دانشی در کشور موفق باشیم........
تأملی در نقش و جایگاه وقف و نیکوکاری در علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
امر خیر یا فعالیت های خیرخواهانه تداعی کننده کمک های داوطلبانه به نیازمندان است؛ صرف وقت برای انجام امور داوطلبانه، مانند رسیدگی به سالمندان در آسایشگاه ها، یا صرف پول برای بهبود وضعیت انسانها در حوزه های مختلف با تمرکز بر نیاز اقشار آسیب پذیر و کم درآمد. این ها شناخته شده ترین صورت های امور خیر هستند. اما آیا، در نگاهی جدید، امر خیر می تواند در خدمت توسعه علم و فناوری باشد؟ در این مقاله، با محور قراردادن مهفوم وقف، امکان پذیری و ضرورت و مزایای ترویج فرهنگ امر خیر در کمک به نهاد علم و فناوری بررسی می شود. درنهایت، با بررسی سیر تاریخی زمینه های وقف در ایران و نمونه خوانی الگوهای موفق در دنیا، این نتیجه نهایی به دست می آید که سوق دادن امور خیر به سمت توسعه علم و فناوری، به خصوص در حوزه رشد شرکت های دانش بنیان و کسب و کارهای نوپا (استارت آپ ها)، به ارزش افزوده چندین برابری برای کل جامعه منجر می شود. خیری که مهمترین پیشران آن فرهنگ سازی در بین خیّرین و آحاد جامعه است.
نقش حمایت های دولت در شکل گیری راهبردهای فرصت جویانه شرکت های دانش بنیان در مواجهه با پیامدهای پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
بحران ویروس کوید-19 تاکنون به کسب وکارهای بسیاری در سراسر جهان آسیب زده، با وجود این برخی شرکت ها با اتخاذ راهبردهای مناسب، در مسیر رشد و توسعه قرار گرفته اند. دولت ها نیز با توجه به نیازهای خود کوشیده اند با حمایت های گوناگون به این شرکت ها کمک کنند. با توجه به اهمیت راهبردی شرکت های دانش بنیان برای ایران، در این مقاله چگونگی تأثیرگذاری حمایت های دولتی در شکل گیری راهبردهای فرصت جویانه ده شرکت دانش بنیان در مواجهه با پیامدهای شیوع کرونا را با رویکردی کیفی و روش مطالعه چندموردی بررسی کرده ایم. داده های این مطالعه از راه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران این ده شرکت جمع آوری شده اند و برای اعتباربخشی به این داده ها از روش مثلثی سازی منابع استفاده شده است که مصاحبه با مدیران، مستندات معاونت علمی ریاست جمهوری و مستندات صندوق نوآوری و شکوفایی سه ضلع آن را تشکیل می دهند. تحلیل محتوای کیفی اسناد تولید و جمع آوری شده در فرایند پژوهش نشان می دهد که محرک اصلی راهبردهای فرصت جویانه متعدد شرکت ها در بحران شیوع کرونا، افزایش تقاضا در حوزه کسب وکار شرکت است و شرکت ها با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های خود و با اتکا به حمایت های دریافت شده، از این فرصت ها استفاده کرده اند. همچنین شواهد نشان می دهند که دولت با طیف وسیعی از ابزارهای حمایتی مالی و غیرمالی به این شرکت ها کمک کرده است. با وجود این نمی توان حمایت دولتی را جایگزین فرصت های بازار در شکل گیری راهبردهای فرصت جویانه شرکت ها دانست؛ هرچند اغلب این شرکت ها بدون حمایت های دولتی نمی توانستند راهبردهای خود را پیاده سازی کنند. درنتیجه باید حمایت های دولتی را در کنار فرصت های بازار، مکملی حیاتی برای شکل گیری راهبردهای فرصت جویانه شرکت های دانش بنیان در دوران شیوع بیماری کوید-19 دانست.
