مطالب مرتبط با کلیدواژه

من


۲۱.

فرایند دریافت لطف الهی در عرفان سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیمون وی توازن خلأ تخیل توهم لطف خلق معکوس خود من امر غیرشخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۱ تعداد دانلود : ۵۲۶
آشنایان با دیدگاه های سیمون وی، به خوبی از ژرفا و عمق آرای عرفانی او آگاه اند. در این پژوهش مکانیسم رهایی از خود و یگانگی با حقیقت مطلق (خدا) در چهارچوب نظام عرفانی سیمون وی بررسی می شود. به باور او، آدمی برای حفظ توازن درونی، نباید خلأهای به وجود آمده در درونش را با امور موهوم و خیالی پر کند. آدمی با انقطاع از امیال و تاب آوردن خلأهایی که عامل عدم توازن اند، پذیرش محنت ناب و خلق معکوس زمینه دریافت لطف الهی را فراهم می سازد. با ظهور لطف الهی، انسان به خود حقیقی اش یعنی امر مقدس غیرشخصی و تفاوت آن با خودِ خودپنداشته آگاه می شود. طالبِ حقیقت باید یک گام فراتر گذارد و با فانی کردن من، تنها داشته اش را به پروردگار بازگرداند.
۲۲.

اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر نیرومندی من و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب درمان شناختی رفتاری من نیرومندی من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۰۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نیرومندی من و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان از آبان 1396 تا آبان 1397 تشکیل دادند. از بین آن ها 24 نفر با استفاده از مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12نفر) و کنترل(12نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای یک بار تحت درمان شناختی- رفتاری به صورت انفرادی قرار گرفت؛ گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب همیلتون و سیاهه روان شناختی قدرت ایگو مارکستروم و همکاران در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای نیرومندی من و اضطراب، تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی، درمان شناختی رفتاری بر افزایش نیرومندی من و اضطراب فراگیر گروه آزمایش اثربخش بود. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود از درمان شناختی رفتاری برای افزایش توانایی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مواجهه با چالش ها و موقعیت های دشوار زندگی استفاده شود.
۲۳.

«نفس» نور است یا وجود؟ بررسی تفسیر وجودی ملاصدرا از دیدگاه شیخ اشراق درباره نور بودن نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس من نور وجود شیخ اشراق ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۲۷۲
ملاصدرا در آثار خود، بویژه در تعلیقات بر شرح حکمهالاشراق، از آراء شیخ اشراق درباره» نور خوانشهایی ارائه میدهد که همسو با آموزه های مکتب فکری خود وی، یعنی متکی بر مباحث وجودی است. از مهمترین این خوانشها، تفسیر نور بودن نفس یا «من» به «وجود» است. نظرات ملاصدرا در این نوع خوانشها، که بر تفسیر نوریت نفس به وجود هم اثر میگذارد، بر یکسان انگاری نور و وجود استوار است، حال آنکه با توجه به آموزه های مکتب اشراق نمیتوان نور، بمعنای مورد نظر شیخ اشراق را با وجود یکی دانست. در این مقاله، نخست مشروح مباحث شیخ اشراق و خوانشهای وجودی ملاصدرا در مبحث نوریت نفس، تقریر و آنگاه در دو مرحله خوانشهای ملاصدرا بررسی و نقد میشود؛ اول با بررسی و نقد نظریه یکسان انگاری نور و وجود و دوم بررسی و نقد مضمون خوانشهای وجودی. علاوه بر مبنامحوری، دلیل تفاوت تعبیر شیخ اشراق و ملاصدرا از نفس اینست که شروع فلسفه از نفس، ویژگی منحصر بفرد مکتب اشراق است حال آنکه نفس شناسی نزد ملاصدرا جزو مباحث حکمت بشمار می آید. با شروع از نفس، اصطلاح نور شکل میگیرد، حال آنکه در مبنای ملاصدرا اصطلاح وجود از قبل سامان یافته و نفس به آن متصف و تفسیر میشود.
۲۴.

