مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
شخصیت پردازی
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۱
213 - 234
هدف از تألیف این پژوهش، یافتن پیوستگی معنادار میان شغل و پیشه اشخاص در آثاری که اکبر رادی در دهه شصت خورشیدی به رشته تحریر درآورده، با منزلت اجتماعی آنها در بستر دگرگونی های سیاسی اجتماعی منتهی به انقلاب اسلامی است. شخصیت های این متون در دورانی متلاطم زیست می کنند و موقعیت اجتماعی آنها بر اثر رخدادهای عظیم تاریخی، دستخوش دگرگونی های بنیادین می گردد. وقایع پر فراز و نشیب این دوران، ریشه در جریان نوسازی آمرانه ای دارد که از اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی در ایران آغاز گردید. ایجاد نهادهای مدرن و گسترش مشاغل جدید، و به تبع آن از میان رفتن برخی پیشه های سنتی، جملگی موجب تغییر وضعیت زیستی بخش بزرگی از ساکنان کشور شد. به علّت مهاجرت بی سابقه روستاییان به شهرها در این برهه تاریخی، مشاغل روستایی فراوانی از میان رفت و فرصت های شغلی جدیدی در بخش صنایع تولیدی شکل گرفت. پژوهش حاضر نشان می دهد که این زمینه تاریخی-اجتماعی در نگارش نمایشنامه های پلکان، تانگوی تخم مرغ داغ، شب روی سنگفرش خیس و آهسته با گل سرخ تأثیر شگرفی داشته و در طراحی بحران های دراماتیک این آثار کارکردی محوری دارد. از سوی دیگر، در این پژوهش تحلیلی توصیفی روشن می گردد که پیشه اشخاص در این نمایشنامه ها، بر هویت اجتماعی آنها تأثیر شگرفی نهاده و در نهایت در تعیین سرنوشت آنها نقشی اساسی ایفا کرده است.
مطالعه رابطه کنش و شخصیت در شخصیت های زن نمایشنامه های «خواب در فنجان خالی» و «خانه» اثر نغمه ثمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 198
حوزه های تخصصی:
هر نویسنده ای برای اینکه بتواند شخصیتی منطقی و درعین حال جذاب خلق کند، روش های گوناگونی به کار می بندد؛ اما تأثیرگذارترین عامل در شخصیت پردازی همواره زندگی روزمره خودِ نویسنده است. شخصیت های ساخته شده توسط نویسندگان غالباً بازنمودهایی از افرادی هستند که نویسنده در زندگی روزمره با آنها در ارتباط بوده است. ازاین رو همواره می توان با شناخت شخصیت های خیالی نویسندگان در زمان های مختلف، درباره مردم آن زمانه اطلاعات مفیدی کسب کرد. به همین جهت بررسی شخصیت پردازی شخصیت های داستانی و نمایشی در آثار نویسندگان، در دوره های زمانی مختلف، اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش ضمن بررسی شخصیت پردازی و رابطه آن با کنش های شخصیت، به سراغ دو نمایشنامه «خواب در فنجان خالی» و «خانه» رفته و شخصیت های زن در این دو نمایشنامه را موردتحلیل قرار دادیم؛ همچنین این نکته موردبررسی قرار گرفت که چه عواملی در شخصیت سازی زنان نمایشنامه های نغمه ثمینی تأثیرگذار بوده و هریک از شخصیت ها، با توجه به پیشینه و ارزش هایشان، به چه واکنش های دربرابر خانه (نظام حاکم مردسالار) دست می زنند؛ سرانجام این نتیجه حاصل گردید که ارزش های زنان در جامعه معاصر، بر شخصیت پردازی شکل گرفته در آثار نمایشی، ازجمله آثار نغمه ثمینی، تأثیرگذار بوده اند.