تأثیر نوآوری باز و ناپایداری های فن آورانه برعملکرد نوآوری در راستای کسب مزیت رقابتی در شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک علم وفن آوری شیخ بهایی واقع در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محقّقان مختلفی پارادایم نوین نوآوری باز را به دو بُعد وارد شونده و خارج شونده ، تقسیم کرده اند. هدف این پژوهش در مرحله اول، بررسی تاثیر مستقیم هر یک از این ابعاد بر عملکرد نوآوری شرکت های دانش بنیان است. در مرحله ی بعد نیز تاثیر هر یک از این ابعاد، تحت تاثیر عامل تقویت کننده و تعدیل گر ناپایداری های فن آورانه مورد بررسی قرار می گیرد. لازم به ذکر است که در این دو مرحله، متغییر عملکرد نوآوری به عنوان یک عامل واسطه گر در مسیر کسب مزیت رقابتی تعریف شده است. بر این اساس، پس از بررسی ادبیات و پیشینه ی پژوهش، مدل مفهومی و سوال های پرسش نامه (به عنوان ابزار جمع آوری داده ها)، تدوین شد. نمونه ی آماری این پژوهش، شامل60 شرکت دانش بنیان مستقر در پارک شیخ بهایی واقع در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان بوده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و به روش حداقل مربّعات جزیی و به وسیله نرم افزار smart PLS استخراج شده است، نشان می دهد که تاثیر نوآوری باز وارد شونده بر عملکرد نوآوری در این شرکت ها به صورت قابل ملاحظه ای قابل تایید است، در حالی که این شرایط برای نوآوری باز خارج شونده وجود ندارد. همچنین نتایج بر تاثیر مثبت و قابل ملاحظه ی عملکرد نوآوری بر کسب مزیت رقابتی اشاره دارد اما تاثیرات تعدیل گری ناپایداری های فن آورانه در مسیر بین نوآوری باز و عملکرد نوآوری تایید نمی شود.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های موثر در ارزیابی عملکرد دانش گران شرکت های دانش بنیان (مطالعه موردی: یک شرکتICT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت سازمان های دانش بنیان، با توجه به جایگاه راهبردی آن ها به عنوان یکی از عناصر مهم اقتصاد مقاومتی و نقش اساسی آن ها در رفع نیازهایکشور در شرایط تحریم، بسیار افزایش یافته است.در این میان، با توجه به منحصربه فرد بودن و اهمیت بالای مهارت ها و تخصص های انسانی در این سازمان ها، توجه به خصوصیات روانی کارکنان و احساس رضایتی که از روابط و تعامل دوجانبه با سازمان ها دارند شرط لازم برای دست یابی به اهداف سازمان های دانش بنیان است که در این میان هرچه سطح نخبگی و میزان وابسته بودن کسب-و کار شرکت به کارکنان دانش محور بیشتر باشد مفهوم ارزیابی عملکردپررنگ ترخواهد شد. با توجه به نبود یک مدل جامع برای ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی، پژوهش گران در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق آمیخته اکتشافی (روش گروه کانونی در بخش کیفی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در بخش کمی)، در یک شرکت دانش بنیان در حوزه ی فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، به تبیین معیارهای ارزیابی عملکرد این دانش گران پرداخته اند که در نتیجه، 35 شاخص ارزیابی عملکرد و وزن هر یک از آن ها، به دست آمد. نتایج این پژوهش می تواند در نظام های جذب، عملکرد و جبران خدمات دانش گران سازمان، مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل ابعاد و مؤلفه های تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان در بستر فن بازارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
141 - 154
حوزه های تخصصی:
تجاری سازی، فرآیندی غیرخطی و پیچیده مستلزم ایفای نقش بازیگران و عوامل مختلف با توانمندی های متفاوت است. فن بازار یکی از ابزارهایی است که با هدف سهولت در اجرا و محقق شدن سیاست های اقتصاد دانش بنیان و تجاری سازی محصولات در این حوزه به وجود آمده و در واقع، سامانه ای برای هدایت و نظارت بر مبادلات فناوری است. هدف از پژوهش حاضر تبیین و تحلیل نقش فن بازار در تجاری سازی محصولات دانش بنیان از طریق شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تجاری سازی در بستر فن بازار می باشد. روش پژوهش آمیخته است و از کسب نظر خبرگان حوزه فناوری برای دستیابی به ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر تجاری سازی در بستر فن بازار استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که از میان 43 شاخص شناسایی شده مؤثر در تجاری سازی محصولات دانش بنیان در بستر فن بازار پس از چرخش متغیرها در نهایت 9 عامل شناسایی شدند که در مجموع 74/80 درصد از واریانس را تبیین نمودند. عوامل «بازاریابی فناوری»، «مشاوره و انتقال فناوری» و «عوامل حقوقی و تأمین مالی» به ترتیب در رتبه های نخست نقش فن بازار در تجاری سازی محصولات دانش بینان قرار گرفتند.
