مطالب مرتبط با کلیدواژه

جوهر


۶۱.

معنای دوم دونامیس (قوه) درکتاب نهم مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دونامیس قوه فعل ماده جوهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۲۴۶
"ارسطو" در Θ ( کتاب نهم مابعدالطبیعه ) دو معنای دونامیس (قوه ) را از هم متمایز می کند و می گوید معنای اول آن را با حرکت در ارتباط می داند .ارسطو از این معنای دونامیس ( قوه ) به تفصیل بحث می کند، اما تصریح دارد که هدف اصلی معنای دوم است و بحث نخست از باب مقدمه است. او در Θ 6 به معنای دوم دونامیس ( قوه ) باز می گردد. اما، بحث او به نحوی صورت گرفته است که دقیقاً معلوم نیست منظورش از معنای دوم چیست، از این رو نظرات مختلفی درباره اینکه معنای دوم دونامیس( قوه ) کدام است مطرح شده اند. از این میان، به نظر می رسد دو دیدگاه حائز اهمیت هستند. کسانی معتقدند معنای موردنظر ارسطو «وجود بالقوه » یا «بالقوه بودن » است و کسانی منظور او را «ماده » می دانند. نظری که در این مقاله ارئه شده چنین است: هدف ارسطو در Θ تحلیل و بررسی وجود بالقوه است، اما بررسی وجود بالقوه عبارتست از بررسی موارد و مصادیق مختلف قوه و یکی از موارد قوه، قوه ای است که در رابطه با حرکت است و مورد دوم آن، که مورد نظر ارسطو ست، «ماده » است که در ارتباط با «جوهر » قرار می گیرد و به همین خاطر ارسطو آن را در بحث حاضر « مفیدترین » می داند و منظورش مفیدترین مورد در تحلیل وجود بالقوه است. وجود بالقوه که هدف اصلی ارسطو در Θاست از قِبل تحلیل معنای دوم قوه تبیین می شود.
۶۲.

موضوع مابعدالطبیعه؛ ارسطو، ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت ثبات کثرت تغییر وجود جوهر حکمت فلسفة اولی الهیات کلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۵۳۹
فلسفه روایت عام و فراگیر دربارة وحدت و ثبات، و کثرت و تغییر در عالم و ذهن انسان است. ارسطو، ابن سینا و توماس آکوئینی به تبیین آن در موضوع مابعدالطبیعه پرداختند. اگرچه به نظر می رسد که هر سه متفکر موضوع مابعدالطبیعه را موجود بماهو موجود دانسته اند، اما معنا و سپهر موجود نزدشان متفاوت است. ارسطو در موضوع مابعدالطبیعه وحدت و ثبات را در سه حوزه دیده است؛ به عنوان حکمت در چهار علت طبیعی، به عنوان فلسفة اولی در موجود، که محمول نیست، و به عنوان الهیات در مبدأ و علت العلل. ابن سینا با دوری جستن از نظر ارسطو، وحدت و ثبات را در وجود مطلق دید و مبدأ و دیگر موجودات را از عوارض و اقسام وجود در نظر گرفت. نزد او وجود محمول، واحد، مطلق و مشترک معنوی است. توماس آکوئینی با بازگشت به ارسطو و دیگر یونانیان، و به عنوان یک متکلم مسیحی، وحدت و ثبات را در مبدأ یا خدا جستجو کرد. وجودشناسی او قائم به دو جوهر سرمدی و مخلوق است و به نوعی، جوهرشناسی ارسطو و افلاطونیان میانه را پی گرفته است. هر جوهر موجودی ذاتاً متمایز از دیگری است. وجود در این دو جوهر متشابه است و موجود بماهو موجود در جوهر مخلوق است. این دو متفکر با دو رأی متفاوت دربارة وحدت و ثبات، دو سرنوشت مختلف در هستی شناسی در غرب و عالم اسلامی رقم زدند.
۶۳.