پایان ناپذیری شخصیّت در داستان پایانی سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان«متبرک باد خلیفه بودن انسان بر زمین، متبرک باد» آخرین داستان، از آخرین مجموعه، یعنی کتاب «انتخاب»از سیمین دانشور است؛ داستانی است که شخصیّت اصلی در مواجهه با مرگ، با ایجاد نشانگان مضمونی از سوی نویسنده در حالتی از شهود و اشراق، به باوری از پایان ناپذیری خویش و استمرار در درون و هزاره بعد در پیکره دیگر دست می یابد و هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شگرد دانشور در چگونگی ترسیم پایان ناپذیری شخصیّت در رابطه با انتخاب مضمون ارائه شده او است. دانشور در این داستان با ایجاد بستر ژرف ساختی متناسب با مضمون داستان، تلاش داشته است با کمک مباحث اشراقی و عرفانی اهل حق که به دونادون معتقدند چهره پایان ناپذیری از شخصیّت داستان ترسیم نماید که از این رهگذر به هم ماهیتی شخصیّت داستان با«من» نوعی در عرفان و اشراق دست یازیده است. برآیند پژوهش نشان از آن دارد که ایجاد این پیوند موجب شگردی شده است که نویسنده بتواند در ترسیم چهره پایان ناپذیری شخصیّت داستان در مواجهه با مرگ وی در داستان توفیق یابد.
شخصیّت پردازی با رویکرد روانشناختی در داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر «شخصیّت» از عناصر مهمّ داستان پردازی است. این عنصر متناسب با موضوع و مطابق با اصول و تکنیک های داستان پردازی نوین درگستره داستان های شاهنامه حضور دارد. پردازش هر شخصیّت به گونه- ای مؤثّر، سبب ایجاد ارتباط عمیق تر میان مخاطب و داستان می گردد تا جایی که شخصیّت ها از دنیای اسطوره ای و حماسیِ اغراق آمیز خارج می شوند و با تصویری زنده، ملموس و مطابق با عالم واقع، در برابر مخاطب متصوّر می شوند. از آنجا که داستان سیاوش بستر مناسبی برای نشان دادن هنر داستان پردازی فردوسی است، این پژوهش می کوشد قدرت شخصیّت پردازی فردوسی، شیوه های معرّفی شخصیّت، کنش و واکنش شخصیّت ها را مورد تحلیل قراردهد؛ همچنین با واکاوی علل واکنش شخصیّت ها در موقعیت های مختلف ژرف ساخت عمیقی از داستان نشان دهد و از این رهگذر به برداشتی روانکاوانه دست یابد. از تنه روانکاوی شخصیّت ها به درون گرایی سیاوش، پارانویایی بودن کاووس و شخصیّت پسیکوپاتی گرسیوز پی می بریم. همچنین می توان شاهد به کارگیری انواع مکانیسم های دفاعی بود . از جمله مکانیسم جابه جایی توسط رستم و سیاوش، مکانیسم دفاعیِ رجعت و پرخاشگری توسط گرسیوز و مکانیسم تلافی و فرافکنی توسط سودابه.
کارکرد دگردیسی در روایتگری هزارویک شب (با معرفی نوع ادبی خاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۰
97 - 129
حوزه های تخصصی:
هزارویک شب یکی از قصه های عامیانه شرقی است که چالش مردان با زنان را فراتر از نظام طبقاتی به تصویر می کشد؛ دنیای این اثر با 360 قصه در هزارویک شب، نگرش واقعی مرد به زن و بالعکس، با رویکردی ماهرانه در جدال نیرو و قدرت مردان و مکر و تزویر زنان و مکار دانستن ایشان است. در پژوهش حاضر، با روش تحلیلی توصیفی نقش و کارکرد دگردیسی در دو حوزه ساختار و پیام قصه بر اساس روایت اصلی شب اول («بازرگان و عفریت») بررسی شده است. حاصل کار نشان می دهد که در ساختار گسستی هزارویک شب، «وفای به عهد» فرادست به فرودست، محور اثر را شکل داده و در ساختاری تقابلی، «خیانت» دگردیسی را برای اشخاص قصه به همراه دارد. تقریباً همه نقش آفرینان به اختیار یا به اجبار دگردیسی می یابند یا سبب دگردیسی می شوند تا پاداش اصلی (حفظ جان) تحقق یابد. نیز، به سبب تغییر جایگاه قدسی «پادشاه» و «زن» در روایت اثر، اشخاص بر خلاف هنجار قصه ها، «مطلق» نیستند و به دلایل مختلف، ویژگی نیکی و بدی را با هم دارند.