تأثیر مدیریت کیفیت(جنبه های نرم و سخت) بر عملکرد نوآوری سازمان با نقش میانجی قابلیت نوآوری فناورانه و رفتار فعالانه کارکنان، مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
219 - 262
حوزه های تخصصی:
تحقیقاتی که تاکنون انجام شده بیانگر نتایج گوناگون و متفاوتی از ارتباط بین جنبه های مدیریت کیفیت و عملکرد نوآوری می باشد. اکثر تحقیقات انجام شده ارتباط مستقیم بین مدیریت کیفیت و عملکرد نوآوری سازمان را تایید می نماید لیکن جنبه های تاثیرگذار مدیریت کیفیت به صورت جامع مورد بررسی قرار نگرفته است، بنابراین در پژوهش حاضر شفاف سازی جنبه های مدیریت کیفیت و میزان تاثیرگذاری ایشان بر عملکرد نوآوری سازمان ها مورد توجه قرار گرفت.در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر جنبه های نرم و سخت مدیریت کیفیت بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی گری رفتار فعالانه کارکنان و قابلیت نوآوری فناورانه پرداخته شد. داده های این پژوهش از شرکت های دانش بنیان ایرانی فعال درحوزه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی جمع آوری گردید. با استفاده از متدولوژی مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس به بررسی فرضیات پرداختیم. نتایج این پژوهش نشان داد که مدیریت کیفیت نرم با میانجی گری قابلیت نوآوری و رفتارفعالانه کارکنان بر عملکرد نوآوری تاثیرمعنادار دارد و مدیریت کیفیت سخت بر قابلیت نوآوری تاثیر معناداری دارد؛ همچنین قابلیت نوآوری نیز بر عملکرد نوآوری سازمان به صورت معنادار تاثیر می گذارد.
طراحی مدل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، تعیین چارچوبی برای ایجاد شرکت های دانش بنیان و توسعه آن ها در رشته های علوم انسانی است. روش پژوهش : در این پژوهش، از نظریه داده بنیاد که شیوه پژوهش کیفی است استفاده شده است. به کمک این شیوه و دسته ای از داده ها، نظریه تکوین می یابد. جامعه آماری شامل متخصصان، صاحب نظران و مدیران متخصص در شرکت های دانش بنیان مستقر در استان خوزستان است. به منظور جمع آوری داده ها از16 نفر از افراد فوق، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه به عمل آمد. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. یافته ها :بر اساس فرایند نظریه داده بنیاد، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 403 کد باز و 289 کد مستخرج نهایی در قالب 79 مفهوم ساخته شد و دسته بندی در 6 مقوله اصلی و 30 مقوله فرعی صورت گرفت. نتیجه گیری : الگوی به دست آمده از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، در قالب چهار گام ایده اولیه، پژوهش و توسعه، انتقال نتایج پژوهش ها و بهره وری یافته های پژوهشی و شش راهبرد اصلی، شامل مدیریت و سیاست گذاری، فعالیت های آموزشی و پژوهشی، بسترها و زیرساخت ها، ارتباطات و شبکه های علمی، نشر و اشاعه دانش و نوآوری قرار دارد. با ترکیب متغیرها و شش راهبرد اصلی، مدل نهایی مراحل فرایند ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی شکل گرفته است.