تحلیل نشانه شناختی «من و دیگری» در گفتمان پل والری «دیگری در خویش»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیگری دیگریت شناخت غیریت من نشانه شناسی همانیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۶۶
یکی از مباحث مهم در آثار پل والری، نویسنده فرانسوی قرن بیستم، مسئله «دیگری» است که به شناخت منجر می شود. «دیگری» به شکل تازه ای در ارتباط با «من» نویسنده مطرح شده که «انعکاسی از «خود» است و دیالکتیکی بین این دو برقرار است. مخاطب با دو نمود از نویسنده مواجه است: خوددیگریت وخودهمانی[1]. درواقع، والری مثال ملموسی از «دیگربودن در خود»[2] را به تصویر می کشد که نمودی از یک «شخص ثالث ناشناخته» است و با او گفت وگوی درونی دارد. رویکرد این پژوهش برای نشان دادن رابطه «من» و «دیگری»، نشانه شناسی مکتب پاریس و همچنین تحلیل پل ریکور است. هدف از ارائه این پژوهش آن است که نشان دهیم چگونه «من» نویسنده در ارتباط با «دیگری» مطرح می شود و چگونه نویسنده به شناختی از خود دست می یابد.
۲۵.

«من» و معیار تشخیص آن از «غیر» از منظر سهروردی، ملاصدرا، دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان من خودآگاهی علم حضوری سهروردی ملاصدرا دکارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۴۰
پژوهش حاضر به بیان هویت و مصداق «من» و نیز ملاک تشخیص «منِ حقیقی» از غیر، از دیدگاه سهروردی، ملاصدرا و دکارت پرداخته است. از نظر این سه فیلسوف، «من» هویت ظاهر و خودپیدایی است که انسان با علم حضوری بدان خودآگاهی می یابد. مصداق منِ حقیقی نزد سهروردی نور مجرد است که با ظهور دائمی ذات، از خودآگاهی مستمر برخوردار میباشد. در فلسفه ملاصدرا، مصداق آن مرتبه یی از وجود است که در بستر حرکت جوهری دائماً متطور بوده و مملکتی ذومراتب است که هویتی ثابت ندارد، و نزد دکارت بُعد مجردی است که بنحو دائمی در حال اندیشیدن است. بنابرین، در واقع هر سه فیلسوف «من» حقیقی را منِ مدرک، عالم و اندیشنده میدانند. ملاک تمییز منِ حقیقی نیز نزد آنها یکی است، زیرا سهروردی و ملاصدرا علم مستمر و عدم غفلت از خود را که در واقع همان خودآگاهی است، ملاک تمییز منِ حقیقی میدانند، اما ملاک دکارت وضوح و تمایز است که بنظر میرسد همان أمری است که سهروردی و ملاصدرا آن را علم حضوری مستمر یا خودآگاهی مینامند. در نتیجه، میتوان گفت که ملاک تمایز «من حقیقی» از نظر هر سه فیلسوف یکسان است.
۲۶.

بررسی "شخصیت "در رمان "برادران کارامازوف" اثر "داستایفسکی" برپایه ی نظریه ی شخصیت از دیدگاه " زیگموند فروید"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنبه های شخصیت فروید برادران کارامازوف نهاد من فرامن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۰ تعداد دانلود : ۴۲۷
"برادران کارامازوف" شاهکارداستایفسکی روسی، از پیشگامان نویسندگی روانشناختی در ادبیات روسیه و جهان می باشد. از نظرطراحی شخصیت ها، اثری است با ویژگی های روانشناختی. شخصیت داستایفسکی ورمانش، مورد توجه زیگموند فروید قرار گرفت. او در مقاله "داستایفسکی و پدر کشی" این رمان راعالی ترین رمان و در موضوع پدر کشی  آن را همپای "هملت" و "ادیپ "دانست. در مقاله ی حاضر، به صورت تحلیل روانکاوانه، بر اساس نظریه ی "شخصیت" فروید، به بررسی رمان و بیان شواهد مثال برای اثبات این مدعا پرداخته شدکه هر کدام از پسران کارامازوف، نماینده ی یکی ازجنبه های سه گانه ی شخصیت پدرشانند. دمیتریِ سرکش، "نهاد"، ایوانِ تحصیلکرده و اسمردیاکفِ توسری خورده،"من"، و آلیوشای مهربان، نماینده ی "فرامن" کارامازوف پیر است.
۲۷.

