مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
کرامت
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
125-158
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از طریق معناشناسی توصیفی، مفهوم کرامت با توجه به بافت آیات قرآن بیان شده است. اصل در معنای واژه کریم، تفوّق و عزّت ذاتی است و مانند واژ ه عزیز در مقام مقایسه قرار نمی گیرد. هر چیزی که در حد و غایت خودش، شریف و ارجمند باشد با واژ ه کرم توصیف می شود. براساس واژه های همنشین کریم در قرآن مجید این واژه در اکثر موارد دارای کاربرد معنوی می باشد و در مورد خدا، و غیر خدا بکار رفته است. واژگان وجیه، عزیز، مکین، رفیع در حوزه معنایی کریم بکار رفته اند و به این دلیل در آن ها معنای مشترک شرافت، منزلت و بزرگی مشاهده می شود.
شاخصه های کرامت انسانی در نظام اسلامی
اصل کرامت انسانی مهم ترین اصل مبنایی و پایه گذار نظام بین المللی حقوق بشر است که حق های بشریِ شناسایی شده در نظام بین المللی حقوق بشر براساس آن توجیه پذیر است. این اصل، در اسناد حقوق بشری بین المللی و منطقه ای متعددی شناسایی شده است و حتی در اسناد مربوط به حقوق بشردوستانه نیز بر رعایت این اصل و لزوم احترام به آن تأکید شده است. یکی از مقولات بنیادین در اندیشه معاصر، کرامت انسان است. نوشتار حاضر پس از اشاره ای گذرا به مفهوم کرامت انسانی و تأمل در مبانی آن در اندیشه اسلامی، می کوشد با استناد به آیات و روایات به نتایج و لوازم و مقتضیات آن در نظام اسلامی اشاره کند. یکی از وظایف مهم نظام اسلامی، ایجاد بستر مناسب برای بهره مندی انسان ها از همه ظرفیت های مادی و معنوی است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان در وجود انسان و جهان آفرینش قرار داده است. نمودِ ظاهری نظام اسلامی را می توان در حاکمیت ارزش های دینی و سبک زندگی اسلامی مبتنی بر اعتقادات و دستورات اسلامی برگرفته از قرآن و سنّت مشاهده کرد که در آن شهروندان جامعه اسلامی حق حیات طیبه، امنیت، آزادی های اجتماعی، رشد عقلانیت و دوری از جهل و خرافات، بهداشت جسمی و روحی، استقرار عدالت، گسترش اخلاق و فضایل انسانی و رعایت شأن و حرمت انسانی در پرتو مردم سالاری دینی دارند. البته کرامت انسانی، مطلق نیست بلکه نسبی و تشکیکی است و براثر رفتارهای اختیاری ناشایست و سوء استفاده از استعدادها و فرصت های موجود، قابل سلب است و همین امر مجوز مشروعیت برخی مجازات های به ظاهر تحقیرکننده یا دردناک و متناسب با جرم ارتکابی است.
مریم؛ زنی در مقام ولایت یا نبوت؟ بازخوانی داستان مریم در قرآن و تقابل آن با تفسیر مرد محورانه از این داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان زندگی حضرت مریم از جمله داستانهای مشترک قرآن و اناجیل اربعه (عهد جدید) است. با وجود این مریم در این داستانها نقش و جایگاه یکسانی ندارد. با استناد بر اناجیل ویژگی های مهم مریم به اعتبار مادر عیسی بودن و تولد معجزه آسای او است. اما این تصویر در فرهنگ و سنّت مسیحی به تدریج تا آنجا تحوّل می یابد که مریم به شخصیتی مقدّس بدل می شود و مقام الوهیّت پیدا می کند. به این تصویر در قرآن اشاره می شود و در واقع حکایت قرآن از داستان مریم با نفی این دیدگاه همراه است. امّا در مجموع آنچه در قرآن حکایت می شود بسیار فراتر از روایت اناجیل است. در آیات قرآن ویژگی هایی برای مریم نقل می شود که بی شباهت به ویژگی های انبیاء نیست. هرچند که مفسرّان به ویژه مفسرّانی با گرایش های عرفانی تلاش کرده اند این ویژگی ها را به گونه ای دیگر تفسیر کنند و در نهایت مریم را واجد مقام ولایت بدانند. در این مقاله ضمن سیر تحوّل جایگاه مریم در مسیحیّت و اسلام بازگو می شود به این موضوع مهم نیز پرداخته می شود که چرا در سنّت اسلامی مریم و بالطبع زن، از مقام نبوّت باز می ماند و در تصوّف و عرفان اسلامی مقام او تنها در حد یک ولی پذیرفته می شود.