بررسی پیرنگ، شخصیّت پردازی و زاویه دید در زندگی نامه خودنوشت «آن سال ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
139 - 164
حوزه های تخصصی:
زندگی نامه، یکی از قالب های روایی است. خاطره و سفرنامه نیز از گونه های زندگی نامه هستند. زندگی نامه از یک سو تاریخ است؛ زیرا رخ دادهای واقعی در آن گزارش می شود و از سوی دیگر، شبیه داستان است؛ زیرا اشخاص زندگی نامه، مانند شخصیّت های داستانی توصیف می شود و خواننده روایت، را دنبال می کند و از خود می پرسد: بعد چه خواهد شد؟ با توجه به شباهت های زندگی نامه با داستان، در این تحقیق، به عنصر«پیرنگ»، «شخصیّت پردازی» و «زاویه دید» پرداخته می شود تا روشن گردد که آیا زندگی نامه پیرنگ داستانی دارد؟ شخصیّت پردازی اشخاص زندگی نامه، چه اندازه شبیه شخصیّت پردازی داستان است و نیز معلوم گردد زاویه دید در زندگی نامه چه ویژگی هایی دارد. این پژوهش که با روش توصیف و تحلیل انجام گرفته، نشان داد که پیرنگ در زندگی نامه و داستان، تفاوت بسیار دارند؛ زیرا روایات نویسنده زندگی نامه اغلب به ترتیب تاریخی است و او در بیان خود به خاطر حفظ عنصر رمز، در بیان خود امساک نمی ورزد. نویسنده زندگی نامه، در شخصیّت پردازی، ملاحظاتی را رعایت می کند و شخصیّت پردازی اغلب از نوع توصیف مستقیم نویسنده است. زاویه دید در «آن سال ها»، اول شخص است و در مواردی که شخصیّت های دیگر توصیف می شوند از زاویه دید سوم شخص استفاده می شود. همچنین در زندگی نامه نویسی از تک گویی بیرونی بسیاراستفاده می شود.
داش آکل و شخصیت های محوری داستان های همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
149 - 164
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه «داش آکل» از برجسته ترین داستان های صادق هدایت و از جمله داستان های برجسته ادبیات معاصر ایران است. در این داستان بن مایه های تفکر ارنست همینگوی در شخصیت پردازی، که به نوعی مکتب فکری او را تشکیل می دهد، خود را به معاینه نشان می دهد. آرمان گرایی، تعلق به جهان اقلیت، آسیب دیدگی، فرجام شوم، تسلیم دردآلود و در نهایت پیروزی در عین شکست، از مهم ترین وجوه اشتراک شخصیت داش آکل با شخصیت های مورد علاقه نویسنده آمریکایی است.
تطبیق «اسکار و بانوی صورتی پوش» و «روی ماه خدا را ببوس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
171 - 187
حوزه های تخصصی:
بررسی شباهت های مضمونی و ساختاری میان آثار ادبی برجسته جهان همواره مورد توجه پژوهشگران در حوزه ادبیات تطبیقی بوده است. مصطفی مستور نویسنده معاصر کشورمان به تقریب نزد محققان ایرانی شناخته شده است. نگرش وی به امور ماورایی، او را به خلق اثر برجسته اش «روی ماه خدا را ببوس» برانگیخت و وی را بر آن داشت تا مقوله ای برگزیند که برای انسان معاصر زمینه ساز تحولات روحی شگرف باشد. «روی ماه خدا را ببوس» اثر داستانی مستور و «اسکار و بانوی صورتی پوش» اثر اشمیت با وجود زبان و خاستگاه های متفاوت در طرح مضمون تأمل در رازهای جهان آفرینش و بازگشت به دنیای معنویات از نگرش و درونمایه ای هم سان برخوردارند. از این رو در مقاله حاضر در صددایم با تکیه بر ابزارهای تحلیلی نقد مضمونی در حوزه ادبیات تطبیقی به مطالعه همانندی ها در مضامین و درونمایه های دو اثر مذکور پرداخته و به موازات آن سایر اجزای این دو رمان فلسفی (مانند ساختار داستانی و پردازش شخصیت ها) را مورد مداقه قرار دهیم.
داستان پردازی داستان های کوتاه صادق هدایت و ویلیام فاکنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
71 - 102
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا می پردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستان های کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از ویلیام فاکنر انتخاب شد؛ سپس با در نظر گرفتن ویژگی های داستان های کوتاه میزان توجه هدایت و فاکنر را به عناصر داستانی در داستان پردازی مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله شیوه صادق هدایت و ویلیام فاکنر در داستان گویی، شخصیت پردازی، پی رنگ، گفت وگو، زاویه دید، صحنه پردازی، لحن و درون مایه بررسی شده است.