بررسی ماده اولی از منظر فلسفه اولای ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ماده صورت قوه فعل جوهر وجود لاوجود موضوع ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۵ تعداد دانلود : ۴۷۲
موافقان و مخالفان ماده اولی به دو نحو در اثبات و نفی آن استدلال می کنند؛ یکی بر اساس آثار ارسطو و شواهد متنی و دیگر بر اساس تحلیل نقش ماده و صورت در فلسفه طبیعی. در این مقاله ماده اولی از منظری دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت، یعنی بر اساس نظام فکری ارسطو در فلسفه اولی. در فلسفه اولی ارسطو پرسش «جوهر چیست» را طرح می کند، زیرا جوهر آنی است که به حسب خود هست و بنابراین با تحلیل جوهر پرسش «موجود چیست» پاسخ داده می شود. او بین جوهر به عنوان موضوع و جوهر به عنوان ذات و ماهیت تمایز قائل است، اما معتقد است رابطه بین این دو رابطه ماده و صورت است و ماده و صورت را نیز بر اساس قوه و فعل توضیح می دهد. ماده بالقوه صورت است و صورت فعلیت ماده است. او بر این اساس از وحدت جوهر دفاع می کند. نزد افلاطون قابل یا موضوع فاقد هر نوع صورت و تعینی است، زیرا اگر تعینی داشته باشد، نمی تواند تعین و صورتی دیگر بپذیرد، چرا که هر تعین و وجودی در مقابل تعین دیگر است، اما ارسطو با طرح قوه و موجود بالقوه معتقد می شود که موضوع چیز خاص و متعینی است، اما قوه تعین و وجودی دیگر را نیز دارد. بنابراین برخلاف افلاطون که قابل وجود را لاوجود می دانست، در نظر ارسطو وجود است که قابل وجودی دیگر است. به عقیده ارسطو دیدگاه افلاطون منجر به جدایی هر چیز از وجودش و خودش می شود. بر این اساس نه تنها ماده اولی در نظام فلسفی ارسطو جایی ندارد، بلکه در تعارض با دیدگاه اوست. ماده اولی که از هر تعینی خالی است، منطبق بر دیدگاه افلاطون است نه ارسطو.
۶۴.

تفاوت هیأت در حکمت اشراق با عرض در حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوهر عرض هیأت مشاء اشراق سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۵۹۵
بسیاری از محققان اصطلاح هیأت در آثار اشراقی سهروردی را معادل عرض در اصطلاح مشائی دانسته اند و معتقدند که شیخ اشراق در این زمینه تنها لفظی جدید وضع کرده است. در این مقاله با مقایسة هیأت در حکمت اشراق با عرض در حکمت مشاء و نیز با مراجعه به تصریحات شیخ اشراق در این زمینه، نشان داده می شود که این دو اصطلاح متفاوت با یکدیگر هستند. اصطلاح هیأت در آثار شیخ اشراق به معانی صورت، شکل، حالت و نیز غیرجوهر به کاررفته است که هیأت به معنای غیرجوهر در مقابل جوهر در نظر اشراقیان است و نه جوهر از نظر مشائیان. بنابراین شیخ اشراق برای اشاره به معنای غیر جوهر در نظر اشراقیان، مجبور به وضع لفظی جدید شده است و اصطلاح عرض را صرفا در معنای غیرجوهر در نظر مشائیان به کار برده است. در نتیجه به دلیل متفاوت بودن تعریف جوهر در حکمت مشاء و اشراق، عرض و هیأت نیز که به ترتیب در مقابل جوهر مشائی و جوهر اشراقی وضع شده اند با یکدیگر متفاوتند.
۶۵.

جایگاه ثتا (Θ)در مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قوه فعل ثتا ) Θ ( جوهر موجود مابعدالطبیعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۴۱۳
)ثتا( نهمین رساله از مجموعه مابعدالطبیع هاست. ارسطو Θ را به بحث از قووه فعل اختصاص داده آن را بعنوان مسئله ای مستقل در فلسوهه ا لوط حورر هورده است. در خصوص جایگاه رساله Θ ارتباط آن با هل مجموعوه مابعدالطبیعو ه د دیدگاه هلط مطرر است: مطابق یک دیدگاه رساله Θ در ذیل Ζ )زتا( هوه متفهول بحث از جوهر است قرار دارد نقش آن توضیح یوا تفمیول Ζ اسوت. مطوابق دیدگاه دیگر مسئله قوه فعل به تبع آن رساله Θ مستقل از Ζ اسوت مسوئله خاص خود را دنبال مط هند. موافقان این دیدگاه عمدتاً بر اساس آنچه در آغاز Θ آمده است نیز ساختار محتوای Θ استدلال هرده اند. در مقابل حرفداران دیدگاه نخست بر اساس ساختار محتوای Ζ Η )اتا( نیز آنچوه در Η6 آموده اسوت استدلال مطهنند. در این مقاله تلاش شده است به نحو دیگری از استقلال Θ دفاع شود. استدلال خاصط هه در اینجا حرر شده بر اساس شواهد متنط است بور د پایه اسوتوار اسوت: یفوط معوانط مختلوو موجوود هوه ارسوطو در Δ7 )دلتوا( Ε2 )اپسیلن( حرر هرده است دیگرترتیب رسالات بعدی یعنط Ζ Θ هه با آنچه ارسطو در Ε4 در خصوص لز م بررسط د معنای موجود حرر هرده است، هواملاًتطبیق دارد. موجود به نحو مطلق به بالقوه بالهعل تقسیم مط شود از این ر این تقسیم به جوهر اختصاصط ندارد، اما از آنجا هه هموه معوانط موجوود )در معنوط اَشفال مقولات( به جوهر راجعند، بحث از قوه فعل نیز نهایتواً بحوث از جووهر بالقوه جوهر بالهعل است. تلاش شده است نشان داده شود این معنا از اختصاصِ بحث قوه فعل به جوهر هه در اینجا مورد نظر است، غیور از معنوایط اسوت هوه مورد نظر گر ه ا ل اسوت بنوابراین بورخلان آن دیودگاه ، اسوتقلال Θ را نهوط نمط هند.
۶۶.