بررسی اشتراکات ابن عربی و ژوزف مورفی در موضوع معجزه و کرامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی مانند اغلب عرفای اسلامی کرامت را مخصوص اولیا و معجزه را مخصوص پیامبران می داند. ابن عربی مانند برخی عرفای دیگر، کرامتِ واقعی را علمِ شهودی می داند. ژوزف مورفی تفاوتی بین کرامت و معجزه قایل نبوده، معتقد است که تمام انسان ها دارای چنان قوایی هستند که می توانند تمام معجزات را محقّق کنند. مورفی مثال های فراوانی را بیان می کند که در آن سالک قادر به انجام معجزات حضرت عیسی شده است. مورفی روانشناسی ست که علمش کاربردی است؛ بدین معنا که تمام افراد انسانی می توانند از معجزه استفاده کنند تا زندگی دنیوی مناسب و به دنبال آن حیات اخروی پسندیده ایی داشته باشند. مورفی و ابن عربی در موضوع معجزه دست کم در نُه مورد اشتراک نظر دارند که در این مقاله به آنها پرداخته شده است. روش به کار گرفته شده در این مقاله کتابخانه ای و مقایسه ای است که در آن با وجود تفاوت در اصطلاحات، در پی یافتنِ مفاهیمِ مشترک بوده ایم.
انسانِ تعین ناپذیر در اندیشه پیکودِلا میراندولا؛ بنیانی برای حقوق بشر غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
221 - 242
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان دوره رنسانس، به واسطه اینکه تجلی گاه یک دوران جدید بودند، از اندیشه های بکری برخوردارند. پیکودلا میراندولا (1494-1463م) با وجود گمنام بودن در تاریخ فلسفه، نقشی بسزا در نگاه غربی به انسان بازی کرد. نگاه او به مسئله کرامت انسان و جایگاهش در این مقوله بنیادین در تاریخ فکر غرب، بررسی اندیشه او را چنان پرمعنا می کند که می توان وی را از تأثیرگذارترین اندیشمندان در مسئله حقوق بشر در عصر کنونی دانست. با کمک تشریح اندیشه میراندولا، به نوعی به تشریح اندیشه غرب در مقوله کرامت انسان و حقوق بشر خواهیم پرداخت. بر این اساس سؤال محوری در این پژوهش این است که: «مبنای کرامت مندی انسان در اندیشه میراندولا چیست و این مبنا چه نسبتی با حق انسان برقرار می کند؟» برای یافتن پاسخ پرسشمان براساس رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر به گفت وگو با متون میراندولا می پردازیم. میراندولا از انسان تعین ناپذیر سخن می گوید که حق قانون گذاری و تعیین سرنوشت خود را بنا به انتخاب خود دارد. این دیدگاه پیامدهای حقوق بشری مستقیمی دارد و به مثابه نخ تسبیحی است که اندیشه حقوق بشری معاصر را به اندیشه رنسانسی میراندولا متصل می کند.