شخصیت پردازی در رمان «برخورد» دانیل استیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
33 - 49
حوزه های تخصصی:
آشنایی و ارتباط ملت های مختلف و شناخت ادبیات آن ها همواره بستری مناسب برای ایجاد تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی بوده. نویسندگانی که خود را جزئی از مردم، و حرکت های اجتماعی و فرهنگی می دانند با ثبت این تحولات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی، باعث رشد و شکوفایی ادبیات و هویت فرهنگی ملت ها می شوند. از آنجا که ادبیات داستانی و شخصیت پردازی، از زمینه های جالب توجه و مهم در عرصه پژوهش است، اساس داستان بدون شخصیت را نمی توان تصور کرد. بی شک یکی از عناصر مهم و کلیدی که در داستان نویسی امروز بسیار حائز اهمیت است و تعیین کننده در شکل و روند داستان می تواند باشد، شخصیت و شخصیت پردازی است. شخصیت در اثر نمایشی و روایتی فردی است که تمام کیفیت های روانی و اخلاقی او در قول و فعل باید وجود داشته باشد. در این پژوهش، نگارنده به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در کتاب «برخورد» دانیل استیل پرداخته است. مواردی از قبیل چگونگی توصیف شخصیت ها(مستقیم و غیر مستقیم)، ساده و جامع بودن، پروتپ ها، شاخصه های درونی و شاخصه های بیرونی و...؛ پس از استخراج مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در پایان برای سهولت در درک شخصیت های موجود در داستان جداولی ارائه شده است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری می باشد.
در جست وجوی مدینه فاضله؛ نگاهی تطبیقی به آثار منتخب هارپر لی و آلدس هوکسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
249 - 270
حوزه های تخصصی:
در هر برهه از زمان و در هر نقطه ای از جهان، روشنفکران به دنبال کشف ابدیت و آرمان های خود، جامعه و جهان آرمانی بوده اند. از این رو آن ها توجه خود را معطوف به آثار هنری و ادبیات نموده اند که کانون اصلی دغدغه های فکری و الهامات آن ها بوده است. یکی ار توجهات قبلی و فعلی انسان و اشتیاق دیرینه او دستیابی به مدینه فاضله و آرمانی بوده که تمام خصلت های خلقت او را در برگیرد. با توجه به مؤلفه های داستان مثل موضوع پردازی، صحنه پردازی و شخصیت پردازی، هدف از این مقاله نگرش تحلیلی به اثر برگزیده هوکسلی «دنیای شگفت انگیز نو» و اثر هارپر لی «کشتن مرغ مینا» است تا به این پرسش که آیا تشابهی یا وجه مشترکی بین این دو اثر با توجه به موضوع تحقیق وجود دارد یا خیر، پاسخ داده شود. همچنین، در این مقاله این حقیقت به وضوح نشان داده می شود که ادبیات و تکنیک های برجسته آن، حوزه وسیعی از هنر و علوم را در انعکاس و پیش بینی آینده بشر در جهان را در بر می گیرد.
نقد اجتماعی «همسایه ها» و مقایسه آن با نظریه لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
35 - 65
حوزه های تخصصی:
دوره حکومت محمدرضا پهلوی میزان فروش نفت به کشورهای دیگر افزایش پیدا می کند و شرایط مالی کشور به نسبت قبل بهتر می شود و به تبع آن خرید کاغذ، نشر کتاب و... افزایش می یابد. از سویی سختگیری و سانسور به نسبت دوره رضاشاه کم تر است. از این رو در دوره حکومت پهلوی دوم داستان نویسی رواج بیش تری دارد و نویسندگان متأثر از شرایط جامعه دست به خلق داستان هایی می زنند که شرایط جامعه و حوادث تاریخی آن دوره را بیان می کند. یکی از این داستان ها، «همسایه ها» است که اوضاع جنوب ایران در زمان ملی شدن نفت را بیان می کند. در این کتاب، شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن دوره، زندگی مردم و افکار و اندیشه و آرزوها و مشکلات آن ها، فقر مالی و فرهنگی و حتی لایه های پنهان زندگی و فکر انسان ها بیان می شود و به صورت غیر مستقیم به نقش حزب توده در ایجاد این نهضت سیاسی اشاره شده است.