نقش قوه در تبیین وجود موجودات مادی در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موجود جوهر موضوع ذات صورت فعل قوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۳۷۹
طرح ارسطو در مابعدالطبیعه، تحقیق و مطالعه موجود بماهو موجود است، بر این اساس او به تفحص از علل و مبادی موجودات از آن جهت که موجودند می پردازد. او می خواهد معلوم کند چرا موجودات موجودند و موجود بودن برای هر موجودی چیست. ذات و موضوع هر یک به نحوی می تواند مبنای تحلیل وجود قرار گیرد. از طرفی ارسطو با این مشکل مواجه است که ترکیب و ثنویتِ ذات و موضوع، حداقل در جواهر مادی، واقعی است، از طرف دیگر جوهر که بنابر فرض اصل و مبنای وجود است مقدم و واحد است. در تحلیل و پاسخ به این مسأله ارسطو از «قوه» استفاده می کند. آنچه موجود است (موضوع)، و آنچه شیء موجود به واسطه آن موجود است (ذات)، دو امر متباین نیستند، بلکه دو نحوه از وجود یک شیء اند: نحوه وجود بالقوه و نحوه وجود بالفعل. بنابراین اگرچه ترکیب ماده و صورت ترکیب دو جوهر واقعی است، اما این با وحدت جوهر منافاتی ندارد، زیرا یکی فعلیتِ دیگری است. آنچه در اینجا نهایتاً مبنای تحلیل وجود جواهر مادی را فراهم می کند، «قوه» است.
۶۷.

مطالعه تطبیقی استقلال مفهومی وجود رابط در ملاصدرا و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا اسپینوزا وحدت وجود جوهر وجود رابط اختلاف نوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۴۲۲
رابطه ذهن و خارج از مهم ترین مسائل فلسفه است، انحای وجود در خارج، منشأ تحقق حکایات و تصورات ذهنی است. در اندیشه ملاصدرا موجود فی نفسه محکی وجود محمولی است و موجودات رابط از استقلال تصوری و مفهومی بی بهره اند. اسپینوزا نیز تصور استقلالی از صفات و حالات را بدون لحاظ جوهر ممکن نمی داند. به نظر او، حالات استقلال مفهومی نداشته و حتی در مقام تحقق معرفت تصوری خویش نیز در پرتو جوهر لحاظ می شوند. در این مقاله با روشی تحلیلی، دیدگاه این دو فیلسوف را در این مسئله مورد مطالعه تطبیقی قرار داده، ضمن تبیین همگرایی و تشابه دیدگاه آن ها، اختلاف نوعی را به مثابه موضوعی مشترک در فلسفه تطبیقی معرفی نموده و نشان داده ایم که صدرا و اسپینوزا چگونه از رهگذر این تلقی به لوازم دیگر این نگرش رهنمون گردیده اند.
۶۸.