تحلیل بنیادین اصل عدم مداخله در حقوق مالی دیگری(مقاله پژوهشی حوزه)
انسان حق تعیین سرنوشت خویش را دارد و تنها او بر حقوق مالی خویش مسلط است. نظم و انضباط اجتماعی نیز در جامعه ایجاب می کند که حقوق مالی اشخاص از ثبات نسبی برخوردار باشد و در معرض تزلزل و تشویش ناشی از مداخله دیگران قرار داده نشود. به موجب اصل عدم مداخله، امکان دخالت در حقوق مالی بدون اراده صاحب حق مالی وجود ندارد. اعتبار این اصل ازطریق پاره ای از اصول مبنایی نظیر اصل کرامت، برابری و آزادی انسان ها و حق تعیین سرنوشت قابل اثبات است. به موجب اصل نخست، خداوند با بخشیدن نعمت تعقل و برتری دادن انسان بر سایر مخلوقات، انسان را تکریم کرده است و براساس اصل دوم، انسان ها در ذات و خلقت با یکدیگر برابرند و هیچ موجبی برای تقدم برخی از انسان ها وجود ندارد؛ از منظر اصل سوم، آزادی انسان ایجاب می کند که آزادنه و خلّاقانه تصمیم بگیرد و تصمیم گیرنده خارجی نقشی در تحمیل اراده به وی نداشته باشد و در آخر تعیین سرنوشت حق هر انسانی است که با اراده خویش می تواند آن را تعیین کند. در این مقاله نویسنده از طریق تحلیل محتوایی و توصیفی، ضمن معرفی اصل عدم مداخله در حقوق مالی دیگری، مبانی آن را تبیین کرده است.
تبیین جایگاه رفتار ناقض حق کرامت در جرم انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
237-264
حوزه های تخصصی:
تبیین ملاک های مورد پذیرش جرم انگاری در نظام های حقوقی متفاوت است چرا که در روند جرم انگاری، با یک اصل و ملاک رو به رو نیستیم، بلکه ملاک ها و اصول متعددی به نوبه ی خود در فرآیند جرم انگاری ایفای نقش می نماید. بنابراین در توجیه جرم انگاری یک رفتار، ممکن است چند ملاک، مد نظر قانونگذار باشد نظیر حفظ کرامت انسانی، حمایت از ارزش های اخلاقی، نفی ضرر، حفظ مصالح اساسی، برقراری نظم اجتماعی و اجرای عدالت کیفری و ... کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد که به ژرف در آموزه های دینی و از جمله قرآن بر آن تأکید شده و در عرصه ی جهانی نیز در نیمه ی نخست قرن بیستم با صدور اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. کرامت انسانی اساس شکل گیری دو نگرش اخلاق گرایی و کمال گرایی در مبنای جرم انگاری سیستم های حقوقی می باشد. کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد. در دیدگاه اخلاق گرایی، نقض ارزش های اجتماعی و در نگرش کمال گرائی علاوه بر آن، نقض ارزش های اخلاقی و رسیدن آسیب به شخصیت و منش انسانی فرد نیز قابل جرم انگاری می باشد که می تواند از طریق الزام های قانونی و ضمانت اجراها در سیاست جنایی حمایت گردد. کرامت انسانی از ارزش های فراگیر این جهان است که در فرآیند جرم انگاری و دادرسی کیفری، از مداخله ی غیرضروری حقوق جزا نیز جلوگیری می کند و در واقع با ارائه ی معیارها و ضوابطی مثل منع مجازاتهای ظالمانه و نامتناسب و همچنین منع مجازات مضاعف، شکنجه و استفاده ی ابزاری از انسان، حاکمیت کیفری دولتها را محدود کرده است. در یک سیاست کیفری کرامت مدار، تعامل کرامت ذاتی انسان با مقررات سیاست کیفری در کلیه ی مراحل از مرحله ی جرم انگاری تا اجرای مجازات و اعاده ی حیثیت مشهود و نمایان است. در مقاله ی حاضر کوشش می شود ضمن ایضاح مفهومی کرامت انسانی و تبیین حدود آن، دیدگاه معطوف به جرم انگاری رفتارهای ناقض کرامت، مبانی و مستندات آن مورد تبیین، بررسی و مطالعه قرار گیرد.