شخصیت پردازی زن در ادبیات داستانی نجیب کیلانی (بررسی موردی سه رمان: لیالی ترکستان، عذراء جاکارتا و عمالقه الشمال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
97 - 116
حوزه های تخصصی:
نجیب کیلانی اولین نویسنده ای است که در داستانهای خود به مشکلات مسلمانان فراتر از مرزهای جهان عرب پرداخته و رمانهای آوانگاردانه خود مثل «لیالی ترکستان»، «عذراءجاکرتا» و «عمالقه الشمال» را به این موضوعات اختصاص داده است که حوادث آنها - به ترتیب - در ترکستان، اندونزی و نیجریه اتفاق می افتد. او در این رمان های آوانگارادنه مبارزه ملتهای معاصر مسلمان را ضداستعمار به تصویر کشیده است و در این مبارزات سهم فراوانی را به زنان مسلمان داده که همپای مردان مبارزه می کنند و بر عقیده و مذهب خود پافشاری می-کنند. زندگی آن ها، فقط در چهارچوب خانه منحصر نمی شود، بلکه پابه پای مردان مبارزه می-کنند. مبارزه آن ها یا شفاهی، یا مسلحانه و یا عقیدتی است. در هر رمان، یک شخصیت اصلی زن وجود دارد، شخصیت هر سه زن، مرکب است. کیلانی، برای شخصیت پردازی از دو شیوه ی مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرده است. وی برای شخصیت های اصلی بیشتر از عنصر راوی، گفت وگو و توصیف اعمال و رفتار، و برای شخصیت های فرعی بیشتر از شیوه غیرمستقیم، توصیف رفتار، چهره و گفت وگو بهره برده است. همچنین کیلانی توانسته انسجامی ویژه بین عملکرد اشخاص داستانی با اسم شان برقرار کند، چنان که اعمال و رفتار شخصیت های داستان، شاهدی گویا بر نام شان می باشد. او توجه زیادی به توصیف سیمای ظاهری زنان ندارد، بلکه بیشتر خصوصیات باطنی شان را به تصویر کشیده است، جزئیاتی که در توصیف شخصیت های زن ارایه داده، بیانگر اطلاعات وسیعش از جایگاه زن در اسلام است.
بررسی و تحلیل شخصیت زن در رمان های نجیب کیلانی (مطالعه موردی: رمان های الطریق الطویل، قاتل حمزه و الرجل الذی آمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
517 - 530
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی، به سبب گیرایی و جذابیت خاص، جایگاه ویژه ای دارد و از فنون مهم ادبی به شمار می آید. از مهم ترین وظایف داستان این است که فضیلت های اخلاقی و معنوی را از سوی شخصیت ها و قهرمانان داستان ترویج کند و با پلیدی ها و بی عدالتی ها به مبارزه برخیزد. از این رو، داستان نویس متعهد باید سعی بر آن داشته باشد که علاوه بر سرگرم کردن خواننده، از هدف نهایی خود، که همانا تعلیم دادن و آگاه کردن خواننده است، غافل نباشد. نجیب کیلانی، ادیب و داستان نویس برجسته معاصر، می کوشد با گنجاندن شخصیت های مختلف داستانی، رسالت دینی خود را به انجام رساند و سبک زندگی صحیح اسلامی را برای نسل جوان بازگو کند؛ در این مقاله، سعی شده که شخصیت پردازی زن در این سه رمان، که به ترتیب درون مایه های اجتماعی، تاریخی و اسلامی دارند، بررسی شود. نگارندگان در این مقاله از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده و در نتایج پژوهش دریافته اند که نویسنده در شخصیت پردازی های خود از شیوه های مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده و از هر نوع شخصیتی، اعم از ایستا، پویا، مثبت، منفی و...، سود جسته است. شخصیت های زنانه در هر سه رمان شخصیت فرعی اند که کیلانی با مهارت کامل توانسته از رهگذر آن ها به اهداف اصلی خود، که اعتلای فرهنگ اسلامی است، دست یابد.