تحلیلی بر مساعی کانت در آنالوژی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوهر اصل ثبات جوهر شاکله مقوله زمان هویت تغییر اصل علیت اصل مشارکت استعلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
کانت در فلسفه نقادی، تلقی متفاوتی از مفهوم جوهر ارائه داده است. به عقیده وی، این مفهوم در تلقی های مابعدالطبیعی فیلسوفان پیشین، به عنوان مفهومِ همواره موضوع، تحلیل و تعریف شده است، حال آنکه این تلقی، هیچ گونه معرفت محصلی در باب جوهرهای طبیعی اعیان ارائه نمی دهد. در مقابل، کانت با طرح شاکله مقوله جوهر و لحاظ اصلی ویژه برای آن، مفهومی استعلایی از این مقوله ارائه کرده است. بنابراین تلقی، مفهوم جوهر همواره در نسبت با زمان و به عنوان یکی از مقوّم های پیشینی ذهن مورد استفاده قرار می گیرد. ساختن تجربه، اتصال ضروری کیفیات در عین، حفظ هویت عین در طول زمان، یکنواختی طبیعت، حصول تصور کلی و متعین زمان و خدمت به دو اصل علیت و مشارکت، از جمله عملکردهایی است که مفهوم جوهر و اصل ثبات جوهر در رویکرد استعلایی ذهن ایفا می کند. در این نوشتار تلاش شده است این عمکردها تبیین و به منظور نشان دادن تأثیر ابتکارات کانت بر جریان های فلسفی معاصر، با برخی از دیدگاه های معاصر در فلسفه تحلیلی مقایسه شود.
۶۹.

لایب نیتس و تمایز جوهر خدا و مُناد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل گرایان ارسطو دکارت لایب نیتس جوهر مناد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۴ تعداد دانلود : ۵۹۶
لایب نیتس فیلسوفی عقل گراست که فلسفه ا ش نظام مند ، منسجم ولی متفاوت با سایر عقل گرایان است . اکثر عقل گرایان ، مخالف دیدگاه ارسطو هستند. در این مقاله اختلاف منظر آنها با ارسطو و دیدگا ه مدرسی بر سر موضوع « جوهر » مد نظر قرار گرفته و به این سئوال ها پاسخ داده شده است که چرا لایب نیتس، بر خلاف سایر عقل گرایان، مخالفتی با ارسطو ندارد ؟ چگونه مُنادولوژی لایب نیتس علیه دکارت و تعریف او از جوهر دو گانه نفس و ماده مطرح شده است؟ تفاوت مُناد و جوهر ارسطویی در تفکر لایب نیتس چیست؟ لایب نیتس مُناد ها را « اتم های حقیقی طبیعت » می داند. مُنادها عناصر اصلی و بنیادی عالم ، موجودات مجرد و بسیط ، شبیه خداوند یعنی خالق خویش اند . هر مُناد جوهری کوشاست. در این صورت آیا خدا هم مُناد است ؟ در مقاله چگونگی نسبت میان مُناد و جوهر و خدا تبیین شده است .
۷۰.

ارتباط وجودشناسی، جوهرشناسی و الهیات در فلسفه ارسطو و بررسی تفاسیر جدید آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات جوهر اوسیا فعل انرگیا قوه دونامیس موجود ان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۳۷۶
چیستی موضوع فلسفه از زمان ارسطو محل بحث بوده و در مقاطع بعدی تاریخ حکمت مشاء نیز استمرار داشته است. چنانکه اختلاف دو چهره برجسته مشاء جهان اسلام یعنی ابن سینا و ابن رشد در این زمینه به روشنی مشهود است. این بحث در نیمه دوم سده بیستم به ویژه در ارسطوپژوهی حوزه آلمانی زبان از نو گشوده شد که آیا نزد ارسطو، تنها یک علم فلسفی نخستین وجود دارد، که به دو نام  الهیات و وجودشناسی یا جوهرشناسی نامیده می شود، یا اینکه آنها هر دو در کنار هم هستند و اگر این گونه است نسبت آنها با یکدیگر چگونه است. در این مقاله با مروری بر نظر ارسطوپژوهان جدید در مورد مسئله بالا، به این نتیجه می رسیم که الهیات تحقق نهایی جوهرشناسی است. به این معنا، ما از الهیات به عنوان «سنگ بنای» نظریه فلسفی در معنای جوهرشناسی یاد می کنیم. خط فکری مذکور متضمن این مطلب است که مفاهیم بنیادین بسط یافته در جوهرشناسی ارسطویی نیازمند یک الهیات هستند و خداوند، در عین حال به عنوان علت ماسوی که یکی از «اصول و علل» است، یک «طبیعت خاص» هم محسوب می شود. با چنین فرضی، شخصی که بر طبق کتاب گاما، به عنوان یک جوهرشناس، در جست وجوی علل و اصول اوسیا است، در عین حال یک الهیدان هم خواهد بود.
۷۱.