تبیین رابطه هنر و طبیعت در فلسفه شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شلینگ من طبیعت ارگانیک لایب نیتس اسپینوزا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۵۶
شلینگ به منظور دست یابی به بنیان مشترک «من» و طبیعت، با ابطال دوگانگی میان آن دو و اثبات عدم امکان تقلیل طبیعت به سلسله علل و معلول های مکانیکی، به رویکرد جدیدی در فلسفه طبیعت دست می یابد. او با تلفیق اصل هدف مندی درونی لایب نیتس، یگانه انگاری اسپینوزا و مفهوم کانتی غاییت به برداشت ارگانیک از طبیعت به مثابه یک کل می پردازد و «من» را بر بنیان این طبیعت ارگانیک بنا می نهد. شلینگ به اندیشه حیات گرایانه لایب نیتس روی می آورد تا طرحی از طبیعت به عنوان امری خودسازمان دهنده ارائه دهد و برای غلبه بر دوگانگی های فلسفه مدرن از دیدگاه جوهر مشتد او بهره می برد. بر اساس این دیدگاه هر جزء باید در خود کل را داشته باشد و هر واحد باید مشتمل بر کثرتی نامتناهی باشد، لذا تمایز میان امر ذهنی و عینی در درجه است نه در نوع؛ طبیعت سراسر زنده است و هیچ شی واقعی کاملاً غیرارگانیک نیست بلکه تنها در مرتبه پایین تری از ارگانیک است. برای شلینگ والاترین درجه ساماندهی امر نامتناهی چیزی نیست جز خلاقیت هنرمند که اوج کل قوای ارگانیک طبیعت است. پرسش اصلی این مقاله پیرامون نقش بنیادینی است که برداشت ارگانیک شلینگ در ماهیت زیبایی شناسی او داشته است، در این راستا ضمن بررسی تأثیر رویکرد حیات گرایانه لایب نیتس به تبیین برجسته سازی فعالیت «من» در نظام اندیشه شلینگ پرداخته می شود.
۲۸.

مسأله «من» در نگاه گلن استراوسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: من خود پدیدارشناسی فیزیکالیسم استمرار طولانی مدت شخصیت عاملیت گلن استراوسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
یکی از مباحث مطرح در فلسفه ذهن بحث از «من» است که فلاسفه با تعابیر مختلف خود، هویت شخصی، نفس و روح از آن یاد کرده اند. نظریات متفاوت فلاسفه درباره هستی و حتی چیستیِ این مفهومِ به نظر ساده و بدیهی، آن را به یک مسئله فلسفی تبدیل نموده است. استراوسن فیلسوفی فیزیکالیست است که با تعبیر«خود» به این مسئله پرداخته است. وی از یک سو قائل به وجود «من تجربی» است؛ اما از سوی دیگر، ویژگی هایی چون استمرار، شخصیت و عاملیت را منکر شده است. درحالی که به نظر می رسد این مؤلفه ها، ویژگی هایی اساسی برای معنای «من» می باشند. نوشتار حاضر با روش تحلیلی-انتقادی سعی می کند از بستر تحلیل مؤلفه های مفهوم «من» مورد نظر استراوسن، به این سؤال بپردازد که وی چگونه با عدم پذیرش این سه ویژگی، وجود «من» را باورکرده است. در این راستا، ابتدا دیدگاه استراوسن درباره ماهیت و وجود «من» تحلیل شده و پس از ارزیابی دیدگاه او این نتیجه حاصل می شود، که حذف این سه ویژگی ناشی از نقاط ضعفی چون اتخاذ مبنای فیزیکالیستی، رویکرد تجربه گرایی و روش پدیدارشناسانه و نگاه ذهنی صر ف به «من»، نیز خلط دو مقام ثبوت و اثبات و ضعف در تبیین ویژگی وحدت درطول زمان است.
۲۹.