واکاوی شخصیت پردازی های زنانه در رمان تحت أقدام الأمهات اثر بثینه العیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
273 - 290
حوزه های تخصصی:
ادبیات زنانه به منزله یکی از گونه های ادبی، در کشورهای عربی و به طور خاص کویت از دهه پنجاه آغاز و در دهه هفتاد تا نود به اوج خود رسید. بثینه العیسی به عنوان یکی از فعالان این حوزه با انتشار رمان تحت أقدام الأمهات توانسته است با قلم ادبی خود مشکلات زنان و جامعه در حال گذار کویت را در دنیای داستان به تصویر بکشد. از ویژگی های بارز این رمان، چند صدایی و تعدد شخصیت های زنی است که هریک نماینده طبقه ای از جامعه زنان کویت هستند؛ شخصیت های زنی که به تناوب در داستان حاضر می شوند و نویسنده از ذهن ایشان رنج ها و مشکلاتشان را روایت می کند و تغییر و تحولات جامعه زنان را به تصویر می کشد. به نظر می رسد بثینه العیسی درصدد است ضمن آگاهی بخشی به خوانندگان خود، از تحولی سخن بگوید که با دست یافتن نسل جدید به حقوق از دست رفته خویش به دست آمده است. تحقیق حاضر درصدد است با روش توصیفی تحلیلی شخصیت های زن رمان را مورد تحلیل قرار دهد و تشویش ها و تمایلات درونی شان را به تصویر بکشد. نتایج تحقیق گویای آن است که بثینه العیسی با تکیه بر دانش ادبی و مهارت نویسندگی خود توانسته است در رمان تحت أقدام الأمهات، آرا و اندیشه های فمینیستی خود را بیان کند و با کلیشه سازی های فرهنگ مردسالار به مقابله برخیزد. العیسی در این اثر ادبی با آفرینش شخصیت های مختلف زن، اندیشه های مردسالار و زن ستیزانه جامعه کویت را منعکس می کند و دو واکنش «تسلیم شدن» ایشان را در نسل قدیم و «عصیان گری» را در نسل های جدید به نمایش می گذارد.
جلوه های هنری در قصص قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
109 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عناصر نمایشی در قصص قرآنی است. در ساختار اغلب داستان های قرآن، عناصر هنری شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است. در ادبیات داستانی امروز، عناصری مانند طرح و پی رنگ، حادثه، شخصیت، گفت وگو، روایت، صحنه، زاویه دید و درون مایه وجود داردکه هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوم داستان هستند. عنصر شخصیت نقش مهمی در داستان های قرآن دارد و یکی از محورهای مهم داستان به شمار می رود. این شخصیت ها با توجه به پیام و هدف سوره و داستان مورد نظر، به گونه ای هماهنگ با دیگر عناصر داستانی نقش خود را ایفا می کنند. "صحنه" ظرف زمانی و مکانی وقوع حوادث داستان است.
شخصیت پردازی چهره های مقاومت در رمان ذاکره الجسد احلام مستغانمی
حوزه های تخصصی:
عنصر شخصیت یکی از عناصر مهم و اساسی در ادبیات داستانی است که نویسنده از طریق آن اندیشه ها و عواطف خود را به نمایش می گذارد. شخصیت ها بار اصلی داستان را بر دوش می کشند و با کنش ها و گفتگو هایشان روایت داستانی را به پیش می برند. شخصیت در اثر روایتی یا نمایشی، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او در عمل و آنچه می گوید و انجام می دهد، وجود داشته باشد. خلق چنین شخصیت هایی به وسیله نویسنده برای معرفی و شناخت به خواننده در حیطه داستان را شخصیت پردازی می گویند. مقاله حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در رمان ذاکره الجسد اثر احلام مستغانمی پرداخته تا چگونگی پردازش شخصیت ها و انعکاس و نمود واقعیت را در شخصیت های این رمان نمایان سازد. این بررسی نشان می دهد، شخصیت های رمان بیشتر به صورت مستقیم (بیان و ارائه صریح شخصیت ها) پردازش شده اند. همچنین، استفاده نویسنده از روش شخصیت پردازی غیرمستقیم، در کنار شیوه مستقیم و ارتباط منسجمی که میان شخصیت با دیگر عناصر داستان ایجاد کرده در استحکام بنای داستان نقش ویژه ای ایفا کرده است