بررسی جوهر و عرض از دیدگاه ملاصدرا و عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جوهر عرض وجود منبسط ظهور تشکیک حکمت متعالیه عرفان نظری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۶ تعداد دانلود : ۴۱۶
از منظر عرفان نظری و حکمت متعالیه به ویژه بر مبنای وحدت شخصی وجود، ماهیت، احکام آن، نسبت ماهیت با وجود و مسائل مترتب، تصویر متفاوتی از مکاتب فلسفی پیشین به ویژه مشاء می یابد. بالتبع جوهر و عرض نیز که از مقولات ماهوی هستند تبیین متفاوتی می یابند. این پژوهش به ترسیم جوهر و عرض از دو منظر ملاصدرا و عرفان نظری می پردازد و سرانجام براین اساس، جوهر و عرض در حکمت متعالیه و عرفان نظری، با وجود حفظ صورت اصطلاحی سیری استکمالی در جهت عمومیت معنایی و نیز گستره سعه وجودی طی می کند. در منظر ملاصدرا، در جوهر، سه عنصرِ «بدون موضوع بودن»، «مقوم بنفسه بودن» و «تقویم غیر» حفظ می شود با این تفاوت که اولا تبیین جدیدی از موضوع، تقویم و علیت در مراتب گوناگون ارائه می شود و ثانیا، این سه در یک جهت یکسان، ترسیم می شوند. به تناسب تغییر تفسیری در معنای جوهر، عناصر مبین عرض شامل نیاز به موضوع و نیازمندی در تقویم به غیر در رابطه با جوهر دگرگون می شوند و عرض مراتب و تقسیمات متنوعی می یابد. در عرفان نظری نیز همگام با رویکرد نهایی ملاصدرا، رابطه جوهر و عرض، تقسیمات آنها و عناصر سازنده تبیین معنایی آن ها دارای تفاوت نگاه مرحله ای می گردد
۷۲.

جوهر الاهی از منظر اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوهر خدا جهان صفت اسپینوزا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۷ تعداد دانلود : ۳۶۶
مبنای آرای فلسفی اسپینوزا جوهر یگانه است. تبیین موجودات متکثر تنها با مراجعه به جوهر نامتناهی، که اسپینوزا آن را «خداوند یا طبیعت» نامیده است، ممکن می گردد. به عقیده اسپینوزا اشیاء متناهی ضرورتاً ناشی ازجوهر نامتناهی اند. کلّ عالمِ غیرخدا ازنظر اسپینوزا، حالت نام دارد که با ضرورت ازلی از ذات جوهر یگانه به وجود آمده است. اسپینوزا با تحلیل جوهر به این نتیجه می رسد که فقط یک جوهر وجود دارد که نامتناهی به لحاظ صفت و ازلی است. به باور وی، جوهر نامتناهی الهی، تقسیم ناپذیرو یگانه است؛ هر چیزی که هست در خدا هست؛ ممکن نیست جز خدا جوهری موجود باشد و یا به تصور آید. در این مقاله به روش تحلیل محتوایی، اثبات می شود که در نظر اسپینوزا، خدا، انسان و جهان مادی، همه اجزاء یک جوهرند و هرچیز، چه مادی، چه معنوی، بُعد یا امتداد خداوند است و جوهر یا خداوند وجودی است نامتناهی و باید ذات او شامل همه موجودات و همه واقعیات باشد. این در عصر مسیحیت، ناب ترین نوع وحدت وجودی است که اسپینوزا آن را اظهار می کند. وی در این حد توقف نکرد، بلکه پا را بسی فراتر نهاده، و با نفی غایت ، اراده و عقل از خدا مفهوم یا معنای سنتی خدا در تفکر مسیحی را کنار گذاشت. همچنین راه حل اسپینوزا، برای این مشکل که همه توانی و همه دانی خدا چگونه با آزادی انسان سازگار است، حتی به روش خود وی هم رضایت بخش نیست.
۷۳.