واکاوی پیش انگاره کرامت هستی شناختی انسان بر حرمت سقط جنین با رویکرد کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
201 - 212
حوزه های تخصصی:
اولین مرحله خلقت انسان با جنین آغاز می شود و جنین خود دارای مراتب است و مرتبه اعلایش ولوج روح است که در آن مرتبه انسان به طور کامل شکل می گیرد. جنین در همه مراتب، کرامت هستی شناختی دارد که موجب حرمت سقط آن می شود. برخی با باور به اینکه انسان دارای کرامت و ارزش ذاتی است، اما بدون مجوز دست به سقط جنین می زنند و گویا جنین را از جنس انسان نمی دانند. این می تواند موجب نقض کرامت هستی شناختی انسان شود که برآیندش ایستادگی در مقابل فعل خدا است. پرسش این است که: انسان انگاری جنین چگونه ممکن است و پیش انگاره کرامت هستی شناختی انسان چگونه با سقط جنین در تناقض است؟ برخورداری جنین از نفس، برآیندش اثبات انسان بودن او است و سقط جنین در تقابل با کرامتی است که از فعل خدا است. این مقاله با ابزار کتاب خانه ای و روش توصیفی تحلیلی پیش انگاره کرامت هستی شناختی انسان بر حرمت سقط جنین را می کاود و به این نتیجه می رسد که جنین از ابتدا همواره همراه با نفس بوده و هر مرتبه اش حظی از انسانیت دارد و هر چیزی که حظی از انسان داشته باشد از بین بردنش یا محافظت نکردن از آن با کرامت هستی شناختی ای که خدا به آن داده است در تناقض است.
خوانش فرهنگ سیاسی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۲
126 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، خوانش فرهنگ سیاسی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای است. دراین راستا با روش توصیفی-تحلیلی و الگوی نظری آلموند و وربا، بیانات و آرای فرهنگی آیت الله خامنه ای در سه ساحت: «شناخت»، «هویت» و «سنجش»، مورد بررسی قرار گرفته و سپس فرهنگ سیاسی مطلوب در اندیشه ی ایشان تبیین و ترسیم شده است. نتایج نشان می دهند که در اندیشه ی آیت الله خامنه ای، فرهنگ سیاسی تحت تاثیر جهان بینی توحیدی و انسان شناسی اسلامی، با تشکیل عناصری هم چون: آزادی، عقلانیت و نظارت، الگوی فرهنگ سیاسی کرامت محور، بازتولید شده است
مبانی هستی شناسی حقوق انسان؛ مطالعه موردی کرامت انسانی در حکمت متعالیه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از دیدگاه اسلامی، منشأ تمام حقوق انسان، خدای متعال است و اگر خداوند و رابطه انسان با خدا در نظر گرفته نشود، به لحاظ عقلی نمی توان هیچ گونه حقی را برای انسان بر انسان دیگر اثبات نمود. کرامت انسانی همان نقطه عطفی است که در پرتو آن می توان حقوقی را بر انسان در نظر گرفت و او را منشأ برخورداری از حق و تکلیف دانست. مواد و روش ها: روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است. ملاحظات اخلاقی: ملاحظات اخلاقی مربوط به نگارش متون و نیز ارجاع دهی به منابع رعایت گردید. یافته ها: نتیجه بررسی عقلی کرامت انسانی آن است که از منظر حکمت متعالیه نیز کرامت ذاتی انسان که تنیده در ساختار انسانی است، وصفی دارای منشأ وجودی است. ازاین رو، از منظر فلسفی، منزلت، شرافت و خیریت وجود انسان در نظام هستی، امری برجسته و متعالی نسبت به سایر موجودات است که خالق کریم، این صفت را برای وجود انسان جعل نموده است. والایی و برتری ویژه انسان، امری است که به تبع وجود او، دارای اصالت، خیریت و مجعولیت بالذات است. علم و عقلانیت، ایمان و عمل صالح از مهمترین مؤلفه های کرامت اکتسابی در انسان هستند. نتیجه گیری: با بررسی انواع کرامت ذاتی و اکتسابی و مؤلفه های هر کدام، از آنها می توان به مثابه یکی از مهم ترین مبانی هستی شناختی حقوق انسان یاد نمود.