تحلیلی روانشناسانه از دو مجموعه داستان قصه های مجید و نیکلا کوچولو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهاد من فرامن من ایده آل همانندسازی قصه های مجید نیکلا کوچولو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی روانشناسانه شخصیت های داستانی در  قصه ها ی مجید نوشته هوشنگ مرادی کرمانی و نیکلا کوچولو نوشته رنه گوسینی فرانسوی است. در این تحقیق سعی بر آن است که با تکیه بر نظریه های روانکاوی، همچون ساختار ذهن مشتمل بر «نهاد»، «من»، «فرامن»، «منِ ایده آل»، «ایده آلِ من» و همچنین همانندسازی به مثابه ی مکانیسمی دفاعی، به درکی عمیق تر از  شخصیت های این قصه ها برسیم. هریک از این ساختارها  مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. «نهاد»، «من» و «فرامن» شخصیت انسان را شکل می دهند و همواره در حال کشمکش هستند. «نهاد» لذت جوست و «فرامن»  به دنبال سرکوب خواسته ها و لذت جویی «نهاد». «من»  کشمکش های میان «نهاد» و «فرامن» را کنترل می کند. «من ایده آل»  به مفهوم ارزیابی آگاهانه فرد از خویش است، ولی «ایده آل من»  آن بخش از وجود فرد است که میل دارد به آن دست یابد. همانند سازی نوعی مکانیسم دفاعی برای مدیریت تنش های درونی و بیرونی است. شخصیت های اصلی این داستان ها قابلیت انطباق با این بخش ها را دارند و می توانند معرف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشند. این پژوهش به تحلیل این دو مجموعه داستان  بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد.
۳۰.

بررسی «من» و «منِ اجتماعی» در هویت زنان بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت زنان شاهنامه فردوسی من من اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۲۰۱
هویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و می توان آن را در ویژگی هایی که به هر فرد تشخّص می دهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامه فردوسی از این رو که دربردارنده بخش عمده ای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا و چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از دو مفهوم بنیادی «من» و «منِ اجتماعی» برای تحلیل کنش های زنان در شاهنامه استفاده شده است. این پژوهش نشان می دهد که هویت یابی زنان در شاهنامه، نتیجه برتری «من» در خودشان است. در کنش های تمام شخصیت های مورد مطالعه جز سیندخت، من از منِ اجتماعی آشکارتر است. آنجا که بحث انتخاب یا تصمیم گیری است، کنش هایی از زنان سرمی زند که چه بسا در همان لحظه از تفاوت آن آگاه نیستند و وقتی خلاف هنجارها و انتظارات جامعه رفتار می کنند، «من» آشکار می شود. بروز همین کنش های متفاوت و هنجارشکنی هاست که باعث تشخص و فردیت آنان می شود. جسارت در عشق، شجاعت، جنگاوری، خردمندی و سیاست از ویژگی های هویت بخشِ زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی به شمارمی رود.   
۳۱.