ضرورت، امکان یا امتناع حرکت در جوهر از نگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضرورت امتناع امکان حرکت جوهر عرض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۳۴۹
ابن سینا به پیروی از ارسطو به بحث حرکت پرداخت و حرکت در برخی مقولات عرضی را اثبات کرده است. ملاصدرا نیز با بررسی عمیق در مباحث حرکت، به پذیرش حرکت در تمام مقولات معتقد است او ضمن پاسخ به اشکالات مطرح در باب حرکت جوهری، برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، با استمداد از مبانی وجود شناسی، حرکت در مقوله جوهر را به اثبات رسانید. و به حل بسیاری از مسایل فلسفی دست یافت. این مقاله، در پاسخ به این پرسش است که چگونه ضرورت و امتناع در یک گزاره امکان جمع دارد؟ چرا حرکت جوهری از نگاه این سینا امتناع و از نگاه ملاصدرا ضرورت دارد؟ با تحلیل دقیق هر دو دیدگاه، به این نتیجه دست یافتیم که با در نظر گرفتن مبانی و پیش فرض های فلسفی و وجود شناسی، اذعان به نظریه حرکت جوهری در آراء فیلسوفان پیش از ملاصدرا بویژه ابن سینا نیز وجود دارد.اما در اثر آمیخته شدن بحث انقلاب در ماهیت با حرکت در وجود و یا عدم وضوح چگونگی حرکت در جوهر، دوگانه انگاری میان دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا رخ داده است. اما باتوجه به دو رویکرد و این که صور جواهر می تواند حافظ وحدت موضوع باشد یا نه؟ به این نتیجه رسیدیم که حرکت جوهری در نگاه ابن سینا نیز ممکن است و نه ممتنع.
۷۴.

بررسی تحلیلی و مقایسه ای مفهوم جوهر در فلسفه ارسطو و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ملاصدرا جوهر صورت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۳۹۷
مساله جوهر از مسائل اصلی و محوری فلسفه است و لذا موضع هر فیلسوفی نسبت به آن، قطعا نقش تعیین کننده ای در کل فلسفه اش خواهد داشت. از طرفی مقایسه بین دیدگاهها یکی از بهترین راه های تحلیل و فهم رویکردهای فلسفی مختلف است و لذا نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیلی، در تلاش است که بررسی تحلیلی دیدگاه دو فیلسوف مهم تاریخ فلسفه؛ یعنی ارسطو و ملاصدرا در خصوص مفهوم جوهر را در قالبی مقایسه ای به انجام رساند. در نتیجه بررسی انجام شده معلوم گردید با وجود اینکه هم ارسطو و هم ملاصدرا در بحث جوهر به یک معنا دنبال واقیعت و منشاء واقعی تشخص و شیئیت شیء هستند، چیزی که حقیقتاً موجود است و سایر چیزها به تبع آن موجود شده اند؛ اما ارسطو نهایتاً از بین موجودات تنها از صورت به عنوان جوهر نخستین یاد می کند و سایر نامزدهای جوهر بودن را به معنای ثانوی جوهر می داند در حالی که ملاصدرا با توجه به اصالت وجود، وجود را به عنوان جوهری واحد و مشکک معرفی می کند که تمامی موجودات تعینات آن هستند.
۷۵.

بازخوانی جوهر و عرض از منظر ملاصدرا در تفسیر آیات اسماء و صفات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا ماهیت جوهر عرض اسماء خداوند صفات الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۵۴۶
در بررسی آثار ملاصدرا درباره جوهر و عرض در تفسیر آیات اسما و صفات الهی با دو معنا از جوهر و عرض روبرو هستیم. رابطه این دو معنا مشترک لفظی است. یکی معنای مشهور که طبق آن موجود ممکن به جوهر و عرض تقسیم می شود. در این معنا وجود حق در هیچ یک از این اقسام جای نمی گیرد؛ زیرا در این تقسیم ماهیت مقسم است. ملاصدرا با توجه به همین معنا «لیس بجوهر» را از صفات سلبی خدا می داند و دلایلی را برای آن اقامه می کند. معنای دیگر با توجه به مبانی خاص ملاصدرا چون اصالت وجود، وحدت شخصی وجود و فقر وجودی است. در این معنا تعریف ملاصدرا از جوهر و عرض متفاوت با تعریف آن دو در فلسفه است و این تفاوت به خاطر تعریف خاص و ویژه ای است که برای ماهیت مطرح می کند. وی در تفسیر آیات اسما و صفات الهی، حق را جوهر و اسما و صفات او را عرض می داند. مقسم در این تقسیم ماهیت یا موجود ممکن نیست بلکه اصل وجود است و در این معنا ماهیت ظل وجود و اخس آن است. این مقاله با روش تحلیل مفهومی به توصیف و مقایسه این دو معنا می پردازد.
۷۶.