تلازم و تقابل واقعیت اسطوره ای و کرامات عرفانی در ادیان ابراهیمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
185 - 213
حوزه های تخصصی:
سه دین بزرگ ابراهیمی جزء شریعتشان و قوانین منبعث از آن به میانجی کتب مقدس در اجتماع نفوذ یافته و از سلوک عارفانه ای سخن گفته و به پاداش و سزای اخروی در پی تزکیه نفس، نیل به حقیقت الهی و وصال او پرداخته اند. به این اعتبار، تصوف و عرفان پیش از شکل گیری گونه اسلامی اش در دین یهود و مسیحیت نیز پیشینه ای قابل تأمل دارد.؛ از مهم ترین موارد مشترک در هر سه رویکرد عرفانی، مفهوم «کرامت» است. با این حال مطالعه خاستگاه شناسانه و هم چنین پدیدارشناختی کرامات عرفانی در هر سه دین ابراهیمی نشان می دهد که تا چه اندازه این رویدادها با اسطوره در تناظر بوده اند. جستار حاضر با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی می کوشد با مطالعه شکل گیری تاریخی مفهوم کرامات و بررسی مهم ترین اسطوره های دینی، رابطه برخی از این رویدادها را با آنچه در اندیشه اسطوره شناسان بزرگ «واقعیت اسطوره ای» خوانده شده، آشکار ساخته و شناسایی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که کرامت در عرفان یهودی در عین حال که با جادو پیوند می خورد، الگوهای اسطوره ای مصر باستان را دنبال می کند؛ حال آن که این امر در عرفان مسیحی بر اساس نوعی مشاهده به دست می آید و منبع اصلی کرامات خود مسیح است. در عرفان اسلامی کرامات همپای معجزه است که به جای رسول، در اینجا به ولی یا عارف الهی تعلق دارد و نتیجه تزکیه نفس است؛ اما نتیجه ای طبعی و بعضاً قهری است و از این رو دارای فضیلتی در مقام ابزار یا هدف نیست.
«بازشناسی ابعاد تمثیلی شخصیت پیر طریقت»
حوزه های تخصصی:
پیمودن وادی های سخت وهولناک طریقت، بدون تمسک به وجود وارسته ی پیر و مراد مقدور نیست. لزوم حضور معنوی پیر در سیرو سلوک مریدان، از جمله ی موضوعات مهم و دامنه داری است که بیشتر به صورت تمثیلی و نمادین در کانون توجه صوفیه قرار گرفته است. به جز شمار اندکی از متصوّفه چون اویسیان که به مجذوبان، نامبردار بودند و کشف و شهود و راهیابی به حقیقت را تنها از طریق مراقبه و زدودن شوائب از لوح ضمیرخویش، میسر می دانسته اند، اکثر بزرگان تصوّف، بر ضرورت پیرگزینی تأکید داشته اند و براین باور بوده اند که توفیق در سیر و سلوک و پیمودن نشیب و فراز جاده ی طریقت، بی مدد پیر محقّق نمی گردد. در این مقاله ضمن به دست دادن تعریفی مانع و جامع از پیر در عرفان، بخشی از شاخص های تمثیلی پیران طریقت در حیطه های متفاوت؛ یعنی لزوم پیروی از پیر، شرایط احراز مقام پیری، کرامت پیران و مراتب ایشان، به روایت منابع عرفانی مورد واکاوی قرار گرفته است و سپس به بررسی محاسن و معایب تبعیت مرید از مراد در نظام خانقاهی پرداخته شده است.
