هدف از پژوهش حاضر آزمون رابطه بین سطوح مختلف رشد شناختی،عاطفی ومعنوی با بهزیستی روانشناختی بزرگسالان بود .به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای متشکل از700 فرد بزرگسال. در قالب چهار گروه سنی انتخاب شد. جهت ارزیابی متغیر های پژوهش از پرسشنامه های باورهای پارادایم اجتماعی (SPBI) ، شاخص واکنش بین فردی (IRI) ،مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی ( DERS ) ، پرسشنامه ارزیابی معنوی (SAI) ، مقیاس تاب آوری (CD-RISC-SF) ، مقیاس رفتارهای نوع دوستانه ، پرسشنامه پرخاشگری ) ( BPAQ-SF ، مقیاس شکرگزاری ( GQ-6 ) ، مقیاس خود محوری ماکیاولی از پرسشنامه (PPIR) ، مقیاس بهزیستی معنوی (SHALOM) ، پرسشنامه لذت گرایی ناسازگارانه ،مقیاس افسردگی SCL 90) ) مقیاس استرس( DASS-21 ) استفاده شد.داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد تفکر نسبی گرا برهمدلی ،استرس و دشواری در تنظیم هیجانی اثر مثبت دارد ، تفکردیالکتیک بر همدلی و بهزیستی معنوی اثر مثبت دارد. خود محوری بر دشواری در تنظیم هیجانی وضعف معنوی اثر مثبت داردوبر بهزیستی معنوی اثر منفی دارد، استرس بر دشواری در تنظیم هیجانی اثر مثبت دارد.دشواری در تنظیم هیجانی بر ضعف معنوی اثر مثبت وبر بهزیستی معنوی اثر منفی دارد، بهزیستی معنوی برشکر گزاری،نوع دوستی وتاب آوری اثر مثبت دارد وبر افسردگی ولذت گرایی ناسازگارانه اثر منفی دارد ، ضعف معنوی بر پرخاشگری،افسردگی ولذت گرایی ناسازگارانه اثر مثبت دارد.