الگوی مفهومی دوسطحی-سه لایه ای با تأکید بر معیارهای ذهنی و جوهره عشق برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق برند معیارهای ذهنی جوهر عرض ماهیت برند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۳۴۲
اهمیت نقش میانجی عشق برند در توسعه وفاداری، تبلیغات توصیه ای با مشتریان، این مفهوم نوظهور در بازاریابی را نیازمند شناسایی و مفهوم پردازی ساخته است. هدف این پژوهش شناسایی ماهیت عشق برند با استفاده از رویکرد بررسی نظام مند منابع و پیشینه پژوهش از طریق شناسایی ابعاد عشق برند و جداسازی معیارهای جوهری و عرضی برمبنای تقسیم بندی سه گانه معیارهای ذهنی عاطفی، ارادی و شناختی است. در پایان با تجمیع تقسیم بندی های انجام شده، الگویی مفهومی در قالب دو سطح و سه لایه ارائه می شود که سطوح آن را معیارهای ماهیتی (جوهر و عرض) و لایه های آن را معیارهای ذهنی (عاطفی، ارادی و شناختی) تشکیل می دهد. مهم ترین نتایج، قرارگرفتن 8 مورد 28 ابعاد شناسایی شده در قالب جوهره عشق برند است که معیارهای شناختی 4 مورد و معیارهای ارادی و عاطفی به ترتیب 3 و 1 مورد را به خود اختصاص داده اند. نقش پررنگ عوامل شناختی و ارادی در پدیده عشق برند از دیگر نتایج مهم پژوهش است
۷۷.

مقایسه آراء فارابی و ابن سینا با ارسطو درباره جوهریت نفس بمنظور فهم نظر آنها در مورد تجرد و جاودانگی نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جوهر نفس تجرد جاودانگی ارسطو فارابی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۳۳
ارسطو نفس را بالضروره جوهر میداند و جوهر اصلیترین مفهوم هستی شناسی در اندیشه اوست. از اینرو شناخت آراء وی درباره جوهر، برای رسیدن به رأی او در مورد تجرد یا عدم تجرد نفس نقش مهمی دارد. ارسطو در سنت فلسفه اسلامی، بویژه حکمت مشاء، بسیار مورد توجه بوده و متفکران اسلامی بنحوی از انحا با نظریات وی نسبت مستقیم یا نزدیک دارند. فارابی و ابن سینا معانی مختلف جوهر و کلیت تقسیم آن به محسوس و نامحسوس که از جانب ارسطو صورت گرفته را میپذیرند اما اختلاف مبنایی آنها با ارسطو به نتایجی منجر شده که در نوع خود قابل توجه و ارزشمند است. بررسی این تفاوت، با رویکرد دریافت نظر قطعی آنها در مورد تجرد نفس و جاودانگی آن، هدف اصلی این پژوهش است. بدین منظور، دو راه در پیش گرفته ایم؛ نخست به بررسی واژه یا واژه هایی پرداخته ایم که ارسطو برای بیان معنای جوهر بکار گرفته است. راه دوم، رجوع به آثار مختلفی است که ارسطو مفهوم جوهر را در آنها مورد بحث قرار داده است. سپس این دیدگاهها با آراء فارابی و ابن سینا مقایسه شده اند.
۷۸.

کوگیتوی دکارت و مسأله پیشفرض جوهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کوگیتو کوگیتو ارگو سوم جوهر تأملات دکارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۳۶۵
این نوشتار قصد دارد با رویکردی انتقادی به بحث درباره ی گزاره ی معروف می اندیشم پس هستم بپردازد. در آغاز، مقدماتی درباره ی شیوه ی عام دکارت در دستگاه معرفت-شناسی اش، که می توان آن را شکّ روش شناختی نامید، خواهیم گفت و سپس شرحی از دو رویکرد کلّی در تفسیر این گزاره در میان مفسران دکارت ارائه خواهیم کرد: رویکرد استنتاجی و رویکرد شهودی. نشان خواهیم داد که این رویکردها همگی باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا دکارت براستی یک نفس، خود، جوهر یا چیزی از این دست را به عنوان پیشفرض هنگام بیان می اندیشم، پس هستم منظور کرده است یا نه. در این پژوهش، با محور قراردادن کتاب تأملات و بررسی شواهدی از سایر آثار دکارت، کوشش خواهد شد که نگاه دکارت به مسأله ی من و همچنین آموزه های خود او درباره ی ارتباط اندیشه و وجود من شرح داده شود. به نظر می رسد دستگاه معرفتی دکارت در توجیه هم بودی آگاهی با ادراک اندیشه ها، و تصورها و تعلق آنها به یک سوژه ی واحد دچار شکاف است. ادعای بخش اصلی نوشتار این است که دکارت، برخلاف مقتضیات روش شناختی اش، به طور پیشینی معرفت به ماهیت خود را به عنوان یک اصل وضع کرده و فرض خاصی درباره ی من دارد: من چونان جوهری دارای صفتهای معیّن. این را مسأله ی پیشفرض جوهر نامیده ایم. در واقع، ساختار زیرلایه-کیفیت در عمق دستگاه معرفتی دکارت و به ویژه در کوگیتوی او حضوری پنهان اما مؤثر دارد. نوشتار حاضر تلاشی است برای آشکارکردن این واقعیت از طریق بررسی ناسازواری در کاربست روش دکارت برخی مشکلات معناشناختی کاربرد ”من“ در کوگیتو ارگو سوم.
۷۹.