بررسی رفتار اخلاقی دانشجویان با رویکرد توجه به بیم ها و امیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
115 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار اخلاقی دانشجویان در سال تحصیلی 1398 است؛ چرا که بررسی و ارزیابی کُنش های اخلاقی و رفتاری در میان قشرهای مختلف جامعه به ویژه دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به عنوان آینده سازان هر جامعه انسانی از اهمیت فراوانی برخوردار است. تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و طرح آن توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشکده مهندسی است که به روش تصادفی ساده، 315 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته رفتار اخلاقی است که روایی محتوایی آن تأیید شد. پایایی پرسش نامه ازطریق ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شده است و داده ها بااستفاده از نسخه 22 نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و ازطریق آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد میانگین رفتار اخلاقی و مؤلفه های آن در دانشجویان بالاتر از حد متوسط است. همچنین بین رفتار اخلاقی دانشجویان بر حسب جنسیت، تفاوت معنادار وجود ندارد؛ اما این تفاوت بر حسب مقطع تحصیلی، معنادار است. بنابراین پیشنهاد می شود که رشد و آموزش دانشجویان رشته های مهندسی در زمینه های اخلاقی و رفتاری به عنوان یک اولویت جدی برنامه های درسی و آموزشی این رشته ها، از مقطع کارشناسی شروع شود.
نقد و بررسی کرامت انسانی در اعلامیه حقوق بشر، با تکیه بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۳
25-36
حوزه های تخصصی:
اعلامیه جهانی حقوق بشر که به منظور تکریم مقام انسانی و پی ریزی جهانی بدون خشونت تصویب شد، نه تنها جهان را آرام تر نساخت، بلکه بر مشکلات بشر افزود؛ لذا برای رفع مشکلات برآمده از آن، بررسی عوامل ناکارآمدی آن، که نوع نگرش به انسان و خاستگاه کرامتی او و در واقع، رویکرد انسان مداری و جایگزینی بشر به جای خدا و دین؛ همچنین نادیده گرفتن تفاوت های فرهنگی و اجتماعی ملیت های مختلف در تدوین آن می باشد؛ ضروری به نظر می رسد. از نظر آیت الله جوادی آملی برای حل مشکلات انسان معاصر، تفسیر لاهوتی از انسان باید جایگرین نوع ناسوتی آن شود. به دیگر بیان، برای احیای کرامت انسانی در این اعلامیه، سه نگرش راهبردی ضرورت دارد: 1) تبیین جایگاه انسان متأله در نظام وحیانی در مقابل حیوان ناطق در غرب؛ 2) تبیین چیستی و کارکرد عقلانیت وحیانی؛ 3) راهکارها و چگونگی تحقق کرامت انسانی در نظام وحیانی. در این مقاله با روش پژوهشی و کتابخانه ای ضمن تحلیل آسیب شناسانه از اعلامیه حقوق بشر، به ویژه موضوع کرامت انسان، انتقادها و راه کارهای فراروی از منظر آیت الله جوادی آملی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
واکاوی زیست فرهنگی در اندیشه نوصدرائیان (با تاکید بر آراء استاد مرتضی مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
9 - 30
حوزه های تخصصی:
نوصدرائیان، که از آن ها به عنوان جریان پُرقوت فلسفی در ایران معاصر یاد می شود، در واکنش به بحران های فکری دهه 30 و برای ارائه رویکردی فعالانه از دین در دوران مدرن برای زیست بشر پا به عرضه ظهور گذاشته اند. ایشان، با توجه به مقتضیات زمان، دغدغه آن را داشته اند که وحی را برای اجتماع مؤمنان، به جهت ضرورت احیای حیات باطنی در عالم دینی، به اشتراک گذارند تا زمینه مدینه فاضله شیعه و ظهور حضرت مهدی (عج) را فراهم کنند. بر همین اساس، مقاله پیش رو در چارچوب تحلیلی «دستگاه فکری حکمت متعالیه» با هدف بازخوانی مفهوم زیست فرهنگی، که مهم ترین مشکل سیاستی کشور است، به این پرسش پاسخ می دهد که زیست فرهنگی در اندیشه نوصدرائیان، با توجه به انسان شناسی نوصدرایی (به طور خاص اعتقاد به انسان متعالی در این منظومه فکری)، بر چه دال نظری ای استوار است. از همین رو، فرضیه این پژوهش بر این نکته استوار است که، به تبع زیربنایی بودن مفهوم فرهنگ و اصالت آن در این جریان فکری، «کرامت» را می توان دال نظری در این جریان فکری دانست. داده های به دست آمده از مطالعه موضوع پژوهش و منابع و دیدگاه های اصحاب حکمت متعالیه تأیید می کنند که نظریه «کرامت» و عدالت دال مرکزی در مفهوم فرهنگ است و «زیست فرهنگی» در اندیشه این جریان فکری با عناصر ، عوامل و روش های خاص خود محقق می شود. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تجزیه وتحلیل داده ها به روش کتابخانه ای انجام شده است.