همانند سنجی شخصیّت پردازی بانوان در شاهنامه فردوسی و قصص قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
173 - 198
حوزه های تخصصی:
شخصیّت پردازی بانوی ایرانی در داستان ها و شعرها و نمایشنامه ها هنگامی مانا و پایا خواهد بود که از تراث فرهنگ ایرانی- اسلامی بهره برده باشد. در این راستا، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که در شخصیّت پردازی بانوان در قصص قرآن کریم و داستان های شاهنامه فردوسی از چه زمینه ها و عواملی استفاده شده است؟ بر این اساس، با به کارگیری نظرگاه تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی در متون مذکور، چنین نتیجه گیری شده است که شخصیّت بانوان به دو دسته ی بانوان نیک اندیش و بداندیش تقسیم شده است. بانوی نیک اندیش به ظواهر مادیّات و اولویّت آن متمایل نمی باشد و همچنین بر پیروی از آئین ها و سنت ها و اهمیّت نهاد خانواده به ویژه نقش همسر و پدر تأکید می کند. در مقابل، بانوی بداندیش دارای شخصیتی است که فقط به مادیّات و ظواهر آن تمرکز دارد و از این رهگذر، به خانواده و سنت و آئین متعهد و پای بند نمی باشد. در نهایت، شخصیّت پردازی بانوان در متون مذکور بر اساس درون مایه دوگانه مادیّ گرایی و معنویت گرایی قابل بحث هستند.
ویژگی های لحن بازیگر در شخصیت پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
27 - 52
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ویژگی های لحن گفتار در شخصیت پردازی در فیلم ها و سریال های ایرانی براساس نگاه گامپرز (1982) به عناصر نوایی به مثابه ابزار بافت سازی بررسی شده است. برای این هدف دیالوگ هایی از فیلم ها و سریال های ایرانی از یک بازیگر (جواد عزتی) در نقش های مختلف مثبت و منفی انتخاب شده، بعد از آوانویسی با الفبای آوایی آمریکای شمالی، براساس نمادهای جفرسونی رایج در تحلیل مکالمه تکمیل شده و در نهایت تفاوت های لحن بازیگر واحد در بازی کردن شخصیت های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. فرض بر آن است که عناصر نوایی یکی از مهم ترین ابزار در دسترس بازیگران برای بازسازی شخصیت خاص و جان بخشیدن به آن در جهت پیشبرد روایت هستند. در نقش مثبت به طورکلی شاهد حجم پایین صدا، آهنگ افتان، بیان شمرده، کیفیت زمزمه ای و بیان آرام و در نقش منفی شاهد آهنگ خیزان، حجم صدای بالا، سرعت و مکث برای حفظ نوبت و بازنمایی موضع قدرت و لحن تهدیدآمیز بودیم.
تحلیل روان شناختی شخصیت در داستان کوتاه «درخت گلابی» از گلی ترقی بر اساس نظریه اناگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
377 - 405
حوزه های تخصصی:
واکاوی روان شناختی شخصیت های داستانی، زمینه را برای دستیابی به دیدگاه و نگرش نویسندگان ادبیات داستانی فراهم می کند و همچنین راه را برای شناخت صحیح شخصیت های داستانی هموار می سازد. نظریه روان شناسی اناگرام، یک تیپ شناسی نوین است که خلق و خوی انسان ها را در 9 تیپِ کمال گرا، امدادگر، موفقیت طلب، فردگرا، پژوهشگر، پرسشگر، خوش گذران، ریاست طلب و صلح طلب دسته بندی می کند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تطبیق پذیری شخصیت اصلی داستان «درخت گلابی» از مجموعه داستان «جایی دیگر» نوشته گلی ترقی با تیپ های نُه گانه اناگرام و همچنین تجزیه و تحلیل رفتار شخصیت اصلی بر مبنای الگوی اناگرام است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که غالب مؤلفه های رفتاری شخصیت اصلی داستان «درخت گلابی» با تیپ 5 (پژوهشگر) اناگرام مطابقت دارد و در برخی موقعیت ها، رفتارهای تیپ 4 (فردگرا) اناگرام را از خود به نمایش می گذارد و با الگوی اناگرام هم خوانی دارد و بر این اساس تحلیل پذیر است.