خدا در فلسفه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوهر صفت حالت خدا طبیعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۳۷
اسپینوزا فیلسوف معروف اروپا در دوره جدید در بخش اول از مهم ترین کتاب خود، یعنی «اخلاق» نسبتاً به تفصیل درباره خدا سخن گفته است. او خدا را جوهر می نامد که دارای صفات نامتناهی است و طبیعت عبارت از حالات صفات نامتناهی اوست. بنابراین جوهر، صفت و حالت سه عنصر اصلی واقعیت در نظر اسپینوزاست. مهم ترین مسئله در فلسفه اسپینوزا نظر اوست درباره تعالی یا عدم تعالی خدا از طبیعت. به بیان دیگر این مسئله که طبیعت که مجموعه نظام حالات خداست همان خداست یا نه، خدا علاوه بر ظهور در حالات، حقیقتی است متعالی از آنها. به عبارت سوم آیا اسپینوزا معتقد به «همه خدایی» است که بر اساس آن خدا همان کل طبیعت است که هر شیئی جزئی از آن را تشکیل می دهد یا نه، او برای خدا وجودی متعالی از طبیعت هم قایل است؟ در این مقاله با استناد به متن سخن اسپینوزا، «همه خدایی»بودن او نفی شده و همچنین اثبات شده است که برهان او بر وجود خدا همان برهان وجودی آنسلم نه بلکه برهان صدیقین است که بر پایه آن خدا وجود صرف و بنابراین واجب الوجود است.
۸۰.

تحول متافیزیکی مفهوم جوهر در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اعراض اصالت وجود جوهر ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۵۰
مفهوم جوهر در فلسفه اسلامی با طرح نسبت وجود و ماهیت در تفکر فارابی و ابن سینا تفاوت شگرفی با فلسفه ارسطویی پیدا میکند. در واقع فارابی و به دنبال او ابن سینا با تحول در نظام فلسفه اسلامی و قرار دادن مفهوم جوهر در ذیل تقسیمات ماهیت، جایگاه آن را در فلسفه اسلامی دگرگون میکنند. این دگرگونی در نسبت میان جوهر و اعراض نیز گسترده شده است. در گرانیگاه تفکر صدرایی که همانا اصالت وجود است، بیشتر مسائل فلسفی با تصویر جدیدی رونمایی میشوند که مفهوم جوهر و نسبت آن با اعراض نیز از آن جمله است. ملاصدار اکثر مسائل فلسفی و از جمله مفهوم جوهر را در سه گام متحول کرده است. درگام نخست به همراهی با قوم به بیان دیدگاه پیشینیان در باب جوهر و رابطه آن با اعراض پرداخته است. در گام بعدی متناسب با مبانی حکمت صدرایی، تصویری جدید از مسئله ارائه میدهد. در این گام دو تفسیر از یک نگاه در رابطه اعراض و جوهر قابل رصد و رهگیری است. در تفسیر اول مطابق با این دیدگاه که ماهیت بالعرض وجود در خارج موجود است، جوهر و عرض همچنان دارای دو مرتبه وجودی هستند و اعراض به نظر ماهوی همچنان ماهیتی مستقل از جوهر دارد. اما مطابق با تفسیر دوم که ماهیت شأن معرفت شناختی دارد، جوهر و ویژگیهای آن را، موجود به یک وجود دانسته، اعراض را شئونات جوهر معرفی میکند. در این مقاله سعی برآن است که سیر تطور مسئله رابطه جوهر و عرض بررسی واز رهگذر آن، از تصویر نهایی ملاصدار تبیین دقیقتری ارائه شودتا برخی اشکالات وارده بر آن برطرف گردد.