بررسی و تحلیل ابعاد معرفتی فراست در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۰۴-۱۷۱
حوزه های تخصصی:
معرفت و شناخت، رکن اساسی و مقصود نهایی در اندیشه عرفانی به شمار می آید. تصوف اسلامی ایرانی با بهره گیری از سرچشمه های اصیل فکری و فرهنگی و به مدد زبان عرفانی خاص خود، همواره بستری مناسب برای خلق و ظهور مفاهیم معرفتی گوناگون بوده است. «فراست» یکی از این موارد است که متصوفه بار معرفتی بالایی برای آن قائل شده اند. به همین سبب است که فراست، در میان کرامات منسوب به مشایخ صوفیه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با وجود اینکه بنیادی ترین و مهم ترین ویژگی ذاتی فراست، معرفت زایی آن است، مطالعات و پژوهش هایی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته ، بسیار اندک است و مطالب ارائه شده نیز کافی و منسجم به نظر نمی رسد. در این تحقیق، تلاش شده است تا با تحلیل و تفکیک معنایی و کاربردی واژه فراست، ضمن تبیین ریشه ها و تعاریف آن در زبان عرفان، ابعاد معرفتی و جنبه های گوناگون آگاهی بخشی آن از نظرگاه عرفان اسلامی نمایان شود. برای نیل بدین مقصود، پیوند فراست با برخی اصطلاحات و مفاهیمِ مرتبط با مقوله معرفت، نظیر یقین، بصیرت، علم لدنی، نور، بیّنه، تفکر، فرقان و انواع تجربیات عرفانی، به شیوه ای منسجم و بر اساس منابع اصیل در حوزه ادبیات عرفانی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
جلوه های کرامت انسانی در سبک زندگی امام رضا(ع)
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱ ویژه فلسفه و کلام
187 - 206
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی امام رضا(ع) بیانگر روش حضرت برای کسب کمالات انسانی است که در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی بررسی می شود. در این راستا ابتدا به تبیین کرامت انسانی، منشا و مراتب آن پرداخته شده و سپس اهداف رفتار کرامت مندانه، موانع کرامت ورزی، و جلوه های رفتار کرامت مندانه از منظر امام رضا(ع) بیان می گردد. ایجاد سازگاری و تداوم محبت و مهرورزی در سیره امام رضا(ع)، به عنوان ارکان آرامش بخشی بوده و بر پایه احترام به کرامت ذاتی انسان و حول محور تقوا پیشه گی شکل گرفته و روح توحیدی بر آن سایه افکنده است. از دیدگاه حضرت، راهکار اصلی انجام رفتار کرامت مندانه، کسب رضایت الهی است. جلوه های کرامت ورزی از دیدگاه حضرت عبارت است از: عبادت و اطاعت الهی، صبوری کردن، کم توقع بودن، جایگزینی رفاه اخروی با رفاه دنیوی، عفو و بخشش در مناسبات اجتماعی، ادب و پرهیز از استبداد و خودرایی، راستگویی و امانتداری.