خوانشی روانکاوانه از الصبار بر اساس نظریه شخصیت فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد روانکاوی فروید من فرامن نهاد سحر خلیفه الصبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۳۸
الصبار نوشته سحر خلیفه بیانگر ذهنیت ملت استعمار زده فلسطین در دهه های پایانی قرن بیستم است. این داستان شخصیت های بسیاری دارد که هرکدام نمایانگر بخشی از این ذهنیت اند. با تحلیل روانکاوانه شخصیت های داستان، می توان لایه های پنهان آن را رمزگشایی کرد و ذهنیت جامعه فلسطینی، در نیمه دوم قرن بیستم را درک نمود. طبق دیدگاه فروید، روان انسان (خودآگاه و ناخودآگاه) از سه بخش شکل گرفته است. بخش نخست، نهاد است که دربردارنده خواسته های طبیعی نخستین انسان و غریزه لذت و حیات است. رویارویی کودک با واقعیت، سبب شکل گیری بخشی واقع بین و منطقی در نهاد می شود که فروید آن را «من» می نامد. در ادامه روند رشد انسان، بخشی به نام «فرامن»، از دل «من» جدا می شود. فرامن، بعد آرمان گرا و اخلاق مدار ذهن است که همواره نهاد را به خاطر تمایلات غریزی اش ناچیز می شمارد و «من» را به خاطر همراهی گاه به گاه اش با نهاد، سرزنش می کند. طبق خوانش صورت گرفته از داستان، شخصیت های الصبار سه نوع اند در نظر گرفته شده اند و هر کدام نمودی از یکی از بخش های سه گانه ذهن انگاشته شده اند؛ عامه مردم و کارگران، نماینده نهاد فرض شده اند؛ آنها آرمان ها را کنار گذاشته اند و تنها به نیازهای اولیه و بقا می اندیشند. عادل –که فردی خردگرا و واقع بین است و امور کارگران را سامان می دهد- نماینده «من» فرض شده است. اسامه نیز نمودی از فرامن تلقی شده؛ او همواره عادل را به آرمان گرایی دعوت می کند و از او می خواهد مردم را به مقاومت فرابخواند، ولی عادل، اسامه را به واقع بینی دعوت می کند. عادل در طول داستان، نقطه مقابل اسامه است و دیدگاه های او را همواره رد می کند ولی در پایان، تغییر موضع می دهد و از جایگاه من، به من متعالی تبدیل می شود و و نگاهش به واقعیت، آرمان گرایانه می شود. به نحوی که شخصیت تکامل یافته او، هم مصلحت اندیش است و هم آرمان گرا و عمل گرا؛ ذهنیت عادلِ پایان داستان، همانی است که خلیفه، در ناخودآگاهش برای ملت فلسطین می خواهد و آرزو دارد.
۳۲.

سوژه مندی سیاسی و هرمنوتیک خود در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه خود انسان هرمنوتیک من شعر شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
مسئله ی «سوژه» مهم ترین شاخص تمایز ادبیات کلاسیک و مدرن است. «من» در ادبیات کلاسیک اغلب کلی و انتزاعی است، اما در ادبیات معاصر، پیرو فلسفه ی مدرن، من فردیت یافته و انضمامی و به عبارتی سوژه کنشگر است. شاید آشکارترین نمود این چرخش پارادایمی را-به ویژه در شعر بتوان در نوع مواجهه با «سوژه» دید. شعر معاصر، از سطحی ترین وجه رمانتیک تا پیچیده ترین وجه فلسفی، مبیّن سوژه ای خودبسنده است که خاستگاه آن انسان محوری است. احمد شاملو از شاعرانی است که «من» در شعر او سوژه است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و با خوانش انتقادی مجموعه ی اشعار شاملو و انتخاب نمونه های دلالتگر، به هرمنوتیک خود/سوژه در شعر او می پردازد و ازآنجاکه این من/خود/سوژه طی شش دهه سرایش شعر، دستخوش تلاطم و تحول بوده است، تکیه گاه نظری بحث نیز، به فراخور این تطورات، هم به سوژه فلسفی می پردازد که بر اندیشه و آگاهی فردی تأکید می ورزد و هم به سوژه ای که برساخت اجتماعی است؛ ازهمین رو، تلفیقی است از مباحث میشل فوکو درباب هرمنوتیک خود و حکمرانی بر خود و دیگران، نظریه ی کنش متقابل نمادین، که به من فردی و من اجتماعی می پردازد، نظریه ی اگزیستانسیالیسم که آزادی، انتخاب و مسئولیت را محور مباحث خود قرار می دهد و درنهایت نظر آلتوسر درباب سوژه؛ یعنی سوژه با s (حرف کوچک) و سوژه با S (حرف بزرگ). «من» در شعر سیاسی شاملو، همانا subject ، به مثابه شبه سوژه ای ایدئولوژیک تحت انقیاد حزب توده است، و در شعر فلسفی او، که حاصل شناخت و آگاهی براساس تجربه زیسته خود او و تأمل درباب هستی، انسان، زندگی، و مرگ است، من به مثابه سوژه ی اعظم (Subject) است.