مجازات زنا و کرامت انسان
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
25 - 32
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتدا دیدگاه اسلام نسبت به اصل اجرای مجازات بیان شده، سپس به بررسی مؤلفه های کرامت انسانی در مجازات زنا در دو قسمت پرداخته شده است. نخست مرحله پیش از اجرای حد که ذیل آن مباحثی همچون چرائی مجازات، مانعیت دشواری شرایط از اجرای حد، اصرار پیشوایان دینی بر عدم اثبات جرم و شادمانی امیرمؤمنان از سقوط حد مطرح گردیده و سپس مرحله اجرای حد و برخی ویژگی های آن نظیر ناخوشایندی اسلام از مشاهده صحنه کیفر، لحاظ کرامت ضعیفان (فرزند حاصل از زنا و زن زانیه) در روند مجازات و نهایتاً اعمال محدودیت در اجرا (نسبت به بدن مجرم و زمان اجرا) منعکس شده است.
تأثیر ذهن بر خارج از دیدگاه صدرالمتألهین
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
81-94
در میان فلاسفه مغرب زمین بعد از آن که معنای نفس مورد شک قرار گرفت، ذهن جایگزین آن شد. واژکه ذهن در میان فلاسفکه اسلامی بسیار به کار رفته است؛ لکن تحلیل مفهوم ذهن و حقیقت آن تاکنون مورد بررسی دقیق واقع نشده است. همین مسأله ضرورت بررسی حقیقت ذهن و کارکردهای آن را قوت می کند گرچه به دلیل این که ذهن یکی از شئون نفس محسوب می شود، گاهی از بحث تأثیرات ذهن با عنوان تأثیرات نفس یاد می شود. ذهن حیث استعدادی نفس برای کسب علوم است؛ لذا تصویرسازی های ذهنی، به خلق در خارج منجر می شود. باتوجه به این که انسان چه مسیری از کمال را برای خود برگزیده است، دارای نفس متعالی یا غیر متعالی می شود. نفوس متعالی از قدرت نفسانی یا روحی برخوردار هستند و در این مسیر به حدی قوی شده اند که تصوّرات آنها دارای آثار خارجی است؛ لذا در این مسیر می توانند بر افراد تأثیرگذار باشند. مصداق این نفوس ولی الله است که فانی در خدا شده است و متخلق به اسماء الهی است. هدایت نیز پس از رسیدن فرد به مقام ولایت برای شخص حاصل می شود؛ اما نفوس غیر متعالی در مسیر سقوط به نهایت رسیده اند و تأثیراتی که بر روی جهان بیرون از خود می گذارند خلاف قوانین الهی است. مصداق این نفوس افرادی هستند که تأثیرگذاری ذهن بر خارج را در قالب سحر، جادو و چشم زخم مورد تأکید قرار می دهند.
کرامت انسان در اسلام و ادیان غیرابراهیمی (بودیسم، کنفوسیوس، دائویسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام اسفند ۱۴۰۰ شماره ۲۹۱
69-77
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی جایگاه انسان، ازجمله مسائل حائز اهمیت است؛ چراکه ادیان براساس بینش خود نسبت به آن، مراتب تکامل معنوی وی را در نیل به سعادت نهایی ترسیم می کنند. ادیان شرقی نیز از این امر مستثنا نیستند و نظراتی پیرامون آن مطرح کرده اند. از آنجاکه امروزه نسبت به برخی آموزه های ادیان غیرابراهیمی در غالب دین جهانی، گرایشاتی به چشم می خورد؛ بررسی نوع نگاه این ادیان نسبت به انسان در مقایسه با اسلام، ارزشمند است. طبق بررسی هایی که به روش کتابخانه ای صورت گرفت، به طور قطع می توان گفت که آن حد از کرامت ذاتی که اسلام برای انسان به دلیل دارا بودن روح الهی و... قائل شده با سه دین دیگر قابل مقایسه نیست. از میان ادیان غیرابراهیمی، کنفوسیوس نیز برای انسان تا حدی کرامت قائل است. اما در آیین بودا انسان دارای کرامت و ارزش ذاتی نبوده و نوعی نگرش منفی نسبت به انسان وجود دارد و آیین دائو در این زمینه دیدگاهی خنثا دارد؛ به گونه ای که انسان بسته به عملکردش می تواند دارای کرامت باشد.